داکتر غلام محمد دستگیر

 

US UN UK

مثلث خبیثۀ جهانی

 

میگویند در زمان امیر عبد الرحمن خان در سر چوک کابل افراد خبر رسان، نام گیر ها ، چهار کلاه ها و تگ ها وجود داشت که خبر جمع میکردند به آوازه ها گوش میدادند و توطئه ها طرح میکردند. از جمله، چهار نفر تگ و تگمار ها بسیار فعال بودند که یک آوازه میانداختند و بعد هر کدام تائید میکردند مثلا امروز آرد فی سیر یک روپیه است که ممکن ۴۰٪ از روزهای قبل قیمت تر شده باشد همین قصه از سه نفر دیگر شان هم شنیده میشد و مردم باور میکردند و چهار کلاه از آن استفاده کرده از قیمت زیاد مالیه میگرفتند و خبر رسان ها خبر را به مقامات عالیه انتقال میدادند و نام گیرک ها مردم را به تور دام دکتاتور زمان میانداختند. در حین زمان کیسه برها هم درین محل مزدحم و چارچته کابل مشغول دزدی و ربودن جیب های مردم  بودند.

امروز در حق افغانستان این سه گروه خبیثه جهانی ایالات متحده بادار ناتو، ملل متحد بادار ملل و بریطانیا بادار کامنویلت و دومینیون ها با "مربع خبیثۀ"  پاکستان، ایران، چین و روسیه و گروه های دیگر  چون ممالک عربی خاصتا قطر و امارات متحده عربی زیادتر در بی امنیتی وطن من فقط برای مفاد شخصی خود فعالیت  های زیاد داشته و پول زیاد به مصرف می رسانند که به نظر من همان تگ و تگمارانی اند که باز فعال ساخته شده اند.

نا آرامی و بی امنیتی در مهد تولد من افغانستان و دور و نواح آن با طرح توطئه های منحوس انگریز ها شروع و امروز توسط ایالات متحده و چوکره اش ملل متحد بر کرسی عمل با مصارف هنگفت جانی و مالی و پول مالیه دهندگان مردم زحمت کش امریکا تکیه داده شده است.

تاسف درینجاست! که خود هم گل کوزه، هم کوزه و هم کوزه گر اند. با متخصصین تربیه یافتۀ خود شان که اصلآ متخصصین چوکی نشین ریموت کنترول اند توطئه میچینند و بعد در همان دامی که شانده اند خود گیر میآیند. متاسفانه که درین گیرو دار والدین بی فرزند، خانم ها بی شوهر و اطفال بی پدر شده در سوگ اشک میریزند، از بی خانگی و دربدری رنج میبرند، اطفال از گرسنگی جان میدهند. با وجودیکه همه از ظلم، بی تعلیمی و جهالت طالب با خبر اند ولی بآنهم این مثلث خبیثه در غندی شر نشسته و نظاره دارند.

حال به همه معلوم است که طالب ظالم توسط کی ها خلق شده اند، تربیه شده اند، خود و فامیل هایشان را چه کسی حمایت میکند. برای تقویه ای شان بر پرنسیپ پالیسی و دیموکراسی خود پا میگزارند و با تروریست پیمان میبندند تا یگ گروه سمتگار و ظالم را بر مردم مظلوم، گرسنه، دور جبری از تعلیم و تربیه و لاکن با شهامت و با عزت افغانستان حاکم سازند که گناه ایست نا بخشودنی، مینگرند و از ژورنالست با شهامت وبشردوست نذیره کریمی میشنوند ولی طرفه میروند و با سلاطۀ کلام وقت کشی دارند. نمیدانم چگونه جرآت دارند که بر ذکاوت افغانستانی ها توهین نمایند و با چند کلمۀ معمول بر فریب کاری خود دوام دهند. ایالات متحده با ناتو مسؤول جنایات اجنت های شان کرزی و غنی، تولید فساد و فحشا و کسل ساختن سرکرده های گروهی تاجیک و ازبک و پشتون شناخته شده اند. درست است که اینها از خود عقل داشتند و میدیدند که بر مردم بر مملکت بر اردو چه میگزرد ولی خموش بودند چون همه ای این زردک های امریکایی در عقب شان برچه و دانگ ها داشت و امور باید به اساس خواسته های امریکا پیش میرفت قسمیکه انگریزها بر امیران ما باداری داشتند.

