عید محمد عزیزپور

 

 

سخنی با جناب نبی هیکل

دربارۀ

آیا مسلمانان و نامسلمانان بر اساس قرآن برادرند؟

در هفته های پسین دو نوشته، یکی در مورد برابری زن و مرد در اسلام[1] و دیگری، دربارۀ برادری مسلمانان و نامسلمانان در قرآن[2] نوشتم که جناب هیکل مورد دوم را به فرنام «آیا مسلمانان و نامسلمانان بر اساس قرآن برادرند؟» جالب دیده و دربارۀ نقد آن، سخنی چند نوشته است. 

خواهشمندم هرکسی که این نوشته ام را میخواند، برای برداشت کلی از پرسمان،اگر ممکن باشد، دو مقالۀ قبلی ام را که پیوند های آن را در پاورقی گذاشته ام بخواندو همچنان خوب است که انتقاد آقای هیکل را که پیوندش در پانوشت گذاشته شده است بخواند[3].

البته قابل قدر است که آقای هیکل در بارۀ نوشته ام اظهار نظر مثبت کرده و دیدگاه خویش را نوشته اند. اما حیف است که به شکل ملا ها و روشنفکران دینی به جای اصل موضوع به توجیه کردن، کلی گوییو حاشیه روی دست زده است، ولی پاسخ روشن به سوال نداده است.

چنانچه می گوید: «آنچه را  آقای عید محمد عزیز پور بنا نهاده در  ذات خود  سودمند و  قابل تقدیر است زیرا گامی است  بسوی تفکر انتقادی، در رابطه با  مسایل اعتقادی و ارزشی».

البته،بدون ترید از تمام خامه به دستان کشور تمنا می رود که فرهنگ انتقاد، آزاداندیشی، اندیشه ورزی، همدیگر پذیری و مدارای فکری و عقیدتی را نه تنها دفاع کنند، بلکه چنین فرهنگ را ترویج و تشویق کنند زیرا هدف نهای باید آزاداندیشی، اندیشه ورزی، همدیگر پذیری و مدارای فکری و عقیدتی باشد.پذیرش اختلاف در عقیده ما را به درست اندیشی کمک می کند و از کژاندیشیدور می سازد.

این یک واقعیت عینی است که دین سالهاست مردم و کشور ما را تباه کرده است. هیچکس یارای انتقاد از دین را ندارد. ولی ما باید دین را نقد کنیم. باید انتقاد از دین را رواج دهیم. از آنجاییکه دین در همه امور زندگی ما مداخله می کند و مانند شمشیر داکلیموس بالایسر ما است، ما نیز حق داریم از آن انتقاد کنیم.

هرچه را که غیر منطقی است، خردناپذیر، دانش ناپذیر و غیراخلاقی است باید برملا و آشکار کرد و گفت.

یگانه چیزی که تمام مسلمانان به اصلیت آن توافق دارند، قرآن است، ما نیز هر عمل را با همین سند مقایسه می کنیم.لازم است همه چیز را با سخنان الله مقایسه کرد، نه با سخنان ملا. سخنان پسندیده دیگراناز جمله ملایان که سخنان الله نیست. ما به اساس سخنان الله، کشته می شویم، فراری می شویم، مردم ما میمیرند و وطن ما ویران می شود. به اساس سخنان الله، باسوادان، هنرمندان، نویسندگان و روشنفکران ما تحقیر و توهین مشوند، کشته و نابود می گردند. پس، ما هم حق خود می دانیم سخنان الله را نقد می کنیم.

ملا و آخوند و رهبران دینی به خاطر منفعت های دنیایی خود، بسیاری چیز ها را از ما پنهان نگهمیدارد یا آن را نادرست و غلط بیان می کند. چیزهای وجود دارد که ناپسند و غیر اخلاقی است، اما ملا ها، آخوند ها و رهبران دینی آن را توجیه غلط می کنند. ولی ما نباید تا ابد تنها «آمین» بگوییم. دین و قرآن را نیز باید نقد کرد. اعتقاد به «معتقدات دینی و عنعنات پسندیده» نباید بهانۀ یی باشد برای بستن دهان منتقدان و زدن و بستن و کشتن دیگران.

آزادی اندیشه و بیان حق طبیعی هر انسان است. ما هم انسانیم و آزادی بیان حق ماست. پذیرش حق آزادی اندیشه و بیان باعث می شود که ما سخنان عادت بگیریم و همدیگر را بپذیریم.

اما با وصف احترام به نوشته های آقای هیکل، نوشته اش را بسیار مبهم، فروبسته و نا روشن یافتم. ایشان زیاد نوشتند اما به موضوع داخل نشدند و کوشیدند با جمله های که هیچ ربطی به موضوع نداشت، با کلی گویی از آن بگذرند؛مانند انصاف و امانتداری به عنوان مشخصات یک نقد، که پرسش ما نیست.

همچنان با بیان چیز های معمولی جامه پوشان دینی، مانندآشنایی داشتن با قرآن، یا اینکه پیامبر تنها برای ترسانیدن فرستاده شده است، چیزیکه در عمل بعد از هجرت پیامبر چنین نبوده است. یا اینکه احکام قرآنی قرینه دارند، یعنی بدون قرینه تطبیق نمی شوند، بازهم نادرست است. سپس می گوید که دین حاکم (دین اسلام) تنها قرآن نیست، بازهم نادرست، زیرا بدون قرآن هیچ اسلامی هم وجود نخواهد داشت.در حالیکه قرآن یگانه سندی است که همه مسلمانان آن را می پذیرند.

یامی گوید اینکه دین اسلام  بر خلاف تبعیض و خشونت است، چیزی که باز هم نادرست است، کشتار کافران از تبعیض و خشونت بدتر است، چون آقای هیکل این را میداند، اگر نمی دانید قرآن را از اساس و بدون تعصب مطالعه کنید، و یا اینکه جهاد را دین نهادینه نکرده است،این هم نادرست است.

یا می گوید که کلمهاخی(برادر) ریشه اش با ۱۲ شکل و ۹۷ مرتبه در قران ذکر شده است.اینکه کلمهاخیبا ۱۲ شکل و ۹۷ مرتبه در قران بیان گردید، کدام درد را دوا کرده است.آیا با حلواحلوا گفتن می شود دهن را شیرین کرد؟

حال اینکه ذکر اخی هیچ ربطی به کافران ندارد، حتا هزار بار تکرار شده باشد، باز هم هیچ.

باز می گوید، کافر و مسلمان از نظر اسلامی فرزندان آدم و حوا اند یعنی دارای ریشه واحد اند.

می گویم مغالطه هم حدی دارد، کمی انصاف هم خوب است. ده ها آیه روشن و واضح قرآن را قبول ندارد که الله کافران را نه تنها به کشتار، حتا کافران را نجیس خطاب می کند، اما آقای هیکل از پیش خود نتیجه میگیرد که ما همه فرزندان آدم و حوا هستیم پس برادریم.در قرآن این سخن نیست. من سخن قرآن را پرسیدم. من که نظر آقای هیکل را نپرسیدم. من سند از قرآن خواستم.در قرآن، کافران را هرگز برادر مسلمانان قرار نمی دهد.

سپس او از آیۀ ٢٠ سورۀ توبه، آیۀ ٥٦ سورۀ کهف، و آیۀ ١٢٥ سورۀ نحل برای اثبات برادری میان کافر و مسلمان گواه می آورد. من درینجا متن فارسی آن را می نویسم. من عربی را در پانوشت مقایسه کنید.

