خوشه چین

 

خانۀ ما

آزادی، آگاهی، آبادی

تعریف ازخانۀ ما

خ:خدمت گذاران

ن:نواندیشان

ه: همطراز

م:مردم

ا:افغانستان

خانۀ ما ایجاد گراتموسفیر سیاسی است.

تعریف ازاتموسفیر:

مجموع هواوغازاتی است که دورادور کرۀ زمین را احاطه کرده است.

فلتری ازبرای جلوگیری شعاعات مضرۀ افتاب.

محافظ حرارت آفتاب تابه زمان دوباره طلوع آفتاب.

میدان تبادلۀ هوای گرم وسرد وایجاد رعد وبرق برای ریزش باران ژاله وبرف.

مجموع گازات درذات خود نه کم میشوند ونه زیاد بلکه دریک دوران فزیکی وکیمیاوی قرارمیگیرند.

تشریح اضافی دوران کازات ازحوصلۀ این صفحه زیاد است.

درفرجام درنبود اتموسفیر حیات درروی غیرممکن است.

درکشور باید اتموسفیر(مجموع احزاب)وجود داشته باشد.

چنانی که ازلحاظ فزیکی وکیمیاوی برای حیات سیاسی کشوربه درد بخور میباشد.

نفی هرگزباید وجونداشته باشد.

ترکیب وتعامل وهمکاری احزاب برای بالا بردن شعور اجتماعی وادارۀ دولت آزاد ومستقل به سمت ارتقایی وساختار جامعۀ انسانی خیلی مفید است.

ما زنان آگاه تربیت مینما ییم که نسل آزاده به دنیا بیاورند.

ما دانش میخریم جهالت را طرد مینماییم.

با کسی تماس میگیرم که ناگفته فهمیده باشد.

آزادی شرف است.

درپی حصولش تلاش کن.

شرف، شرف،شرف.

هرگز نفروش.

شرف،شرف،شرف.

بلی!

 من پتره گرخوبم

بدین حساب محبوبم.

توان مندی پیوند دارم

گرچه که انسان محجوبم.

خیلی معادله مغلق میباشم

نزد رفقایم محبوب القلوبم

شکسته راباآب طلا پیوند

گوید ازگذشته مرغوبم

تاکه بگویند اشتباه گران

من ازکارت خیلی مسرورم

وضع سیاسی ونظامی افغانستان چنان گسترده وپیچیده شده است که هرکس مجبوراست .قانون تنازع البقاراحفظ ازخود شروع نماید.

خود را تقویت بکن که دست پدر ومادررا بگیری خواهر وبرادرا بگیری عموک وعموک بچه را بگیری ماما وآزاده را بگیری همسایه کوچه وده وقریه را بگیری شهروولایت وکشوررا بگیری ازین شیوه است که می‌توانیم برای شناخت ارزشها ومعیار ها اصول بیافرینیم ودانشمندان وخردمندان مارا انگیزه بدهند.

سرانجام ما انسان هستیم.

زیبارخان را خدا برای ناز خلق کرده است.

سخت هنرمند عشوه گر شعبده بازخلق کرده است.

این ها مرد میخواهند برای حفظ وشرف خویش.

خیلی زرنک وهنرمند هوشیار به دام اندازخلق کرده است.

خانه ای ما فصل بهار می آورد.

ازتز و اتنی تز فصل باوقار می آورد.
هدف سیاسی ملی سرخک نیست که یک هفته بعد ثمرش را بچینی.

یا به بیگانه پناه ببری سلاح بگیری ماجرا وآشوب خلق کنی به قدرت برسی.

رفع مسولیت است برای نسلهای آینده کشور آنهاهم یاد بگیرند که نسلهای بعدی شان هم طراز جهان مدرن وپیشرفته ی زمانشان زندگی نمایند.
میوه ها پخته میشوند شیرین میگردند.

دراطراف شیرینی مگس ها فراوان جمع میشوند.

مبارزین که پخته میشوند تلخ میگردند.

