میرعبدالواحد سادات

  

رابندرات تاگور

به بهانه زاد روز شاعر و آزادی خواه سترگ

رابندرانات تاگورازاديخواه بزرگ ،نویسنده سترگادبیات مدرن هندوستان و در مقياس جهان ، شاعر بزرگ و رمان‌نویسی ، فیلسوف ، موسیقیدان ، دريافت كننده دوكتوراى افتخارى اكسفورد

و نخستین شخصيت از قاره آسیا است كه برنده جايزه نوبل گرديده است.

اندیشه او بر بسیاری از بنیان گذاران هند مستقل و ازاديخوهانه مانند نهرو ، مولانا عبدالكلام ازاد ، خان عبدالغفار خان ... بشمول گاندى تاثیر فراوان گذاشت و شخصا الهام بخش بسیاری از انقلابیون و مبارزان راه ازادى و ترقى بود . همو بود كه گاندى را به لقب مهاتما ( روحبزرگ ) مسمى نمود و یکی از عوامل تأثیرگذار در پیروزی گاندی شناخته مى شود.

هندیان از رویعلاقه‌ايکه به تاگورداشتند به او لقب گوردیو «Gurdew» ( پيشوا ) داده اند

تاگوربراىگاندی احترام زياد داشت واو را به «مهاتما» یاروحبزرگ، ملقب ساخت . اما در مقابل نظرات گاندى هميشه انديشه هاى خود داشت و از ان دفاع ميكرد.

چنانچه مىگفت  :   

با تمام احترامي که به مهماتما دارم، حق فردي خود مي پندارمکه به عنوان مخاطب, معترض باشم، و از بيخ وبُن بابعضى نظريات شان مخالفتکنم؛ زيرا پناهگاه من "ملت" نه، بل "بشريت" است. "بشريت" مجموعه يي از کُلهستي است؛ تنها ايستادن برسکوي انديشهء ملي، نيازما را به حيث انسان جهاني بر آورده نمي سازد.

و اساسآئینش را بر آموزش های اخلاقی نهاد

او بر خلاف گاندی، حل مشکلات هند را فقط در تغییرهیئت حاکمه نمی‌دید و خاطر نشان ميساخت :

«مشکلاصلی ما حکومت و حاکمنیست. اگرمی‌توانیفرهنگ مردم را دگرگونکن». بر پایه همین نظریه تا توانست در شهرهای مختلف هند، مدرسه و دانشگاهساخت .

شايد به همين دليل ميگويند :

« امروز هند بیش از آنکهوامداراستقلال‌طلبی گاندی باشد، بر سفره آینده‌ نگری تاگورنشسته است».

 

 

در نوشته‌ای که برخی‌ها آن را زندگینامهو برخیدیگروصیتنامه‌اش می‌دانند، درباره خودش چنین می‌گوید:

«شناخت واقعی خود آسان نیست... نه فیلسوف هستم و نهرهبر... کسانی هستندکه پیامبران سپیدی و مظهر پاکی بوده‌اند... قلب خود را میان گل، خاک و علف و در میان درختان... خالی کردم... آنانیکه در قلب خاک آشیا نگرفته‌اند، کسانی‌اندکه خاک را شکل داده‌اند، راه رفتن را بار اول بر خاک فرا گرفتند و در فرجام، سرهای خود را بر خاک می‌نهند و می‌آرامند... من دوستآنانم... من شاعرم»

سرود هایملی هند و بنگاهدیش ، از اشعار ناگوار انتخاب شده است .

رابیندراناتتاگور شاعر بزرگ شرق و شخصیتفرهنگی و عرفانی محبوب شرقیان به زبان های هندی و بنگالی شعر می‌سرود و اشعار خود را به انگلیسی نیزبرگردان مینمود .

اشعاری نغز او در زبان و ادبیات شبه قاره هند انقلاب پدیدآورد. به ویژه اشعار معروف به گیتانجالی که به زبان‌های بسیاری ترجمه شده‌است. تاگور بخاطر همین اشعار در سال ( ۱۹۱۳م ) جایزه نوبل را در ادبیات دریافت کرد.

خوشبختانه تعداد از آثار تاگور بشمول کتابپر شهرت گیتانجالی به زبان دری برگردان گردیده است .در افغانستان و در بین افغانان شهرت تاگورباداستان معروف « کابلی والا » پیوندخورده است .

منحيث حسن ختام سخنان ازين بزرگمرد و شاعر همه زمانه ها متذكر ميشوم :

- زرتشت به وسیله فلسفه خود بشر را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخت

- امید ، نان روزانهآدمی است

- سعادت حقیقی را در عشق جستجوکنید

- آن که نهالی غرس کند . بااینکه میداندهرگز در پناه سایه آن نخواهدآرمید

دست کم به پویشی در فهم فلسفه حیات کوشیده است

- آن که از قضاوت میترسد ، از عدالت نيزترسیده است

 

با حرمت

 

 


بالا
 
بازگشت