از ده  و  ديار  خويشتن    ياد  بکن

فر ز ند   شهيد ان وطن   شاد  بکن

دور از وطنت  خرمن بيدانه  مباش

اي دوست برو  کشورت  آباد  بکن

"فروغ هستی"

 

                    

یادی از خیبر شهيد

 


 

شام 28حمل 1357خورشیدی سینهء استاد میر اکبر خیبر هد ف گلوله ء گرم  ترور پروران پاکستان  ودشمنان  مردم افغانستان  قرار گرفت  ویکی از اعضای برجسته کمسیون تدارک  کنگره اول (کنگرهء)  جمعیت دموکراتیک خلق  (ج.د.خ ) به خاک وخون تپید .

شهيد میر اکبر خیبر، از یک خانوادهء دهقان کم زمین  وپشتون تبار پل علم لوگر سربلند کرد وازچشمهء  زلال باور وایما ن به اندیشه های آزادی دموکراسی مردمسا لاری ،ترقی  صلح وتساوی حقوق ملل ومردمان افغانستان وجهان سیراب شد .

این فرزند با استعداد مردم میهن در تمام دوران زنده گی تلخ ولی پربار تحصیل نظامی و زندان  وکار ومبارزه ء اجتماعی ، به خود آموزی و تلاش  آگاهانهء آشکار وپنهان علیه استبداد بنیاد گرایی و دشمنان رنگارنگ آزادی دموکراسی و ترقی  افغانستان پرداخت . ودر درجهء اول به آموزش و پرورش ،بیداری سیاسی اجتماعی ملی نسلی از جوانان تحصیلکردهء کشوری و لشکری توجه کرد   به جلب وجذب وتجديد تربيت شماری از  اشتراک کننده گان فعال کنگرهء اول (ج.دخ.) توجه استثنایی خودرا معطوف ساخت  .    

شهید میر اکبر خیبر نخستین عضو  کمیته ء مرکزی بود که آماج تیر تلافی جو یانه دشمنان آشتی ناپذیر مردم وواپسگرایان قرا رگرفت وباقربانی گوهر قیمتی  زنده گی و هستی خويش، راه مبارزه ء دمو کراتیک  ومقاومت مسالمت آمیزنسل جوان  وطن را علیه نیروهای طرفدار ارعاب خشونت وترور روشن کرد .

مرگ و شهادت استاد خیبر تکانهء تاریخی نیرومند و انگیزهء  نوینی برای اوجگيری  نهضت ملی   دمو کراتيک  هزاران هزار  از فرزندان آزا دی دوست میهن آتشدل ما شد  مردم ودر درجهء اول جريان دموکراتيک خلق را   الهام بخشيد  تا دليرانه به پا خيزند ،مسلح شوند مقاومت کنند  به پیشروند

و بر ضد حمله ء ديوانه وار و تجاوزکارانه دولت نظامی سردارمحمدداوود ، بسوی ارگ سلاطين مستبد کشورهجو م متقابل خودرا آغاز و به  شيوهء کاملا افغانی از حق زنده گی  آزاد و شرفتمندانه ء خويش  دفاع دادخواهانه وزنجیر شکنا نه کنند  .                                                                   

 به هر حال استاد میر اکبر خیرخیبر ، در شام حمل 1357 خورشیدی بشهادت رسید . ازآن تاریخ تاکنون درست بیست وهفت سال  میگذرد .ازلحظهء شهادت وترور مرموز ، تشییع با شکوه جنازه مراسم خاک سپاری و سخنرانيهای آتشينی که برگورخیبر شهيد ايراد گرديد  تا سال 1378خورشیدی هیچیکی از دوستان ،همر زمان نزدیک  شاگردان  وفادار و بیوفای لشکری وکشوری خیبر شهيد در مطبوعات ورسانه های گروهی از کار زنده گی  ومبارزه ء ملی و دموکراتيک او ذکر خیری نکرد .

یکی از دست پرورده گان استاد خیبر شهید دکتر نجیب ا له بود . او نیز دردوران سیطره ء سیاسی بیچون وچرای خویش به هر دلیلی که بود از زنده گی مرگ ،شهادت ،کار ،پیکار آگاهی بخش این مغز متفکر (ح.دخ.ا)  و مربی خود با دریغ ودرد به نحو شایسته یادی نتوانست و حتا اطلاعاتی را در بارهء چگونه گی قتل و ترور مرموز خیبر شهید از طريق رسانه های اطلاعاتی خواسته یانخواسته  در دست مردم نه گذاشت .                                                                                                                        اين امانت و حقيقت را نيز نه ميتوان از نهضت دموکراسی و ترقی افغانستان ونسل جوان  امروز کشور پنهان کرد که  استاد خيبرپیش از تشکيل ( ج.دخ..) وبعد ازآن ، در تجديد تربيت  وبيداری سياسی  اجتماعی وملی بيشترين مقامات بلندپايه لشکری و کشوری دوران  حاکميت حزب وطن نقش فعالی داشته اند

پس از فروریزی پایه های اجتماعی ملی حزبی و دولتی حاکمیت حزب وطن و پراگنده گی شتابنده ء آن بازهم در زمينهء ترور وشهادت خیبر ونقش شخصیت او در تحولات سياسی جامعه مطالبی انتشار نيافت .

در دوران کشمکشهای خونین تنظيمها  وبمباردمان شباروزی شهرکابل از سوی  شورا ی هما هنگی    ( به فتوای  حضرت صبغت اله مجددی ريیس شورا ی صلح ! کنونی  )  برای نخستین بار ياد داشتهاو اسنادی را در شرایط بسیار دشوا ر گرد آوردم و این پژوهشهارا در فصلی از کتاب زوال حاکميت                (  ح.د. خ.)  بهنگام مهاجرت اجباری درشهر پشاور ودر  سال 1378 خورشیدی( برابر به 1999 م )  طبع ونشر کردم و پس از بیست سال این سکوت مرموزوگنگ  را شکستم  . ازآن پس شادروان قدوس غوربندی در باره زنده گینامه کار مبارزه و رابطه شاگردی و استادی خویش با شهید مير اکبر  خیبر مطالبی را درکتاب نگاهی به  تاریخ (ح.دخ.ا) نوشت و طبع ونشر کرد .

- راز پنهان شهادت خيبر:

 در زمينه ء ترور مرموز وقتل استاد میر اکبر خیبر ،خاطره نویسان ،تحلیلگران سیاسی موءرخان

ازجمله سيدقاسم رشتيا عبدالحميد مبارز صباح الدين کشککی ميرمحمد صديق فرهنگ،جنرال عظيمی

عطا محمد شيرزی  عبد ا لقدوس غوربندی حدس وگمانهای متفاوت و ضد ونقيضی دارند غالب اين حدس وگمانها بر اساس حب وبغض شخصی ،سياسی سازمانی ،گرايشهای يکسو نگرانه دوران جنگ سرد و بدون سند موثق بوده است . هيچيکی ازآنان رقابتهای شديد خاور و باختر ،بويژه دخالت ومداخله های آشکار وپنهان اداره نظامی پاکستان را در نظر نداشته و درين قضیه دخيل ندانسته اند .

تا جايی که حوادث ورويدادهای سه دهه گذشته گواه روشن است .درآنزمان ادارهء نظامی پاکستان حزب اسلامی وجمعيت اسلامی را به همکاری سازمانهای بنيادگرا و مولا ناهای پاکستان عليه دولت نظامی سرداوود سازماندهی کرده بود . اين گروهها در زرمت لغمان وپنجشیر مبارزات مسلحانه کامياب و ناکامی را آزمايش و امنيت کشور را  چندين بار  مختل کرده بوده اند  .

تلاشهای  پياپی وازگونسازندهء آنان توسط جناح چپگرای دولت نظامی  کشف وناکام شده بود .

ترور ها ی انفرادی را عليه عناصر وفا دار به سردار داوود پيروزمندانه سازماندهی و اجرا ميکردند

ترور" گران" پيلوت آريانا هوايی شرکت که تمامی اعضای خانواد ه او در دستگاههای تبليغاتی دولت بويژه در پروگرام پشتونستان فعا لانه کار ميکردند و اصلا از پشتونخوا نيز بوده اند  يکی ازهمینگونه  ترورهای سياسی درمکروريان اول بوده است .

استاد خيبر نيز يکی از مبلغان برجسته ءتأمين حق خود اراديت مردم  پشتونستان بود درين عرصه شخصيتهای برجسته ملکی ونظامی از جمله شهيد فيض محمد قوماندان قيام  ضد نظام فرتوت سلطنتی را تجديد تربيت کرده بود. با اجمل ختک رهبران نشنل عوامی پارتی وديگر شخصيتهای ملِی ومترقی پشتونخوا  وبلوچستان پيوند تنگا تنگ و با ادبيات سياسی آنسوی مرزاستعماری ديورند آشنايی کا فی داشته اند .

در تسريع پروسه ء  وحدت 12سرطان 1356 دو جناح جريان دموکراتيک خلق نيز نقش استاد خيبر سازنده  بود  . 

 درهمان برههء تاريخ انور سادات ريیس جمهور مصر ،خاندان سعودی ،شهنشاه ايران کشور های غربی وهمچنين  به قول صمد غوث يکی از دِیپلوماتها ی وزارت خارجه ء افغانستان  دستگاه رهبری شوروی،  از چپ وراست بر سردار محمد  داوود فشارهای هرجانبه و تشويش آوری وارد می آورده اند .  در روشنايی اين رويدا د های مشخص جهانی و منطقه، خلاف نوشته ها ی بی پايه موءرخان و خاطره نويسان افغان وتحلیلگران با قاطعيت ميتوان گفت که نه قدير نورستانی ورسولی نه    حفیظ اله امین وعارف عالميار ،نه ساما ،نه سفارت شوروی ،نه ببرک کارمل  نه قدوس غوربندی و دکتر نجيب اله هيچيکی در ترور وشهادت  میر اکبر خيبر دستی و دخلی نداشته اند .و بگفتهء  حافظ  شيراز ، اين همه مبلغان مخالف ومختلف دوران  جنگ سرد

                      "   چون  نه ديدند  حقيقت ره افسانه زدند  "                                                            به باورم از میان این همه حدس وگمانها ، روايت جنرال  عبد القادرهراتی وزير دفاع و فرمانده قيام مسلحانه ء هفتم ثور 1357خورشيدی به حقيقت  نزديکتر به نظر ميرسد  او به شهادت يکی از کارمندان استخباراتی قوای هوايی  چريکهای حزب اسلامی  حکمتيار واداره ء استخبارات نظامی پاکستان را  عامل اصلی  ترور خيبر ميپندارد . زيرا خیبر شهيد بر ضد گسترش نفوذ پاکستان وپيمانهای تجاوزکارانه ء منطقه  تبليغات گسترده سياسی  و آگاها نه ميکرد ويکی ازمخالفان سرسخت و آشتی ناپذير سازمانها ی بنياد گراي ساخت پاکستان   سيطره  اد اره ء  نظامی پاکستان در پشتونخوا و مخالف نفوذ ميراثخواران استعما رکهن در  داخل کشورما  بود   .  اين قتل و اقعا ازهمان  ترورهای سازمانيافته اداره نظامی پاکستان وميرثخواران استعمار کهن بود ه است تا  امنيت افغانستان را بی اعتبار کند   حلقهء حاکمه بويژه  سردار داوود وسردار نعيم را زير فشار قرار دهد .جريان دمو کراتيک خلق وآخرين سازمان سياسی متشکل جامعه را  پيش از وقت     با اشرافيت کهن مواجه کند  ودر نهايت  درجريان مذاکراتیکه  رهبران دولتی دوکشور  روی مسأله پشتونخوا و بلوچستان در پيش داشته اند ،امتيازات سياسی بيشتری از رهبران افغانستان بدست آورد .

اينک به اسا س تقاضای گرداننده ء عزيز  سایت آریایی و دِگر دوستان ارجمند  پاره ء از حقایق چمشمدیدها  خاطره های خودرا در بارهء پیامدها ونتایج  ترور وشهادت استاد مير اکبر خيبر، در دسترس طرفدارن نهضت نو ظهور دموکراسی و ترقی افغانستان ميگذارم  ونقش اين ترورخونين  را  درچرخش تند واوجگیرندهء حرکت تاریخ افغانستان جست وجو ميکنم  .

