احمد سعیدی

 

روزهای که من در ازبیکستان بودم؛


در حدود چهل سال قبل زمانیکه من در کمیته ملی المپیک کار می کردم همراه تیم ملی فوتبال سفرهای متعددی به کشورهای مختلف از جمله ازبیکستان داشتم. آن زمان ازبیکستان تیم فوتبالی داشت بنام پخته کار و بزرگترین هوتل آن کشور، هوتل ازبیکستان بود که ما در آن بود و باش داشتیم. در بعضی از شهرهای ازبیکستان مانند اندیجان و دیگر شهرها نیز سفر نمودیم.
اما با گذشت چهل سال که حالا یکبار دیگر مدتی را در ازبیکستان بوده ام، این کشور را متفاوت یافتم. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سی سال از استقلال ازبیکستان میگذرد، مردم این دیار خیلی مردم با فرهنگ، روشن و با حرمتی هستند. بتاریخ پرافتخار خود افتخار می کنند، به امیر تیمور، امیرعلی شیر نوایی، به شعرا و نویسندگانِ مانند عروضی سمرقندی، رودکی،..... افتخار می کنند و احترام ویژه ی دارند.
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
رودکی

در ازبیکستان پارک های زیادی برای تفریح وجود دارد که آنها را بنام بزرگان تاریخ خود مسمی کرده اند. همه طرفدار صلح و آرامش اند و از زندگی در سایه صلح لذت می برند. خیلی به سیاست علاقه ندارند فکر کنم می دانند که گاهی سیاست و سیاسیون آنقدر گام های غلطی برداشته اند که عاقبتش مانند افغانستان بوده است. به مرحوم اسلام کریم اف رئیس جمهور سابق خود سخت احترام دارند بخاطر اینکه او را ناجی ازبیکستان می دانند و میگویند او بود که نگذاشت تروریزم رشد کند و قوی شود، و او بود که چون کوه فولادین در مقابل تروریسم و در مقابل کشورهای که میخواستند تروریسم را رشد دهند ایستادگی کرد.
در حال حاضر آقای شوکت میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان است شخصیت مدبر آگاه دانشمند و از محبوبیت خاص میان مردم ازبکستان برخوردار است او توانسته در راه انکشاف و ترقی در صلح و آرامش مردم ازبکستان گام های استواری بردارد و مردم ازبکستان هم او را خیلی دوست دارد.
همچنان دیپلوماتان افغانستان که در ازبکستان ایفای وظیفه مینمایند از رویه نیکو و خصلت خوبی برخوردار اند هر کسی که در سفارت افغانستان در ازبکستان مراجعه مینمایند با یک برخورد بسیار نیک و دوستانه روبرو میشوند.
که واقعاً رفتار نیک و کردار آنها قابل تقدیر است.
شهرهای مهم و تاریخی ازبیکستان عبارت اند از تاکشند، سمرقند، بخارا، اندیجان،... که من به تعدادی از این شهرها سفر کرده ام. در این کشور مردم بیشتر به زبان ازبیکی و روسی تکلم می کنند.
در این کشور افغان های زیادی بود و باش دارند که بیشتر شان از برادران ازبیک ما هستند. هرکس مصروف کار و مشغولیتی است. همه مردمان مهربان و دلسوزی هستند و دلشان به افغانستان هم می سوزد. از ما بسیار به محبت استقبال کردند، همیشه احوال ما را گرفتند ما را در مهمانی ها و برنامه های شان دعوت نمودند. در اینجا دوستان خیلی خوبی داشتم و یافتم که از این جمله چند نفر از کسانی اند که در گذشته و حال و در روزهای سخت دست یاری شان با من بوده و مرا کمک کرده اند این دوستانم مردمان بسیار با شرف و با عزتی هستند. من هرگز نمی توانم خوبی های اینها را فراموش کنم.

سفری که به سمرقند و بخارا داشتم و وطندارانی که در آنجا بودند نیز با من خیلی محبت و صمیمیت کردند، سپاسگزار شان هستم. با شعرا، نویسندگان و تاریخ این شهرهای فرهنگی کهن شرق بیشتر آشنا شدم و حظ بردم. در اینجا خیلی آرامش است، در هر ساعت شب و روز به هرجای که میخواهید بروید هیچکس را با کسی کاری نیست، قانون و اصول پابرجاست و رعایت می شود. جوانان آن هم با لباس و استایل شرقی و هم غربی گشت و گذار دارند. سمرقند و بخارا قدیمی ترین و خاطره انگیز ترین نام های اند که ما در داستان های کهن از زبان پدران و معلمان مان شنیده ایم. مردم اینجا میخواهند که تاریخ و فرهنگ اصیل خود را حفظ کنند و زنده نگه کنند.
افغان های که در اینجا هستند خیلی مردمان زحمتکشی هستند، من آنها را صمیمی، مهمانواز و مهربان یافتم. اینها از آنچه در افغانستان جریان دارد رنج می برند.

چون زادگاه من ولایت غور است وقتی که به سمرقند و بخارا رفته بودم یادم از شعر جلالی عاشق سیاموی آمد که گفته بود:

هرات و میمنه تا ملک اندخوی
سمرقند و بخارا تا به چارجوی
بگشتم هربلوک و هر ولایت
ندیدم مثل و مانند سیاه موی

کاش آن روزی بیایید که افغانستان ما هم مانند ازبیکستان آرام باشد، سرزمین صلح، محبت و صمیمیت باشد. کاش رهبران و سیاسیون ما هم هوشیار، دلسوز و آینده نگر می بودند که کشور خود را از بدبختی ها نجات می دادند.

 

 

  


بالا
 
بازگشت