جلیل پرشور

  

 

 نهضت میهنی ،اقدامی مثبت ،   با حرکتی  بطی   و کمبود

دموکراسی در تصامیم

 

   همه میدا نیم که بعد ازسکوتی کشنده ،ا نتظاری طولا نی، ماًیوس کننده ،  دور از انتظارو باوجود داشتتن عالمی ا ز تجارب ودرک سیاسی نه فقط رفقا ومدافعین حاکمیت دموکراتیک خلق افغانستان ومتحدین آن بلکه ا رتقای  قابل ملاحظهً سطح درک و آگاهی زحمتکشان   و ترقیخواهان وطن، در حدود دوسال قبل، یعنی خیلی دیر اما بازهم مفید وضروری، ا زطرف مسوولین،رهبرا ن وکادرهای حزبی ِسابقه دا ردرسیا ست ومبارزا تِ فداکارانهً وطنپرستانه، حرکتها واقداماتی آغاز، مطرح ، پیشکش وارایه گردید که سر انجام منتج به تدویر جلسه ای شد که به اجلاس موًسسان نهضت میهنی مسمی گردید و باعث شد تا تشکل جدید سیاسی ای در بیرون از وطن ولی برای خیر وخدمت بمردم ووطن  عزیز ما ابراز موجود یت نماید وشکل گیرد.    

     با ا ینکه در تدویر آ ن گرد همآیی با اهمیت ومهم از تمام امکانات وتجارب غنی سیاسی وتشکیلاتی ا یکه اکثریت قاطع رفقای ما از آ ن برخوردارند ا ستفاده نشده بود وشور وبحث ها وتوافقات ضروری ایکه ازلازمه های اکیداً حتمی چنین گردهمآییها ست، بین تمامی بدنه ها وکتله ها ی حزبی سا بقه که بیصبرانه منتظر چنین اقدا می بودندصورت نگرفته بود  و مشوره های ضروری بین همه رفقا که بدون درجریان قرار دادن آنها هیچ اقدامی در این زمینه ها از موًثریت وحاصلدهی قابل انتظار ومفید برخورداربوده نمیتواند صورت نگرفته بود بآنهم بفرا خوان سازماندهنده گان آن گردهمآیی، تعداد کثیری از مشتاقان راه مبارزه بخاطر سربلندی  وطن  وسعادت مردم  زحمتکش ما، پاسخ آری دا دند وباشور وشعف قابل ملاحظه در جلسه اشتراک وجریان آنرا دنبال کردند. 

جلسهً موًسسان از شور وشعف فراوان برخوردار بود، رفقا در عالم بیوطنی وبعد مدتهای طولانی یکدیگر خودرا آنهم در یک جلسهً حزبی ملاقات میکردند ودر آغوش میگرفتند، فضا ،فضای دیگر بود وهوای دیگر داشت، محبت، صمیمیت ودوستی رفیقانه وانقلابی واقعاً  بر  فضای آن تالار که بیش از پنجصد وطنپرست مهاجر رادر خود  جا داده بود  حاکم بود،   آن جلسه واقعاًبا عظمت واستثنایی بود وامید های بزرگی بآن بسته بودیم وهنوز نا امید نیستیم بشرط آنکه به خود آییم وبا ایثار ،پشتکار، صداقت ، شفافیت ،دموکراسی وحرمت دربرابر یکدیگر وتکیه بر امکانات، تقوا وتواناییهای فردی درمبارزه، بدون در نظرداشت نام، چوکی، رتبهً سابقه ، تعلق خانواده گی ، منطقه وزبان ومذهب، درفش مبارزه را مشترکا ًحمل کنیم وبا کل توان وتصمیم قاطع یکجا با متحدین وطنپرست وترقیخواه دیروزما که  تلفات  فراوانی  برای دفاع ازحاکمیت دیروز دادند وهمچنین با دوستان وهمرهان جدید سیاسیخود بعدنهایی ساختن اهداف مرامی ودرپیش گرفتن خط فکری معقول وعلمی به پیش رویم.

آن جلسه  که بعد ا نتقا ل قدرت  بگروهای مسلح مخالف  حاکمیت  قبلی مورد  حما  یت بیدریغ غرب ، عرب وعجم ( کافر ومسلمان) همسایه ودور، ولی مخالف  حاکمیت  مردمی آنوقت تدویریا فت اساسا ًباید با آماده گی های لازم در کلیه عرصه هاا ز آنجهت راه اندازی میشد که ما بیشتراز 40 سال درا ینموارد تجربه وتخصص داشتیم و دا ریم وجلسات وگردهم آیی های ما چه قبل ا ز حاکمیت وچه بعد از آ ن ازلحاظ نظم وترتیب ،آجندا ومحتوای  بیا نیه ها وتصا میم در سطح وطن ، بی نظیر وحتا برای بسیاری ها تعجب آور بود، ولی متا ًسفا نه جلسهً مورد بحث ما ازکمبودها وکا ستیهای برخورداربود که مکث طولانی بالای آنها مشکل مارا حل نمیکند ومفید هم نیست.                                                                              

برای ا ینکه راه درازی در پیش  روداریم  وصد ها جلسهً دیگر را دعوت  وبرگزار  خواهیم کرد، غرض عدم تکرار نوا قص قبلی یادآوری میگردد که: ما بحزب بزرگی تعلق دا شتیم که اگر مخالفین ما نیز قضاوت شان را بدون قصاوت انجام  دهند باین نتیجه میرسند  که  ما  با وجود کمبود ها وا شتباها ت، آغازگرحقیقی فصل جدیدی در مبارزه و حرکت مردم افغانستان بسوی بیداری، خودارادیت، دادخواهی، حق طلبی، دموکراسی ، دولت انتخابی  وجمع کردن گلیم  حکومات موروثی وخود کامگی هستیم  واین  حزب ما بود  که پرچم  نبرد  زحمتکشان  تهیدستان ومظلومان را بلند کرد وبرای طبقا ت واقشار وسیع ویا اکثریت  مردم  محروم ما زمینهً اشتراک درسیستم ادارهً دولتی را مساعد ساخت وبرای بهبود و ا رتقای زنده گی مادی ومعنوی آنها بذل توجه واهتمام جدی بخرچ داد وهزاران فرزند خودرا دراین راه فداو قربان کرد. 

بناً با اعضای باقیماندهً آن دژ قدیمی با سیلاب مواجه  شده، بتوپ  بسته شده  وتخریب شده، در کلیه موارد ومسایلی که بآنها تعلق میگییرد ویا مکلفیتهای را بدوش آنها میگذارد از قبل باید  مشوره شود ونقاط  نظر شان  بصورت د قیق ا ستماع  گردد  نه آ نکه  دربرابر تصامیم واقدامات اتخاذ شده قرار داده شوند که اگر بی چون وچرا فیصله ها واجراات غیابی رفقای شان را مرعی الاجرا ندانستند طرف انتقاد وگله قرار گیرند ویا ، بد  و ، ردی درمورد شان گفته شود. ا زینروعدم تدویر جلسات تدارکاتی را قبل ازدعوت جلسهً موسسان نهضت میهنی بحیث یک کمبود ونقص کاری ارزیابی نموده عقیده دارم که پیاده کردن اصول وفروع دموکراسی درحیات شخصی وسیاسی همهً ما تاثیرات جدی وملموس رادر پروسه های کاری  مشترک  وارد ،عملی  و پیاده میسازد  وبر بی عیب بودن ویا کم عیب شد ن عملکردهایما جدا ًاثرمند ومفیداست. 

برای همین منظور در هدایات ورهنمود های اکثریت ا دیان عقایدواحزاب دموکراتیک، شورایی بودن وجرو بحثی شدن تصامیم رامهم وضروری دانسته اند وما خود در زنده گی پر از فراز ونشیب سیاسی خود  دریافته ایم که هر اقدام وفیصله ایراکه در فضای  دموکراتیک اتخاذ نموده بودیم  بخوبی  وآسانی وکم  عیبی  انجام وبسر رسانیدیم  ولی مسایل  وقضایای خورد وبزرگی راکه افراد محدود  ولو نخبه  بدون تعمق، مشوره  ومشارکت  دادن  اعضای حزب، ا ین فداکارترین بدنهً حزب وحاکمیت، انجام وعملی کردند ،اکثراًدارای  نواقص  جدی بوده وهمه ًماشاهدعواقب  بد، فاجعه بار و خونین آن هستیم ،  چون دموکراسی عبارت  ا ز آ ن متاع وارزش پر قیمتی نیست که ما فقط برای آرا مش وتحقق خواست خود بآن ضرورت داریم بلکه هر کدام ما در هر جا و هرموقفیکه قرارداریم اخلاقاً باید خودرا مکلف بدا نیم که خود ناقض دموکراسی وتلف کنندهً حق آزادی وابرازنظرسایرین نشویم وبه نقاط نظردیگران ولو در مخالفت با ما باشند اگر نمیتوانیم ازدل واز جان حرمت بگذاریم، حدا قل مجا ل مطرح شدن را بدهیم نه ا ینکه صدای غیر موافق ا زلحاظ شخصی وسلیقه یی ولی مفیدبحال مردم  راه وعقیدهً سیاسی وطنپرستانه را در گلوی یاران راه وطریق خفه سازیم. 

اگر با ابرا ز همسویی واحساس مسوولیت اخلاقی وسیاسی دلسوزانه در مورد صحبت شود بدا ن معنی نیست و نباید باشد که ما نوا قص وکمبود هایمان را در مواردمختلفهً فکر وعمل کتمان وپرده پوشی نماییم در حالیکه بهترین راه برای رسیدن باهداف نیک وانسانی  ملی ووطنپرستانهً مشترک ما، رفع نواقص  وکمبودها در عرصه های مختلفهً  کاریست که متاًسفانه از دیر باز دامنگیر ما شده است .

