عثمان نجیب

 

مجموعه‌ی از نوشته های محمد عثمان نجیب مرتبط به حالات کنونی وطن:

تبصره‌یی بر گزارش سما نیوز:

در کربلای امروز افغانستان  باز هم پوتین برنده شد

آیا بایدن غنی را به دار می زند یا پوتین آمریکا پروفلکتیک می‌کند…؟

من بار دیگر آمریکا و‌ انگلیس و در آمریکا دموکرات ها و در میان دموکرات ها فقط بارک اوباما و بانو کلینتون با تمام ساز و برگ نظامی سیاسی شان در اوضاع کنونی مسئول می‌دانم و بس.

اکثریت رسانه های دیداری و شنیداری و شبکه های اجتماعی و تارنما های بین المللی در این روز ها گزارشی را نشر کرده اند که مبنا ‌و محتوای آن گویا اقدامات کشور های منطقه در حمایت از غنی است. تارنمای وزین همایون نیز این گزارش را در محراق نشرات خود قرار داده. در پی صحبتی با محترم همایون غازی زاده و توضیحات شان در مورد چرایی نشر این گزارش ناگزیر به نوشتن این یادداشت شدم.

تحولات ویران‌گر سریع در کشور قابل پیش بینی نه بود، دلیل آن هم باور نه کردن جهان و سیاسیون و تحلیل گران اوضاع حضور آمریکا و انگلیس ‌و متحدان شان در کشور بود. همه در این فکر بودند که روزی آمریکا می رود و غنی را باداران شان رها می کنند. چنانی که مزدک خان و یارمحمد خان و خان های دیگر آقای اشکریز را رها کردند. هر کسی به نوبه‌ی خود به غنی توصیه کرد تا راه آدمیت را پیش گیرد و نسل کشی ها و قوم کشی ها و طالب پروری ها و بیگانه پروری ها را رها کند که نه کرد.

دموکرات ها به صورت عموم و بارک اوباما به صورت خاص مسئول اوضاع امروز افغانستان اند:

درک این موضوع در داوری های سیاسی بسیار مهم است که اکثریت جمهوری خواهان به جزء ترامپ همیشه تصامیم قطعی و قاطع در مورد حمایت از افغانستان داشته اند. چون خود شان عامل بدبختی ملت و کشور ما بوده و سخنان شان صریح و سریع بیان شده است. نقطه‌ نظر مشترک بایدن و ترامپ جدا از مرز بندی و اختلاف سیاسی شان در مورد بدبینی از افغانستان کاملاً واضح است و هویدا.

بایدن در دوران معاونیت ریاست جمهوری خود بار ها افغانستان را کشور جور ناشدنی خوانده ‌و حتا در رویارویی با کرزی غلام دربار بوش مستقیم برای او گفته بود که برای آنان پاکستان به مراتب اهمیت و ارزش دارد نسبت به افغانستان. و حتا میز چای صبح در ارگ را رها کرده و بدون خدا حافظی از کرزی روان شده است. بایدن بیشتر طرفدار تجزیه‌ی افغانستان و در حالت دوم جانب دار نظام فدرالی در افغانستان است. و آن روش تا کنون ادامه دارد…

سال های اول حاکمیت اوباما با اعزام یکصد و پنجاه هزار سرباز اضافی طبق وعده‌ی انتخاباتی اش کار مثبتی بود اما به هیچ صورت مفید نه بود.

دلیل ناکامی اوباما و عدم مفیدیت اعزام نیروی اضافی به افغانستان:

اوباما و‌ اتاق های کار فکری سیاسی و نظامی او اشتباه بزرگی در تعین تاریخ ختم حضور نظامی نیرو های ناتو بود. آن تصمیم نابخردانه درست بنزی ریختن بحری به فوران آتش فشان خفته‌یی بود که هرگز مهار نه شد. آن تصمیم به صورت قطع روشی برای مبارزه با طالب نه بل پرواضح اشتباه راه‌بردی بود، ارکان حرب ها و صاحبان نصیرت نظامی و حتا افراد عادی که در یک تخاصم کوچک فردی قرار دارند، هیچ گاه زمان و مکان سیر و سکون خود را جار نه میزنند و بر ملا نه می‌کنند که دموکرات و شخص اوباما چنین حماقتی را انجام دادند. در حالی که چنان پرداخت کوچه‌یی ‌و بی سنجش از رهبر یک کشوری به صلاحیت آمریکایی با پیشینه‌ی زیاد جنگ ها و شکست ها و افتضاحات و امکانات عقلی و کادری و تخنیکی و‌ تکنالوژی اصلاً انتظار نه بود و نیست مگر به یک برنامه‌ی دراز مدت مخفی. اینک ما و‌ شما نتایج و‌ مصایب آن را دیدیم‌ و‌ کشیدیم.

رهبران آمریکا واقعاً آزاد اندیش و انتقاد پذیر نیستند:

هر یک از رهبران جهان تویتر دارند و میلیون ها نفر تعقیب کننده. من یکی از تعقیب کننده های آقایان ترامپ و اوباما بودم. جملاتی را که در بالا خواندید با انگلیسی و فارسی و پشتو برای شان نوشته و برای آقای اوباما که اوج دغدغه‌ی کتاب خاطرات اش بود نوشتم، حالا خودت مصروف اندوختن سرمایه‌‌یی می باشی که به خون ملت افغانستان و‌ در پی اشتباه تاریخی اعلام تاریخ ترک افغانستان. دستیاب شدی… و برای ترامپ نوشتم که تو پول عرب را میگیری و سلاح برای کشتار ما میفروشی و غیر از پول به انسانیت باور نه داری.

طبیعی است وقتی ما در بین میلیارد ها نفر به طور اشتباه دو باز کُد فیسبوک یا توئیتر یا ایمیل را

استفاده میکنیم، آدرس دقیق ما را کمتر از یک دقیقه برای ما میفرستند و می پرسند که کسی تلاش ورود به حساب کاربری شما را دارد، پس پیام های مهم هم به رهبران کشور ها ساده تر از یک سگرت دود کردن است. پسا همان توئیت حساب های کاربری من هم از فیسبوک و توئیتر درست یک و نیم سال مسدود شدند. معلوم است که دموکراسی آنان هم نامی بیش نیست.

جمهوری خواهان غنی را مثل گوشت گنده بد می برند و‌ دور اش انداختند:

خطای محاسباتی غنی در لابی گری ها برای حمایت کاندیدا های ریاست جمهوری از طُرق مختلف از جمله توسط خلیل‌زاد و محب و خانم خود غنی برای هیلاری کلینتون و بعد اوباما و پس از شکست هیلاری در انتخابات انداختن غنی در تضرع به دربار جمهوری خواهان آن هم با سر افکنده‌‌گی، نمایانگر افول اقبال تجدید نوکری و دوران برده‌گی غنی توسط جمهوری خواهان بود. ترامپ بدترین و منحوس ترین چهره و رئیس جمهور تاریخ آمریکا که مانند خود غنی پابند هیچ آدمیتی نه بود عقده‌ی همراهی غنی را با کلینتون و لابی گری به دل داشت و دیدیم که چه گونه ‌و چند بار او را ذلیل ساخت… حفظ غنی در مقام رهبری افغانستان نه از عشق آمریکا به غنی بل در ناچاری آمریکا برای افکار پوشیده‌ی فرار دزدانه از افغانستان و زمینه سازی های مخفی از دید جهانی اما امر کردن بالای غنی برای جا به جایی نیرو ها در شمال علیه مرز های کشور های مشترک‌المنافع و سر انجام روسیه بود که تحلیل گران این امر را در همان سال های اول حضور آمریکا مطرح کرده بودند و‌ اسناد منتشره‌ی فراوانی وجود دارند. برای ما مهم نیست که چی کسانی زیر کدام نامی بر علیه ما استخدام می شوند برای ما مهم است بدانیم که همه‌ی شان ما را توسط کرزی غنی محب اتمر عبدالله و زلمی و ستانکزی نابود می‌کنند و نام داعش را به طالب تغییر میدهند و طالب را به نام شاخه های جنگی سوریه میدانند و همین گونه ترفند های بسیار. فقط نام های قاتلان و‌ تبهکاران تغییر می‌کنند نه اهدافی که کشتار خشونت و‌ ویران‌گری تنها وظیفه‌ی شان است. شناخت این افراد مستلزم پژوهش های زیاد است.

لذا در فکر آن نه باشیم که غنی حالا هم نوردیده‌ی امریکاست یا با نو رولا غنی جای‌گاهی در قصر سفید دارد.‌اینان تاریخ تیر شده های مصرفی اند و به مثل عارق ترش کرده از مجبوریت نگاه شان کرده اند.

اقدام پرسش برانگیزِ روسیه و ایران و هند:

سیاست و سیاست مدار غیر از آنچه منافع اش است به چیز دیگری نه می اندیشد. باور قطعی من آن است که دست همه کشور های منطقه و‌ جهان در ویرانی و‌ کشتار و آتش سوزی و سقوط های پی‌هم شهرستان ها، استان ها و گردان های رزمی و ممانعت غنی از اقدامات علیه نیرو های متجاوز است تا امریکا را ضربه بزنند. وقتی دیدند اقدامات شان برعکس با مقاومت های ملی روبرو شد و اهداف ایران و ‌پاکستان در ویرانی های زیر ساخت های کشور ما که توسط مردم تا این جا طی طریق داده شده بود عملی گردید و کشور به صد سال دیگر عقب افتاد، حالا در پی ترمیم اشتباهات شان اند. بدون شک این جنایات بدون موافقه‌ی امریکا و انگلیس صورت نه گرفته و آماده‌گی حضور روسیه و ایران و هند برای جبران اشتباهات شان هم زمان فرار دزدانه‌ی آمریکا چراغ سبزی است که ما از آن برای راحتی ملت و مردم خود استقبال می کنیم و کاری صوابی است مشروط به صداقت عملی.

سرنوشت جمهوری سه نفره‌ی غنی چی می‌شود…؟

برای آگاهان امور سیاست و استخبارت پرسش این است که سرنوشت غنی در این میان به دست کیست؟ آیا آمریکا این آمد و شد ها را بین پاکستان و ایران و روسیه و کابل برداشت کرده می‌تواند…؟ آیا غنی که از دست پاچه‌گی زیاد دست بانوی ستبر امریکا را بوسید بدون اجازه‌ی باداران خود تن به معامله با این کشور ها داده می‌تواند…؟ آیا ایران با ظاهر چنان مهربانی دایه‌ی مهربان تر از مادر حاضر است امنیت بند های برق افغانستان با آب های منتهی به سرازیر شدن در کشورش را بگیرد…یا کاسه‌یی زیر نیم کاسه دارد…؟

جمهوری های خلق چین و تروریست پرور های پاکستان چی می‌کنند…؟

پر مضحکه ترین بخش گزارش سما نیوز سفر نماینده‌ی تهران به کابل و پاکستان و بعد سپردن وعده به غنی است که از او حمایت می کنند. از غنی در مقابل کی حمایت می‌کنید…؟ اکر با پاکستان به توافق رسیدید…این هزاران نیروی پشتون های قبایل آزاد، پشتون های خیبر پشتونخواه، پنجابی های حرام زاده و‌ولد زنا و افسران ‌و جنرالان علنی پاکستان و درجه دار های مخفی خود تان که طالبان ایرانی و هندی را حمایت می‌کنند… چی‌ می‌شود… چین با آن امکانات ‌وافر در طالب پروری کجای نقشه‌ی راه شما را پیاده می کند…؟ این گویا پهباد ها و کمک های شما در دوران تعزیرات امریکا بر شما چگونه به غنی تسلیم داده می شود…و‌ صد پرسش دیگر که به هیچ کدام پاسخ منطقی نه دارید.

 

نتیجه این که:

این اعلامیه یک مانور مشترک دروغین و غیر قابل عملی است. در این میان پوتین یا غنی را به دار ملت آویزان می‌کند و یا یک پروفلکتیک ‌و بازی اوپراتیفی را علیه آمریکا به راه انداخته و غنی گک را به قربان‌گاه پاکستان می‌فرستد که اقدام عالی است. اما هیچ یک این اقدامات به نفع ملت سرگردان، شهید، زخمی، بی سرپناه و بی سرپرست ما و کشور ویران ما نیست جزء امتداد درد ها و رنج ها و ویرانی ها و سوزانی ها ….غنی که حالا به پای ملت خم شده و بی شرمانه از آنان می‌خواهد مسلح شود، دی روز همین ملت را سرکوب می‌کرد تا حکومت عبدالرحمان خانی خود را توسعه و تحکیم بخشد مگر در لجن زار دسایس خود افتاد… او مردی نه شد تا به شهر نو‌ کابل برود و خبری از ملت سرگردانی بگیرد که در پی برنامه های شیطان صفتی خودش غرق منجلاب ها شده اند…‌

&&&&&&&&&&&&&&&&&=&&&&&&&&&&&&&&&&&=&&&&&&&&&&&&&&&&

ملت ما در هر سوی کشور و جهان نیات وطن‌دوستی و مردم دوستی خود را به نمایش گذاشتند.

اما به تجربه‌ی یک حقیقت تلخ باید آماده شویم که آمریکا و انگلیس و در مجموع جهان اهداف شوم شان را در عملی کردن برنامه های طالبانیزه سازی تا سقوط کلی هم‌چنان ادامه می‌دهند. مگر این که مقاومت های مردمی اما باحمایت های گسترده ادامه یابد.‌ دیدیم که هیچ کسی از مقاومت های ملی ما حمایت نه‌کرد. عثمان نجیب

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

 

 

 


بالا
 
بازگشت