خوشه چین

 

قالب آن خشت در آتش فگن

خشت نو از قالب د یگر بزن

ما پیران جهان دیده

 درپی این کارپسندیده.

افتیده وخیزیده.

آرام نگرفت مارا

بخاطر رنجهای بیکران

خلقها ومردم ستم دیده

باتحلیل مشخص ازاوضاع مشخص

چون آب روان ازکوها

پیچیده وغلطیده

یاران همراه همفکر وهمگراه

درین میدان

رقصیده ورقصیده.

شخصی خواهد پرسید

این گروه ارکسترونوازندۀ خوب کیها اند.

گفتم که

د قیقه ساعت سال وماه

(زمان شوقی)

یاران هممگراه میدانند که این خانه خانۀ سیاسی ما ست ازخانه خود حفاظت مینماییم.

دارای سیال وشریک میباشیم.

درشادی وغم شان شریک هستیم.

اما مسول تبلیغ وترویج شان نمی باشیم.

ما باید به قوت وتوان مندی خود پی ببریم ارزش خودرا درمحبت ودوستی خودمان معرفی کنیم.

کادرها مهم بودیم

مبارزان سالهای قبل بودیم. تابه سطوح رهبری کشوربودیم.

هریک ما وشما کتاب هستیم.

نهال نو را باید مراقبت کرد که ریشه بگیرد.

علاقه به همدیگر

همکاری به همدیگر باعث قوت ما میشود 

تمرکزبه همفکری وهمگرایی سبب کشش زیاد میگردد.قوه وکشش سبب اعتبارمیگردد ریشۀ محکم تنه درخت وشاخ وبرگ زیاد حاصل فراوان دارد.

قوت آب توربین را درچرخ می اورد.

جهان روشن میگردد.

اما نمیتوانیم که بدون سیال وشریکد سیاسی باشیم.

تاکه تـــو درخود نســــوزی آفتــــاب نمیشوی

درشب تاریک باعث روشنایی مهتاب نمیشوی

درمیدان عمل دستهایت وپاهایت ابله پرنگردند

بدون صفحه به صفحۀ زندگی کتــاب نمیشوی

سیاسیون

سیاسیون افغانستان هرشب جروبحث میکنند.

صلح را پیاده مبکنند امنیت را تامین مینمایند.

فردا که ازخواب می‌خیزند همان خرک است همان درک.

هریک شان خودرا فیلسوف حساب مینماید.

هرطرف ازطرفی دعوت به سازش میدهند.

هیــــچ کس طــــرف کسی نمــــی‌رود.

همه میگویند بیـا به دنبـال من.

بلی!

پرنده به دنبال دانه میرود گوسفند به علف وملا وسیاست باز به دنبال دالر.

به دنبال جو چه میرود.؟

طبعاً که خر.

این را میگویند فرهنگ عالی سیاست

 

اشرف غنی دشمن آگاه چراغ بدست برترطلب است.

طالب دشمن علم ومعرفت وعقب گراه درمقابل موج رشد یابنده نسل جوان روبه رو میگردد.

اما اگرپیازغنی ریشه گرفت پلان های باقی مانده را میخواهد که عملی نماید.

اما چپی که ازبدوتولد  زیبا آفریده شده بود بامغزسرد وقلب  گرم  ودستان پاک درمیدان بازی آغازجوانی زیبا می درخشید درزیبا یی جامعه زیبا درخشید(فرهنگ بچه بازی مهارکرد)اخلاق نیکورا پیاده نمود.

بدبختانه که طوفان حوادث ازقبل وزید شگوفه هارا ازدرخت تکاند میوۀ که باید میرسید درخت بی ثمر گردید.

منتظریم تابه فصل دیگر بهاردیگر وگلهای دیگر.

ازهرسمتی که باد وزید ازهمان طرف نان بخو ریم.

دم دهل را بگیر چرخ بزن چرخ بزن.

آقایون(گاهی درپنجشیر گاهی درمزار گاهی نزد حکمت یار چگونه که درتغیروتحول است نرخ بازار

بلی پیراهنی را که تاریخ به این قدواندام دوخته بود خیلی گشادد بود )که وزارت بدهندت

درواقعیت امردرافغانستان با پشتوانه غیر رهبران (رابران)وحاکمیت های دیکتاتوری قاتلین ویا زمینه ساز قتل مردم خود بوده اند

همبستگی ماهیت خودرا دروجود قوت برابر به ثبوت رسانده است.

آب وهایدوروجن بهترین نمونه ترکیب وهبستگی است که جهان زنده را ساخته اند.

هم بستگی ووابستگی ایدئولوژیکی واقتصادی جانب ضعیف را درحلقوم خود فرومیبرد.

حزبی های دارا ایدیولوژی به این غره نباشد که ازامکانات مادی برخوردارشده است.

سرنوشت مردم مطرح بحث است.

احزاب باذکرکلمه خدمت به مردم قوام یافته است.

نه باذکرتعداد از اعضا.

عیار گل شگفته دردشت وصحراودرخت است.

حقیقت حضوری خودرا بیان میدارد.

دارای بوی خوش وامید برای میوه است.

شعریا شعار:خواست آرزوست.

که باید دردست بیاوری تاکه ازجا برنخیزی صاحبش نمیشوی.

ما خیلی خوش میباشیم شعارهای مقبول بدهیم واشعار زیبا وبامعنی مقبول دکلمه کنیم وزیبا بخوانیم حتی زیبا معنی کنیم

.خداوند کل

چرا جای من شاخه ای گل است.

بخاطری که اسم من ببل است.

آن موجودی پاک می خورد ومینوشد.

پسند بهار سبز خداوند کل است.

هرکس که درفکرآزادی باشد آزاد میسازد.

هرکی درفکرآبادی آباد میسازد.

دیدیم که راستی ها ی افراطی

عادت

زیرعنوان مقدسات برباد میسازد.

زنبورعسل خصلت عیاردارد.

مگس عادت خوردن مرداردارد.

عیار به عزت وشرافت وآزادی پای بند است.

سیاست مدار عادت کاسه لیسی ازغدار دارد

پرنده ها وگلها

علیه یکدیگرلب به طعنه با کردند.

گلها گفتند که اززمانی که پرنده همنشین گل شد.

هم غزل خوان شد وهم دارای الوان شد.

پرنده گفت قبول دارم همنشینی باگلها تعداد ما سبب زیباییهای فراوان شد

رحمی نداشت.

جنگ درسرزمین ما بلعید شرافت دین وآین ما.

هیچ کس رحمی نداشت برما نه شوروی امریکا ونه چین ما.

مزدوران تاریخی(خلیل غنی کرزی) با استفاده ازفرصت احمق هاره تنظیم کردند.

پول گرفتند تخریب کردند آینده را گفتند به غین ما.

.پرنمیخواند

ذهن وهوش،خردمن، سِرِش تولید مینماید برای به هم پیوست دادن جدایی‌ ها.

تا پرزه جات چون مفصلهای دست وپا همه اعضای بدن تو وپیچ بخورند برای انجام عمل.

این عیاراست که پرُ نمیخواند.

ازلب هیچ آبخور نمی‌خورد.

میداند که ولدنگ کارچه کند ویرنکارچه کند میداند داکتر برای بیمار چه کند.

مسولین برای کل وطن دار چه کند.

برای بدست آوردن آب روی رفته.

درسطح کل کشور، خلق قندهار،خلق ننگرهار، خلق مزار وخلق کوهستان وچهار وخلق بدخشان وتخارچه کند.

خردمندان محترم!

این اعتراض من آدرس خاص ومخاطب خودرا دارد.

او نا کرده کار توره به این کارها چه کار.؟

ظرافت سازی زیورات را همان زرگری که زیبایی خودرا ازدست داده است باچهره چملک وموهای سفید ظریف میسازد.

طوق، آویزه، انگشتر، چوری،برای عروسان ناز وجوانان پیشتاز می زیبد.

بروید مواد خامی که آورده شده است.

یکی پوستش کند یکی مرچ بیاندازد یکی نمک ودیگران مرچ ومساله.

چهل ملا یک بارپخته.

یک زمانی چهل ملا یکجا شده تایک بارپخته برپشت من خرباربزنند.

روزبیگاه شد نتوانستند.

یک باربند تجربه کارپیدا شد درظرف ده دقیقه بار بسته گردید برپشتم بارشد به آدرس ازقبل تعین شده انتقا لش دادم.

این بلبل است که بدون موزیک میخواند مگر هرگونه آهنگ زیبا بدون موزیک واستاذ رهنما خوش آیند نیست.

حاکمیت اشرف غنی نگبت بارترین نظام سیاسی درافغانستان بود.

برای معلمین کشور این چراغان جامعه دروغ گفته است

اعتماد کردن بالای اشغالگران به آن میماند که خر نزد گرگ میرود میگوید بیا قرض پدرت را بگیر

پنجشیر بخاطر دریای خروشانش معروف است.

پنجشیر بخاطر زمردش معروف است.

پنجشیر بخاطر پهلوان احمد جان معروف است.

پنجشیر بخاطر دستگیر پنجشیری صدها مبارز چپ صدها دانشمند درعرصه های مختلف علوم معروف است.

پنجشیر بخاطر هنرمندان وهنرآفرینانش معروف است.

پنجشیر بخاطر استقامت وپای مردی احمد شاه مسعود بحیث انسان آزاده معروف شد.

اما پنجشیر بخاطر چند معامله گر پول پرست مردارخور وبداخلاقان سیاسی به بد معروف شد.

بهتر است که خوبیهای پنجشیر زنده شود ورشد داده شود این مردان دلاور توان همه خوبی ونیکی را دارند.

 

سگ جنگی که درمیدان نبرد به نفع صاحبش نقش بازی نکرد وصاحبش را به باخت کشانید.

بناً اورا زخمی رها مینمایند خودش میداند لیسیدن زخم هایش.

زیر ضربات اطفال کوچه وبازار سنگ باران میگردد.

تجر به دواشغال درکشورمان مدعای نوشته من است.

کسانی پی نمی‌برند نبرند.

مگر انسان را یک سخن است.

اگردیروزمیگفتیم:

در کف مردانگی شمشیر می باید گرفت.

حق خودرا ازدهن شیر می بایدگرفت.

مگراین بارباید گفت:

درجمع خردمندان قلم می باید گرفت.

فهم ومعنی را ازکتاب هردم می بایدگرفت.

آن مزرعه خشک شده را دوباره باید سبزید.

خطا واشتباه شعله و خلق پرچم می باید گرفت.

اسلام سیاسی شعله شیطان است درگرفته دراسلام محمدی.

شناخت حقانیت دعوت است نه شمشیر گوش به ابراهیم ادهم می باید گرفت.

عصر عیاران دوران زده بازرسید

آن منطق فردوسی ازسمت شیرازرسید.

کاوه آهنگر به ضحاک فهماند بود که جامعه تابع فرمان افراد مریض سادیست نمیباشند.

سیر حوادث درا ختیار تولد علوم مراحل بعداز مراحل خود میباشند.

که درآن نقش انسان متبحر دخیل است.

فرمان الهی چنین حکم مینماید دونفر(ماده ونر) به حیث دوموجود باهم به توافق میرسند باهم عشق میریزند وازین عشق ولذت بردن ومحبت کردن ها نسل یعنی که خودرا درپیکرواحد جدید(50/50)٪ می‌ سازند.

هرگونه تصرف ازجانب طالب وملا ومولوی که درآن حکمت خداوند مضمراست قابل قبول نیست

.

اگرما خودرا ثبوت کردیم که انسان مفید هستیم تمامی زبانها به توصیف ما می پردازند.

بیایید که همه زبان هارا در وصف اعمال نیک خود درچرخ آوریم

خائنان ملی دروطن استعدادکشی میکنند.

الله اکبر گفته انسان کشی میکنند.

به چوروچپاول دست میزنند میخورند مردار.

از عاقبت کار بیخبر باهم خ وشی وروبوسی میکنند.

 

بیایید که همه ما،ما باشیم.

پیرو ارزشهای بابا ولالا باشیم.

همه نسل نوینیم بعد اززمستان.

پیرو یاران قدیم همفکر وهمگرا باشیم.

گرچه زره ایم به تنهایی خویش.

همه باهم پامیر سپین غرکوه بابا باشیم.

گرچه قطره ایم در تنهایی خویش.

جذب درهم وهمگراه باهم دریا باشیم.

درخودبسوزیم وبسا زیم ونورافگن.

شب چراغ باعث رو شنایی شبها باشیم.

(خوشه چین)به انسا نیت سرتعظیم فرود آوریم.

آغازگر سازندگی در رقابت مشروع ماوشما باشیم

فرق بین عیاری وجوان مردی وکاکگی

جوان مردی کاکگی حاضر درمیدان برای حل هرگونه قضایا خانوادگی قومی محلی سمتی وحتی کشوری رودررو ومستقیم بدون طمع وتوقع دست کمک وهمکاری دراز کردن است به جانب نیاز مندان

درین راه یگان اشتباه جوان مردان را غافل گیرمیسازد

همان دوستان خنحربدست ازپشت سر

مگر عیاران علاوه برداشتن صفات مردانگی وکا کگی

اکثرن به اسم دوستان شو گم روز پیدا یاد میشوند

کم دیده میشود(عیاران) بااعمال خیلی ها بزرگ هوشیارانه مدبران خون سردانه
هرکه ازجا برخاست به منظور انجام‌ عمل نیک اومرد است

برای مرد باید تعریف جدید دادگ

مرد معنی(مذکر ومونث)شهامت دلاوری باجرات دارای مورال اخلاقی ووجدان پاک صادق وفادار به ارمان انسانی(رفاء همگانی)است

بهترین دین با معنی ترین(انسان)بودن است

هرانسان باید که معنی خودرا بشناسد

معنی انسان حیوان سخن گو

موجود باشعور به دنبال خواسته های خود صدا بلند مینماید

طفل چیغ میزند شیر می طلبد

گریه طفل(سیا سفید زرد وسرخ)یکنوع است

بخاطر شیر مادراست

مادرمقاومت کرده نمیتواند

جاذبه گریه طفل خیلی قوی است

این تعریف ریشه درماهیت انسان دارد

مغزبه پاها فرمان داد توازجاحرکت کن چشم ها تورا کمک مینمایند

ازطرف راست وچپ میانه راه خیلی اشیارا برزمین افتاده میبنی بادست می برداری ذره ذره موشکافی میکنی بادیدن طپش قلبت دوباره به ذهنت پیام نومی‌دهد

مغزت فرمان جدی طبق اطلاعات (درک واحسا س)فرمان جدید برای تداوم بلا انقطاع حرکت با الهام از مغز سرد قلب گرم ودستان پاک

تورا میسازد چست وچالاک

تاکه به خیر عبور کنی ازمیان خس وخاشاک

نوشته های کوتاه من چراغ نورافگن دورانی است تاحقایق را درتار یکیها یافته بتوانید

ازدیگران چون سیم منقل باعث تولید حرارت است بدرد بخور درروزهای سرد وخنک

جهان سرمایه از احیای مجدد درهراسان است

پیش موج دریا عقب کوره آهنگران است

خردمندان درجهان شتابنده انترنت غرق تفکر

مفتی ملا ومولوی تفنگ دردست جرنگان است

شیر وعقاب درجنگل وکوه صحرا طعمه خورند

کرگس ولاش خور مصروف خوردن خون انسان است

کشورما افغانستان قفس است

خوراک حاکمانش ارزن میان قفس است

اینها نغمه سرای میکنند در اسارت

بیخبران را دردام اندا ختن کارنا کس است

اگر انسان ها پرپرواز می‌داشتند

مرزنمی داشتند

همه جا پرواز میکردند گاهی به سمت شمال گاهی به سمت جنوب

یکنوع آواز میداشتند

ویک نوع اکسنت امروز برسر زبان ومکان جنگ وجدلی نبود

اما بخواهی ویا نخواهی به برکت پیشرفت علوم به مرور زمان هم نژاد مخلوط مرکب میشود وهم رنگ وهم زبان مسلط ترین زبان آن زبان میگردد که علم وآگاهی را بوسیله علوم انکشاف میدهد

ما باید اسیر عشق نباشیم

باید عشق را آفرید وازآن لذت برد فضا خلق کرد کوه ودشت دریا وجنگلش را آزاد ساخت

خفگی وآزردگی معاف

احزاب سیاسی درافغانستان درنقش کراچی دستی وصندوقچه آرایش نظام موجود ازشان کارگرفته میشود

فقط به حساب ازینکه فعالیت احزاب آزاد است

انسان های دارای ذهن روشن اش را ترور میکنند

خفگی وآزردگی معاف                                                       احزاب سیاسی درافغانستان درنقش کراچی دستی وصندوقچه آرایش نظام موجود ازشان کارگرفته میشود

فقط به حساب ازینکه فعالیت احزاب آزاد است

انسان های دارای ذهن روشن اش را ترور میکنند

 

. خدا مارا به حیث موجود باشعور خلق کرده وآفریده است

تاکه بیافرین

نه اینکه بخوابیم وبه گرد خود بچرخیم

ما باید به دور جهان وکاینات بچرخیم تاکه بچرخانیمش

 

. ای انسان باشعور احساس ظاهری(پنجگانه ات) رادرفعالیت بیانداز که احساس های خواب برده ات بیدارشوند

 

 


بالا
 
بازگشت