تقویتِ جریانی نگران کننده از رشد تروریسم در پاکستان از سوی افغانستان

محمد نواز خان پژوهشگر موسسۀ تحقیقات سیاست اسلام آباد است که در حوزۀ مقابله با تروریسم فعالیت دارد. وی به طور کلی مطرح کرده است که اطلاعاتِ مرتبط با تعداد و یا مکان حملات تروریستی در پاکستان حاکی از تمرکز حملاتِ مذکور در نزدیکی مرز افغانستان و پاکستان بوده است. نویسنده در مطلب حاضر ضمن اشاره به روندی تصاعدی و فزاینده از خشونت و جنایات مرتبط با گروه های ممنوعه چون تحریک طالبان پاکستان و یا احیای دیگر گروه های تروریستی چون داعش ولایت خراسان و ارتش آزادی بخش بلوچستان، به بهره برداریِ سودجویانۀ گروه های مذکور از فرصتِ نشات گرفته از قدرت یابی مجدد طالبان در افغانستان و تقویت خود در این بستر مساعد پرداخته، و در ادامه نیز به لزوم اتخاذ راهکارهایی از سوی پاکستان برای مسدود ساختن این جریان فزاینده از خشونت و کشتار می پردازد. مطلب حاضر توسط نازنین نظیفی برای سایت تحلیلی کلکین ترجمه شده است.

از زمانِ قدرت یابی مجدد طالبان در افغانستان و به دست گرفتن قدرت در کابل، با افزایش اعمال و اقداماتِ تروریستی، شاهد روندِ تصاعدیِ تدریجی از ناامنی در پاکستان هستیم. همانطور که از بمب گذاری انتحاری در مسجد مقر پلیس در پیشاور مشهود است، سال ۲۰۲۲ شاهد افزایشی ۲۷ درصدی از اقدامات تروریستی در مقایسه با سال ۲۰۲۱ بوده و آمار مرتبط با مرگ و میر در همین راستا نیز همچنان در حال تشدید است. همچنین به لطفِ آن حمله، با ۱۳۴ کشته و ۲۵۴ زخمی در حداقل ۴۴ حادثه تروریستی در کل کشور، ماه ژانویه ۲۰۲۳ یکی از خونین ‌ترین ماه ‌ها در تاریخ پاکستان بود. از دیگر سو در سراسر مرز افغانستان، حملات تروریستی همچنین منافع پاکستان را نیز هدف قرار داده است؛ از جمله حمله به هیئت پاکستانی در کابل در دسامبر سال ۲۰۲۲.

بدین ترتیب می توان گفت مرز افغانستان و پاکستان صحنه اصلی آسیب پذیری و شکنندگی متاثر از حملات مذکور بوده است. حملات تروریستی مکرر طی دو سال گذشته، به ویژه در ایالات های بلوچستان و خیبر پختونخوا (KP) پاکستان، حاکی از تجدید حیات و فعالیتِ گروه های تروریستی بوده است. هرچند شاهد جریانی از کاهش حوادث خشونت آمیز در ایالات پنجاب و سند، دورتر از مرز افغانستان و پاکستان نیز بوده ایم.

سیاستگذاران و نهادهای امنیتی از افزایش ناامنی در پاکستان که ناشی از فعالیت گروه هایی ممنوعه ای چون؛ تحریک طالبان پاکستان (TTP)، ارتش آزادی ‌بخش بلوچستان (BLA)، ارتش ملی‌گرای بلوچ (BNA)، ارتش خلق سندهو دیش (SPA) و دولت اسلامی ولایت خراسان (ISKP) می باشد، مطلع و آگاه هستند. چراکه با افزایش موج خشونت های تروریستی در سراسر پاکستان، عناصری از گروه های تحریک طالبان پاکستان، دولت اسلامی ولایت خراسان و ارتش آزادی بخش بلوچستان در این جریان نقش مهمی ایفا کرده اند.

باید توجه داشت که تجدید حیات و فعالیتِ گروه های فوق الذکر ارتباطی قوی با شرایطِ درحال تحول در افغانستان دارد؛ جایی که غالبِ گروه های مذکور علاوه بر سوءاستفاده از این کشور محصور در خشکی به عنوان عرصه ای برای پناه گرفتن و عقب نشینی، از آنجا نیز قدرت می گیرند؛ و این جریان یکی از خطرناک ترین جنبه ها برای پاکستان اثبات شده است.

پس از بازگشت طالبان افغانستان به قدرت، بخشی از دولت پاکستان امید داشتند تا گروه تحریک طالبان پاکستان را وارد جریان گفتگو و مذاکره کنند؛ لیکن مشخص شد که این کار بی فایده و ناخوشایند است. فقدان اراده سیاسی مناسبی جهت اجرای برنامه اقدام ملی (NAP) در حرف و عمل، مانعی در پیشبرد این روند گردیده و در مقابل به عناصر ضددولتی جهت تداوم فعالیت های خود آنهم بدون اینکه مجازاتی در پی داشته باشد، جرأت بخشیده است. درنتیجه این عوامل گروه تحریک طالبان پاکستان را به سازماندهی مجدد و تشدید تروریسم در کشور تشویق کرده است.

علاوه بر این، بی میلی طالبان افغانستان در ممانعت از فعالیت های گروه تحریک طالبان پاکستان و یا دیگر عناصر تروریستی جهت استفاده از خاک خود برای حملات به پاکستان، به آشفتگی و خونریزی بیشتری منجر شده است. بدین ترتیب گروه تحریک طالبان پاکستان که به لحاظ ایدئولوژیکی با طالبانِ افغانستان هم پیوند و وابسته است، در مسیر مبارزه با پاکستان نوعی مشروعیت پیدا کرده، و نهایتا به تقویت و یافتن حامیانی همراه با مجریانی کارگشا جهت پیشبرد طرح های پلید خود در داخل پاکستان مشغول گردیده است. ظهور مجدد و سازمان دهیِ دوبارۀ امور تحریک طالبان پاکستان در خیبر پختونخوا، به ویژه در لشکر سوات، ملاکند، موجی از ناآرامی و نارضایتی را در میان مردم محلی ایجاد کرده است. بدین ترتیب اعتراضات گسترده ای در مناطق مسکونی و قبیله ای علیه نفوذ مجدد این عناصر خارجی در درون کشور سربرآورده است.

همچنین علاوه بر گروه تحریک طالبان پاکستان، شاخه ولایت خراسان از دولت اسلامی و گروه های شورشی بلوچ، مانند ارتش آزادی ‌بخش بلوچستان و دیگر گروه ها، فعالیت های تروریستی خود را در سال ۲۰۲۲ تشدید کردند.  ضمن آنکه در همان سال، ارتش ملی‌ گرای بلوچ و ارتش خلق سندهو دیش نیز به عنوان سازمان های تروریستی نوین در بلوچستان و سند ظهور کردند؛ چنانکه گروه های مذکور به ترتیب مسئول اقدامات تروریستی در لاهور و کراچی شناخته شدند. به طور کلی اعتقاد بر این است که گروه‌ های شورشی سندی در سطح تاکتیکی با عناصر بلوچ که کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) را هدف قرار می ‌دهند، ارتباطی را ایجاد و بسط داده اند.

بیش از ۵۱۲ اقدام تروریستی (به طور متوسط ۴۳ حمله در ماه) طی سال ۲۰۲۲ در پاکستان صورت گرفت که هم پرسنل امنیتی و هم غیرنظامیان را هدف قرار دادند. این حملات به کشته شدن ۹۸۰ نفر و مجروح شدن ۷۵۰ نفر منجر شدند. در جریان این حملات، با ۴۰ نفر کشته آنهم تنها در ماه دسامبر سال ۲۰۲۲، حداقل ۲۸۳ پرسنل امنیتی در سال ۲۰۲۲ جان خود را از دست دادند. بدین ترتیب با اشاره به آمار فوق باید گفت در مقایسه با سال ۲۰۲۱ (با ۸۵۰ تلفات)، افزایشی ۱۴٫۴۷ درصدی از مرگ و میر در سال ۲۰۲۲ در پاکستان وجود داشته است.

اکثر تلفات در ایالات خیبر پختونخوا و بلوچستان بوده است؛ به گونه ای که خیبر پختونخوا ۶۴ درصد از کل فعالیت های تروریستی در پاکستان را به خود اختصاص داده است، اما پس از آن ۲۶ درصد از تلفات در بلوچستان، ۵٫۸ درصد در سند و ۲٫۸ درصد در پنجاب بوده است. از این رو، با افزایش ۵۹ درصدی تلفات در سال ۲۰۲۲ (۶۳۳ تلفات، در مقایسه با ۳۹۹ مورد در سال ۲۰۲۱)، سطح کلی خشونت در ایالت خیبر پختونخوا به طور تصاعدی افزایش یافته است. ایالت بلوچستان نیز در جریان حوادث تروریستی متحمل ۲۵۴ کشته و ۲۱۸ مجروح گردیده است. همچنین در ایالت سند، ۵۷ نفر جان خود را از دست دادند و ۵۸ نفر مجروح گردیده و در ایالت پنجاب نیز ۲۸ نفر کشته و ۲۷ نفر زخمی شدند.

اما به طور کلی، گزارش سالانه امنیتیِ ۲۰۲۲ که توسط مرکز تحقیقات و مطالعات امنیتی تهیه شده است، حکایت از آن دارد که علی رغمِ جریانی افزایشی از خشونت در ایالات خیبر پختونخوا و بلوچستان، متقابلا در ایالاتِ پنجاب و سند طی سال ۲۰۲۲ روندی کاهشی در حوادث خشونت آمیز وجود داشته است. به گونه ای که ایالت پنجاب کاهشی ۶۱ درصدی از خشونت و به دنبال آن ایالت سند کاهشی ۵۰ درصدی را نشان می دهد.

با ابن وجود علیرغم کاهش خشونت در این ولایات، پاکستان در سال ۲۰۲۲ با ۵۱۲ حادثه تروریستی مواجه شد که این نخستین بار از سال ۲۰۱۷ است که این کشور بیش از ۳۰۰ حمله ستیزه جویان را ثبت می کند. چهار مورد اقدام تروریستیِ فرقه ‌ای نیز در سال ۲۰۲۲ گزارش شده که در مقایسه با تنها دو حادثه در سال ۲۰۲۱، به کشته شدن ۷۲ نفر و مجروح شدن ۲۱۳ نفر منجر شده است.

اکثر حملات توسط گروه های تحریک طالبان پاکستان، دولت اسلامی ولایت خراسان، و ارتش آزادی ‌بخش بلوچستان صورت گرفته است. این گروه ‌های ممنوعه در حال دسیسه و نقشه چینی، برنامه ‌ریزی و اجرای فعالیت ‌های تروریستی فرامرزی از طریق کسب آزادی های بیشتر در افغانستان برآمده اند؛ جایی که از پناهگاه هایی امن همراه با حمایت و پشتیبانی بهره مند می شوند.

به طور کلی می توان گفت جریان تروریسم طی دو سال گذشته حاکی از آن بوده است که فعالیت های تروریستی و به منظور هدف قرار دادن نیروهای امنیتی، به ویژه ارتش و پلیس ادامه خواهد یافت. همچنین ایالات خیبر پختونخوا و بلوچستان همچنان مورد هدفِ گروه های تروریستی ممنوعه قرار خواهند گرفت که این جریان خود می تواند به تهدیدی برای کلان شهرهای بزرگ پاکستان تبدیل شود.

اما جهت مقابله با تهدیدهای مذکور، پاکستان بایستی سیاست خود در رابطه با افغانستان را مورد بازبینی و بازنگری قرار داده، ضمن آنکه طالبان افغانستان را در گفتگوی دوجانبه پیرامون مسئله تحریک طالبان پاکستان، مبارزه با تروریسم، مدیریت مشترک امنیت مرزی و پناهندگان دخیل سازد. همچنین ضرورت دارد که پاکستان به منظورِ تدوینِ سیاستی، در مسیر توسعه تفاهم دوجانبه با کابل برای پیشبرد مکانیسم مشترک هماهنگی و کنترل مرزی اقدام کند.

در سطح داخلی نیز بایستی ظرفیت سازی نهادهای اجرایی قانون در پاکستان به منظور جلوگیری از تهدیدات احتمالی تروریستی افزایش یابد. دولت پاکستان سیاست ملی برای مبارزه با خشونت افراط گرایی (NCVE) با هدف جلوگیری از افراط گرایی در میان مردم، را تصویب کرده است؛ اما برای جلوگیری از بسط و گسترش افراط گرایی در این کشور، ضرورتی از تبدیلِ سیاست ملی مبارزه با خشونت افراط گرایی به اهداف قابل اجرا و قابل سنجش نیز حائر اهمیت است. به همین ترتیب، اجرای برنامه اقدام ملی (NAP) باید تضمین و بازنگری شود. در صورتی که همه اقدامات به طور مؤثر و توسط تمامیِ دست اندرکارانی برای ارائۀ شفافیت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی اتخاذ شود، برنامه اقدام ملی نیز می تواند موفقیت آمیز باشد.

نهایتا باید گفت تصمیم اتخاذ شده در جلسه کمیته مرکزی اپکس -که خواستار ایجاد لابراتوار پزشکی قانونی خیبر پختونخوا، پروژه های شهر امن و ظرفیت سازی آژانس های مجری قانون خیبر پختونخوا است- بایستس در حرف و عمل نیز اجرایی شود. همچنین اداره پلیس باید تکنیک های مدرن از طرح و ترسیم خشونت، جرم و جنایت و همچنین تجزیه و تحلیل داده ها برای پیش بینی، پیشگیری و کشف تروریسم و جرم را به کار بندد. ضمن آنکه باید در نظر داشت داده های بصری نیز در تدوین راهبردهای پیشگیری از تروریسم و جنایت کارگشا و یاری رسان خواهند بود.

منبعhttps://thediplomat.com



 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت