سخنرانی افتتاحيه بقايی پاميرزاد رئيس انجمن افغانهای يوتيبوری و حومه بمناسبت سومين سالگرد وفات اکادميسين پوهاند دوکتور عبدالاحمد جاويد

 

صبر بسيار ببايد پدر پير فلک را                            تا دگر مادر گيتی چو تو فرزند بزايد

دانشمندان ارجمند ، هموطنان گرامی ، دوستان عاليقدر و مهمانان عزيز !

به همهً شما که از راه های دور  و نزديک به اين محفل با شکوه تشريف آورده ايد از صميم قلب خير مقدم ميگويم و برايتان صحت و سلامت آرزو ميکنم. همچنين بمناسبت افتتاح سازمان بين المللی زنان افغانستان بهترين تبريکات خود و اعضای انجمن را به موسسين آن بخصوص به خانم فرشته حضرتی تقديم  و از نهاد های کشور صلحدوست و ديموکراتيک سويدن که در اين زمينه همهً ما را ياری رسانيده اند ابراز تشکر و سپاسگزاری مينمايم.

صحبت بر سر شخصيت برازنده ووالا مرتبت اکادميسين استاد جاويد است که درست سه سال و دو ماه پيش از امروز اين ستارهً درخشان ادبيات و فرهنگ افغانستان در دياران غربت در لندن بعمر هفتادو هشت سالگی افول کرد و اين جهان فانی را ترک گفت و در دل تاريخ و فرهنگيان افغانستان و پارسی زبانان حوزهً فرهنگی و دری زبانان کشور های جهان جاودانه شدند.

بلی ! 

استـــــــــاد زمانه از جهان رفت                            جاويد عزيز از ميـــــــــــان رفت

در سوگ نشــــــــــــاند ملتی را                             افسوس ز پيــــــــش ديدگان رفت

ازصدر سخــــــــــــنوران گيتی                             صد حيف که مرد نـکته دان رفت

فرهنـــــــگ زمانه بی روان شد                            خورشيد سخــــــــن ز آشيان رفت

دانای ادب ز ملــــــــــک مشرق                            يکبــــــــــاره بسوی جاودان رفت

زردشت و يما به غــــــم شد اندر                           تا کوکب « زند » به خاکدان رفت

هنـــــــــــدوکش ما حزين ودلگير                          سيمرغ بســــــــوی کهکشان رفت

با رفتنــــــــــت ای خدای عرفان                           جان از تن مردم زمـــــــــان رفت

اشکی زصدف به ناله برخـاست                           کان گوهر عشق و مهـر کان رفت

و اينک ما پاسداران زبان ، فرهنگ و ادبيات فارسی دری و همهً زبانهای کشور محبوب و کثيرالمليهً ما درينجا در شهر گوتنبرگ سويدن ، اين کانون صلح و دوستی و ديموکراسی گرد آمده ايم تا از کار آگاهانه و زندگی پربار و تلاش های پر اميد اين ادبيات شناس ، منتقد و دانشمند و محقق اساطير آريايی ، خراسانی و افغانستان معاصر تجليل شايسته بعمل آريم و راه روشن و سنن پسنديدهً خدمتگزاران زبانها، ادبيات ، تاريخ ، هنر ، دانش و فرهنگ کشور را گرامی بداريم.

کارنامه های ادبی پژوهشی و آثار علمی ايشان را ارزيابی ، بررسی و نقد کنيم و از مجاری مختلف از جمله روزنهً آريايی ، جرايد ، مجلات ، راديو ها و ديگر رسانه های گروهی در دسترس وارثان شايسته فرهنگی ، شاگردان و دوستداران ايشان در گوشه گوشهً جهان قرار دهيم و به اين وسيلهً شريفانهً فرهنگی ، بسوی تداوم فعاليت های خلاقانهً ادبی و هنری و فرهنگی نسل های آيندهً کشور حرکت کنيم.

دوستالن ارجمند :

در روشنی اين سنت های پسنديدهً فرهنگی ميتوانيم بدون ترس از اشتباه بگوييم که زنده ياد اکادميسين داکتر جاويد پنجاه سال از عمر گرانبهای خود را در راه تربيه اولاد وطن و انکشاف زبان و فرهنگ سرزمين ما صرف نمود.

وی به تدريس زبان فارسی دری ، و تاريخ زبان دری ، ميتون ادبی ، آموزش قواعد املايی و انشايی و پژوهش روشنگری و معرفی اساطير آريايی خراسانی و اشارات داستانی در ادبيات فارسی توجه مبذول کرد.

مراحل پيدايی و ديگر گونی های اسطوره ها حماسه ها و داستان های تاريخی حوزهً فرهنگی ما را با دقت و صحت پژوهش ميکرد و حماسه های دلپذير  حوزه فرهنگی دری زبانان و پارسی گويان افغانستان ، ايران ، تاجکستان ، اربکستان ، ازربايجان ، هندوستان و پاکستان را بدون هيچگونه تنگ نظری و تعصب گرد می آورد ، می نوشت و در ليکچرها معرفی ميکرد.

استاد جاويد ، با درک ژرف نياز های پژوهشی شاگردان در پشت تلميحات و اشارات داستانی و رموز شعر و ادب دری از جمله آب حيات ، آيينهً سکندر ، جام جم ، کوه طور ، وادی ايمن وغيره پشتوانه هايی پر غنای تاريخی و فرهنگی ، زبانی ، دينی و ادبی ملل و مردمان حوزهً فرهنگی شرق را جستجو ميکرد. برپايهً پژوهش های استادان بزرگ ، مستشرقين و فرهنگ های معتبر زبان دری و زبانهای

سرزمين ها به توزيع و تدريس اينگونه راز ها و رمز ها و اشارات داستانی می پرداخت.

دوکتور جاويد نه تنها استاد توانا بلکه رهنمای بزرگی نيز بودند. اکثر پژوهشگران زبان و ادبيات فارسی دری و فولکلور زبان دری ، ادبيات شناسان معاصر ما و استادان دانشکدهً ادبيات دانشگاه های کابل ، هرات و بلخ و مرکز زبانهای اکادمی علوم افغانستان هنگام نوشتن مونوگراف ها و آثار علمی نو از رهنمايی ها ، نقد های سالم و تقريض های سودمند ايشان برخوردار می شدند.

استاد جاويد به ادبيات شفاهی مردم افغانستان سخت توجه داشت و شاگردان خود را به گرد آوری اين گل های خود روی دل و دامان وطن و به نشر آنها در جرايد و مجلات تشويق ميکرد. استاد جاويد در پاکيزگی زبان از گياهان هرزه  و اغلاط مشهور املايی و انشايی واقعا تحول کيفی را در ادبيات کشور وارد کرد و سبک نوين روز نامه های انيس و اصلاح و مجله های ژوند ، عرفان و ادب وغيره روزنامه ها و مجلات در آن وقت در نتيجهً کار و پيکار پيگير مديران و محررين و شاگردان دوره های اول استاد بهبود قابل ملاحظهً يافت.

استاد در دانشگاه کابل

استاد جاويد که از سوی استادان دانشگاه به اين کرسی برگزيده شده بود در دوران تصدی اش بحيث رئيس دانشگاه کابل بسود فضای باز ديموکراتيک در آن کانون علمی به نو آوری های فرهنگی ، هنری و اداری چشمگيری دست زد و از آرزوهايش بود تا فضای دانشگاه که مرجع پرورش نسل جوان است عاری از تنگ نظری ها و تعصبات ، کدورت ها و کينه ها باشد ولی نشر مقالات علمی استاد در بارهً فرهنگ در مجلهً ادب و جريدهً پيام وجدان درد سری بوجود آورد و با مقاومت تاريک نگاههان مواجه گرديد و سرانجام باعث کناره رفتن شان از رياست دانشگاه شد. معهذا کارهای خلاق و سازنده ای که در دورهً مسئوليت ايشان در آن کانون علمی صورت گرفته بشرح ذيل خلاصه ميگردد :

1 ـ ايجاد سيستم سالم دانشکده ها بر طبق مرام و اهداف ملی و انکشاف آنها بصورت متوازن در همه سکتورهادر سطح عالی.

2 ـ  انکشاف نشرات دانشگاه و چاپ کتب به حد اعظمی ، داير شدن سيمينار ها و ايجاد پروژه های تحقيقاتی درسکتور های ملی توسط استادان مسلکی و با تجربه و معرفی مرکز تحقيقات علمی در سطح ملی و بين المللی.

3 ـ تاسيس دانشکدهً هنر های زيبا ، رسانيدن کمک های عملی ذريعهً استادان فنی و مسلکی برای بهتر شدن برنامه های نشراتی راديو افغانستان ، افغان فلم و تياتر.

4 ـ توسعه کتابخانه در دانشگاه و رنگ آميزی آن و مشخص گردانيدن جاه های مناسب برای نسخه های خطی ذيقيمت ، نشرات قديمی و نايات افغانستان ، نشريات موقوتهً کميات و تعيين جای مشخص برای کتابخانه شادروان ملک الشعرا مرحوم استاد عبدالحق بيتاب.

5 ـ تهيه يک تعداد ميز و چوکی مطالعه به هدايت و مسئوليت خود ايشان بمنظور بلند بردن حجم مطالعه دانشگاهيان از پنجصد نفر به هزار نفر به يک وقت.

6 ـ  در حين تصدی استاد خريداری کتب بيش از پيش رونق پيدا ميکند و کتب ذيقيمت بيشتری در جمع کتابهای قيمتی افزود ميگردد و نسخهً خطی هفت قلمی قران شريف با رنگ هفت فلز نايات و قيمتی و مايکرو فلم های کتب خطی  قيمتدار دری از آرشيف های هندی و ايرانی خريداری و به ذخاير دانشگاه علاوه ميگردد.

7 ـ استاد حينيکه وطن را ترک ميگويد کتابخانهً شخصی خود را درمقابل اندک پول برای دانشگاه کابل اهدا ميکند و اين کتابها در بخش معين به نام کتب کتابخانه شخصی استاد جاويد در پهلوی کتابخانه شادروان ملک الشعرا استاد بيتاب جابجا ميشود.

8 ـ به اثر فعاليت و توجه مستقيم استاد در دانشگاه کابل مرحوم و مغفور استاد عبدالحق بيتاب به دريافت فرمان لقب « ملک الشعرا » نايل گرديدند.

9 ـ اعمارديواراحاطه دانشگاه از دارلمعلمين تا محوطه انستيتيوت طب ، سرسبزی دانشگاه و ايجاد پارکهای نمونه و کاشتن گل های رنگارنگ در آنها از ابتکارات ديگر استاد به حساب ميرود. چنانچه اطراف مقبره علامه سيد جمال الدين افغانی جايگاه و تفرجگاه عمومی برای مردمان نواحی مربوطًً ً آنجا گرديد.

10 ـ از کار های برازنده و چشمگير استاد ، قير ريزی جاده های فرعی داخل محوطه دانشگاه کابل می باشد که استاد به اعتبار شخصی خود و کمک دوستان اين پروژه ها را به ثمر رساند زيرا دانشگاه بوديجهًٌ مخصوص برای اينکار نداشت.

استاد و راديو افغانستان

درحين تصدی استاد بحيث مديرعمومی نشرات راديو افغانستان در برنامه های راديو نيز تحولاتی مهمی رونما شد . مجلهً پشتون ژغ ، ارگان نشراتی راديو در آن مدت به تيراژ زياد نشر و در مدت دو سه روز همهً آن به مشترکان توزيع ميگرديد و آن تيراژ هم درگذشته و هم در آينده بی نظير بود.

در زمان استاد بود که زنان و دختران به کارهای فرهنگی و هنری تشويق شدند و دروازهً راديو بروی شان باز شد.  اولين کسانيکه به تشويق استاد از قشر زنان به راديو آمده اند و به آواز خوانی پرداخته اند خانم پروين و خانم آزاده بودند.

استاد در رياست دارالتاليف

وقتيکه استاد از دانشگاه کابل برياست دارالتاليف بحيث عضو توظيف شدند به تاليف و نشر آثار گرانبهای متون دری پرداختند و هم مدتی به تاشکند رفتند و در آنجا تدريس کردند و به آفرينش کارهای فرهنگی توفيق يافتند.

استاد در يک زمان بحيث عضو اکادمی علوم و آمر ديپارتمنت زبان فارسی بود و به نشر مجله گرانقدر خراسان اقدام کردند.

نقش استاد در فرهنگ برون مرزی

استاد در همان روز های پناهندگی در انگلستان کوشيد تا فرهنگ و کلتور کشور مارا در برون ازمرز گسترش دهد چنانچه دربيش از 32 کنفرانس در باره ادبيات دری ، فرهنگ اريايی ، خراسانی و افغانستانی و پهنای آن در مجامع علمی و فرهنگی جهان شرکت ورزيد  و به سخنرانی پرداختند ، به پاس همين خدمات ارزنده استاد بود که يونيورستی لندن ، شاخهً شرق شناسی آن به کمک افغان اکادمی و ساير نهاد های افغانی کنفرانس قدر دانی از خدمات شايسته و قابل قدر استاد را در زندگی اش در تحت نام « پنجاه سال در سنگر قلم و زبان » داير کرد. استاد در اين احتفال گفت مقامی بالا تر از آ ن نمی باشد که ذکر خير شخصی در زندگی او صورت گيرد. من مفتخرم که اين بندهً خدا اين عزت و مقام را در زندگی خود کمايی کردم.

استاد جاويد در پهلوی کنفرانس ها و اشتراک در سيمينار ها و تشريح کلتور و فرهنگ و ادب و زبانهای افغانستان ، به نشر آثار ماندگار خود نيز اقدام ورزيد. کتابهای منتشره از طرف استاد عبارت اند از « نوروز خوش آيين » ، « رايحهً صلح در فرهنگ ما » و « مدارا و مروت در ابيات فارسی دری » .

استاد بعدا به نوشتن جلد اول اوستا اقدام ورزيدند که برگ شايسته و ناياب و ماندگار در تاريخ نامهای قديم و تاريخی افغانستان می باشد. اين کتاب ذيقيمت به کمک مادی يکی از دوستان فرهنگی اش جناب « غياثا » و به همت والای فرهگی شايسته استاد رسول رهين از چاپ برآمده  که آنرا استاد به نگين چشم و ميوه دل تشبيه ميکند و از پژوهشگران جوان ميخواهد تا با نقد و بررسی عالمانه ، ارايه اسناد موئيد ، مکمل و يا مغاير آن ، آن مهم را بسر و ثمر برسانند و در شناسانيدن هويت ملی عنايت جميل مبذول دارند زيرا آينده از آن ملتيست که گذشتهً خود را بشناسد.

استاد بزرگوار ارزومند بوده تا جلد دوم اوستا را به پيشگاه فرهنگيان عرضه بدارد و پيشگفتار جلد اول را با اين قطعه شعر به پايان ميبرد :

گربمانديم زنده بردوزيم                          دامنی گز فراق چاک شده

ورنمانــديم عذر ما پذير                         ای بسا آرزو که خاک شده

بلی او با آروز هائيکه برای شناساندن هويت ملی کشور ما داشت اجل برايش مهلت نداد و آن ارزو ها را با خود در ته خاک برد.

استاد در پهلوی چاپ اسناد ناياب نام های قديم افغانستان ، مواد دست اول ديگری در باره منشا زبان دری نيز به چاپ رسانيدند و هم اسنادی در بارهً هرات باستان گرد آوری و در دست چاپ داشتند.

استاد استادان در لندن مرجع زنده و مستقيم برای عموم محققاق و افغانستان شناسان و ساير محققان جهان بودند و کوشش داشتند به هر وسيلهً که ممکن باشد ارزش های فرهنگی چند هزار ساله آريانا ، خراسان و افغانستان را به گوش جهانيان برساند.

دستورالعمل های ادبی ، فرهنگی ، شايسته سالاری بسيار مهم و با ارزش استاد که در نوع خود نظير ندارد در ميان نخبگان فرهنگ سرزمين ما جای خالی دارد.

روح استاد بزرگوار و بی بديل را شاد و جايش را بهشت برين ميخواهيم

 

نوت

پيام ها و مقاله های وارده به ترتيب به نشر خواهد رسيد.آ

 


بالا
 
بازگشت