من به ملل متحد اعتماد داشتم و فکر میکردم به اساس منشور زیبلیی که دارند حرکت میکنند به ممالک روبه انکشاف کمک میکند، در حمایت از حقوق بشر آستین بر زده است و مظلومان را حمایت دارند، از طریق موسسۀ صحی جهان میکوشد صحت جهانی بهبود یابد، از امراض ساری و  اپیدیمی های تباهکن جلوگیری نمایند، شورای امنیت دارد که میکوشد در کشور های عضو امنیت بر قرار باشد و حکومت ها بر اساس منشور ملل حکمروایی کنند، یونسکو دارد که یک اورگنایزیشن تعلیمی سائینتیفیک و کلتوری ملل متحد است و ازین طریق به صلح وامنیت ارج میگزارد. و همچنین یک تعداد شعبات دیگر....یقینا که بعضی ازین شعبات خدمات برجسته، به ملل مورد توجه، عرضه داشته اند.

متاسفانه، ملل متحد بین دو سنگ ایالات متحده و بر یطانیا و مللی که حق ویتو دارند گیر مانده است ولی به کمک های پولی شان ضرورت دارد. در حقیقت این ویتو گران چین، فرانسه، فیدیریشن روسیه، بریطانیا و آیرلیند شمالی و ایالات متحده امریکا همه ملل دیگر را گروگان گرفته تصامیم اگر به مزاخ شان برابر نباشد ویتو میکنند و ازین قدرت سوء استفاده کرده خواسته های ضد بشری و حتی جنایی خود را درینجا رنگ قانونی میبخشند. خوشبختانه با ظهور انترنت و ویکیپیدیا مردم آگاه شده اند و ازین تزویر ها و توطئه ها درک بهتر تر دارند؛ باید به سیستم اداری و عملی ملل متحد تجدید نظر شود.

مردم افغانستان تائید ملل متحد را از پیمانی که فقره ای پنهان منحوس و جنایی دارد و در دوحه مرکز قطر که در زمان ترمپ و وزیر خارجه اش پمپیو صورت گرفت و طالب ظالم قهرمانان انتحاری و بی امنیتی را بکومک برادران شان کرزی و غنی رؤسای جمهور ریموت کنترول شده بر مردم مظلوم، بی نان، بی کار و بدون شرایط تعلیم و بی تحصیل عصری (طالب میگوید تعلیمات عصری علامۀ قیامت است که دروغ است) وطنداران من جبرا بر جسم و جان و ملک و ملکیت شان تحمیل نمودند؛ مردم افغانستان از ملل متحد سخت رنجیده اند و این تائید را نکوهش میکنند!

نمیدانم چرا؟ پالیسی های دولتداران قرن "بیست ویک" دفعتا سیر قهقرایی گرفت. زمانی بود که تروریست دشمن بشریت بود و ملل متحد از تقبیح شان گلو پاره میکرد. ولیکن حکمرانی یک گروه تروریست ظالم که با انتحار جوانان نو بالغ که قبل از فرستاد به جهنم این معصومان به آنها که میگویند لواطت هم صورت میگرفت هزاران خورد و بزرگ معصوم را از یکسو و صدها جوانان ناتو وامریکا را از سوی دیگر به خاک و خون غلطانیده اند، این گروه جانی و قاتل را ملل متحد تائید کرد!

مقولۀ داریم که میگوید "دوست دانا بلندت میکند بر زمینت میزند نادان دوست". این بنیاد طرفدار سائینس و کلچر چگونه و با مشوره ای کدام متخصص به این عمل ناشایسته که تروریست را برکرسی زمامداری یک مملکت عضو تائید نموده برقرار سازد؛ از فشار ترمپ و پمپیو باخبر هستیم. امروز همه طرفداران این دوست نادان شان انگشت یاس زیر دندان دارند؛ ناوقت است، همه به قیمت جان و خون ما تمام شده!

عجب اینست که در سابق وقتیکه در مقابل یک عضو ارشد یک کشور و یا ملل بی احترامی یا توهین رخ میداد در برابر مسؤولین این گستاخی موقف جدی گرفته میشد اما امروز به نماینده ملل متحد و صدر اعظم قطر که وزیر خارجه هم است از طرف یگ سر گروه نامعلوم طالبان بی احترامی رخ میدهد ابرویی بالا نمیرود وسبب میشود که اعمتاد مردم در مقابل ملل متحد کاسته شود.

ملل متحد تا حکومت قانونی که از طرف مردم با ایجاد انتخابات و داشتن قانون اساسی روی کار نیاید نباید "کرسی افغانستان" را با وجود لابی گری های طالب ظالم، که نباید اجازه داده شود، به نماینده ای فعلی مردم اصلی افغانستان نگاه دارد.

بریطانیا، که در بین مردم به انگریزشهرت دارند با افغانستان سابقۀ چندین قرن دارد که با شکست سکهه های مرهته توسط احمد شاه بابا درانی زمینه تسلط شان بر هند تهیه و ملکه ویکتوریا بلا تآمل هند را جزء دولت شاهی بریطانیا اعلان و هند برطانوی را در پهلوی سر زمین خراسان وقت چون خاربغل خلق نمود. انگریز ها ۲۸۵ سال قبل دشمنی خود را در برابر اسلام پلانگزاری نمودند و بر همسایۀ هند برطانوی که برایش نام افغانستان دادند سه بار حمله کردند و سه بار شکست خورده و نالان و سرگردان به مقر هندوستانی خود برگشته اند؛ و اما آن روز های شکست و آن همهمه پارلمان خود را در برابر صدراعظم وقت "بنیامین دیزرائلی جنگ اول و دوم" و " دیفید للوئید جارج جنگ سوم" فراموش نکرده اند که بنیاد انتقام جوئی شان را طی نسل ها تقویت نموده شاه معارف پرور امیر حبیب الله سراج را با دوا منحرف ساختند، شاه امان الله را تبعید نمودند، و پادشاه حبیب الله کلکانی را با اجنت خود نادر غدار عوض کردند. و خبیث ترین همه ایجاد پاکستان کامنویلت شان در بغل افغانستان است که برای وطنداران من با فعالیت های نیابتی آن زخم ناسور گشته است.

بدینصورت این انگریز است که تخم دشمنی و نفاق و جنگ بین اقوام و همسایه ها بذر نموده با ورود اجنت کبیر شان طالب ظالم از طریق کامنویلت پاکستان بر پلان خبیثه ای خود که همفر جاسوس انگلیس اقرار کرده پرده برداشته است موفق شدند و من فقط چند فقره ای از ین اقرارنامه را تقدیم میدارم:

همفر(ناشر Omnia Veratus) مینویسد: بریطانیا پلان تخریبی ۲۱ فقره ای را برای از بین بردن اسلام در دو امپراطوری هند و عثمانی تطبیق نمود و گروه های افراطی اسلامی چون وهابی، قادیانی، تبلیغ جماعت، و جمعیت اسلامی را در هند بنیاد گذاشت. "طالب از پیروان همین افراطیون اسلامی اند که جهت بد نامی اسلام در پاکستان کامنویلت انگریز در عصر بی نظیر بهتو و جمهوریت حضرت صبغة الله مجددی تربیه شده اند".

در فقره ای سوم آمده که: ....علاوتآ، قبایل و ملیت های اسلامی و همسایه هایشان باید به ضد یکدیگر تحریک شوند.

در فقره ای پنجم آمده: بشکن و تفوق خواهی داشت و بشکن و تخریب خواهی کرد؛ یعنی نفاق بیانداز و حکمروایی کن با نفاق در بین شان بهتر تخریب کرده میتوانی: "اگر شما باهم متفق نشوید و با قیام ملی به مقابل این اجنت ها اقدام نکیند این دشمنان نه تنها در افغانستان بلکه در شرق مبانه هم موفق میشوند".

در فقره ای هفتم آمده که: تخم عناد، کینه، و شیطنت مانند زناکاری، لواطت، نوشیدن الکول و قمار در کشورهای اسلامی بذر گردد. وهم از سر باز گیری یک قشون بزرگ اطلاع داده است: "امروز قشون بزرگ همین قشون طالب ها اند که تربیه شده ای کامنویلت  انگریزی استند".

در فقره ای هشتم آمده که قوماندانان ظالم بدون ضیاع وقت به قدرت رسانیده شود اینها نوکران حلقه بگوش بوده خواسته های خود را بالای شان ازطریق قوانین مطروحۀ برای کشور به طرز دلخواه ما تحمیل کنیم. پیروی از شریعت راستین به نظر جرم دیده شده و عبادت یک عمل عقب گرایی تلقی گردد و اجنت های خود را به حیث علمای اسلامی شهرت داده به مقامات عالی برای برآوردن خواهشات ما بر قرار سازیم. "طالب نمونۀ آن عرق ریزی های شان است".

وطنداران ما در هر جای دنیا که هستند همه مبارزین و مقاومت گرانند که بضد ظلم و بیعدالتی و عدم مساوات، دهشت افگنی، قتل و قتال مردمان ما، عدم احترام به فرهنگ و کلتور غیر پشتونها، بی احترامی در مقابل ژورنالست ها مخصوضا طبقۀ اناث، غضب ملکیت مردم، ازدواج اجباری دختران جوان، نگهداری از ثروت های زیر زمینی، انتخابات ، آزادی مطبوعات و فکر و بیان، مراعت حقوق هر فرد بشری در افغانستان به شمول هندو و سکهه های ما، شریعت اسلامی به اساس تعلیمات قرآنی و احادیث نبویﷺ نه به سبک وهابی و دیوبندی انگریزی، احترام به مذاهب غیر سنی کشور و...و...در مبارزه های قلمی، مادی و معنوی مشغول اند.

این مبارزین و مقاومت گران  به هرسو تیت و پاشان اند و هرکدام از خود پلان  و پروژه دارد که بعضی از ته ای دل مملو با محبت وطندوستی است و بعضی هم طوری جلوه مینمایند که خدا ناخواسته زیر سایۀ دیگران که چندان دوستان مردم ما نیستند حرکت دارند. متاسفانه این مبارزات تا حال بحایی نرسیده و نمی رسد. جلسات متعدد در کشور های مختلف یک تجارت شده است و برای طویل ساختن درد و رنج افغانستانی ها طرح شده  قسمیکه اضافه از یک درجن سفر های تیم شاه مرحوم در کشورهای مختلف نتیجه نداد، این جلسات کمک به افغانستان که اصلآ کمک برای راه پیدا کردن شناخت ظالمان است واهیات بیش نیست چون مردمی نیست  و دشمنان افغانستان میخواهند خواهشات خود را بر کرسی عمل تکیه دهند، بی ثمر میبماند. دانسته شود که افغانستان دوست ندارد. اتکا به آنان ما را به این ورطۀ هلاکت نزدیک ساخته است. همه اقشار و اقوام افغانستان راه دیگر وجود ندارد جز دوستان یکدیگر باشید و متّفق شوید.

قصۀ بابه پیر و دسته شاخه چوب را که فرزندانش را در بستر مرگ به اتفاق توصیه میدارد همه میدانند و پلان های خبیثه هم در بالا تقدیم گردید. همه مردمان ما در داخل و خارج مرز، دانا و استادان مسلک خود هستند میدانند تا برای انتخاب "یک لیدر ویک برنامه" با شرکت همه اقشار و اقوام وطن یکجا نشویم دشمن برنده است، بر ناموس ما تجاوز میشود، در دنیا و آخرت بی عزت میمانیم. باقی همه بشما تعلق دارد که متفق میشوید ویا میگزارید دشمن فرهنگ و ملک، وطن تانرا بلع کند: آنچه من درسن هشتاد و چهار(84) "شرط بلاغ دانستم" حضور تان تقدیم میدارم؛ اکنون "خواه ازسحنم پند گیرید خواه ملال" مربوط به خود شماست.

مقاومت دوام دارد.

قیام ملی باید شکل گیرد.

مردم از ورطۀ هلاکت دینی و دنیایی حتمیست که نجات داده شوند.

 

دکترغلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو

 

 


بالا
 
بازگشت