دیپلوم انجنیر تاج محمد ایثاری

 

زبان  طالب و گوش اداره استخبارات فدرالی  FBI  

 

شخصیت شماره دوم دولت پیشین افغانستان جاسوس دولت ایالات متحده امریکا بود. او مانند بسی کسان دیگرامروز  متهم میباشد  اما نه به تروریسم؟؟؟

 

این نبشته را شخصی بنام  ستفن براون لاس انجلس تایمز شماره هفتم ماه می 2005-09-22 به نشر رسانیده است که نیازی به توضیح ، تعبیر و تفسیر ندارد و خوانند محترم خودش از متن این نبشته برداشتهای خود را خواهد داشت.

نیویارک – نصرت الله جدران بمثابه صدایی طالبان در تلویزیون ایالات متحده امریکا مطرح بود،   اعتماد به معصومیت و  بی گناهی او مورد بحث قرار گرفت . نصرالله جدران با ریش انبو و شهادت نامه لیگ ایوی Ivy league  و  لهجه انگلیسی طنین انداز ، سیما ی  یک زاهد و متدین واقعی را تمثیل میکرد.

در اگست سال 1998، زمانیکه بارش  مرمی های کروز بخاطر انتقام بم گذاری در سفارت خانه های ایالات متحده امریکا در افریقای شرقی بالای پایگاه های بن لادن در افغانستان باریدن گرفت،  جدران در مقابل کامره های تلویزیون PBS لبخند میزد

او میگفت : " ما میخواهیم مدارک قوی را ببینیم  تا قانع شویم که در انجا پایگاه های تروریستی موجود است." او تاکید میکرد که اسامه بن لادن : " مهمان امارات اسلامی افغانستان است  و بافهم اینکه از خاک افغانستان کدام عمل تروریستی سر نمی زند".

 زمانیکه عمل تروریستی یازدهم سپتامبر اطمینانیه های حدران را بحیث حرفهای  میان تهی و پوک ثابت ساخت، او با صلاحیتی سخن میزد.  جدران هفت سال قبل بحیث سکرتر اول طالبان در سازمان ملل متحد مقرر شد. این افغان که تابعیت امریکا را بدست آورده است، از وظیفه تکسی رانی به مقام دوم  نماینده رسمی طالبان در ایالات متحده امریکا ارتقا یافت. 

در تحت چتر موقف دیپلوماتیک ، وظیفه دیگری نهفته بود. جدران که 53 سال عمر دارد بمجردیکه  بحیث جاسوس سازمان FBI   استخدام شد، از رفتن به عقب پنجره های زندان فدرال امریکا نجات یافت.  جدران با وجودیکه وظیفه رسمی را برای طالبان انجام میداد، همزمان اخبار جاسوسی رهبری طالبان و عملیات تروریستی را در افغانستان نیز به مقامات امریکایی ارایه میکرد.

بلاخره در اکتوبر همان سال، موجودیت جدران در خفی ، چرخش دیگری را بخود گرفت. او بموجب گریز از مالیه و جعلکاری در سیستم بانکی که از تحقیقات عمومی یازدهم سپتمبر جلوگیری میکرد در دادگاه متهم شد.

حیات درهم وبرهم و مرموز حدران فرصتی را بدست میدهد تا به قلمرو ظلمانی و تاریک یک خبرکش تروریسم ، نظری به افگنیم و جاییکه نیت و صداقت اغلبا لکه دار  و تیره بملاحظه میرسد.

این متحد سرپوشیده که در سال 1996، موافقت نامه یی را با دفتر استخبارات فدرال امریکا مهر و امضا کرده بود که : " هرگونه اطلاعی را پیرامون فعالیت های تروریستی به FBI  گزارش میدهد."  اکنون نخستین کارمند رسمی طالبان میباشد که در دادگاه ایالات متحده امریکا مورد پیگرد و تعقیب عدلی قرار گرفته است.

جدران مانند عده زیادی از افراد مشکوک که بعد از حمله 2001 جاروب  شدند  به  تروریسم مستقیما متهم نمیباشد. اتهامیکه علیه او وارد است  از تدابیر اگرسیف وزارت عدلیه امریکا علیه  کوچکترین ماهیی که هم اگر در مسئله تروریسم دخیل باشد، ناشی میشود. در صورتیکه کوچکترین شواهد و مدارک  واضح دخالت در مسئله جرایم تروریستی د رمیان نباشد، جدران بموجب  تخطی در موضوع اغماض پرداخت مالیه، مهاجرت و بسی مسایل تخنیکی دیگر نشانی گیری شده است.

نقل قول های محیرالعقول حدران که از لابلای دوسیه های ریزه چینی شده، مهر شده و مصاحبات با کارمندان دولت فدرال، دیپلوماتها و افغانهای مهاجر برملا گردیده ، درمساعی و تلاشهای حکومت روشنی می اندازد که تا بداند آیا شخصیت های حکومت طالبان در فعالیت های تروریستی  داخل امریکا،  نقشی داشتند؟ حالا نماینده گی متلاشی شده طالبان که جدران در آنجا وظیفه  داشت، بحیث مرکز اعصاب  طالبان ، مورد شک و تردید قرارگرفت .

ماری جو وایت Mary Jo White  دادرسان پیشینه ناحیه جنوبی نیویارک که وی قضیه بم گذاری سفارت را تو سط اوپراتیفهای القاعده تحت بررسی خود داشت،  میگوید که : " توجه نماینده گی طالبان – جمع آوری پول برای حکومت شان بود. ما به این عقیده بودیم که گروپ آنها در هم آهنگی با بن لادن کارمیکردند".  

جدران ، چهار ماه بعد از حادثه یازدهم سپتمبر در لست تزوریستان تحت تعقیب  شامل بود که در اوراق دادگاه بحیث هدف وارسی سرتاسری کشور پیرامون کشف منشآ توطئه ، بازتاب یافته بود.

یک دادرسان فدرال طی یک جلسه سری سال 2002 افشا کرد که اجنت های FBI  جدران را تحت " جرایم گوناگون بشمول تهیه کمک های مالی به طالبان"  که در تخطی با " لایحه تعزیرات بین المللی  اضطراری قدرت های  اقتصادی" علیه دولت های به اصطلاح سرکش ( rogue) میباشد مورد بازپرس و تحقیق قرار داد.

در دادگاه ایکه سال قبل دایر شد، جدران به پنهان نمودن پرداخت های که از طرف طالبان صورت گرفته بود در مالیات برعایدات خود متهم گردید و خانم خود را جعلکارانه در لست مستخدمین طالبان قلمداد کرد.

وکیل مدافع حدران میگوید که : " نتیجه اصلی این تحقیقات دامنه دار حکومت در اسناد دادگاه جمعبندی شده است" . که عبارت از ادعا کوچکی که گویا " او نتوانسته است عواید خود را گزازش بدهد" میباشد.

یکی از قاضیان فدرال  این ادعای جدران را که مسئله مذکور مبانی قانونی ندارد رد کرد او پس از آن وکیل مدافع  حدران بطور ناگهانی استعفا داد.  او با وکیل مدافع سومی که جدران از شروع محکمه استخدام کرده بود تعویض شد. این شخص Jared J.Scharf  است که در مسایل دعاوی مالیات  تخصص دارد.

زمانیکه جدران در ماه اپریل به دادگاه فدرال در Lower Manhattan  حضور بهم رسانید روزهای طالبان پایان یافته بود.  او ریش زاهدانه خود را تراشیده بود و همان لباس افغانی را که که در محافل طالبان به تن میکرد با دریشی خاکستری رنگ تعویض نموده بود. 

او خود را مجددا به حیث یک تبعه امریکا آراسته ساخته بود. در ایستگاه هنگتنتون Huntington  که یک قصبه کارگری Long Island میباشد بحیث دلال دفتر خرید و فروش ملکیت ها کار میکرد با خانم و چهار طفل در یک خانه چوکاتدار زندگی مینمود. جدران به همسایاگان خود گفته بود که او را " رون" Ron )) بنامند.

جدران  اثنای که در یک جناح اتاق دادگاه ایستاده بود و تار را از دریشی خود دور میکرد و مورد سوال نقش دوگانه او یعنی بحیث کارمند رسمی طالبان و هم بحیث جاسوس امریکا قرار گرفت او از خستگی تبسم میکرد.

او پاسخ داد که : " حال زمان مساعد نیست".

