سنجر غفاری

 

عاقبت وناعاقبت اندیشی جامعه جهانی در افغانستان

 امریکا باجامعه جهانی به خطا رفتند ویابه اشتباه ویا هیچکدام ؟

گره بستن بنیادگرایان افراطی برای پیشبرد جنگ سرد علیه شوروی وقت را می توانیم چنین تعریف بدهیم که : (بنیادگرایان بین المللی یگانه مواد سوخت بنیادی واساسی  ماشین جنگ وتقویت کننده ای موتور استراتیژیکی اتحاد امریکا و ناتو علیه حضور نظامی شوروی وقت ، پرقدرت ترین اسلحه ای موثرمخرب  برای بقای دایمی اهداف امریکا وناتو درافغانستان ، منطقه و جهان) ؟

بادرنظرداشت این تعریف وواقعیت پس از اضمحلال شوروی وقت دردهه نود، عصاره ای جنگ سرد به نیروگاه ذخیروی وریزرف خاص اهداف امریکا وناتو در سراسر جهان توسعه ، رشد و محافظت و حمایت گردیدند و پروژه سازی های مختلف و برنامه ریزی های خاص از این عصاره در نقاط مورد توجه و نیاز اتحاد ناتو و ایالات متحده امریکا مورد استفاده ای موثری قرارگرفت ؟

بزرگترین کوره ای تصفیه و تقویت این عصاره جنگهای تنظیمی دهه نود در افغانستان بشمار می رود که روحیه و کرکتر ذات البینی هر تنظیم و رهبر و قوماندان دراین جنگهای رقابتی ثابت گردید که کی چیست و کیست و دراختیارکیست؟

پس از عقد توافقنامه ای ژینوا در سال ۱۹۸۸ میان پاکستان و افغانستان به تضمین دو ابرقدرت وقت شوروی و امریکا ، همه استراتیژستان منطقوی و بین المللی تلاش نمودند تا ازمیان احزاب سیاسی و رهبران تنظیمی ایکه در ای.اس.ای پاکستان تولد و با شیر امریکایی و فله ای انگلیسی و بیسکویت عربی ، چوشک اروپایی بزرگ شدند اعصای نوین دست شان  بسازند که ساختند ،(  طالبان ) ؟

حالا برای این اعصای دست دسته و رنگ و توان بخشیدن اینکه در موقع اتکا برآن نلغزد استناد بدهند که دادند ، القاعده ، دسته و حزب اسلامی گلبدین نوک اعصآ که به مرور زمان این اعصا از نوک اش پوسیده وناتوان نگردند و رنگ و زینت اش را از همه تشکیلات بنیادگرایان افراطی بین المللی ایکه از شاخه ای افریقا گرفته تا همه کشورهای عربی و خلیج فارس و آسیای میانه و جنوب شرق آسیا دوباره بعداز پیمودن یک قوس معین آن این شاخه را باهم پیوند دادند و رخه های این اعصا ساختند که الشباب و داکوحرام و جیش محمد و لشکر طیبه و لشکر صحابه و عمده تر از همه شبکه ای حقانی که بسیار برای شان رنگ و زیب و زینت و موثریت بخشیدند ، این پروژه یعنی اعصای نیرومند ( طالبان ) همچون اعصای جادویی عمل نمودند و معجزه ها آفریدند که بزرگترین اش ،حادثه ای خونین سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده امریکا می بود؟

فراموش نکنیم که این حادثه برای مردم افغانستان طوفانی بود ومملو از انواع ماجراهای قرن که :

مقامات ارشد قصرسفید امریکا نقطه ای بارزی برای رسیدن به اهداف دور ونزدیک شان در منطقه جغرافیای افغانستان را همچون دهه هشتاد به لابراتوار انواع اهداف خویش انتخاب و کرکترهای نامیمونی را همچون رهبران مختلف جهادی و با معزرت استفراق شده ای ملت و چهره های رنگ شده ای ای چون حامد کرزی و اشرف غنی احمد زی و سایرین را به نمایشنامه ای جنگ با تروریزم بین المللی روی صحنه ای تیاتر خونین در افغانستان به نمایش گرفتند و عنوان این نمایشنامه ای شان را آزادی و دموکراسی ، ساختار نظام قانون و دفاع از حقوق زنان و اطفال افغانستان نام نهادند؟

تاریخ حافظه داردو هرگز خود را فراموش نمی نماید و دیگران و اعمال شان را همچنان ایکه تصور دارید، بلی :کرونولوژی سیاسی و سطح برداشت ملی و همنوایی ملت افغانستان را نباید از کرکترهای اجیری چون حکمتیار ، کرزی ، غنی و دیگران محاسبه داشت ، غرور و همت اصیل زادگان ملی را مقامات تخیلی امریکای امروزی باید از تاریخ نیاکان ما بیاموزند که زنان و مردان افغان و اصیل زادگان اش را شما فراموش نموده اید و برای رسیدن به اهداف دور و نزدیک خویش از عناصر ضعیف ملی و ناخردان  ومرتکبین اعمال جنایی و تخریش کننده گان اساسات ملی مردم افغانستان برای خویش پل عبوری به مقصد رسیدن به اهداف نا همگون و غیر قابل قبول برای عام ملت افغانستان استفاده بردید که این است تعریف ناعاقبت اندیشی های شما ؟

وقتی از وجود ملامحمد عمر ، اسامه بن لادن و همیارانش را طرح ریزی نمودید و این عصاره جنگ سرد را بعد از ترور مرموز احمد شاه مسعود قوماندان مقاومت ضد ایشان به دشمنان حیثیت و تمامیت ارضی امریکا محاسبه نمودید در حالیکه همه و همه زاده و درحمایت شما بودند ، عاقبت اندیشی شما و ناعاقبت اندیشی شما چیست ؟

 لازم بود تا با کتله ای بلند روشنگری و جنبش آزادگان و مترقی و تخصصی ، فرزندان اصیا مردم افغانستان کنار می آمدید ، با تکنوکرات ها از درب مصلحت ای .اس.ای وارد تعامل نمی شدید، حامد کرزی و اشرف غنی هیچگاه نماینده و انتخاب تکنوکرات ها نبودند ، شما با دیموکرات ها و تکنو کرات ها ، با جهادی های روشنگر و طالبان ملی و مردم باید سبدگل سعادت ملی را برای خود و ملت افغانستان می ساختید و ضرورت نبود تا القاعده و داعش و طالبان را سرمه ای چشم خویش می نمودید ؟

 اکنون باید بهتر از دیروز بیندیشید که طالبان جمع امریکا مساوی به سعادت ملی مردم افغانستان شدنی نیست ؟

 طالبان جمع روشنفکران ملی ، جمع شخصیت های ملی و قومی و قبیلوی ایکه عاری از هرنوع تعصبات مذهبی ، سیاسی و قومی و سمتی و لسانی باشند میشوند تا برای پایان بن بست کنونی برای تشکیل اداره ای موقت برای یکسال زمام امور کشور را عهده دارشوند و شرایط انتخابات و قانون اساسی جدید را اماده و در اجلاس بزرگ ملی ایکه مجمعه ای آزادگان و اصیل زادگان ملی مردم افغانستان بنامند طرح و پیشکش ملی را به آرای ملت بگذارند و بعداز یکسال برویم بسوی انتخابات نظام سیاسی در افغانستان و ما بعد پیشبرد استراتیژی سالم و مورد قبول اکثریت ملیونی ملت ما ، نه طالب و نه غالب فقط حسن و نیت سالم و قابل قبول برای عام مردم دردمند افغانستان امروز ؟

 بهترین فورمول برای جهانیان آشتی میان روشنفکران ، روحانیون ملی و مترقی است نه میان طالبان و جهادیزم خونین ، درس و فرمان تاریخ را که آشتی طالبان با روشنفکران است طلا بدانید.

سنجر غفاری         

فرانکفورت المان سپتامبر ۲۰۲۲

 

 

 


بالا
 
بازگشت