رویکرد هوشمندانه ابوظبی درقبال طالبان افغانستان از گذشته تاکنون؛ چرخشی از تعامل و تقابل

کلکین : روابط مابینِ دو کشورِ امارات متحدۀ عربی و افغانستان به دهه ۱۹۸۰ بازمی گردد؛ یعنی در زمانی که شوروی به افغانستان حمله کرده و متعاقبا امارات متحده عربی نیز به حمایت مالی از گروه های مجاهدین مبادرت کرد. پس از شکست شوروی بود که افغانستان در سال ۱۹۹۳ سفارت خود در ابوظبی را تأسیس نموده و این برهه زمانی نقطه ای برای آغاز روابط دیپلماتیک مابین دو کشور گردید. اما پس از آن امارات متحده عربی یکی از سه کشوری شد که در دور نخست از به قدرت رسیدن طالبان (۱۹۹۶-۲۰۰۱)، حکومت این گروه افراطی را به رسمیت شناخت.

در آن دوره، دولت ابوظبی به دلایلی چون رشد رادیکالیسم و افزایش فعالیت های گروه تروریستی القاعده، تصمیم به تغییر سیاست های خود در قبال افغانستان گرفت. بدین ترتیب، امارات متحده عربی برای اتخاذ اقداماتی همسو و مطابق با جامعه بین ‌المللی، از «عملیات آزادی بلند مدت» ایالات متحده آمریکا که در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ آغاز شد، حمایت نمود. بنابراین، دولت ابوظبی به نخستین کشور خلیج فارس تبدیل شد که از وضعیت اضطراری اتخاذ شده از سوی آمریکا در افغانستان حمایت  و پشتیبانی کرد.

به طور کلی شاید بتوان گفت که سیاست امارات متحده عربی در مورد افغانستان با توجه به رویکرد جامعه بین المللی شکل گرفته است. بنابراین، دولت ابوظبی همواره درصدد ایفای نقشی برجسته در قالب کشوری کمک کننده به افغانستان بوده و به مدت ۲۰ سال با نیز دولت این کشور مناسبات دوستانه ای برقرار کرده است. این دو عنصر به نحوی سرلوحۀ سیاست امارات قرار داشت. اولین مورد منعکس کنندۀ درک عمومی دولت ابوظبی در سیاست خارجی بوده است. زیرا امارات متحده عربی بر ایجاد روابط اقتصادی مبتنی بر عدم وقفه در سیاست داخلی و منافع متقابل تمرکز داشته و ثانیاً، این کشور عرب منطقه، دیپلماسی عمومی را بدون توجه به حکومت روی کار در افغانستان و تمرکز بر تحکیم مناسبات دنبال کرده است.

چناچه در همین راستا می توان اشاره کرد که در سال ۲۰۱۳، دو کشور «توافقنامه همکاری راهبردی و امنیتی[۱]» را امضا کردند. بنابراین امارات متحده عربی نشان داده که آماده است تا در مقابله با جرایم سازمان یافته، مواد مخدر، تروریسم، قاچاق انسان و مهاجرت غیرقانونی با افغانستان سازش و همراهی داشته باشد. اما به هرروی باید در نظر داشت که امارات متحده عربی دو وجه از سیاست های خود را نشان داده است؛ بدین ترتیب هم روابط خوبی با دولت طالبان در دهه ۱۹۹۰ و متعاقبا نیز مناسبات نزدیکی با دولت های آتی افغانستان برقرار کرده است.

به باور برخی ناظران، این رویکرد را می توان به عنوان تلاش امارات متحده عربی برای برقراری مناسباتی مثبت با مردم و دولت افغانستان بدون توجه به شخص یا گروه حاکم بر افغانستان تحلیل کرد. به عبارت دیگر، دولت ابوظبی به اینکه چه قدرتی در کابل مسلط است اهمیتی نداده و شاید این وجه را موضوعی مرتبط با مسئله داخلی یک کشور ارزیابی می ‌کند. بدین ترتیب می توان چنین تببین کرد که سیر مواضع و رویکردهایی که سیاست های امارات متحده عربی در افغانستان را تا پیش از این شکل داده، در دوره دوم حکومت طالبان نیز مشاهده می شود.

از این رو، در حالی که پس از سقوط افغانستان به دست طالبان در اوت ۲۰۲۱ و سرنگونی دولت وقت در این کشور، دولت ابوظبی به اشرف غنی حق پناهندگی داد، از سوی دیگر اکنون نیز درعمل با طالبان همکاری دارد. چنانچه امارات متحده عربی اعلام کرد سفارت کابل که در دوره ناامنی در افغانستان بسته شده بود، مجددا در سال ۲۰۲۱ بازگشایی شده است و طالبان نیز بازگشایی سفارت امارات متحده در کابل را گامی به سوی به‌ رسمیت شناختن و مشروعیت یابی دولت سرپرست طالبان در افغانستان تفسیر کردند. (BAŞARAN, 2022)

اما با این حال، با نگاهی به تغییر در درک و نگرشِ ابوظبی نسبت به طالبان از دهه ۱۹۹۰، می توان گفت که این کشور عرب منطقه طالبان را بازیگری مستقل ندانسته و به همین دلیل است که این گروه را به رسمیت نمی شناسد؛ مگر اینکه جامعه بین المللی انگیزه ای برای به رسمیت شناختن آن داشته باشد. اما در هر حال باید گفت خروج هیجانی و سریع ایالات متحده از افغانستان که امکان قدرت یابی مجدد در افغانستان را برای این گروه فراهم آورد، ابوظبی را نیز وادار ساخت تا با در نظر گرفتنِ نقش آفرینی های جاه طلبانۀ سایر کشورهای عرب منطقه به ویژه قطر، موضعی غالب از تعاملی تطبیقی اتخاذ کرده و بار دیگر به سنجش روابط خود با طالبان بپردازد.

چرخش مواضع امارات متحده عربی از به رسمیت شناختن طالبان تا قطع روابط فی مابین

شاید بتوان گفت عمر مناسبات و تعاملات دوجانبه مابین افغانستان و امارات متحده عربی در برابر برخی کشورهای دیگر منطقه و فرامنطقه، به نسبت کوتاه تر است؛ لیکن با حواشی و فراز و فرودهای خاص خود همراه بوده است. افغانستان همواره روابطی تاریخی، سیاسی و فرهنگی با کشور امارات متحده عربی داشته است. برای نخستین بار روابط دیپلماتیک مابین دو کشور در سال ۱۹۷۳ برقرار شد؛ اما در دوران جهاد افغانستان علیه تجاوز شوروی، کمک های مالی و بشردوستانۀ امارات متحده به مجاهدین و مهاجران افغان بیش از هر زمان دیگری افزایش یافت.

همچنین در این مدت هزاران افغان اجازه ورود به امارات متحده عربی و اخذ اقامت در آنجا را گرفتند. پس از موفقیت جهاد افغانستان در آوریل سال ۱۹۹۲، سفارت افغانستان برای نخستین بار در سال ۱۹۹۳ و در ابوظبی تأسیس شد. بدین ترتیب می توان گفت پس از فروپاشی دولت دکتر نجیب الله، امارات متحده عربی سفارت خود را در کابل افتتاح کرد، هرچند با تحولاتی و پس از آغاز جنگ داخلی در افغانستان، سفارت این کشور بسته شد.

پس از قدرت یابی طالبان در دور نخست، دولت امارات متحده به همراه دو کشورِ دیگر، رژیم طالبان را به عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت شناخت. می توان گفت در گذشته، برخی کشورهای عربی با طالبان روابط دوستانه ای داشته و از دولت کابل حمایت کرده اند. همانطورکه در سال ۱۹۹۶ امارات متحده عربی به همراه سایر کشورهای خلیج فارس و به ویژه عربستان سعودی، دولت طالبان را به رسمیت شناخت، و روابط بین آنها تا ۱۱ سپتامبر روابطی نزدیک بود. همزمان، رژیم طالبان نیز سفارت افغانستان در ابوظبی را تصرف، و تصدی رسمی خود را آغاز کرد. بنابراین کشورهای حاشیه خلیج فارس به طالبان اجازه جمع آوری کمک های مالی را داده و چشم خود را بر جریان تسلیحات و مهمات از طریق بنادر خود برای شبکه تدارکاتی از طریق پاکستان بستند. پس تجارت مواد مخدر و پولشویی رونق گرفت و برخی از طالبان نیز ملک و املاکی در امارات متحده عربی خریدند.

شاید بتوان گفت اعراب و طالبان در برخی عقاید اسلامی بنیادگرایانه اشتراکاتی با یکدیگر داشته اند؛ مانند نفوذ وهابیت، همچنین اینکه گاها با شیعه رابطه خوبی نداشتند. اما به دلیل حمایت طالبان از گروه القاعده و بیم از اشاعۀ تروریسم، روابط بین امارات و رژیم طالبان به تدریج رو به سردی و افول نهاد و در نهایت، دولت امارات متحده عربی روابط دیپلماتیک خود را با رژیم طالبان در تابستان ۲۰۰۱ قطع کرد. بدین ترتیب پس از ۱۱ سپتامبر، امارات مسیر خود را تغییر داده، افراط گرایان را سرکوب کرده و اطمینان داد که طالبان در خاک آنها از هموطنان خود حمایت نمی کنند.

 مهمتر از همه، این کشور تنها کشور عرب منطقه بود که پس از حملات به برج های دوقلو، نیروهای خود را برای خدمت در کنار نیروهای ایالات متحده و ناتو به افغانستان اعزام کرد و پس از آن نیز به تأمین مالی پروژه های کمک رسانی ادامه داد. بدین ترتیب به نظر می رسید ظاهرا سیاست خارجی امارات درجهت تغییر و بازنگری و به نحوی قرار گرفتن در مسیری از همسویی و همراهیِ واقع گرایانه با جامعه جهانی افتاده بود. (RASHID, 2017)

درنتیجه پس از سرنگونی رژیم طالبان، روابط دوجانبه بین افغانستان و امارات متحده عربی تجدید شد و هر دو کشور نمایندگان خود را تعیین کردند. حامد کرزی، رئیس دولت انتقالی وقت افغانستان، همراه با یک هیئت عالی رتبه در سال ۲۰۰۲ و با هدف جلب پشتیبانی به امارات متحده عربی سفر کردند. در این سفر، دولت امارات تعهد خود به مبلغ ۳۵ میلیون دلار که نخست در کنفرانس اهداکنندگان توکیو در اوایل سال ۲۰۰۲ متعهد شده بود را تجدید کرد. دکتر عبدالله وزیر خارجه وقت افغانستان نیز در سال ۲۰۰۳ از امارات متحده عربی دیدن و با شیخ حمدان بن زاید آل نهیان وزیر امور خارجه وقت امارات متحده عربی ملاقات کرد.

بدین ترتیب، سفارت امارات متحده عربی در کابل در سال ۲۰۰۴ بازگشایی شد و دولت افغانستان با درک اهمیت روابط با امارات متحده عربی، اولین سفیر خود را در اکتبر ۲۰۰۴ معرفی کرد. عبدالفرید زکریا نیز در ۷ فوریه ۲۰۰۵  اعتبارنامۀ خود را به عنوان سفیر تام الاختیار به شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان، رئیس دولت امارات متحده عربی و حاکم وقت ابوظبی تقدیم کرد. همچنین درراستای مناسبات دوستانۀ دوجانبه، رئیس جمهور وقت افغانستان، حامد کرزی، در نوامبر ۲۰۰۴ در مراسم تشییع جنازه شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، بنیانگذار امارات متحده عربی، به عنوان یکی از تنها دو رهبر کشورهای غیرعربی شرکت کرد. (csrskabul, 2017)

طبق مطالب اشاره شده در وب سایت سرکنسولگری افغانستان، متعاقبا امارات متحده عربی در سال ۲۰۰۴ مبلغ ۷۴ میلیون دلار برای پروژه های مختلف برای افغانستان اختصاص داد و در کنفرانس های کمک کنندگان در برلین و لندن شرکت نموده و متعهد شد تا از ثبات و بازسازی افغانستان حمایت کند. رئیس جمهور وقت افغانستان، کرزی مجدداً از ۲۲ تا ۲۳ می ۲۰۰۶ در پاسخ به دعوت شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان (پسر بزرگ زاید بن سلطان آل نهیان)، از امارات متحده عربی دیدن کرد. وزرای خارجه افغانستان دکتر عبدالله و دکتر سپنتا نیز به ترتیب در ماه مارس و ژوئن ۲۰۰۶ به امارات متحده عربی سفر و روابط برادرانه موجود بین دو کشور را تقویت کردند.

بدین ترتیب از سال ۲۰۰۱، حامد کرزی رئیس جمهور وقت افغانستان و وزرای خارجه سابق افغانستان بارها از امارات متحده عربی دیدار و دولت افغانستان نیز در سال ۲۰۱۳ موافقتنامه امنیتی با این کشور امضا کرده است. چنانچه وزرای امور خارجه افغانستان و امارات متحده عربی در مورد همکاری های امنیتی، اقتصادی و سیاسی موافقتنامه چندجانبه امضا کرده اند.

 لازم به ذکر است امارات در زمره کشورهایی بوده که به دلایل بشردوستانه در افغانستان حضور نظامی داشته است. اما این کشور به طور گسترده نیز در روند بازسازی افغانستان مشارکت داشته است. به طور مثال، از سال ۲۰۰۱، امارات متحده عربی به افغانستان در بخش های سلامت، ایجاد زیرساخت ها (جاده ها، مدارس، مساجد، دانشگاه ها “دانشگاه شیخ زاهد در ولایت خوست” و بیمارستان ها) کمک کرده است.

علاوه بر این، امارات متحده عربی در ریشه کنی فلج اطفال و واکسیناسیون کودکان افغان نیز همکاری داشته است. چنانچه می توان گفت امارات متحده عربی ۱۲۰ میلیون دلار به برنامه جهانی ریشه کنی فلج اطفال اختصاص داد که بیشتر بر افغانستان و پاکستان متمرکز بود. همچنین این کشور در زمینۀ تغذیه کودکان در افغانستان نیز فعالیت داشته است.

روابط افغانستان و امارات متحده عربی در دوره حکومت وحدت ملی

می توان گفت پس از تشکیل حکومت وحدت ملی در افغانستان، روابط افغانستان و امارات تقویت گردیده، قراردادهایی مابین دو کشور امضا شده و مقامات افغان بارها از ابوظبی دیدن کردند. افغانستان با صدور بیانیه ای حمایت خود از عربستان و امارات را در جنگ یمن اعلام کرد و بعداً به ائتلاف ضد تروریسم زیر نظر عربستان سعودی پیوست. همچنین افغانستان و امارات متحده عربی یک توافقنامه همکاری استراتژیک بلند مدت امضا کردند که بر همکاری امنیتی و جنگ علیه تروریسم تأکید می ‌کرد.

چنانچه به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، دکتر زلمی رسول و شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزرای خارجه وقت افغانستان و امارات متحده عربی موافقت نمودند که میان دو کشور یک موافقتنامه همکاری های بلندمدت استراتژیک در مورد همکاری های امنیتی و انتقال محکومین به امضاء برسد و ذیل این اعلامیه آمده بود که این موافقتنامه شامل مبارزه با تروریزم، تامین منابع مالی، قتل و جرایم علیه زندگی و سلامتی فیزیکی مردم، اختطاف و گروگان گیری، فساد اداری و جرایم سازمان یافته، مبارزه با مواد مخدر، تولید، انتقال و در اختیار داشتن سلاح، مهمات، مواد منفجره و مواد خطرناک غیر قانونی، مهاجرت های غیر قانونی، قاچاق انسان و مواد مخدر، جرایم اقتصادی و تطهیر پول، جرایم علیه منابع طبیعی و محیط زیست، جعل هویت، سرقت و قاچاق آثار فرهنگی، جرایم علیه مالکیت معنوی و جنایات دیگر می باشد.

اما حادثۀ ناگوار در این میان کشته شدن پنج دیپلمات اماراتی در انفجار بمب تروریستی در قندهار و در ژانویه سال ۲۰۱۷ بود. چراکه پنج دیپلمات امارات متحده عربی و سفیر مجروح امارات (محمد عبدالله الکعبی) در انفجار قندهار جان باختند. این حادثه در حالی اتفاق افتاد که بر اساس اعلام مقامات اماراتی، سفیر این کشور به همراه سایر دیپلمات‌های این کشور برای حضور در مراسم ضیافت فرماندار قندهار و افتتاح چند طرح عمرانی به این شهر رفته بود. بدین ترتیب باید گفت حتی برای کشور جنگ زده و غیرقابل پیش بینی چون افغانستان که هر نوع جنگ و درگیری را تجربه کرده است نیز یک اولین بار برای حوادثی از این دست وجود دارد. چراکه در طول ۴ دهه تنش و درگیری در افغانستان، هرگز به دیپلمات های عرب حمله نشده بود، چه رسد که جان آنها گرفته شود.

در این برهۀ زمانی چنین به نظر می رسید که گرچه تا پیش از این پیشبرد تلاش هایی برای بهبود روابط فی مابین صورت گرفته بود، اما حمله خونین قندهار و کشته شدن مقامات اماراتی بار دیگر روابط دو کشور را به چالش کشیده باشد؛ اما دولت افغانستان و امارات متحده عربی اعلام کرده اند که حادثه قندهار تاثیری بر روابط دوجانبه بین دو کشور نخواهد داشت؛ هرچند در کوتاه مدت این حادثه باعث افزایش شبهاتی در این رابطه گردید.

به هر حال در این میان علاوه بر روابط دو دولت، مردم و تجار دو کشور نیز روابط گسترده ای داشته و می توان گفت جامعه افغانستانیِ مقیم امارات نیز به صورت دوجانبه به اقتصاد این کشور کمک کرده است. چنانچه می توان گفت تا سال ۲۰۰۴، دارایی تاجران افغان در دبی بیش از ۴ میلیارد دلار بود. اما پس از وخامت اوضاع امنیتی در کشور و با افزایش سود در تجارت اموال غیر منقول، اکثر تاجران افغان از این کشور ملک و املاکی خریداری کردند. به عنوان مثال، تنها در ماه های اول سال ۲۰۱۲، افغان ها تقریباً ۶۰ میلیون دلار سرمایه گذاری کردند. (csrskabul, 2017)

کمک های انسان دوستانه امارات متحده عربی به افغانستان؛ نقطه قوت مناسبات دوسویه

امارات متحده عربی به نحو مثبتی به تلاش های بین المللی خود جهت ایجاد ثبات در افغانستان و همچنین حمایت از اقداماتی به منطور جهت دهی به افغانستانی صلح آمیز کمک کرده است. چنانچه در همان ابتدای امر، امارات متحده عربی در جهت ارائۀ کمک های بشردوستانه و انکشافی به ارزش ۵۵۰ میلیون دلار و منظور بازسازی و ثبات افغانستان از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ متعهد شده و تنها کشور عرب منطقه در ارائۀ بیشترین کمک های بشردوستانه به این کشور بود.

در همین راستا می توان اشاره کرد که اخیرا در نوامبر ۲۰۲۲ حمد الحبسی، مشاور سفارت امارات متحده عربی در مسکو، طی نشست “فرمت مسکو درباره افغانستان بیان کرد «در سال ‌های اخیر، کمک ‌هایی به مبلغ ۶٫۱ میلیارد درهم [امارات متحده عربی]، یعنی ۱٫۷ میلیارد دلار آمریکا، به افغانستان ارائه شده است. هدف اصلی تامین حوزه هایی مانند بهداشت، تامین آب، [بهبود] وضعیت بهداشتی، مسکن و آموزش، توجه ویژه بر زنان و کودکان بوده است.» وی همچنین افزود که بیش از ۲۸۵ تن مواد غذایی و تجهیزات پزشکی نیز از امارات متحده عربی از طریق یک پل هوایی بشردوستانه به افغانستان رسیده است.

اما به طور کلی می توان گفت کمک های بشردوستانه امارات متحده به افغانستان در سال ۲۰۰۳ آغاز شد. همچنین این کشور در چندین پروژه در افغانستان نیز مشارکت داشته است. امارات متحده در کنفرانس های مختلف کمک کننده در برلین و لندن نیز شرکت کرده است که ذیل آنها این کشور عرب منطقه به حمایت از ثبات و بهسازی افغانستان متعهد شده است. از دیگر سو، هلال احمر امارات متحده عربی نیز با ایجاد کمپ هایی برای پناهجویان افغان و تامین کالاهای اساسی با همکاری کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به آنها کمک کرده است.

همچنین در تامین کمک و ایجاد زیرساخت ها می توان گفت؛ امارات متحده عربی فعالانه به بازسازی افغانستان کمک کرده است. چنانچه در سال ۲۰۱۱ وزیر خارجه امارات اعلام کرد ۲۵۰ میلیون دلار آمریکایی برای بازسازی افغانستان کمک خواهد کرد. قرار بر آن بود که این کمک ها توسط صندوق توسعه ابوظبی مدیریت شود. این کمک مالی، به گفته دولت امارات متحده عربی، قدردانی از پیشرفت دولت افغانستان با وجود شرایط سخت بود.

شهروندان امارات متحده عربی نیز در جهت ارائه کمک های خصوصی برای بازسازی افغانستان تلاش کرده اند. امارات متحده عربی پروژه هایی مانند دانشگاه زاید که به حدود ۶۰۰۰ دانشجوی افغانستان آموزش می دهد را نیز تمویل کرده و در زمینه ترویج سرمایه گذاری در افغانستان نیز اقدام کرده است. همچنین امارات و افغانستان در سال ۲۰۱۰ معاهده استرداد مجرمین را با دو موافقتنامه دیگر امضا کردند: مساعدت حقوقی متقابل در امور جنایی و مساعدت و همکاری در امور مدنی. این معاهدات توسط وزیر عدلیه امارات و وزیر امور خارجه افغانستان امضا شد. انگیزه امضای این معاهده دوجانبه، تمایل امارات متحده عربی در تقویت همکاری های دوجانبه، منطقه ای و بین المللی خود در زمینه های حقوقی و قضایی بود. (ivypanda, 2020)

مشارکت امارات متحده عربی در ماموریت های نطامی افغانستان به رهبری ایالات متحده (از ۲۰۰۳)

پس از اینکه مشخص شد دو نفر از هواپیماربایان ۱۱ سپتامبر از اتباع امارات متحده عربی بودند، اماراتی ها همکاری خود را با ایالات متحده و جهت مبارزه با تروریسم اسلام گرا افزایش داده و در سال ۲۰۰۳ نیروهای خود را به جنوب افغانستان اعزام کرد. می توان گفت امارات متحده عربی از سال ۲۰۰۳ با اعزام یک گروه ۲۵۰ نفری از نیروهای خود به مأموریت آیساف تحت رهبری ایالات متحده برای ایجاد ثبات در افغانستان کمک کرد.

همچنین امارات متحده عربی از سال ۲۰۱۸ به استخدام و آموزش نیروهای نخبه افغان برای مبارزه با شورشیان پرداخته و در همان سال به عنوان یک کشور شریک به ماموریت “حمایت قاطع” ناتو پیوست. لازم به ذکر است نیروهای امارات متحده عربی میزبان پایگاه هوایی الظفره، یکی از پایگاه های مهم آمریکا در منطقه بوده و “جهت انجام اطلاعات، نظارت و شناسایی و سوخت گیری هوایی” برای نیروهای آمریکایی در افغانستان فعالیت می کرد.

امارات متحده عربی به عنوان بخشی از ارتقای عملیات نیروهای بین المللی کمک به امنیت فعالیت کرده است و این باعث شد که امارات یکی از دو کشور اصلی اسلامی با نیروهای نظامی در افغانستان، جدا از ناتو محسوب شود. دولت امارات متحده عربی از تلاش های انتقالی برای افزایش مسئولیت در قبال مقامات افغانستان حمایت کرد.

شایان ذکر است امارات متحده عربی پرسنل نظامی خاص خود را که مطابق با قانون اساسی امارات است، برای دفاع در افغانستان داشت که از خدمات بشردوستانه و همچنین ارتقای امنیت جوامع محلی حمایت و حفاظت می کردند. ارتش امارات نیز نقشی کلیدی در عملیات حفظ صلح در سراسر جهان از لبنان تا افغانستان داشته است. می توان گفت امارات متحده عربی شریک فعال ایالات متحده آمریکا در مبارزه با تروریسم بوده و تمام کمک های خود را در عرصه های نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک و غیره برای ترویج صلح جهانی ارائه می کند.

اما دررابطه با ماموریت نظامی نیروهای این کشور باید گفت، امارات متحده عربی، تنها نیروهای رزمی/جنگی عرب در افغانستان و در بخش ناآرام جنوب ااین کشور، به ویژه در ولایت ارزگان بودند، که در آن نه تنها می جنگیدند، بلکه کلینیک های سلامت و مساجدی را نیز ایجاد کرده اند. در طی سال‌ های ۲۰۱۲-۲۰۱۴، امارات ۶ فروند F-16 را در فرودگاه قندهار مستقر کرد که از آنجا مأموریت ‌های پشتیبانی هوایی نزدیک برای ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده را انجام دادند.

به طور کلی می توان گفت پیش از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به ایالات متحده، امارات متحده عربی ظاهراً جنبش طالبان را که قدرت داشت به عنوان یک تهدید تلقی نمی کرد و جدا از به رسمیت شناختن طالبان طی سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، در زمان حکومت نخست این گروه، امارات متحده عربی به خطوط هوایی آریانا افغان اجازه داد تا خدمات مستقیم بین دو کشور را انجام دهند. اما طی چرخشی پس از حملات ۱۱ سپتامبر، امارات متحده عربی امکانات نظامی خود را برای استفاده ایالات متحده و متحدانش در دسترس قرار داد. (Katzman, 2015 :18) 

روابط مابینِ دو کشورِ امارات متحدۀ عربی و افغانستان به دهه ۱۹۸۰ بازمی گردد؛ یعنی در زمانی که شوروی به افغانستان حمله کرده و متعاقبا امارات متحده عربی نیز به حمایت مالی از گروه های مجاهدین مبادرت کرد. پس از شکست شوروی بود که افغانستان در سال ۱۹۹۳ سفارت خود در ابوظبی را تأسیس نموده و این برهه زمانی نقطه ای برای آغاز روابط دیپلماتیک مابین دو کشور گردید. اما پس از آن امارات متحده عربی یکی از سه کشوری شد که در دور نخست از به قدرت رسیدن طالبان (۱۹۹۶-۲۰۰۱)، حکومت این گروه افراطی را به رسمیت شناخت.

در آن دوره، دولت ابوظبی به دلایلی چون رشد رادیکالیسم و افزایش فعالیت های گروه تروریستی القاعده، تصمیم به تغییر سیاست های خود در قبال افغانستان گرفت. بدین ترتیب، امارات متحده عربی برای اتخاذ اقداماتی همسو و مطابق با جامعه بین ‌المللی، از «عملیات آزادی بلند مدت» ایالات متحده آمریکا که در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ آغاز شد، حمایت نمود. بنابراین، دولت ابوظبی به نخستین کشور خلیج فارس تبدیل شد که از وضعیت اضطراری اتخاذ شده از سوی آمریکا در افغانستان حمایت  و پشتیبانی کرد.

به طور کلی شاید بتوان گفت که سیاست امارات متحده عربی در مورد افغانستان با توجه به رویکرد جامعه بین المللی شکل گرفته است. بنابراین، دولت ابوظبی همواره درصدد ایفای نقشی برجسته در قالب کشوری کمک کننده به افغانستان بوده و به مدت ۲۰ سال با نیز دولت این کشور مناسبات دوستانه ای برقرار کرده است. این دو عنصر به نحوی سرلوحۀ سیاست امارات قرار داشت. اولین مورد منعکس کنندۀ درک عمومی دولت ابوظبی در سیاست خارجی بوده است. زیرا امارات متحده عربی بر ایجاد روابط اقتصادی مبتنی بر عدم وقفه در سیاست داخلی و منافع متقابل تمرکز داشته و ثانیاً، این کشور عرب منطقه، دیپلماسی عمومی را بدون توجه به حکومت روی کار در افغانستان و تمرکز بر تحکیم مناسبات دنبال کرده است.

چناچه در همین راستا می توان اشاره کرد که در سال ۲۰۱۳، دو کشور «توافقنامه همکاری راهبردی و امنیتی[۱]» را امضا کردند. بنابراین امارات متحده عربی نشان داده که آماده است تا در مقابله با جرایم سازمان یافته، مواد مخدر، تروریسم، قاچاق انسان و مهاجرت غیرقانونی با افغانستان سازش و همراهی داشته باشد. اما به هرروی باید در نظر داشت که امارات متحده عربی دو وجه از سیاست های خود را نشان داده است؛ بدین ترتیب هم روابط خوبی با دولت طالبان در دهه ۱۹۹۰ و متعاقبا نیز مناسبات نزدیکی با دولت های آتی افغانستان برقرار کرده است.

به باور برخی ناظران، این رویکرد را می توان به عنوان تلاش امارات متحده عربی برای برقراری مناسباتی مثبت با مردم و دولت افغانستان بدون توجه به شخص یا گروه حاکم بر افغانستان تحلیل کرد. به عبارت دیگر، دولت ابوظبی به اینکه چه قدرتی در کابل مسلط است اهمیتی نداده و شاید این وجه را موضوعی مرتبط با مسئله داخلی یک کشور ارزیابی می ‌کند. بدین ترتیب می توان چنین تببین کرد که سیر مواضع و رویکردهایی که سیاست های امارات متحده عربی در افغانستان را تا پیش از این شکل داده، در دوره دوم حکومت طالبان نیز مشاهده می شود.

از این رو، در حالی که پس از سقوط افغانستان به دست طالبان در اوت ۲۰۲۱ و سرنگونی دولت وقت در این کشور، دولت ابوظبی به اشرف غنی حق پناهندگی داد، از سوی دیگر اکنون نیز درعمل با طالبان همکاری دارد. چنانچه امارات متحده عربی اعلام کرد سفارت کابل که در دوره ناامنی در افغانستان بسته شده بود، مجددا در سال ۲۰۲۱ بازگشایی شده است و طالبان نیز بازگشایی سفارت امارات متحده در کابل را گامی به سوی به‌ رسمیت شناختن و مشروعیت یابی دولت سرپرست طالبان در افغانستان تفسیر کردند. (BAŞARAN, 2022)

اما با این حال، با نگاهی به تغییر در درک و نگرشِ ابوظبی نسبت به طالبان از دهه ۱۹۹۰، می توان گفت که این کشور عرب منطقه طالبان را بازیگری مستقل ندانسته و به همین دلیل است که این گروه را به رسمیت نمی شناسد؛ مگر اینکه جامعه بین المللی انگیزه ای برای به رسمیت شناختن آن داشته باشد. اما در هر حال باید گفت خروج هیجانی و سریع ایالات متحده از افغانستان که امکان قدرت یابی مجدد در افغانستان را برای این گروه فراهم آورد، ابوظبی را نیز وادار ساخت تا با در نظر گرفتنِ نقش آفرینی های جاه طلبانۀ سایر کشورهای عرب منطقه به ویژه قطر، موضعی غالب از تعاملی تطبیقی اتخاذ کرده و بار دیگر به سنجش روابط خود با طالبان بپردازد.

در قسمت نخست از این تحلیل، به روندی از جریانِ فراز و فرودِ مناسباتِ امارات متحده عربی با افغانستان از دورۀ گشایش سفارت افغانستان در این کشور و برقراری تعاملات دیپلماتیک تا تحولات متعاقب مرتبط با به رسمیت شناختن طالبان از سوی ابوظبی و یا قطع روابط با این گروه در پیِ آغاز عملیات جنگ با تروریسم به رهبری ایالات متحده پرداخته و اکنون به ادامۀ بحث در این راستا خواهیم پرداخت.

پیشروی امارات متحدۀ عربی با جریان تحولات افغانستان: از مذاکرات صلح تا سقوط دولت

در سال ۲۰۱۱ عربستان سعودی، قطر و امارات برسر میزبانی یک دفتر سیاسی برای طالبان با یکدیگر رقابت کردند. سعودی و امارات به عنوان شرط میزبانی این گروه خواستار کنار گذاشتن گروه القاعده از طرف طالبان و پذیرش قانون اساسی افغانستان شدند، اما قطر چنین تقاضایی نکرد و در نتیجه دفتر سیاسی این گروه در دوحه در سال ۲۰۱۳ افتتاح شد. از آن زمان، رقابتی ما بین عربستان و امارات با قطر بر سر فعال گرایی های بی امان دوحه و به دست گرفتن تحولات افغانستان وجود دارد.

علاوه بر این، در سال ۲۰۱۸، ابوظبی میزبان دوری از مذاکرات بین طالبان و مقامات آمریکایی بود که نشان می‌دهد اغلب تلاش کرده است تا دوحه را از صحنه میانجیگری اصلی بین طالبان و واشنگتن کنار بزند. هم ریاض و هم ابوظبی که ارتباطات تاریخی به طور یکسانی با افغانستان و پاکستان از جمله با طالبان داشته اند، فاصله نسبی را با مذاکراتی که در سال ۲۰۱۸ در دوحه قطر آغاز شد، حفظ کردند، اما با قدرت گرفتن و برجسته شدن نقش قطر، سایر کشورهای عرب منطقه کمرنگ شدند.

به هرروی علی رغم اقداماتی ناکام و نادرست در مسیر صلح سازی، نهایتا در سال ۲۰۲۱ شاهد فروپاشی دولت سابق جمهوری اسلامی افغانستان و قدرت یابی مجدد طالبان با تسخیر آنی کشور بودیم. طالبان اولین مرکز ولایتی را در ۶ آگوست ۲۰۲۱ تصرف کرده و پس از آن فروپاشی دولت افغانستان و نیروهای امنیتی آن شتاب گرفت. اما در بحبوحۀ تحولات افغانستان و چرخش سیاسی در این کشور، نقش امارات متحده عربی بار دیگر برجسته شد.

رئیس جمهور سابق افغانستان، اشرف غنی، که دوره هفت ساله اش با بحران های انتخاباتی، فساد فراگیر، و وخامت تدریجی نیروهای افغان همراه بود، نهایتا در ۱۵ اوت از کشور گریخت و طبق گزارش ها، تا نوامبر ۲۰۲۲، در کشور امارات متحده عربی پناه گرفت. بدین ترتیب این کشور مامنی برای مقامات سابق افغانستان فراهم آورد. جنگجویان طالبان در همان روز ورود به کابل را آغاز کرده و کنترل عملی کشور را به دست گرفتند.

از دیگر سو با تمرکز جهان بر تسلط طالبان و بحران انسانی متعاقب آن، امارات متحده عربی فرصت دیگری برای تقویت اعتبار انسانی و در نتیجه ارتقای جایگاه بین المللی خود دید. در این راستا فعال گرایی و نقش برجستۀ امارات در تخلیه بسیاری از دیپلمات های غربی، مقامات و افراد مختلف تحسین رهبران مختلف غربی از جمله امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه و بوریس جانسون، نخست وزیر سابق بریتانیا را برانگیخت.

چنانکه محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۱ با امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در پاریس دیدار کرد. پس از دیدار آنها، مکرون از نقش امارات متحده عربی در تخلیه اتباع خارجی از افغانستان تمجید کرد. روز بعد، بوریس جانسون، نخست وزیر سابق بریتانیا، از محمد بن زاید به خاطر “حمایت ارزشمند” امارات از تلاش های بریتانیا برای تخلیه، تشکر کرد، زیرا هر دو رهبر در مورد افغانستان و همکاری های اقتصادی گفتگو کردند. به گفته مقامی اماراتی، امارات متحده عربی از زمان تسلط طالبان به افغانستان درمجموع به تخلیه ۲۸۰۰۰ نفر کمک کرد.

 از دیگر سو بنا بر گزارش خبرگزاری رسمی کشور امارات (WAM) در ماه سپتامبر ۲۰۲۱، ابوظبی عملیات اعمال پلی هوایی را برای ارسال چندین تن کمک به افغانستان آغاز کرده که برای “حمایت کامل از مردم برادر افغانستان” طراحی شده بود. همچنین بنا بر گزارش ها، پس از افتتاح سفارت، با دستور شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، نخست وزیر امارات و حاکم دبی، سازمان بشردوستانه و خیریه محمد بن راشد آل مکتوم ۶۰ تن بسته های غذایی اولیه و کمک های بشردوستانه را به افغانستان ارسال کرده است.

بدیهیست که افغانستان با یک بحران انسانی گسترده مواجه گردیده و در چنین فضایی، هر کمک و سرمایه گذاری اهمیت بسیار دارد. بنابراین، امارات متحده عربی با توسل بر این مسئله و از طریق توسعه همکاری عملی با طالبان، بر کمک و سرمایه گذاری به افغانستان متمرکز شده است. بر اساس این هدف، علی محمدبن حماد الشامسی، وزیر اداره فدرال هویت، تابعیت، گمرکات و بنادر امارات متحده عربی در ۲۹ دسامبر ۲۰۲۱ از افغانستان دیدار کرده و مدعی شد که آنها آماده سرمایه گذاری در بخش انرژی خورشیدی و سیستم های ریلی هستند.

 متعاقبا نیز در ماه مه ۲۰۲۲، طالبان امنیت ۴ فرودگاه را به امارات واگذار کرد. بدین ترتیب شاهدیم که ابوظبی ارتباطات خود را با طالبان افزایش داده است؛ حتی اگر در ظاهر به طور رسمی و عملی دولت طالبان را به رسمیت نمی شناسد. در نتیجه از یک سو باید گفت نقش جدید امارات متحده عربی در این کشور با توجه به رابطه انعطاف پذیر و اغلب مبهم آن با این گروه شبه نظامی عجیب می نماید و از دیگر سو می توان گفت بدیهی است که این وضعیت تحت تأثیر نقش کشورهای دیگری چون عربستان سعودی و به ویژه قطر بوده است. زیرا همواره بین ابوظبی و دوحه و ریاض رقابت وجود داشته و دارد.

نقش قطر به عنوان کشور میزبان دفتر سیاسی طالبان و میانجی اصلی ارتباط طالبان با کشورهای خارجی، برجسته گردیده و اعتباری بین المللی برای خود خریده است. بنابراین درحالی که این تحولات در حال وقوع است، نمی توان انتظار داشت که امارات متحده عربی ساکت مانده و از سهم خود در مسائل افغانستان چشم بپوشد. از این رو، ابوظبی بر افزایش قدرت نرم در افغانستان با تکیه بر دیپلماسی و روابط اقتصادی برجسته متمرکز گردیده است. در نتیجه، امارات متحده عربی توجه خود را به تحولات افغانستان افزایش داده، روند همکاری عملی را با طالبان آغاز نموده و در آینده نیز می توان مشاهده کرد که این روابط در آینده شدیدتر خواهد شد. (BAŞARAN, 2022)

رقابت ابوظبی با دوحه برسر برنده شدن بلیط بخت آزمایی برسر میانه داری یا نفوذ؟

لازم است به یاد داشته باشیم که نمی توان نقش برجستۀ کشور کوچک اما بلندپرواز خلیج فارس، یعنی قطر را در رابطه با تحولات افغانستان و پیگیری منافع منطقه ای اش انکار کرد. یک سال پس از کودتای قدرت افزایی و نفوذ قطر، ابوظبی با کنجکاوی به عنوان یک واسطه یا کارگزار دیگر در افغانستان ظاهر شد که به شیوه ای فزاینده با رویکرد حاصل جمع صفر با نفوذ قطر رقابت می کرد. پناه دادن به اشرف غنی در تابستان ۲۰۲۱ تنها اولین اقدام ابوظبی برای سفت نگاه داشتن جای پای خود در افغانستان بود.

از آن زمان، ابوظبی شبکه های شخصی خود را با شبکه حقانی -یک جناح قدرتمند در درون جنبش طالبان که از سپتامبر ۲۰۲۱ به عنوان حاکم علنی در کابل ظاهر شده است- مجددا پرورش داده است و برخلاف قطر که اهرم فشارش بر طالبان به افراد عملگراتر در اطراف ملا برادر که اکنون به طور گسترده به حاشیه رانده شده محدود می شود، امارات متحده عربی روابط دیرینه ای با حقانی ها داشته که خود به دهه ۱۹۸۰ بازمی گردد. اکنون سراج الدین حقانی، پسر بنیانگذار این شبکه، وزیر کشور شده و مجموعه های کلیدی امنیت و اطلاعات داخلی را تحت کنترل دارد.

بسیاری از نیروهای طالب مستقر در قطر به نفع بازیگرانی که به شبکه‌ های قبیله ‌ای شمال شرقی و جنوب شرقی افغانستان نزدیک ‌تر هستند، کنار گذاشته شدند. در همین حال، ابوظبی مشتاق است تا شبکه های خود را نزدیک به حاکمان جدید در کابل ایجاد کند. از اوایل دهه ۱۹۸۰ تا دهه ۲۰۰۰، شبکه حقانی به امارات متحده عربی به عنوان مرکزی برای پولشویی و جذب نیرو متکی بود. حقانی ها از طریق شرکت های اصلی و شبکه ای از مهاجران قابل اعتماد افغان، زیرساخت های محکمی را در امارات متحده عربی برای تأمین مالی عملیات خود و تبدیل طالبان به مؤثرترین نیروی جنگی شورشیان، ساختند.

در حالی که امارات در سال ۲۰۱۴ به فشار ایالات متحده برای لیست سیاه شبکه حقانی پاسخ داد، اما احتمالاً تداومی از مناسبات و عملیات ها با آنها به صورت زیرزمینی انجام می شد و به باور برخی از مفسران عملیات غیررسمی پولشویی حقانی ها از طریق امارات هرگز متوقف نشد. این روابط نزدیک و شخصی به قدری عمق یافت که جلال الدین حقانی موسس شبکه حقانی زنی عرب از امارات به همسری گرفت که ثمرۀ ازدواج آن دو سراج الدین وزیر کشور کنونی طالبان است. چنانچه اعتقاد بر این است که سراج الدین دوره های طولانی را در امارات برای ملاقات با مادرش، یادگیری زبان عربی و تعامل با نیروهای خارجی گذرانده است.

انفجار بمبی در ژانویه ۲۰۱۷ و کشته شدن سفیر امارات و چهار دیپلمات دیگر اماراتی را در قندهار رویدادی بود که به باور برخی گمان می ‌رود توسط نیروهای نیابتی حقانی اجرا شده بود و روابط بین امارات و حقانی ‌ها را خدشه ‌دار کند. با این حال، با افزایش نفوذ در افغانستان در بحبوحه رقابت قدرت های بزرگ بر سر این کشور آسیای مرکزی، امارات متحده عربی در سال ۲۰۲۱ از طریق کمک های بشردوستانه پس از تسلط طالبان در افغانستان مجددا وارد تعامل شد.

به گفته چندین منبع در کابل، سفارت امارات متحده عربی به طور سیستماتیک تحت حمایت های کلیدی شبکه حقانی در مراکز قبیله ای در شرق افغانستان، خوست و لویه پکتیا، مشغول به کار شده است. منابع دیگر ادعا می کنند که سفارت امارات در سال گذشته با دستیار شخصی سراج الدین نیز ارتباط برقرار کرده است. از آنجایی که مذاکرات قطر-ترکیه با طالبان بر سر مدیریت فرودگاه کابل در اوایل سال میلادی گذشته و به دلیل درخواست های قطر و ترکیه برای حفظ امنیت فرودگاه شکست خورد، امارات متحده عربی نیز شبکه هایی را برای لابی کردن و پیشبرد قرارادای با وزارت کشور تحت قدرت سراج الدین به کار گرفت.

ابوظبی برخلاف رقبای خود هیچ شرطی برای قرارداد قائل نشد و به شبکه حقانی اجازه داد تا امنیت فرودگاه را اجرا کند. در پایان، یک کنسرسیوم اماراتی موسوم به گاک (GAAC)، برنده مناقصه شد که نشان دهنده پیروزی امارات در رقابت خود با رقیب قطر بود. به هرروی گذشته از همه این مسائل، باید گفت برخلاف قطر که به‌ عنوان یک میانجی بی‌ طرف در مناقشه عمل می ‌کرد، برای امارات متحده عربی، افغانستان درست در مرکز استراتژی بزرگ مرکانتیلیستی آنها برای اتصال گرهگاه های لجستیکی و زنجیره ‌های تامین در آسیای مرکزی قرار دارد؛ چیزی که شبکه حقانی اکنون با به دست گرفتن قدرت از آن سود می برد. (Krieg, 2022)

در مجموع می توان گفت پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس قصد خود را برای حمایت از ثبات این کشور اعلام کرده و در مورد تقویت احتمالی گروه های تروریستی منطقه هشدار دادند. چنانچه مقامات عربستان سعودی بر اهمیت اجازه دادن به افغان ها برای انتخاب سیاسی خود بدون دخالت خارجی تاکید داشتند. همچنین قطر هشدار داد که انزوای طالبان می تواند باعث بی ثباتی بیشتر افغانستان شود. و امارات متحده عربی نیز یک کریدور هوایی را برای رساندن کمک های بشردوستانه به کابل راه اندازی کرد.

 بدین ترتیب باید گفت در حالی که رهبران کشورهای عربی از اظهار نظراتی صریح خودداری کردند، اما واکنش‌ های آنها نشان می‌داد که در صورت متعهد شدن به مبارزه با گروه ‌های تروریستی، با طالبان همکاری خواهند کرد.

اما شاید بتوان گفت رویکردهای کشورهایی چون امارات متحده عربی و یا عربستان در قطع روابط خود با طالبان و یا متعاقبا همراهی با ایالات متحده در حذف گروه های تروریستی به نحوی واکنش های موضعی برای مقابله و یا رقابت با سایر کشورهای منطقه و برجسته سازی نقش خود بود. چنانچه می توان گفت هم سعودی ها و هم اماراتی ها خواستار تقلیل و یا تعدیل نفوذ فزاینده ایران در افغانستان بودند.

اما شاید اکنون رویکرد های جاه طلبانه کشورهای عرب منطقه در همان راستا و با همان سیاست های پیشین در حال پیش روی باشد، لیکن این بار جامۀ محافظه کارانه ای از تعاملات دیپلماتیک و کمک های بشردوستانه بر تن کرده و در لوای قدرت نرمی پیش می رود که در ظاهر طالبان را به رسمیت نشناخته اما در باطن ملاحظات سیاسی و مناسبات اقتصادی برای منافع منطقه ای این کشورهای عرب خلیج فارس را در نظر خواهند داشت.

چالش های امنیتی عاملی تهدید کنندۀ تعاملات امارات دررابطه با طالبان

اگرچه بحران افغانستان به امارات متحده عربی فرصتی داده است تا شراکت خود را با متحدان اصلی غربی تقویت کند، اما ابوظبی به تسلط طالبان با احتیاط و نگرانی نگاه می کند. طی سال های اخیر نیز تصمیم ابوظبی برای دو برابر کردن هزینه های خود برای امنیت داخلی و دستگیری مظنونان تروریستی القاعده به نگرانی های امنیتی این کشور اشاره دارد. شتابزدگی و آنارشی همراه با خروج ایالات متحده از افغانستان، دوستان و متحدان خود را در مورد قابل اعتماد بودن واشنگتن به عنوان یک شریک امنیتی نگران کرده است.

امارات متحده عربی همچنین نگران تهدیدات امنیتی ناشی از تسلط طالبان بر افغانستان است. چراکه پیروزی طالبان به گروه ‌های جهادی در سراسر منطقه انرژی بخشیده است. فراتر از این خطرات امنیتی فوری، امارات متحده عربی با یک ژئوپلیتیک شدید در افغانستان مواجه است. از آنجایی که شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزیر امور خارجه قطر اولین دیپلمات ارشد بود که از افغانستان تحت کنترل طالبان بازدید کرد و دوحه از طرفداران صریح تعامل سازنده با طالبان بوده است، این کشور جایگاه دیپلماتیک قوی تری در افغانستان نسبت به امارات متحده عربی دارد.

با در نظر گرفتن مسائلی چون نگرانی از نقش گروه هایی چون اخوان الملسمین و متهم شدن قطر به حمایت این گروه می توان به نگرانی های بیشتر امارات در این رابطه پی برد. آنگونه که فرزاد رمضانی بونش در مطلبی انتشار یافته در دیدپرس مطرح می کند؛ اخوان ‌المسلمین به طالبان برای به دست گرفتن قدرت در افغانستان تبریک گفتند و در واقع به نظر می ‌رسد ابوظبی در تلاش است تا از نفوذ ترکیه، قطر و جنبش ‌های اخوان ‌المسلمین در میان سنی‌ های افغانستان بکاهد. به عبارت دیگر، حکومت اخوان ‌المسلمین در کابل به نفع امارات نیست.

رهبری امارات متحده عربی پیشتر نیز در همین راستا تاکید داشت که متحدان داخلی سازمان اخوان المسلمین در سطح منطقه -به ویژه حزبی به نام اصلاح- تهدیدی برای دولت هستند و در نوامبر ۲۰۱۴، دولت امارات، اصلاح و اخوان را به عنوان دو گروه از ۸۵ گروهی -که بیشتر آنها گروه های اسلام گرای رادیکال منطقه ای مانند طالبان افغانستان، القاعده و سازمان دولت اسلامی بودند- شناسایی و معرفی کرد که آنها را “گروه های تروریستی” برای اهداف داخلی می دانست.

به هرروی می توان گفت امارات متحده عربی برای کاهش خطرات امنیتی و تقویت موقعیت رقابتی خود، بهتر می بیند تعامل عملی با طالبان را انتخاب کند. چنانچه جاوید احمد سفیر افغانستان در امارات متحده عربی معتقد است که ابوظبی می تواند رویکردی مرحله ای را برای تعامل با طالبان دنبال کند. اگرچه گزارش شده است که محمد بن زاید در دیدار ژانویه ۲۰۱۹ خود با مایک پمپئو، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، طالبان را «افراد ریشوی عقب مانده» توصیف کرده بود، اما امارات متحده عربی پیشتر با قطر برای میزبانی دفتر طالبان رقابت کرد.

 به گفتۀ وی: «امارات متحده عربی اغلب در تعاملات خود، از جمله در افغانستان، رویکرد سیاستی کاملاً متنوعی را اتخاذ می کند. به نظر می رسد امارات به کمک های بشردوستانه برای ایجاد یک مشارکت نزدیک تر و بی طرف تر با طالبان ادامه خواهند داد. این حمایت احتمالاً بعدها و زمانی تعدیل می ‌شود که نه تنها در مورد نقش آتی قطر در کشور، بلکه و مهمتر از همه، مواضع سیاسی خود طالبان شفافیت بیشتری ایجاد شود. همچنین”ارتباط اولیه” امارات متحده عربی با مقامات جدید در کابل می تواند موقعیت چانه زنی آن را با طالبان تقویت کند

در همین راستا می توان به گزارش یورو نیوز و تعاملات امارات با طالبان ارجاع داد که؛ وزارت دفاع افغانستان روز دوشنبه ۵ دسامبر ۲۰۲۲ در بیانیه ‌ای اعلام کرد آنها در مورد تقویت روابط، همکاری ‌های دوجانبه میان امارات متحده عربی و افغانستان و سایر موضوعات مهم گفتگو کردند. سرپرست وزارت دفاع، ملا یعقوب، فرزند ملاعمر است و دیدار با رئیس جمهور امارات متحده عربی ملاقاتی نادر بین یکی از اعضای ارشد این گروه و یک رئیس دولت خارجی بوده است.

همچنین عکس ‌هایی منتشر شده از این دیدار نشان می‌دهد انس حقانی یکی دیگر از شخصیت ‌های ارشد طالبان در این مذاکرات حضور داشته است. با این حال او هیچ سمت رسمی در دولت ندارد. دیدار با رئیس جمهور امارات پس از آن صورت می گیرد که طالبان در ماه سپتامبر قرارداد نهایی را برای اداره فرودگاه های افغانستان با کنسرسویم اماراتی “گاک” امضا کردند که رقیب قطر و ترکیه را شکست داد. منابع دیپلماتیک به رویترز گفتند که امارات متحده عربی قصد دارد به واسطۀ عقد قرارداد فرودگاه، با نفوذ دیپلماتیک قطر در افغانستان مقابله کند.

اما با نگاهی به آینده، امارات متحده عربی احتمالاً سه هدف استراتژیک را در افغانستان دنبال خواهد کرد:

اول، امارات متحده عربی نقش خود را به عنوان اهرمی در بحران افغانستان ادامه خواهد داد تا ضرورت آن را به عنوان شریکی برای کشورهای غربی برجسته سازد. پذیرش خلبانان افغان از ازبکستان توسط امارات متحده عربی، پس از توافقی با میانجیگری ایالات متحده، بر تمایل این کشور برای کمک به سیاست های ایالات متحده حتی به بهای عادی سازی روابط با کابل تأکید داشت.

دوم، امارات متحده عربی می تواند از بحران افغانستان برای تقویت جایگاه خود به عنوان کشوری اهدا کننده کمک های بشردوستانه استفاده کند. امارات متحده عربی ارسال کمک های بشردوستانه فوری به افغانستان را در ۴ سپتامبر آغاز کرد، و در کنفرانس ۱۳ سپتامبر سازمان ملل متعهد شد که ۵۰ میلیون دلار کمک مالی کند و یک پل هوایی بشردوستانه در ارسال کمک به کابل ایجاد کرده است. فراتر از تقویت قدرت نرم امارات، این کمک های اهدایی می تواند پیامدهای دیپلماتیک گسترده ای داشته باشد. عبدالخالق عبدالله، مشاور سابق بن زاید ولیعهد ابوظبی معتقد است که قرار گرفتن امارات متحده عربی در “خط مقدم” ارسال کمک های فوری بشردوستانه “راه امارات متحده عربی برای نزدیک شدن به طالبان خواهد بود.”

و سوم، تسلط طالبان به امارات متحده عربی فرصتی برای تقویت مشارکت این کشور با هند و پاکستان می دهد. اهمیت آسیای جنوبی به عنوان یک محور در راهبرد سیاست خارجی امارات متحده عربی با تلاش ‌های ابوظبی در آوریل ۲۰۲۱ برای تسهیل گفتگوی هند و پاکستان بر سر کشمیر مورد تاکید قرار گرفت. از آنجایی که هند و امارات هر دو نگران ایجاد پیوند بالقوه ترکیه-قطر-پاکستان در افغانستان هستند، می توانند زمینه های مشترکی در افغانستان پیدا کنند. (Ramani, 2021)

جمع بندی

امارات متحده عربی عمدتاً رویکرد زیرکانه ای در رابطه با طالبان در پیش گرفته است. در سال ۱۹۹۶، به دنبال همسایه و متحد خود ریاض، طالبان را در کنار عربستان سعودی و پاکستان به رسمیت شناخت. سپس در سال ۲۰۰۱ و به دنبال جنگ ایالات متحده در افغانستان، امارات متحده عربی روابط خود را با طالبان قطع کرد. هر دو مانور نشان دهنده تمایل او برای تبدیل شدن به یک بازیگر عملگرا بود. ابوظبی بعداً با دولت اشرف غنی روابط گرمی ایجاد کرد. این امر پس از کشته شدن جمعه محمد عبدالله الکعبی سفیر امارات در افغانستان و پنج دیپلمات اماراتی دیگر در پی بمب گذاری در شهر قندهار در جنوب افغانستان در فوریه ۲۰۱۷ تقویت شد. بدین ترتیب در سال ۲۰۱۸، کابل با ابوظبی موافقت کرد که نیروهای امنیتی افغانستان را برای مقابله با طالبان آموزش دهد. از دیگر سو به گفته برخی ناظران، امارات طی سال ها روابط خود با طالبان را حفظ کرده بود. چنانچه امارات متحده عربی در سال های اخیر میزبان اعضای طالبان از جمله شیرمحمد عباس استانکزی بوده است که حداقل از سال ۲۰۱۳ با خانواده خود در شارجه زندگی می کرد.

می توان گفت امارات متحده عربی در چارچوب گسترده ای از سیاست خارجی عمل کرده و سیاست خارجی این کشور عرب خلیج فارس بر سه محور اصلی دیپلماسی، مذاکره و شفقت استوار است. ظاهرا امارات متحده عربی منافع همسایگان خود و جامعه بین المللی را به ویژه در رابطه با صلح و ثبات بین المللی و منطقه ای در اولویت قرار می دهد؛ لیکن شاید بتوان گفت همچون اکثر کشورهای جهان در وهله نخست منافع ملی و مناسبات تضمین کنندۀ منافع داخلی را ارجح قرار خواهد داد. به هرروی، امارات متحده عربی برای تحقق این اهداف، پل های مناسباتی و ارتباطی خود را ارتقا داده و مشارکت ها را توسعه و گفتگو را ترویج کرده است. این عوامل به دولت امارات کمک کرده است تا روابط بین المللی و سیاست خارجی مؤثر و متعادلی را دنبال کند. این کشور عضو سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب است و از این رو با حدود ۱۰۰ کشور جهان روابط دیپلماتیک برقرار کرده است.

[۱] “Strategic and Security Cooperation Agreement”

 

منابع:

– BAŞARAN, Doğacan, (2022), “Changing Perception of Taliban in the UAE’s Afghanistan Policy”, https://www.ankasam.org/changing-perception-of-taliban-in-the-uaes-afghanistan-policy/?lang=en

– csrskabul, (2017), “The Afghan-UAE relations after the Kandahar incident”, https://csrskabul.com/en/?p=2212

– ivypanda, (2020), “UAE-Afghanistan Foreign Relations, Assistance & Promotion”, Research Paper on IvyPanda, https://ivypanda.com/essays/uae-afghanistan-foreign-relations-2/

– Katzman, Kenneth, (2015), “The United Arab Emirates (UAE): Issues for U.S. Policy”, Specialist in Middle Eastern Affairs, Congressional Research Service

– Krieg, Andreas, (2022), “Afghanistan: How the UAE-Haqqani link trumped Qatar’s Taliban relationship”, https://www.middleeasteye.net/opinion/afghanistan-qatar-uae-taliban-haqqani-trumped-how

– Ramani, Samuel, (2021), “UAE weighs opportunities, risks in Afghan diplomatic scrum”, https://www.al-monitor.com/originals/2021/09/uae-weighs-opportunities-risks-afghan-diplomatic-scrum

– RASHID, AHMED, (2017), UAE’s relationship with Taliban questioned after Afghanistan bomb”, https://www.ft.com/content/981e4e76-cd31-3afd-9057-05da796a7bfb

افغانستانامارا

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت