سید داوود مصباح

 

بازی باریش و پکول

          اکنون امپریالیست های امریکا و انگلیس و شرکای غربی چه بازی با سران باند ها ( تنظیم ها ) و تکنوکرات های دو تابعیتی حاکم در قدرت بازی می کند قابل توجه است . این بازی بنام صلح با طالبان را ، کی ، چه وقت و به کجا ، راه اندازی کرده و کی ها آن را مدریت می کنند ، تقریباً همه میدانند . کسی نمی تواند ، انکار کند که جهادی ها و بعد گروه طالبان را همین دولت امپریالیستی امریکا و شرکا بوجود آوردند و تمویل و مدریت کردند . شرکت سهامی بنام حکومت عبوری و به اصطلاح انتخابی کرزی ها و موجوده را نیز دولت امریکا و شرکا بر مردم افغانستان تحمیل نمودند . حال بنام صلح و آشتی بین این برادران را همین قدرت آشنا به راه انداخته که یک بازی استراتیژیک امپریالیستی می باشد . بدون تردید این یک بازی استراتیژیک است با طراحی مغز های متفکر سرمایه داری امریکا در وال استریت ( کانون نظم نوین جهانی ) یعنی کانون توطئه های ضد بشری . این که ، کی ، به قدرت نیابتی حکومت می رسد ؟ همین شرکای جرایم و فساد به اضافه یک گروه برادر دیگر ( طالبان ) . کی ضرر می کند ؟ مردم افغانستان و در پیشا پیش ، جامعه مدنی و احزاب مترقی افغانستان . کی ، نمیداند ؟! که تکه دارهای جهادی و طالبان از یک منبع بوجود آمده ، تغذیه شده و باهم هیچگونه اختلاف عقیدتی ندارند و صرف اختلاف شان بر قدرت است و بر سرحاکمیت زاویه دارند . این برنامه صلح امریکایی ، برای تقسیم قدرت و حاکمیت بین این برادران ناراضی می باشد . دراین مصالحه ، جامعه مدنی و معارف ، زنان قربانی می شوند . آنچه عامیانه فکر می شود که صلح بیاید هرکی در قدرت باشد . این توقع هم محقق نمی شود ، به این دلیل که ، منافع امپریالیستی غرب و امریکا در این است که در منطقه و افغانستان به هر شکلی باید حضور داشته باشد . همه  می دانند که حضور پر رنگ و موئثیر با یک حکومت با ثباط ملی ممکن نیست و الزاماً یک حکومت ضعیف ووابسته می تواند با خواست های امریکا و شرکا هم آهنگ باشد . دوم ، این که تولید و ترافیک مواد مخدر افغانستان بدست مافیای سرمایه داری عمدتاً امریکایی است که دولت امریکا در آن منافع مادی و استراتیژیک دارد و فساد دولتی در افغانستان با تولیدو ترافیک مواد مخدر استمرار می یابد . سوم ، داعش و گروه های دیگری نیز وجود دارد ، که بعداً جاگزین جنگجویان طالبانی گردد . چهارم ، به فرض که طالبان و فسادپیشه گان جهادی باهم یک حکومت مشارکتی تشکیل دهند ، نمی توانند که هزینه های نظامی و حکومتی شان را تأمین نمایند ، ناگزیر به یک یا چند جیز گر نیاز دارند که دولت امریکا و شرکا در آن مشارکت می داشته باشد . این جیز گر ها ، مافیای مواد مخدر و تاراجگران معادن افغانستان است . همان قسمی که در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم امپراتوری بریتانیا در تقابل و جلوگیری از نفوذ امپراتوری تزار روس ، افغانستان را بحیث منطقه حایل قرار داده بود و برای اشغال افغانستان سه بار تهاجم نظامی انجام دادند که توسط نیروهای ملی غیر دولتی در هم کوبیده شد . در جنگ اول افغان ، انگلیس ، شورای نجات ملی بوجود آمد که به ریاست آن نائب امین الله خان لوگری انتخاب و عضویت رهبری وزیر محمد اکبر خان ، خان شرین خان ، جوانشیر چنداولی ، حاجی علی ، آقا حسین ، حسین کاکه و سایرین ، که شخصیت های غیر دولتی بودند ، برضد حکومت پوشالی شاه شجاع و استعمار گران مردم را به قیام فراخواندند و بزرگترین قدرت جهانی وقت را شکست دادند و تاج و تخت امپراتورست بریتانیا را تحقیر کردند و شعار شکست ناپذیری امپراتوری استعماری را درهم کوبید . قیام مردمی افغانستان در ان زمان ، الگوی شد برای قیام های آزادیبخش در هند ، بنگال ، فلیپین ، الجزایر و کشورهای امریکای لاتین و افسانه « شکست ناپذیری بریتانیا » به پایان رسید . اکنون این مردمان سلحشور را چه شده که صلح و امنیت خود را در آشتی دومارسمی خطرناک می بینند .

          راه و چاره چیست ؟  مجامع مدنی افغانستان به ویژه کنش گران و فعالین اجتماعی راه حل های مختلفی را ارائه  میدارند ، منجمله قیام ملی است . هر راه حل و طرحی مستلزم مدریت است . برای تشکیل یک حکومت مدرن فارغ از فساد و اندیشه های ضد بشری و کهنه ودنباله رو سرمایه داری امپریالیستی باید از یک مرکز اندیشه ورزان مترقی و آگاه رهبری و هدایت گردد . این مرکز می تواند جبهه ملی باشد ، از حزب های مترقی افغانستان . افغانستان با شرایط موجود از پوتانسیل فکری و ذهنی لازم مترقی و نوین برخوردار نیست و ایجاب می کند که دارای یک حکومت مرکزی واحد ملی به شدت ترقی خواه ومدنی ولایک باشند . تجربه تاریخی نشان داده است که برای کشورهای کثیرالقومی بهترین گزینه « نظام شورایی » می باشد . بدین صورت که در بازوی حاکمیت دولتی یک اداره ای بنام « اداره تشکیل شوراهای میهنی » بوجود آید و تمام 24هزار روستای افغانستان و تمام نهاد های اجتماعی وفرهنگی و کارگری و دهقانی کشوررا شورایی بسازند و بعد نمایندگان منتخب شوراها به شورای عالی  که مظهر اراده و رهبری کل کشوراست ، فرستاده شده وتشکیلات شورای عالی  هم شورای می باشد . هرگز در شوراها و شورای عالی رئیس و صدر گزنش نمی شود بلکه از سه تا پنج شخصیت از میان جمع برای مدت کوتاه هر شش ماه انتخاب و بحیث بیروی اجرائیه ایفای وظیفه می نمایند . چون شورای عالی منتخب شوراهای کل کشورمی باشد و همه مردم در آن نماینده مشروط دارند ، هیچ فرد جامعه از حاکمیت محروم نمی باشد ، به شدت کشور از قبایل به ملت تبدیل می شود . شورای عالی  آخرین قدرت حاکمیت ملی می باشد و دیگر رئیس جمهور و صدراعظم ووزیر از تشکیلات حذف و بجای وزیر کمیته اجرائیه وزارت که از جانب کارمندان آن وزارتخانه انتخاب می گردد . در چنین ساختاری بسیاری از تشکیلات بی سرو پای انگلی حذف و یک حکومت واحد ملی کم مصرف و کاری و کنترول شده ای از جانب همه شهروندان بوجود می آید . در این چنین حکومت امکان هرگونه فساد ، کم کاری ، شخص محوری ، کیش شخصیتی ، پارتی بازی ، قوم گرایی ، مذهبی وغیره برای همیش از بین می رود . ( تفصیل این موضوع زیر عنوان نظام شورایی  قبلاً در سایت وزین آریایی منتشر گردیده بود که علاقه مندان به آن مراجعه فرمایند و همچنین در فصل هفتم کتاب « کوتا ترین راه رهایی از فقر » اثر این قلم ، به تفصیل آمده است . 

         تبصره :   ممکن عده ای بر این فکر باشند و یا سران باندهای مافیایی در قدرت چنین تبلیغ کنند که این طرح کمونیستی است . باید گفت که این طرح درچین ( کنفسیوس ) قبل از میلاد و در ایران باستان در تمدن جیروف و در سه هزار سال قبل از میلاد در شهرسوخته تا 1700قبل ازمیلاد برگزار بود . در قفقا بیش از سی استقرار دامنه ی تپه های « کوپت داغ  مثل استقرار جیتون ، استقرار شش هزار نفری آلتین تپه ، تورنگ تپه ، پسچیک تپه ، توگولوگ تپه ، چوپان تپه ، چاقالی تپه ، نسائیه و بامی وغیره  استقرار های کشف باستان شناسی  1 -  در یونان باستان . در سده پنجم میلادی طرح مزدک بامداد در ایران ساسانی وبعد بیش از سی قیام منجمله قیام بابک خرم دین در ایران . بعد در قرن شانزدهم میلادی ، با آغاز دوره رفورماسیون توسط فیلسوف های پروتستان ، انابپ تیسم ، توماس مونزر ، ملکورهوفمان ، جان اف لیدن ، فاررل ، مارتین لوتر ، ژان کالوین و جان ناکس مطرح و مدتی توسط حزب دیگرها بخش چپ حزب لولر ها  پیاده شد و این طرح به امریکا نیز رسید . 2 هم اکنون 260 منطقه در اسرائیل بنام مناطق تعاونی کیبوتص است که بشکل شورایی اداره می شود که از پیشرفته ترین و مرفع ترین مناطق اسرائیل می باشد .

         سخن آخر این که این نظر مربوط به زمان حال و جاری کشور نمی باشد . در وضع کنونی کشور اشغال شده است و حرف اول و تحمیل کردن آن را اشغال گران امپریالیست های امریکا و شرکا و دارند و می گویند .

        منابع :    1- اکادمی علوم اتحاد شوروی ، تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی ، برگردان فارسی : صادق ملک شهمیزادی ، نشر : یونسکو ، چاپ تهران ، 1374خ ، بخش اول ، جلد اول .

         2 – دکتر بهاوالدین پازارگاد ، تاریخ فلسفه سیاسی ، جلد دوم ، چاپ مسعودسعد ، تهران ،

 1324 خ 08‏/04‏/2021

 

 

 

 

 

                          

 

 

 


بالا
 
بازگشت