محمدرضا بهرامی

 

پاکستان و برخی دشواری‌های پیش رو

به نظر می‌رسد شرایط کنونی پاکستان سخت‌ترین وضعیتی است که این کشور در دو دهه اخیر با آن روبرو شده است.

این کشور با تلفیقی از سه بحران اقتصادی،بی‌ثباتی سیاسی و افزایش افراط‌گرایی و تروریسم مواجه بوده و منابع لازم برای مدیریت این بحران‌ها را به‌صورت هم‌زمان در اختیار ندارد.

الف: بی‌ثباتی سیاسی

بحران بی‌ثباتی سیاسی با برکناری نخست‌وزیر سابق عمران خان تشدید و عملاً سیاست در این کشور جنوب آسیا به شکلی کاملاً قطبی تبدیل گردید. هرچند این برکناری بر اساس چارچوب‌های قانونی صورت پذیرفت، اما عمران خان بر این باور بود که این برکناری بر اساس توطئه مشترک فرمانده سابق ارتش این کشور و ایالات‌متحده آمریکا انجام شد. این موضوع در کنار تأکید بر فساد سران دولت ائتلافی حاکم محور تبلیغات انجام شده توسط ایشان ظرف ماه‌های بعد از برکناری بود که موجب افزایش محبوبیت مردمی وی به‌ویژه در بین جوانان (بیش از ۶۰ درصد جمعیت کشور بین ۱۵ تا ۳۳ سال می‌باشند)گردید. البته عمران بعدا تلاش کرد رابطه خود با آمریکا را بهبود ببخشد، اما در آن مقطع وی سوار بر موج آمریکاستیزی شد و موفق بیرون آمد. وی همچنین نشان داده که علاقه‌مند است تا بخشی از روند تغییر کانون قدرت در پاکستان و تنظیم اقتدار Deep State در برابر دولت‌های منتخب باشد.

دو موضوع؛ برگزاری انتخابات سراسری زودرس و انتخاب فرمانده بعدی ارتش توسط دولت منتخب بعدی محور مطالبات اولیه عمران خان قرار داشتند که هیچ‌کدام توسط دولت ائتلافی حاکم پذیرفته نشد. عمران خان در مرحله بعد با کمک عمده‌ترین مؤتلف خود موفق به انحلال مجالس دو ایالت پنجاب و خیبر پختونخوا شد. هدف وی از این اقدام وادار نمودن دولت مرکزی به برگزاری انتخابات سراسری زودرس بود که مجدداًبا اقبال دولت مرکزی مواجه نگردید. پذیرش تعیین تاریخ برگزاری انتخابات در دو ایالت مذکور توسط دولت کهعلیرغم مفاد صریح قانونی، تنها به دلیل حکم دادگاه عالی صورت پذیرفت، عمق قطبی شدن سیاست و عدم ثبات سیاسی برخاسته از چارچوب‌های قانونی را نشان می‌دهد. همچنین عنصر زمان حداقل در مقطع فعلی به نفع ائتلاف دولت حاکم درحرکت نیست. در ارزیابی دلایل این موضوع و بی‌تمایلی دولت ائتلافی حاکم برای رجوع به افکار عمومی می‌توان به نظرسنجی اخیر اشاره داشت. موسسه گالوپ در نظرسنجی اخیری که در ۴ ایالت و در مناطق شهری و روستایی پاکستان انجام داده عمران خان را با ۶۱ درصد محبوب‌ترین سیاستمدار این کشور معرفی کرده است (محبوبیت وی در ژانویه سال گذشته کمتر از ۴۰ درصد بود). بعد از وی بافاصله نواز شریف و بلاول بوتو هر دو با ۳۶ درصد قرار داشته و در انتهای لیست هم آصف علی زرداری با ۲۷ درصد قرار دارد. گالوپ درصد خطای این نظرسنجی را بین ۳ تا ۴ درصد و میزان اطمینان آور بودن آن را تا ۹۵ درصد بیان داشته است.

