عثمان نجیب

 

هدفِ آمریکا از راه اندازی این همه هیاهو چیست؟ 

                           هیبت‌الله علیزی کیست؟

 

آیا او راستی مانع ورود و اشغال ارگ توسط کرزی شده است و‌ آیا او در موجودیت وزیر دفاع صلاحیت مداخله در امور را داشت؟

  نوشته‌ی محمدعثمان نجیب 

منبعِ مؤثق نوشت:

اسد‌الله خالد، علیزی،‌ سمیع سادات و چند تن دیگر از گروه شان هم‌جنس باز ها بودند اما 

هیچ کدام شان فاعل نبوده و نقطه‌یمقابلِ آن اند که همه‌گی خبر دارد.

زنده‌گی آزمون‌گاهِ بی‌رحمی است.

پسا گفتارِ علی‌زی آقای بسم‌الله خان در عجیب موقعیت تاریخی قرار گرفتند. اقرار ‌و انکار و پنهان‌‌کاری با سکوت شان هر سه گناهِ بزرگ ‌و ناتوانی در مقابلِ پشتونِ تحتِ اَمرِ شان است و خواهد بود. اگر ادعای علیزی درستکار آزمون راستی‌آزمایی بدر شود که بعید به نظر می‌رسد عنانِ قدرت به دست گرفتن قوای مسلح هزار بار بهتر از فروپاشی شیرازه‌های مملکت بود.

علی زی کیست و چرا پس از ماه ها سکوت چنان گفت؟ چرا سیگار بی‌جا و بی‌شرمانه از غنی دفاع کرد؟ چرا عبدالله در این بحبوحه‌ی حملاتِ بی‌توقف طالبان به پنج‌شیر و‌ اندراب ها و سنگرگاه های مقاومت‌گرانِ وطن به کابل آمد و چنان استقبال طالبانی شد؟ .

علیزی آکادمی پولیس را خوانده بعدش استاف کالج. فرزند عصمت علیزی است با فراغت از آکادمی یاور و دریور پدرش بود در بلخ ، پکتیا و قرارگاه وزارت زمانی‌ که پدرش رییس استخبارات وزارت داخله بود و به همان واسطه استاف کالج رفته. 

علیزی ماهیت و محتوای فراگیری دانش اردو را اصلاً نه خوانده و نمیداند. هم‌صنفانش سمونیار یا جگرن هستند و خودش طی پنج روز اخیر پیشا سقوط رییس ستاد ارتش (لوی درستیز) مقرر شده و رتبه دگرجنرالی رسید.‌ تبریکی رتبه هم از طرف حمدالله محب در معرفی اش شفاهی داده شد. خوب دکه محب هم یک رییس جمهور بود.

در زمان یاوری پدرش در ولایات در عزای مهر نمودن هر پاسپورت از مردم پول می‌گرفت که حدِاقل پنجصد افغانی بود. متقاضیان تقرر و تبدیل در وزارت داخله او را ملاقات کرده عز تقرر می‌یافتند البته این تقرر ها در وزارت داخله با اخذ رشوه‌ی متناسب به اهمیت مقرری یا تبدیلی بود که توسط پدرش صورت می‌گرفت و‌ همه‌گی در وزارت داخله و مناصبی و مقام هایی که پدرش کار کرده آگاه اند. تازه ترین اطلاع پسا ثبت و نشر برنامه ۱۲۳ که همین لحظه در پیام‌گیر برایم رسید:

علیزی روز فرار به دلیل مواجه شدن در انتقال پول فیزیکی اش که هنوز در فرودگاه بود و توان انتقال آن را نداشت. آن جا ماند. کسی که از دفتر و منزل وی پول ها را برایش انتقال می‌داد ناوقت رسید و قسمت زیادی از پول هایش را هم دزدیده بودند. بعد به مشکل فراوان از کابل فرار گرد.

هیبت‌الله علیزی در قوماندانی عملیات های خاص منحیث نماینده‌ی پلیس بعدش امنیت ملی کار کرده است،‌ این دگروال جوان واسطه ‌دار که در اردو قوماندانی تولی و بلوک را اجرا نکرده بود به صفت رییس اوپراسیون در بست دگرجنرال مقرر میشود که از بدو تقرر تا فرار با دست باز از پول های اوپراتیفی وزارت دفاع با تیمک اسد خالد در معیشت استفاده می‌نمود.

علیزی عملیات های شخصی و پر منفعت برای خودش و اسدالله خالد و سمیع سادات به دستور یکی از کشور های خارجی انجام می‌داد. این عملیات ها بیش‌تر به مراکز تولید مواد مخدر در جنوب و شرق و هلمند اختصاص داشتند که اصلاً مقامات از آن آگاه نبوده اند. در نتیجه هر جی مواد مخدر از عملیات ها به دست می‌آمد غیر از خبرش کسی از آن چیزی نمی دید و همین. گروه آن را به فروش رسانیده منافع را تقسیم می‌کردند.

در نتیجه‌ی همین عمل های خیانت و جنایات علیزی ها و سمیع سادات و اسدالله خالد بود که متأسفانه ۳۷ تن پرسونل کوماندو جوانان رشید در بادغیس به پلان همین ادم به شهادت رسیدند که تا امروز پرسان شان هم نشده است. از زمان تصدی همین تیم اسدخالد و یاسین ضیا، متأسفانه امکانات و ظرفیت های اردو بیش‌تر بخاطر قاچاق و انجام معاملات خطرناک شخصی استفاده شد. علیزی بعدش قوماندان قول اردوی ۲۰۹ شاهین می‌شود که ضمن استفاده‌ی سوء از سایر موارد تنها ۷۴ میلیون افغانی دوسیه اختلاس اش از بخش اعاشه توسط گروه تفتیش برملا و اما توسط اسدالله خالد حفظ گردیده در زمان وظیفه داری اش در قول اردوی ۲۰۹- دزد کلان یعنی عصمت‌الله علیزی پدرش منحیث مشاور در دزدی و اختلاس همراه اش بود

زمانی که هیبت‌الله قوماندان قول اردوی عملیات خاص شد آن‌جا برعلاوه گروه مفسدش یک برادرش بنام داکتر همرایش می‌بود که از تقرر و تبدل منسوبین قول اردو پول می‌گرفت. علیزی از روش سوق و اداره‌ی کوماندو اصلا آگاه نبود و در همه زمان وظیفه داری اش ممکن اضافه از دو هفته را در ریشخور نرفته باشد تمام زمان کاری اش در میدان هوایی دفتر جیساک در معیشت و قیلون گذشته. 

آخرین مرحله در لشکرگاه با سمیع سادات ق ۲۱۵ بود که طی مدت حدود بیست روز نتوانستند حتا دفتر والی را با قوماندانی امنیه وصل کنند و خروج شان از لشکرگاه به شوراب مرکز ق ا یک معامله بود.

علیزی توپ را با زیرکی خاطرجمعی در میدانِ بازی شما جناب آقای بسم‌الله خان وزیر دفاع پرتاب کرد.ادعای تازه‌ی علی‌زی فصلِ جدیدی از تقابلِ درون پشتونی زی‌ها و خیل‌هاست. اگر شما ادعای او را مستند رد نکنید پس معلوم است هیچ‌کاره نبودید که حتا علی‌زی مادونِ پشتونِ تان باصلاحیت‌تر از شما بود..

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت