مصطفی اورکزی

ناروی

 

 

زنده باد ما

تراکم موتر ها وازدحام مهمانان لحظه به لحظه بیشتر میشود.کناردرورودی هوتل تعدادی از خانمهاودخترخانمهابه منظورپذیرایی از مهمانان ایستاده اند.همگان لباسهای قشنگ به تن دارند.اطفال طبق معمول این طرف وان طرف میدوندوجدیدالورودین به حضارسلام میدهندومصروف احوالپرسی میشوند.خانمها یکدیگررابه اغوش کشیده و سه مرتبه روبوسی میکنندولی اقایان با جنباندن ارستوکراتانه سر به همدیگرسلام میگویند.دراین فضای اگنده ازسروصداهای نامانوس اوازخوان بادسته نوازنده اش داخل سالون محفل شده ومصروف ترتیب و تنظیم الات موسیقی خویش میشود.فلمبردارمحفل با کمره وصل شده با دوازده مترکیبل ارتباطی برق خودرا به هرطرف میرساندتالحظات تاریخی محفل شکوهمندازقیدفلم نماند.

 فامیلهابه دور میزهای جداگانه جمع شده اندوگروه های از پسران ودختران جوان ونوجوان به صوب های مختلف در حالت عبورومروراند.موزیک بلندتوجه هارابه خودجلب میکند.اوازخوان به سراییدن اغازمیکندوبعدازگذشت ساعتها شنیدن اهنگهای تکراری میهمانان خیلی احساس خستگی میکنندولی دیری از خمیازه کشیدن های پی درپی میهمانان نمیگذردکه نوبت صرف طعام فرامیرسدوهمگان راشوق زده وخوشحال میگرداند.میهمانان به سبب انکه ازامتیازگوشت محروم نگردندمیکوشندتاهرچه زودترخودرابه میزسرویس غذانزدیک گردانند.طعام صرف وشکم هاسیرمیگردندالبته نه ازهمگان.چون بعضی هاازاین مسابقه حذرنموده وسبقط برای دریافت غذارابرای خویش عار میدانستند.حرف معروفیست که بدون شکم سیرجنگ نمیشود.اگرچنین حرفی درافغانستان معروف باشددراروپامیان افغانان باقدری تغییر(بدون شکم سیربحث نمیشود)رایج ومعروف است.اقایان خانمهاراکه مصروف غیبتگویی شده اند رهاوبدوریک میزجمع میشوندوکسانیکه تا هنوزازاین تجمع اگاهی ندارندتوسط کودکان به میزمباحثه احضارمیگردند.سالون محفل به تدریج شکل دیگری به خودمیگیرد.اقایان به دو قسمت راست وچپ سالون وخانمهابه صورت پراگنده عمومادونفری برای لذتبخش گردیدن غیبتگویی مینیشینند.اقایان سمت چپ سالون یکی ازمیزبانان رابه خودمیطلبندوبه وی میفهمنندکه سرهاضرورت به گرمادارند.میزبان تیزهوش مقصودرامتوجه وفرمایش اقایان راتدارک میبیند.مباحثه بایاددهانی هاوتازه نمودن خاطرات گذشتگان اغازمیگردد.به شخصی ازمیان اجازه اخذرشته سخن داده میشود.

رفقا!من مختصرا کارکردهای سترگ ماراتشریح میکنم.تاسیس حزب برای تفوق به ایجادیک جامعه ایده ال صورت گرفت.مامیخواستیم تاجامعه خودراشگوفان بگردانیم.ولی عناصرضدانقلاب مارانگذاشتندتابه این هدف مقدس خویش نایل اییم.ماارمان شریف برای نیل زحمتکشان به قدرت ملی راداشتیم.مابایدافتخارکنیم که عضوحزب بودیم    استیم وخواهیم بود.

نعره های شاملین میزمباحثه توجه همه رابه خودجلب میکندواقایان میزطرف راست سالون رابه خشم میاورد.یکی ازمشترکین میزباعکس العمل خشم امیزوجدی حاضرین میزطرف راست سالون را مخاطب قرارمیدهد.

برادرها!این ملحدین را ببینید!وطن راتباه وبربادکردندوحالابدون عذاب وجدان به دوریک میزنشسته وازجنایات خودقدردانی وازویرانی وطن استقبال میکنند.اگرمرداستیدووطن اینقدربرایتان عزیزاست برویدبه وطن ودرانجاهورابگویید.جهادمقدس ماسبب ازادی کشورمان گردیدورنه این خاینین چه بلاهای به سروطن میاوردند.

رفقا!توجه کنید!این مجاهدین جنایتکارکه سالهادم ازازادی واسلام میزدندباورودبه افغانستان چه کردند؟!وطن رابه خاک یکسان وملت راباقتل غارت وتجاوزتباه بیچاره وذلیل گشتاندند.بازاین خاینین برما انگشت انتقاد

      میگذارند که ماجنایتکارووطنفروش استیم.اگرماغیرعلنی و اکثرابجاقتل وشکنجه میکردیم ولی شمابراعلی انهم به نام ملیت مذهب و حزب مردم رابه قتل رساندید.اگرماوطن را به روس فروختیم شماوطن رابه پاکستان وبالاخره به امریکا فروختید.مارامتهم به الوده گی جامعه میکردید خودفسادوظلم را به اوجی رسانده ایدکه دختران صغیرراجبرابه نکاح خوددراورده ومجبوربه خودسوزی میکنید.

برادرها!مقصراصلی همین حزبی هااستندکه نام وشهرت پیکارماخدشه دارگردید.اگرنگاهی کوتاهی به پس منظرتاریخ بیندازیم خیانتهای حزبی ها بیشتربرایمان برملاخواهندگردید.بطورمثال جناح خلق اول دست رابامایکی وکودتای ناکام را علیه حاکمیت داکترنجیب براه انداخت که سبب روسیاهی خویش وشرمساری ما گردید.بعدجناح پرچم نهانی بامابه تماس وپروتوکل تسلیمی حکومت راامضانمودندوطی یک کودتامخفیانه قدرت را ازنزدداکترنجیب سلب وبه ما تسلیم نمودند.ولی مابرعلیه یکدیگرخنجرکشیدیم.اگراین مارهای استین میگذاشتندتامعاهده پنج فقره یی ملل متحدجامه عمل میپوشیدشایداین طورشرمساروسرافگنده رانصیب

 نمیشدیم.

رفقا!به نظرمن مجاهدوطالب ازیک یخن سربیرون اورده وهردواولادیک مادر(پاکستان)استند.همین ها اغازگروادامه کننده همه الام ومصایب درافغانستان اند.

برادرها!یک نکته مهم رانبایدفراموش کنیم که منشاجنگ داخلی وبدبختهای ناشی از ان انقلاب مزدورمنشانه حزبی هاوقتل سردارداودخان بااعضای فامیلش توسط افرادناجانمردبود.وحالا همان افرادبدون عذاب وجدان دراروپابه عیش وعشرت میپردازند.

رفقا!وطن ما به دست اهریمن است.وبایدقبول کنیم که ما وطن وملت خودرابه منظورتصاحب مقام و منزل دو دست به اهریمن سپردیم غافل ازاینکه روزی خودازوطن رانده خواهیم شد.مگرهمین که زنده ایم امیدرابرای رسیدن به مرادمان رابرایمان ایجادمیکند.سالها برای دیگران شعاردادیم بیاییدرفقازنده بادماراپس ازاین شعارزنده گی خودگردانیم.

مشترکین میزمباحثه باشنیدن این حرف ناگهان ازجاهای خویش بلندوبایک صداکه سالون برگزاری محفل رامیلرزاندمکررانعره میکشند

زنده بادما   زنده بادما   زنده بادما

دراین اثنامشترکین میزمباحثه طرف راست سالون تحمل راازدست داده وباخشم ازمیپرندوبایک صداتوام باغرش که سبب ترس خانمهاوکودکان میگرددمکررانعره میکشند.

زنده بادما   زنده بادما   زنده بادما

درهمین حال مرد مسنی باقیافه مضطرب وغضبناک که به احتمال قوی پدرداماداست وارد سالون محفل گردیده واقایان رامخاطب میشود

مرده بادهردویتان! محفل عروسی رادرهمین جاختم میکنیم.لطفا همه به خانه های خودتشریف ببرید.

 


بالا
 
بازگشت