نداى دادخواهانه

 

 

شوراى رهبرى انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ، ضمن سپاس از دعوت نهاد مدنى مدافع حقوق زنان افغانستان در دهم اكتوبر ( روز جهانى زنان عليه طالبان ) مراتب  آتى را متكى بر مصالح علياى كشور و منافع مردم مظلوم ، در توضيح موقف اصولى انجمن مطرح مينمايد :

 

از بوالعجبى هاى تاريخ كه حوادث ناميمون در افغانستان تكرار ميگردد و طى يك قرن سه بار « سقوط » را تجربه و از گذار بشاهراه صلح واقعى و ترقى محروم ساخته مى شود . در ورق گردانى مقدرات تاريخى افغانستان در سى سال اخير ، اين سومين بار است كه پاكستان از « فتح » كشور ما شادمانى مينمايد و بمثابه «قيم » براى دين و آيين افغانان خط و نشان ترسيم ميكند .

تحريك اسلامى طالبان بدون عبرت از تاريخ ، دست و استين بر زده است تا با قرائت متحجرانه از دين مقدس اسلام و تطبيق شريعت من در آوردى شان ، افغانستان اسلامى را بعد از چهارده قرن بطرف « اسلام واقعى » سوق نمايد . ! ! !

تعبير دقيق از عملكرد طالبان اين است كه :

شاگردان مدرسه هاى ديوبندى پاكستان و نيمچه ملا هاى دهات و محلات كشور ميخواهند ، صادق ترين مسلمانان جهان را ، از سر و بذوق و سليقه خود « مسلمان » نمايند .

اظهر من الشمس است كه لبه اصلى تيغ طالبان متوجه زنان افغانستان مى باشد تا آنان را از حقوق و ازاديهاى اساسى و انسانى و اشتراك فعال در حيات اجتماعى ، اقتصادى و سياسى جامعه محروم نمايند .

هيچ شكى وجود ندارد كه جامعه افغانستان مرد سالار است و اما هميشه و در طول تاريخ ، حرمت زن و احترام به مقام مادر زير سوال نرفته است .

مادر زبان درى رابعه بلخى است و در درازناى تاريخ شخصيت هاى سترگ همانند نازو انا و زرغونه انا نقش اثر گذار در تاريخ كشور ايفأ نموده اند .

در صد سال اخير و بعد از مشروطيت ، استقلال ، انفاذ اولين قانون اساسى و ايجاد نخستين دولت ملى ، نهضت زن با ارشاد النسوان و نام ملكه ثريا پيوند دارد . حدود شش دهه قبل چهار زن پيشگام با راى مستقيم مردم از مركز و ولايات كشور در پارلمان انتخاب گرديدند و در همان سالها اولين زن در سمت وزير مقرر گرديد . طى همان سالها نهضت مترقى زنان نضج بيشتر يافت و نهاد ها و سازمان ديموكراتيك زنان در كشور ايجاد گرديد .

تلاش جريان دارد تا مبارزه تاريخى و حضور زنان در حيات سياسى و اقتصادى جامعه ، فقط به همين دو دهه حضور ايالات متحده امريكا و متحدان ان در افغانان محدود گردد .

دفاع از حقوق زنان موضوع ملى و تاريخى افغانستان است و به همين دليل از طرف انجمن حقوقدانان افغان در اروپا بحيث يك داعيه بزرگ ملى ، پنداشته مى شود كه تامين ثبات در جامعه و دستيابى به صلح واقعى و پايدار ، در گرو برخورد دقيق با ان مى باشد .

ثقلت اصلى جنگ تحميلى چهل و شش سال را زنان متقبِل گرديده ااند و در احوال جارى تعداد كثير زنان سرپرست و متكفل اعاشه فاميل هاى شان مى باشند و سهم ارزنده در اقتصاد ملى افغانستان دارند .

بدينرو :

تحقق حقوق زنان و تضمين حضور فعال آنان در حيات اقتصادى ، اجتماعى و سياسى جامعه ، در وراى قانون ، استمرار كد مدنى افغانستان و در وجود حاكميت قانون ميسر ميگردد و صحبت از حقوق و ازادى هاى مردم و منجمله زنان با حواله به شريعت طالبانى يك سراب مى باشد .

مقابله با ذهنيت تكفيرى و تحجر زن ستيز ، مستلزم رستاخيز عظيم مدنى است كه با ارزش محورى و بدور از هر نوع تقسيم عمودی جامعه در خطوط قومى ، زبانى ، مذهبى ، در تحت بيرق سه رنگ ملى بمثابه ميراث بزرگ معنوى مشروطيت و شاه امان الله انجام ميگيرد .

بسيار ضرور است تا مدافعان حق و حقوق مردم با فراست مواظب باشند تا دستاورد تلاش هاى مورد دستبرد فسادسالاران ، تاجران دين ، دكانداران قوم و جلابان شكست خورده سياسى كه همان اعضاى شركت سهامى دو دهه اخير مى باشند ، قرار نگيرد .

جامعه بين المللى كه مسؤليت اخلاقى شان ( Moralobligation ) در قبال افغان و افغانستان مضاعف گرديده است ، دفاع از مردم مظلوم و حقوق زنان را در سطح « پروژه » سازى ها تقليل نداده و منوط به شروط فاقد ارزشى همانند ، «دولت همه شمول » نمايند . ( همه شمول واقعى به اشتراك بهترين شخصيت هاى سه اكثريت بزرگ افغانستان : زنان ، جوانان و مستمندان ، متحقق شده ميتواند )

زنان افغان حق دارند و مستحق مى باشند كه بمثابه اكثريت جامعه در حيات سياسى ، اقتصادى و اجتماعى جامعه اشتراك فعال داشته و در سطوح مختلف قدرت و اداره دولتى سهيم باشند .

 

با حرمت

شوراى رهبرى انجمن

مير عبدالواحد سادات رييس انجمن

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت