میرعبدالواحد سادات

 

 

مدارا یا « اکسیر اعظم » برای درد جانکاهتاریخی ما :

( ١٦ ) نوامبر بر اساس فيصله بيست و هشتمينكنفرانس يونسكو در نوامبر ( ١٩٩٥ م ) بحيث روز جهاني مدارا ، اعلام و اصول ششگانه ان تصويب گرديد .
اين اصول ملهم و منبعث از اصل كرامت انساني بوده و متكي بر ارزشهايجهاني مندرج در منشور ملل متحد ، اعلاميه جهاني حقوق بشر ، ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي و كنوانسيونهايناشي از انها تدوين يافته است.
بر طبق اين اصول مدارا بمثابه پيشرط صلح و ترقي اجتماعي و بنياد ثبات و تداوم جامعه تسجيل گرديده است .
مطابق به اين اصول ششگانه تمام إنسانها با وجود تمام اختلاف در رنگ ، نژاد ، دين و عقايدبايد در صلح و صفا زندگي و از تحميل ديدگاه شخصي و گروهي بر ديگران اجتناب نمايند .
مداراي مندرج در اصول ششگانه متذكره در واقع  همان تساهل وتسامح  فرهنگ خود ما ميباشد ، كه در غرب به تىوليرانسTolerance مسمي است  و عبارت از  اعتراف و اجازه دادناگاهانه به چيزي كه با ذوق ما برابر نميباشد و از قرن قرنهفده و  از درون منازعات خونين مذهبي و تفرقه ديني با نظريات جان لاك وارد انديشه سياسي گرديده و امروز نه تنها يكارزش اخلاقي ، بل يك اصل حقوقي و مكلفيتشهروندان جهان محسوب ميگردد .
در افغانستان با وجود سابقه معرفتي اين بينش در انديشههاي كهن و از زردتشت و اصول سه گانه :
- پندار نيك
- گفتار نيك
- كردار نيك
و بعد از اسلام در مكتب هاي عرفاني و انديشههاي متصوفان بزرگ و از حضرت سنايي ، عطار ، مولانا  ، أمير علي شير نوايي و ... تا رحمن بابا  ، پاچا خان ، پير روشان و ... سرمايه عظيم معنوي پيرامونارزشهاي متعالي تسامح و تساهل در اختيار است و همچنانموقعيت خاص اين سرزمين بحيث محل تلاقي تمدنها و بمثابه چهار راه ، معرف امتزاج تمدن هايبزرگ بوده است و اما متاسفانه تاريخ با خون و خشونت رقم خورده و حدود نيم قرن است كه :
افغانستان اماج ذهنيت تكفيري و مدارا ستيز ( مبعث از ارعابیون عرب ، پاکستان و قم که مشوق آن قدرتهایبینالمللی و استفاده از شرارتپیشهپیشهگانبحیث ابزار تحقق پلانهایکلانجیوپولوتیک )و در معرض سونامي هولناكبنيادگرايي" اسلامي " قرار دارد  .
و اخبار و ناقلان حكايه از ان دارد كه شايد بقول حضرت مولانا :
هنوز در خم يككوچهباشيم ! ! !
افزون  بردشمن خارجي  هر كدام  :
- دين
-نژاد
- قوم
- زبان
- منطقه
- انديشه
- تنظيم  و حزب
خود را برتر و برحقميپنداريم و در فكر همديگرپذيري و احترام متقابل نيستيم .
در چنين احوال دهشتبار و در حالیکه افغانستان آماجذهنیتتکفیری قرا دارد ، بخاطر مقابله با مدارا ستيز ان و دشمنانتوليرانس ، تسامح و تساهل ، ضرور است تا باچنگ زدن به داشته هايارزشمندفرهنگي و در پرتوارزشهايجهانشول ، بخاطر صلح واقعي و جلوگيري از انهدام جامعه افغانستان مدارا را پيشهسازيم و بخاطر ترويج ان كار خسته گيناپذيرروشنگرانه را منحيثمكلفيت انساني انجام بدهيم و به خشونت ، تكفيريان  و ذهنیتتکفیری نه بگويم .
و در غیر آن :
در جامعه کثیرالقوامی ، با تنوع مذاهب و افکار ، کثرتگرایی ، پلولاریسمسیاسی ، اندیشوی   و سیکولاریسم  بمثابه سراب در شوره زار می باشد .
با حرمت


 

 

 

 


بالا
 
بازگشت