 ترور وشهادت استاد میاکبر خیبر و پیامدهای تاريخی آن :    تصادفا درهمان لحظه های ترور وبه خون خفتن استاد میر اکبر خیبر - درشام روز 28 حمل 1357 خورشيدی ، دفتر سياسی کمیتهء مرکزی   ح.دخ.ا در منز ل نور محمد تره کی منشی عمومی  جریان دموکراتیک خلق دایر بود .درپایان تبادل نظرات و ارزيابی وضع سياسی و اجتماعی ملی وبین المللی  چنین فیصله صورت گرفت که: رژيم بیروکراتيک -نظامی سردار محمد داود خصلت کاملا ضد ملی وضد دمو کراتیک کسب کرده  است. زیرفشار رژيمهای واپسگرا  ووابستهء ایران مصر و پاکستان ودیگر کشورهای واپسگرای خاور میانه ء  عربی روز تاروزبه تعقیبات پولیسی ارعاب و اختناق خود علیه جریان دمو کراتیک خلق می افزاید قریب صدتن از فعالا ن سازمان ما درگوشه گوشهء افغانستان بازداشت شده اند  فهرست این زندا نیان روز تا روز طولانی وطولانی تر شده میرود  بنابرين بايد در روز اول می روز همبسته گی بین المللی کارگران جهان این سکوت سياسی بعد از پنجسال تحمل اختناق ، با سازماندهی تظاهرات خیابانی درهم شکسته شود و وحدت وقدرت جريان دمو کراتیک خلق پس از پنجسال مبارزه ءآرام وبی سر و صدا نمایش مسالمت آمیز يابد . ازعوامل عمده ءافزایش تعقیبات  پولیسی محافل حاکمه ء یکی وحدت عام وتام سازمانی سیاسی و رهبری 2 1سرطان 1356 خورشيدی  دو جناح عمده  خلق وپرچم ودیگری قتل وترور علی احمد خرم وزیر پلانگذاری حکومت  سردار محمد داوود  بتاریخ 25عقرب همانسال توسط مرجان معلم  بود نیروهای بنیاد گرای د اخلی و بیرون مرزی  کشور نیز بیش ازهروقت وزمان  دیگری درهمان برههء تاریخ تلافی جوی ،خشمگین ووحشی شده بودند .

خلاصه در همان لحظات طرح پيشگيری از ترورها  وپا ليسی اختناق و ارعاب  دولت    تصادفا ترورو شهادت  استاد میر اکبر خیبرنيز اتفاق ا فتاد ه  بود   پس از ختم  جلسه ، هنگاميکه اعضای دفتر سياسی از منزل بِیرون میشدند  پولیس برای بارنخست وبه شيوهء علنی از اشتراک کننده گان این نشست   با کمره ها ی قوی و نور افگنها  فلمبرداری  ميکرد .  خلاصه در شب  28 حمل 1356 خور شيدی نورمحمد  تره کی رهبر جريان دمو کراتيک  خلق با آگاهی  از ترور و شهادت استاد مير اکبر خيبر ، بيدرنگ پلنوم کمیتهء مرکزی رابه شیوهء اضطراری فراخواند و دایر کرد . جلسه ء پلنوم 3بجه دم صبح اول قبل از ظهر 29حمل  خور شيدی 1356 دایر گردید  .  نورمحمد   تره کی  منشی عمومی ج.دخ ا  با اندوه ، خشم وهیجان شدید خبرغم انگیز ترور وشهادت استاد میر اکبر خیبر را به اين الفاظ  اعلان کرد وگفت:

" حزب ما دیگر در برابر تجاوز و حمله ء وحشیانه دشمن بی تفا وت نشسته نه ميتواند بايد کسانیکه   دست شان به خون فرزندان خلق آلوده است مجازات شوند . او گفت مرگ یک عضو برجستهء کمیتهء مرکزی  یک مرگ و ترور ساده نیست  . باید ازين مرگ و قر بانی عظيم به نفع دمو کراسی و آزادیهای دموکراتيک جامعه بهره برداری صورت بگیرد . حا لا وقت آن فرا رسيده است که استبداد وحشی مهار شود واپسگرايان لگام زده شوند توطيه سکوت واختناق به شکند .فرياد اعتراض تود ه ها بلند گردد وبه این شیوهء مسالمت آميز محافل حاکمه بیروکراتیک نظامی به عقب نشينی آشکار وا دار گردد .جریان سیاسی  ما باید از همین حالا برای امتحان جديد و قربانی های نو ونوتر و آماده گی بگيرد همچنین  رهبر جمعیت دموکراتيک خلق  پیشنهاد کرد که جنازهء میر اکبر شهید با شکوه وعظمت خاص و بدون هیچگونه   ما جراجویی و فتنه گری و با انضبا ط محکم مشایعت شود.  کمسیون تدارک تشییع و تدفین خیبر شهيد نیز تعیین گرديد . در رأس این کمسیون کريم ميثاق و نور احمد نور این دو عضو دفتر سیاسی و شعبه تشکیلات مرکزی جمعیت دمو کراتیک خلق قرار گرفت  .  روز جمعه 29 حمل روز تدارک وروز وداع با شهید ج.دخ.ا  اعلان شد  هزاران تن از همرزمان دوستان وعلاقه مندان درکنار بلاک 35 مکروریان اول با غم ،اندوه  وچشمان نمناک ا زخیبر شهيد وداع کردند .

