په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون

   فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا

Federation of Afghan Refugee Organizations in Europe         


قطعنامهٔ کنفرانس

افغانستان، بحران بشری ویکسال حاکمیت طالبان

 ۱۱ دسمبر ۲۰۲۲، هالند

فدراسیون سازمانهای افغان‌های مقیم اروپا (فارو)، به سلسلهٔ کنفرانس های سالانهٔ خویش، امسال کنفرانس " افغانستان، بحران بشری ویکسال حاکمیت طالبان " را بتاریخ ۱۱ اکتوبر ۲۰۲۲ بصورت آنلاین برگزارکرد. درین کنفرانس علاوه بر نمایندگان نهاد های عضو فارو، شخصیت‌های مستقل و نماینده‌های نهاد ‌های افغانی مستقردراروپا، ایالات متحده و کانادا اشتراک داشتند. کنفرانس، با در نظرداشت محتوی سخنرانی‌ها و بحث های انجام شده پیرامون جوانب مختلف بحران حقوق بشرو حقوق بشر دوستانه در افغانستان پس از بقدرت رسیدن مجدد طالبان، برداشت خود ازوضع موجود، علل آن،  و دور نمای ناروشن آن قرار ذیل ارائه نمود:

الف: تحلیل ازوضعیت موجود و علل آن

1.     افغانستان با وصف داشتن منابع طبیعی زیرزمینی تریلیون دالری وداشتن نیروی کار جوان، بخاطر بیسوادی و تاٍثیر پذیری بخشی از مردم آن ازتبلیغات روحانیون وابسته به اجنبی وقرار داشتن زمام امورسیاسی اش در دست حکامی که برای حفظ قدرت خود مردم را در تاریکی و گرسنگی نگهمیدارند، همواره یک کشورفقیربوده است. اما بحران کنونی ریشه درکودتا ها، تجاوزات نظامی و دسایس خارجی دارد که  از۱۹۷۸ بدینسوزیرساخت های اقتصادی ما را نابود وکشور ما را به جولانگاه کودتاچیان، وگروه های مسلح مزدور و میدان جنگهای نیابتی بیگانگان مبدل ساخت.  جامعهٔ جهانی تحت رهبری ایالات متحدهٔ امریکا، در سازش با همسایگان افغانستان به تعقیب هجوم نظامی به افغانستان در کنفرانس ۲۰۰۱ بُن یک ساختارتقسیم قدرت را سرهم بندی نمود. اما در فرجام ۲۰ سال «جنگ علیه تروریسم» با امضای توافقنامهٔ دوحه با طالبان در اوخر فبروری ۲۰۲۰، به مقتضای سیاستهای بزرگ و استراتیژیک خویش این حکومت را با طالبان تعویض نمود.

2.     طالبان بحیث جانب دیگر توافقنامهٔ دوحه که به قدرت رسیدن مجدد آنها را رقم زده بود، بعد ازسقوط زود هنگام رژیم قبلی، خود را درموقف برندهٔ جنگ ومذاکره و حکام بالفعل افغانستان احساس نموده، بدین باوررسیدند که میتوانند با مقاوت طولانی در برابر فشار جهان، افغانستان را به لابراتوار و مردم افغانستان را به ابزارتطبیق ائدیو لوژی گروه خویش مبدل سازند.

3.     به باورکنفرانس، بحران بشری کنونی افغانستان اگر از یکسوناشی از فقدان اعتقاد طالبان به نقش تعین کنندهٔ مردم در تعیین حکام شان،  تمرکز بیش از حد بالای تطبیق شریعت (نوع طالبانی)، بی اعتنایی آنها به خواستهای مردم افغانستان ومقتضیات قرن ۲۱ میلادی و توسل آنها به استفاده از استبداد مذهبی، سیاست زمین سوخته و انحصار طلبی سیاسی است، از جانب دیگرناشی ازفقدان مشروعیت خارجی به اثرکشمکش سیاسی ایست که آنها با امریکا بر سر تطبیق مواد افشا نشدهٔ توافقنامهٔ دوحه دارند. امریکا میخواهد طالبان را از طریق مواجهه با فشار های سیاسی بخصوص محروم نگهداشتن از مشروعیت جهانی واعمال فشاراقتصادی که شامل قطع کمکهای انکشافی و فلج ساختن سیستم انتقالات بانکی میشود، به تطبیق تعهدات مذکور وادارد. اما در ظاهرنقض حقوق بشری مردم افغانستان توسط طالبان بحیث علت این فشار ها جا زده میشود. ادارهٔ مؤقت طالبان در جواب به انتقادات صرفآ لفظی امریکا و متحدین در رابطه با نقض ساختاری حقوق بشری، مدنی وسیاسی مردم افغانستان توسط این اداره، به تکرار چند جملهٔ کلیشیه ای اکتفا نموده به تطبیق اجندای ایدئولوژیک خود بالای ۳۵ میلیون انسان مظلوم وطن ما ، ادامه میدهد.  با توجه به یافته های تحقیقات سازمانهای جهانی حقوق بشرمیتوان گفت که تطبیق این اجندا طی ۱۶ ماه گذشته  شامل اختناق شدید و نفس گیرسیاسی- اجتماعی وفرهنگی، بستن مکاتب به روی ۳ میلیون دوشیزهٔ افغان، حذف سیستماتیک زنان از زندگی اجتماعی، اجباری کردن حجاب، تطبیق جزا های جسمی متروکه درمحضرعام، وضع محدودیتهای فرهنگی چون منع موسیقی، به قهقرا کشیدن سیستم تعلیمی و تحصیلات عالی، به زندان انداختن ها و ترور مخالفین سیاسی ومنسوبین رژیم قبلی، میدان دادن به تصفیه های قومی وعدم تعقیب عاملین آن وکوچ اجباری میگردد. اینکه طبق ارقام ملل متحد ۹۷ فیصد افغانها از فقر شدید رنج میبرند، اگر چه ریشه در گذشته دارد، اما با کشمکش امریکا و طالبان بسیار تشدید شده است. گزارشات استخباراتی دول همسایه و جهان ادعا دارند که طالبان افغانستان  را به پناهگاه ده ها گروه تروریستی مبدل ساخته اند. پناه دادن به این گروه های تروریستی تهدید عظیمی را برای زندگی صلح آمیز مردم افغانستان در آیندهٔ نه چندان دور ، ایجاد کرده میتواند.  رهبران طالبان امیدوارند با مقاومت طولانی در برابر خواستهای امریکا، سرانجام این قدرت بزرگ را بار دیگر ناگزیر به عقب نشینی و پذیرش وضع موجود بسازند ودر این رابطه هیچ توجهی به تأثیرات تباه کنندهٔ طولانی شدن این کشمکش بالای مردم ستمدیدهٔ افغانستان ، ندارند.

4.     فقرشدید، بیکاری مزمن، محرومیت از حقوق و آزادی های اولیه بشری و نداشتن دورنمای روشن در کشور برای جوانان کشورما، آنها را واداربه مهاجرتهای ذلت بار اجباری به پاکستان، ایران وترکیه میکند. سه کشوری که آنها را در سرحدات خود هدف گلوله قرار میدهند، زندانی میکنند، و با وصف اطلاع از شرایط غیر قابل تحمل کشور اصلی شان، بصورت اجباری آنها را به وطن شان برمیگردانند. کنفرانس نگرانی عمیق خود را ازعواقب ملاقات چهار جانبه تهران که هدف اصلی آن تسهیل و داوطلبانه جلوه دادن برگرداندن اجباری این پناهجویان، از طریق امضای تفاهمنامه با معین وزرات امور مهاجرین طالبان است، ابراز نمود. کنفرانس دول عضو اتحادیهٔ اروپا را نیز، مورد انتقاد قرار داد زیرا  با وصف انتقاداتی که بالای وضعیت اسفبارحقوق بشر در افغانستان دارند، حاضر نشدند درخواست فارو را برای نا امن اعلام کردن افغانستان بپذیرند.

ب: دورنمای وضعیت کشوردر سایه اوضاع جاری:

1.     یکی از تحلیلهای رایج این است که چون ایدئولوژی طالبان با مقتضیات عصر و زمان و خواستهای مردم افغانستان در تضاد کامل قرار دارد، ممکنست همین تضاد منتج به پارچه پارچه شدن این گروه و جنگ داخلی بین آنها و گردد.

2.     به باور اکثراشتراک کنندگان کنفرانس، ائتلاف هایی که برای مذاکره یا جنگ با طالبان در تاجکستان، ترکیه و انگلستان اعلام موجودیت کرده عمدتاً صف آرائی های سیاسی بخشی از قوماندانها وسران تنظیمی و عده ای از مامورین ارشد جمهوری اسلامی بوده، مجموعه هائی از معامله گران حرفه ای معتاد به وابستگی های استخباراتی و سرمه های آزموده اند که ولو مورد پشتیبانی عملی دول بزرگ وهمسایه مطمع نظرشان قرارهم بگیرند، افغانستان را به بحران دیگری خواهند کشاند.

3.     تکیه بر یک قدرت خارجی، توسط هر گروهی که باشد، بحران آفرین و منبع جنگهای نیابتی جدید خواهد بود.

4.     پس چگونه میتوان به بحران بشری کنونی در افغانستان پایان داد؟ چون صدا های اعتراض در داخل کشور با سرکوب روبرو میشوند، ایجاد وحدت نظر و عمل گروه ها و نهاد های سالم، ملی و غیر وابسته مستقر در خارج ولو در سطح کار اجتماعی و دادخواهی برای مردم افغانستان، اهمیت زیاد کسب کرده است. از ۱۵ اگست ۲۰۲۱ اعتراضات گسترده در خارج از کشور، بخصوص اروپا آغازشد. توسعه و تشدید این اعتراضات و دادخواهی ها در قدم نخست درخارج از کشور و آمیزش تدریجی آن با کانون های مردمی دفاع ازحقوق مدنی، بشری و اجتماعی در داخل کشور به همت کار عملی و حمایت فعال مالی دیاسپورای یک میلیونی افغانستان در قاره های اروپا، امریکا و استرالیا، در وضع موجود یک امکان ایست که میتواند مستقلانه و با تکیه بر مردم افغانستان قادر به ایفای نقش مثبت در افغانستان شود. اما این جنبش هنوز در حالت تشتت قرار داشته و فاقد برنامهٔ کاری مدون و مراکز هماهنگ کننده در سطح کشورها و قاره ها میباشد. هر گاه نواقص این حرکت مرفوع گردد، میتواند تأثیرگذار باشد.

کنفرانس در رابطه با نقشی که نهاد ها و شخصیتهای فعال دیاسپورای افغانستان  در این زمینه ایفا کرده میتوانند، نکات ذیل را به تصویب رساند:

-         در بخش حقوق بشر دوستانه

مبارزه با فقر از طریق ترویج آگاهی عامه مثلاً انتقال آگاهی در رابطه با شیوه های علمی و مؤثر رشد زراعت/ تشویق دهاقین به تشکیل کوپراتیف های زراعتی و گذار به استفاده از ماشین های زراعتی/ انتقال دانش علمی در بخش امنیت غذائی  از طریق تدریس از راه دور به محصلین زراعت و یا ویدیو کلپ ها و انترنت. لابی با دول میزبان برای ادای سهم در فقر زدايی در افغانستان از طریق پروژه های انکشافی زیر بنائی در بخش مدیریت آب وتولید انرژی.

در ساحهٔ نقض صریح حقوق بشر در افغانستان: حمایت مادی و معنوی از رسانه های آزاد، برگزاری سمینار ها/ کنفرانس ها در دول میزبان که مخاطب آن نهاد ها و مؤسسات ذیربط از کشور میزبان باشد/. انعکاس وضع واقعی افغانستان در رسانه های غربی به زبان رسمی کشور میزبان. / حمایت ازحق تحصیل و کار برای برای همه علاقمندان   بدون تبعیض جنسیتی و عقیدتی/  حمایت از حق حیات و حق انتخاب مسکن و دادخواهی برای ختم کشتار ها و کوچ اجباری با انگیزه های قومی.

-         در ساحهٔ مبارزه با حذف کامل زنان از زندگی اجتماعی

مبارزه مستمر از طرق مختلف (رسانه های غربی/ رسانه های اجتماعی/ لابیگری در پارلمان های دول میزبان و جلب همکاری آنها در زمینهٔ وادار ساختن طالبان به باز شدن بی قید و شرط مکاتب دخترانه/ تأمین حق کارو تحصیل در تمام سطوح برای زنان / حق حضور واشتراک در همه شئون سیاسی و اجتماعی/ لغو دساتیر و فرامین تبعیضی بخصوص علیه زنان./ حمایت مالی و معنوی اززنان معترض و مبارز در داخل کشوربخصوص تلاش همه جانبه برای رهائی آنعده زنان معترض که زندانی میشوند/ نهاد های عمومی و مردان کشور باید در داخل و خارج عملاً و همگام با خواهران خویش در رزم شان برای محو تبعیض جنسیتی و تحقق شعار «نان، کار، آزادی» بپردازند. ایجاد صندوقی برای کمک به دادخواهان افغانستان میتواند در زمینه ادامه کاری آنها ممد واقع گردد.

قطعنامهٔ هذا توسط کمیتهٔ تسوید قطعنامه ترتیب و بعد از مشورت با اشتراک کنندگان اینک در دو صفحه انتشارمی یابد.

فدراسیون سازمان های افغانهای مقیم اروپا (فارو)

 

 

 

 


FAROE, Post Box 707,   2300 AS,   Leiden,     www.afghandiaspora.org,    

faroe_af@hotmail.com

 


بالا
 
بازگشت