سمیع کارگر

 

اول ماه مي ( روز تجديد ) همبستگي كارگران جهان ،  روز تشخيص درد ها وتدابير براى درمان بى عدالتى ها است!

 

   تاريخ خونبار و درد آور كارگران جهان پرماجراوغم انگيز است ؟ در انگلستان قرن 14 ميلادى ، تلاش برأى ايجاد اتحاديه هاى كارگرى جرم وكيفر ان إعدام بود ، ولى در چنان وحشت قاتلانه ، كارگران انگلستان با درك از منافع وحق انسانى خود از هر امكاناتى استفاده كردند وبا مبارزه جان نثارانه طى ساليان طولانى ، حق تشكيل اتحاديه را برأى خود قانوني ساختند.

   نيرومندى تشكلات كارگرى نظام هاى سرمايدارى ( اوليگارشى ) را به عقب تشينى واداشت ، مگر اوليگارشى سرمايه حيله اى جديدى درپيش گرفت وان حيله استخدام وحمايت از بى مايه ترين بوزينه هاى شكم پرست و خرطوم كشال از ميان فعالين اتحاديه ها و رساندن چنين جناوران به هسته هاى تصميم گيرى اتحاديه ها بود ؟.

   اول ماه مى روز جهانى كارگران را  ميتوان چنين تعريف داد :  

 ( اعتراض بر استثمار بى رحمانه نيروى كار ، اعتراض بر سياست عدم معيشت و بهداشت مولدين ، اعتراض بر پرداخت مزد غير عادلانه ، اعتراض بر پرداخت ظالمانه حقوق باز نشستگى ، اعتراض به نبود بيمه حيات كارگران ، انجنيران ، متخصصين وأستادان عرصه هاى تخنيك ، ساختمان ، بهداشت ، پوهنتونها وتعليم وتربيه ، اعتراض بر نبود اسايشگاه ها براى متقاعدين وبي سرپرستان ، اعتراض بر عدم رعايت حقوق زنان واطفال ، اعتراض بر تحميل غاضبانه تورم پولى وكاهش أرز ، اعتراض بر عوامل بيكارى جوانان تحصيل كرده اى كه جوخه ، جوخه به ديارمهاجرت ميروند وتعدادى انان طعمه حيوانات يجرى وَيَا حيوانات جنگلى ميگردند ، اعتراض بر عوامل بيكارى جوانان وافراديكه كه گروه ، گروه توسط سازمانهاى استخباراتى وويرانگر استخدام و شامل باند هاى تبهكار و دهشت افگن ساخته مى شوند تا اوطان شان را در بدل مزد ناچيز ويران وهمنوعش را به قتل برسانند .

اعتراض بر علل و عوامليكه دختران وزنان بى بضاعت ، بيوه ها. و محتاجين كه ناگزيرا به روسپى گرى رو ميبرند ؟

 اعتراض به  قانون ستيزى،دروغ و عوامفريبى ، فساد و اختلاس ، غضب وارتشاء مسوولان حكومتها ، پارلمانهاى اشرافى وضد مردمى ، محاكمات غير عادل وفرمان بردار ، اعتراض و إفشاء جنگجويان و دهشت افگنان كه زير چتر اعتقادات دينى عليه دين ، در دشمنى قاتلانه با مردم متدين وخداپرست توظيف ومأموريت گرفته اند ؟

   اول ماه مى ( روز كارگر ) روز ناله وزارى ، روز گريه وبيچاره گى نيست ، روز كارگر ، روز استفاده جويي جناوران وخفاشان شب گرد نيست ؟

   روز كارگر ، روز اتحاد و همبستگي كارگران ، انجنيران  ، متخصصين ، استادان ودانش اموزان و ساير زحمتكشان و تهى دستان مولد است، روز تفكر و ريشه يابى مشكلات و روز تدبير بر حل عوامل پراگندگى تهى دستان است ، روز اگاهي ، روز بهم پيوستگى درد ها ورنجها ، روز ا فشاء هيله گرى ها وخيانت ها ، روز پاره كردن پرده هاى تزوير و فساد وروز خشم وفرياد بر ستم پيشگان و جناوران آدم نماست.

   روز كارگر ، روز تشخيص درد ها وتدابير برأى درمان بى عدالتى ها است . )

     و اما تابش اين همبستگي طبقه كارگر جهانى در افغانستان!

 

   تجلى اول مى ( روز كارگر ) در نيمه ده يي ١٣٤٠ هـ ق در كشور ما باز تاب يافت كارگران اگاه موسسات توليدى درشهر كابل و ولايات كشور دست به كار شدند دران مقطه از تاريخ در  نظام سلطنتى تشكيل اتحاديه هاى كارگرى ممنوع بود ، كارگران اگاه فابريكات و موسسات توليدى كشور ( صندوق هاى تعاونى ) را در محيط كار ومؤسسات خويش إيجاد نمودند ، كارگران وكارمندان را به عضويت اين صندوق ها تشويق وبدين ترتيب تشكلات كارگرى را أساس گذاشتند ، مبارزه سازمان يافته و پيگيركارگران اگاه در مركز و ولايات تحت رهبرى و رهنمايي هاي مرد مبارز ، متعهد ، خردمند و نامدار وطن محمد عظيم شهبال نوابى ، اين فرزند كهندژ سرزمين ما ، با تدبير و روش توده يي ايشان رشد يافت وتشكلات كارگرى در موسسات توليدي مطابع دولتى ، جنگلك ، افغان تركانى ، حجارى و بيتون، فأبريكه خانه سازى ، پشمينه بافى پلچرخى ، ساختمانى هاى افغانى و بنائي ، نساجى هاى بافندگى گذرگا ه و بگرامى ، سيلومركز، بايسكيل جولولو موسسه و فابريكه بوت أهو وبند هاى برق سروبى و نغلو در كابل و همچنان

در محلات ولايتى ( مَس عينك لوگر ، نساجى گلبهار ، فابريكات سمنت و نساجى جبل السراج ، قواى كار سالنگ ها ، نساجى پلخمرى ، معادن ذغال سنگ كركر و دودكش ، سمنت غورى و فابريكه قند بغلان ، فابريكه توليد روغن سپين زر كندز ، كود برق مزار شريف ، تفحصات پطرول جوزجان ، و در ننگرهار ، كانال درونته ، فارم هاى زيتون و فابريكه توليد روغن زيتون ثمرخيل ، پشمينه بافى كندهار و همچنان ساير ولايات ، تحت نام ( صندوق هاى تعاونى ) إيجاد و شكل گرفت.  )

   البته ايجاد و فعاليت اتحاديه هاى دهقانى وتشكلات سازمانى زنان نيز با اين پروسه همراه  بود.

   جوش وخروش ، خواست ها و مطالبات صنفى كارگران به سرعت توسعه مي يافت وكارگران جوان و با استعداد تجاربٌ مبارزه وآموزش اتحاديوى كسب ميكردند ، نقش بالندگى اين پيشگامان نخستين جرقه جنبش كارگرى را در سال ١٣٤٧ وارد خيابان هاى كابل ساخت و در امتداد و حمايت ان ، كارگران تفحصات جوزجان ، كود برق مزار شريف ، راه پيمايي اعتراضي عليه بى عدالتى حكومات را به سوى كابل اغاز كردند كه در امتداد اين راه پيمايي كارگران نساجى پلخمرى ، سمنت غوري ، معادن كركر و دود كش ولايت بغلان همچنان كارگران قواى كار با ايشان پيوستند و راه كابل را در پيش گرفتند ولى قواى امنيتى حكومت راه عبور شان را در سالنگ ها مسدود كرد وبا ترفند هاى عذر خواهانه و وعده هاى كاذب ، ان راه پيمايي كارگران شمال را متوقف وكارگران را باز گشت دادند ، اما اين خيزش به بيدارى كارگران و زحمتكشان كشور ما طى ساليان بعد چنان روحيه جسورانه بخشيد كه تشكلات كارگرى با ايجاد صندوق هاى تعاونى ، سراسر كشور را فرا گرفت و بيشترين پيش گامان ورهبرى كنندگان اتحاديه هاي كارگرى ، اعضاي فداكار حزب دموكراتيك خلق افغانستان ( جناى پرچم ) بودند كه زير فشار هاى اخراج از كار، تبديل به ولأيات يا روانه زندان ميشدند ، اتحاديه كارگرى با چنين فداكارى ها وأرخودگذرى ها تشكل منطقى يافت ، قوت گرفت ولى تأسفا كه بعد از كثودتاى هفت ثور ١٣٥٧ رهبرى اتحاديه كارگرى را با جابجا سازى افراد وعناصرى دست وپا كردند كه حتى عضويت اتحاديه را در گذشته نداشتند وبا وصول اجتماعى ، صنفى وتشكيلاتي اين نهاد آشنا نبودند و نخستين اقدام كار فرمايان حكومتى استفاده از ترفند هاي انگليسي قرن ١٥ و ١٦ بود ، سير حوادث سياسى وتغير نظامها فاجعه ديگرى بود كه عقبرو ترين نيرو هاى اسلامگرا و بخصوص پديده اى بنام امارت  اسلامى ، فعاليت اين اتحاديه مستضعفين را منحل وخدمت ( اوليگارشى ) سرمايه را بجا اورد ، عملي كه در مغايرت خشن با روش و اصول اسلامى بود ، با سقوط و فرار امارتي هاى ناكام ، بار ديگر فضاى تنفس، براى فعاليت مجدد اتحاديه كارگران مساعد شد وعده اى  اعضاي سابقه دار اين جنبش از جمله محمد قاسم احساس ، ضياهمايون ،  محمد نقي ، عبدالواحد ، مجر ، قرباني ، عسكريار ، خانم شكريه أنورى ، نظم الدين ، فاروق كوهستانى و تعداد با احساس ومتعهد ديگر در هماهنگي و همبستگي فعالين متعهد اتحاديه هاى ولايتى توانستند كنگره اين جنبش توده يي را با حضور نمايندگان ملل متحد وجامعه بين المللى داير نمايند و أهداف وأساسات انرا تصويب ورهبرى اتحاديه را در يك انتخابات شفاف و دموكراتيك تصويب و انتخاب نمايند كه محمد قاسم احساس با كسب اكثريت أراى نمايندگان بحيث ريس اتحاديه ملى كاركنان افغانستان انتخاب شد  ، بعد از گنگره ، سازمانهاى اتحاديوى در مركز وولايات فعاليت توده اى اش را از سر گرفت ، باگذشت كوتاه مدت مارش عظيم كارگران به دفاع از قانون كار در مقابل پارلمان نه تنها لرزه تكاندهنده به تكنوكراسى نظام بلكه هشدارى به سرمايداران جديدالولاده و فساد پيشه تلقى  گرديد ، اين مارش پنجهزار نفرى ، هسته رهبرى اتحاديه را يكبار ديگر مورد هجوم گماشتگان تكنوكراسى اسلامگرا قرار داد تشويق و ترغيب فساد ادارى ، مالى و أصول شكنى اغاز يافت ، ريس منتخب اتحاديه را منزوى كردند هرج و مرج را در اتحاديه رونق دادند وبا روش هاى أوباشانه دستبرد هاي مالى را شدت دادندكه براي فعالين نا تحمل ولى با مقاومت فعالين با احساس اتحاديه مواجه گرديد و اعتراضات باعث تدوير كنگره مجدد تحت نظر يك گروپ چهار نفرى نمايندگان پارلمان گرديد و گماشتگان فساد را  طور نسبى از بدنه اتحاديه تصفيه نمود ولى هيات پارلماني با تمايل تنظيمي ، رهبرى جديد اتحاديه را بر كنگره تحميل كرد كه فساد وانحراف ، تمايل قومى وتنظيمى اتحاديه را به سوى فاجعه جديد كشاند ، طى بيست سال اخير نه تنها اتحاديه را با نفوس دادن عناصر استفاده جو ملوث ساختند بلكه در رهبرى احزاب سياسى كشور ما نيز ازين ترفند و توطه ابليسى نيز استفاده گرديد ؟