آیۀ ٢٠ سورۀ توبه: آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندتری است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.[4]

آیۀ ٥٦ سورۀ کهف:و ما رسولان را جز برای بشارت (نیکان) و ترسانیدن (بدان) نمی‌فرستیم و کافران با سخنان بیهوده باطل می‌خواهند جدل کرده و حق را پایمال کنند، و آیات مرا و آنچه برای تنبیه و انذارشان آمد به استهزاء گرفتند.[5]

و آیۀ ١٢٥ سورۀ نحل:(ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن (وظیفه تو بیش از این نیست) که البته خدای تو (عاقبت حال) کسانی را که از راه او گمراه شده و آنان را که هدایت یافته‌اند بهتر می‌داند.[6]

این هم شد دلیل. در کدام یک ازین آیه های حرفی در بارۀ برادری مسلمانان با کافران ذکر شده است؟

در آیۀ ٢٠ سورۀ توبه هیچ سخنی از اخوت و برادری میان کافر و مسلمان نیست.حتا در آیه، از جهاد در راه خدا به مال و جانشان که همانا برای کشتار غیرمسلمانان است سخن می گوید. اگر آقای هیکل بگوید که این جهاد نفس است، مغالطه یی بیش نیست. زیرا ما این را در عمل می بینیم. آیۀ ٥٦ سورۀ کهف نیز چیزی از برادری میان کافران و مسلمانان نمی گوید. در آیۀ ١٢٥ سورۀ نحل نیز سخنی نیست.

نفهمیدم ذکر این آیه ها برای چه بود. اما نباید فراموش کرد که این آیه ها، پس از حاکم شدن پیامبر در مدینهو آمدن آیه های مدنیکه حکم به جهاد، قتل و کشتار داده است، منسوخ شده اند.رفتار برادرانه با کفار هیچوقت در قرآن ذکر نشده است.

خلاصه آقای هیکل از هرچیزی می گوید به جز از اصل موضوع. سرانجام استدلال هایش را به پایان میرساند و مرا با طالبان و داعشیان و دیگران  مقایسه می کند که به کشتن و بستن و مسلمان ساختن را از  زمره احکام قرآن/الهی میدانند. چیزی که سخت مخالف آن هستم و از همین سبب، این آیه ها نقد می کنم.

آقای هیکل به جای اینکه این آیه ها و گوینده و آورندۀ این آیه ها را انتقاد کند، از طالب و داعش انتقاد می کند. علت را باید در اساس و بنیاد جست نه در معلول.

به قول سعدی :

خواجه در بند نقش ایوان است  خانه از پایبند ویران است

امر کشتن، بستن و مسلمان ساختن را قرآن میدهد ولی آقای هیکل طالب و داعش و بوکوحرام و غیره را ملامت می کند.

چرا میخواهید این احکام قرآن را پنهان کنید؟ آیا از وجود چنین آیه ها می شرمید که قابل شرمیدن هم هست؟ چرا به جای اینکه از طالب و داعش و دیگران انتقاد می کنید، از احکام دین خویش انتقاد نمی کنید؟ و آن را هنوز هم نیک، پسندیده و بسندهمی دانید؟ چرا چارۀ دیگری نمی سنجید که دین مسألۀ خصوصی باشد، نه مداخله کننده در همه امور؟

شما که خود را روشنفکر می گویید و مقاله های فلسفی می نویسید. داعش و طالب و غیره تنها احکام قرآن را تطبیق می کنند. چرا به چشم مردم خاک می پاشید و این احکام را ماله کشی کرده و مومنان را به دنبال نخود سیاه روان می کنید؟ آیا جرأت گفتن و نوشتن ندارید؟ آیا می ترسید؟ یا اینکه تمنای بهشت و حورها و غلمان های بهشتی مانع از آن می شود؟ کجا شد مسوولیت نویسندگی و روشنگری شما؟

من از آقای هیکل می پرسم:

آقای هیکل پرسش بسیار واضح و روشن است و آن این است که آیا مسلمانان و نامسلمانان بر اساس قرآن برادرند؟آیا شما می توانید در میان ١١٤ سوره و میان کم و بیش ٦٢٣٦ آیۀ قرآن، یک آیه برایم نشان دهید که در آن گفته شده باشد که مسلمانان و غیر مسلمانان برادر هم هستند؟

اگر جواب شما مثبت است، پس شاهد واضح و گواهی روشن از خود قرآن بیاورید. اگر ندارید حد اقل نادرست سخن نگویید و ماله کشی هم نکیند.

پاسخ به این پرسش یا آری است یا نه. من با پژوهشی که درین زمینه کرده ام، دریافتم که پاسخ به آن نه است، یعنی منفی است. مسلمانان و نامسلمانان بر اساس قرآن هیچوقت برادر نیستند. درهیچ آیۀ قرآن نیافتم که در آنجا نوشته باشد که مسلمانان و نامسلمانان بر اساس قرآن باهم برادرند.

من این موضوع را برای آن نوشتم که آنچه ملا ها و سوداگران دینیبرای ماپنهان می کنند، ما باید آشکار بسازیم، جوانان باید بدانند. ما باید آن را به روشن اندیشان خود، نشان دهیم و بگوییم که آن قانون که ١٤٠٠ سال پیش برای آن زمان نوشته شده است، نباید برای ما هنوز هم قانون باشد. زیرا که در واقعیت عینی مطابقت ندارد.افزون بر آن، الله از یکسو خود را رحمان و رحیم می نامد و از سوی دیگر خود برخلاف این گفته اش، مسلمانان را به کشتار غیرمسلمانان به بدترین صورت حکم می کند که در زیر آیات دیگر را هم بخوانید. باید خرد و منطق خویش را نیز به کار انداخت.

البته، ما:

من، احمد، محمود، هیکل و غیره و غیره همه انسان هستیم و به گفتۀ سعدی اعضای یکدیگر هستیم. ما عاطفۀ انسانی داریم، رحم و مهربانی داریم و از درد و رنج همنوع خود رنج می بریم. ما از هنجارهای اخلاقی پیروی می کنیم.

ما نمی گوییم مثلن که چون «ایوان»، «ریچارد»، «سینگ»و «هوگو» کافر هستند یا کافر شده اند کشته شوند. زیرا در نزد ما که انسان های عادی وعاقل و بااخلاق هستیم، رحم و عطوفت بخشش و مهربانی وجود دارد.

اما کشتن کافران در قرآن را که جناب هیکل از آن دفاع می کند، بارها و بارها در ایه های مختلف تکرار شده است، توجیه پذیر نیست. برادر بودن مسلمانان و نامسلمانان یک بار هم ذکر نشده است. اگر من اشتباه می کنم شما برایم پیدا کنید.

من این آیهها را نقد می کنم. من باور ندارم که چنین کتابی از سوی آفریدگار جهان باشد.چهل سال است که کشور ما به ویرانه تبدیل شده است، چهل سال است که مردم با به نام جهاد، کشتار می شوند. ملاها و حامیان شان به نام دین گلوی مردم را گرفته اند و بیچارگی، فقر، ویرانی و تباهی بیداد می کند، باز هم جناب هیکل تیشۀ ملاها را به دست خود دسته می کند و همان چیزی را می گوید که ملا ها می گویند.

حتا بدتر از آن: اگرطالب آشکار می گوید که این احکام احکام دین ماست و ما آن را تطبیق می کنیم، آقای هیکل این احکام دین را پنهان می کند. او میداند که این احکام بسیار غیر عادلانه، غیر اخلاقی، غیر منطقی و خردستیزانه است، پس او از آن منکر می شود و به جای نقد آن به کمک این آیات می شتابد و آن را با مبهم گوی و مغالطه می کوشد خردپذیر، عالی، کامل و بی تقصیر جلوه دهد.

اما من این احکام را برای تان بیان می کنم. این آیه ها آنقدر واضح و به زبان ساده بیان شده است که هرکس میداند این آیه ها چه میگویند. این آیه ها زمان و مکان ندارند. ساده و واضح برای قتل و کشتار غیر مسلمانان است. درینجا ذره یی از رفتار برادرانه پیدا نمی کنید. آیا کشتار کفار، رفتار برادرانه با آنان هست؟

وقتی که ما کسی را برادر می گوییم، منظور ما این است که ما با آن کس یا کسان برادرانه رفتار می کنیم، بدی نمی کنیم و زیان و ضرری جسمی و مالی به برادر خود نمی رسانیم. باهم زندگی مسالمت آمیز می کنیم.نه اینکه هزار بار «أخ» (برادر) بگوییم و سپس به کشتار شان حکم کنیم.

کمترین معیار رفتار برادری این است ما برادر خود را به نام جهاد نمی کوشیم، ملک و دارای او را به زور تصاحب نمی شویم، با او خشونت و دشمنی نمی کنیم. او را نجیس و پلید نمی گوییم. اما الله با آیات که ارسال کرده است، تمام این معیار ها را زیر پا گذاشته است.

درین آیات آنقدر نفرت و کینه وجود دارد که هر عاقلی خواهد گفت ای الله اگر از کافران اینقدر نفرت و کینه داری، چرا آنان را بیافریدی. نمی آفریدی بهتر بود، ازینکه آنان را بیافرینی و سپس به دست جهادگران بی سواد خود به قتل برسانی. آیا توان هدایت کافران را نداری که گروهیآدم بیسوادو خردباخته را برای کشتار آنان تشویق و تحریک می کنی؟

در ادامه، آیاتی دیگریدربارۀ قتل، کشتار و خشونت و تبعیض نامسلمانان برای آگهی آقای هیکل نقل می کنم تا بدانید که بر مبنای همین آیات است که وطن ما به گورستان مردم ما و به جولانگاه دهشت افگنی جهادی ها تبدیل شده است.مردم ما روی صلح و آسایش را ندیده اند. به مکتب ها، دانشگاها، آموزشگاهها، شفاخانه ها حمله می شود، هست و بود ما در آتش جنگ نابود می شود. مردم ما کشته میشوند. اطفال ما از کودکی شستشوی مغزی می شوند، تفکر و اندیشۀ آزاد وجودندارد. هزاران مدرسه دینی به جای مکتب برای شستشوی مغزی فعال است.دانشمندان، آزاداندیشان، آموزگاران، فعالان مدنی و فرهنگی ما نابود می شوند.

بازهم آقای هیکل به این آیات مانند ملا ها سرپوشمیگذارد. آقای هیکل می داند که این آیات خرد، منطق و اخلاق نیکی انسان را جریحه دارد میسازد. اما او به کمک آیات الله می شتابد تا آن را خردپذیر و منطقی جلوه دهد. او به جای اینکه این آیات را نقد کند، اعمال طالب و داعش را نقد می کند، حال آن که طالب و داعش همان را انجام میدهند که برای شان،ازعرش بلند یا آسمان هفتم از سوی الله حکم شده است.

 

این هم تعداد دیگری آیات.

بفرمایید:

متن عربی هر آیه را در پاورق بخوانید.

سوره البقره آیه ۱۹۳:

بکشید آنها را تا فساد در جهان از بین برود و دین خدا حاکم شود.[7]

سوره بقره آیه ٢١٦

جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شده، در حالي كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزي را خوش ‍ نداشته باشيد، حال آنكه خير شما در آن است. و يا چيزي را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است. و خدا مي‏داند، و شما نمي‏دانيد.[8]

سوره الانفال آیه ١٢

و آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: من با شمایم. شما مومنان را به پایداری وادارید. من در دلهای کافران بیم خواهم افکند. بر گردنهایشان بزنید و انگشتانشان را قطع کنید.[9]

آیۀ ١١١ سورۀ توبه

خداوند جان و مال مؤمنان را در ازاء بهشت از آنان خریده است، همان کسانى که در راه خدا کارزار مى‌کنند و مى‌کشند و کشته مى‌شوند، این وعده به راستى و درستى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست، و کیست از خداوند وفادارتر به پیمانش؟ پس به داد و ستدى که به آن دست زده‌اید، شادمان باشید، و این همان رستگارى بزرگ است‌.[10]

سوره توبه آیه ۲۹:

با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمى‌آورند و چیزهایى را که خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمى‌کنند و دین حق را نمى‌پذیرند جنگ کنید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.[11]

سوره توبه آیه ۵:

پس چون ماه هایِ حرام سپری شد ، مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند ، راه برایشان گشاده گردانید، زیرا خدا آمرزنده مهربان است.[12]

سوره توبه آیه ٣٩

با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند و چیزهایی را که خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند جنگ کنید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.[13]

سوره توبه آیه ١٢٣

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است![14]

سوره محمد آيه ٤

چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند[15].

 

چند آیت هم از اینکه الله وعده پاداش اخروی برای کشتار غیرمسلمانان میدهند:

سوره نساء آیه ٧٤

آنها كه زندگي دنيا را به آخرت فروختهاند بايد در راه خدا پيكار كنند، و آن كس كه در راه خدا پيكار كند و كشته شود يا پيروز گردد پاداش ‍ بزرگي به او خواهيم داد.[16]

سوره نساء آیات ٩٥

افراد با ايماني كه بدون بيماري و ناراحتي از جهاد باز نشستند يا مجاهداني كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند يكسان نيستند، خداوند مجاهداني را كه با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان برتري بخشيده و به هر يك از اين دو دسته (به نسبت اعمال نيكشان) خداوند وعده پاداش نيك داده و مجاهدان را بر قاعدان برتري و پاداش ‍ عظيمي بخشيده است.[17]

سوره صف آیات ١٠ تا ١٢

اي كساني كه ايمان آورده‏ايد آيا شما را به تجارتي كنم كه از عذاب از عذاب دردناك شما را رهائي مي‏بخشد؟!؛ به خدا و رسول او ايمان بياوريد، و در راه خداوند با اموال و جانهايتان جهاد كنيد، اين براي شما از هر چيز بهتر است بدانيد. ؛ اگر اين كار كنيد گناهانتان را مي‏بخشد و شما را در باغهائي از بهشت داخل مي‏كند كه نهرها از زير درختانش جاري است، و در مسكنهاي پاكيزه در بهشت جاويدان جاي مي‏دهد و اين پيروزي عظيمي است.[18]

سوره توبه آیه ١١١

خداوند از مؤ منان جانها و اموالشان را خريداري مي‏كند كه (در برابرش) بهشت براي آنان باشد (به اين گونه كه) در راه خدا پيكار مي‏كنند، مي‏كشند و كشته مي‏شوند، اين وعده حقي است بر او كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده، و چه كسي از خدا به عهدش وفادارتر است، اكنون بشارت باد بر شما به داد و ستدي كه با خدا كرده‏ايد و اين پيروزي بزرگي (براي شما) است.[19]

این آیات مسلمانان را از جهاد نکردن می ترسانند.

سوره توبه آیه 38

اي كساني كه ايمان آورده‏ايد چرا هنگامي كه به شما گفته مي‏شود به سوي جهاد در راه خدا حركت كنيد سنگيني بر زمين مي‏كنيد (و سستي به خرج مي‏دهيد) آيا به زندگي دنيا به جاي آخرت راضي شده‏ايد! با اينكه متاع زندگي دنيا در برابر آخرت چيز كمي بيش نيست![20]

آیه ٢٩ سورۀ توبه

با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی آورند ، و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانیده اند حرام نمی دارند و متدیّن به دین حق نمی گردند ، کارزار کنید ، تا با [ کمالِ ] خواری به دست خود جزیه دهند.[21]

عملکرد این آیایه ها را با منطق، دانش خویش،عقل سلیم و اخلاق اجتماعی بسنجید. قضاوت بر شما

 

عزیزپور

تاریخ ٢١ نوامبر ٢٠٢١


 

[4]الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ.

[5]وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ ۚ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ ۖ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا

[6]ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

[7]وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّي لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ يَکُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَي الظَّالِمينَ193

[8]كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.

[9]إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلآئِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ.

[10]إِنَّ اللَّهَ اشْتَري‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفي‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِکُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ.

[11]قاتِلُوا الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدينُونَ دينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتَّي يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ29

[12]فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ

[13]قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ.

[14]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

[15]فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.

[16]فَلْيُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالآْخِرَةِ وَ مَنْ يُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً.

[17]لا يَسْتَوِي الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِينَ دَرَجَةً وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً.

[18]يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ؛ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَْنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.

[19]إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الإِْنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.

[20]يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَْرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الآْخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الآْخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ.

[21]قاتِلُوا الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدينُونَ دينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتَّي يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ.

 

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت