سنجر غفاری

 

حکم زمان و فرمان مادروطن

برای بانوان افغانستان

در سراسرجهان

برای نجات ملیونی مادران و خواهران تان  در داخل افغانستان بدون قیدوشرط متحد شوید،با تدویرمجمعه ای انسجام وروشنگری زنان افغانستان ،جامعه جهانی را وادار به حمایت از قدرت سیاسی و حاکمیت ملی در جمهوری افغانستان واحد تحت قیادت نیرومندانه و انسانی، علمی و حقوقی بانوان افغانستان نمائید، الترناتیف دیگری برای پایان خلای قدرت و قانونیت در سرنوشت همگانی ملت افغانستان وجود ندارد و اتکا برکرکترهای سوخته و جنگ طلبانه ای مهره های ناکام بازی قدرت و مردسالاری بازهم بوی خون ودود وباروت ، نفاق و بی باوریهای خونین و جنگیدن چیز بیش نخواهد بود؟

آینده ای افغانستان در دست مادران است ، جهان امروزی در افغانستان  به میانجی گرفتار شده است، لازم است تا زنان و مادران و دختران وطنم پیشتاز این نیاز بین المللی گردند ، لازم است تا شما بانوان از خشم خویش که مانند الماس است و سوزنده نیست کاربگیرید ، شیشه های زخیم مصایب را برش کنید و کلکین های خانه ای راحت ملی را که روشنی بخش خانه ای همگانی ماوشما گردد،آهینه ساز گردید نه تاریکی پرده های سیاه و چوپ پوش های ضخیم از چوب خار؟

نیاز مادر وطن این است تا بعداز این زنان نه مردان برسرنوشت همگانی مردم شان حاکمیت داشته باشند ، مردان اسلحه را قدرت و تمثیل مردانگی دانستندو خون ریختند، فراموش ننمائيد که نخستین خون در زمین خدا قطرات خون برادر توسط برادر بود نه خواهر توسط خواهر ، لازم است تا این خون را بانوان قطع نمایند و پاکیزه و بسته ، خون ناحق برزمین ریخت به وسیله ای مردان ، اگر حق بود فلسفه و پیام انسانی و دینی و مذهبی اش چیست ؟

اگر این وضع قانون به وسیله ای مردان بوده باشد ، پس اولاد آدم را چی تعریف خواهیم داد؟

لازم است تا زنان اخلاق بوجود بیاورند، زنان از بینش خالق العاده ای برخوردارهستند،زن مادر است و خواهر، وقتی بوجود آمد خواهر بود که دوبرادر بخاطر این خواهر باهم جنگیدند و یکی دیگری را کشتند، ای وای که باهم برادرانه به زندگی ادامه می دادند و برحکم پروردگارخلقت شا اندکی تحمل می داشتند که نداشتند ، این تولد در قبال خویش حکمتی داشت که نباید بی صبری و احساسات نفس غلبه برهمدیگر باعث ریختن خون برزمین خدا می گردید که این میراث اولاد آدم گردیدو الی اکنون به کشتار همدیگر افتخار دارند و می بالند که ما مرد هستیم ؟

تعریف زن در واقعیت بعدازآن تاریخ چنین گردید : زن کتابی است که جز به مهرو محبت خوانده نمی شود، منشآ هر کاربزرگی زن است ،امروز جامعه افغانی در خویش زنان را فراموش نمودند و مادران را دردمند ، لازم است تا یکبار دیگر برای همه مردان جامعه افغانی خویش را ثابت کنید که ملالی ها ، زرغونه ها ، بلقیس ها و رابعه ها و وهزاران هزار شیرزنان ایکه فرزندان شان را قربانی اشتباهات شما مردان نمودند وهمین اکنون شش ملیون بیوه زن و بیشتر از شش ملیون یتیم داریم از برکت نفاق و شقاق و دین ستیزی و انواع نفاق تحت عنوان اسلام و آزادی ، نجات دین و آئين اسلامی ، ما مادران و خواهران شما هیچگاه یک گام از اصل انسانی خویش بیرون نشدیم و همنوع خویش را همانند شما به خاک و خون به منظور اهداف بیگانگانی که دیروز هابیل و قابیل به امر شیطان همدیگر راکشتند و شما به امر دوستان شیطان می کشید و کشتید ، پس ما حق مشروع خویش می پنداریم تا برای نجات فرزندان خود ومام میهن باهم متحد شویم و از شما کرکتر های انتقام گیرنده از هم نوع تان قدرت ضربه وارد نمودن به همدیگر تان را بگیریم و به بنیاد علمیت و قانونیت و انسانیت رهبری حیات زیست اجتماعی – اقتصادی را ما بانوان در اختیار بگیریم و حق مادر بودن و خواهر بودن ما بردوش شما همین است که باید به اتحاد ما برای جلوگیری از نفاق و شقاق میان خویش به استقبال بنشینید ، ما هرگر نمی خواهیم که منطق انسانی و اسلامی شما زبان اسلحه باشد بلکه پیام و سلام و مشورد و پند و سخن مادر و خواهر و دختر شما باشد که از شما عقب نشینی و پایان عقده گشایی از زبان اسلحه و جنگ و خونریزی را تمنا داریم .

زنان ارزش بسیار دارند، این خرد زنان است که زندگی شان را می سازند، نباید پیرو اشتباه و فرهنگ های دیگرانباشید، نباید خود را وقف اشتباهات دیگران نمائید ، زنان بدانند که انها حق زندگی کردن دارند،پس باید به گونه ای زندگی کنید که در پایان عمر افسوس لحظات زندگی مان را نخوریم ، زنان  افغان که در بیرون از افغانستان قرار دارند باید امروز  این واقعیت را درک نمایند که نجات خواهران و اطفال شان ، مادران و پدران شان فقط و فقط اتحاد و همبستگی ملی برای نجات وطن و مادروطن از مصایب گوناگون و تحمیلی امروزی ناشی از نفاق جامعه ای مرد سالاری است که زنان همیشه تلاش دارند تا خود را نرسانند و بیدار نشودند و نجات دهنده نباشند ، اگر شما موفق بر کشیدن شمشیر علمیت و اتحاد و تصمیم و توانایی حقوقی ، علمی و افغانی گردید، جهالت و شمشیر خونین را با یک حرکت انسجام از چند جای شکننده و افتاده برزمین می بینید . بس است غفلت و گریه و سیاه پوش بودن ، بس خود را نجات یافته و دیگران همنوع خویش را بلا به پس خواندن .

 باید متحد شویم و برای قیان قلم و روشنگری همه باهم خواهر و مادر و نیروی لایزال گردیم .

         (  مجمعه انسجام و روشنگری ملی بانوان باتدبیر واندیشمندان افغانستان درسراسرجهان)

سنجر غفاری فرانکفورت المان

 

 

 


بالا
 
بازگشت