اهانت به حضرت پیامبر گرامی اسلام

( دشمنی علنی نسبت به خدا و مسلمانان سراسر جهان )

 

انجنیر غ. سخی ارزگانی (تورنتو / کانادا )

 

چراغی را که ایزد بر فروزد      چو ابله پف کند ریشش بسوزد ( 1 )

 

خبر توهین آمیزی را که به حضرت محمد ( ص )  از رسانه های خبری شنیدیم ، نه تنها مایهء تأثر عمیق ما مسلمانان جهان و سایرین نیز گردید ، بلکه موجی عظیمی از اعتراضات فزایندهء و خشم مسلمین را نسبت به این قضیه هم به وجود آورد .

همه می دانند که در ظاهر امر از سوی یک منبع فرهنگی در دانمارک نسبت به پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد ( ص ) توهین علنی صورت گرفت . به تعقیب آن در فرانسه ، آلمان ، ناروی و برخی از کشورهای اروپایی و صنعتی جهان نیز همین تصویر اهانت آمیزی را که در مورد حضرت رسول خدا نموده بود ، مجددا با چنان آب و تاب به نشر سپردند که دور از انتظار و خرد انسانی و اخلاق اجتماعی ملت های جهان و بشریت می باشد .

این عملکرد ناشایسته و ضد انسانی و مغایر اخلاق عمومی نسبت به پیامبر بزرگوار اسلام

احساسات سراسر مسلمین را بر انگیخت و آنان را وادار نمود تا از عزت و حیثیت پیغمبر خدا دفاع کنند که کاملا منطقی و حق بجانب نیز می باشد . در حقیقت اگر هر انسان دیگر مانند موسوی ، نصارا ، عیسوی ، بودیست ، زرتشتی ، سک ، هندو و پیروان سایر ادیان و مذاهب که پیشوای دینی و مذهبی شان این چنین مورد تحقیر قرار گیرند ، همچنان پیروان آن حق دارند  که از اعتقاد ، آئین و پیشوای دینی و مذهبی خویش پشتیبانی نماید . پس هر مسلمان هم حق دارد که از شأن ، حرمت ، کرامت انسانی ، معنویت و عزت پیامبر گرامی خویش حضرت مصطفی محمد ( ص ) دفاع کند . این حق فردی ، دینی و مذهبی هر انسان روی زمین بوده و است که از هرگونه تجاوز محفوظ  می باشد و همچنان این امر یک جزء مهم پلورالیزم مربوط به اصول و نظام دموکراسی می باشد .

 با پخش تصویر کارتونی توهین آمیز نسبت به پیامبر خدا در مطبوعات بود که همزمان در برخی از ممالک اسلامی و غیر اسلامی مسلمانان دست به تظاهرات مسالمت آمیز و همچنان قهرآمیز زدند و از حیثیت پیامبر گرامی حضرت محمد ( ص ) دفاع برحق نموده و از عاملین این امر قبیح اعتراض بجا و بر حق کردند . در پی آن خیلی از مسلمانان در موارد اموال تجارتی دانمارک را نیز تحریم  نمودند . در ادامهء این تظاهرات و عکس العمل ها شوربختانه  تا حال چند نفر نیز جان شیرین شان  را از دست دادند که متأثر هستیم .

اما ناگفته نماند که یک تعداد از کشورهای اسلامی به عنوان اتمام حجت و تظاهر هم اگر شده ، از دولت دانمارک اعتراض نمودند و عدهء دیگری از ممالک اسلامی با انواع مختلف از این امر سر باز زدند . زیرا ، مرگ و حیات حاکمان کشورهای اسلامی در دست سردمداران بزرگ و انحصارگران بین المللی جهان قرار داشته و دارند که منافع و ارزش های دینی ، مذهبی ، ملی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... کشورهای خویش را قربانی منافع خصوصی خود و خدایان استعمارگر و استثمارگر جهانی و منطقوی خویش می نمایند که جای بس تأسف می باشد .

در این زمینه یک پرسش ایجاد می گردد که مسأله توهین آگاهانه نسبت به پیامبر اسلام چگونه از طریق یک نهاد منطقوی کوچک فرهنگی دانمارکی سامان دهی گردیده و به تعقیب آن تصویر تحقیر آمیزی را از حضرت پیامبر خدا درست  و نشر نموده بودند ، و جای تعجب است که از طریق برخی از نشریات کشورهای دیگر اروپایی نیز مجددا به چاپ می رسد . اما جالب اینکه از سوی منابع اسرائیلی ، امریکایی و انگلیسی در قسمت تشهیر کاریکاتور حضرت محمد (ص ) خاموشی معنا دار اختیار می گردند که در واقعیت امر رمز توطئه و دشمنی نسبت به اسلام و مسلمین جهان و با اسارت کشیدن جدید خلق ها و کشورهای جهان سوم از همینجا درک می گردد .

گیرم که اگر یک مرجع دانمارکی در این زمینه اشتباه غیر شعوری کرده باشد ، باز چطور ممکن است که در  برخی کشورهای دیگری اروپایی فورا عین اشتباه تکرار می شود ؟

آیا توهین به پیامبر و دین یک جمعیت بزرگ از جهان بشریت مغایر قانون اساسی کشور دانمارک و سایر کشورهای اروپایی و اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های مقبول بین المللی نیست ؟

آیا دموکراسی همین است که روحیه و اعتقاد و پیشوای دینی بیش از یک و نیم میلیارد مسلمانان جهان جریحه دار و مورد اهانت تعمدی قرار گیرد و نفاق و شقاق جدیدی را میان جوامع انسانی مسلمان و غیر مسلمان خلق نمایند و اسم آنرا « آزادی بیان ، عقیده و دموکراسی »  می گذارند ؟

 آیا دموکراسی حدود دارد و یا هرچه  دل یک شخص خواست آنرا خلاف روحیه و مصالح عامه جهان انجام دهد و روان مردم را به صورت تعمدی و خیره سرانه متشنج و بر آشفته نماید ؟

 آیا دموکراسی برای انسان و در خدمت انسان و برای تکامل کرامت و حفظ آزادی پسندیده در جامعه است و یا اینکه انسان قربانی آزادی ، بیان و دموکراسی می گردد ؟  

آیا با چنین توهین نسبت به پیامبر اسلام ، ایجاد و ترویج عصبیت های جدید دینی و مذهبی فی مابین مسلمانان و پیروان سایر ادیان به خصوص عیسویان جهان نیز نمی باشد ؟

آیا استعمارگران و انحصارگران بین المللی در رأس آن امریکا تا حال از دموکراسی  ، آزادی ، سازمان ملل متحد و سایر ابزارها و نهادهای مشروع جهانی به نفع چپاولگرانه و ظالمانهء خودها بهره نجسته و اکنون نیز نمی جویند و اساس انگیزهء توهین به پیامبر خدا از همین نظام سرمایه داری و ماهئیت سردمداران غارتگر این سیستم استبدادی جهان ناشی نشده است ؟

این قضیه خود می رساند که اهانت به پیغمبر خدا و پیشوای دینی مسلمانان جهان ، سنجیده و آگاهانه سازمان دهی گردیده تا از این طریق استعمارگران جهان و مافیای بین المللی چپاولگر مقاصد دیگری غیر مشروع خویش را در سراسر کشورها و بالای مردمان تحت ستم جهان به خصوص در ممالک اسلامی نیز به کرسی مرام استکباری و طبقاتی بنشانند . اهانت به پیغمبران خدا مانند حضرت موسی ( ع ) ، حضرت عیسی ( ع ) و ... به خصوص به حضرت محمد ( ع ) بزرگترین خیانت و جنایت به بشریت می باشد که به نفع دایمی جانیان و شؤنیستان انحصارگر بین المللی تمام نخواهد گردید و بلاخیره چنین دسایس بلای جان استکبار جهانی خواهد شد .

اگر فرضا یک کدام فرد مسلمان عصبی در بلاد اسلامی چه اینکه در یکی از کشورهای اروپایی ، امریکایی و ... هم نسبت به حضرت عیسای مسیح ( ع ) و یا حضرت موسی ( ع ) اهانت کند ،  خواهیم دید  که عکس العمل مردم عادی عیسویان و موسیان را چه می کنی که حتا دولت های اروپایی ، امریکایی ، اسرائیل و غیره نیز در این زمینه به قوای قهریه و یا حد اقل به تحریم اقتصادی ، قطع روابط دیپلوماتیک و امثالهم در برابر کشورهای اسلامی متوصل خواهند شد .

 لذا ، همان طوری که مسلمانان هم حق دارند که از مراجع دینی و مبلغ دینی خویش دفاع نمایند ، پیروان سایر ادیان و مذاهب هم کاملا مستحق اند که از ارزش های دینی و پیشوای معنوی خویش پشتیبانی نمایند . همچنان این حق مسلم  فردی ، اجتماعی  و دینی هر انسان روی زمین است .

همه خوب می دانند که اینگونه توهین پلان شده یک مراتبه  نه ، بلکه در مقاطع زمانی گوناگون این چندین بار است که علیه پیغمبر اسلام ، دین محمدی و مسلمانان گیتی صورت می گیرد . پس اصل مقصد در کجا است ؟ وقتیکه در اروپا ، امریکا و سایر کشورهای غیر اسلامی پیغمبران و ادیان احترام می گردند ، پس به خاطر چه اهداف صرفا پیامبر خدا و مسلمین مورد تحقیر آگاهانه در اروپا قرار می گیرد ؟

یک ضرب المثل مشهور میهنی و مردمی در افغانستان هم داریم که گویند :

« چیزی را که به خود نمی پسندی به دیگران نیز مپسند ! »

در این راستا شاعر زیبا کلام حضرت مولوی بزرگوار نیز چنین فرموده است :

آنچ نپسندی به خود ای شیخ دین      چون پسندی بر  برادر این امین ؟

این  ندانی  که  پی  من چه کنی      هم در آن چه عاقبت خود افگنی ؟ ( 2 )

     پس با این فرهنگ مترقی و سطح دانش عالی و قانونیت در اروپا ، چطور ممکن است که چنین اهانتی به پیغمبر اسلام و مسلمین سراسر جهان از روی  بی خبری و جهالت صورت گیرد ؟

 آیا این چنین توهین غیر آگاهانه نسبت به پیامبر خدا و مسلمانان انجام یافته است ؟ نه ! هرگز نی !

خوب نگاه کنیم که چند سال قبل سلمان رشدی که مؤرخ شهیر دربار سلطنتی نظام شاهی انگلیس و مسلمان زاده نیز می باشد ، با نشر کتاب : « آیات شیطانی » ، پیغمبر اسلام را به صورت آشکار مورد تهمت و تحقیر قرار داد و روحیه مسلمانان جهان را جریحه دار ساخت که موجب عکس العمل شدید مسلمانان در این زمینه گردید .

پرسش اینست که سلمان رشدی با چنان جهان بینی و آگاهی از علم تاریخ ، جامعه شناسی ، ادیان ، دانش سیاسی ، بصیرت عصر وغیره چطور امکان دارد که اشتباها چنین توهینی را نسبت به پیشوای دینی مسلمانان سراسر جهان بشریت مرتکب شده باشد ؟

آیا این یک برنامه سنجیده شده و آگاهانه نبود که در ظاهر امر از طریق سلمان رشدی ( در حقیقت از سوی بعضی حلقه های افراطی اروپا ، امریکا ، اسرائیل و همکاران جهانی شان بودند. ) به پیامبر گرامی مسلمین جهان اهانت صورت گرفت ، تا معیار عکس العمل مسلمین را در این زمینه به آزمایش گرفته و بعد  مبنی بر آن با آرامش کامل مقاصد استعماری و غارتگرانه خودها را با ابزارهای مختلف در این سرزمین ها سامان دهی و تحقق بخشند ؟

به تاریخ 20 فبروری 2006 م آقای فیاض ارزگانی که مهان رادیود دری بی بی سی بود و پرسشهای اشتراک کنندگان را در مورد کاریکاتور اهانت آمیز حضرت رسول خدا از نگاه اسلامی ، حقوقی ، سیاسی و کثرتگرایی دینی جواب می داد ، منجمله در این زمینه چنین گفت :  « آیا نابودی بت های بامیان اهانت و توهین به بودیستان جهان نیست ؟ »

افزون برآن ، در این زمینه توجه نماییم که آقای فیاض ارزگانی آزادی مطلق و بدون حد را از لحاظ اسلامی ، اصول دموکراسی ، اعلامیه جهانی حقوق بشر و مصالح بشریت کاملا مردود شمرده و با ذکر از مثال نابودی بت های بامیان و تحقیر بودیستان سراسر جهان تأکید بر پلورالیزم و کثرتگرایی دینی می نماید که بیانگر تفکر دموکراتیک شان در این مورد نیز می باشد .

سوال اینست که آیا دشمنان جهانی و منطقوی اسلام و مسلمین در مسأله نابودی بت های  بامیان  توسط طالبان خشونت و دشمنی دینی را فی مابین  مسلمانان  و بودیستان سراسر گیتی  خلق نکردند ؟

این توهین دیگری نسبت به قرآن کریم ، دین محمدی و مسلمین را توجه نماییم :

دوسال قبل آیات قرآنکریم در اندام برهنه یک کارگردان فلم در هالند نوشته و به نمایش گذاشته شد که موجب خشم مسلمانان و مردمان آزاده جهان نیز گردیدند . ( منبع : مراجعه شود به سوال و جواب نسبت به کاریکاتور پیامبر اسلام مورخهء 20 فبروری 2006 م برنامه رادیو دری بی بی سی لندن . )

به این توهین نسبت به قرآن عظیم الشان عطف توجه نماییم :

ببنیم ، چند ماه قبل در یکی از منابع خبری گزارش رسید که عساکر امریکایی در زندان گونتانامو اوراق قرآن کریم را به تشناب انداخته و آنرا زیر پا نموده اند . به مجرد شنیدن این خبر مسلمانان تحریک گردیدند که مستحق هم بودند و حتا آقای حامد کرزی نیز از خود در این زمینه حساسیت نشان داد . به تعقیب آن تظاهرات از مناطق مرزی کشور ما یعنی از جنوب شروع شدند که در حدود 17 نفر در این قضیه جان های خویش را از دست دادند و دامنه این تظاهرات در کشور ما گسترش پیدا نمود . پس از مدتی این قضیه هم به نحوی از انحاء و خیلی زیرکانه خاموش گردید و تا امروز از این مسأله خبری نشد .

آیا این چنین اهانت های مرتب و سازمان یافته و آگاهانه نسبت به قرآن و حضرت رسول خدا ، یک دشمنی علنی نسبت به خدا ، اسلام و مسلمانان سراسر جهان بشریت نیست ؟

از طرف دیگر این بار آخر نخواهد بود و در آینده هم دشمنان بین المللی و منطقوی ما بر دین اسلام ، پیغمبر خدا ، مسلمانان و به خصوص شریان های اساسی زندگانی جوامع مسلمین حمله خواهند نمود تا زمینه های تطاولگرانهء بیشتر خودها را تدریجا در کشورها و بالای خلق های تحت ستم و به ویژه در کشورهای اسلامی تحقق بخشند که اینهم یکی از ماهیئت مافیا و استعمارگران انحصارگر جهانی و منطقوی بوده که در رأس آن راستگرایان افراطی ایالات متحده امریکا و همقطاران بین المللی شان در این عصر جدید دانش و انترنت قرار دارند .

فراموش نباید کرد که در عقب چنین توهین به حضرت محمد ( ص ) و ارزش های دینی مسلمانان اهدافی استعماری دیگری نیز نهفته اند که در کوتاه مدت و یا اغلبا در طولانی مدت آرزوی مافیای بین المللی و استعمارگران بین المللی را به ثمر می رساند . جناح های راستی افراط گرایان اسرائیلی ، امریکایی و حلقه های راست فاشیستی اروپایی و سایر همفکران و همکاران منطقوی و جهانی شان با چنین اعمال خویش منتظر همه سنجی احساسات و عکس العمل مسلمانان نسب به باورهای دینی و پیامبر شان و همچنان قضایای داغ روز بوده و تا زمینه های سرمایه گذاری مختلف استعماری و تطاولگرانهء جدید خویش را در ممالک جهان سوم و به خصوص در کشورهای اسلامی به صورت استوارتر تدارک دهند و شاه رگهای اقتصادی و معدنی چنین کشورها را در قبضهء دایمی خویش قرار دهند .

نا گفته نماند که مسأله برنامه های دقیق « جهانی شدن » از سوی ممالک انحصارگر و سلطه خواه جهانی تحت رهبری ایالات متحده امریکا به خصوص در کشورهای جهان سوم و از آنهم خاص تر در کشورهای اسلامی هم این چنین اهداف چپاولگرانه اقتصادی ، فرهنگی و اسیر سازی نوینی توده های تحت ستم و محکوم جهان را نیز تعقیب می نماید که باید در این زمینه هم بسیار دوراندیشانه ، مسؤلانه و منطقی هوشیار بود و همچنان از حقوق عادلانه و دموکراتیک خودها حراست نمود .

ملاحظه می گردد که نتایج زندهء این چنین سرمایه گذاری  جناح های استعمارگرایان اروپایی و امریکائی یکی هم سازمان دهی وهابیت ، اخوان المسلمین و نصب کردن پادشاهان و حکام خودکامه در اریکهء قدرت در گذشته های دور و نزدیک در کشورهای جهان سوم و همچنان به ویژه در کشورهای اسلامی و طی این سه دههء آخر مشخصا به وجود آوردن دولت های اجیر و رؤسای دست نشانده ، نهادهای تروریستی القاعده ، طالبان ، حزب اسلامی و سایر دلالان مذهبی با تفکر قرون وسطایی و تبار اندیشان قبیلوی در زیر نام های کمک ، تأمین امنیت ، برقرار صلح ، وحدت ملی ، تحقق دموکراسی و ... در افغانستان مخروبه نیز می باشند . همه میدانند که چنین نهادها و گروه ها زادهء ماهیئت نظام سرمایه داری انحصاری غرب و مافیایی بین المللی چپاولگر به ویژه تحت رهبری دسته های افراطی ایالات امریکا در ممالک جهان سوم و به خصوص در جوامع و ممالک اسلامی بوده که مرام های آنان را با ابزار و اشکال گوناگون تحقق می بخشند که یک بخش عمده و بزرگ از فقر مستمر مادی ، اجتماعی ، معنوی و اسارت چنین خلقهای تحت ستم و کشورهای جهان سوم از همین جا نیز ناشی می گردد . 

آیا سردمداران نظام سرمایه داری کلاسیک و جدید با استخدام خودکامگان بومی کشورهای تحت ستم ، مستعمره ، اسیر ، نیمه مستعمره  و مستقل جهان سوم به خصوص ممالک اسلامی ، دین را در خدمدت سیاست دولت های مستبد و وابسته به کشورهای سرمایه داری چپاولگر و مافیای نوین جهانی قرار نداده اند و همچنان از دین به نفع تداوم سیستم استبدادی کهنه و نو و نهادهای انحصاری تا کنون سودهای فراوان را نبرده و نمی برند ؟

 بازهم ، آیا در این مورد به شخصیت ، عزت و کرامت انسانی حضرت محمد ( ص )  مغایر روحیه و اخلاق جوامع کنونی جهان بشریت و به خصوص مسلمانان اهانت و تجاوز عریان و سازمان یافتهء عمدی و سیستماتیک روی مقاصد خاص استعماری جهان کنونی هم صورت نگرفته است ؟

خداوند در مورد احترام و ارزش « کرامت انسان » چنین فرموده است :

« ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم . » ( الاسرأ / 70 ) ، « به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید .» (  3 )

در این آیهء مبارک احترام به  « حیثیت و کرامت انسان »  تأکید گردیده است . این دیگر هیچ فرق نمی کند که  یک انسان پیامبر است و یا یک فرد عادی جامعه می باشد . و یا شخص به  کدام  دین ، مذهب ، اتنیک ، قاره ، جنسیت ، رنگ وغیره  تعلق دارد .  و یا حتا اگر یک شخص بی دین هم اگر باشد . خلاصه ، احترام به « انسانیت و کرامت انسانی » هر فرد از اعضای جوامع انسانی از جمله حقوق و آزادی فردی و نیاز هر عصر جامعه بشری بوده و باید با تمام توانایی از کرامت انسانی حراست نمود . و همچنان خداوند فرشتگان را ملزم نمود که آدم را سجده کند که این امر خود بیانگر صریح و شفاف احترام به « کرامت انسان » نیز می باشد .

همچنان ، خداوند در نفی « اکراه و جبر»  و با به مشروعیت شناختن « پلورالیزم دینی » در اسلام با سایر ادیان و مذاهب چنین می فرماید :

 « بگو : ای کافران ، آنچه را که شما می پرستید ، من نمی پرستم ؛ و شما نیز نمی پرستید آنچه را که من می پرستم . همچنین نه من به گونه شما پرستش را انجام می دهم و نه شما به گونهء من پرستش را انجام می دهید . آیین خود تان برای خود تان و آیین خودم برای خودم .» ( الکافرون / 1- 6) ( 4  )

آیا در این آیت آزادی حقوق و تکثر دینی و احترام به ادیان مختلف جهان بشریت با شفافیت و صراحت کامل جهت همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان و مذاهب انسان های روی زمین بیان نگردیده است و همچنان این امر جزء دموکراسی به شمار نمی آید ؟

در جای دیگر خداوند متعال در مورد پلورالیزم و یا کثرتگرایی دینی چنین می فرماید :

« خداوند آئینی را برای شما بیان داشته و روشن نموده است که آن را به نوح توصیه کرده است و ما آن را به تو ( محمد ) وحی و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نموده ایم . دین را پا برجا دارید و در آن تفرقه و اختلاف نورزید . » ( الشوری / 14 )  ( 5 )

در این آیات خداوند به پیغمبر اسلام هوشدار می دهد که از یک طرف در دین « لا اکراه فی الدین »  یعنی « جبر » در دین نیست و از جانب دیگر « پلورالیزم و یا کثرتگرایی » را میان جامعه بشری  مرعی الاجراء و مشروع قرار می دهد و انسان ها را از « تفرقه اندازی »  و « نفاق فگنی »  بین هم  منع نموده است .

وقتیکه یکهزارو چهار صد قبل اجبار در دین منع شده و کثرتگرایی که یک بخش مهم از بدنهء دموکراسی است به مثابه حق مسلم انسان ها در جامعه مشروعیت یافته است . و همچنان اکنون که پلورالیزم و یا کثرتگرایی در کشورهای اروپایی و صنعتی جهان رعایت می گردد که جای خیلی افتخار نیز می باشد . پس چرا نخست در دانمارک مغایر اصول کثرتگرایی به شخصیت و کرامت حضرت پیامبر گرمی اسلام  توهین صورت می گیرد و همزمان یک تعداد از کشورهای اروپایی دیگر نیز این چنین توهین را نسبت به پیشوای دینی مسلمانان جهان نیز ادامه می دهند ؟   

 آیا آزادی بیان و عقیده و دموکراسی تا این سرحد می رسد که نسبت به پیشوا و باور دینی مسلمانان جهان چنین تحقیر و اهانت صورت گیرد ؟ اگر آزادی بیان و عقیده و دموکراسی همین باشد ، پس  تعجب به اینگونه « آزادی بیان و عقیده و دموکراسی » که پیغمبر خدا و مسلمانان سراسر جهان را مورد تبعیض و خصم آگاهانه قرار داده  و آنها را سخت غمگین و متأثر گردانیده و نان آنان را به خون شان تر نموده است !

آری !

در منطق جوامع بشری نیز همین است که به حیثیت ، شرافت و کرامت هر فرد از جامعه مسلمان و غیر مسلمان عملا احترام گذاشته شود . یعنی احترام مساویانه از پائین ترین شخص از جامعه تا بالاترین شخص جامعه بایست بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر ، میثاق ها ، معیار ها و اصول دموکراسی و ارزش های مثبت تمدن امروزی نیز واجب است که در ممالک پیشرفتهء صنعتی اروپایی ، امریکایی ، استرالیا و سایر کشورهای مترقی جهان نیز قانونا و عملا رعایت می شود .

