داکتر محمد شعیب مجددی

 

آیا شکست روسیه در افغانستان با تجاوز نظامی به اوکراین تکرار میشود؟

اتحاد جماهیر شوروی به تاریخ 27 دسامبر 1979 میلادی 6 جدی 1358 هجری شمسی با نزدیک به 130 هزار قوای نظامی ، تانک ، توپ ، طیارات وهلیکوپترهای جنگی به همسایه خود افغانستان تجاوز نظامی کرد و بعد از ده سال در 15 فبروری 1989 میلادی شکست فاحش خورده ،افغانستان را ترک کرد. اتحاد جماهیر شوروی به چندین مملکت متلاشی شد و روسیه امروزی میراث خور اتحاد جماهیر شوروی سابق گردید. در ۲۴ فبروری  ۲۰۲۲میلادی روسیه یک بار دیگر  تهاجم گسترده نظامی را به  اوکراینهمسایهٔ غربی خود آغاز کرد. این جنگ که تقریباً یک ماه از آن میگذرد مستقیم و غیر مستقیم خاطرات تجاوز اتحاد جماهیر شوروی را در افغانستان زنده میسازد . 

      من محمد شعیب مجددی کتاب « پیروزی مجاهدین و شکست روسها در افغانستان» را بتاریخ  15 فبروی 1989 میلادی پیش از خروج روس ها از افغانستان نوشته و چاپ نمودم و در آن دلایل شکست اتحاد جماهیر شوروی را نوشتم . امروز 21 مارچ 2022 میلادی  بی بی سی چنین گزارش داد. «به گزارش استیو روزنبرگ، خبرنگار بی‌بی‌سی بزرگترین دغدغه این روزهای مردم روسیه کمبود بعضی مواد غذایی در سوپرمارکت‌های محلی است». 21 مارچ 2022 میلادی  BBC

این خبر مرا به یاد دوران تجاوزنظامی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان انداخت و خواستم بخشی از کتاب «پیروزی مجاهدین و شکست روسها در افغانستان» را درینجا پحش کنم . با این سوال که اوضاع اقتصادی ، سیاسی و نظامی روسیه امروزی با در نظر داشت تجاوز به اوکراین شباهت به اوضاع دوران تجاوز نظامی  آنها به افغانستان ندارد؟

از کتاب «پیروزی مجاهدین و شکست روسها در افغانستان» که پیش از 15 فبروری 1989 میلادی نوشته شده است؛ میخوانیم. ناگفته نماندکه این کتاب پیش از حکمروائی مجاهدین در افغانستان نوشته شده است و هیچ ارتباطی به جنایات ، جنگ های داخلی و دزدی های رهبر نماهای بنام مجاهدین و قومی دوران حکمروائی مجاهدین و بعد از آن را ندارد.

در کتاب که پیش از فبروری  سال 1989 میلادی نوشته و چاپ شده است؛ میخوانیم .

شکست اقتصادی روسها :

      پیرزن روسی که یک روز تمام به قطار صدها نفر دیگر به دروازه دکان ماهی فروشی ایستاده شده بود تا یک پارچه ماهی بگیرد سخت خسته و مانده به نظر میرسید وقتی بعد از ساعتها انتظار نوبت به اورسید دکاندار برایش گفت : ماهی هاخلاص شده است ؛ فردا بیایید . او مأیوس و دل شکسته به طرف خانه برگشت و فردا وقتر از همه به دروازه دکان ماهی فروشی بچشم میخورد . س سکالف S. SOKOLOV از ماسکو به پراودا مینویسد :« به نظر میرسد که آن دوران فراموش شده قدیم دوباره تکرار میگردد» و طی خبری بیکاری 16 ملیون کارگر روسی را تا سال 2000 اعلام میدارد . در راپورعلاوه گردیده که قیمت شیر ، نان و دیگر غذا ها بلند برده میشود تا مصارف اصلی تولید این مواد را آماده بسازد و حکومت 97 بیلیون دالر را که سالانه به مؤسسات تولیدی میپردازد قطع میکند .

     بلی کمبود موادغذانی دردی است که چون موریانه ملت روس را میخورد روسها که سالانه ملیونها تن گندم از حریف خود امریکا و دیگر کشور های زراعتی میگیرند به مشکل میسر میشود تا شکم گرسنه خود را سیر نمایند در حالیکه بلیونها و بلیونها دالر مصارف کمرشکن نظامی راه را برای کرملین نشینان سردرگم ساخته است گرچه مصارف روز افزون نظامی روس به آن کشور به ظاهر آراسته و در باطن درهم وبرهم وگرسنه در افغانستان کمرشکن است. با آنهم منافعی اقتصادی زیادی را از کشور ما گرفته اند و میگیرند از قبیل صدورملیونها متر مکعب گاز و مواد خام مس ، آهن ، نفت ،پطرول ، طلا ، نقره ،لاجورد اقسام سنگهای زینتی و قیمتی هم چنان ربودن آثار هنری و کلتوری کم نظیر که از جمله غنایم و افتخارات ارزشمند کشور کهن سال ما بود و در کتابخانه ها موزیم ها و دیگر مراکز کلتوری و تاریخی سالیان درازی حفظ و نگهداری میشد نیز از جمله جنایات بزرگ روسها تجاوز گر می باشد .

     جهاد مقدس مردم مسلمان افغانستان و جنگ تجاوز گرانه شیطانی روسها در وطن شهید پرور ما ضربات مستحکم اقتصادی بر پیکر کرملین نشینان کوبیده است  آنها که با پلانهای خام خود فکر میکردند با مصارف اندکی میتواند این ملت غیوررا تسلیم شوند ، چه دیر فهمیدند که این خواب هیچ وقت عملی نخواهد شد .   

     دست درازی های نظامی روسیه به مملکت خورد وبزرگ جهان مصارف کمر شکن اقتصادی را ایجاب میکند که روسها مجبورشده اند بخش اعظم عایدات خود را خرج ساز و برگ نظامی نمایند و این مصارف کمر شکن روز بروز زیاد تر و غیر قابل تحمل میگردد . یکی از چندین مملکتی که روسها کمک های فوق العاده نظامی میکنند نیکاراگوا میباشد که چون خار بینی امریکا گشته است . از سال 1982 تا 1986 کمکهای اقتصادی روسیه به نیکاراگوا از 340 ملیون دالر سالانه به 535 ملیون دالر  و در سال 1983 ، 645 ملیون دالر در 1984 ، 750 ملیون دالر در سال 1985 ، یک بیلیون 117 ملیون دالر در سال 1986 و بیشتر ازین رقم در سال 1987 ارتقا یافته است  به همین ترتیب کمکهای اقتصادی  نظامی روس در چندین مملکت خورد وکوچک دیگر.

       برای اینکه از مطلب اصلی دور نشویم میپردازیم به مصارف کمر شکن اقتصادی روسها در وطن عزیز ما افغانستان : روسها که در اوایل تجاوز بی رحمانه خود مصارف کمتری داشتند با پیشرفت جهاد مقدس مردم مسلمان ما واستقامت و پایداری و قوت یابی مجاهدین ما مجبور شدند مصارف زیادتری را متحمل شوند که این مصارف تا سال 1986 به یک بلیون ودوصد ملیون دالر میرسید  از سال 1986 به بعد که مجاهدین ما به اسلحه استنگر امریکائی و بلو پیپ فرانسوی مجهز شدند مصارف روسها بالا گرفت زیرا مجاهدین به آسانی مؤفق میشدند که طیارات جنگی و هلیکوپترهای روسی را سرنگون بسازند در طی یکسال 270 طیاره و هلی کوپتر روسی را سقوط دادند که2,2 بیلون دالر ارزش دارد و روسها که 1,2 بلیون دالربدون آن در افغانستان سالانه مصرف داشتند ؛ 2,2 بلیون دیگر به آن اضافه گردید که مصارف آن در سال به 3,4 بلیون دالر میرسد. قرار تبصره سیاسی یکی از دانشمندان اگرعمر این جهاد به درازا بکشد هرسال مجاهدین تعداد زیادتری استنگر دریافت میکنند و این حتمی است که طیارات و هلی کوپتر های زیادتری سرنگون خواهند کرد. که مصارف روسها از 3,4 بلیون دالر در سال 1988 شاید به 5,5 بلیون دالر رسد. و سالهای آینده بیشتر وبیشتر که این ارقام از توان اقتصادی کرملین نشینان بدور وغیر قابل تحمل میباشد . لهذا روسها مجبورند چاره درد خود را بکنند و بیشتر به فکر سیر کردن شکم گرسنه مردم خود و وضع درهم وبرهم فرهنگی در داخل روسیه باشند نه اینکه بی حاصل و بی جان لقمه نان را از دهن ملت خود بیرون کنند و بباد فنا بدهند .

شکست نظامی روسها :

     کرملین نشینان که دراوایل فکرمیکردندشاید در مدت کوتاهی افغانستان را چون چکسلواکیا ، پولند ، هنگری و بلغاریا تسخیرنموده گامی برسر پاکستان نهاده و به آبهای گرم هند شنا کنند سخت به خطا رفته بودند.آنها نمیدانستند که با عقیده ملت مسلمان افغانستان باید دست و پنجه نرم کنند و جنگ جاهلانه آنها به هیچ شکلی لباس موفقیت در بر نخواهد داشت .

