محمد الله وطندوست

 

غوغای ارگ ویک دنده گی طالبان

اطلاعات از دوحه می رساند که گروه های تخنیکی مذاکره کننده گان با وجود سپری شدن بیشتر از پانزده روز هنوز در مورد شیوه کار و طرز پیشبرد جلسات مشترک به نتیجه نرسیده و بنابر بروز اختلافات جدی از دو روز بدین طرف با همدیگر دیدار نداشته اند.

گروه طالبان که خود را امارت اسلامی می نامند،  پیشنهاد دارند که مذاکرات بر اساس فقه خنفی پیش برده شود و توافق امریکا و طالبان مبنای کار مذاکره کننده گان باشد. جانب دولت افغانستان خواهان است تا در پهلوی توافقات امریکا و طالبان اعلامیه امریکا و افغانستان نیز مبنا و اساس مذاکره قرار گیرد.

،برعلاوه  ، مذاکره کننده گان دولت خواهان آتش بس و ختم خشونت ها اند در حالیکه طالبان آتش بس را منوط به رسیدن به توافقات سیاسی و پیشرفت مذاکرات می دانند.

از جانبی در ارگ،  اشرف غنی ، امرالله صالح و سرور دانش هر کدام بر طبل مخالفت می کوبند و از هر فرصتی گویا برای بقای جمهوریت و استمرار حاکمیت خود بهره گیری می کنند.

اشرف غنی بار ها اعلان نموده که دموکراسی و دستاورد های موجود در عرصه آزادی بیان ، حقوق بشر وزنان ارزش های معامله ناپذیر استند.

امرالله صالح با استفاده از ادبیات جنگی ، طالبان را گروه تروریست و عقب گرا می داند و گذشته تاریک وسیاه حاکمیت آنان را برخ شان می کشد.

جناب سرور دانش که از وفرت دانش یک بار حاکمیت طالبان را همردیف حاکمیت حزب دموکراتیک خلق دانسته بود ، این بار با مقایسه طالبان با شاهان سدو زايی و محمد زائی همه آنها را در یک ردیف قرار داده حاکمیت استبدادی و ضد ملی آنان را مورد انتقاد جدی قرار داد و باعث تحریک عده یی تمامیت خواهان گردید که این غوغا هنوز در صفحات مجازی داغ است.

بر علاوه ، ارگ با عنوان نمودن شهادت دکتور نجیب الله و صدور فرمان مبنی بر تجلیل سرکاری از سالروز شهادت موصوف ، زمینه همبستگی و اتحاد احزاب نامنهاد اسلامی را فراهم نموده بعدا شرمگینانه به ابطال محفل یاد شده هدایت داد.

همه این حرف ها  و حدیث می رساند که هم ارگ وهم طالبان می خواهند  از هر وسیله و  فرصتی استفاده نموده مذاکرات آغاز شده میان هیئت جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان را به بن بست و درازا بکشانند. از جانبی طالبان نه تنها به کاهش خشونت نپرداخته بلکه از آغاز مذاکرات تا امروز به حملات خود در نقاط مختلف کشور افزوده است. همین اکنون در بیست و چهار ولایت کشور جنگ و مقابله میان طالبان و نیرو های مسلح جریان دارد. شهر های فیض آباد ، تالقان و قندوز در محراق جنگ قرار دارد.

امریکائیان نیز در این میان بیکار ننشسته با ژست های دیپلوماتیک به اختلافات دامن می زنند و عملا در تقویت موقف طالبان مبادرت می ورزند. خلیل زاد در برابر سوالات اعضای کنگره امریکا بوضاحت ابراز داشت که هیچگونه صلحی را در افغانستان ضمانت نمی کند و در توافقنامه امریکا و طالبان نیز چنین مسئله یی گنجانیده نشده است.او گفت که طالبان قبل از رسیدن به توافق سیاسی هیچگونه آتش بسی را قبول نمی  کنند.

جناب ترامپ رییس جمهور تجارت پیشه امریکا نیز با اظهار اینکه تا اوایل سال دوهزار و بیست ویک همه نیرو هایش را از افغانستان خواهد کشید، به طالبان چراغ سبز نشان می دهد و در ایجاد حاکمیت قرون وسطائی امارت اسلامی ، آنان را روحیه می بخشد.

از این آشفته بازار می توان نتیجه گیری نمود که ارگ و طالبان با تکیه بر منافع شخصی و گروهی حاضر نیستند به این زودی ها مذاکرات را در مسیر لازم سوق دهند.

خلیل زاد نماینده امریکا در چهره مدافع طالبان جز زمینه سازی به تحقق خواسته های طالبان ، هدف دیگری را دنبال نمی کند. رییس جمهور امریکا نیز می خواهد با بیرون کشیدن سربازان امریکا ئی در حالیکه از طریق جواسیس خود همه امور افغانستان را تحت کنترول خواهد داشت، به متحد استراتیژیک خود پاکستان نیز موقع می دهد تا توسط طالبان این گماشتگان گوش به فرمان خود در اداره افغانستان سهم لازم داشته باشد و افغانستان را منحیث حیاط خلوت خویش مورد استفاده قرار دهد. طبعا پاکستان بپاس چنین حاتم بخشی امریکا، همه اهداف و نیات استراتیژیک آن کشور را در منطقه تحقق خواهد بخشید و با گرم نگه داشتن التهاب جنگی در منطقه ، ثبات آسیای میانه را نیز بر هم زده از بازار آسیای میانه سود لازم کسب خواهد کرد.

در چنین حالت اهداف امریکا و پاکستان همزمان می تواند تحقق یابد و کشور ما کماکان منحیث مرکز تشنج و بر خورد باقی خواهد ماند و مردم مظلوم افغانستان سال های طولانی دیگر با خون فرزندان خود تاوان این وضع را خواهند پرداخت و تراژیدی افغانستان ادامه خواهد یافت.

در برابر این پلان وحشتناک ، ظالمانه و ضد انسانی ارتجاع داخلی و منطقوی و سرمایداری جهانی ، یگانه راه اتحاد و همبستگی خلق های افغانستان و ایجاد جبهه واحد ضد جنگ و اشغال از جانب نیرو های ملی ، دموکرات ، صلح طلب و عدالت خواه است وبس.

جز تکیه بر نیروی مردم و بسیج آنان راه دیگری برای نجات کشور وجود ندارد. هرگونه دلبستگی به ارگ آغشته بر فساد و حامیان جهانی ارگ جز خود فریبی و مردم فریبی نتیجه یی ندارد.

 

 

 


بالا
 
بازگشت