از اینک سطح علم و فرهنگ در کشورهای صنعتی و پیشرفته زیاد ترقی نموده و احترام به شأن و کرامت و حیثیت انسان در کشورهای غربی خیلی مورد توجه قرار گرفته و حتا قانونا وعینا به خوبی احترام و رعایت می گردد . حقوق فردی ، حیثیت ، کرامت و شرف یک انسان در جوامع مدنی و صنعتی پیشرفته از تجاوز و تحقیر محفوظ می باشد . و اگر در حریم شخصی و حقوق فردی یک انسان بی حرمتی صورت گرفته باشد ، در این راستا متجاوز قانونا محاکمه و مجازات نیز می گردد که کاملا یک کار منطقی و خوب نیز می باشد .

 مثلا در کشورهای اروپایی و صنعتی جهان که یک شخص اگر به شخص دیگر ناشناس به عوض کلمه « شما »  کلمه « تو »  را نسبت به او بکار گیرد ، این « تو »  خطاب کردن به جانب مقابل یک توهین می باشد . این شخص قانونا حق دارد که اورا به محاکمه کشانیده و از توهینی که در حقش صورت گرفته است ، دفاع نموده و او شخص متجاوز را به صورت حقوقی و قانونی به  دادگاه حاضر کرده می تواند .

 سوال اینست که در کشورهای اروپایی اصول آزادی بیان و عقیده و دموکراسی اجازه نمی دهد که کسی به کسی دیگری « تو » بگوید و اهانت نماید . پس چرا در اروپا در زیر چتر دموکراراسی خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر و روحیه مردمان جهان به پیامبر اسلام و مسلمانان چنین توهین  بزرگ و جبران ناپذیر را می نمایند ؟

از طرف دیگر این چه نیرنگ تازه یست که کشورهای اروپایی ، استرالیایی ، امریکایی و متحدین شان عساکر خویش را در چوکات سازمان ملل متحد و ناتو به افغانستان می فرستند تا گویا طالبان ، القاعده و سایر اسلامیستان تروریستی را دستگیر ، محاکمه و امنیت را در کشور ما بر قرار نمایند ؛ و از طرف دیگر توسط حلقه های شؤنیستی و انحصارگران اروپایی ( در پشت پرده افراط گرایان راست و ناقضین حقوق بشر امریکایی و همفکران شان می باشند ) به صورت بیشرمانه به حضرت پیامبر عزیز ما مسلمانان جهان توهین صورت می گیرند .

آیا این یکی از اهداف حلقه های استکبار لجام گسسته طراز نوین استعمار و شؤنیستان افراطی قرن بیست و یکم صهیونیستی ، اروپایی و امریکایی نیستند که علم و شیوهء « اسلام ستیزی »  و « دشمنی » عریان و مخفی را با خاطر تحقق اهداف استعماری خودها نسبت به دین محمدی و مسلمانان جهان در پیش گرفته اند ؟

 فکر می کنم که با توهین نمودن پیامبر خدا و مسلمانان جهان ، هزاران مقاصد عمده تر دیگری نیز در میان اند که عاملین آن تحت رهبری انحصارگران افراطی یکه تاز امریکا آنرا روی دست گرفته و خودها را تدریجا به مکیدن شریان های بنیادی جوامع جهانی و به خصوص کشورهای اسلامی بیشتر و مطمین تر نزدیک می سازند . ناگفته نماند که به احتمال قوی افراط گرایان هار  و عالم تباه امریکایی و اسرائیلی در عقب این تشهیر و نشر تصویر تحقیر آمیز پیامبر خدا قرار داشته و از این جهت می خواهند که اختلافات و جنگ روانی دوامدار را فی مابین کشورهای اسلامی و اروپایی ایجاد کنند و از آن به صورت یکجانبه و مستمر به نفع استکباری خویش بهره برداری نماید . یعنی امریکا با انواع گوناگون تلاش دارد که با رقبت های نهانی و علنی استعمارگرانه و غارتگرانهء خویش اروپائیان را به خصوص در کشورهای اسلامی به عقب رانند و بعد بر تمام شریان ها و هستی مادی ، اجتماعی ، معنوی ، زیر زمینی ، سیاسی ، فرهنگی جوامع اسلامی به طور دایم و یکه تاز مسلط گردد .

از اینکه پیغمبر گرامی اسلام این چندین بار است که مورد حقارت و توهین قرار گرفته است . بر همه مسلمانان جهان واجب و لازم است که از پیشوای بزرگ دینی خویش به صورت انسانی ، مسالمت آمیز و حقوقی دفاع نموده و این عملکمرد توهین آمیزی را که در دانمارک  و به تعقیب آن در سایر کشورها نسب به پیامبر خدا و مسلمانان جهان انجام داده اند ، به صورت منطقی ، خردمندانه ، عقلانی و حوصله مندی لازم نیز محکوم نمایند :

 مسلمانان می توانند که دور اندیشانه و مسؤلانه از طریق رسانه خبری ، ماهواره یی ، الکترونیکی با منطق گویا و عقلانیت و ضرورت عصر کارکرد و عاملین این عمل شنیع و نفاق انگیز را که نسبت به پیغمبر اسلام و مسلمانان صورت گرفته است ، تقبیح و محکوم نموده و از تشنج فزیکی ، تلفات جانی ، خسارات مادی ، پرخاشگری فرسایشگر ،  و امثالهم جدا جلوگیری نمایند . کشورهای اسلامی نیز می توانند که از طریق دیپلوماتیک به تلافی اساسی به این مسأله بپردازند و یا در صورت لازم سفرایی خویش از دانمارک و حامیان آن به کشورهای خود باز خوانند و روابط دیپلوماتیک خویش را محدود و یا اگر لازم باشد ، قطع  نمانید . کشورهای اسلامی می توانند که تحریم اقتصادی را علیه آنان وضع نمایند . به خصوص ممالک نفت خیز اسلامی می توانند که صدور نفت را به دانمارک و حامیان آن کشور کاهش و یا در صورت ضرورت صدور آنرا قطع کنند . مسلمانان می تواند که از این ناحیه خواهان جبران تلفات جانی و خسارات مادی و معنوی خودها شوند و همچنان از این کشورها مطالبه کنند تا از مسلمانان رسما عذرخواهی نمایند .

اما ، امیدوارم که مسلمانان جهان از خشونت ، عمل قهر آمیز ، ترور ، ویرانگری ، قتل ، ضربه زدن به نهادهای مادی ، اجتماعی و معنوی جامعه ء این کشورها کاملا جلو گیری نمایند . زیرا ، خشونت ، انتقام گیری ، پرخاشگری و ضرر رسانی به جامعه و کشتار انسان در منشور اسلام ، میثاق های بین المللی ، اعلامیه جهانی حقوق و قوانین اساسی کشورهای جهان نیز کاملا ممنوع می باشند و همچنان کرامت انسانی و روابط بین المللی را ما با جهان خدشه پذیر می نماید .

خداوند در در مورد جلوگیری از خشم ، خونریزی و امثالهم در قرآنکریم چنین می فرماید :

« خون یکدیگر را نریزید و همدیگر را از سرزمین و خانه و کاشانهء خویش بیرون نکنید . » ( البقره / 84 )  ، « خود کشی مکنید و خون همدیگر را نریزید . » ( النسأ /29 ) ( 6 )      

اما یک مسأله دیگر خیلی تعیین کننده و مهم اینست که وظیفه وجدانی و انسانی  « غیر مسلمانان جهان »  نسبت به اهانت که در مورد  پیامبر گرامی اسلام و مسلمانان صورت گرفته است ، چیست ؟

آیا لازم نیست که غیر مسلمانان در ارتباط وجوه مشترک انسانی و معنوی خویش با مسلمانان جهانی همبستگی خویش را عملا انعکاس دهند و در جوار مسلمانان از حیثیت پیغمبر اسلام و مسلمانان پشتیبانی کرده و همدردی خودها را به صورت انسان دوستانه اعلام نمایند ؟

 آیا سرنوشت دیگر ادیان ، پیامبران و مذاهب و پیروان آنها جدا از دین اسلام  و حضرت محمد ( ص ) و یک و نیم میلیارد مسلمانان گیتی می باشند ؟  نه ! هرگز نی .

علامه سعدی بزرگوار در مورد همبستگی انسانی و درد مشترک بشریت چنین می فرماید :

بنی آدم  اعضای  یک  دیگرند      که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضو به درد آورد روزگار     دگر عضوها  را  نماند  قرار

 در ارتباط همین کلام زیبای علامه سعدی هم لازم است که به این اصل توجه جدی گردد :

 از آنجای که خون انسان یکی است . همچنان سرنوشت مشترک ، مصالح مشترک ، گور انسان مشترک و آینده شان نیز مشترک بوده و انسان هرگز از هم مجزا شده نمی تواند . فلهذا ، ضرورت است که « غیر مسلمانان » جهان نیز مسؤلانه همدردی خودها را با مسلمانان صادقانه تبارز دهند و از حیثیت پیامبر اسلام و مسلمانان جهان به عنوان همبستگی انسانی و معنوی و بشر دوستانه و همچنان با اصل احترام به پلورالیزم دینی هم حمایت نمایند . و همچنان از این رهگذر خوب است که غیر مسلمانان و مسلمانان جهان مشترکا وجدان انسانیت و معنویت خویش را تقویت کرده و از مصالح مشترک بشردوستانه و انسانی مسلمانان  نیز پشتیبانی نمایند و تا به این وسیله مانع خشونت ، پرخاشگری و گسترش دشمنی در بین ملت های جهان گردند .

دفاع از کرامت هر انسان مستحق ، احترام به انسان و جوامع بشری می باشد . تضمین حقوق و احترام به  حیثیت یک جامعه به مثابه رعایت حقوق و شأن سایر جوامع بشری در جهان بشریت نیز می باشد . پس باید گفت که توهین به پیامبر اسلام ، اهانت به تمام پیامبران و ادیان جوامع بشری و پیروان آنها می باشد . احترام به پیغمبر اسلام به معنای احترام به کلیه پیغمبران بشر می باشد . و همچنان جریحه دار نمودن باورها و اعقتادات مذهبی و دینی مسلمین در حقیقت ضربه زدن به عقاید دینی و مذهبی و جریحه دار نمودن سایر مردمان گیتی نیز می باشد . همچنان عکس قضیه  در مورد سایر پیغمبران و پیروان آنان نیز صدق می کند .

بلی !

اگر قیدی به عالم می پسندی ؟     به آزادیت باید پای بندی

 فلهذا ، خدا وند انسان را آزد خلق کرده و همچنان حق آزادی را برای انسان عطا فرموده و هر انسان حق دارد که از آزادی طبیعی و مشروع خویش برخور دار گردد . مضاف بر آن ، انسان تا آن وقت آزاد می باشد که به آزادی دیگران و عامه جامعه ضرر نرساند و بدان عملا احترام داشته باشد . همچنان آزادی یک اصل خیلی مهم دموکراسی می باشد که نباید از آزادی استفادهء ناجایز خلاف مصالح ، اراده و خواست مردم و بشریت صورت گیرد . و همچنان نباید آزادی مشروع و مفید یک انسان روی زمین از بین برده شود .

همه خوب می دانند که دموکراسی به مردم آزادی نمی آورد ، بلکه آزادی طبعی را برای همبستگی پویای معنوی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی ، شکوهمندی مادی جامعه و رشد مسالمت آمیز آن حفظ می کند . بدین معنی که دموکراسی با اصل پلورالیزم و کثرتگرایی آنگونه آزادی را احترام و از آزادی حراست می نماید که این روند در جهت تکامل عقلانی و خردمندانه تمام نهادهای مادی ، اجتماعی ، معنوی جامعه و کرامت والای انسان نهادینه و فربه گردد .

 دموکراسی از آزادی های بی بندو بار که به ضرر منافع مردم و ضد ارزش های دینی و مذهبی ، تمامیت ارضی ، استقلال و ضد مصالح کشور باشد ، هرگز حمایت نمی کند . همچنان دموکراسی از کثرتگرایی دینی ، مذهبی ، اتنیکی ، سمتی ، جنسی ، فرهنگی ، زبانی و نظایر آن که واقعیت عینی یک جامعه را تشکیل می دهد ، بر آن حراست و نظارت اصولی می نماید تا پیش زمینه های « همبستگی دینی- مذهبی »  ، « وحدت ملی » و ارتقای مادی و سیاسی جامعه از این رهگذر نیز مساعد گردد .

    دموکراسی هرگز اهانت به هیچ دین ، آئین ، پیغمبر ، پیشوای دینی و مذهبی و تبعیضات اتنیکی ، سمتی ، فرهنگی ، زبانی ، جنسی وغیره جامعه را مجاز ندانسته ؛ و جهت هستی و تکامل طبیعی و مسالمت آمیز جامعه  ، ارزش های معنوی ، عنعنات ، رسوم  و ... پسندیدهء مردم و همچنان هویت اتنیکی ، فرهنگی ، دینی و مذهبی جامعه را عمیقا احترام می گذارد و همچنان برای تکامل طبیعی و مسالمت آمیز آن میدان عقلانی و عملی می دهد .

    در آخر ، یک بار دیگر این عملکرد توهین آمیز تعمدی را نسبت به پیامبر گرامی اسلام و مسلمانان جهان که از سوی دانمارک و سایر کشورها صورت پذیرفته ، جدا آنرا تقبیح نموده و خواهان محاکمه و مجازات بین المللی عاملین آن گردیده و همچنان آروزی همبستگی آگاهانه و خردمندانه دینی ، مذهبی ، اتنیکی ، ملیتی ، فرهنگی ، سمتی ، کشوری ، قاره وی سراسر جهان بشریت را به سوی عالی ترین ارتقا ارزش های مفید و پسندیدهء نهادهای مادی ، اجتماعی ، معنوی ، کرامت والای انسان و انسانیت و انسان سالاری دایمی می باشم تا انسان با ناب ترین پارسایی لازم ، سازنده ترین خدمت گذاری به بشریت و با شکوهمند ترین شایستگی بنیادی ، وکالت و خلیفگی خدا را در روی کرهء خاکی زمین کسب نماید .

و من الله التوفیق

مورخهء 23 فبروری سال 2006 م / تورنتو- کانادا

_____________________________________________________________

مؤخذ و منبع :

1- ص 410 « امثال و حکم مردم هزاره » / گردآورنده و پژوهشگر : محمد جواد خاوری

2-  ص 65 شماره 2 گاهنامهء دموکراسی / 1382( مثنوی ، دفتر ششم، ابیات 1569 و 1570 )

 3 -  ص 54 « ایمان و آزادی » ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت ) ، مؤلف: دای فولادی / چاپ : بهار 1382

4 -  ص 137 « ایمان و آزادی » ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت ) مؤلف: دای فولادی / چاپ : بهار 1382

5 - ص 68 « ایمان و آزادی » ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت ) مؤلف: دای فولادی /

چاپ : بهار 1382

6 -  ص 188 « ایمان و آزادی » ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت ) مؤلف: دای فولادی /

چاپ : بهار 1382

 


بالا
 
بازگشت