زمانیکه در نیمه سالهای هشتاد حدران وارد امریکا شد و بمثابه یک بازی کن صحنه سیاسی مهاجرین افغانی او سخنرانی های آتشین میکرد و وقتیکه فعالین در منطقه کوین و یا منهاتن   علیه اشغال وطن شان توسط اتحاد شوروی  گرد می آمدند ، جدران راه خود را از جتماع باز میکرد و در خط اول قرار میگرفت.  دوستان جدران زمانی را بیاد می آورند که وی شعار های ضد شوروی را به اهتزاد می آورد با فخرفروشی گام برمیداشت ، نعره ها میکشید و کس نبود که جلو او را بگیرد. سرود ملی افغان را میخواند و غوغا برپا میکرد تا اندیشه های خود را بیان کند.

ذکی کاروان که یک مغازه خورده فروشی را در خیابان اساسی فلشنگ ، کویین پیش مبرد و کوین هم  شریان مغازه های کباب و اموال وارداتی است در نزدیک کمپلکس طبی موقعیت دارد یعنی همان جاییکه طالبان نمایندگی ملل متحد خود را ایجاد کردند میگوید: " او همیشه در باره سیاست صحبت میکرد ، اما نمیتوانست چیز کافی بدست آورد".

در اواخر دهه هفتاد ، خانواده جدران از جمله موج پیشین  خانواده های  افغان بود که در منازل  چند اتاقه که دریک رسته در کویین و لانگ ایلند اعمار شده بود، زندگی میکرد. جدران در سال 1980 تابعیت امریکا را بدست آورد و در سال 1984 وی پس از چندین سال تعقیب کورسهای شبانه ، شهادت نامه بکلوریا را در رشته هنرها و  مطالعات عمومی از دانشگاه کولمبیا حاصل کرد. 

لیکن تحصیلات و علاقمندی ، سودی درمعامله  قدرت برایش  به ارمغان نیاورد.  ذکی میگوید که : " رهبران همه  این نهضتها فرصتی برایش ندادند. جدران بطور خستگی ناپذیر انرژی خود را در بزنسن متمرکز ساخت. او در اتاق دادگاه ترجمانی میکرد او از طرف شبانه کارتکسی رانی را پیش میبرد. او کار فروش مسکوکات، جواهرات و قالین را میکرد و میلغ پنجاه هزار دالر در برنامه های کیبلی زبان افغانی سرمایه گذاری کرد. او خبرها را میخواند و از گروپ های رقص مهمانداری میکرد. 

او بسرعت ثروت اندوخت و به سرعت آنرا از دست داد. مبلغ 115000 دالر که در شرکت قالین سرمایه گذاری کرده بود برباد رفت. تصادم تکسی موجب آن شد تا شخص مجروح او را به دادگاه بکشاند.  جدران در یک ورقه استشهاد، ادعا کرده است که بخاطر جنگهای داخلی افغانستان که بعد از اخراج اتحاد شوروی در 1989 براه انداخته شده بود، بزنس خود را نادیده گرفت.

او شهادت میدهد که : " من بهتر میتوانستم کار کنم" . " ولی تب کشور مرا گرفت و سپس همه چیز را رها کردم و برای جنگ برگشت نمودم."

سفر او به منزلش در پکتیا ، که یک ایالت کوهستانی و در امتداد مرز با پاکستان قرار دارد، یک روشنایی جانبی را می اندازد. یعنی زمانیکه جدران به ایالت متحده امریکا برگشت نمود او پوست مودار حیوانی را در بکس خود به امریکا قاچاق آورد.  آن پوست مودار را به یک مشتری عرضه کرد و گفت که او دسترسی به آن دارد : " هر آنقدر که میتواند معامله کند او میتواند تهیه نماید".  

آنها برای مدت 15 ماه چنه زدند تا اینکه مشتری به خریداری دو پوست ببر برفی که در معرض خطرنابودی قرار دارد موافقه نمودند. هر پوست 15000 دالر قیمت داشت ولی جدران بیشتر تقاضا میکرد. جدران وعده کرد بین دو یا سه صد پوست را تهیه میکند.

هردو نفر معامله را در جولای 1995 در یک ایستگاه تفریحی موتر ها در مسیر شاهراه در دارین Darien, Conn. بستند. یک روز بعدتر جدران  گرفتار شد. مشتری او یک اجنت فدرال در بخش زندگی حیوانات وحشی بود.

در اینجاست که یک معامله بارتر صورت میگیرد یعنی جدران از زندان رها شد در عوض اجنت استخبارات شد.  جدران تا ماه می سال 1996، برای 16 بار با اجنت FBI  ملاقات کرد. و همان معلومات استخباراتی را که در جریان سفر بوطن خود، بدست آورده بود به استخبارات ارایه داشت.  وکیل مدافع جدران طی یک تقاضا نامه محرمانه که به حکم دادگاه مهر شده بود ولی روزنامه تایمز آنرا بدست اورده است مینویسد: " او سعی داشت تا بهر شیوه ایکه ممکن باشد حکومت را کمک کند."

طبق اظهارات وکیل مدافع، جدران دروازه بهشت نوی را بروی کینت گریKenneth Grey  اجنت دستگاه جاسوسی فدرال FBI  کشوده است. یعنی " معلومات کلی در باره تروریسم و شاهراه انتقالات مواد مخدره" .

جدران گروپ های افغانی را به FBI   معرفی کرده است که : " هاردویر Hardware  نظامی امریکا را بشمول راکت های ستنگر ضد طیارات مخفی بدست آورده اند."  او " معلومات ژرفی پیرامون ساختار حکومت جدید ( طالبان) و نیروهای مخالف آن در افغانستان " بدسترس قرار داده است.

وقت جدران تصادفی بود، سناریوی سیاسی در افغانستان بسوی تشتت و خطرناک انکشاف نمود . قطعات جنگجوی اسلامی طالبان در آستانه غضب قدرت از حکومت متزلزل ربانی بود. دوسال بعد از انفجارسودان ، اسامه بن لادن با پیروان القاعده خود پناهگاهی در قندهار،  پایگاه مستحکم طالبان پیدا کرد.

پس از آن آقای گری ، ریچارد ویر لیوت Richard Ware Levit  و وکیل مدافع جدران تایید نکردند که آیا افشا گری جدران برای ایالات متحده امریکا ممد واقع شده و یا خیر؟ اما مزد همکاری او پرداخته شد. اجازه داده شد تا جدران محض دریک مورد یعنی قاچاق پوست مودار محکوم شود اما از رفتن به عقب پنجره های زندان جلوگیری بعمل آمد . اما طبق موافقه خصوصی که بین جدران و حکومت صورت گرفته بود، وی موافقه کرد تا معلومات تازه یی پیرامون " فعالیت های تروریستی" الا سال 2001 در خلال هر دو ماه به FBI  تهیه و تقدیم کند. یعنی سال 2001 معیاد ختم دوره پنجسال آزمایشی بود.

متخصیص ضد تروریسیم میگویند که جدران احتمالا تحت فشار اجنت های فدرال قرار گرفته بود تا اطلاعات و اسنادی را در باره پلان درونی طالبان و روابط آن با القاعده و منابع تمویل تهیه کند.

 جک کلونن Jack Cloonan  متخصص سازمان استخباراتی فدرال در مسایل القاعده که عملیات گردآوری اطلاعات را در منطقه کویین نیویارک  در اواخر سالهای 1900  بدوش داشت، میگوید : " مرام این بود که بتوانیم هرآنچه که آنها به وطن خود مخابره میکنند و یا از آنجا بدست می آورند در اختیار داشته باشیم".

دفتر FBI  در نیویارک از وسایل الکترونیک برای کنترول تلفونهای نماینده گی در منطقه کویین استفاده میکرد. " در آنجا اجنت های توظیف شده بودند و تشخیص هر یک ( نماینده طالبان) و گشت و گذار 24 ساعته آنها " تحت کنترول گرفته شده بود. 

جدران نقش خود را بحیث یک جاسوس بخوبی پوشانیده بود. طوریکه رفقای جدران حکایه میکنند، او به اجتماعات در کویین اشتراک میورزید اما بیشتر افسرده بنظر میرسید.  جدران از نوشیدن مشروب در محافل خود داری میکرد و خود را به نماز در مسجد سید جمال الدین نشان میداد. طوریکه مقامات اظهار میکنند، مسجد سید جمال الدین یک مسجد چوکات چوبی غژغزکننده و محل روحانی پشتونهای نیویارک بود که بحیث بستر گرم طرفداران طالبان تبدیل شده بود.

داکتر عصمت نوابی که عضو بورد مسجد است میگوید ما " او را خوش آمدید میگفتیم" . اما او تاکید میکند که مسجد سید جمال الدین هیچگونه ارتباطی با کدام سازمانی و یا منابع عایداتی ندارد."

جدران مانند مردان کهنسال با ریش انبوه در نماز جمعه بزانو می نشست و در یک نمایش تلویزیونی ، او موسیقی بخاطر حکم سختگیرانه ملاعمر رهبر طالبان ترک نمود.  

کاروان میگوید که : " این یک  بیداری روحی برای او بود و برای او خوب بود."  سیمای پارسامنشانه نوین جدران، دیپلوماتهای طالبان را که دیدن میکردند تحت تاثیر قرار داد.  طبق اظهارات شریف غالب ، کارمند پیشن حکومت ربانی ، جدران اعضای یک هیئت طالبان را که درسال 1996 سفری به امریکا داشتند بوسیله اکمالات لوژیستیکی خود مفتوح ساخت. این البته زمانی بود که هیئت مذکور با کمیته راوبط خارجی سنای امریکا مذاکراتی را در آنجا پیش میبرد.

شریف غالب که اکنون در تورنتو بحیث شاردافیر است میگوید که : " همین موضوع او را مشروعیت بخشید".  " او با رهبران ایشان هم پیاله شد و با افغانهای متنفذ در امریکا ارتباط داده شد. "

 حکومت کلنتن از برسمیت شناختن رژیم طالبان اجتناب ورزید، اما برای رژیم اجازه داده شد تا عبدالحکمیم مجاهد یک کارمندان عالیرتبه خود را به نیویارک  بفرستد. در حالیکه جدران بحیث اجنت سازمان جاسوسی فدرال امریکا وظیفه خود را ادامه میداد ، از جانب دیگر بحیث سکرتر اول مجاهد مقرر گشت.  

کارل اندفرد معین وزارت خارج امریکا در بخش امور کشورهای جنوب آسیا میگوید که تنظیم جدران بحیث دیپلومات یک عمل  غیر عادی اما قانونی بود. زیرا امریکا ها برای کشورهای دیگر بحیث کارمندان رسمی  قونسلی هم کار میکنند.  هردو عبدالحکیم مجاهد  و جدران در یک " حدود وظیفه ارتباطی" مقید باقی ماندند. برای آنها اجازه داده شد تا با سازمان ملل متحد و دیپلوماتهای ایالات متحده امریکا ارتباط داشته باشند. اما فعالیتهای کامل قونسلی و دیپلوماتیک که معمول برای کارمندان سفارت خانه هاست، داده نشد.

جدران با آنهم بحیث یک دیپلومات عمل میکرد ودر خبرها و نمایشات تلویزیونی به نماینده گی از طالبان صحبت مینمود. علی الرغم محکومیت که از طرف فدرال صورت گرفته بود، جدران به سفر ها پرداخت و بعد از آنکه دادگاه دوسیه انرا بررسی کرد و پاسپورت او را بدون مخالفت از طرف داد رسان ، برایش مسترد کرد.

حسب گزارش غالب ، جدران دوبار سفری به افغانستان داشت. غالب میگوید که جدران در اواخر سالهای 1990 به کابل سفر کرد و یکماهه سفری هم در سال 2000 به قندهار داشت. و بعقیده غالب که " احتمالا ملاقاتی با ملاعمر " هم داشته است که از سال 2001 یعنی پس تهاجم امریکا در خفا قرار دارد.

اما گزارشی که این ملاقات را صحه بگذارد در دست نیست.  کارمندان فدرال هم این ملاقات را نه تایید و نه رد میکنند. غالب میگوید که جدران : " این ملاقات ها را سری نساخت". و حتی از این ملاقاتها د ر نمایشات تلویزیونی خود را توصیف کرد.

جدران بحیث یک نطاق رسانه گروهی که در پرده تلویزیون CNN ، PBS  و صدای امریکا  ظاهر گشت در تقاضای خود صاف و روشن بود. او یکجا با مجاهد به مسجد میرفت و در ملاقات با کارمندان وزارت خارجه حضور داشت. زمانی یک طالب لنگ شد که موتر جدران در راه نیوجرسی خراب شد. یک کارمند وزارت خارجه آن طالب را بنام آغای Fix-it  یاد میکند. او علاوه میکند که : " اگر شما اقاربی در منزل در حالت نزع داشتید و شما ضرورت داشتید پولی از قندهار بدست آورید  ، شما مجبور بودید از طریق او عبور کنید." 

کارمندان حکومت ربانی که د ر عین زمان در نیویارک رسما فعالیت مینمودند ، شکایت داشتند که فعالیت قونسلگری طالبان در نیویارک غیر قانونی است و این قونسلگری ویزه و پاسپورت صادر میکند.  اما وزارت خارجه به نرمش پاسخ میداد، اما مجاهد و جدران را اخطار داد که " نمایندگی انها نمیتواند اسناد سفر صادر کند" .

روان فرهادی سفیر موجود افغانستان در ملل متحد معتقد است که " صدها عرب و جهادی " اسنادی جعلی را بدست آورده اند و جدران پاسخگوی آن است".

در فبروری سال 2001 امر صادر شد تا دفتر نماینده گی طالبان در فلشنگ نیویارک بسته شود.

که ینا بر تعزیرات سازمان ملل روی موضوع همکاری رژیم طالبان با اسامه بن لادن و القاعده دو ماه پیشتر صورت گرفت. جدران در آخرین صحبت رسمی ایکه بحیث سکرتر اول داشت، پیرامون دفتر فلشنگ به CNN  گفت که فقط ما چراغها را خاموش کردیم. " ما فقط میکوشیم در خفا رویم."

در آخرین ملاقاتی که وی با دیپلوماتهای ایالات متحده امریکا داشت کمتر ملاحظه کار بود. طبق یک گزارشی وزارت خارجه که از ارشیف امنیت ملی دانشگاه جارج واشنگتن بدست آمده است، جدران گله داشت که بن لادن مهمان نوازی طلبان را برهم زد.

جدران گفت که : " من آرزو دارم که راکت های شما بر او اصابت کند".

در هفته بعد از یازدهم سپتامبر، جدران خاموشی اختیار کرد. در جنوری سال 2002 او بحیث جنایت کار هدف قرا رگرفت. چرخش ناگهان او از جاسوی به مدافع، بدون توضیح باقیماند.

اما علایمی وجود دارد که جدران توسط جاسوسی دیگر تقبیح شده است.

 ستیفن میلر Stephen Miller  وکیل مدافع جدران که مسئول پیش برد دعوای جدران میباشد از طریق لابلای اوراق دادگاه افشا ساخت که : " یک همکار دسیسه ساز را استخدام کرد" که وی " از روی کلاه برداری و فریب استخدام خانم جدران را به نماینده گی سازمان ملل متحد تصدیق کرد" .  همشریک دسیسه در دوسیه جدران کشانیده نشد که خود نشاندهنده همکاری با حکومت است.

اجنت FBI  دوسیه دوره آزمایشی جدران را تحت بررسی قرار داد. پرداخت ماهانه  که از طرف طالبان دریافت داشته مورد بررسی قرار گرفت و همچنان تقاضا مسافرتهای که به اجازه کارمند مسئول دوره آزامیشی او صورت گرفته. اجنت  FBI  حسابات بانکی جدران را تفتیش نمود و همچنان چندین بار با جدران در منزل او در لانگ آیلند مصاحبه صورت گرفت. آنها از عقب حویلی یک انبوه مکاتبات را  با مقامات عالیرتبه رسمی و شخصیت های طالبان بدست آوردند.

مقامات فدرال به تحقیقات و کاوش های خود روی کانالهای جمع آوری پول در داخل امریکا  ادامه میدهند.  کارمندان رسمی تردید دارند که عواید پول از طریق مسجد و افغانها در سراسر کشور صورت میگرفت.

 اما امروز هیچ کسی از افغانهای مقیم کویین خود را پیوندی به طالبان نمیدهد. و کمتر کسی نصرالله جدران را در جریان چهار سال اخیر دیده است. و کمتر کسی هم از او یاد میکنند. در مسجد سید جمال الدین زمانیکه مردان کهنسال برای ادای نماز جمعه می آیند و زمانیکه نام او گرفته میشود سر خود را تکان میدهند. 

آژانس اسوشایتد پرس در گزارش 21 سپتامبر سال جاری پیرامون جدران چنین خبر میدهد:

" یک نماینده رسمی پیشین رژیم طالبان بنابر جعلکاری در پرداخت مالیه خود و دروغگوی در تقاضانامه قرضه بانکی به دو ماه حبس در عقب پنجره های زندان محکوم شد.

یک مقام وزارت عدلیه اظهار داشت که برعلاوه دو ماه زندانی او به پرداخت 5000$ دالر جریمه شده است و هم چنان باید سه سال دوره آزمایشی خود را بسر برساند.

 

ترجمه دیپلوم انجنیر تاج محمد ایثاری

عضو هیئت رهبری انجمن افغانهای مقیم اکراین

 


بالا
 
بازگشت