در چنین ا وضاع واحوا ل برای همهً ما ضروری است تا دست بدست هم داده بهترین شیوه ها ومودل های کاری  را از طریق  جرو بحث آزاد ،دموکراتیک ،خالیاز تعصب ، بدون ا ستفاده از موا ضع ومواقف قبلی سیاسی  واداری، با استفاده  از تمام  تجارب خوب  ومفید گذشته ودوراز کلیشه گرایی وتقلید میمون وارونه با خط  بطلان کشیدن بر تمامی  ارزشهای حزبی ، داشته ها واندوخته های عقیدتی وتشکیلاتی بدست آمده با قیمتی  بس گزاف،بادرک جدی واکید شرایط جدید سیاسی در عرصه های ملی، منطقوی وجهانی جستجو نموده برچند  گانگی بینش وتحلیل  وتفسیر مان پیرامون مسایل عدیده خاتمه دهیم.       بعقیدهً من داشتن موضع سیاسی وایدولوژیک واحدویا جداًقریب بهم در اتحاد وهمبستگی ما نقش اثر مند دارد واینکه چرا این موضع وزبان واحد بین ما شکل نمیگیرد بخاطر آنست که متا ًسفانه آنهاییکه سالها نخبگان ما بودند وهنوز برای شان حرمت قایل هستیم وخود را مسوولین ما میدانند  مدت طولا نیست  که پیرامون %99  از مسایل وقضا یای جدی سیاسی ملی و بین ا لمللی ازهیچ طریقی ابراز نظرنمیکنند ورفقا، دوستان ومتحدین خودرا درروشنی عملکرد خودشان ویادادن خط ا لسیر حرکت کمک ورهنمایی نمیکنند  بنا ًاکثر  مسایل  گَََُنگ  وسرپیچ باقی میمانندوحتا درمورد موجودیت سیاسی خود سوال خلق کرده اند. 

پس در چنین شرایط ، چطور میتوا ن منتظر شکل گیری درک واحد ویا یکسان،هستهً تشکیلات نیرومند علمی ، سراسری وبهم فشرده ای باشیم که درضمن جوابگویی بمطالبات وضع کنونی باعث  قناعت وآرامش رفقا وهمقطاران ما گردد، تجارب  صدها حزب  ودولت بیانگر این امر ا ست که اتحاد صرف از طریق وعظ ، نصیحت وخطابه های آ تشین سیاسی ،مذهبی وزبانی- قومی اولا ً بوجود نمیآید واگر شکل هم بگیرد دوام نمیکند،با ید بر ضابطه های منا فع مشترک ، درک وتحلیل د قیق وعلمی اهدا ف ومکلفیتهای  گروه ها  ،طبقا ت و  افراد  درا جتماع  تکیه شود و بر وفق آ ن پلان  گذاری صورت گیرد،  زیرا با شکل  گیری دقیق اهداف مرامی یک حزب وتوافق  جمعی حامیان آ ن بصورت  داوطلبانه آگاهانه وکاملا  دموکراتیک میتوان بر اهداف تشکیلاتی که بنوبه ًخود مهمترین بخش کار یک حزب وتمثیل کنندهً موجودیت آنست نایل شد.

متاًسفانه نهضت میهنی در ا ینمورد  نیز نتوانست دستآورد لازم وطرف انتظار را ا ز آنجهت داشته باشد که اولا ً :اهداف مرامی خودرا  تصحیح، تنقیص، تزیید،تکمیل ،  نهایی وطرف تایید دسته جمعی قرار داده نتوانست دوم: به تعقیب جلسهً موًسسان جلسات حما یت وپشتیبا نی از آنرا درسایر منا طق موجود یت و فعالیت همفکران خاصتا ًدر داخل وطن دایر ودعوت نکرد. سوم:  مسوولین بخشها خاصتا ًتشکیلات  وسازماندهی آن  از حلقهً  محدود کاری خود بیرون رفته نتوانسته وشاخ وپنجهً تشکیلات، بسط وگسترش نیافت وبناً شمارش معکوس در مورد تعدادافراد موًید آغاز گردید که باید با تد بیر وسرعت جلو آن را از طریق بکار بستن تمام امکانات وریزرف های جدید وموًثر گرفت وسد کرد. چهارم :  بعقیدهً من از همان آغاز باید بر کاملا ً دموکراتیک بودن  تمامی امور کار وفعا لیت نهضت  میهنی  تکیه وپلان گذاری  میشد زیرا اکثریت قریب با تفاق رفقای مابعد آنهمه فرازها ونشیبهای دردآور وهلاکتبار داخلی ، فضای دلگیر وخسته کنندهً مهاجرت ، بی سرنوشتی سیاسی وتشکیلاتی، وزنده گی در جوامع دموکراسی وآزاد غرب ، مثل سابق دل بدریا نمیزنند وهرگفته، فرموده وفرمایشی را بقولی( اگرازآغا هم باشد) قبول نمیکنند، درچنین حا لت معقولترین کار آنست تا قناعت ا ین رفقا ودوستان فراهم شود نه ا ینکه  از طریق ملامت کردنها وتخریبها  وبکار بردن کلمات یاغی وخودسر ومنحرف وخاین درموردآنهاییکه خیلی دلسوزانه وبحکم وجدا ن پیرامون سرنوشت وطن،مردم وهمفکرا ن احساس مسوولیت میکنند ولی با طرز دید اشخاص ویا اقدامات  تکروانهً این  وآن  که ضعف  ونا کارآمد بودن اقداما تشان نزد همه  ثابت  شده موافق نیستند بیشترازین بحران آفرینی شود،باید درحدامکان ازهمان اول درجلسهً موًسسان

1 : افراد شرکت کننده  ا نتخابی دعوت  میشدند.

2    : ازهر کشور اروپایی برای یک نفر  بنماینده گی از سایرین وقت کافی برای ابراز نظر دقیق ومسوولانه داده میشد  زیرا در 5دقیقه آنهم درآغاز فعالیت یک حزب در مورد چه چیزی میتوان صحبت کرد  وقانع  شد .

3 :  باید به  تناسب  موجودیت   و تعداد  علاقمندان پیوستن به نهضت میهنی در کشور های مختلفه  به انتخاب خودشان سهمیه در ترکیب اعضای شورای مرکزی داده میشد نه اینکه با توافقات قبلی از دسته بندیها واشخاص  طرف  توجه، این مجموعه را تثبیت وتعدادی را برحسب فقط دست بالا کردن خود شان در جلسه وحتا بدون فهمیدن نام وسابقهء شان شامل ترکیب ساختند که هیچ دردی را دوا نکرد وتا حال معلوم نیست که آن مجموعهء هفتادو چند نفرانتصابی و یا انتخابی چه شدند وچرا تعداد قابل ملاحظهء شان در هیچ جلسه وگردهمآیی ای شرکت نمیکنند ویادعوت نمیشوندوحتابا نهاییکه با کل اخلاص و علاقمندی در پروسه اشتراک کردند وهنوز انهماک خودرا حفظ کرده اند در هیچ  موردی مشوره وصحبت  نمیشود ،  پس معلوم است که دوستان دست اندر کار در بدو امر به یکسند مشروعیت وقبالهء روباه ضرورت داشتند نه بیک تشکیل قانونمند.                 

4:متا ًسفانه نورم ها ومعیار های سادهً  دموکراسی  درجریان جلسهً که منجر  به تعین چند  نفر بنام اعضای  شورای  اجراییه ًنهضت میهنی گردید،مراعات نشد که لازم نمیدانم فعلاً بیشتر ازاین در آن مورد توضیحات بدهم با اینکه ضروریست.               

: با اینکه حزب  ما بعد نهضت  بخون نشسته ءامانی   بدست تاریک اندیشان ومتحجرین  ،اساسگذارنهضت مترقی زنان است وبرای تساوی حقوق   زنان  با مردان در  کلیه امور   وعرصه ها تلاشهای  بزرگی را براه انداخته و حماسه های  جاویدان  را  در زمینه آفریده است وشخصیتهای بزرگ ومبارزین قهرمان، نستوه وشجاعی  مثل  داکتر اناهیتا راتبزاد  وهزاران  دلاور  زن  دیگری ازمیان  رزمنده گان  حزب   وسازمان   قهرمان  دموکراتیک   زنان افغانستان بمصاف تاریکی ،جهالت وتحجر شتافته اند، من حضور زنان را در سازماندهی وادای نقش های کلیدی وموءثر در نهضت میهنی کم رنگ وضعیف یافتم،این نقیصه باید هرچه زود بوسیلهً اقدامات عملی حل گردد وزنان مبارز باید  جایگاه شایسته  ءشان را بار دیگر در کلیه امور سیاسی وتشکیلاتی ما بدست آرند.  

6 : جوانان در دیروز، امروز  وفرداها  امید وتکیه گاه ما وهمهء جوامع بشری بودند وباقی میمانند ، درجریان کارهای که از طرف نهضت میهنی صورت گرفته  توجه  چندانی باین  امر بزرگ،  مهم وضروری  مبذول نشده است  باید ریشه  یابی  شود که  چرا  این ساحهً حیاتی یا اصلا ء طرف توجه  ما نیست ویا اینکه  خیلی  بآن برخورد ضعیف صورت میگییرد،ما تعدادزیادی ازجوانان مبارز  راکه سرمایه های عظیم  و تربیت  یافته در  دامان  حزب  ما اند در  هر گوشه وکنار وطن اصلی ودیار مهاجرت باخود  داریم ، این حقیقت دارد که  با تعداد  محدودی  از ایشان  تا  حال زبان  مشترک  برای اقدامات مشترک سیاسی پیدا نشده ولی تشویش در اینجاست  نشود آن نسل پرتوان وحماسه ساز دیروزی وآن ذخیرهء مطمین گردان رزمندهء ما بنابدلایل واسبابی موجه وغیر موجه دور باقی بمانند وما بدست خود مان باثر تحریکات غرض آلود مغرضین  و یا جهال کوته نظر این فرزندان فداکار  آزادی خواهان و وطنپرستان افغانستان را از خود دور سازیم ،ببرداشت من بسیاری از طرحها وآرمانهای نهضت میهنی طرف قبول  جوانان است شاید  با کمی تفاوت  که جوانان  آزادی بیشتر میخواهند ودر قیود  وتنگنا های محدود، خشک،بسیار انضباطی و  تشکیلاتی  دیروز  نمیخواهند بسربرند، راستی برای سالخورده گان امروزوانضباطی ترین افراد دیروز نیز حوصلهء  تحمل فرمایشات ملوکانه باقی نمانده است از طرفی هرگز نباید باین نتیجه  برسیم  که  ما به دسپلین  و قبول پرنسیپهای لازم و ضروری  سیاسی وتشکیلاتی ضرورت  نداریم بر عکس نسبت بهر زمان باید برخورد ما منطقی ،باپرنسیپ ودر چوکات تمام  معیارها  ونورم های  اخلاقی وپسندیده برای  مردم وطن  ما باشد، نباید فراموش کنیم که ما برای  مردم  افغانستان مبارزه میکنیم ولی قبول این اصول  نباید بآن معنی باشد که  هر کسی هر فرمان ونظر شخصی وغیر مفید وناجایز خودرا ، اصول وپرنسیپ قیمت دهدوسرپیچی از آنرا که شاید مفید وحتاضروری نیز باشد ،بد اخلاقی وبی پرنسیپی بداند.

7 :کار ادغام سازمانها وافرادیکه به نهضت میهنی پیوسته اند ویا خود در شکل گیری وایجاد نهضت میهنی نقش داشتند تا حال صورت نگرفته پس چه وقتی این اتحاد سایر هسته های که مسوولین ورهبران شان در ترکیب حلقات ومقامات نهضت شامل هستند تحقق پیدا میکند

  8 : معلوم شده نتوانست که با چه تعداد از گروه ها وحلقات خورد وبزرگ رفقای قدیمی، دوستان ،همفکران وسازمانهای که نقاط نظر وطرز دید شان پیرامون مشکلات وراههای حل قضایای وطن با نهضت یکسان  یا بهم نزدیک است  تماس قایم   وزمینهء ادغام، اتحاد وتشریک مساعی حد اقل با ایشان  فراهم  گردیده است زیرا  نهضت  از اول خودرا  برای  تحقق چنین امری  مکلف میدانست  و هرنوع تعصب و اهمال  را در مورد  نزدیکی،  تفاهم اتحاد ووحدت باهمه رفقا  ، متحدین ودوستان دیروز محکوم  می کردوهمه باندای واحد اتحاد ووحدت صادقانه را مطالبه کردیم.

9:این کاملا ًدرست است که ما دروضعیت جدید سیاسی جهانی قرار داریم،باید اوضاع  رابدرستی  درک کنیم وشعار ات  واهداف سیاسی ومرامی متناسب به شرایط رادر سرلوحهً کار و   عمل حزبی- سیاسی خودقرار دهیم وپیرامون طبقات اصلی ورسالت مند جامعه واقشاریکه میتوان درشرایط فعلی مبارزه بالای شان تکیه کرداز دقت  وتوجه  جدی غرض  شناخت دقیق  وضع  برای ادای نقش سالم در مبارزه توجه  جدی ومطالعات  دقیق  علمی  صورت گیرد ،ولی هرگز این نباید بدان معنی باشد که ما از افراط به تفریط  گذار کنیم  ودر مورد  نقش  طبقات  دهقان  وکارگر  این نیروهای همیشه شریف وهمیشه زحمتکش تمام جوامع بشری درمبارزات بعدی برای ترقی وپیشرفت وبرای تاًمین عدالت ،صلح ودموکراسی هیچ توجهی نکنیم ودر فعالیتهای بعدی   سیاسی وحزبی این  نیروهای  عظیم  مردمی را  اهمیت کمتر از  موقعیت اجتماعی شان بدهیم که این خود خطاییست بس بزرگ.

تعدادی را عقیده براینست که نهضت میهنی دروجود امکانات متوفر   سیاسی  ومردمی در  داخل  وطن باید در  دو انکشاف ورویداد مهم یعنی انتخابات ریاست جمهوری وانتخابات همزمان پارلمانی وشوراهای ولایتی نقش وسهم شایستهء خودرا  ادا میکرد،در حالیکه علاقمندی جدی وانتظار مردم در زمینه وجود داشت و دارد چرا ما نتوانستیم با برنامه وپروگرام کاری دقیق وسنجیده شده عمل نماییم شاید  مفسرین  وتحلیلگران دور از وطن تعابیر خودشان رابادید  قدیمی،  بحیث  حقیقت(!)  بالای یکعدهء ما قبولانده باشند ومانع اشتراک فعال ووسیع ما شدند چرا  اقلا ًبا دوستان ومتحدین دیروزی و امروزی  ایکه  داریم  با ایشان اتحاد میکنیم ازجمله باحزب متحد ملی وسایر  نیروهای مدافع دموکراسی کاندید های مشترک رامعرفی وتبلیغات وسیع انتخاباتی را به پیش  نبردیم  تا نتایج  بهترتر را  بدست  میآوردیم، آخر ما معطل چی هستیم؟و چرا ازاین امکانات وشرایط استفاده کرده نتوانستیم وچرا سایر شخصیت های ملی وترقیخواه چپی دیروز توانستند کاندیدگردند وپیروز شوند این چه راز ومعرفتیست که هرچه تلاش میکنیم چیزی دستگیر ما نمیشود شاید عقل من از رسیدن باین حقایق سر بمهُر  عاجز است وگرنه باید توضیح دهند که چراوبرای  چی؟.                                                                    

برای شکل گیری دقیقتر امورسازمانی وکلیه عرصه های کار وفعالیت نهضت لازم است هرچه زودتر بخود آییم، جلسهء وسیع وسراسری  را با اشتراک تعداد  وسیعی  از  شخصیتها وکادرهای مطرح از طریق توافق قبلی رفقای هر منطقه دعوت نموده، بصورت فعال وملموس سیاست وکار کنیم، نه اینکه به بیکاره گی  وتنبلی  ویا اگر مگر های بیجا ، بیهدف وگنگ  ادامه دهیم ووقت خود ودیگران را ضایع کنیم.

 نهضت میهنی باید بصورت پیگیر وحتمی  حلقهء وصل  تمام رفقا دوستان وهمفکران ما شود وحلقات   وسیعی  از متحدین طبیعی مارا باهم نزدیک نموده وسیلهء  آشتی وتفاهم شود نه آنکه خود بهترین  یاران  همراه  وهمسوی  خودرا مفت  ورایگان وبخاطر مسایلی که هیچ ارزش واهمیت سیاسی ندارند ازدست بدهد وهیچ احساس  مسوولیت  وابراز  تشویش  در  زمینه  نکند این بیتفاوتی هاجداء تشویش آور ومایهء ناامیدیست زیرا میبینیم که مسایل فردی ومنافع شخصی  وگروپی  برمصالح  جمعی  و ملی  از ارجحیت برخوردار است،یابجای  تفسیر وتحلیل  جمعی دقیق ودور از مجامله ومحترم دانستن گل روی این وآن برداشت های شخصی،سطحی ویا خیلی پیش  پا افتادهء افرادی  شاید شریف ولی مبتدی در سیاست وتحلیل وتجزیهء مسایل و قضایا اساس قرار داده شده وروی آنها حساب وتکیه صورت میگیرد که این نیز بنوبهء خودبرای ما زیانبار است.

یکی از مشکلات اساسی نهضت میهنی نداشتن ارگان مرکزی نشراتیست که نبود آن باعث گردیده تا اعضاو علاقمندان نهضت در هیچ جایی بشمول هالند که مرکز اساسی آنست ازفعالیتها، نقاط نظر ،انکشافات تشکیلاتی وهمه امور کاری نهضت بیخبر با قی بمانند، چطور میتوان  قبول کرد در اروپای  که هر نوع وسایل ارتبا طی وطباعتی با حد اقل مصارف  مالی  میسر  است  ماها وحتا سال  مکمل ما  نمیدانیم  که  مسوولین معلوم  ونا  معلوم نهضت میهنی مصروف چه کارهای هستند، سیاست میکنند،؟ جلسات شان دایر میشود ؟ دستآوردهای جدید وجدیدتری نصیب ما شده است؟ یاخیر ،  نمیدانیم چه کنیم وچه را انجام ندهیم ؟ وبا کیها بخاطر  تحقق  کدام  اهداف، چطور  بکجا  وکی  حرکت خواهیم کرد؟.

باکل اخلاص میخواهیم بدانیم که درقبال حوادث، انکشافات وواقعیتهای موجود وطن  موضع  ما چیست؟  نمیشود  چُپ   و وخاموش نشست تاآنهاییکه هنوز سرنوشت شانرا با سرنوشت نهضت  گره زده  اند هرکدام   مطابق  برداشت و  عقلانیت   خود پیرامون کلیه مسایل وانکشافات موضعگیری وتحلیل نمایند ودر درازمدت باعث خلق مشکلات سازمانی شوند، این وضع بصورت اکید از همه آنانیکه درزمینه خودرا مکلف به ادای وظیفه ودینی ملی  ووجدانی میدانند میطلبد که فعالیتهای شان روزمره باشد نه ماهوار و سالانه، حزب  وسازمان فعال  سیاسی  خاصتاء در قدمه های بالایی ودر سطح مسوولین ، جلسات روزانه میداشته باشد ودایماءفعال میباشد وهر لحظه  دروازهء  اعضا،  علاقمندان ومردم منتظر وطن  را دق  الباب  میکند نه  ا ینکه  اعضا  دروازهء رهبران ومسوولین شان  رابکوبند وجویای چگونگی وضع شوند.

لذا اگر تصمیم ما  نهایی شده  وبرادامهء  کار  نهضت  میهنی مصمم هستیم باید  هرچه  زودتر  درتمام  نقاط  موجودیت رفقا ودوستان همراه، تشکیلات نهضت فعال گردیده وغرض  فعالیت موثر ودقیق  آنها  قبلا  ءباید  اهداف  مرامی  وپروگرام  سیاسی نهضت نهایی وطرف قبول مجمع عمومی قرار میگرفت وحال باید قرار بگیرد، زیرا تشکیلات بدون ایدولوژی  مرام وخط فکری اولاء شکل نمیگیرد واگر گیرد دوام نمیکند.

مسالهً قابل دقت دیگری که باید بآن توجه جدی شود نقش کادرها ومسوولین است که ما در بسیاری موارد بر رتبه وچوکی ویا  سابقه دار بودن  ایشان تا  هنوز تکیه  میکنیم در حالیکه  بهمهً ما معلوم شده  که دستآورد های دیروزی یکتعداد اشخاص دارای  ُرتب  بالا، با لاثر حاکمیت، قدرت عظیم دولتی وفداکاری هزاران فدایی وقهرمان گُم نامی بوده که اکثراً نامهای آن عزیزا ن  زنده یاد  ویا هنوز زنده  را تعدادی  نمیدانند  ویا بخاطر ندارند ،  ولی حقایق وانکشافات بعد متلاشی شدن حاکمیت نشان داد وثابت کرد که تعدادی تصادفی وبدون داشتن شایستگی ولیاقت کاری فقط با داشتن حمایه ویا واسطه بمناصبی گماشته شدندکه اگر کار شان در داخل آن ماشین بزرگ دولتی انجام نمیشدهیچ دستآوردی نمیداشتند ، حال بر ما لازم است که در شرایط کنونی به تکرار محاسن بپردازیم نه ادامهً نواقص، ازینرو از نسل جدیدی که درشرایط  جدید مبارزه ،کار، سیاست وزنده گی معلومات وتجارب کافی پیدا کرده اند وببرکت کاروتلاش خودشان وامکانات جدید، چه در داخل وطن که به سمبولهای مقاومت وایثار تبدیل شده اند وهنوز پابرجا اند وچه در حالت بیوطنی با تمام توان درامرخدمت بمردم وتحقق اهداف  شریفانه وانسانی دیروز وامروز وطنپرستی  ومردم دوستی ،مصمم   وقاطع  ایستاده اند باید  استفاده  کنیم، با بسیار دلسوزی آنهارا جستجو نماییم ،پیدا کنیم وهمهً  ما ماایشان را حمایت کنیم واز طریق پیاده کردن دموکراسی درکلیه شوون حیات حزبی سازمان وتشکیلات نمونه ایراتهداب بگذاریم که  تمام نیرو  وتوا نش را برای تحقق  اهدا ف  مقدس وطنپرستانه  تمرکز دهد نه  آنکه مصروف  رقابت  ها وتنشهای  بیمفهوم  شخصی  وگروپی مجدد گردیم.

اما درمورد گروهکها، احزاب وتشکیلا تیکه ازبقایای خشت وگل واستخوان حزب دیروز پا بعرصهً وجود گذاشته اند باید گفته شود  که یکتعداد زیاد شان،بحدی ناتوان وضعیف متبارز شدند که بهتربود خودرادرجمع لشکر عظیم وقدیمی یاران دیروزی شان حفظ میکردند  و از محاط شدن شان در حلقهً چند نفر محدودکه معلوم نیست بعد نتایج انتخابات پارلمانی اخیر که متا ًسفانه تعداد رای دهنده گان شان از ده ها نفر تجاوز نمیکند در حلقه باقی میمانند یا خیر، خودرا نجات میدادند ، زیرا اگر وعده ووعید جهات اثر گذار وتصمیم گیرندهً داخلی وخارجی ایکه با نشان دادن جابلقا وجابلسا ،عده ایرا برای پارچه ،پارچه  کردن  یاران همنبردوهمدل ما ، تشویق وموًظف ساخته اند  بجایی نرسد وجامهً عمل نپوشد نگه کردن  وحفظ  دوستان چوکی طلب ، کاریست نهایت دشوار وحتا غیر ممکن. 

تجربهً نزدیکی، همنوایی وحمایت داغ و  آتشین یکعده افراد معلوم  الحال  دیروز از حاکمیت  دموکراتیک خلق در دیروز(وقت قدرت)  ودشمنی  سرسختانهً شان در امروز علیه  آن دولت  بیانگر این امرو واقعیت است که افراد متملق  وچاپلوس صاحب هیچ  قول،تعهد وقراری نبوده  وبه هیچ عقیده وآرمانی چه سیاسی وچه مذهبی معتقد نیستند،آنها فقط درهر سیستم ونظام منافع  شوم خود را میخواهند واز  مجبوریتهای حکومتها   ونظامهای مختلفه بحیث ناخن افگار استفاده میکنند، تغییر سیاسیت میدهند ،ضد مذهبی میگردند و بمذهبیون آتشین مبدل میگردند  ودر هر شرایط خودرا حفظ میکنند. 

این حقیقت را امروز تعداد بیشماری از مردمان شریف وطن خاصتا ًاهل سیاست بخوبی و بچشم سر مشاهده کرده اندکه افراد ابن الوقت  بمانند( مگسان دور بشقاب شرینی ) بصورت  آنی پیدا میشوند با سردادن مدح وثنا در مورد هر کس  وهر قدرت برای خود جای پای  پیدا میکنند واستفاده جویی مینمایند. مگر ما خود نظاره گر( کارواییهای) این گروه نبوده ایم  وندیدیم که آنهاییکه پادشاه راسایهً خدا نامیدند ونافرمانی در برابر جور وستم بی پهنای نظام شاهی را بیدینی و الحاد خواندند، باسقوط نظام شاهی در خدمت ملی غورحًنگ مرحوم داوود خان قرار گرفتند وبا تغییر رژیم  ،سالها لباس انقلابی به تن کردند ومدح وثنای حکومتیهای جدید را سر دادند،  وسر انجام مجاهد شدند،حکم تکفیر صادر کردند ، طالب شدند وریش گذاشتند ودُره  حمل نمودند وجز لشکریان امر بالمعروف ونهی عن المنکر شدند ودر پهلوی  طالبان داخلی  و خارجی منتظر سقوط کرملین شدند، با آمدن امریکاییها سروریش را اصلاح نموده اکنون  دموکرات شده ونه تنها علیه بنیاد گرایی مذهبی بلکه برای کسب اعتماد بیشتر علیه دین ومذهب مردم ما نیز قرار گرفته اند، ومعلوم نیست که باز کجا خواهند رفت!!!.                 

اعتقاد وباور ما اینست که در رکاب چنین افراد رفتن ویا آنهارا همرکاب خود ساختن جفا درحق مردم است، نباید همراهی با دوستان ورفقای بی بدیل وخوب وآزموده شده را باقرار گرفتن در پهلوی چنین افراد ویا قراردادن آنها درپهلوی خودتعویض کرد ویا مبادله نمود که هیچ حاصلی باصطلاح وطنی در دنیا وآخرت از آن متصور نیست، جز ناکامی وپشیمانی.

  ازینروخوشا بحال آنانیکه در بین مردم خود جادارند وبا تمام توان برای عبور دوبارهً آب شفاف ونقی از جوی وجویچه های گل گرفته ،مسدود شده وخراب شده تلاش میکنند وبا صبروحوصله، باصداقت ووفاداری بوطن،مردم وهمرزمان درپی هم مسیرساختن تمام آبهای خورد وبزرگ سرگردان در استقامتهای مختلفه کار میکنند وزحمت میکشند تا از یکجا شدن این آبها ولو در حد قطرات ،آب بزرگی بوجود آید تا برای رفع تشنگی مردم وآبیاری شدن واقعی زمینهای وسیع وخشکیدهً وطن در پهلوی سایر امکانات موجود داخلی ومجزا از ما  از آن استفاده شود.

  امروز همه بخوبی دریافته ایم که به تنهایی هیچ کار موًثر، مفید ودوامداری را نمیتوانیم انجام دهیم، وطن مال مشترک همهً ماست وحزب دیروز حاصل زحمات ،قربانیها،فداکاریها  وتلاشهای مشترک همهً ما میباشد، دعوای هیچ نوع میراث را هیچ کسی نباید برآن داشته باشد،زیرا آن خانهً مشترک ومکتب وطنپرستی وخدمتگذاری بمردم، مال مشترک ،افتخار مشترک ومسوولیتهای مشترک همهً اعضا، مدافعین ومتحدین ماست.

   ازینرو وظیفهً جدی، تا ًخیر ناپذیرملی، وطنپرستانه و اخلاقی تمامی افراد وشخصیتهای مطرح ، موًثر ، ذینفوذ ومسوولین همه گروه های چند گانهً هم عقیده وهم رزم قدیمی ما این است که بندای وجدانهای خودشان، بفریاد های رسای همهً رفقا ومبارزین آزادی دوست وترقیخواه وطن، وبآرمانهای بخاک خفتهً هزاران شهید وطن واشک های جاری ده ها هزار یتیم وبیوهً میهن ما گوش دهند واز بام خود خواهیها  وجاه طلبیها  پایین شده هرچه زودتر برقابت های نامشروع،دشمنیهای شخصی وانتقام جوییهای بیمورد که حاصلی جز تداوم رنج وعذاب وطنپرستان وما ًیوسیت آنها ندارد خاتمه دهند.          همچنان پیشنهاد میکنم که لشکر عظیم کادرها وصفوف دیروز، که امروزصاحب تجارب بزرگ،درک وسیع وفهم قابل ملاحظه درموارد ومسایل متعدد گردیده اند ودیگر افراد ساده وصرف سپاهی دیروز نیستند،باید به خموشی بیمورد طولا نی وانتظارکشیدنهای بیجای خود پایان دهند ونقش اثرمند خودرا برای  تحقق خواسته های مندرج این یاد داشت که از زبان وقلم هر همرزم ما بیرون شده ومیشود ایفا  نمایند زیرا بسیار دیر کردیم وحق نداریم بیشتر ازین فقط با تشویش وگله وشکایت وقت خودرا تلف کنیم، بایدوباید عمل کرد.

 با درنظر داشت نقاط نظر بالا که شکل پیشنهادی واصلاحی دارد  امیدوارهستیم کارهای ما بیشتر رنگ ورونق خوب، کاری ،شفاف  تواًم با صمیمیت و وحدت نظر وعمل پیدا کندوهر کدام ما دین ورسالت خودرا صادقانه در زمینه ا نجام دهیم.                                                                                                                    با ابراز احترام

 

رسم راه  آزادی   یا پیشه نباید   کرد  

یا آنکه ز جان بازی اندیشه نباید کرد.  

    (فرخی یزدی)

 


بالا
 
بازگشت