مراسم تشییع جناز ه نیز طبق برنامهء قبلا تنظيم شده کمسيون تشییع وتدفین قبل از ظهر 30  حمل آغاز گرديد . رهبران فعالان وصفوف جريان دمو کراتيک خلق  علاقه مندان  ،دوستان  سازمان زنان جوانان  محصلان و شاگردان معارف  به دور وپيش منزل خيبر شهيد گرد امده بودند  کریم میثاق گرداننده گی مراسم را بعهده گرفته بود  مراسم تشییع را به این الفاظ آغاز کرد .

"    رفقا دوستان .

 افتخار داريم که در راه آزادی وطن خو د قربانی میدهیم .........ما باید با یک متانت ،با يک سکوت  با يک سکوت معنا دار و خموشی قبل از طوفان بخاطر وطن عزيز خو د افغانستان حوصله خودراحفظ کنيم و جنازهء این رفيق بزرگ وقهرمان خودرا  با یک عظمت وشکوه که در تاریخ کشور ما نقش شود

مشایعت نماییم   قبل از آغاز مراسم  تما می اشتراک کننده گان به رسم احترام به یک دقيقه سکوت فراخوانده شدند . آنگاه  ازهموطنان  همرزمان دوستان علاقه مندان وتمامی نيروهای ملی ودموکراتيک و قدرتهای ضد وا پسگرايی  وضد استبد ادی و ضد امپریا لستی  خو ا هش کرد تاشعارهای :

 " مرگ بر دشمنان خلق " ، "  مرگ بردشمنان وطن ما افغانستان "  ،"متحد و نیرومند باد صفوف وطنپرستان و نيروهای دموکراتيک" ،   " پيروز باد جنبش ملی و مترقی ما "  ، "  زنده باد افغانستان عزيز و خلق زحمتکش آن " و " مرگ بر امپریالزم "   را سه سه بار  همرا هی  کنند .باید گفت که اين نخستین بار درتاریخ مبارزات سياسی جريان دمو کراتیک خلق بود  که شعارهای آهنگین  ....

 مرگ  مرگ  مرک  برامپريالزم...  به این عظمت  ،قوت و شدت در فضای خفه  وخاموش  کابل  با طنينی رسا  بلند شد  وپايه های استبداد و ووا پسگرايی  را در قلب آسيا  به زلزله آورد .

خلاصه جنازهء خيبر شهيد از مقابل مطبعه دولت وقربانگاه خیبر  ،سفارت امريکا ، مسجد

  پل خشتی ،شهید گمنا م ،جاده ء ميوند  با شعارها ی قبلا اعلان شده و بشیوه ء موزون و آهنگین بدرقه میشد . به اين ترتيب جنازه ء خيبر شهيد  تا پای با لا حصار کابل ،در قبرستان خانوادهء زنده نام فاروق تيلگرافی پسر کاکه طاهر و یکی از علاقه مندان با وفای شاه امان ا له با همه  شکوهمندی انتقال يافت  و به خاک سپرده شد . بعد از مراسم تدفين ،  بر گور خیبر شهيد گرد هما يی ولی  با تشريفات  حزبی صورت گرفت . وظيفه ء گرداننده گی  را باز هم  کریم ميثاق به عهده داشت .

بعد از مر اسم به خاک سپاری ،برای نخستين بار نورمحمد تره کی  رهبرجر يان   درمقابل  مردم شهر کابل و بخشی از همرزمان وعلاقه مندان  ولا یات نزدیک کابل ظاهر شد و اعلامیه کمیتهء مرکزی را ج.د.خ.ا را  با لحن خشماگين و غضب آلود ،قیافه وچهرهء جدی  قاطع ومصمم  بزبان پشتو قرأت کرد  وترجمهء دری اعلاميه تو سط دکتر شاه ولی عضو دفتر سياسی و منشی کميتهء مرکزی خوانده شد . سپس بيا نيه سياسی حزب را ببرک کار مل بنام عضو برجستهء هيأت رهبری  و زنده گینامهء  خیبر شهيدرا  بارق شفيعی قرأت کردند . در پا يان گردهمايی دوقطعه شعر دری وپشتوی خودرا   سلیمان لايق و این جانب  خواند و با کف زدنهای با دوام استقبال گرديد .

يکی از انگيزه های حمله دولت سردار محمد داوود بر رهبری ح.د.خ.ا.  غمنامه های پشتوو دری سليمان لایق  و این جانب بود که برگور شهيد  خيبر با شور وهيجان انقلابی قرأت گردید  .

  همان غمنامه ء دري خودرا اينک  بیست وهفت سال پس از شهادت  استاد خيبر در دسترس نسل ديگری ازجو انان و وارثان  شهيدان گمنام و نامدار راه آزادی دمو کراسی و ترقی افغانستان  ميگذارم

عنوان آن غمنامه ام "باشرف مردن " بو ده است .

 

                        باشرف مردن

 

تو ای خلق وطن ای چشمهء جوشان آزادی

تو ای نیروی پایان ناپذیر و لا یزال  ما

تو ای انسان عصر انقلاب  سرخ ...

تو ای سازندهء حماسهای با شکوه  ونو

تو ای در رستخیز انقلابی رهگشای ما .

       *         *          *

هميدانم ز درد و داغهای استخوا نسوزت

هميدانم ز شا هان رنجها ديدی

و ميدانم که فرزندان بيباک  وفادارت

 کسی بردار شد بالا

کسی شد کشته با شمشير و با خنجر

کسی شد لقمهء توپ سلاطين ستمگستر

و کس در گوشه ء زندان

جدا از خلق ميگردد .

*       *          *

ولی ای مردمان آب وخاک باستان ما

نه توپ و آهن و پولاد استبداد

نه تانک و نه تفنگ لشکر جنرال مادر زاد

نه مرگ خيبر خو نين

چنين وحشيگريها و چنين افراط کاریها

نخواهد بست راه جنبش نسل جوان ما .

       *         *           *

اگر ريزد  کنون خون جوانان را

يکی مزدور  بيگانه

برای آبياری جنون  جنگسالاران

مگر از خون داغ هر شهيد آتشين خو یی

ره فردا شود روشن

مگر از خون داغ هر شهيد قهرمان خلق

نهال کار وآزادی

شگوفان و جوان گردد .

  *         *           *

برو فرزند بيباک و دلير کشور افغان

ظفرمندانه در راه هدفهای شکوهمندت

برزم واز شکست ومرگ وقربانی

مشو هرگز سراسيمه

و از يادت مبر  اين گفته های نغز و نيکو را :

      *            *             *

در آنجايیکه پيکار رهایی بخش در گير است

در آنجا ییکه سيلاب حوادث تند بر خيزد

و جنبش اوج نو گيرد

و مردم بهر آزادی به پا خيزد

درآن کشور نمی افتد

درفش عقل و وجدان و شرف هرگز

زدوش خلق زحمتکش

و از آغوش  پیشاهنگ آگاهش .

  *          *            *

شما هم رزمجويان ره پيکار آزادی

شما هم وارثان "سر بداران " هريوایی "

ز در يای خموش و خشمگين خلق

و ازا ستاد رزم حزب ما   "خيبر "

 بيا موزيد  سر بازی

بيا موزيد  قربانی  

بيا موز يد  رسم  کار و پيکار جسورانه

ورا ه " باشرف مردن " .

 *          *          *

   کابل -    افغانستان

30حمل 1357

 

نتایج 

مراسم تدفین وتشییع جنازهء خیبر شهید به اشتراک حد اقل 10-15هزار اعضای حزب د.خ.ا وعلاقه مندان به نحو بیسابقه وبا انضباط عالی با عظمت وشکوه خاص  آغاز يافت .

قدرت وقابليت حياتی ووحدت درون سازمانی به نمايش گذاشته  شد.

در دوستان وعلاقه مندان اطمينان روانی وشور مبارزه آ فريد  دشمنان مردم و مخالفان سياست ح.د.خ.ا رابه شگفتی اندر وحيران کرد. صفوف حزب انقلاب ملی ديوانه گان قدرت  ونيروهای مسلح اورا متزلزل ساخت .

توده های مردم را برای مبارزات دموکراتيک و تظا هرات مسالمت آميز الهام بخشيد  به اعتبار ونفوذ جریان دموکراتيک خلق در  ميان مردم و افسران اردو مساعدت کرد  و از شهادت خيبر برای افشاگری ماهيت  وپيوند دولت بیروکراتيک  وواپسگرايانه سردار محمد داوود بهره برداری خلاق صورت گرفت  .  توطیه ءسکوت و اختناق طولانی استبداد درهم شکست و سر انجام افسانه شکست ناپذيری دولت نظامی سرداران و اشراف کهن  باطل گرديد .

 تظاهر وسيع و  نيرومند  تشییع جنازهء خيبر  وحدت و همبسته گی رزمندهء  جنا حها وسازمانهای قبلی جريان را نمایش داد  و نيروهای مسلح ونهضت ملی و دموکراتیک مردم را برای يک مبارزهء مرگ وزنده گی و مقاوت دموکراتيک عليه استبداد تعقيبات پليسی اختناق و ترور الها م بخشيد .

محافل حاکمه را نيز بيش از پيش سراسيمه ووحشي ساخت و رییس دولت استبدادی سرداران را برانگيخت تا  تصميم قبلی حمله ء خودرا به بهانه ء اشتراک  رهبران حزبی در مراسم تشییع جنازهء خيبر شهيد و "اخلال آمنيت !"از قوه به فعل آورد.

حمله ء ديوانه وار

 حمله ديوانه وار سردار محمد داوود  بر رهبران جریان دموکراتيک خلق از شام سه شنبه 5ثور تا صبح 6ثور 1357 آغاز و انجام يافت . ازجمله خبر گرفتاری نورمحمد تره کی ،ببرک کارمل دکتر شاه ولی ،دستگیر پنجشیری ،بارق شفیعی  سليمان لايق ، شرعی جوزجانی  وحفیظ ا له امين با لحن اهانت آميزی از راديو افغانستان نشر شد . بند وبست وگير وگرفت اعضای  رهبری ج.دخ.ا هنگامی صورت گرفت که هنوز لکه های خون داغ خيبر شهيد از دامن  آدمکشان و دشمنان ترقی افغانستان خشک نشده بود .

از آنجا که توده های ظلم ديده ء ميهن ما به مقتضای خصلت وطبیعت خود همواره با ستم تجاوز و زد وبند های  پشت پرده  دو رويی  منا فقت  و اعمال غير  قانونی آشتی ناپذير ميباشند  حمله ء جنون آميز دولت لجام گسیختهء سرداران ديوانه را مغاير سنن ملی تعاملات اخلاقی و مذهبی وارزشهای دموکراتیک اعلاميه ء جهانی حقوق بشر  ارزيابی عادلانه کرد ند . بنابرين قيام مسلحانه ء هفتم ثور 1357 خورشيدی و تلاش پراميد دلاورانه و آگاهانه ء سازمانهای نظامی  برای نجات رهبران ،در هم شکستن در و دِ يوار زندان استبداد  وسرکوب مقاومت مسلحانه ديوانه گان قدرت فردی وخاندانی بهترين  افغانی ترین  مناسب ترين و عادلانه ترين واکنش و پاسخی  بود که به غاصبان تاريخی  حقوق وآزاد يهای دموکراتيک مردم  افغانستان با يد  داده مِيشد . بی تفاوتی وسکوت درمقابل حمله وحشيانه ء رهبرا  ن دولت فردی وخاندانی  جز به جبن بزدلی ،سازشکاری و تسليم طلبی و مرگ وزوال  نیروهای سازما نیافته ء مردم  هيچگونه توجيهه دیگر  منطقی شده نه ميتوانست .  در روشنی اين واقعیتهای تلخ تاریخ معاصر تحلیلگران تنگ نظر  و نزاد پرستانيکه  واکنشهای                      داد خواهانه ء  نیروهای زنجیر شکن جامعه را کودتا  قلمداد ميکنند  و برخلاف عمل جنون آميز      ضد دموکراتيک وسرکوبگرانهء  سرداران ديوانهء خودرا عادلانه ارزيابی وتبریه مينمايند  در بينش و ديدگا ه های سیاسی  آنان جز رگه های تاريک  عصبيت قبیله يی ديگر هيچ  حقيقتی را  نه ميتوان  سراغ کرد .

داوری درست و دادخواهانه ء تاریخ

داوری وجدان عمومی توده های مردم افغانستان  درباره سرداران خاندان طلايی اين بوده است که اکثريت آنا ن بدليل خويشاوندی با نزديکان وحفظ جاودانی حقوق وامتيازات اشرافی خود، از سلامت انديشه وعمل برخوردار نه بوده اند . ميگويند که عاقل ترين آنان شاه محمود صدراعظم و سردار محمد داوود بوده است  این سردار مغرور  نيز به پيروی از هتلر و وسردار محمد هاشم خان صدراعظم کاکا و مربی خود  باری نهضت مشروطيت سوم :  ویش زلميان   دکتر عبد ا لرحمان  محمودی  میر غلام محمد غبار  ونهضت  محصلان دانشگاه  کابل  را  با خشو نت تعصب آميزی  سرکوب کرد  .    

 -  گاهی " دمو کراسی  تاجدار "   محمد ظا هر شاه را  بي تاج" ساخت "  .                                              

-  گه به نزديکترين ِيا ران تاج بخش خود  اعتماد نتوانست وعليه آنان  عملا کودتای سپيد  را سازمان داد  و دکتر حسن شرق  فیض محمد وزیر سرحدات و فرمانده قيام مسلحانه ضد نظام سلطنتی  وپا چا گل  وفادار خود  را به عنوان سفيران دولت جمهوری افغانستان  به کشورهای افريقايی وجنوب شرق آسيا وجاپان  تبعيد  وعبد الحميد محتاط ويا ران  وهمدياران ایشان  را  نظر بند ودر منازل شان بازداشت کرد  و به روايت دکتر محمد آصف سهيل " زينه ها ی(نردبانهای)  که "رهبر "را به اوج قدرت رسانيده بودند عاقلانه از وطن دورکرد تا مبادا تجربه ء خودش را تکرار و يکبار ديگرعلیه       رهبر   " انقلاب"  کنند .

درنهایت حمله جنون آميز و سر کوبگرانه نظامی را   عليه رهبران جر يان دموکراتيک خلق  وسازمانی آغاز  نهاد که هنوز بر گليم غم و ماتم خیبر شهید و يک عضو برجسته ء خانوادهء بزرگ خود نشسته بوده اند . با يد گفت که تاريخ حوصلهء فراوان وضربت قاطع دا شته است  اين بار  با آتشفشان خشم وغضب  تراکم يافته تاريخی مصیبت رسیده گان وظلمدیده گان میهن  مواجه گرديد       و متأ سفانه تصمیم خلاف موازِین شر ع  عقل حقوق  وقانون اتخا ذ  وعملا  خودرا بدست خود  مجازات سنگین  کرد. وصحت داوری توده ها را یکبار  ديگر با اشتباه جبران نا پذير خويش   به نمایش گذاشت   .                                                                                                      ارزومندم که  رهبران سياسی   نسلهای  رشد يا بنده ء  امروز و فردای  افغانستان ، بر گور  گذ شته  گان  :                                                                                                                                                         

 بقو ل " سپينو زا" ،  "  نه بگر یند ،نه بخندند ، بل بينديشند "  (1) 

 ---------------------------------------------------------------                                                             

  (1) اقتباس از نامه ء يک رفيق  نو انديش  وجوان

 

اکادميسين  دستگير پنجشيری

ا يالت واشنگتن  -- امريکا

28 حمل 1384  خورشيدی

و بيست وهفتسال  بعد از شهادت استاد مير اکبر خيبر

 

 

*************************************************************************

 

يادی از استاد ميراکبر خيبر

 

اين گرامی مرد ميهن خيــــــــبر نام آور است          افسری برتارک اين مرز و بــــــــوم کشور است

مرد دانشمند آگـــــــــــاه و سراپا پرنــــــــبوغ         اوستاد رهنـــــــما و داهــــــی و دانشــــــور است

شخص ميهن دوست انسان پرور اين سرزمين         صداق و پاک و شريف و مهـــــربان و دلبر است

درسخن سنجی نديدم مثل او را در محـــــــيط          گنج قارونی ز دانش حرف حرفــــش جوهر است

حسن اخـــــــــلاقش ربوده مردمی را در گرو         خصلت مردانه اش سرمشـــــــق يار و ياور است

 همچو کوهی تکيه گاه جمله ياران بـوده است          منطــــــــق کوبنده اش در چشم دشمن نشتر است

ناگهان تيری زدشمن از قفــــــــا گرديـد  رها          آن رفيــــــــــــــــق نازنين اکنون شهيد اکبر است

خاطراتش جاودان است در بسيـــــط قلـب ما           گرچه بغنـــوده بخاک و خاک گورش بستر است

قلب ما مملــــــــــو زاندوه است ياران  چارهً           تا قيامت از نبــــــــــودش روح ما نوحه گر است

رستخيزی شد پديد از قطـــــره های خون او           زان سبب اکنون بهاء اينجا چنين شور و شر است

همايون بهاء

25 دلو 1370

کابل    



بالا
 
بازگشت