طاهره خدانظر

  

مهسا (ژینا) امینی را به کدامین گناه کشتند؟

مهسا امینی ، دختری ۲۲ ساله از کردستان با مانتویی گشاد و بلند مادرش و روسری سه متری بر سرش ، همراه خانواده‌ برای دید و بازدید از فامیل خود به تهران می‌رود. زمانی که به تهران می‌رسد همراه برادر خود روی سنگ‌فرش‌های پیاده‌رو تهران قدم می‌زند نا‌گاه موتر گشت ارشاد می‌رسد و کنار آنها توقف می‌کند و چند مامور زن و مرد از موتر پیاده شده و از مهسای غریب در شهر پرسان می‌کنند چرا مقداری از موی جلو سرت از زیر چادر سه متری نمایان است؟! حال آنکه مانتوی دراز مادرش بالای پا و کفش او را پوشانیده و روسری سه متری هم بر سر و شانه‌ی او آویزان بود! اما گویا ماموران وظیفه داشتند که روزانه چند زن و دختر را به زور به مرکز ارشاد خود ببرند وگرنه ماموران می‌دانستند که این دختر غریب در شهر در تمام عمر خود پای رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران نشسته بود و هیچ نافرمانی ولو مدنی هم نداشت زیرا سابقه‌ی بازداشتی در شهر خود را ندارد و با تمام امید و آرزوهایش و با پشتکارش توانسته بود وارد دانشگاه شود اما کوردلان مذهبی با اعمال خشونت بخاطر زن بودنش او را محکوم به مرگ کردند او را به بهانه‌ی بی‌حجابی قسمت جلوی موی سرش ، از برادرش جدا کردند و او را به زور سوار موتر گشت ارشاد می‌کنند و به برادرش می‌گویند خواهرش را در مرکز ارشاد ، اندرز می‌دهند ! اما ارشاد و اندرز آنها ضربات متعدد باتوم بر سر مهسای غریب و مظلوم در پایتخت پر از جور و خفقان تهران در مجاورت شهر قم ( شهر مراجع تقلیدی خفقانی) بود. مهسا زیر بارانی از باتوم مدعیان جانشینی خداوند قرار گرفت و دچار مرگ مغزی شد و جان داد! که بدبختانه ما هم در افغانستان شاهد تکرار چنین ظلمی بر دختران جوان هستیم...

نفیسه‌ی بلخی ۲۳ ساله که در شفا خانه‌ی خصوصی در مزار شریف کار می‌کرد در عصر جمعه در ایست بازرسی طالبان ، به بهانه‌ی نداشتن محرم در کنار خود از موتر پایین می‌آورند سپس نظامیان طالب ، نفیسه را لت و کوب می‌کنند و یک پایش را می‌شکنند و بعد او را تیرباران کردند که با دوازده مرمی بر جسم نیمه جان او به زندگیش خاتمه دادند و ادعا کردند فرمان خداوند را جاری ساختند!

آیا تفاوتی در عملکرد طالبان افغانستان  و جمهوری اسلامی ایران در رابطه با زنان دیده می‌شود؟ به قطعیت نه ! زیرا هر دو در ذات خویش و عملکرد و باورهایشان  یکی هستند تنها نام‌ها و مکان حاکمیت آنها متفاوت است !

در هر دو حاکمیت ولایی و مستبد دینی برای توجیه هدف خود ، زن را وسیله قرار داده‌اند و متاسفانه این روند مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه از بدو تاسیس این حاکمیت‌هاست که شوربختانه تفکرات جامعه‌ی مردسالار در امتداد و حمایت از توجیهات طبقه‌ی حاکم است . اساس و بنیان تمام این جنایات ضد انسانی که بر زنان می‌رود بر ادله و تفکر مذهبی و سنتی دینی است . از رسم و رواج ناپسند تا حمایت حاکمیت دینی در مقابل آن و عدم برخورد قاطعانه با عاملین خشونت با نفوذ زورمندان معمم و مسلمان در روند رسیدگی ، همه و همه منشأش از باورهای مختلف اسلامی رایج در جامعه‌ی شرقی است که قبول کردن این باورها ناشی از کمبود آگاهی و پایین بودن حداقل دانستنیها از حقوق انسان است.

زمانی داعش با داعیه‌ی دینی قد علم کرد با طرح جهاد نکاح برای نظامیان خود و حراج زنان و دختران ایزدی بازار تجارت برده فروشی را در منطقه گرم کرده بود و آنچنان ظلمی در حق زنان در قرن حاضر روا داشتند که ما سابقه‌ی آنرا در قرون گذشته به ندرت در جوامع وحشی دیده بودیم!

 زمانی هم که مجاهدین در افغانستان پیروز شدند آنها هم اقدام به قلع و قمع زنان کردند ، خیلی از زنان را در ملاء عام لخت و عریان کردند و سینه‌های آنان را بریدند و خیلی دیگر را به کشورهای عربی فروختند چنانچه بلقیس روشن نماینده‌ ولایت فراه در مجلس افغانستان در ۲۰ قوس ۱۳۹۸ خطاب به جهادی ها می گوید ” مگر شما بنام دین با هر کس معامله  نمی‌کنید؟ و دیگر برادران بی‌شرمتان (مقصد طالبان است) هم در قطر با آمریکایی‌ها سر افغانستان معامله می‌کنند که زمانی هم این معامله را کفر می دانستید … مگر شما نبودید که بزرگترین جنایات را علیه زنان افغانستان انجام دادید و شما سینه های زنان افغانستان را بریدید و آنان را لخت و برهنه کردید در محضر عام ، و بقیه را به عربستان فروختید و یا به عنوان تحفه دادید و… ۱ و بدبختانه از زمان بدو حکومت طالبان تا حال روزی نیست که جنازه‌ی دختران جوان افغان در روی سرک‌ها یا آشغالها و یا در دره‌ها با دست و پای بسته در کابل و دیگر ولایت‌ها پیدا نشوند!...

در ایران اسلامی هم ، در میانه‌ی حمله‌ی عراق بر شهرهای ایران ، جمع کثیری از مردم به جبهه‌ها رفتند تا از تجاوز ارتش عراق جلوگیری کنند و زنانی در سوسنگرد بخاطر اینکه به اسارت عراقی‌ها در نیایند و برای حفظ کرامت و شرافت ، خودشان را کشتند … اما امروز در تهران و مشهد بازار تجارت جنسی توسط حاکمان اسلامی برای عراقی‌ها به نام زائر و با فتوای دینی باز است...

حکومت ایران ادعای نجات مستضعفین و رهبری جهان اسلام را دارد و تمام مفاهیم دینی را برای فریب عموم در مسند خویش بکار گرفته است ، ثمره‌ی ۴۰ سال حکومتش در داخل رواج دروغ، ناعدالتی، اختلاس و دزدی های کلان و در بیرون جنگ افروزی و نابسامانی در منطقه مشهود است. تهران ماوی امن رهبران تندرو اسلامی منطقه‌ی خاورمیانه از جمله القاعده تا طالبان است.

تهران امسال با سرمایه‌گذاری زیادی روی محرم و اربعین در تلاش برای قدرت نمایی در منطقه بود اما مظلومیت مرگ ژینا امینی ، دختر کُرد سقزی باعث فرو ریختن تمام آن ساختارهای قدرتی جمهوری اسلامی در منطقه شد و ابهت و پذیرشش را از بین برد.

 آری تنها زنان است که بدون هیچ مدافعی و بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی آنان ، درجه دوم در اجتماع معرفی می‌شوند . علما و آگاهان دین با استناد به مذهب ، زنان را ناقص العقل معرفی کرده اند و عملاً بازار تجارت سکس و بردگی جنسی آنها را فراهم ساخته اند این مسئله خود امکان فرار مذهب  از دیگر مشکلات جامعه را فراهم می کند و ناتوانی مذهب در ارائه‌ی راه‌ حل می‌پوشاند ، رهبران دینی در پندارهای خود تا جایی پیش می روند که بلا و مصیبت و فقر جامعه را به رفتار زن ربط می‌دهند. انگار نپوشیدن سر زن عامل مصیبت جامعه است و در جای دیگر بی غیرتی و بی ارزشی مرد را هم به همان حجاب و پوشش بر می گردانند.

رسالت زنان فراتر از دادخواهی برای حق خویش اند آنان در تلاش برای اجرای عدالت برای مردم و جامعه‌اند لذا همبستگی زنان و حمایت مردان آزادی خواه و وجدان‌های بیدار از آنان نه تنها خط پایان تبعیض‌ها را رقم می‌زند بلکه مانع قربانی شدن دیگر ژیناها در آینده می‌شود...

من بعنوان زنی از جامعه‌ی افغانستان و به نمایندگی و همصدایی با زنان افغانستان ،  مرگ مظلومانه‌ی مهسا (ژینا) امینی را محکوم می‌کنیم و خود را همدرد و شریک غم خانواده‌ی ژینا و جامعه‌ی زنان و مردان ایران می‌دانیم.

 

 

 

منابع و مآخذ  :  
۱.ویدیوی سخنان بلقیس روشن در رابطه با جنایات مجاهدین افغانستان نسبت به زنان در مقابل
خود مجاهدین

 

طاهره خدانظر

t.khodanazar@yahoo.com

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت