داکتر غلام محمد دستگیر

 

تعریف طالب:

اول شما را نادیده میگیرند، سپس بر شما میخندند، بعدتر با شما میجنگند

         ولی در آخر شما پیروز میشوید (گاندهی)

طی چند روز گذشته خبر در بند نگاه داشتن پروفیسور فیض الله جلال استاد دانشکده ای حقوق دانشگاه کابل توسط طالبان ظالم با عکس العمل شدید داخل و خارج در رسانه ها منعکس شد و به مقابل ضدیت طالب به آزادی بیان که قرآن به مسلمین مظلوم اجازه داده تا در مقابل ظالم صدا بلند کنند حتی به جهاد بروند (آیت ۳۹ سوره الحج) صدا ها بلند شد و نوشته ها ظاهرگردید. نزد من کلماتی که از طرف استاد نباید گفته میشد به جواب تحریکی بود که: نماینده ای طالب ظالم وی را به خلل دماغ متهم ساخت؛ اگر طالب به عدالت باور میداشت باید نماینده ای خود را که عامل اصلی عکس العمل شدید ازطرف یک مرد مبارز و استاد حقوق بود بازداشت میداشت. بهر صورت، صدا ها، نوشته ها، تبصره ها، مظاهرات که نمایانگر اتحاد و اتفاق همگانی در سرتاسر جهان بود نتیجه داد و استاد جلال رها شد. آنچه توجه من را جلب نمود تبصره ای بعد از رهایی استاد بود که گفت: "مهمان" طالب بودند و "با مردمان فهمیده ای نشست" داشتند. نکتۀ قابل توجه اینست که با چند نفرعالم و دانشمند متدین و لو که هر نوع قدرت در دست شان باشد حکومت داری به سویه ای بین المللی صورت گرفته نمیتواند. سکندر مقدونی گفته است: "من از جنرالی که مقتدراست ولی قوای ضعیف دارد نمی ترسم، هراس من از آن جنرال ضعیف است که قوای شجیع و سرتیر دارد. طالبان در بالا چند نفر دانشمند اما جابر دارند ولی در جاده ها و قریه ها مردمان یله جاری و زشت خوی بد قواره پاکستانی دارند که سبب بدنامی اسلام و مردمان افغانستان گردیده وسیلۀ برچیدن دامن طالب ظالم را ازحیطۀ افغانستانی ها سرعت میبخشند. امروز مقاومت در فاریاب و بدخشان سر بلند نمود و دیروز پدر و پسر درکابل در مقابل ظلم و بی عدالتی قد علم کردند و به زودی این عملیات های آزادی خواهی برق آسا، با توکل به خدای متعال، سر تاسری خواهد شد. اگرچه استاد جلال و داکتر نجیب الله سکندر جراح اعصاب و دماغ و رئیس تایکواندوی افغانستان ازقید طالب ظالم بدون شکنجۀ فزیکی رهایی یافتند ولی در عین زمان "عالیه عزیزی مادر فرزندان بی سر پرست را محبوس ساخته اند". به درک من، چهره ای خاثف و لبان بسته ای استاد جلال در فوتوی یادگاری بعد از رهایی پیام دیگر دارد. با تعقیب بیست سال انتحارها، شهید ساختن مساجد و معلومات از منابع مختلف خبری  به این نتیجه رسیدم که برای شناخت بهتر طالب تعریف ذیل مصداق پیدا میکند: طالب از نظر دینی خارج از دایره ای اسلام، از نظر تمدن بداخلاق، از نظر اجتماعی ضد جوامع متمدن، دشمن دانشمندان و روشنفکران، از نظر اقتصاد جاهل، نزد خود عالم کل، از نظر روابط سیاسی ناکام، از نظز فعالیت مفعول، از نظر فلسفی ارزش ذاتی منفی، در نظر جهان تروریست،  از نظر حقوق بشرمخصوصآ حقوق زنها ناقض،  از نظر پذیرش مسؤولیت فرسخ ها دور، از نظر افراد همه یله جاری، از نظر دولت داری فاقد امکانات، از نظر خدمات عامه بی باور، احترام به ارزش های انسانی مفقود، در قوم پرستی قهرمان، در وعده عهد شکن، در معاملات دروغگو، در فریبکاری سرآمد زمان، در نوکری پاکستان وفادار، بررسی از گرسنگان مسؤولیت خدا، از خانم ها ترسان، با غیر پشتون دشمن، با جمهوریت دشمن، از انتخابات گریزان، با دیموکراسی در ستیز، نفرت از زبان فارسی، نفرت از هزاره ها و تاجیک ها، دوستدار چین و روس و پاکستان، ضد آزادی بیان و مفکوره، فقدان توجه به صحت مردم، به هنر و موسیقی حساس، سوء استفاده از الله اکبر، برزده به بربادی فرهنگ فارسی، روباه صفت غصب مال مردم، قاتلان چپاولگر، دشمنان آبدات تاریخی، اختطاف گران وطنداران، حسادت و قتل در محافل عروسی، بضد طبیب و متخصص دندان، بضد پاکی و نظافت، مسدود ساختن حمام ها، غیر پشتون ستیزی به اوجش، کسب بی اعتمادی دنیا، فقدان مشروعیت داخلی و خارجی، ترس از تشریک مساعی با اقوام دیگر، در بین خود اختلاف نظر ناموزون، قوای انتحاری جزء ارتش شان، تجاوز بر حریم شخصی و قیچی کردن موی سر یک جوان با سیلی های دردناک، احترام به حضور طالبان پاکستانی ، "خیال محمد غیور که سالها در باکستان نانوایی داشته است قرار نیویارک تایمز رئیس پولیس ترافیک کابل گماشته شده است"، توکل شان به چین و روسیه و امریکا، اولامرشان استخبارات پاکستان......

باچنین گروه چگونه میتوان در یک سفره نشست و بحث منطقی همه جانبه سر داد. دیده میشود که والد شان پاکستان این ها را قسمی تربیه نموده اند که به جز کشتن و بستن و تجاوز در خورجین خود چیز دیگرنداشته باشند تا بعد از اشغال افغانستان توسط این ملیشه های پاکستانی زمینه ریشه دوانی شنگل مانند را برای فالیز بد رنگی به نام صوبۀ پنجم خود تدریجآ با آبیاری از خون افغانستانی های رنجبر ستم کشیده به ثمر رسانند؛ عمران خان صدراعظم پاکستان به روز جمعه ۱۴جنوری سال ۲۰۲۲ ظاهرآ به این هدف رسید و در تلویزیون بی بی سی  گفت: "نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده به ویژه در زمینه های پزشکی، فناوری اطلاعات، مالی و حسابداری به افغانستان فرستاده شود تا از- بروز بحران انسانی- (که برای این مقصد خلق نموده بودند) درین کشورجلوگیری کنند". یعنی اینها ممکن اعضای ای اس آی باشند که مانند مشاورین کی گی بی عصر کمونست ها میخواهند هر چیز را تحت کنترول و نظارت خود نگه دارند. حیف است که فراموش کردند سرنوشت آنها به کجا انجامید. با این همه مداریگری ها اگر طالب ظالم از خر جهل خود فرود نیاید و به خواسته های مردم افغانستان و جهان لبیک نگویند بدست خود سرنگونی خود را رقم میزنند. وطنداران عزیز! شرکت جبهۀ مقاومت به سرکردگی امیر اسماعیل خان در ایران نشان داد که طالبان حاضرنیست از راه صلح و مذاکره پیشآمد کنند و خشونت خود را حتی درین نشست مذاکراتی با ترک عصبانیت مجلس به جهانیان ثابت ساختند. درک من چنین است که غیر پشتون ها آماده ای پیدا کردن راه دیگر برای نجات وطن، عزت و فرهنگ خود باشند.....مقاومت با موفقیت و سر فرازی دوام دارد.

این نوشته را با سروده ای زیبای محترم داکترشیبا رحیمی و به اجازه ای شان پایان می بخشم. این پارچۀ زیبا در حقیقت تفسیر آیت متبرکۀ ۸۱ سوره ای نمبر ۱۷ الاسراء یا بنی اسرائیل جزء ۱۵ میباشد که می فرماید "و بگو: آمد حق و نابود شد باطل. به درستی که باطل باشد نابود شدنی – پیام نور جلد ۵ صفحه ۱۵۶. این اثر به روز پنجشنبه جنوری سال ۲۰۲۲ در فیسبوک به نشر رسیده است.

 

          صبرکن جانا که ایام طغیان رفتنیستیست

          ظلم،ظالم،جهل جاهل، زوروعصیان رفتنیست

          صبرکن جانا که آخر میشود سر، شام تار

          تیره گیی های شب تاریک هجران رفتنیست

          صبرکن جانا سحر در راه و نورحق به پاست

          ظلمت گمراهی از اعماق دوران رفتنیست

          صبرکن جانا بهار آید درختان بشکفد

          سردی و بی حاصلی فصل زمستان رفتنیست

          صبرکن جانا که حق پیروز باشد عاقبت

          صد یقین گویم ترا هر آنچه بطلان رفتنیست

          گرچه دنیا ملتهب باشد کنون جانا مترس

          صبرکن آخرهر آنچه را زطوفان رفتنیست

          گرچه در راهت به جز خارمغیلان می نبود

          خار ره آخر ز صحن این بیابان رفتنیست

 

داکتر غلام محمد دستگیر،برومفیلد، کولورادو

 

 

 


بالا
 
بازگشت