     ملت مسلمان افغانستان به پیروی آیه مبارکه « انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿ سوره التوبه آیه۴۱ ﴾ (برای مبارزه سبكبار و مجهز بیرون ‏شويد و با اموال و نفس هایتان در راه خدا جهاد كنيد اگر بدانيد اين براى شما بهتر است اگر مردم دانا باشید)

   از همان لحظاتی که خنده های رزیلانه الحادی تره کی ، امین ، ببرک و شعار های « ما به اخوان الشیاطین اعلان جهاد مینماییم » و « دین شمشیر زنگ زده است» را روی صفحه تلویزیون و صدا های ناهنجارو نا آشنای الحادی آنها را از طریق امواج رادیوها شنیدند؛ قیام نمودندو اسلحه های میراثی افغان و انگلیس تفنگهای چقمقی و یک تیر شکاری و کسی که نداشت اسباب و لوازم کار خود را برداشتند و جهاد مقدس آغاز گردید .در سوی دیگر جبهه روسها با توپ و تانگ و موشکهای زمین بزمین ، هلیکوپتر های گن شیپ  MI-24  و Sukhajet  قرار گرفته بودند که تجاوز جاهلانه و وحشیانه آنها از هیچ منطقی برخوردار نبود.روسها به چشم سر دیدند که دست نشاندگان آنها هیچ کاری را از پیش برده نمیتوانند و بالاخره احمقانه تصمیم گرفتند که به حریم مقدس افغانستان عزیز تجاوز مستقیم نمایند و بتاریخ 27 دسمبر 1970میلادی 6 جدی 1357 هجری شمسی  صد و ده هزار عسکر مسلح ، سه هزار پیلوت و نظامیان هوائی دو هزار مشاور نظامی و سیاسی ، سه صد و بیست تانک ، شش صد موتر وسائل حمل و نقل نظامی یک صد و پنجاه طیاره جنگی ، دوصد و هفتاد هلی کوپتر مرز افغانستان را عبور نموده و در اردوگاه های افغانستان جای گزین شدند از آن روز به بعد جنگ نابرابر افغان و روس و به مفهوم کلی آن جهاد مقدس در راه خدا از این طرف و جنگ وحشیانه و تجاوز گرانه از آن طرف شروع شد . اخبار شهامت و شهادت ملت مظلوم مسلمان به هر طرف بلند شد و در چهار گوشه گیتی دل عدهء را به اساس عقیده اسلامی به رحم آورد و عدهء هم چون دشمن خود روسها را به مشکلات میدیدند ، شاید قرار گفته « دشمن دشمن ما دوست ماست » ملت مسلمان افغانستان را دوست خطاب کرده و کمک های اقتصادی ، نظامی و سیاسی از هر طرف به مجاهدین رسید و روسها نیز خطر را دانستند هرچند خواستند با چال و فریب های چنگیزی بازی را به نفع خود خاتمه بدهند نشد که نشد جز اینکه از قدرت نظامی بیشتر و بیشتری کار بگیرند.

   در اوائل عساکر روسی از مناطق ازبکستان ، تاجیکستان ، قزاقستان به افغانستان فرستاده میشدند. اما بزودترین فرصت کرملین نشینان دانستند که خصوصیات فرهنگی ، زبانی و دینی آنها باعث شده بود که زیر تأثیر مجاهدین رفته از جنگ سرکشی کنند و به مجاهدین بپیوندند این موفقیت بزرگ مجاهدین بود روسها مهره های شطرنج را تغییر دادند و از نوکران دیگر خود فیدرکاسترو رهبر کیوبا خواستند تا عساکر ورزیده بفرستد و درمدت بسیار کمی بیش از هزار نفر کیوبائی که آنها را لباس افغانی پوشیده بودندبه رگبار مسلسل های بیش از دوصد هزار مجاهد سربرکف بسته شدند و فیدر کاسترو جزشرمنده گی ، خجالت و پشیمانی چیز دیگری نصیبش نشد . سرانجام روسها عساکر سرخ را از مناطق اروپائی خود جانشین دیگران کردند تا شاید برنده شوند اینها نیز از همان روز اول به شکست مواجه بودند و در طول جهاد مقدس مردم غیور و شجاع ما تقریباً سی هزار روسی کشته و پنجاه و چهار هزار زحمی و معیوب گردیده اند.

     دستگاه های تبلیغاتی روس در صفحات تلویزیون نشان میدادند که عساکر روس مشغول گرفتن و دادن گل به افغانها میباشند و جز خنده وشادی خبری از جنگ نیست . ملت روس را به گمراهی و بی خبری سوق میدادند که سخت به نقص آنها تمام شد .خارج از روسیه صحنه های جنگ و نعش های عساکر روسی و شکست آنها به فرد فرد جهان آشکارا گردید . دفاتر و مراکز معتبر جهان از جمله صلیب سرخ شاهد تسلیمی صدها عسکر روسی بود که توسط مجاهدین زنده دستگیر گردیدو به این مؤسسه تسلیم داده شدند . دروغ های تلویزیون و دستگاه های خبری و نشراتی روسیه باعث شد که خبرنگار جوان روسی ایتام برودیک توسط عساکر سرخ به افغانستان سفر نماید و حقایق را که تا آن روز در روسیه از آن اطلاع نداشتند فاش نماید. آرتیام برودیک یکی از علل شکست نظامی عساکر سرخ را روحیه ضعیف آنها تشریح میکند . یک عسکر روسی در جبه جنگ میگوید : « من دیگر به هیچ منظوری به این منطقه نخواهم آمد» عسکر دیگری میگوید : «فرق نمیکند که چه میشود درد وجدانی ئی اعمال زشت و کثیفی که من منحیث  یک خارجی بالای انسانها انجام داده ام در وجودم باقی میماند و کثافت در وجودم خواهد بود» قوای نظامی روسیه که از نام و نشان عالی در سراسر جهان برخوردار بودنددر مقابل مجاهدین سر برکف افغانستان به عجز و ناتوانی خود اعتراف میکنند و آبروی عسکر سرخ و نام و نشان آن بر زمین میخورد . بعد از سفر ارتیام برودیک و راپور های موثق او راجع به جنگ روسها یکی بعد از دیگری خبر شدند که فرزندان آنها در افغانستان مصروف گُل گرفتن و گُل دادن نیستند و کاروان کشته شدگان و معیوبین عساکر روسی فریاد و ناله های هزاران پدر و مادر را بلند ساخت و صحبت راجع به این جنگ در روسیه شروع شد صدها نامه به ارتیام برودیک و هزاران نامه به مجلات و اخبار های دیگر رسید . در نامهء نوشته شده بود : «بیایید جنگ کثیف را کثیف بگویید » «چرا ما آنجا میباشیم » یک پدر عصبی به پرودا مینگارد :« چه چیز است که ما از آن خجالت میکشیم و نمی گوییم پسرم را چه شده است »  بالاخره گوربچف که مجله تایمز Time همچنانکه هتلر را در 1938 مرد سال نامید او را مرد سال 1987 نامیده است و تمام جنایات و کشتار های بی رحمانه این کثیف انسان را نادیده گرفته است . گوربچف اعتراف میکند و این جنگ را « زخم خونین جامعه روسی » خطاب میکند. لیوتیموفیوف Lev Timo Feyev  از مبارزین حقوق بشر در روسیه میگوید : «این حقیقت نیست که بگوییم مخالفین جنگ ضعیف هستند در حقیقت مخالفین جنگ (مجاهدین) خیلی قوی میباشند بدبختانه که مجاهدین راهی ندارند که خود را نشان دهند»

     مجاهدین سربرکف ما روز بروز قویتر و متحدتر گردیدند و مردانه وار ضربات مستحکم بر پیکر تجاوز گران کوبیدند . با عمر جهاد مجاهدین قهرمان ما اسلحه های بهتردریافت نمودند و بجای تفنگهای چقمقی ، یک تیره شکاری به کلا شینکوف ، راکت لنچر BM-12  فرانکو جرمن میلن موشک ضد تانک 120 MM Morturs 

Spansh mad بلوپایپ ، استنگر ، لوازم مخصوص که مین را پاکسازی میکند و ده ها نوع اسلحه جنگی دیگر مجهز گردیدند . ایمان مستحکم به جهاد مقدس و کمک ایزد متعال سپاهیان راه حق در هر گوشه و کنار مملکت روسها را شکست دادند . ضربات مستحکم دره صوف ، پنجشیر ، 24 حوت 1357 هرات ، 3 حوت 1358 کابل ، اسمار ، بالا حصار و هزاران جنبش دیگر در هر شهر و دهکده افغانستان ممثل پیروزی مجاهدین میباشد . در 13 نوامبر1987 تقریباً ده هزار سپاهی راه حق با کلاشینکوف و راکت لنچر BM-12  و استنگر شجاعانه به یک مرکز بزرگ نظامی روسها در ناوه پاس جنوب اسد آباد حمله کرده و با فیر راکت پُسته روسی را در ظرف یک ساعت بکلی از بین بردند . مجاهدی که استنگر یرشانه دارد میگوید : « ما دیگر از جت های روسی هراسی نداریم . جیت های جنگی اگر بسیار بلند پرواز کنند بمباردمان آنها بی تأثیر میباشد و اگر پائین پرواز کنند نابودد میگردند» د ر یک نبرد هیلیکوپتر MI- 24  Gunships بکلی از صحنه جنگ بدور مانده بود . یکی از مجاهدین میگوید : « 9 سال طیارات جنگی روسی فضای افغانستان را حکمفرما بودند از زمانیکه ما استنگر ضد هوائی داریم جیت ها و هیلوکوپتر های روسی مرده اند» جرنت و شهامت مجاهدین است که دست نشاندگان کرملین حتی در وسط کابل از حمله اینها فارغ نمی باشند و چال و فریب های نوکر و چاکر دیگر کرملین نجیب که در می 1986 به قدرت رسید خلل در جهاد مقدس مردم سربرکف ما آورده نمیتواند. نجیب در روز اول بقدرت رسیدنش اعلام کرد که مجاهدین رابزودترین فرصت از بین میبرد . چند روزی بعد دانست که به خطا رفته است و این آتشی نیست که به هر پُف خاموش شود بعداً با تزویر و ریا خواست مجاهدین را بازی بدهد صحبت های خود را با ( بسم الله الرحمن الرحیم ) آغاز میکند و میگوید او را حتی «رفیق» نگویند و نمیخواهد جامعه کمونستی بسازد و حزب آنها کمونستی نیست و با دعوت مجاهدین و مهاجرین خود را بازی میدهد . اخیراً با پلان لویه جرگه تقلبی از مجاهدین و مهاجرین نیز دعوت کرده است مجاهدین با شهامت در لوی جرگه اشتراک کردند اما نه به شکلی که نجیب  میخواست هنوز پانزده دقیقه از سخنرانی نجیب در افتتاح محفل لویه جرگه ساختگی نگذشته بود که چهار راکت مجاهدین عمارت عظیم را بلرزه در آورده و پنج نفر را به جهنم روان کرد لحظهء بعد یکی از مجاهدین که چندی پیش به منظور خاصی به اردوی دولت دست نشانده روس پیوسته بود مسلح میخواست داخل محوطه لویه جرگه گردد مؤظفین ممانعت کردند و او با فیر ماشیندار دوازده نفر را روانه جهنم نمود . آری ایمان راستین به جهاد حق ، شهامت و جانفدائی مردم قهرمان ما روس ها را در هر نبردی به شکست مواجه ساخته است . این حقیقت از زبان اکثریت مردم جهان، دولت ها ، مؤسسات و تنظیم های سیاسی شنیده میشود. گوربچف رهبر روسیه که شکست را به چشم سرمی بیند فریاد میزند : « کدام مردم در آینده افغانستان حکومت میکنند به ما مربوط نیست »

     رابرت شولتز خبرنگار Times که از جاجی دیدن کرده است میگوید : « لاری های مجاهدین از سرکها در روز روشن عبور میکنند و آنها برای خود شفاخانه ساخته اند » او از زبان یکی از قوماندانها بنام محمد انور مینویسد: «وقتی ما ضعیف بودیم روسها نمیخواستند با ما مذاکره کنند حالا به مذاکره حاضر شده اند بواسطه که ما قویتر شده ایم » ریچارد نکسن رئیس جمهور سابق امریکا در مقابل سوالی که آیا روسها از افغانستان خارج میشوند .میگوید : «سوال در خارج شدن روسها از افغانستان پیدا نمیشود زیرا روسها درین جنگ بازنده میباشند .افغانها مردم سخت سر و روس ها دانسته اند که افغانها را شکست داده نمیتوانند هم چنان حکومت را که دست نشانده باشد هیچ قدرتی برسرآنها تحمیل کرده نمیتواند در جهان غرب سوال میکنند . آیا بهتر است که سرخ باشیم و یا بمیریم    Isn’t it better to be red then dead افغانها میگویند بهتر است بمیریم »

     دوریس لیزیک نویسنده کتاب The wind blows away our words در جواب سوال که تا چه وقت مجاهدین میتوانند به جنگ ادامه بدهند ؛ میگوید: «افغانها به جنگ ادامه میدهند تا همه روسها افغانستان را ترک کنند و یا تا زمانی که یک افغان زنده بماند و من به این گفته افغانها ایمان  دارم »

     بلی پیروزی با مجاهدین است و روسها در جنگ رویاروی با مجاهدین سخت شکست خورده اند و مردم در روی زمین این حقیقت را میدانند.

شکست سیاسی روسها در صحنه بین المللی

     بعد از اینکه روسها نابخردانه به افغانستان تجاوز کردند سر و صدا ها از هر طرف دنیا بلند شد و هر کس این عمل فجیع روسها را به شکلی از اشکال کوبید . بسیاری ممالک جهان مستقیم و یا غیر مستقیم ارتباط سیاسی خود را با دولت دست نشانده روس در کابل قطع کردند. پاکستان و ایران که خانه اول و دوم بیش از پنج ملیون افغان میباشدتا حد امکان از برادران مسلمان پشتیبانی نمودند و تجاوز روسها را به صد ها نوع کوبیدند . ممالک اسلامی وقتی دیدند که ملحدین برسر برادران چه ظلم و ستم ها که روا نمیدارد کمک های خود را به طرف مجاهدین جریان دادند و سیاست خام روس را کوبیدند . صحنه های دلخراش افغانستان دل هر مسلمان پُردرد را در سراسر گیتی مملو از تنفر روسها ساخت و چهره واقعی روس را برادران مسلمان در سراسر جهان شناختند .

     امریکا و جهان آزاد غرب که دشمن اصلی خود را می شناختند تجاوز روسها را سخت کوبیدند . امریکا از سال 1979 فروش تکنالوژی عالی را به روسیه ممنوع ساخت . در سال 1980مسابقات المپیک که در ماسکو اجرا میگردید از طرف امریکا و طرفدارانش رد گردید و همه همصدا نخواستند به مملکتی که تجاوزگر میباشد سفر کنند و صلح آمیز مسابقات را انجام بدهند . بدنبال آن در هر گوشه و کنار جهان دولتها ، مؤسسات ، احزاب و تنظیم های سیاسی ، مذهبی ، حقوق بشرو سازمان ملل متحد تنفر و فیصله های قطعی خود را نسبت به تجاوز نابخردانه روسها در افغانستان ابراز داشته و خواستار خروج بی قید و شرط عساکر روس از افغانستان گردیدند.

      سازمان ملل متحد بتاریخ چهاردهم جنوری 1980 جلسه اضطراری تشکیل داد و بعد از بحث و مذاکره فیصله گردید تا عساکر سرخ از افغانستان خارج شوند و بیطرفی، حق حاکمیت و آزادی افغانستان اعاده گردد و به مردم افغانستان حق داده شود تا حکومت دلخواه خود را انتخاب کنند این فیصله نامه با 104 رای موافق 18 رای ممتنع و 18 رای مخالف به تصویب رسید بدنبال آن سازمان ملل متحد در هشت سال اخیر با رای اکثریت خروج عساکر روس را از افغانستان میخواهند . در جدول زیر احصائیه آرأ اعضای سازمان ملل متحد را در خلال هشت سال گذشته مشاهده میکنید .

احسائیه آراء اعضای سازمان ملل متحد در خلال هشت سال گذشته

 

سال                        1980  1981    1982     1983     1984    1985    1986    1987 

اراء موافق                111    116       114       116       119       122      122     123

آراء مخالف                22      23        21         21         20          19        20       19

آراء ممتنع                  12      12        13         17         18          12        11       11

غائب                         7       15         8           4           5            5          5         5

 

کنفرانس مسلمین

     بتاریخ 25 جنوری 1981 سومین کنفرانس اسلامی در حریم کعبه مسلمین و چهارمین کنفرانس اسلامی بتاریخ شانزدهم جنوری 1984 با نطق ملک حسن دوم در کازا بلانکا افتتاح گردید و مهمترین اجندای مجلس قضیه افغانستان بود در اخیر کنفرانس سوم ،چهاراصل ذیل در یک قطعنامه به تصویب رسید .

1-      قوای روس بدون قید و شرط از افغانستان خارج گردد.

2-      مهاجرین با عزت و احترام به وطن خود برگردند.

3-      به مردم افغانستان حق داده شود که رژیم سیاسی و اقتصادی خود را خود تعیین کنند .

4-      مسأله اسلام و بیطرفی افغانستان حفظ و تضمین گردد.

کنفرانس وزرای خارجه کشور های اسلامی :     

بتاریخ 22 جنوری 1980 وزرای خارجه سی و پنج کشور اسلامی جلسه فوق العاده در اسلام آباد پاکستان برگزار کردند تا موضوع تجاوز روس را به افغانستان ارزیابی نمایند. در اخیر قطعنامهء صادر گردید که در آن حمله نظامی روس را بالای مردم افغانستان محکوم و اخراج فوری بدون قید و شرط عساکر سرخ را از افغانستان تقاضا کردند . بدنبال آن در چندین کنفرانس وزرای خارجه کشورهای اسلامی درمورد تجاوز روسها به افغانستان بحث و مذاکره بعمل آمده و فیصله نامه های قطعی نسبت به خروج عساکر روس صادر کرده اند .

کنفرانس اسلام امروز :

که بسیاری نهضت ها و جنبشهای اسلامی ممالک مختلف در آن اشتراک دارندبتاریخ دهم دسمبر 1983 در پاکستان توسط جنرال محمد ضیأالحق افتتاح گردیدو خواهان خروج بی قید و شرط عساکر روس از افغانستان گردیده و تجاوز روسها را سخت کوبیدند.

کنفرانس های کشور های غیر متعهد :

 در نهم فبروری 1981 در دهلی جدید گشایش یافت درین جلسه که سه روز ادامه داشت تمامی مطلق وزرأ خارجه ممالک عضوحمله روسها را به افغانستان مطابق به آئین نامه جنبش حمله بر تمام این کشورها و نهضت تلقی کردند و آنرا محکوم نمودند . بترتیب کنفرانس های کشورهای غیرمتعهد درسالهای آینده فیصله نامه ها صادر کردند.

     جلسات کنفرانس ها و عکس العمل های مختلف جهانی از جمله جلسه هفت کشور صنعتی اروپا جون 1980 «جلسه اعضأ ناتو» «کنفرانس امنیت اروپائی» نومبر 1980 «کنفرانس پارلمان اروپا» جنوری 1982 «فیصله کمیسیون حقوق بشر » 16 فبروری 1983 «فیصله کشور های کامنولت »نومبر 1983 « محاکمهء تجاوز روس بر افغانستان در محکمه دائمی ملل» تجاوز روسها را بر افغانستان کوبیدند و خواهان خروج عساکر سرخ از افغانستان گردیدند.

     برعلاوه این مجالس و کنفرانس ها صدها نهضت و جنبش دیگر به اشکال و انواع مختلف تجاوز روس را محکوم کردند  و اکثریت ممالک جهان این عمل شوم روس ها را ناعادلانه خواندند و روسها در جهان سیاست بین المللی مورد نفرت حکومت ها و مردم قرارگرفته اند و جزلعنت و نفرین اکثریت مردم جهان چیزی نصیب آنها نگردید.

تأثیر جهاد افغانستان در وضع داخلی روسیه:

    کرملین نشینان که تا مدتی حقیقت قضیه افغانستان را از مردم روس پنهان نگاه داشته بودند باعث نفرت و سر وصدا ها و فریاد های مردم شدند و برای اینکه جواب گوی فریاد های مردم باشند با چال و فریب در مدت کمی سردمداران خود را چون مهره شطرنج عوض کردند برزنیف را کشتند و خطاها و اشتباهات را به او نسبت دادند چندی بعد کثیف دیگر اندروپوف را کشتند و بدنبال آن چرنیکوف را راهی جهنم کردند تا بالاخره هنرمند دیگری بنام گوربچف با ژست های اروپائی روی صحنه آمد و تمام اعمال شوم را به گذشته گان ارتباط داد و صدای خروج عساکر روسی از حلقوم او به عبارات مختلف گاه و بیگاه شنیده میشد.

     روسها که فکر میکردند عساکر آنها برای همکاری به افغانستان رفته اند و ملت مسلمان افغانستان به قدوم آنها گل نثار میکنند از حقیقت جنگ افغانستان تا مدتی بی خبر بودند و کرملین نشینان نعش های کشته شدگان روسی را از ملت روس پنهان نگاه میداشتند تا بالاخره تعداد کشته شدگان زیاد و زیادتر گردید و در هرشهر و محل روسیه مردم شاهد کشته شدن برادر ، فرزند ، پدر و شوهر خود بودند و این سوال در نزد همه روسها پیدا شده بود که گل دادن و گل گرفتن و با مردم همکاری کردن خون و خونریزی ندارد . پس چرا فرزندان ما در افغانستان کشته ومعیوب میشوند ؟ بیش از سی هزار خانواده کشته داده و پنجاه و چهار هزار خانواده های معیوبین جنگ درچهارگوشه روسیه فریاد میزدند که جنگ را تمام کنید جنگ را تمام کنید . اما کرملین نشینان مهر سکوت را برلب زده و حقایق جنگ را از مردم پنهان میداشتند تا سرانجام در بهار 1986 خبرنگار جوان 24 ساله روس آرتیام بروویک Artiem Borovik داوطلبانه لباس جنگ گرفت و به قوای سرخ پیوست و داخل افغانستان شد تا به چشم سر ببیند که در آنجا چه وقایع رخ میدهد . او شاهد بود که صدها جوان روسی روزانه در افغانستان کشته و زخمی میشوند و هیچ کس گلی نثار قدم آنها نمیکند آنچه میشنوند لعنت و نفرین است و آنچه میگیرند کارتوس از اسلحه مجاهدین میباشد . ارتیام بروویک وقتی از جنگ برگشت تمام حقایق را نوشت و به خبر نگاران دیگر گفت : «این بی معنی است که عساکر زخمی و کشته را ببینید وبر مردم بگویید که آنها تنها گل میگیرند و به مردم گل میدهند» از آن به بعد وضع جنگ بیشتر و بیشتر افشا گردید.

 روسها که به عساکر خود افتخار میکنند و آنگاه که جوان آنها در جنگی کشته میشود او را قهرمان میدانند هیچ گاه از جوانان آنها که در افغانستان کشته میشوند یادی قهرمانانه نمیکنند . وقتی جوان 19 ساله روسی بنام ایگور ایلیان Igor Ilyian  در قبرستان ماسکو دفن میکردند این حقیقتی بود که او با بسیاری دیگر در یک نبرد افغانستان کشته شده است اما در سنگ مزارش هیچ ذکری از افغانستان و هیچ عبارت وطن پرستانه و قهرمانانه روسی نوشته نشده بود . در سنگ مزارش تنها این جملات به چشم میخورد . «تو زندگی را دفعتاً ترک گفتی و غم را برای همیشه بجای گذاشتی » اینها حقایقی است که کم و بیش روسها از آن آگاه میشوند و خشم خانواده های که فرزندان ، زنان که شوهران ، فرزندان که پدران خود را از دست داده اند برافروخته است و مردم روس را برضد و مخالف این جنگ تجاوز گرانه ساخته است . آرتیام بروویک میگوید :» همراه یک مادر که فرزند خود را در افغانستان از دست داده است و هرکس دیگر در روسیه صحبت کنید همه میگویندجنگ را تمام کنید »

     از سوی دیگر مفکوره جهاد و جنبش و مبارزه در قلب مسلمانان روسیه و دیگر ملیت های زیر ستم روشن گردیده که مخالفت های مردم با کرملن نشینان و جنبش های خورد و بزرگ در گوشه و کنار روسیه شاهد این حقیقت میباشد . اخیراً در زد و خورد های بین مبارزین ملیت های ارمنی ، ازبکستان و عساکر سرخ چندین صد نفر کشته شدند . در ماه جنوری 1988 در آزربایجان 32 نفر کشته 200 نفر زخمی و 80 نفر زندانی شدند این حقیقت را مجبور به تاریخ سه شنبه 26 اپریل 1988 در مدت 90 دقیقه در تلویزیون روسی نشان دادند و همه مردم به چشم سر کشته شده 32 انسان مبارز را در آزربایجان دیدند. بتاریخ 10 مارچ 1988 میخائیل گوربچوف با سران ارمنیان و آزربایجان صحبت کرد تا بتواند این جنبش ها را با چال و فریب خاموش بسازد و خطر آنکه شکست بین 90 ملیت مختلف در روسیه خواهد افتاد  کرملین نشینان را سخت در تحیر انداخته است .

     غم و اندوه زخمی ها و معیوبین جنگ جنجال دیگری است که جامعه روسی را رنج میدهد و مشکلاتی سر راه کرملین نشینان خلق کرده است . جوان 30 ساله روسی بنام والری بیرکف      Valery Berkov که در جنگ افغانستان پای خود را از دست داده است و پای مصنوعی برایش ساخته اند و هیچ کاری را انجام  داده نمیتواند روزهای روزسگرت بر لب میگیرد کنار دریای ماسکو می ایستد و به خود و آینده اش می اندیشد او میگوید : «من صد ها نامه از دوستان ، آشنایان و دیگر مردم گرفته ام که نوشته اند چرا ما تورا مثل یک قهرمان قدر کنیم ؟ تو هیچ کار قهرمانانه نکردی»

     این همه فریاد های ملت روس است که جنگ احمقانه را سخت میکوبند و اختلافات مردم را با کرملین نشینان به اثبات میرساند.

     جنبش و مبارزه در دانشگاه روسی روز بروز زیادتر میشود در دانشگاه ماسکو که دانشجویان اجازه نداشتند که صدای خود را از گوشها بلندتر بکشند با درک حقایق جهاد و مبارزات برحق مردم افغانستان و تجاوز بیرحمانه عساکر سرخ دست به تظاهرات میزنند و چنین فریاد مینمایند : «ما میخواهیم عساکر ما پس به روسیه برگردند»دانشجوی دیگر میگوید : «ما تا بحال نمیدانیم چقدر جوانان ما در افغانستان کشته شدند »

     این جنبش ها در روسیه خطر بزرگی برای کرملین نشینان میباشد و احتمال آن میرود که روسیه روزی مثل بمب انفلاق نماید .

     ضربات مستحکم و قهرمانانه مجاهدین بر پیکر منحوس روس و جهاد مقدس حق بر ضد جنگ باطل ، ملت مسلمان افغانستان را پیروز و سرافراز گردانید و درهرگوشه و کنار گیتی ملل جهان فخر بر عقیده مستحکم و ثبات و پایداری این ملت غیور و قوم اصیل مینمایند و کرملین نشینان و عساکر سرخ که شکست نظامی ، اقتصادی و سیاسی را به چشم سرمی بینند جز پشیمانی و شرمساری و لعنت یک اکثریت مردم جهان چیزی نصیب آنها نگردیده است . ادامه دارد.

 

 


بالا
 
بازگشت