داکتر غلام محمد دستگیر

در زمره ای زنان نخبۀ افغانستان

                                  

څارنپوه ظاهره دستگیر ایجاد و

بی عدالتی کرزی

 

سرنوشت را باید هم از سر  نوشت

خامه را   آورده  با   جوهر نوشت

هر چه نومیدی و ظلم   است وستم

محو  کرد و پاره،  از  دفتر نوشت

                                                                                            (شیبا رحیمی)

 

ظاهره دستگیر در سال ۱۳۲۷ش در سه دوکان عاشقان و عارفان کابل در یک خانواده ای متدین و منور به جهان چشم کشود. در سال ۱۳۲۳ش در مکتب مستورۀ غوری کابل شامل و دورۀ ابتدائیه را به درجۀ اعلی ختم نموده تعلیمات دورۀ ثانوی را در لیسه شاهدخت بلقیس وقت که بعدا به لیسۀ جمهوریت مسمی گردید به درجۀ اعلی به پایان رسانید.

درسال ۱۳۴۸ش زمانیکه محصل صنف دوم دانشکدۀ شرعیات بود وبا خواهرش شاد روان ذاکره دستگیر محسنی در سرک پوهنتون بصوب درسگاه های خود معصومانه روان بودند بی خبر از اینکه درین وقت محصلین دانشگاه کابل به یاد و بود روز سوم عقزب ۱۳۴۴ مظاهره  داشتند و دولت برای سرکوب مظاهره چیان قوای سوار فرستاده بود. خواهران بی گناه، مورد حملۀ پولیس سوار قرار گرفت و ظاهره به کسر ناحیه ای بجلک مفصل قدم طرف راست مصاب گردید. خوشبختانه، در شفاخانۀ علی آباد که از محل حادثه چندان دور نبود توسط دوکتور مجرب سید حسن معنوی (روانش شاد) با تطبیق پلستر تداوی و به خانه فرستاده شد؛ ظاهره برای ۴ ماه از رفتن به دانشکده محروم ماند!

در سال ۱۳۴۶ش در دانشکدۀ شرعیات دانشگاه کابل پذیرفته شد. در سال ۱۳۵۰ش بازهم به درجه ای اعلی از دانشکده فارغ و به وزارت عدلیه در وقت وزارت پروفیسور عبدالستار سیرت به شعبه ای څارنوالی معرفی گردید.

درین دفتر دولتی به ریاست های مسلکی و با موقعیت های مناسب اشغال وظیفه نمود. مدتی در بسط اول، آمر نظارت و تعقیب قضایی مشغول وظیفه بود. بعدا بحیث  آمر جزای عمومی و تعقیب قضایی توظیف گردید. خانم محترمه، اکثرا در څارنوالی جزای عمومی و استیناف مرکزمشغول خدمت صادقانه بوده است. بعد از چندی در مهاجرت در سال ۱۳۸۰ش دوباره بوطن برگشت و باز هم در څارنوالی جزای عمومی و به تعقیب آن به څارنوالی استیناف ستره محکمه در بسط رتبۀ دوم مقرر ودر سال ۱۳۸۳ش به صفت رئیس "څارنوالی امنیت عامه ستره محکمه" افغانستان در بسط فوق رتبه مقرر و تقریبا مدت پنج سال را به صفت رئیس ایفاء وظیفه نمود.

با کمال تاسف و تاثر بدون کدام دلیل به تاریخ ۷ اسد ۱۳۸۸ش به امر حامد کرزی رئیس جمهور برطرفی این خادم صادق از طرف محمد اسحاق "الکو" لوی څارنوال وقت اعلام گردید و بالنتیجه خانه نشین شد. زیرا که جزای قانونی برای اختلاس شاروال هرات محمد رفیق مجددی و بهرام معاون شاروالی کابل  و رئیس اداری آن از محاکمه درخواست جزا نموده بود (در پایان دانشمند محترم آقای اسمعیل پولاد محقق وزارت عدلیۀ افغانستان این رویداد را به تفصیل نگاشته است).

خوشبختانه، بعد از چند ماه خانه نشینی آقای الکو لوی څارنوال نظر به احترامی که به این څارنوال پرکار و صادق داشت اورا دوباره خواسته در بسط رتبۀ دوم ریاست تدقیق و مطالعات مقرر نمود و از همان ریاست بعد از ۴۳ سال خدمات فعال، صادقانه، احترام به قانون مملکت احترام به هم مسلکان و نشر مضامین قانونی در جراید این خانم نخبۀ افغانستان درسال ۱۳۹۳ش با رتبه ای علمی څارنپوه و رتبه ای دولتی فوق رتبه  به تقاعد سوق داده شد و تا امروز بدون سر پناه در خانۀ کرایی با شوهرش محترم څارنوال سید احمد ایجاد بسر می برد؛ در حالیکه رشوه خواران، معامله گران، مفسدان و دزدان بکومک رئیس جمهور کرزی در قصر ها زندگی مرفۀ با عیش و نوش دارند و مجبور نیستند که برای معاش تقاعدی چشم انتظار داشته باشند.

از فعالیت های اکادمیک خانم ظاهره دستگیر ایحاد میتوان از نوشته های وی در جریده ای سیرت در سال ۱۳۸۵ش دربارۀ "اطفال به حکم قانون مجازات میشوند" و در مجلۀ څارنوال در سال ۱۳۸۸ش در سه شمارۀ پیاپی آن در بارۀ "انواع قتل " تذکر داد. همچنین در طول خدمت خود به اعطای مدال ها و تقدیر نامه های متعددی مفتخر گردیده است.

خانم ظاهره دستگیر ایجاد، در سال ۱۳۷۲ش با محترم څارنوال سید احمد ایجاد ازدواج نمود و با وی یکجا با فوق رتبه تقاعد کرده اند و تا امروز از فضل خداوندﷻ هردوی شان در جوار یکدیگربه زندگی شباروزی خود ادامه داده اند که صحتمندی کامل و طول عمر شان آرزوی ماست.

 

 سارنپوه ظاهره دستگیر در میز کارش

 

در جریده ای سیرت به حیث رئیس امنیت عامه ای ستره محکمه گفته است.: "متآسفانه در قانون اساسی کشور در مورد، جزای اطفال، چیزی تذکرداده نشده ولی قانون جزای  مدنی افغانستان در ماده ای ۷۰ الی ۹۳ مواردی را در بارۀ مرتکبین جرایم پیشبینی نموده است"  و ادامه داده مینویسد:

"درقانون جزای اطفال (در وقت صدارت شهید داود خان و وزیرعدلیه مرحوم داکتر عبدالمجید که به روز ۳۱ سنبله ۱۳۵۵ش در کابینه ای وزرا تصویب شد - دستگیر) یعنی میان سن ۷ – ۱۳(صغیر- قانون مدنی جزا – دستگیر)  و از مراهق میان ۱۳- ۱۸ سال (آخر ۱۳ و قبل از تکمیل سن ۱۸ – قانون مدنی جزا – دستگیر) را  تعیین و مقرر داشته است که جرایم توسط څارنوال و محاکمۀ خاص حل و فصل میگردد. مرتکب جرایم قباحت را محکمه میتواند توبیخ نماید و یا به والدینش تسلیم کند که تا وی را تحت تربیت جدی قرار دهند. ولی، در صورت ارتکاب جرم مطابق ماده ای ۷۵ قانون جزا تسلیمی وی را به کسی از اشخاص امن که حسن سلوک داشته باشد هدایت میدهد تا حُجِر(پناه – عمید) وی را طوریکه در دارالتادیب پیشبینی گردیده است مد نظر گرفته، همانطور در مسایل جنایت، محاکمه شوند. حُجر اطفال را  در دارالتادیب یا کدام مکتب اسلامی و یا موسسه ای خیریه که محاکمه تشخیص دهد و طفل بتواند در آنجا اصلاح شده تجدید تربیت نصیب شوند، حکم مینماید. اصلا هدف جزای اطفال در قانون جزا "تجدید تربیت و اصلاح طفل" است.....

وهم اینکه چرا برای زنان، سن ازدواج متفاوت در قانون اساسی درج گردیده څارنپوه می نویسد: مطابق ماده ای ۷۰ قانون مدنی سن دختر ۱۶ و از پسر ۱۸ سال تعین و پیشبینی گردیده است. اصلا، سن مطابق احوال و شرایط جغرافیایی و اقلیمی جامعه ای ما در نظر گرفته شده زیرا طبعا دختران نسبت به پسران زود تر به سن بلوغ میرسند؛ قابل توضیح است که یکی سن بلوغ است و دیگر سن رشد: قرار مطالعات که صورت گرفته است دختران در سن ۱۱ سالگی و پسران به سن ۱۵ سالگی به بلوغ میرسند. اما سن رشد طبق قانون مدنی نسبتی است که قبلا تذکر یافته است.

اینکه اختلاف در سن ازدواج میان کشورها چرا وجود دارد؟ همانا شرایط اقلیمی (تعین گرمی و سردی هوا) یا اثر آب و هوا بیشتر در بلوغ و رشد اشخاص فکر میکنند. در جامعۀ ما به منظور جلوگیری از فساد اخلاقی حد اقل سن رشد و بلوغ به منظور ازدواج مد نظر گرفته شده که حقوق زن ومرد در آن کاملا رعایت گردیده است. اما در سایر عقود و معاملات اهلیت حقوقی برای زنان و مردان سن ۱۸ تعین گردیده است.

محترم اسمعیل پولاد سابق  عضو ارشد و محقق وزارت عدلیه در یک مقاله ای زیر عنوان " کرزی و عدالت " www.ariaye.com/dari6/siasi/polad2.html درباره ای بیعدالتی کرزی در حق ظاهره ایجاد نوشته است: " موارد بیشماری از عدل و انصاف دردورۀ آقای کرزی در آرشبف خود دارم که ازین همه عدل و انصاف؛ روی قاضی و قضاوت سیاه شده است. محترم پولاد قضیه ای محمد رفیق مجددی شاروال هرات  و بعد بهرام نام معاون شاروالی کابل و رئیس اداری آن را مثال داده اند".

پولاد نوشته است: "خانم ظاهره ایجاد دستگیر لیسانسه ای دانشگاه شرعیات کابل وقتی من موضوع اختلاسی را که بر رسی و به څارنوالی سپرده بودم و اوشان مساعد څارنوال بودند با هم معرفی شدیم. این خانم در لوی څارنوالی افغانستان کاملا شناخته شده است فکر نمیکنم معرفی بیشتر شان ضرور باشد...."

محترم پولاد این مقاله را در سال ۱۳۸۸ش در سایت وزین آریایی در قید تحریر اورده مینگارد: "چندی قبل اطلاع یافتم که خانم ظاهره ایجاد بدون هیچگونه دلیل و برهانی از ریاست امنیت عامۀ لوی څارنوالی برکنار و خانه نشین شده است. او که در تمام دورۀ کار مسلکی به همان معاش که معیشت را نه بلکه تن را هم بمشکل نگه میدارد و مردم ما بجا نام آنرا "تنخواه " مانده اند بوده، چطور میتواند زندگی مشکل را در آن دیار پر از بلایا تمویل و زندگی بخور و نمیر را به پیش برد؟".

بعد از جستجو محترم پولاد دریافت مینماید که: بنا به احکام آقای کرزی در راه حمایۀ فرزند فامیل مجددی خیل ها, خانم ظاهره دستگیر ایجاد, از کار برکنار شده است و قضیه را چنین مینگارد:

رئیس امنیت عامۀ لوی څارنوالی یعنی خانم ظاهره ایجاد بعد بر رسی شاروالی هرات در می یآبد  که محمد رفیق مجددی (شاروال هرات؟) نه تنها با هفت و حتی هشت هوتل خارجی و داخلی، خود را بدون سهم و قرار دادی، شریک ساخته که این هوتل ها را مانند گاو ها شیری مینوشد.... با جستجوی گوشه وکنار این قضایا به اختلاس برمیخورد که آقای مجددی نود هزار دالر امریکایی را بدون اینکه خوفی داشته باشد اختلاس نموده به جیب زده است. وقتی اوراق بر رسی به خانم ظاهره ایجاد میرسد بدون درنگ دست بکار شده و به اتکای اینکه، صداقت و عدالت روی زبان های صدر نشینان دولت نقش بسته است, پنج سال حبس و یکصدو نود هزاردالر جریمه را برای محمد رفیق مجددی از مقامات قضایی تقاضا مینماید. غافل ازینکه! این کارش دست درازی در خانه ای زنبور است آنهم رنبور خاندان مجددی.... به همین ملحوظ بود که عصبانیت آقای کرزی گُل میکند و با "فرمان زور" محمد رفیق مجددی را بحیث "کارمند بهتر از شاروال هرات" دوباره احیا و مبلغ اختلاس شده را به او تحفه میدهد و خانم ظاهره ایجاد را بدون هیچگونه دلیل و برهان بر طرف میسازد، یعنی دستش را از کار میگیرد! آری، این هم یک شکلی از عدالت است. انسان صادقی چون ظاهره ایجاد بعوض تقدیر باید تحقیر و غیر فعال ساخته شود تا موذی ای بتواند به کار طفیلی گری و چپاول خود بی درد سر ادامه دهد....این بود یکی از نمونه های عدالت در، دورۀ کاری اول، آقای کرزی که مستقیم به امر خودش عملی شده است!

مثال دیگر بهرام نام معاون شاروالی کابل و رئیس اداری آن درقضیۀ محکوم و بعد از طی سلسله های نامربوط فنی عدلی و قضایی مستحق برائت دانسته شده و دوسیه ای او جهت حفظ به څارنوالی رجعت داده میشود اما همین خانم ظاهره حکم برائت و حفظ دوسیه را نا عادلانه و مشکوک دیده آنرا به دوران می اندازد. با عمیق شدن در همان دوسیه، وشاید بر رسی های بعدی که من (آقای پولاد) در جریان آن نیستم و دقیق نمیدانم محکومیت آقای بهرام معاون شاروالی کابل و رئیس اداری آنرا تثبیت و برای هریک پنج پنج سال حبس تقاضا مینماید اما محکمه، این پیشنهاد را با فشار های وارده از جانب متنفذین به سه سال برای بهرام معاون شاروالی و دوسال برای رئیس اداری  تقلیل میدهد و روانۀ محبس میشوند.  در عین زمان این پر رویی بجا و وطن پرستانۀ "خانم ظاهره ایجاد" را، نامردان،  کجا میتوانند ببخشند؟

دوستان گرانقدر، حامد کرزی رئیس جمهور اسبق بارها گفته است که: "ما دولت را از هیچ شروع کرده ایم و کس نبود که حتی یک مکتوب صحیح بنویسد!". حال میدانیم که دلیل آن چه بود؟ برکنار ساختن اشخاص مجرب و فهمیده چون څارنپوه ظاهره دستگیر ایجاد حواهرعزیزم بدیعیست که میخواست افراد نابکار، تکسی ران، کارگرهوتل و رستورانت و دیگر بیسوادان را نسبت به دانشمندان کارکن صادق، در کرسی های بلند که بتوانند اختلاس نمایند و با وی یکجا دهن جوال باز گیرند به پست های حساس دولتی مقرر نماید؛ امکان نداشت با موجودیت شخصیت صادق چون څارنپوه صدها ملیون دالر در بانکهای خارج ذخیره کنند و یا اسمش در میدان هوایی بین المللی کابل حک گردد.

امید این گزارش جوانان صادق و وطندوست را بیدار سازد. څارنپوه ظاهره دستگیر خانه نشیمن شخصی ندارد ولی شعور و وجدان سلیم و آرام دارد که بالاتر ازقصر ها، بلیونها دالر اختلاس و دزدی هاست. دزد و اختلاس گر دزد است و حامیان شان زیر هر نام نشانی که باشد هم دزد اند. امروز مردم را فریب داده میتوانند و مقام و منزلت بی ثبات برای خود و بازماندگان خود کمایی میکنند. اما در اخیر دست خالی به قعر زمین میروند و آنها به عیش و عشرت زیست میداشته باشند و خودشان در منجیق های آتش دوزخ برای تلف نمودن حق بنده ای خداﷻ (حقوق العبد - دستگیر) عذاب سنگین میبینند. و هم مثلیکه محترم پولاد نوشته اند: "با این همه عدل و انصاف روی قاضی و قضاوت سیاه شده است!" که باید شما جوانان قانون دان وطن بکوشید رو سیاه نشوید. از راه صداقت و پشت کار څارنپوه ظاهره دستگیر دوری نجوئید. خائینین وطن و اختلاس گران را به اشد ترین سزایی که قانون جزا اجازه میدهد به محاکمه سوق دهید.

در اخیر دست دعا به دربار خدای متعالﷻ بلند نموده به پدر و مادر خود و همه مادران و پدران قهرمان وطن دعای مغفرت ادا می نمائیم. مخصوصآ والدین ما که بعد از حریق سرای احمد شاهی با و جود اقتصاد ضعیف در تحصیل و تعلیم و تربیۀ نه (۹)  نفر پسران و دختران خود (داکتر غلام محمد دستگیر متخصص جراحی FRCSE، شاد روان قابله کوکبه دستگیر رحیمی، شاد روان ژورنالست ذاکره دستگیر محسنی، انجنیر غلام معروف دستگیر سابق رئیس تعمیرات وزارت معارف، الحاج څارنوال غلام داوود دستگیر لیسانس حقوق، ظاهره دستگیر ایجاد، رضیه دستگیر بکتاش جگرن و مؤظف لابرتوار بیوشیمی و ترانفیوژن خون شفاخانه ای ۴۰۰ بستر، غلام مجتبی دستگیر ماستری در تاریخ، و پوهنیار نصیراحمد دستگیر سابق استاد پیداگوژی و رئیس دانشکدۀ علوم اجتماعی؛ ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲م) زحمات فراوان را متحمل گردیده اند فردوس برین جایشان و دیدار خداوند نصیب شان باد. آمین یا رب العالمین.

داکتر غلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو

 

 

 


بالا
 
بازگشت