میر عصمت الله سادات

 

بهار خونین

اخیراً، جو بایدن، ریس جمهور امریکا، بعد از رایزنی طولانی، اعلام نمود که برای کشوراش به ؛دلایل فنی، مشکل خواهد بود الی تاریخ تعیین شده یعنی اول ماه می سال روان، همه نظامیان آمریکایی را، از افغانستان بیرون نماید. این درحالی است که تازه دیدار مسکو پایان یافته و قرار است در ماه آپریل کنفرانسی، در کشور ترکیه به اشتراک طرف های افغان دایر گردد.
توافقنامه دوهه که بین آمریکا و طالبان در فبروری سال قبل به امضا رسید در نوع خود بی‌سابقه بود. یعنی برای اولین بار یک ابر قدرت جهانی با به اصطلاح خودشان، یک گروه تروریستی که هنوز در لست تحریم های شورای امنیت ملل متحد قرار داشت و دارد، قرادادهی را عقد کردند. نه در آن زمان و نه اکنون، منافع و نظر افغانها رعایت گردید است. درست است که در نتیجه این قرارداد، دیگر به آمریکاییان و متحدانش صدمه نرسیده است، اما، در همین زمان، بدبختانه، هزاران هموطن ماشامل کودکان، زنان، جوانان، ژورنالیستان و مردم بیگناه به قتل رسانیده شده‌اند.
سوگمندانه، باید نوشت که آمریکا هیچگاهی سیاست روشن در قبال افغانستان نداشته و همیشه افغانستان را، از دریچه پاکستان،  نگاه کرده است. قرار بعضی ارقام،  در جریان جنگ سرد،، برای براندازی جمهوری دموکراتیک افغانستان در دهه هشتاد، آمریکا، هشتاد چار میلیارد دلار را جهت حمایت پاکستان ،منحیث ، کشور جبهه مقدم و گروپ های به اصطلاح جهادی که یک تعداد شأن، بعداً با تروریستان بین‌المللی یکجا گردیدند، به مصرف رسانیده است. در بیست سال اخیر هم با مصرف اضافه از یک تریلیون دلار، نتوانسته است ، رژیم دلخواه اش را در افغانستان مستقر نماید.
نتیجه این بیست سال، به جز از کشتار دهها هزار افغان معصوم، فساد گسترده، فقر میلیونی، وملیونر شدن عده ازجنگ سالاران و رهبران تحمیلی، غصب زمین های دولتی و بی قانونی در همه سطوح، چیزی دیگری نبوده است. آمریکا و متحدانش هچگاهی به عوامل اصلی جنگ و پایگاه های جنگجویان در خاک پاکستان توجه نکرده و همه را نادیده گرفته اند.احتمال اینکه افغانستان به سوریه ثانی مبدل شود و درگیر جنگ های قومی، مذهبی و داخلی گردد ، از تصور بعید نمی‌باشد. همسایگان ما، پاکستان و ایران، منافع شان در تداوم جنگ در افغانستان و دور نگه‌داشتن جنگ، از قلمروهای خودشان ،می‌بینند.
حال که مسایل صلح و جنگ افغانستان به مرحله احساس رسیده، تحریک طالبان و جانب دولت با پیش کشیدن طرح های غیر عملی و طولانی ساختن مذاکرات، در واقع موانع جدیدی را در راه صلح ایجاد می‌نمایند ‌. این درست است که در نتیجه هرگونه صلح، باید اساسات دولتی، حقوق و آزادی‌های دموکراتیک مردم،حقوق زنان و قوای مسلح افغانستان، حفظ گردد، اما این، به این معنی نمی‌باشدکه تعدادی، از افرادیکه در فساد و بی قانونی دست داشته اند، تحت نام همین شعار ها، به سلطه شان ادامه دهند.
گرچه مردم افغانستان در این جنگ چار دهه متحمل تلفات سنگینی شده اند، اما در روند صلح غایب می‌باشند و یا قصدا نادیده گرفته شده اند.
اگر آمریکا و جهان برای احیای صلح در افغانستان صادق ،باشند ، باید ، نتایج هرگونه مذاکرات را، به همه پرسی یا رفراندوم راجع سازند. مردم باید شانس این را داشته باشند تا از میان، امارات، جمهوری اسلامی و جمهوری ساده یکی را انتخاب نمایند و برای همیشه به تحمیل طرح ها، بالای شأن، خاتمه دهند، و نوع نظام و اقتدار سیاسی در کشور شأن را ،خود تعیین نمایند. به این ترتیب راه برای صلح دایمی در کشور هموار خواهد گردید.
دیده میشود که آمریکا با پیش کشیدن ملل متحد، خود از مسولیت شانه خالی می‌کند. مردم افغانستان، از نقش ملل متحد ، در دهه هشتادو نود میلادی و کنفرانس بن، خاطرات خوشی ندارند ‌. همچو تلاش ها راه را برای جنگ ها و بی‌ثباتی های بعدی هموار نموده است.
آمریکا باید به سیاست های مقطعی و کج دار و مریز، در افغانستان خاتمه دهد در غیر آن کشور و مردم بیگناه ما بهار خونین دیگری را پیشرو خواهند داشت.
با عرض حرمت
میر عصمت الله سادات، جرمنی، 27/03/2021

 

 

        


بالا
 
بازگشت