ب: بحران اقتصادی

سوابق نشان می‌دهد بحران اقتصادیهرچند سال یک‌بار در پاکستان رخ می‌دهدوعمدتاًناشی از اقتصادی است که به‌اندازه کافی تولیدنمی‌کند،بیش‌ازحد هزینهمی‌کند و به‌طور طبیعی به بدهی خارجی متکی است که در شکل بحران تراز پرداخت خود را نشان داده و هر بار دولت‌هابدهی‌های قبلی را با وام‌های جدید پرداخت و از منابع مختلف تأمین مالی کسری ارز خارجی فراهم می‌کنند. در واقع به نظر می‌رسددولت‌ها با ترتیبات گفته‌شده قادر به غلبه کامل بر بحران اقتصادی نبوده و تنها آن را به تعویق می‌اندازند. در دوره اخیر نیزبی‌ثباتی سیاسی داخلی و خسارات ناشی از سیلدر کنار افزایش قیمت جهانی مواد غذایی و سوخت ناشی از جنگ در اکراین، ماهیت بحران فعلی اقتصادی را پیچیده‌تر و دشوارتر نموده است.

پاکستان در ۷۵ سالگی و به‌عنوان کشوری که بیشترین مراجعه را به صندوق بین‌المللی پول داشته، در شرایطی نهایی کردن بیست و سومین برنامه خود با IMF را به پیش می‌برد که ذخایر ارزی آن به پایین‌ترین حد در ۹ سال گذشته، رشد زیر ۲ درصد و تورم در بالاترین حد در ۴۸ سال گذشته رسیده و روپیه پول ملی این کشور حدود ۲۰% از ارزش خود را ظرف کمتر از یک سال اخیر از دست داده است.

این کشور بر اساس گزارش‌های موجود، باید ۷۳ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۵ بازپرداخت کند و بعید به نظر می‌رسد بدون تجدید ساختار بدهی قادر به انجام این کار شود.

ج: افزایش ستیزه‌جویی

بحران امنیتی پاکستان عمدتاًبرخاسته از تحرک دو جریان TTP و BLAاست. هرچندهدف‌گذاری‌ها و خواستگاه این دو جریان مسلح متفاوت بوده و هیچ‌کدام نیز قادر به تهدید بقای پاکستان نمی‌باشند، اما علامت‌هایی از نزدیکی بین این دو مشاهده و در مجموع علاوه بر ایجاد چالش‌های جدی در کشور نشان داده‌اند که انحصار استفاده از خشونت تنها در اختیار نهادهای حاکمیتی نیست.

با تسلط طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ فعالیت هر دو جریان مخالف به‌ویژهTTP که دارای پیوندهای عمیقی با طالبان است، در پاکستان نیز افزایش یافت. اداره موقت سرپرستی در کابل نیز نشان داده که در بهترین شرایط و به دلایل مختلف تنها مدیریت رفتار این جریانات در محیط داخلی افغانستان را کنترل خواهد کرد و تضمینی برای توقف فعالیت‌های خشونت‌آمیز آنان در پاکستان با شرایط فعلی وجود ندارد. بعید به نظر می‌رسد نهاد ارتش خصوصاً با ذهنیت منفی که پیرامون امکان بهره‌گیریطرف‌های بیرونی از این جریانات مخالف در پاکستان دارد، صرفاً نظاره‌گر این روند باشد و احتمالاً تلاش در مسیر افزایش میزان اثرگذاری در طالبان را با توجه بیشتری دنبال خواهد کرد.

همچنین فرمانده جدید ارتش علاوه بر بحران‌های سه‌گانه فوق، همان‌گونه که مشرف زیدی در مقاله‌ای در شورای آتلانتیک گفته در مورد سه موضوع دیگر نیز نیاز به اتخاذ تصمیم دارد: اول احیای جایگاه ارتش نزد افکار (و البته وجدان) عمومی که به دلیل اتهام مهندسی برکناری دولت سابق توسط فرمانده سابق ارتش مخدوش شده است(دخالت در سیاست)، دوم مدیریت محبوبیت عمران خان نزد بخش قابل‌توجهی از افسران رده میانی و پایین ارتش، سوم پذیرش نقش و جایگاه ارتش در چارچوب‌های قانونی و پرهیز از وسوسه حفظ محوریت در اداره کشور.

جمع‌بندی:

·         پاکستان بعد از ۲۰۰۸ با یک گذار دموکراتیک شکننده ودو چالش‌بی‌ثباتی سیاسی و راهبردهای مبهم ضدافراط‌گرایی همراه بود که احتمالاً در شکل‌گیری شرایط فعلی مؤثر بودند.

·         هرچندآمریکا نشان می‌دهد که نوعی موازنه بین هند و پاکستان را دنبال می‌کند، اما این معنا در عمل مشاهده نمی‌شود. در حالیکه آمریکا با هند یک شراکت استراتژیک جهانی را دنبال کرده ولی با پاکستان همکاری‌هایشان موضوع محور بوده و در مقابل پاکستان با چین دارای یک شراکت استراتژیک است. پاکستان اولین کشور مسلمان و سومین کشور غیر کمونیستی بود که جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخت.

·         یکی از سیاست‌مداران پاکستان چندین سال قبل گفته بود «پاکستان بزرگ‌تر از آن است که شکست بخورد». وی این کشور را به بانک‌های ایالات‌متحده تشبیه کرد که کمک‌های مالی هنگفتی برای جلوگیری از فروپاشی در سال ۲۰۰۸ دریافت کرده‌اند. همین سیاستمدار اخیراً در ارتباط با بحران اقتصادی و احتمال عدم توانایی پرداخت قروض توسط دولت اعلام داشته «پاکستان یک کشور است و نه یک شرکت سهامی عام که از بین خواهد رفت».بدون ورود به محتوای مطلب ارائه‌شده توسط سیاست‌مدار مذکور باید گفت اهمیت پاکستان علیرغم تمام بحران‌های موجودکاهش نخواهد یافت و این اهمیت به دلیل؛ دارایی هسته‌ای آن، حفظ همکاری آن در مدیریت مقابله با افراط‌گرایی و تروریسم، موضوع طالبان و افغانستان، رقابت چین و آمریکا، مراقبت آمریکا در حفظ موازنه مطلوب بین کشورهای جنوب آسیا و سیاست INDO – PACEFICاست؛ اما با اطمینان نمی‌توان گفت این اهمیت منجر به استقرار ثبات استراتژیک در این کشور خواهد شد.

·         وزارت دارایی پاکستان تخمین می‌زند این کشور حدود ۱۲۳ میلیارد دلار هزینه مستقیم و غیرمستقیم بابت تروریسم را از دست‌داده است. این در حالی است که کل بدهی خارجی این کشور حدود ۱۳۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود. حتی اگر رقم هزینه مقابله این کشور با تروریسم از دقت لازم برخوردار نباشد، نزدیکی دو رقم می‌تواند نشانه‌ای از سیاست‌های غیر مؤثر و غیر یکسان ضد افراط‌گرایی وتروریسم این کشور به‌ویژه در دو دهه گذشته باشد.

·         اظهارات اخیر عمران خان و همچنین ژنرال بازنشسته فیض حمید مدیرکل پیشینISI در مورد رویکرد فرمانده جدید ارتش پاکستان تصویر روشنی حداقل تاکنون از امکان تغییر ریل‌گذاری ایشان در اختیار قرار نمی‌دهد.

·         نظرسنجی موسسه گالوپ و برخی شواهد دیگر نشان از موفقیت احتمالی عمران خان و مؤتلفین وی در انتخابات دو استان پنجاب و خیبر پختونخوا در صورت عدم بروز حادثه غیرقابل‌پیش‌بینی دارد. تحقق این پدیده می‌تواند نشانه‌ای از نتیجه انتخابات عمومی احتمالی در اکتبر نیز محسوب گردد. این موضوع در کنار بحران‌های موجود به‌دقت مورد توجه نهادهای نظامی و غیرنظامی کشور قرار داشته و هیچ احتمالی را از مجموع گزینه‌های ممکن خارج نمی‌سازد.

·         افزایش نیاز برای عبور از چالش‌ها در کنار عدم وجود منابع لازم به معنای تشدید رقابت کمک‌کنندگان برای تثبیت جایگاه خود در این کشور می‌تواند باشد.

*سفیر پیشین ایران در افغانستان

 

 

 

 

 

 

  


بالا
 
بازگشت