دکتور نورالحق نسیمی

 

تبصره

پيمان همکاريهای استراتژيک افغانستان و امريکا

 حضور امريکا در افغانستان به هر نحوی و برای هر چند مدتی و اجرای عمليات مشروط يا آزادانه آنان، همه مسايلی اند که در پس منظر عملکرد عينی و ملموس امريکا و جامعه جهانی در روند باز سازی و نو سازی افغانستان جنگ زده تفسير ميگردد. اگر دولت آقای کرزی و متحدان خارجی در جهت بهبود وضعيت زندگی عامه مردم تلاش فراگير و متوازن به خرج ندهند بزودی ترديد حاصله از عدم کارآيی حکومتهای اخير در ايجاد تغييرات مثبت بر زندگی روزمره آنان، به ياس همگانی مبدل شده و آنگاه  تجارب  تلخ گذشته ها  تکرار خواهد شد و يا حداقل بر دامنه مشکلات موجود بيشتر از هر دوره ای خواهد افزود. هم اکنون افغانستان درموج نوعی از نا آراميها بسر میبرد  و اکثريت مردم نسبت به آينده مبهم شان پريشان اند.

 موجوديت امريکا درافغانستان بطور دراز مدت مورد سوال روشنفکران و دانشمندان افغان و جهان قرار گرفته است.  همین اکنون به همکاری جوامع بشری  و نیرو های ایساف صلح وثبات  نسبی در کشور ما برقرار گردیده است و اگر ایالت متحده امریکا مردم افغانستان را در نیمراهی بگذارد فاجعه بزرگ برای مردم ما خواهد بود. این بدین معنی است که این موقع را نباید از دست داد  ولی متاسفانه تا جاییکه ملاحظه میگردد مسیر پروسه باسازی از یکطرف  به مسیر قوم پرستی ، استفاده جویی  و کشمکشهای قبیلوی مبدل گردیده است و از جانب دیگر کشور های همسایه از مداخله شان خود داری نکردند و هر روز که ميگذرد  سياست های دولت افغانستان  فرق ميکند.   در حالیکه چنین عملکرد یکبار دیگر اوضاع افغانستان را متنشج تر ساخته و نا رضایتی را در وجود مردم بیشتر میسازد . رهبری افغانستان هر چه که خواستند و نظر خودشان باشد به همان عمل ميکنند. اگر ما ازاين ديدگاه به دولت افغانستان نگاه کنيم  رهبری افغانستان پایه  های مردمی  چندان ندارند. ولی با آنهم ملت افغانستان که بيشترين صدمه و آسيب را از کشور همسايه خود مانند پاکستان ديده اند و تا زمانیکه صلح پایدار در کشور تامین نگردد  از حضور نيرو های بين المللی در افغانستان  که در راس آن امريکا قرار دارد، به گرمی استقبال می کنند. زيرا حضور آنان حداقل برای جلوگيری از صدور تروریست از آنسوی مرز مؤثر بوده  و از طرف ديگر، مردم ما هر نوع نظم موجود را در کشور  برهم زده اند و قادر به اعاده نظم در کشور نبوده و نيستند.

با آنهم باید گفت که افغانستان بسوی بهبودی می رود و اين نتيجه تلاش و پشتيبانی نيروهای صلح خواه در راس ايالات متحده می باشد. بيایيد يک بار صادقانه و بيطرفانه قضاوت کنيم و گذشته ها را در نظر داشته باشيم.

ولی این را باید خاطر نشان کرد  اگر ایالات متحده امریکا می خواهد به افغانستان کمک کند و خواهان يک کشور باثبات آزاد، پیشرفته  ودمکراسی با آزاديهای مشروع در جامعه بين المللی باشد  بايد درعمل برای مردم افغانستان نشان بدهد که واقعآ برای صلح و آرامش به افغانستان آمده است.  هر سياست را که درمنطقه داشته باشد باید با توافق  ملت افغانستان عمل کند. و نباید حقوق بشر درافغانستان توسط نظاميان امريکا نقض گردد.

اين مطلب کاملآ واضح و روشن است که دولت افغانستان در پی خواست و اراده ايالات متحده امريکا بوجود آمده است. البته اين وضعيت را بايد قدر دانست و تاييد کرد. زيرا ۲۵ سال جنگ و مداخله متداوم کشور های همسایه در امور افغانستان بر همگان روشن شد که رهبران جنگی به هيچ وجه  نتوانستند بر سر تقسيم قدرت و ايجاد يک اداره قانونمند و مردمی به توافق برسند. در نتيجه وضعيت فعلی که به همکاری  جوامع بشری و پشتیبانی امريکا بوجود آمده است نباید این فرصت را از دست داد.

مردم افغانستان مشکلات زیاد دارند، نان ندارند، امنيت کلی ندارند اطفال بخاطر آرام به مکتب رفته نميتوانند، زنان و دختران خرید و فروش میشوند. برق  نیست مکتب بقدر کافی جود ندارد ، آب آشامیدنی در بعضی نقاط کشور پیدا نمیشود. سطح بیکاری بالا است مراکز صحی در تمام ولایات وجود ندارد.  در ادارات دولتی رشوه  رو به افزایش است.  سوال بوجود میاید  آيا از بين بردن رشوه و استفاده جویی در ادارات دولتی و وزارتخانه ها کار ناتو يا کاخ سفيد است یا مجازات دزدهای اطفال یا برقراری نظم.  نه خیر این وظیفه مردم و رهبری  دولت افغانستان است.

با وجود همه پرابلم های موجود شرایط فعلی را باید غنیمت دانست. و فرصت را از دست نباید داد چون ملت ما مانند سایر ملت ها به زندگی آرام در فضای صلح  ضرورت دارند. آنهم حضور امريکا درشرايط فعلی يک ضرورت است تا افغانستان با ر دیگر به دریای خون و میدان مسابقه تسلیحاتی مبدل نگردد.  ولی  امریکا بايد سعی کند به نظر دولت و ملت افغانستان احترام بگذارد. مردم افغانستان خواهان دوستی و روابط دوجانبه با تمام کشور های جهان منجمله کشور های همسایه میباشند چون صلح و آرامی در افغانستان بدون همکاری  کشور های همسایه و دیگر جوامع بشری امکان ناپزیر است.

به امید غلبهء  اصول دمو کراسی ، عدالت اجتماعی ، تامین حقوق فردی  و موازین عدالت اجتماعی و ملی در افغانستان مستقل ، متحد ،  دموکراتيک ، نوین و تجزيه نا پذیرما.

 


بالا
 
بازگشت