کاسنی تلخ است انواع مرض را دوا است.

حقیقت وگل سرخ هردوخاردارند.

افغان به اعتبار فرهنگ یا لغت نامه ها(فغان ناله وزاری داد واویلا)بدین حساب ما باید افغانستان را بنام فغانستان (افغا نستان) بشناسیم نه مربوط به یک قوم خاص.

اقوامی که درمجموع زجر کشیده اند درد دیده اند ازمدنیت ها محروم گشته اند.

هیچ قومی دعوای خاص وبرتری خواهی ندارد ونخواهد داشت.

انسان برتر وجود ندارد آنانی که میخواهند برتر باشند.

خرهستند.

طالب پروژه استعماری است.

طالب طرح ونقشه سیاسی است.

درکشوری که پنج وقت آزان شنیده میشود.

اسلام نو را کسی نمی پذیرد.

اسلام درذات خود کهنه شدنی نیست.
شمع گفت:

من وجرقه ازیک خانواده میباشیم.

قانون مندیهایی برای هریک ما وظایف را مشخص ساخت.

برای من فضای آرامش باوجودی که ضعیف وناتوان بود.

ملیارد ها روشنایی وخوش بختی آفریدم.

مگر جرقه تحقیر وتوهین را نپذیرفت جنگل را شعله ورساخت.
آب سیال ومتحرک است.

راه بیرون خودرا پیدا مینماید.

مانند مبارزین آگاه خردمند ومسولیت پذیر.

به مانند حزب آبادی بخاطر سکرتریت پیش غنی شغال زانو نمی زنند.

حقیقت گرمای آفتابی است که یخ را آب میسازد.

آب را به بخار دوباره ازلای ابرها باران را در دشت وکوه وصحرا برخانه فقیر وغنی یک سان میباراند.

ایتلاف با حزب آبادی گناه کبیره است.

بااین سطل آب بردن در جزیره است.

اینها حلقه نهضت میهنی را فدای کرزی کردند.

اشتباه (نــــدا)را دریــن معامله کــــی بگیــــره.


من شیر هستم شیردشمن خلق پنجشیر.

دزدان حاکمیت وسرزمین مـــردم دلیر.

پدران ما فروخت خـــراسان پهناوررا.

ثمرقندبخارامشهد نیشا پورتابه کشمیر.

به من گفتند که خیلی جمله کوتاه وپرمعنی مینویسی.

بلی1

علامه اختصاری یک عنصر ولانس یا قوه اتحادش است.

استاذ کیمیای ما درصنف یازده استاذ حیات الله ناصر درسال 1344بود.

قاعده براین دردارالمعمین کابل آن زمان.

بیولوژی درصنف ده خوانده میشد.

کیمیا صنف یازده وفزیک صنف دوازه ضحامت هرکتاب باوزن زیاد خیلی سنگین می بود.

بلی!

عیب ما درهمین است.

توان خم شدن را نداریمو

درتابستان مورچه را به تمسخر میگیریم.

درزمستان به عذرخواهی اش میرویم،
این همه احزاب سیاسی ثبت وراجسترشده در نظام.

چیزی به گفتن ندارند فکرمیکنی هستند ذکام.

رهنمود ندارند طرح ندارند برای نجات ازبحران.

دست درالاشه نشسته اند چون موش سوی گدام.

همه(چـپ) چپ چرا (چپ).

نسل نوش ظهور نکرده است.

نسل کهن شده است کَپ وکُپ.

یکتعدادش طرف طالب را گرفته اند تعداد دیگرش جبهه مقاومت را

نمیگویند کارک های خودرا میکنند.

خَپ وچُپ

درخت تو(خانه ما)گربار دانش بگیرد.

به چرخ آوری(آوریم)چرخ نیلوفری را. پایان رسیده است.

دوران فندا منتالیزم به پایان رسیده است.

جهان انکشاف یافته به ارزشهای انسانی مدرن گرایش پیدا کرده اند.

گرایش به حکومت های مشروع.

مشروعیت های که ازمردم بدست می آید.

نه آنکه کشورها صادر نمایند.

هیچ خاری وخسی وسنگی مانع رفتن من نشد.

هیچ تندبادی خاک بادی مانع از رفتن ودید من نگردید.

پس دانستم که گوهر میان قعردریاباش تا حباب کف بحر.

اساس پیدایش ما انسان است.

وباید انسان بمانیم.

آنهای که به قوم چسپیده اند ازانسان بودن فاصله گرفته گرفته اند حرکات وسکنات شان مبدل به حیوان وحشی گشته است.

 تعریف ازخانه ما

خ:خد مت گذاران

ا:آگاه

ن:نواندیشان

ه:همطراز

م:مردم

ا: افغانستان

باحفظ محتویات فوق.

ماباید مردم خودرا ازمیان دوپروژه استخباراتی طالب وضد طالب(پشتون ضد (پشتون)که تابه آخرین فرد هموطن درآتش نفاق میسوزند باید نجات داد

روشنفکران انقلابی که تفنگ دردست گرسنه ها میدهند تاگرسنه دیگری که تفنگ برایش داده شده است.

بکشد روشنفکر جنایت کاروفاجعه آفرین است.

بعضی ازدوستان درآغاز طلوع آفتاب سایه خودرا خیلی طویل یافتند.

مغرورگشتند گویا که خیلی بزرگ میباشند.

حال آنکه با بلند رفتن آفتاب آهسته آهسته سایه خودرا خیلی کوچک دیدند.

دراخیر فهمیدند ما هنوز نوتولد یافته ایم.

باید که گهواره ام را خردمندی بجنباند.

ازخانه ما

ازخانه ما انسان های مدبر سربالا می کنند.

برضد انسانهای مغرورو متکبر سربالامیکنند.

افتراقات زبان تبار ومذهب را گند بیگانه شماریده.

آگاهان شرافت مند آزادی خواهان عزت مند معماران باوجدان ضد مضر سربالا میکنند.

هیچ گاهی تعرض را درحق دیگران جوازنیست.

دفاع حق مشروع است تابه شکستاندن غرورش.
خانه ای ما

آگاهی آزادی آبادی

ما زنان آگاه تربیت مینما ییم که نسل آزاده به دنیا بیاورند.

خانه ای ما

آگاهی آزادی آبادی

ما دانش میخریم جهالت را طرد مینماییم.

خانه ای ما

آگاهی آزادی آبادی.

بلی!من پتره گرخوبم.

بدین حساب محبوبم.

توان مندی پیوند دارم

گرچه که انسان محجوبم.

خیلی معادله مغلق میباشم

نزد رفقایم محبوب القلوبم

شکسته راباآب طلا پیوند

گوید ازگذشته مرغوبم

تاکه بگویند اشتباه گران

من ازکارت خیلی مسرورم

کوشش کنید رسمانی را بافتید بالای ریسمان راه بروید.

کوشش کنید که جمله وکلمات را صحیح بیاموزید.

ورنه فردا رهنمای خوب نمیباشید وبه مشکل مواجه میشوید.

(خوشه چین)خیلی خوب آدم بود وساده بود شب وروز درخدمت آماده بود

بعد ازختم وظیفه تابه درب سیاست شده رانده بود.

ما،درکش نمیکردیم، احمق بودیم، احمق هرحریف را قانون مند درجایش شانده بود.

طنز گوهست وکیانه میگوید اشاره مینماند. نیش سخنش را خلانده بود.

این قدرهوشیاراست هد هد دانارا ازمیان قفس رها

جغد بالای قبرستان را را نده بود.

با این تفکر نوین که اموسفیر ساز است آفرینش اوبرادر.

دیدیم که بخل بخیلی به شکل کهنه رواج دارد دل مرده پرستان را ترکانده بود.

جنگ جاری درکشورمان جنگ دو بلاک استو

یکی روسیه جمع متحدینش دوم ایالات متحده متحدینش است.

این دوقطب متضاد درداخل ازامکانات افتراقات ملی ومذهبی بهره برداری مینمایند.

آگاهان سیاسی ورسالت مندان بهتراست جبهه گیری های این طرف ویا آنطرف روس وامریکا را کنار بگذارند.

به فکر اینکه طرف برنده قدرت را برای آنها می بخشد.

اعلان پادشاهی میدهد خودرا فرعون زمان میسازد حمله مینماید قتل عام مینماید.

ازین فکر بپرهیزند نفع حاصل شان نمیشود. بلکه روسیای تاریخ میشوند.

چندین دوره ازکودتای داود تابه امروزرا ما شاهد زنده هستیم.

کی بی آب رو نشده است.

وضع سیاسی ونظامی افغانستان چنان گسترده وپیچیده شده است که هرکس مجبوراست .قانون تنازع البقاراحفظ ازخود شروع نماید.

خود را تقویت بکن که دست پدر ومادررا بگیری خواهر وبرادرا بگیری عموک وعموک بچه را بگیری ماما وآزاده را بگیری همسایه کوچه وده وقریه را بگیری شهروولایت وکشوررا بگیری ازین شیوه است که می‌توانیم برای شناخت ارزشها ومعیار ها اصول بیافرینیم ودانشمندان وخردمندان مارا انگیزه بدهند.

سرانجام ما انسان هستیم.

هدف سیاسی ملی سرخک نیست که یک هفته بعد ثمرش را بچینی.

یا به بیگانه پناه ببری سلاح بگیری ماجرا وآشوب خلق کنی به قدرت برسی.

رفع مسولیت است برای نسلهای آینده کشور آنهاهم یاد بگیرند که نسلهای بعدی شان هم طراز جهان مدرن وپیشرفته ی زمانشان زندگی نمایند.

خانه ای ما

آگاهی آزادی آبادی

قهرمان کسی است به قله کوه به تنهایی میرسد.

دهل میان خالی صدایش بلند است.

آن که بی صدا است.

قلم میزند درس نامه مینویسد تعلیم نامه مینویسد حقایق تاریخی مینویسد.

آگاهی میدهند تاکه مردم بیدار شوند.

نه آن کسی که زور ازفیل میزند وشتر میزند چون چرچرک روزش به گدایی میرسد.

مگسها درکاسه دوغ سبد توت سرگردانند زنبوران عسل بوسه برهر گل زیبا میزند.

عقاب بلند پرواز باچشمان تیز بینش به هدف طعمه چنگالش درقعردریا برای گرفتن ماهی میرسد.

خانه ای ما متعلق به انسا نهای کشورمن است.

مادرفکرداشتن قدرت نمیباشیم.

قدرت ما عشق ما است خدمت به آزادی وطنم که آزاد قدم بزنم آزاد سخن بزنم آزاد پربزنم.

آباداش کنم ازآب دریاهای سرگردان سیرابش کنم ازفواره آب وشدت باد ونور آفتاب چراغانش کنم.

تنها اعمال خود ما است

که برای ما پاداش وجزا تعین مینماید نه دیگران.

بایدبه خوداحترام گذاشت.

اختیارت رادردست احمقان ندهی.

برای اصلاح نواقص وعیب های بزرگ.

آغاز ازاصلاح و عیب های کوچک(جرقه منجر به شعله بزرگ)به سمت اصلاحات عیبهای بزرک رفت.

بد بخت همان کسی است کلاه تکبر برتن دارد.

حوادث جدید امتحان کانکور خودرا میگیرد.

بدا به حال انسانهای تنبل که ازین آزمون به درنمی آیند.

دلیلش این است که پرمیگویند یک گام برنمی بردارند.

تمامی خبرها تحلیل ها ازطریق وسایل جمعی نتیجه گذارش پروژه اشغال گراست.

مطالبی را که ماازان می آموزیم به حساب درقید اسارت بی اختیارگوش میدهیم منافع خودی مارا (کشورآزاد)انعکاس نمی دهد.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت