خواهان آزادی آقای داکتر علی محقق نسب از زندان کابل هستیم !

 

   چندی قبل آقای داکتر علی محقق نسب مدیر مسؤل « مجله حقوق زن » از سوی مسؤلین دولت اسلامی افغانستان در ظاهر به جرم توهین به دین اسلام زندانی و بعد توسط محکمه قضایی قرون وسطایی کشور ما به مدت دو سال حبس محکوم گردید که موجب نگرانی ، احتجاج و اعتراض سراسر ژورنالستان ، مطبوعات داخلی و خارجی ، متفکرین ، نویسندگان ، منابع بین المللی ، اعلامیه جهانی حقوق بشر و مردم افغانستان نیر قرار گرفتند .

   یک ضرب المثل مشهور وطنی داریم که می گوید : « یک بام و دو هوا » .  دقیقا این گفتار در مورد این مسأله و خیلی از موضوعات دیگر در اوضاع و احوال کشور ما صدق می کند .

   از یک سو زمامداران دولت اسلامی افغانستان شعارهای تحقق جامعه مدنی ، بازسازی ، مدرنیته ، رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر ، مبارزه علیه تروریزم  و طالبانیزم و دموکراسی را در افغانستان بلند کرده و حتا در مساجد ، تکیه خانه ها ، منابر ، و سایر نهادی های فرهنگی کشور از احترام به حقوق بشر ، ترقی ، تحقق جامعه مدنی ، ارزش های دموکراسی و نظام مردم سالاری صحبت می شوند ؛ و همچنان زمامداران معاش ماهانه و سایر مکافات و امتیازات خودها  را از سازمان ملل متحد و منابع بین المللی دیگر و قوای ائتلاف بین المللی اخذ می دارند . و از جانب دیگر مانع آزادی بیان ، عقیده و نظایر آن در جامعه مثله شده و مصیبت زده ما گردیده که اکنون شاهد حبس دوساله آقای محقق نسب به جرم ارتداد در زندان هستیم .

    در گذشته نیز این گونه بی عدالتی ، نقض آزادی بیان و عدم رعایت قانون اساسی از سوی برخی مقامات دولتی ، گروهای قدرتمند محلی ، قوماندانان ، زورگویان و حتا نظامیان خارجی در افغانستان صورت گرفته  و متأسفانه این وضع بازهم ادامه دارد . و همچنان چندی قبل یک خانم ورزیده و نطاق تلویزیون « طلوع » نیر بی رحمانه به قتل رسید .

    زمانیکه خداوند لایزال حق آزادی بیان را برای تمام بشر در قرآن کریم سورهء قصص بشارت داده است ، آیا قضات و حکام دولتی افغانستان از آن بی خبر اند که آزادی بیان را از جامعه گرفته و هر کی را با بهانه های واهی و همچنان خلاف قانون اساسی کشور به زندان می برند ؟

   وقتی که زمامداران کنونی آزادی بیان ، عقیده و ... را در شرایط موجود از اندیشمندان  ، ژورنالستان ، متفکرین ، نویسندگان ، دیگر اندیشان ، صاحب نظران ، خبرنگاران خارجی ، مامورین دولتی ، نظامیان ، محصلین ، متعلمین ، کسبه کاران ، دهاقین و خلاصه از آحاد مردم ما در کشور به بهانه می گیرند ؛ آیا با دیده درایی تمام مرتکب نقض علنی آیات قرآن  و مغایر حقوق بشر و موازین بین المللی در جامعه افغانستان نگردیده اند ؟

   اگر دست اندرکاران امور افغانستان صادقانه و به صورت عملی خواهان حفظ ارزش های تکاملی والعصر دینی ، تحقق یک جامعه باز مدنی و دموکراسی در کشور ما باشند ، چرا اولین عنصر دموکراسی که « آزادی بیان » است در جامعه ما عملا احترام و رعایت نمی گردد و مقاصد سیاسی خودها را در زیر لوای دین بالای منتقدین و مخالفین خویش به مورد اجرا قرار می دهند ؟

   همینکه حکام طراز اول دستگاه دولتی کشور ما همواره از نقض حقوق بشر ، طفل ربایی ، فروش زنان شوهردار ، کشت خشخاش ، تولید مواد مخدره ، قاچاق ، فساد اداری ، ازدواج های اجباری ، نا امنی ، زن ستیزی ، قتل کارمندان خارجی و دولتی به دست طالبان ، القاعده ، زورمندان محلی ، تفنگ سالاران و ... اعتراض و شکایت می کنند که چنین برخورد شان کاملا درست و قابل حمایت نیز اند ؛ پس چرا همین اعضای بلند پایه محترم دولتی منجمله آزادی بیان و نوشتار را رعایت نکرده و نویسندگان ، اندیشمندان ، خبرنگاران ، پژوهشگران  و ... را به خاطر مرام های سیاسی ، گروهی ، فردی ، سمتی ، طبقاتی ، اتنیکی ، ایدولوژیکی و ...  خودها مورد بی عدالتی ، کتک ، توهین ، آزار ، حبس وغیره قرار می دهند ؟

   اگر خدای نخواسته آقای محقق نسب به دین اسلام توهین نموده باشد ، آیا دین اسلام با حبس وی و آنهم با فیصله ملاهای سنتی و منطق قرون وسطایی حفظ  و از خطر نجات پیدا می کند ؟

   آیا تهداب دین مقدس اسلام اینقدر سست و بی بنیاد است که با انتقادات ، مخالفت ها ، اهانت ها ، تهمت ها ، راکت ها و بمباردمان ها از بین برود ؟

   با وجود اینکه از یزید ، خلفای اموی ، عباسی تا پیروان امروزی شان دین اسلام را به سلطنت مبدل نمودند و قرآن خدا و دین محمدی و خلفای راشدین را بد نام ساختند ، آیا با چنین اسلام سیاسی ، اصل دین محمدی و کلام الهی از بین رفت ؟ آیا در حال حاضر بیش از یک میلیارد مسلمان در سراسر جهان اهل قبله و پیرو دین مقدس اسلام نیستند ؟ آیا این مسأله دلالت بر بنیادهای فولادین دین محمدی و قرآن خدا از چهارده قرن قبل تا حال نکرده و نمی کند ؟

   آیا دین اسلام آنقدر ضعیف و بی ریشه است که با انتقاد ، فحش ، توهین ، تهمت و ... از بین برود و بازهم بانی و حفاظت کننده دین اسلام ، ملاهای سنتی و قرون وسطایی باشند ؟  آیا دین اسلام توسط دلالان دینی نگهداری می شوند و یا ذریعه جوهر علم ، منطق بصیرت ، ذات عقلانیت روز وخرد آگاهانه و مختارانهء مردم از پائین در جامعه ؟

هیچ انسان با انصاف ، خردمند ، عاقل و بالغ باور کرده نمی تواند که آقای محقق نسب به دین  اسلام  اهانت  کرده باشد . و همچنان هیچ انسانی به خود اجازه نمی دهد به هیچ یک از ادیان ، مذاهب جهان به خصوص دین مقدس اسلام توهین نمایند ، مگر اینکه به کدام مریضی روانی مبتلا باشد .

   از سوی دیگر تمام جهان شاهد است که آدم کشی ها ، نابودی تمدن ها و جنایات طالبان و القاعده حتا تا قصر پنتاگون و مرکز تجارت جهانی در امریکا سرایت کرده و دامنه اینگونه ترورها ، کشتارها ، و ... در اکثر نقاط افغانستان روز به روز شدت می گیرند . از جانب دیگر دولتمردان کنونی ما تمام جنایت کاران طالبی و ناقضین حقوق بشر از زندان های کشور بدون محاکمه و مجازات قانونی آزاد نموده و جالب تر اینکه زمینه های حضور علنی و فعال آنان را تحت نام های « آشتی ملی » ، « بازسازی » کشور ، رعایت « حقوق بشر » ، « وحدت ملی » و ... نه تنها در ارگان های کلیدی دولتی و حتا در بطن پارلمان حالیه کشور نیز مساعد نموده اند . این چنین کسان که قابل پیگرد قانونی و مجازات هستند ، چرا از سوی حکام دولتی و قضایی کشور ما قانونا محاکمه نمی گردند ؟ آیا اینقدر جانیان جنگی و ناقضین حقوق بشر که در قدرت دولتی ، حزبی و اجتماعی کشور ما حضور دارند ، چطور تا حال قانونا مورد پیگرد قانونی قرار نگرفته و نمی گیرند ؟

   آیا دولت کنونی افغانستان پاسخگوی حقوقی ، منطقی ، سیاسی ، وجدانی و ملی را در همچو کارهای ضد ملی  و ضد دموکراتیک خودها در پیشگاه مردم به خون تپیده و بی سرنوشت افغانستان دارند ؟

   اما زمانیکه یک نویسنده بناء بر رسالت آزادی بیان و عقیده ، مبنی بر قانون اساسی کشور و معیارهای مقبول و پسندیدهء بین المللی از مقامات دولتی ، احزاب بر سر اقتدار ، قدرتمندان ، تفنگ سالاران و نظایر آن در کشور ما شکایت لازم و انتقداد سازنده می نماید ، آنگاه این نویسنده به جرم ضدیت نسبت به دین مقدس اسلام و قرآن خدا متهم و فورا روانه ء زندان می گردد .

   آیا این چنین عملکردهای محاکم سنتی کشور ما  مغایر دین ، اعلامیه جهانی حقوق ، قانون اساسی و ضد موازین مشروع بین المللی در افغانستان نمی باشد ؟

   درست در همین رابطه است که دولت از دین بهره سیاسی را برده و توسط قضات و محکمه سنتی مخالفین و انتقاد کنندگان را مرتد ، بی دین ، کافر و ضد قرآن خدا معرفی و آنها را به غل و زنجیر می بندد . و همچنان قضات و محاکم غیر مدنی و غیر علمی به لباس دین  ،  امیال و خواسته های متولیان سیاسی ، شخصی  ، گروهی و مستبدین جامعه را به ثمر می رسانند تا اینبار نظام استبدادی در پوشش « دموکراسی » هم حفظ گردد .

   از این رهگذر است که متفکرین ، علما ، متخصصین امور ، دانشمندان  و دموکراتان همواره خواهان جدایی دین از دولت شده و به این صورت زمینه های غرض ورزی سیاسی و بهره جویی شخصی صاحبان قدرت را از دین اسلام از بین برده و از جانب دیگر باعث حفظ  و تکامل ارزش های دینی در جامعه نیز می گردند .

   خلاصه خداوند آزادی سخن ، بیان ، عقیده را برای هر انسان  روی  زمین  مجاز دانسته  و حضرت رسول اکرم  ( ص ) و خلفای راشدین این فرمان خداوند (ج ) را در مورد آزادی بیان و امثالهم عملا رعایت و احترام نموده اند . و همچنان اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز حامی آزادی بیان ، نوشتار و نظایر در تمام جهان نیز می باشد . پس چرا قضات و زمام داران محترم کابل به این دستور خدای مهربان ، حضرت محمد ( ص ) و چهار یار کبار و اعلامیه جهان حقوق بشر توجه نکرده و آقای داکتر محقق نسب را همچنان خلاف مقررات مشروع و پسندیدهء جهانی به دو سال حبس محکوم و زندانی نموده اند ؟

   فلهذا ، کارکنان گاهنامهء « ندای هزارستان » نه تنها از همبستگی و تقاضای صاحب نظران ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، نویسندگان ، نهادهای فرهنگی ، منابع خارجی ، ژورنالستان ، شخصیت علمی ، افراد و عامه مردم نسبت به آزادی آقای محقق نسب از زندان پشتیبانی خودها را اعلام می دارند ، بلکه  بر اساس حکم قرآن کریم ، سنت نبوی ، قانون اساسی کشور ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، ارج گذاشتن به قانونمندی و ارزش های دموکراسی ، احترام به مقبولیت ضرورت زمان و مصالح ملی مردم خویش خواهان آزادی بی قید و شرط آقای داکتر علی محقق نسب از زندان کابل می باشند .  و همچنان از مقامات محترم افغانستان عاجزانه می خواهیم که قانون مطبوعات در مورد آزادی بیان وعقیده ، تحقق قانون اساسی کشور ، مقررات اعلامیه جهانی حقوق بشر را در افغانستان عملا رعایت نمایند .

با عرض حرمت

غلام سخی ارزگانی

مدیر مسؤل « ندای هزارستان »

جمهوری فدرالی آلمان

 


بالا
 
بازگشت