طاهره خدانظر

 

هشت مارچوزن خسته در سرک

درکنارسرکزنی خسته در لباسیگردو غبارآلودرویزمیندراز کشیده بود ، بازویراستش را بالیندخترپنجساله‌اشکرده بود و دست پر مهر چپش را بر صورت پسرششساله‌اشگذاشته بود ، پسریکه در کنارخواهرشخوابیده بود وبا دست راستشخواهرش را بغل کرده بود . عابران خیلی راحت از کنارآنهامی‌گذشتندو گاهمردان بانگاهی دور از شرم صورت نیمهپنهان زن را وراندازمی‌کردند ... بر روی دستان و صورت مادر خوابیده نشان بریدگی و زخم ترمیمیافته‌اینمایان است . جدا از زخم هایجسمی ،زخم‌هایبزرگروحیترمیمنیافته را هم با خود داشت . من توان جلوتر رفتن رانداشتم ،پاهایمبی حس شده بودنداما صدایپایمردها را خوب می‌شنیدم و جهت حرکت آنها را حدس می‌زدم . بعد از کمیصدای اذان از مسجد بلندشد .کسانیکهدیرشان شده بود شتابان به طرف درب مسجد می‌دویدندتا به نماز جماعتبرسند .گوییگردو غبارپاینمازگزاران بر صورت‌ها و چادر و لباس‌هایاینخفته‌گانمی‌نشست .گاهگاهیکلماتیکه در اذان می‌شنیدمبرایمقبولش سخت بود –حیعلی الصلاح 'بشتابیدبسویرستگاری' !– کدامرستگاریکه در جامعه حق امرار معاش و حقکار را به زن نمی‌دهید، در همینمحراب‌ها  زن را ناقص العقل خواندید و او را "سیاه‌ سر " خطاب کردیدکه منشأ تمام تاریکیها و بدبختی‌هامعرفیکردید،و طبق شریعتبه زن اجازه ندادید از خانه بیرون رود !و دربیرون خانه در امنیتنیست.

نفس کشیدنبرایم سخت شده بود شاید بخطر آنکه من هم جنس آن زن بودموگرنهاگر از جنس مردان می‌بودمباید در صف نماز جماعتپشت سر آنها نماز می‌خواندمو باخدای مردان طلب عفو و بخششمی‌کردم . ناخوداگاه در ذهنمباخداونددرگیرشدم نه از این بابت کهمنشاافکاربی ‌رحمیو برتریجنسیتی از او باشد، بلکه از اینکهچرا زنده به گورکردن زنان را ممنوع کردزیرا او آگاه به آینده است . آیاروامی‌بیندکهزجر کششوند ؟ زنده به گور شدن فقط یک بار است اما به بردگیگرفتنو زجرکشیدر طول سالیانبدتر از هزار بار زنده به گور شدن است . آن لحظه تمام جنایت‌های اعمال شده بر زنان ،مانندرژه جلو چشمانممجسم می‌شد. آن مردمان مسجد رو و نماز خوان را در ذهنم مجسم می‌کردمهنگامیرا کهبه دخترنگاهمی‌کردندانگار بنا به شریعت بر او قیمتمی‌گذاشتندزیرا او دو سال دیگر هفت سالهمی‌شودو قابل فروش است و می‌تواندبهره‌یجنسیمردی را برآوردهکندو ناعادلانه هم نیستچون بر اساس فتوا پولیپرداخت شود دِینی بر گردننمی‌ماند . نمی‌دانمچراچشمم از رویصورت مادر خوابیده بر داشته نمی‌شد،گاه تصور می‌کردمکهشانس داشته بینیشبریده نشده و ... . آنچنان مشوش بودمکهانتحاریهای ماه گذشته به ناگاه جلو چشممآمدزیراتعدادی از خانواده‌هایبیسرپرست آنان از دولت کمکخواستند اما هیچجوابیبه آنها داده نشد ، خبر داشتمکهیکخانواده از آن قربانیان به قندهار کوچکردند و برادرشوهرشکههنوزشانزدهساله بود تعهد داده کرده بود که نان آورخانواده‌یبرادرکشتهشده‌اشباشد . حدس زدماینخانواده هم از قربانیان آن انتحاری بود که جوان ۱۴ ساله‌یطالبیانجام دادهبود .– حدسم درست بود –

وقتی در دنیایبیرحمی ها سرگردانبودمتصور می‌کردمکهآن کودکششسالهکهمادرش دست پر مهرش را بر صورت خوابیده‌اش قفل کرده تا مطمئن شود او در کنارش است و او هم احساس آرامشکند و وپسر در خواب هم خواهر خود را در بغل دارد تا محافظ او باشد، بله گمانمی‌کردم آن کودکطعمه‌یکرکسان مُرده خوار طالبان می‌شودزیرا در دنیای فقر در کمینمافیایطالب‌ها و داعشی‌هاگرفتارخواهد شد و در مکاتبیکه قبلا پاکستانی ها بصورتخیرخواهانه آن را ساختهبودند، در پیش همان مُلاهای قاتل پدرش‌ آماده می‌شودکه به انتحار برود و دیگر آن دستان کوچکشنخواهد بودکه محافظ خواهرشباشد. پیش خود می‌گفتمکاشخواهرشبیدار بود و فقطشیرینیاین لحظه را درکمی‌کردزیرادیگر او پا به دنیایشقاوت و بیرحمیگذاشته است و دیگر مهر و محبتبرادری رانخواهددید .

برایلحظه‌ای به خود جرأت دادمو نگاهم را از روی آنها برداشتم و به اطراف نگاهکردم، مردم کمیمی‌دیدمکه بهکار خود مشغول بودندچوناکثریت آنان در مسجد در ملاقاتبا خدا بودندباز نگاهمبه آن زن گرهخورد.قوانینحکومتی بنام دمکراسی در ذهنم مرور می‌شدکه در آن دفاع از حقوق زن به روشنینیامده استو این زن جوان شانزدهساله را بعنوان سرپرستنمی‌پذیرد. جامعه‌ی مرد سالارحق کارکردنرا به او نمی‌دهد.تمام دلسوزی‌های مردانبرایبهره‌یجنسیخواهدبود .پسرشنمی‌تواند نان آور خانه باشدپس او راناچارخواهندکردکه از دخترو پسر خود جدا شود و بنا به وضعیتجسمیاو ،خریداربرایشپیداخواهندکردکهبایدبرده‌یجنسییکی از حاجیانیاشیخان مسجد رو شود تا زنده بماند. ...

درخانهنگهداشتنزنواتکااقتصادیدادنبهشوهرشبزرگ‌ترینایدهحمایتیجامعهوحکومتاست . هیچنهادیویاارگانیاززناندعوتبهمشارکتوفعالیتهایاقتصادیوسیاسیدرجامعهنمیکند. امادرمقابلخشونتعلیهزناندرخانوادهباحمایتجامعهوقانونروبرومیشودوگاهاینخشونتدراجتماعهمباسکوتخانوادهوقانونعملیمیشود. اکثرخشونتهاوقتلهادرخفابودهوهیچگاهرسانهاینشدهاندوتنهامعدودیازآنهارسانهایشدهاند. بیشتراینخشونتهامواردیچونبریدنبینی،شکنجه،سوزاندن،سنگسارکردنویاقتلوسربهنیستکردنزنانو…دربرمیگرفت.امابااینمواردفجیعبازقانوناززنستیزیباسکوتحمایتمیکند.  بینشودیدگاهجاهلانهوتعصبیزنستیزیکهدربسترسنتیدینیجامعهیافغانستانشکلگرفتهاست،باحمایتقانونودستگاهجزاییکشورهمگاماست.

زنیکهباشجاعتزبانبهاعتراضبازکند،ناخودآگاهبهزنبداخلاقوبدکارهمتهمودرنگاهجامعهمایهیننگوآبروریزیخانوادهوقومشخواهدبودودراکثرمواردبهقتلاومنجرخواهدشد. بادودههپسازسقوططالبانوزیرپرچمدموکراسی،هنوزافغانستانیکیازبدترینکشورهایجهانبرایزنبودهاست اما هر سالهجشنواره‌ ‌هاییبرایگرامیداشت هشت مارچ را در افغانستان برگذارمی‌کند !

 

طاهره خدانظر

t.khodanazar@yahoo.com

 

 

 


بالا
 
بازگشت