مهرالدین مشید

 

سفر کرزی به امارات و تشکیل حکومت فراگیر از شایعه تا واقعیت

سفر حامد کرزی به امارات پس از شانزده ماه حصر خانگی بار دیگر موضوع تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان را به نقل محافل رسانه های داخلی و خارجی بدل کرد. هرچند تشکیل حکومت فراگیر پس از تشکیل حکومت طالبان مطرح است و هر از گاهی جهانیان از طالبان خواسته اند تا هرچه زودتر یک حکومت همه شمول را در افغانستان تشکیل بدهند؛ اما شایعۀ تشکیل حکومت فراگیر پس از آن به موضوع داغ رسانه ها بدل شد که حامد کرزی پس از شانزده ماه حصر خانگی اجازه یافت تا نخست به امارات برود و بعد ازسه روز دیدار ها با مقام های کشور های منطقه و جهان جهت تداوی وارد آلمان می شود. دلگرمی به این سفر پس از آن بیشتر افزایش یافت که منابعی به "نزاویسیمایا گازتا" گفتند، امریکا طالبان را متقاعد گردانیده تا در اوایل بهار ۲۰۲۳ ، یک دولت فراگیررا  در کابل تشکیل بدهند.

حال پرسش این است که سفر کرزی به دوحه به چه میزانی در گشودن بن بست در فراراۀ حکومت همه شمول یا فراگیر تاثیرگذار است و یا این که نه هدف از سفر کرزی بحیث سفیر صلح ترغیب کردن کشور های جهان برای شناختن طالبان است تا باشد که با لابی گری برای طالبان افکار کشور های منطقه و جهان را در پیوند به طالبان تغییر بدهد. ممکن طالبان پس از شانزده ماه نظارت از آقای کرزی بالاخره بدین باور رسیده اند که او بحیث رئیس جمهور پیشین و سیمای شناخته شده در جهان توانایی های لازم را برای تغییر دادن ذهنیت جهانیان را دارد و می تواند، با دیدار های خود با مقام های سیاسی کشور های منطقه و جهان طالبان را از انزوای سیاسی بیرون می کند.

نقش کرزی بحیث سفیر صلح آنگاه مهم تلقی شد که کرزی بعد از نشست دو ساعته با ملایعقوب و سراج الدین حقانی در خانه اش اجازۀ سفر به امارات را پیدا کرد. او در حالی اجازۀ سفر به آلمان را بدست آورد که پیش از این برای او اجازه ندادند تا همرای فرزند خود به آلمان بود. او می خواست، همرای فرزند خود که برس آموزشی از  سوی آلمان دریافت کرده بود، عازم آن کشور شود. طالبان در مدت شانزده ماه تمامی فعالیت های کرزی را از طریق شخصی که در خانۀ او جابجا کرده بودند، زیر نظر داشتند. شاید سفر کرزی به امارات در نتیجۀ تلاش های ملابرادرجناح واقعیت گراتر طالبان، نقطۀ عطف در روابط او با طالبان باشد. یا این که طالبان با اجازه دادن به کرزی او را به آزمون بگیرند که چقدر می توانند از نفوذ او به سود سیاسی خود استفاده نمایند. گفتنی است که کرزی با گروپ دوحه ازگذشته ها در تماس بود و این جناح طالباه خواهان تعامل با جهان  است. به گمان اغلب که سفر کرزی به امارات نتیجۀ تلاش های جناح قندهاری ها  است. ممکن طالبان قبول کرده باشند که کرزی در ساختار حکومت فراگیر مورد نظر آنان می تواند، مهرۀ خوب باشد. طالبان هیچ گاهی حکومت همه شمول بالا دست نمی خواهند؛ زیرا آنان هیچگاه حاضر نیستند و نخواهند بود که قدرت را با کرزی یا کسان دیگری از نظام های پیشین تقسیم کنند؛ زیرا طالبان در سیاست های شان رویکرد خشن و انعطاف ناپذیردارند و هیچ گاهی کرزی را بحیث نمایندۀ با صلاحیت خود نمی پذیرند تا او بتواند در مجامع منطقه ای و جهانی به نماینده گی از طالبان سخن بگوید. آقای کرزی هم این موضوع را می داند و او آگاه است که طالبان گفته های او را مبنی بر بسته شدن مکتب های دختران بدستور پاکستان و خواست های او مبنی بر تشکیل لویه جرگه و حکومت فراگیر هیچ گاه فراموش نمی کنند. هرچند سفر کرزی به امارات به نحوی موضع جناح قندهاری ها را در میان طالبان تقویت می کند؛ اما بعید به نظر می رسد که در سفر کرزی به امارات نشانه های شکستن بن بست کنونی را مشاهده کرد. بنابر این سفر کرزی به امارات، تشکیل حکومت فراگیردر افغانستان را در مرزی از شایعه تا واقعیت به پردۀ ابهام کشانده است. شک و تردید ها در این زمینه پس از آن افزایش یافت که سفر سه روزه و دیدار های کرزی با شخصیت های داخلی و مقام های کشور های منطقه و جهان از دید رسانه ها مخفی نگهداشته شد.

سفر کرزی به امارات در حالی انجام شد که فرستاده گان آمریکایی با استفاده از سایت‌های گوناگونی در قطر، ترکیه، ازبکستان، پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تلاش دارند تا به میانه روان طالبان نزدیک شوند. امریکایی ها در تلاش اند تا با استفاده از هر گونه روابطی طالبان را برای ایجاد حکومت فراگیر ترغیب کنند. امریکا برای ترغیب طالبان تلاش می کند تا از تام وست که خانمش یک پشتون است، بیشترین بهرۀ سیاسی بگیرند. بنابر این وست تلاش می کند که بیشتر گوش کند و کمتر صحبت کند و در نشست های گوناگون در استانبول به این رویکرد ادامه داده است تا به راز دپلوماسی و ظرافت های سیاسی و ایدهها و سوژههای فکری سیاستگران افغانستان پی ببرد. وست توانسته نقش مهمی را در رابطه به ارتباط های بین الافغانی با قطر و امارات داشته باشد. دیدارهای او با طالبان پس از نخستین دیدار مقام های امریکایی با ملا عبدالحق وثیق رئیس استخبارات طالبان در دوحه آغاز شد. پس از آن به درخواست آمریکایی ها، نمایندگان قطر با ملا محمد یعقوب وزیر دفاع طالبان گفتگوهای مهمی انجام دادند که افشای مخفی گاۀ الظواهری در کابل نیز به ملایعقوب نسبت داده شد. در همین راستا بود که وست هفتۀ گذشته با ملایعقوب در امارات گفت و گو نمود. این دیدار در راستای به پیش کشاندن ملایعقوب بحیث نمایندۀ گروه قندهاری ها صورت گرفت. واشنگتن تلاش دارد تا از این رابطه برای تشکیل حکومت فراگیر استفاده کند و رایزنی ها در این رابطه ادامه دارد. گفته هایی وجود دارد که نشست ها و مشورت های جدی با گروه های سیاسی کلیدی افغانستان در خارج از کشور و رهبران گروه طالبان قندهار در ماه های دسامبر و جنوری صورت خواهد گرفت.

جهانیان به طالبان هشدار داده اند که هرگاه تغییر نکنند و حکومت فراگیر تشکیل ندهند، به زودی سقوط خواهند کرد. از این رو طالبان تلاش های همه جانبه را به راه افگنده اند تا به خواست جهانیان پاسخ بدهند.گفته هایی وجود دارد که امریکایی ها برای طالبان وعده داده اند که در صورت چنین انعطاف حکومت آنان را مورد حمایت قرار خواهند داد. پیش بینی شده که تا ماۀ فبروری ۲۰۲۳ مصالحه لازم حاصل شده و جناح طالبان قندهاری این موافقتنامه را تضمین می کند. این در حالی است که امریکا نگران نفوذ سراج الدین حقانی است که رابطۀ نزدیکی با آی اس آی و از طریق پاکستان با چین دارد. با این حال، سراج الدین حقانی توانایی استفاده از زور برای جلوگیری از اجرای توافقات پشت پرده آمریکایی ها، قندهاری ها و گروههای سیاسی افغانستان را دارد. بنا براین تام وست و شرکای  او به راۀ حلی نزدیک نخواهند شد تا آنگاه که مشکل حقانی ها حل نشود. امریکا امیدوار است که از طریق دادن رشوت های 40 تا 80 میلیونی به طالبان در این زمینه توفیق یابد. پیش بینی هایی وجود دارد که حکایت از سناریو های دیگر دارد؛ حقانی توان مقابله در برابر نیرو های وزارت دفاع طالبان را در خود نبیند و مجبور به ترک افغانستان و رفتن به پاکستان شود یا این که به حذف فزیکی او اقدام شود. در صورت پیروزی سناریوی یادشده جاگزینی ملاهبت الله امیر سایۀ طالبان هم در نظر گرفته شده است. در غیر این صورت موفقیت ایتلاف امریکا با جناح قندهاری ها و گروههای سیاسی افغانستان بویژه حضور نمایشی و سمبولیک آنانی که طی بیست سال گذشته و حتا پیش از آن جز فساد و سازش و خیانت به مردم افغانستان کار دیگری نکرده اند؛ نامحتمل به نظر می رسد. این ساز و برگ های سیاسی برای مردم افغانستان شگفت ِآور است که چگونه بار بار از یک سوراخ گزیده میشوند. این معادله گندی را می ماند که  در صورت تحقق آن بار دیگر شماری دزدان و مفسدان و خاینان در تبانی با آمریکا در رکاب طالبان سرنوشت مردم افغانستان را به بازی می گیرند.از سویی هم تشکیل چنین حکومتی هرگز دشواری تقویت نفوذ کشورهای منطقه در افغانستان را حل نخواهد کرد.

این در حالی است که طالبان از شانزده ماه بدین سو روی تشکیل حکومت فراگیر با کشور های منطقه و جهان چانه زنی کرده اند و مدعی اند که حکومت آنان فراگیر است و نیازی به تشکیل حکومت فراگیر نیست. هرگاه طالبان حاضر شده باشند تا در نتیجۀ فشار های امریکا و پاکستان تن به تغییراتی در حکومت کنونی شان بزنند و مهرههای مطلوب خود را در آن نصب و طغرۀ حکومت فراگیر را بر پیشانی آن بزنند. در این میان بازگشت معتصم آغا شخص نزدیک به ملاعمر از امارات  همرای ملایعقوب به کابل از جمله رخداد های جدید است که همزمان به انکشاف های تازهء سیاسی واقع شده است. معتصم آغاجان، از رهبران ناراضی طالبان همراه ملا یعقوب، وزیر دفاع این گروه از امارات متحده عربی به کابل برگشته است. او در ۲۰۱۱ به دنبال اختلاف با رهبری طالبان، در پاکستان مورد سوءقصد قرار گرفت. این عضو گروه طالبان در سال‌های حاکمیت نظام جمهوریت در افغانستان، رئیس کمیته سیاسی طالبان بود و تلاش‌هایی برای فراهم ساختن زمینه گفتگوی طالبان با حکومت پیشین انجام داده بود. گفته می‌شود که او از سوی رهبری سابق طالبان متهم به سرقت از این گروه شده بود و به همین دلیل پاکستان را ترک کرد. حضور معتصم من در کابل در معیت ملابعقوب حکایت از بازی های جدید استخباراتی در افغانستان دارد که پس از دیدار ملایعقوب با تام وست در امارات به کابل آمده است. بعید نیست که او در تشکیل حکومت فراگیر مورد نظر امریکا جایی داشته باشد. هنوز معلوم نیست که بازگشت معتصم به کابل با سفر کرزی به امارات ارتباطی دارد یا نه

از آنچه گفته آمد، فهمیده می شود که ممکن دلیل رو آوردن طالبان به حکومت فراگیر؛ ابزاری بودن آن است که چنین حکومت ها در افغانستان هر از گاهی ابزار مداخلۀ کشور های منطقه و جهان در امور افغانستان بوده که تجربۀ نشست های بن نخست و دوحه نشان های آشکار آن است. با تاسف که نشست های بیرونی ثابت کرده که کشور های منطقه و جهان هرگز تمایل صادقانه و واقعی برای حل همه جانبه و بنیادی افغانستان را نداشته و ندارند. این مهم زمانی برآورده می شود که مجموعه های واقعی و تمامی نهاد ها و طیف های گوناگون مردم افغانستان در قدرت شریک و ساختار ها بصورت کل جراحی کامل شوند. در غیر این صورت بعید به نظر می رسد که این گونه سفر ها و گفت و گو های یک طیف و یک مجموعه بن بست را بشکند. تجربۀ گذشته نشان داده که کرزی و غنی اتمر و محب و قماش های دیگری از این طیف که به گفتۀ معروف  همه گل یک باغ اند و افغانستان را نه برای تمام مردم افغانستان؛ بلکه برای خود می خواهند. هرگز ممکن نیست که معضل بنیادی افغانستان را برای رسیدن به حکومت مردم سالار و غیر متمرکز حل نماید. بنابراین، این سفر ها منافع طیف معینی را تامین می کند که بسیاری طیف ها و گروهها و اقوام از آن بیرون خواهند ماند و به حل اساسی معضل افغانستان کمکی بنیادی نخواهد کرد. بویژه اکنون که بحران بی اعتمادی ملی و اختلاف های قومی و مذهبی و افکار جدایی طلبی در افغانستان به اوجش رسیده و نطفه های وحدت ملی در نطفه خنثا شده است. یاهو

در این حکومت سیاستگران فراری افغانستان حضور پررنگ و اما سمبولیک و نمایشی خواهند داشت که طی بیست سال گذشته و حتا پیش از آن جز فساد و سازش و خیانت به مردم افغانستان کار دیگری نکرده اند؛ برای مردم افغانستان شگفت ِآور است و در صورت تحقق آن گندی را می ماند که بار دیگر شماری دزدان و مفسدان و خاینان در تبانی با آمریکا سرنوشت مردم افغانستان را به بازی می گیرند. یاهو

   

 

 

 


بالا
 
بازگشت