سنجر غفاری

 

چهل وپنج سال تحمیلی

برسرنوشت همگانی مردم افغانستان

هفتم ثور ۱۳۵۷ یا سرآغازیک تحمیل ( انتقام گیری از رهبری نظام جمهوریت  و ملت افغانستان به وسیله ای رهبران کریملن وقت با تحمیل این پروژه و  تیوری بردوش رهبران چپی ( ح.د.خ.افغانستان  )  ؟

بدون شک بیان واقعیت رخدادها و حوادث چهل و پینج سال آخیرکشور ما تحمیل بیش به وسیله ای دوقدرت بزرگ و مطرح بین المللی ( اتحاد جماهیر شوروی سوسیالستی و ایالات متحده امریکا )  برسرنوشت همگانی ملت و قدرت اراده ملی ( دولت یا حاکمیت ملی ) چیزی بیش نمی توان بود؟

 به تاریخ هفتم ثور سال ۱۳۵۷ توازن سیاسی ، استراتیژیکی ، نظامی و اقتصادی میان دو ابرقدرت وقت ( شوروی و امریکا درافغانستان و منطقه برهم خورد، رهبران کریملن وقت مسیر انحراف نظام جمهوریت تحت قیادت سردارمحمد داود را که بسوی  اهداف و استراتیژی ایالات متحده امریکا در افغانستان و منطقه میلان نموده بود بشکل بی رحمانه و ناعاقبت اندیشانه با تحمیل کودتای نظامی سازمان داده شده و خاص توسط مشاورین نظامی شان در هفتم ثور ۱۳۵۷ جلوگیری نمودند و تمامی برنامه ریزی ها و عقبه ای این بازی خونین را بردوش رهبران چپ دیموکراتیک ( حزب دیموکراتیک خلق افغانستان )  تحمیل و رقم زدند ، البته این تلاش و تحمیل حدود شش ماه قبل از کودتای نظامی هفتم ثور سازمان داده شده بود و بلاخره پس از ترور مرموز میر اکبرخیبر بتاریخ هفدهم ابریل ۱۹۷۸ طی مراسم عزاداری این شخصیت والامقام و مدبر جناح پرچم حزب ، رهبران دوجناح ، کادرها وفعالین اتحاد مشترک خلق و پرچم طی میتنگ اعتراضیه به نمایش گذاشته شدند؟

تحلیلگران سیاسی ،ناظرین ملی ، منطقوی و بین المللی در آن زمان تصور داشتند که درعقب این حرکت و نمایش فرضیه ها و قضایای عمده و دور از تصور درحالت شکل گیری است و رژیم جمهوری سردارمحمد داود در آزمون دشوار دفاع و حمایت از خود و حاکمیت قرار گرفته است ؟

مشاوران نظامی شوروی وقت حدود دو الی سه ماه قبل از وقوع کودتای نظامی موظف و موفق گردیدند تا چهره ها و کرکتر های وابسته ووفاداربه سردارمحمد داود را به شکلی از اشکال از کنارش دور نمایند ویا به وظایف دیگری بگمارند که چنان نمودند ، تغیرات در بخش تشکیلات وزارت دفاع منجمله دور ساختن عبدالکریم مستغنی رااز مقام لوی درستیز وزارت دفاع ، خدمتی نمودن یکعده از قوماندانان فرقه ها را به سایر وظایف منجمله قوماندان فرقه ای هشتم را به حیران فرستادن و یکعده از قوماندانان مطرح دیگر را جهت فراگیری کورس های خاص به اتحاد شوروی فرستادند و دردو بخش مشاورین دور سردارمحمد داود حلقه زدند و با نهایت زیرکی توانستند تا اسلحه و مهمات سلاح های ثقیل مینجمله ده عراده تانک زنجیری توپ دار رااز داخل ارگ ریاست جمهوری به بهانه ای ترمیم یکماه قبل به  ورکشاپ های قوای چهار و پانزده  زرهداربرگردانند ، دربخش قوای هوایی و مدافعه هوایی همه امکانات و ریزرف های خاص هوایی از میدان هوایی خواجه رواش به میدان بگرام و شیندن و طیارات تعلیمی به مزارشریف انتقال گردید و سیستم های دافع هوایی همه تحت کنترول خاص شان قرارگرفت و شخص حیدر رسولی وزیردفاع سردارمحمد داود توسط مشاورین نظامی شوروی اش چنان مصروف طرح و ساختار استراتیژی نوین و مدرن سازی اردوی تحت امر اش قرار گرفت و مصروف ساخته شد که حتی در روز کودتا تازمانیکه تانک های قوای چهار و پانزده زرهدار بردفترش شلیک نمودند باورمند نبود که اوضاع سیاسی نظامی باوجود اینکه همه رهبران چپی گرفتار وزندانی شده اند ، وزارت دفاع و قوت های ریزرف خواب و خاموش ساخته شده بودند همچون شب ششم جدی ۱۳۵۸ که هفتاد و پنج فیصد افسران قطعات نظامی مرکز به خانه های شان مرخص شدند و احظارات جزیی هم وجود نداشت طبق روال روزهای دیگر؟           