 از اوان كودتاى ثور ١٣٥٧ تا مسدود ساختن فعاليت اين اتحاديه تصفيه و اخراج مؤسسين و بنيانگذاران اتحاديه كارگرى افغانستان و عناصر باتجربه وبا احساس ادامه يافت ،  شخصيت هاى چون محمد عظيم شهبال نوابى بنيانگذار اتحاديه هاي كارگرى افغانستان ، محمد شريف رزمان از مؤسسين اتحاديه ، سليم كارگر از مؤسسين شمال ، نذير كارگر از موسسين شرق ، ودر مرحلي بعدى ، حميد وهاب ، استاد لالا رزاق از پيشگامان راه پيمايي جنبش كارگران شمال در سال ١٣٤٧، محمود كارگر از موسسان اتحاديه هاي كارگرى شهر كابل، غلام على رهش ، محمد قاسم احساس ، نجرابى گلبهار ، انجنير محب على ، انجنير عبدالمتين زيارمل ، استاد دستگير ، حفيظ پنجشيرى ، استاد راغى ، بابه حضرت شاه گلبهارى ،توريالى وثال از موسسان اتحاديه پيشوران ، محمود كارگر از موسسان اتحاديه ولايت بغلان ، انجنير امين الله ، غنى كارگر ،  نويسنده اين ستور و ده ها تن از فعالين با تجربه ومتعهد را از نهاد هاي مركزى و ولايتى تصفيه نمودند و برجايگاه پرمسووليت انان ، افراد فاقد فهم اتحاديوى ، چاپلوس ، دايم الخمر ، استفاده جو  و قسما افراد محافظه كار ومجبور به معاش را توظيف وجابجا نمودند كه عاقبت ، فساد وخيانت را در جنبش كارگرى افغانستان چنان ناروا وشرم سأرانه حاكم ساختند كه بوى گنديده ان باعث شد تا بخشى از دلالان توظيف شده ، صف فشرده و متشكل اين اتحاديه را پارچه ، پارچه نمايند ، دزدى وغارتگرى از داراي اين اتحاديه دوسيه هاى ضخيمى است كه ثارنوالان بى رحم و استفاده جو را ثروتمند تَر ساخت وبرأي حاكمان سياست تكنوكراسى 

 دستاويز گرديد تا دروازه هاى اين اتحاديه ملى كارگران وكارمندان را كه بيش از نيم قرن سابقه اى مبارزات داد خواهانه دارد ، مسدود نمايند و بر دوسيه هاى فساد مالى ، فساد اخلاقى و مهمتر از همه بر فساد سياسى و توطه عليه اين جنبش پرده ابهام گذاشتند ؟ ؟ ؟

   اكنون كارگران شكست خورده اى كشور ما در ان مقطه اى از تاريخ بشرى متوقف اند كه صد ها ميليون كارگران و تهى دستان يكجا با ساير مردم جهان در قرنطين وتهديد ويروس كرونا قرار دارند ، اين وضعيت قهر طبيعت را بر بى عدالتى ستمگران ثروت ، به چرخش در أورده است ، قرن ها ستم گرى سرمايه ودلالان فرومايه ، بر توده هاى نآن اور وزندگي ساز بشرى ادامه يافت ، صد ها هزار كارگر در دفاع از حق و عدالت به تير بسته شدند ، به باسطيل ها و مراكز كار اجباري جان باختند . اما اكنون طبيعت عادل به دفاع اين توده مظلوم و ستم ديده ، عظمت عدلش را به نمايش گذاشته است ، زيرا هيچ ظلمى بدون كيفر الهى نيست ؟ هيچ ظالم وفساد پيشه اى قابل عفه نيست ؟ هيچ قاتل و ويرانگرى از مجازات الهى در امان نخواهد بود . با توكل به پروردگار عالم ، كارگران افغانستان بار ديگر در تشكل خانوادگى صنفى خود انسجام مجدد خواهند يافت ولكه هاى ننگين و فساد را بر دامن اين جنبش ازاده و مقدس مجال نفوذ مجدد نخواهند داد ، زيرا در تجربه اموختيم كه اندوختن ثروت و انباشت سرمايه جز از راه تجاوز به حقوق مولدان و ايجاد گران ممكن نيست  ؟ ؟ ؟  ومن الله توفيق

 اول مى 2020

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت