خوشه چین

 

افکارکهنه

بلی مشروط براینکه ازکهنه حرکتی باشد به پیش نه اینکه ازنوبه عقب.

َشراب نووکهنه را آمیختن اشتباه است،اما اندیشۀ نووکهنه را درآمیختن قابل تحسین است!

برتولت برشت

 

بوت های کهنه را کسی دربازا برای فروش نمی آورند.

بازارلیلامی ازجنس کهن پرمیباشد.

خانه ای ما

خوشبختی خودرا در آگاهی آزادی وآبادی میخواهیم.

زنده باد خردمندان ودانشمندان کشورم

زنده باد کاکه ها جوان مردان وعیاران کشورمان.

زنده با رسالت مندان سازنده گان فرهنگنیان انجنیران پیشه وران وکارگران کشورمان.

درخانه ای ما کسانی که درگذشته مصروف هستند راجع به آینده نمی اندیشند.

راهی نیست.

اگر درسیاست اخلاق را مراعات نماییم.

وجدان را قاضی بسازیم.

دو جوانی که به سن بلوغ رسیده اند.

طبعیت اجبارن برای شان حق داده است.

که به زندگی نوین سرتعظیم فرود بیاورند.

این دوجوان تازه وارد میدان زنده کی ساز.

نه تاجک بودن نه پشتون نه ازبک،نه برلاس ونه پوپل بودن مانع میسازد.

این هردو جوان را دموکراسی ودکتورهوگو حق داده است.

در نظام سیاسی که بنیاد ش توجه به(انسان)اصل است نباشد.

دررأس چنین اداره چوچه شیطان دشمن انسان فرمان میراند.


چپی ها درمسابقه درمقابل راست افراطی باختند.

چپ درآبادی دست آستین برزده بود.

دراختلاف بین البینی استقلالیت عمل ازشان تلف گردید.

مگرراست افراطی جهت تخریب نهادها درعمل مشترک موفق شدند.
امنیت تنها عدم جنگ نیست.

 گویند که صدباربخشیده ایم.
اعتبار یک بارمیکنیم.

بلکه رفأ همگانی پاسخگوی کلیه مسایل زندگی اجتماعی شده بتواند.

رنگ وجلد دین و مذهب وزبان جغرافیارا نادیده گرفته محبوب ایدیال خودرا با درنظرداشت معیارهای(اخلاق آداب ومعاشرت انسانی) انتخاب نموده جشن عروسی خویش رابرپا مینمایند.

اما نقش والدین درانتخاب فرزند شان ویران گرافتیده است.

ویا پیش گامان سیاسی که بارها دراشتباه غلطیده است.

بی وجدان ترین سیاست مدارآنهای اند که مردم مظلوم خودرا درافتراق(زبان بازی) کبیر وصغیرنگه میدارند.


چه زیبا نوشته است گاندی فقید.

کناه، نمیکنم،رفیق خودرا فریب نمی دهم به ارمان خاین نمی باشم.

چراکه انسان مغرو ومتکبررا بی وجدان ترین انسان تعریف مینمایند.
امریکا خرسوار آمد

همراه دزد وطرارآمد

مردارخورهای فراری

نفهمیدیدبه چه کارآمد؟

بازهم ندانستید من میگویم.

به دزدی طلا وکشت کوکنار آمد.

شکمشانس ی مثل مرغان نول پاک کردند.

باردوم طالب دشمن(تاک انگوری.

.این لشکر ملخ خیل(؟؟؟ ) مردار آمد.
دیدم چهار راس خرباهم جنگیدند

چنانی که زخمی شدند و لنگیدند.

بودند،دانکی،اسیول،ایزل خر والاغ.

درک کردند طبعیت شان یکی باهم خندیدند.

بلی فطرت خران همان درتمام جهان آهنگ شان یکی ووووهمه اعضای یک نوع.

فقط جغرافیای زندگی شان برای شان اکسنت ولهجه تعین کرده است
خانه ای ما

مردم خودرا خلع سلاح میسازیم.

خدا جو هستند خلع طالب وملا میسازیم.

بدین حساب مزرعه انسانیت آبیاری میگردد.

خانه ای ما مدرسه سیاست باشرف فارغ ازدشت کربلا میگردد.
خانه ای ما تصمیم گرفته است.

دیگرانسان وطنم برای دفاع ازمنافع دشمنان وطنم کشته نشود

فراوان تقاضاهارامیخوا نم.

بجنبید حرکت کنید وحدت کنید.

خودرا میخواهند درگذشته بیابند.

نمیشود که درخت افتیده برزمین را ازش میوه برداشت.

بلکه یک شاخه تازه اش بحیث قلمه قابلیت ریشه زدن در خاک را کنار آب روان دارد.

اما باغ بان چون (خوشه چین) محافظش میباشد زرد بید مانع ازرشد آن گردد.

 

خانه ای ما

بستر وحدت ها واتفاق ها برمحور انسان است.

روشنایی اتحاد واتفاق انواع افتراق را به نمایش گذاشته است.

به استقبال این روشنایی گلهای آفتاب پرست متحدا نه به عبادت استاده اند.

گل آفتاب پرست مشت نمونه خرواراست.


دوستان محترم!

ازهرقریه شما صدای بلند میشود اززبانی آن زبان ازیک معلم است.

میفهمید که معلم برای شما چه بیان میدارد.؟

خانه ا ی خودرا باید مطابق رهنمود بنیاد علم دانش اساس گذاشت

خانه ای ما

ملکیت تاریخی هموطنان است.

دریا وجنگل کوه ودشت تابه کیهان است.

ما احساس داریم ودرک کرده ایم بدانید.

خردمندان ودانشمندان میدانند همه انسان اند.

رسالت داریم به آزادی اش که باید آزاد شود.

امانت را به سلامت باشنده مکان(افغانستان آریانا وخر اسان)است

آنانکه پاکستان را تکیه گاه پنداشته اند.

بدانند که پاکستان قرارگاه نظامی درسال 1947 موقتی ساخته شده است.

عصرش به پایان رسیده است.

باید مرزما با هند باشد.
استیژ من خانه ای ما است

هرروز این خانه ای مان را جاروب میزنیم.

کلیکین هایش را باز نگه میداریم که هوای بیاید وهوای کثیف بیرون گردد.

موقف مارا وسیله برای اعمال سیاست بدون شرف نگیرید.

هرزمان (خوشه چین)  ویارانش را درمیدان کشانده اند

نه بازیگر،چک چک گر کف زده رقصانده ورقصانده اند

همم نوایی کــــرده  گروه ارکستر را بارباب وارمونیه

دهلـــــچی مست دمبانده دمبانده چنان که دهل را کفانده اند

 

 

 


بالا
 
بازگشت