وزارت داخله موظف گردید تا راپورهای درجه سوم وچهارم رابه رئیس جمهور برساند و شخص وزیرداخله قدیرنورستانی جهت تحمیل این مامول موظف شده بود ، سردارمحمد داود مصروف طرح ساخت وبافت پروژه های توسعه اقتصادی و ریفورم جدید مسایل کاری و ارتقاع اقتصادو زراعت با سایر اعضای کابینه مصروف ساخته شده بودند و اعتبار رئیس جمهور بالای رهبری استخبارات قوت های نظامی و بخش های خاص وزارت داخله و دستگاه دیپلوماسی اش بود که این همه تحت مراقبت مشاورین وقت شوروی قرارگرفته بود و طرح کودتای مرموز با پخش افواعات گویا اخوانی ها تلاش دارند تا کودتای نظامی نمایند که این افواعات در موجودیت نظارت و مراقبت خاص استخبارات قوت ها تحت حمایت شوروی ها برای سردارمحمد داود قابل تشویش و عملی نبود و به همین دلیل سردارمحمد داود تصور نداشت تا کودتای صورت بگیرد و عملی گردد که این انگیزه ای شد برای اخفال خودش که کودتای تحمیلی و خونین ایکه صد درصد برای نابودی شخص سردارمحمد داود به منظور تمرد از اهداف استراتیژیک شوروی وقت با رهبری کریملن نموده بود و قراربودتا بسوی نیروهای راستگرا یا اهداف خاص و استراتیژی اتحاد امریکا درمنطقه ( شاه ایران ، ذلفقارعلی بوتو صراعظم پاکستان ، وشاه وقت سعودی بشمول شیخ های تحت حمایت امریکا در شبه جزیره ای عرب)برود و تمایل داشت که رهبران کریملن پیشی جستند و درشکست این بازی و استراتیژی خیلی عجولانه و ناعاقبت اندیشانه با نیروی قهریه و اسلحه و نظامی متوصل گردیدند و کودتای ضد سردارمحمد داود را توسط حفیظ الله امین رنگ و عنوان قیام نظامی اقسران خلقی نام نهادند و تحمیل مصائب گوناگون بردوش رهبران دوجناح حزب دیموکراتیک خلق افغانستان به خصوص جناح پرچم حزب و عام ملت ما بدین گونه آغازگردید و متعاقبآ دیدیم که انشعابات خونین و همه ناهنجاری های دوران حاکمیت امین یا جناح خودمختار بخشی از خلقی ها منجر به تداوم فاجعه های خونین ، قتل عام هسته های روشنفکری ، روحانی ، بزرگان قوم وقبیله ، کادرهای همه عرصه های رشد اجتماعی – اقتصادی و نظامی در ساختارنظام ملی و اجتماعی کشور گردید و تنها بیش از دوهزارکادرنظامی و تخصصی جناح پرچم حزب قربانی مرحله ای نخست ناعاقبت اندیشی های لجوجانه ای تکانه های تضاد میان دوابرقدرت مطرح آن زمان گردید و سیگنال جنگ سرد وارد مرحله ای عملی و تصادم دو قدرت ودوتضاد استراتیژیک با بهای خون فرزندان مردم ما الی امروز ادامه یافت و هم اکنون تحمیل فاجعه و بحران ناشی ازبرهم خوردن تعامل استراتیژیک قدرت های منطقوی و بین المللی در جغرافیای جیواستراتیژیک ، جیوپولتیک و جیو اکانومیک تحت عنوان جنگ با تروریزم که قبلن جنگ با کفرو کمونیزم نامیده می شد ادامه دارد و عصاره جنگ سرد بازهم معادله و عنصر معامله در اختیاد هردو قدرت جهانی به حمایت شان از قدرت های منطقوی قرار دارد و تداوم فاجعه و تحمیل آن به قوت اش باقیست . 

باید از گذشته درس گرفت و ازتاریخ آموخت ، آشتی روحانیون و روشنفکران الترناتیف بهتری ازاین نخواهد یافت تا تضاد وتقابل مهارگرددو ملت و کشور افغانها بسوی باورهای ملی و بین المللی  میلان یابد.                                                        

سنجرغفاری ۲۰ اپریل ۲۰۲۳ فرانگفورت المان                                                        

 

 

 


بالا
 
بازگشت