روابط نزدیک اما پیچیدۀ افغانستان و تاجیکستان: ترکیب فرصت های اقتصادی و تهدیدهای مرزی

کلکین : روابط افغانستان و تاجیکستان به روزگاران کهن باز می گردد و این رابطه همواره نزدیک و قوی بوده است. چنانکه سرزمین های جدیدِ افغانستان و تاجیکستان به طور کامل و یا نسبی در بخش هایی ذیل سلسله های امپراتوری هخامنشی ایران، امپراتوری سلوکیان، پادشاهی یونانی-باختری، امپراتوری کوشانی، امپراتوری اشکانی، امپراتوری ساسانیان، هپتالیان/هفتالیان، خلافت امویان، خلافت عباسی، سلسله طاهریان (سلسله اسلامی در خراسان)، سلسله صفاریان، امپراتوری سامانیان (یک سلسله تاجیک/فارس در آسیای مرکزی و شرق ایران)، سلسله غزنویان، سلسله غوریان، خوارزمیان، امپراتوری مغول، امپراتوری تیموری، سلسله شیبانیان و سلسله اشترخانیان بوده اند.

همچنین جمعیت زیادی از قومیت تاجیک در افغانستان می باشند و تاجیک های تاجیکستان با آنها ارتباطی قوی و نزدیک احساس می کنند. امری که تا این حد در مورد هیچ یک از کشورهای همسایه افغانستان صادق نیست. از دیگر سو، هر دو کشور پیوندهای زبانی، فرهنگی و تاریخی نزدیکی داشته و دین، ارزش های فرهنگی، سنت ها و آداب و رسوم مشترکی نیز دارند. فرهنگ و زبان مشترک دو مورد از مقولات اصلی و قابل توجهی هستند که هنگام صحبت در روابط افغانستان و تاجیکستان پیش از همه به ذهن متبادر می شوند.

 فارسی دری یکی از دو زبان رسمی افغانستان است. زبان تاجیکی که زبان رسمی و دولتی تاجیکستان است نیز فارسی است. تاجیک های افغانستان خود را مردمی از همان ملیت تاجیک های مقیم تاجیکستان می دانند. خانواده های زیادی هستند که اعضای آنها در دو طرف مرز زندگی می کنند و ملیت متفاوت افغان یا تاجیک دارند؛ اما پیوندهای خونی و خویشاوندی خود را حفظ می کنند. نمونه هایی از این خانواده ها را هم در بدخشان تاجیکستان و بدخشان افغانستان و هم در کولاب و تخار و قرغان-تپه و قندوز می توان دید.

با تمامی این اوصاف و درحالی که برخی همپوشانی های فرهنگی وجود دارد، مسیرهای سیاسی-ملی متفاوت دو کشور تمایزات قابل مشاهده ای را بین آنها ایجاد کرده است. پیش از استقلال تاجیکستان از اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، تاجیکستان در جریان تهاجم شوروی به افغانستان طی سال های ۱۹۷۹-۱۹۸۹، به عنوان یکی از اقمار اتحاد جماهیر شوروی روابط نزدیکی با افغانستان داشت.

بسیاری از تاجیک های تاجیکستانی به دلیل آشنایی با فرهنگ و زبان افغانی، توسط دولت شوروی برای خدمت به افغانستان فرستاده شدند تا به عنوان مترجم و یا مشاور فرهنگی نیروهای شوروی مستقر در مناطق مختلف افغانستان مشغول به فعالیت شوند. دولت شوروی همچنین مدارس ویژه ای را در تاجیکستان برای کودکان افغان ایجاد کرد. به دلیل جنگ طولانی و بی ثباتی در افغانستان، مهاجران افغان زیادی نیز در تاجیکستان وجود داشتند.

به هرروی روابط دیپلماتیک بین جمهوری تازه استقلال یافتۀ تاجیکستان و جمهوری اسلامی افغانستان در ۱۵ ژوئیه سال ۱۹۹۲ برقرار شد و تاجیکستان در اوایل سال ۲۰۰۲ سفارت خود را در افغانستان افتتاح کرد. هرچند طی این سال ها همکاری های اقتصادی بین دو کشور به ویژه در زمینه انرژی، تجارت و ترانزیت توسعه گسترده و قابل توجهی داشته است.

با این حال شاید بتوان گفت افغانستان همواره به عنوان منبع بی ثباتی در میان کشورهای آسیای میانه به ویژه در تاجیکستان تلقی شده و نگرانی اصلی برای تاجیکستان در رابطه با افغانستان، تروریسم و مواد مخدر است. چراکه از نیمه دوم دهه ۱۹۹۰، تاجیکستان با خطر گسترش افراط گرایی اسلامی و تروریسم و همچنین قاچاق مواد مخدر از افغانستان مواجه بود. علاوه بر این، تبدیل شدن افغانستان به مرکزی آموزشی برای تروریست های بین المللی و یا مرکز جهانی تولید مواد مخدر، موجودیت تاجیکستان مستقل را به خطر می اندازد. (Ubaidulloev, 2014: 120-121)

پیشینۀ روابط تاجیک-افغان ها: ترکیبی از پیوندهای فرهنگی، نزاع تاریخی و استعمار خارجی

همان طور که اشاره شد، دو کشور افغانستان و تاجیکستان با قرن ها روابط تاریخی، فرهنگی و همسایگی گره خورده و مناطقی که این دو کشور را تشکیل می ‌دهند، در برهه هایی زمانی به ‌ویژه در دوره ‌های سامانیان، غزنویان و تیموریان به یکدیگر متصل بوده ‌اند. افغان ها در زمان احمدشاه بابا با تاجیکستان روابط نزدیکی داشتند. پس از انعقاد قرارداد دوستی در سال ۱۷۵۰ بین احمد شاه درانی از افغانستان و محمد مراد بیگ بخارا، آمودریا مرز رسمی افغانستان شد. افغانستان و تاجیکستان حدودا ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند که بیشتر آن در زمین های ناهموار قرار داشته و از حفاظت ضعیفی برخوردار است.

بعدها در قرن بیستم، امیر حبیب الله خان، امیر امان الله خان و محمود طرزی به مسلمانان آسیای میانه در قیام خود علیه روس ها که عموما به جنبش «باسماچی» معروف هستند، کمک کردند. پس از شکست قیامشان، حکومت های آسیای مرکزی یکی پس از دیگری تحت کنترل روسیه قرار گرفتند و تا سال ۱۹۹۱ همه این ملل مسلمان تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی بودند. اما کابل پیوندهای فرهنگی خود را با دوشنبه حفظ کرده و نقش خود را در احیای اصطلاحات فارسی ایفا کرده بود.

پس از موفقیت جهاد افغانستان در برابر شوروی، تاجیکستان نیز متعاقبا توانست در ۹ می ۱۹۹۱ استقلال خود را اعلام کند. بدین ترتیب روابط دیپلماتیک بین تاجیکستان و افغانستان در ۱۵ جولای ۱۹۹۲ برقرار و در ۱۳ جولای ۱۹۹۲ نیز سفارت جمهوری اسلامی افغانستان در دوشنبه افتتاح شد. هرچند سفارت جمهوری تاجیکستان در جمهوری اسلامی افغانستان به طور رسمی در سال ۲۰۰۱ افتتاح شد.

همچنین زبان یکی از عناصر مهم فرهنگ است و زبان فارسی در هر دو کشور به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد؛ اما روابط تاجیکستان با افغانستان، کشوری که با آن مرز جنوبی طولانی دارد، نه تنها از پیوندهای فرهنگی و قومی بین ساکنان کشورهای مذکور، بلکه از جریاناتی نیز متاثر گردید که ذیل آن جریانات رژیم شوروی سعی کرد از پیوند فی مابین درجهت تضمین بقای یک دولت کمونیستی در کابل پس از سال ۱۹۷۹ بهره برد. چنانکه بسیاری از شهروندانشان جمهوری ‌های سوسیالیستی شوروی در آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان، در جریان حمله مسکو به افغانستان در سال ۱۹۷۹ و در کنار نیروهای روسی در افغانستان مشغول خدمت شدند.

چنانکه شوروی تاجیک های تاجیکستان را در مواضع و جایگاه هایی از قدرت در دولت وقت افغانستان تحت حمایت خود قرار داده و نشریات تبلیغاتی را از تاجیکستان به افغانستان ارسال می کرد. افغان هایی برای آموزش و القائات کمونیستی به تاجیکستان آورده شده و تاجیک ها در اشغال نظامی شوروی در افغانستان خدمت می کردند. در اوایل دهه ۱۹۹۰، دولت کمونیستی در دوشنبه و دولت کمونیستی وقت در کابل از توسعه روابط اقتصادی و مبادلات در زمینه های آموزش و نشر حمایت کردند.

اما از آغاز سال ۱۹۹۲، گذرگاه های مرزی -برای قاچاق، فرار از جنگ داخلی تاجیکستان، یا کسب سلاح در حمایت یکی از طرفیت در آن جنگ- به طور فزاینده تحت عبور و مرور بودند. چنانچه در اوایل ۱۹۹۳، کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان تخمین زد که ۵۰۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ پناهجو از جنوب تاجیکستان به شمال افغانستان رفته اند. تا سال ۱۹۹۴ بسیاری از آنها به خانه بازگشتند، اگرچه تعداد دقیقی در دسترس نیست.

به هرروی روابط بین دولت تاجیکستان پس از جنگ داخلی این کشور با افغانستان اغلب در نیمه اول دهه ۱۹۹۰ با مشکلاتی مواجه بود. چنانکه تاجیکستان، افغانستان را به همدستی در حملات فرامرزی توسط اعضای مخالف تبعیدی مستقر در شمال افغانستان متهم می کرد و افغانستان نیز به نوبه خود، نیروهای روسی در سمت مرز تاجیکستان را به کشتن غیرنظامیان افغان در حملات تلافی جویانه متهم می نمود. (marines, 2020: 281)

تهاجم شوروی به افغانستان و آشنایی تاجیک ها با مجاهدین افغان؛ بسترساز رشد نیروهای اسلام گرای تاجیکستان و وقوع جنگ داخلی

تهاجم شوروی به افغانستان تأثیر قابل توجهی بر جوامع آسیای مرکزی داشت و تاجیک ها بیش از سایرین از این جریان متاثر شدند؛ زیرا تعامل آنها با افغانستان بیشتر بود. گرچه کشورهای آسیای مرکزی از نظر اقتصادی به عنوان محل استقرار نیروها و تدارکات شوروی سود می بردند؛ اما حمایت مادی تاجیکستان از ارتش شوروی، این کشور را به هدف مجاهدین افغان -تحت حمایت ایالات متحده، پاکستان و عربستان سعودی- تبدیل کرد که در سال ۱۹۸۷ حملات خود را آغاز کردند. درنتیجه هزاران تاجیک و ازبک مخفیانه به جهاد افغانستان ملحق شدند.

این تاجیک ها در جریان جنگ با افرادی از رهبران مجاهدین افغان-تاجیک همچون احمدشاه مسعود و برهان الدین ربانی و جمعیت اسلامی آنها با جریانات اسلام گرایی و ملی گرایی تاجیک آشنا شدند. پس از خروج شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹، همچنین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و متعاقبا استقلال تاجیکستان در سال ۱۹۹۱، برخی از این مجاهدان تاجیک به کشور خود بازگشتند تا حزب رنسانس اسلامی[۱] را تشکیل دهند؛ حزبی که اپوزیسیونِ دولت امامعلی رحمان رهبر کمونیست این کشور محسوب می شد.

در سال ۱۹۹۲، جنگ داخلی سختی بین حزب رنسانس اسلامی(جبهه اپوزیسیون) و نیروهای وفادار به دولت در دوشنبه آغاز شد که به مدت پنج سال نیز ادامه یافت. این جریان با سقوط رژیم کمونیستی کابل به دست مجاهدین در سال ۱۹۹۲ مصادف بود. بدین ترتیب رئیس جمهور جدید افغانستان، ربانی و وزیر دفاع او مسعود، به حزب رنسانس اسلامی اجازه دادند تا از پایگاه های شمال افغانستان به دولت امامعلی رحمان حمله کرده و به آنها تسلیحات و آموزش دهند. درنتیجه بیش از ۱۰۰۰۰۰ پناهجوی غیرنظامی نیز از تاجیکستان به افغانستان گریختند.

اما در سال ۱۹۹۶، طالبان با حمایت عربستان سعودی و پاکستان، کابل را تصرف و دولت ربانی را به عقب نشینی به شمال افغانستان مجبور کردند. سپس ربانی و احمد شاه مسعود به گروه‌ های مخالف ازبک و هزاره پیوسته و جبهه متحد اسلامی برای نجات افغانستان را تشکیل دادند (آنچه که به ائتلاف شمال نیز معروف است). روسیه و ایران نیز که ظهور طالبان را تهدیدی برای امنیت خود می دانستند، از این ائتلاف تحت سلطه تاجیک ها حمایت نموده و دریافتند که با ادامه تصرف مناطق بیشتر توسط طالبان، نیروهای مسعود به پایگاه هایی نیاز دارند که از آنجا به افغانستان حمله نموده و از حامیان خود تدارکاتی دریافت کنند. بنابراین، فشار فزاینده ای بر دولت رحمان و حزب رنسانس اسلامی وارد آمد تا به جنگ داخلی پایان دهد؛ از اینرو، در سال ۱۹۹۷ آتش بسی امضا شد.

دوشنبه سپس سیاست پیشین خود را تغییر داد و از ائتلاف شمال در برابر دشمن جدیدش، طالبان حمایت کرد. با این حال، همه عناصر درون حزب رنسانس اسلامی از توافقنامه صلح راضی نبودند. چنانچه جمعه نمنگانی، یک فرمانده ازبک در حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان، این آتش بس را رد کرد و جنبش اسلامی ازبکستان (IMU) را تشکیل داد. بدین ترتیب جنبش اسلامی ازبکستان با حمایت طالبان و القاعده و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ حملاتی را از پایگاه های افغانستان و تاجیکستان به ازبکستان و قرقیزستان همسایه انجام داد. جنبش اسلامی ازبکستان همچنین در کنار طالبان علیه مسعود و ائتلاف شمال در افغانستان جنگید و قویا در تجارت مواد مخدر در سراسر مرز افغانستان و تاجیکستان مشارکت داشت.

اما پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دوشنبه برای بیرون راندن دشمن قدیمی خود، طالبان، به ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده پیوست. ایالات متحده  نیز در ازای ارائه حریم هوایی و امکانات دیگر، تحریم‌ هایی اقتصادی را که به دلیل عملکرد دوشنبه در طول جنگ داخلی ۱۹۹۲-۱۹۹۷ اعمال شده بود، لغو نموده و ارسال کمک ‌های نظامی و بشردوستانه را آغاز کرد. در مقابل، جنبش اسلامی ازبکستان علیه ایالات متحده و متحدانش مبارزه کرد و نمنگانی در واقع فرماندهی نیروهای طالبان در تالقان در شمال افغانستان را بر عهده داشت.

در حالی که جنبش اسلامی ازبکستان در طول نبرد متحمل تلفات سنگینی شد (نمنگانی در نبرد قندوز در سال ۲۰۰۱ کشته شد)، این گروه جان سالم به در برده و عناصر تحت رهبری طاهر یولداشف در پناهگاه های مرزی افغانستان و پاکستان فعال باقی ماندند. در حالی که جنبش اسلامی ازبکستان همچنان به دنبال سرنگونی دولت ازبکستان است، اکنون نیز خواستار ایجاد خلافتی اسلامی است که آسیای مرکزی را تحت پوشش خود در برگیرد. (understanding war, 2023)

میراث دوگانۀ جنگ افغانستان برای تاجیکستان: تبدیل شدن به هسته استراتژیک مرکزی، یا بستر متزلزل برای شور ملی-مذهبی؟

جنگ افغانستان میراثی مبهم در تاجیکستان بر جای گذاشت. این جریان در برخی زمینه ها، احساسات مذهبی و ملی گرایانه را تغذیه نموده و به عنوان ابزاری جهت انتقادهای گسترده تر از حکومت تحت رهبری روسیه عمل می کرد. این امر به ویژه در مورد محافل مذهبی زیرزمینی صادق بود، جایی که گاهی جنگ را ضد اسلامی می ‌دانستند؛ اما در برخی از گروه ‌های روشنفکری که به طور فزاینده ‌ای از لفاظی ‌های ناسیونالیستی در اواخر دوران شوروی حمایت می ‌کردند، نیز چنین بود.

با این حال، از جهات دیگر، به نظر می رسد که این جنگ، قدرت کمونیستی را در تاجیکستان تقویت کرده است. با تهاجم سال ۱۹۷۹، این جمهوری کوچک اقماری به طور ناگهانی اهمیت استراتژیک مرکزی پیدا کرد و در نتیجه، مورد توجه سیاسی و حمایت مادی مسکو قرار گرفت. چنانکه تاجیکستان با داشتن بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان، به پایگاهی پیشرو برای مداخله شوروی تبدیل شد و همچنین در جهت نمایش مدل شوروی به هیئت های بازدید کننده از افغانستان نیز مورد بهره برداری قرار گرفت.

 تأثیر جنگ حتی به واسطۀ حدود پانزده هزار شهروند تاجیکستان که برای کمک به تداوم مداخله به سمت افغانستان راهی گردیدند، بیشتر هم احساس شد. نکته قابل توجه در مورد این سربازان، افسران، مترجمان و متخصصان غیرنظامی میزان نقش آنها بود؛ چنانکه تجارب شان روندهای گسترده تری را در تاجیکستان منعکس ساخت.

درحالی که برخی از آنها به منظور تحقق مطالباتی برای خودمختاری فرهنگی و سیاسی بیشتر برای جمهوری سوسیالیستی شوروی تاجیکستان وارد میدان شده بودند، برخی دیگر با دلبستگی قوی‌ تر به هویت شوروی و احساس تعلق عمیق ‌تر به دولتی که آنها را به خون ‌ریزی در کوه ‌ها و بیابان ‌های افغانستان فرستاده و در عوض به آنها نوید شکوه و پاداش مادی می ‌داد، وارد این عرصه می شدند.

 اگرچه استثنائات متعددی وجود داشت؛ اما می توان گفت شکافی مهم مابین افرادی که به عنوان نیروهای  مستشاری در این روند مداخله شرکت کرده بودند و کسانی که برای انجام یک وظیفه نظامی به افغانستان رفته بودند، وجود داشت. سال ۱۹۸۹ تصویری جالب از گرایش ‌های متفاوتی که در میان شرکت ‌کنندگان سابق وجود داشت را ارائه می‌ دهد. سالی که از بسیاری جهات کلیدی و حائز اهمیت بود؛ چنانچه هم پایان سلطۀ شوروی و هم تصویب قانون زبان بود که تاجیکی (نوعی از زبان فارسی) را به عنوان تنها زبان دولتی در این جمهوری معرفی کرد. پس زبان روسی به زبان اداری تنزل یافت و شدت منازعات سیاسی به دلیل رکود اقتصادی، سکون سیاسی و نا به سامانی که سایر بخش‌ های اتحاد جماهیر شوروی، از جمله بالتیک و قفقاز را فرا گرفته بود، افزایش یافت.

 علاوه براین، تحولات سال ۱۹۸۹ صحنه ای را برای ناآرامی ‌هایی ترتیب داد که دوشنبه، پایتخت تاجیکستان را در فوریه ۱۹۹۰ فرا گرفت؛ رویدادی که شوک عمیقی به تشکیلات سیاسی این جمهوری وارد کرد. مسائل مربوط به احیای ملی، مذهب و هویت شوروی در این بحران مطرح شد که باعث گسست عمیق در جامعه تاجیکستان بود و دوره ای از منازعات آغاز گشت که راه را برای آغاز جنگ داخلی در تاجیکستان در سال ۱۹۹۲ هموار ساخت. به هرروی، برخی ناظران غربی جنگ افغانستان را نقطه عطفی از شور ملی و مذهبی در تاجیکستان می دانند. (göransson, 2016 : 114-115)

به طور کلی به باور بسیاری، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تحولات خوشایندی را رقم نزد. شبکه ‌های اسلام‌ گرای بین ‌المللی روزنه‌ و منافذی را در تاجیکستان دیدند که می‌ توانستند با تهیه پول، آموزش نظامی و مواد تبلیغاتی وارد آن شوند؛ و حضور در همسایگی افغانستان این کار را آسانتر کرد. پس از خروج نیروهای شوروی، فشار مجاهدین بر دولت نجیب الله تحت حمایت شوروی در کابل افزایش یافت و در آوریل ۱۹۹۲ سقوط کرد.

 تضعیف نظام اتحاد جماهیر شوروی همچنین به کاهش دفاع از مرزها منجر شد و مرز این کشور با افغانستان بسیار متزلزل و نفوذ پذیر گردید. این امر باعث ایجاد ارتباط بین فرماندهان میدانی افغان و گروه های سیاسی اسلامی در تاجیکستان شد. چنین اتحادهایی به سرایت تسلیحات و انتقال ایده ها از آن سوی مرزها منجر شد. جنگ داخلی در سال ۱۹۹۲ شعله ور شد، زمانی که بیشتر درگیری ها روی داد. (Matveeva, 2009 :16)

پیشینه تاریخی یک منطقه مرزی آرام و غنی

بدخشان ولایتی کهن است که بخش های شرقی مرز مشترک بین تاجیکستان و افغانستان را پوشش می دهد، مرزی که با رشته کوه پامیر شکل گرفته است. این مرز به واسطۀ رودخانۀ پنج به دو نیم شده است که مرز سیاسیِ جدا کنندۀ ولایت خودمختار بدخشان در تاجیکستان از ولایت بدخشان در افغانستان را مشخص می سازد. از لحاظ تاریخی، بدخشان افغانستان همیشه از خشونت طالبان در امان بود؛ زیرا آنها هرگز موفق به اشغال مناطقی که توسط ائتلاف شمال محافظت می ‌شد، حتی در زمان قدرت یابی اولیه خود (۱۹۹۶-۲۰۰۱)، نشدند.

این مرز بین تاجیکستان و افغانستان در گذشته مرز جنوبی اتحاد جماهیر شوروی بود که مقامات مسکو برای جلوگیری از نفوذ خارجی تقریباً هفت دهه آن را بسته بودند. بین سال های ۱۹۳۶ و ۱۹۹۱، به زحمت تماسی بین دو حاشیۀ رودخانه پنج صورت می گرفت. حتی پس از آنکه در سال ۱۸۹۵ خط زمامداری توسط کابینه های امپراتوری ترسیم شد تا حوزه نفوذ روسیه تزاری را از قلمرو بریتانیای کبیر مشخص کند؛ این مرز برای مردم محلی که هرگز در گذشته از هم جدا نشده بودند، به واقعیتی عملی تبدیل شد. از آغاز دهه ۲۰۰۰، مناطق مرزی بدخشان نماد همکاری قوی افغانستان و تاجیکستان بوده و تا زمان فروپاشی حکومت مرکزی از این دولت صلح آمیز بهره می بردند.

مشهودترین و شناخته شده ترین عناصر مبادلات دوجانبه، پل های فرامرزی هستند، اما زیرساخت های جدیدی برای تقویت این همکاری ایجاد گردید؛ یعنی بازارها، ایستگاه‌ های فرعی برق و شبکه‌های برق و همچنین مکاتب، مراکز آموزشی، و مراکز صحی در سمت افغانستان. اگرچه بسیاری از بازیگران بین ‌المللی مانند دولت ‌های اروپایی، سازمان ملل متحد، ایالات متحده و سایر کمک‌کنندگان در تامین مالی پروژه‌ های فرامرزی مشارکت داشته ‌اند، شبکه توسعه آقاخان (AKDN) نیروی اصلی در پسِ اجرای آنها بوده است. شبکه توسعه آقاخان بزرگترین کارفرما در ولسوالی های مرزی بدخشان بوده که از آغاز دهه ۲۰۰۰ که در پامیر شروع به کار کرد و فرصت های حرفه ای و تحصیلی را برای مردان و زنان ارائه داد.

 اما این مرز طولانی، شبیه دیگر مرزهای افغانستان عاری از چالش های امنیتی نیست. ناامنی ناشی از جنگ تنها در سال ۲۰۱۵ زمانی که اولین تیراندازی ها در ولسوالی های اشکاشم و درواز شنیده شد، ظاهر گردید. اما منطقه مرزی در بدخشان افغانستان آرام بود؛ به جز در روستاهای خاصی که ستیزه جویان طالبان در مخالفت با نیروهای دولت مرکزی فعالیت می کردند. در واقع تا سال ۲۰۱۸ که بخش ‌هایی از ولسوالی ‌های نوسی، کوف آب و خواهان به دست شورشیان افتاد، ناآرامی نبود؛ اگرچه مراکز منطقۀ حکومتی که نماینده محل قدرت دولتی محلی بودند، در امان ماندند. در جولای ۲۰۲۱، طالبان تمام نوار مرزی را تصرف کردند و برای اولین بار شغنان، اشکاشم و واخان را تحت کنترل گرفتند. چند ساعت پیش از این اتفاق، بیش از ۱۰۰۰ کارمند دولتی افغانستان از مرز تاجیکستان عبور کرده بودند. (Sadozaï, ۲۰۲۱: ۲-۳)

روابط افغانستان و تاجیکستان به روزگاران کهن باز می گردد و این رابطه همواره نزدیک و قوی بوده است. چنانکه سرزمین های جدیدِ افغانستان و تاجیکستان به طور کامل و یا نسبی در بخش هایی ذیل سلسله های امپراتوری هخامنشی ایران، امپراتوری سلوکیان، پادشاهی یونانی-باختری، امپراتوری کوشانی، امپراتوری اشکانی، امپراتوری ساسانیان، هپتالیان/هفتالیان، خلافت امویان، خلافت عباسی، سلسله طاهریان (سلسله اسلامی در خراسان)، سلسله صفاریان، امپراتوری سامانیان (یک سلسله تاجیک/فارس در آسیای مرکزی و شرق ایران)، سلسله غزنویان، سلسله غوریان، خوارزمیان، امپراتوری مغول، امپراتوری تیموری، سلسله شیبانیان و سلسله اشترخانیان بوده اند.

همچنین جمعیت زیادی از قومیت تاجیک در افغانستان می باشند و تاجیک های تاجیکستان با آنها ارتباطی قوی و نزدیک احساس می کنند. امری که تا این حد در مورد هیچ یک از کشورهای همسایه افغانستان صادق نیست. از دیگر سو، هر دو کشور پیوندهای زبانی، فرهنگی و تاریخی نزدیکی داشته و دین، ارزش های فرهنگی، سنت ها و آداب و رسوم مشترکی نیز دارند. فرهنگ و زبان مشترک دو مورد از مقولات اصلی و قابل توجهی هستند که هنگام صحبت در روابط افغانستان و تاجیکستان پیش از همه به ذهن متبادر می شوند.

 فارسی دری یکی از دو زبان رسمی افغانستان است. زبان تاجیکی که زبان رسمی و دولتی تاجیکستان است نیز فارسی است. تاجیک های افغانستان خود را مردمی از همان ملیت تاجیک های مقیم تاجیکستان می دانند. خانواده های زیادی هستند که اعضای آنها در دو طرف مرز زندگی می کنند و ملیت متفاوت افغان یا تاجیک دارند؛ اما پیوندهای خونی و خویشاوندی خود را حفظ می کنند. نمونه هایی از این خانواده ها را هم در بدخشان تاجیکستان و بدخشان افغانستان و هم در کولاب و تخار و قرغان-تپه و قندوز می توان دید.

با تمامی این اوصاف و درحالی که برخی همپوشانی های فرهنگی وجود دارد، مسیرهای سیاسی-ملی متفاوت دو کشور تمایزات قابل مشاهده ای را بین آنها ایجاد کرده است. پیش از استقلال تاجیکستان از اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، تاجیکستان در جریان تهاجم شوروی به افغانستان طی سال های ۱۹۷۹-۱۹۸۹، به عنوان یکی از اقمار اتحاد جماهیر شوروی روابط نزدیکی با افغانستان داشت.

بسیاری از تاجیک های تاجیکستانی به دلیل آشنایی با فرهنگ و زبان افغانی، توسط دولت شوروی برای خدمت به افغانستان فرستاده شدند تا به عنوان مترجم و یا مشاور فرهنگی نیروهای شوروی مستقر در مناطق مختلف افغانستان مشغول به فعالیت شوند. دولت شوروی همچنین مدارس ویژه ای را در تاجیکستان برای کودکان افغان ایجاد کرد. به دلیل جنگ طولانی و بی ثباتی در افغانستان، مهاجران افغان زیادی نیز در تاجیکستان وجود داشتند.

به هرروی روابط دیپلماتیک بین جمهوری تازه استقلال یافتۀ تاجیکستان و جمهوری اسلامی افغانستان در ۱۵ ژوئیه سال ۱۹۹۲ برقرار شد و تاجیکستان در اوایل سال ۲۰۰۲ سفارت خود را در افغانستان افتتاح کرد. هرچند طی این سال ها همکاری های اقتصادی بین دو کشور به ویژه در زمینه انرژی، تجارت و ترانزیت توسعه گسترده و قابل توجهی داشته است.

با این حال شاید بتوان گفت افغانستان همواره به عنوان منبع بی ثباتی در میان کشورهای آسیای میانه به ویژه در تاجیکستان تلقی شده و نگرانی اصلی برای تاجیکستان در رابطه با افغانستان، تروریسم و مواد مخدر است. چراکه از نیمه دوم دهه ۱۹۹۰، تاجیکستان با خطر گسترش افراط گرایی اسلامی و تروریسم و همچنین قاچاق مواد مخدر از افغانستان مواجه بود. علاوه بر این، تبدیل شدن افغانستان به مرکزی آموزشی برای تروریست های بین المللی و یا مرکز جهانی تولید مواد مخدر، موجودیت تاجیکستان مستقل را به خطر می اندازد. (Ubaidulloev, 2014: 120-121)

در قسمت نخست از این تحلیل به پیشینۀ روابط دیرین و نزدیک دو کشور تاجیکستان و افغانستان، و همچنین تحولاتِ تاریخی از دوران پیش از تهاجم شوروی به افغانستان تا استقلال جمهوری های سابق شوروی همچون تاجیکستان، و تعاملاتِ آتی آن با افغان ها و فراز و فرود مناسباتِ دو جانبه در سایه حکومت مجاهدین و متعاقبا طالبان پرداختیم. اما در ادامه به بررسی روابط فی مابین پس از ۱۱ سپتامبر تا سبک سنگین کردن شرایط تحت حکومت مجدد طالبان بر افغانستان برای تاجیکستان خواهیم پرداخت.

بهبود چشمگیرِ روابط افغانستان و تاجیکستان پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱

به طور کلی، روابط بین تاجیکستان تازه استقلال یافته و افغانستان در نیمه اول دهه ۱۹۹۰ تحت تأثیر سه عامل اصلی قرار داشت: ۱٫فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی. ۲٫ناتوانی تاجیکستان در ایجاد دولتی که کنترل کل کشور را در اختیار داشته باشد. ۳٫دولت تازه تأسیس مجاهدین در افغانستان، که بر اساس رویکرد ایدئولوژیک، از اپوزیسیون اسلامی تاجیکستان درمبارزه با نیروهای سکولار/حامی کمونیست در جریان جنگ داخلی تاجیکستان حمایت کرد.

این سه عامل به ایجاد رابطه ای مطلوب بین دو کشور منجر نشد. در آن زمان یک دوره تنش در مرز تاجیکستان و افغانستان آغاز گردید. در سال ۱۹۹۶ طالبان وارد کابل شده و قدرت را به دست گرفتند. بنابراین، تاجیکستان در آن زمان نگرانی بسیار شدیدی را تجربه کرد. توافقنامه صلح بین دولت تاجیکستان و اپوزیسیون متحد تاجیک در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۷ با میانجیگری سازمان ملل، روسیه، ایران و سایر کشورها امضا شد. این قرارداد آغاز دوره جدیدی در روابط تاجیکستان و افغانستان بود.

اما پس از امضای توافقنامه صلح، تاجیکستان سیاست خود را در قبال افغانستان تغییر داد و با تلقی طالبان به عنوان تهدیدی برای امنیت خود، شروع به حمایت از ائتلاف تحت سلطه تاجیک ها (ائتلاف شمال) در افغانستان کرد.. پس از سقوط طالبان در افغانستان و ورود نیروهای بین المللی به رهبری ایالات متحده آمریکا، تاجیکستان با پیوستن به این ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا، حریم هوایی و امکانات خود را فراهم کرده، از دولت جدید افغانستان حمایت و روابط دوستانه با افغانستان برقرار ساخت.

 به هرروی پس از سال ۲۰۰۱، روابط تاجیکستان و افغانستان شکوفا شد. بدین ترتیب تاجیکستان سیاست خود را در قبال افغانستان تغییر داد و گام های مثبتی برای ایجاد روابط نزدیک با همسایه جنوبی خود برداشت. (Ubaidulloev, 2014: 123-124) در نتیجۀ اولین سفر رسمی امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان به افغانستان در ۲۷ تا ۲۸ آوریل ۲۰۰۵، موافقت نامه های بین دولتی و بین دولتی امضا شد که مهمترین آن “پیمان دوستی، همکاری و روابط حسن همجواری بین تاجیکستان و افغانستان” بود و بر اساس توافق نامه های امضا شده پیشین، همکاری های دوجانبه با موفقیت در اقتصاد، تجارت، آموزش و فرهنگ، در مبارزه با قاچاق مواد مخدر و غیره در حال بسط و توسعه گردید.

چنانچه می توان گفت در سال های اخیر پیشرفت های زیادی در روابط اقتصادی بین تاجیکستان و افغانستان حاصل شد. بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی مقامات دولتی تاجیکستان، گردش تجارت خارجی تاجیکستان با افغانستان در سال ۱۹۹۸ به میزان ۱٫۰ میلیون دلار بود که این میزان در سال ۲۰۰۲ به ۶٫۴ میلیون افزایش یافت، در حالی که در سال ۲۰۰۶ این رقم به بیش از ۱۵٫۰ میلیون رسید و در سال ۲۰۱۰ به میزان ۹۱٫۹ میلیون دلار و همچنین در سال ۲۰۱۱ به ۱۵۱ میلیون دلار و نهایتا و در سال ۲۰۱۲ به ۲۳۲ میلیون تومان افزایش یافت.

 پروژه های منطقه ای، به ویژه ساخت جاده های جدید، راه آهن، نیروگاه های برق آبی، خطوط برق و غیره نقش ویژه ای در این امر ایفا کردند. یکی دیگر از زمینه های مهم همکاری، انرژی آبی است چراکه تاجیکستان دارای پتانسیل عظیم برق آبی و بزرگترین منابع انرژی آبی در منطقه است. در مارس ۲۰۰۲ پروتکلی پیرامون بازسازی خطوط انتقال برق و ساخت تاسیسات جدید بین وزارت انرژی تاجیکستان و وزارت انرژی افغانستان امضا شد.

 همچنین در سال ۲۰۰۶ موافقتنامه همکاری بین وزارت انرژی جمهوری تاجیکستان و وزارت انرژی و منابع آب جمهوری اسلامی افغانستان به امضا رسید. بنابر گزارش ها،  قراردادی که در سال ۲۰۰۸ میلادی بین شرکت‌ های مربوطه دو کشور (شرکت برق تاجیک از تاجیکستان و شرکت برشنا از افغانستان) به امضا رسیده است برای ۲۰ سال آتی، یعنی تا سال ۲۰۲۸ میلادی پیش ‌بینی شده است. یکی از شروط قرارداد سال گذشته پرداخت بدهی شرکت «برشنا» افغانستان به شرکت برق تاجیک بود.

به طور کلی صنعت برق مهمترین و سودمندترین زمینه همکاری برای هر دو کشور در آینده است. همانطور که امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان در دومین کنفرانس آسیای مرکزی و جنوبی برای فروش برق در ۲۷ اکتبر ۲۰۰۷ در دوشنبه چنین اشاره کرد که ساخت نیروگاه های برق آبی بر روی رودخانه آمودریا/پنج نه تنها برای تاجیکستان مفید و حیاتی است؛ بلکه برای منطقه، به ویژه برای افغانستان، بهبود و توسعه اقتصادی آن، آبیاری نیم میلیون هکتار زمین و تامین آب صدها هزار هکتار از اراضی منطقه نیز موثر است.

 در ابتدای سال ۲۰۲۲ شرکت برق تاجیک اعلام کرد که شرکت برشنا افغانستان به این شرکت ۳۳ میلیون دلار بدهکار است. همان طور که به گزارش اسپوتنیک، امامعلی رحمان نیز در مارس ۲۰۲۱ اشاره کرد که، “تاجیکستان دو لاین برق ایجاد و راه اندازی کرده است. یكی ۱۱۰، دیگری ۲۲۰ كیلوولت (كیلووات) به ظرفیت ۵۰۰ مگاوات (مگاوات) از تاجیكستان تا پلخمری در افغانستان ساخته شده است.” پروژه بازار انرژی منطقه ای آسیای مرکزی-آسیای جنوبی کاسا ۱۰۰۰ نیز یک پروژه انرژی منطقه ای مهم است.

این پروژه انتقال ۱۰۰۰ مگاواتی آسیای میانه- جنوب آسیا یکی از بزرگترین پروژه های برق در آسیای میانه است که برق تولیدی مازاد از نیروگاه های برقآبی را از قرقیزستان و تاجیکستان به افغانستان و از آنجا به پیشاور پاکستان منتقل می کند. علاوه بر این، این واقعیت که مسیر مرزی شیرخان بندر به روی عبور و مرور باز است و برق رسانی به افغانستان توسط تاجیکستان قطع نشده است، نشانه ‌هایی ست که هم تاجیکستان و هم افغانستان بر تجارت دوجانبه متکی هستند.

پیشتر در دولت سابق افغانستان گفتگوهای دوجانبه فی مابین منجر به امضای چندین توافقنامه بین افغانستان و تاجیکستان در مورد انرژی شد. همچنین پروژه های مختلف انرژی نیز وجود دارند که لزوم استمرار آن ها می تواند مناسبات دوجانبه حتی در سایه حاکمیت طالبان را تعدیل سازد. قرارداد ۵۰۰ میلیون دلاری در سپتامبر ۲۰۰۷ برای ایجاد یک اتصال انرژی از تاجیکستان و قرقیزستان به افغانستان امضا شد.

همچنین در سال ۲۰۱۳، یک خط راه آهن بین ترکمنستان – افغانستان – تاجیکستان (TAT) ایجاد شد. در سال ۲۰۱۴ نیز یک دهلیز حمل و نقل بین افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه راه ‌اندازی گردید. پروژه انتقال برق ترکمنستان – ازبکستان – تاجیکستان – افغانستان – پاکستان یا همان توتاپ (TUTAP) نیز انتقال برق ۵۰۰ ولت از منابع تولید سه کشور ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان به افغانستان و مازاد آن به پاکستان است که در دسامبر ۲۰۱۵ توسط بانک توسعه آسیایی تصویب شد.

تداوم همکاری ‌ها در چارچوب طرح «کمربند -جاده» برای تاجیکستان و مناسبات آن با چین اهمیت خود را دارد. مسیر کریدور این ابتکارعمل که از تاجیکستان می گذرد، دوشنبه را به چین در شرق و افغانستان و ایران را در جنوب غربی متصل می کند. بیشتر این مسیر از طریق جاده می باشد به جز قسمت دوشنبه – نیژنی پنج که از طریق راه آهن و جاده می باشد. تاجیکستان از زمان اعلام کمربند-جاده سرمایه گذاری هایی در زیرساخت های حمل و نقل انجام داده است که در برخی موارد با کمک مالی چین تسهیل شده است.

به طور کلی از جنبه های مهم همکاری تاجیکستان و افغانستان بخش ترانزیت و حمل و نقل می باشد. با در نظر گرفتن طول مرز تاجیکستان با افغانستان می توان تاجیکستان را یکی از مسیرهای اصلی ترانزیتی به افغانستان دانست. در این راستا، هر دو کشور نیاز به ساخت پل ‌ها بر روی رودخانه فرامرزی پنج و توسعه شبکه ‌های جاده ‌ای و زیرساخت‌ ها را درک کرده اند. پل دوستی افغانستان و تاجیکستان سال ۲۰۰۷ راه ‌اندازی شد و سازه ‌ای طولانی است که از رود «پنج» عبور کرده و دو کشور تاجیکستان و افغانستان را به هم متصل می ‌کند. هزینه ساخت این راه ارتباطی را آمریکا پرداخت کرد.

پل استراتژيك و بزرگ دوستي تاجيك و افغانستان به رابط بين بازارهاي دو كشور تبديل شد. از سال ۲۰۱۳، پنج پل بین تاجیکستان و افغانستان بر روی رودخانه پنج ساخته و به طور رسمی افتتاح شده است. در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۱ رئیس جمهور تاجیکستان آقای امامعلی رحمان، وزیر وقت فواید عامه جمهوری اسلامی افغانستان عبدالقدوس حمیدی و آقاخان که موسس و رئیس شبکه انکشافی/سبکه توسعه آقاخان می باشد. طی مراسمی سنگ بنای پل شورآباد را گذاشت. این پل ولسوالی شورآباد در ولایت ختلان تاجیکستان را به ولایت خواهان افغانستان متصل می کند و پنجمین پلی بود که با مشارکت شبکه توسعه آقاخان ساخته شد.

همچنین خبر احداث پل ارتباطی دیگری بر روی رود «پنج» میان تاجیکستان و افغانستان با سرمایه گذاری ۱۶ میلیون یورویی اتحادیه اروپا نیز در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. از دیگر سو می توان گفت همکاری موثری بین تاجیکستان و افغانستان در مبارزه با قاچاق مواد مخدر نیز وجود داشت. در سال ۲۰۰۵ در شهر کابل، موافقتنامه همکاری در مبارزه با قاچاق غیرقانونی مواد مخدر، روانگردان ها و پیش ماده/محرک های آنها بین دولت جمهوری تاجیکستان و دولت جمهوری اسلامی افغانستان امضا شد.

 همچنین در ۱۱ اوت ۲۰۱۶ نیز، محمد حنیف اتمر، مشاور سابق امنیت ملی اشرف غنی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان برای دیدار با رئیس جمهور امامعلی رحمان در تاجیکستان گفتگو کرد که بنابر گزارش ها، این دو در رابطه با مبارزه با تروریسم، افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر گفتگو کردند. علاوه بر این، سه کشور فارسی زبان تاجیکستان، افغانستان و ایران اتحادیه فارسی زبانان و شورای اقتصادی آن را در سال ۲۰۰۸ تشکیل دادند.

در مارس ۲۰۱۲ به مناسبت فرا رسیدن سال نو ایرانی و جشن های بین المللی نوروز، پنجمین اجلاس سه جانبه روسای جمهور سه کشور فارسی زبان در دوشنبه پایتخت تاجیکستان برگزار شد. در این اجلاس، روسای جمهور افغانستان، ایران و تاجیکستان در مورد ایجاد مسیرهای ارتباطی و مبادله نفت، گاز و آب بین سه کشور توافقنامه امضا کردند. پروژه های مشترک متعددی بین سه کشور در زمینه توسعه زیرساخت های حمل و نقل و انرژی منطقه ای مانند ساخت راه آهن، نیروگاه ها، خطوط انتقال نیرو، خطوط لوله نفت، گاز و آب وجود دارد.

 شایان ذکر است روابط تاجیکستان و افغانستان نه تنها در چارچوب دوجانبه، بلکه از طریق چارچوب های سه جانبه تاجیکستان-ایران-افغانستان و تاجیکستان-افغانستان-پاکستان و گروه تاجیکستان-افغانستان-پاکستان-روسیه انجام می شود. اما همکاری تاجیکستان و افغانستان درزمینه آموزشی و علمی درحال توسعه بود. تاجیکستان در آموزش افراد حرفه ای در سطوح متوسط و بالاتر در بسیاری از تخصص ها در افغانستان تجربه خوبی دارد.

همچنین همکاری‌ هایی فی مابین با سابقه طولانی وجود دارد که به دوران شوروی باز می‌گردید. در سال ۲۰۱۳ دولت تاجیکستان ۵۰ بورسیه تحصیلی به شهروندان افغانستانی برای تحصیل در تاجیکستان اعطا کرد. در گذشته که تاجیکستان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، متخصصان تاجیکستان در دانشگاه ها و سایر مؤسسات آموزشی در افغانستان تدریس می کردند. شایان ذکر است توافقنامه همکاری بین آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان و آکادمی علوم جمهوری اسلامی افغانستان نیز به امضا رسیده بود. (Ubaidulloev, 2014: 130-131)

اما به نظر می رسید سرنوشت افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ یک نگرانی بزرگ برای تاجیکستان بود. تاجیکستان نگران بود که افراط گرایان پس از خروج نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری ایالات متحده و ناتو دوباره قدرت را در افغانستان به دست گیرند و تاجیکستان اولین کشوری باشد که این خطر مخرب را تجربه می کند. به هرروی مناسبات میان دو کشور همچنان ادامه داشت.

اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان بر اساس دعوت رسمی امامعلی رحمان، روز سه شنبه ۱۰ می ۲۰۱۶ به تاجیکستان سفر کرد و از زمان تشکیل حکومت وحدت ملی در افغانستان، این اولین سفر اشرف غنی به تاجیکستان بود. متعاقبا نیز، دکتر عبدالله عبدالله رئیس اجرائیه افغانستان نیز برای شرکت در مراسم افتتاحیه پروژه برق آسیای مرکزی-آسیای جنوبی (CASA-1000) از تاجیکستان دیدن کرد. همسایگان مهمترین نقش را در سیاست خارجی غنی داشتند. اما به نظر می رسید که چین، پاکستان، ترکمنستان و ایران برای غنی اهمیت بیشتری داشته باشند. با این حال، افغانستان در مقایسه با ازبکستان روابط بهتری با تاجیکستان داشت.

در ادامۀ مناسباتِ نزدیک و دوستانه طرفین، به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد ریاست جمهوری تاجیکستان در ژوئیه سال ۲۰۱۷، امامعلی رحمان، رئیس جمهوری این کشور طی پیامی به محمد اشرف غنی، همتای افغانستانی خود فرا رسیدن بیست و پنجمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان دوشنبه و کابل را به دولت ها و ملت های دو کشور تبریک گفت.

به طور کلی می توان گفت افغانستان و تاجیکستان از زمان سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ روابط نزدیکی داشته و تقویت کرده اند. دو کشور دارای روابط فرهنگی عمیق و منافع متقابل امنیتی و اقتصادی هستند. در حالی که جمهوری سابق افغانستان در تلاش بود تا تجارت با همسایه شمالی خود را برای منافع اقتصادی گسترش دهد، تاجیکستان برای مقابله با قاچاق مواد مخدر و فعالیت های تروریستی که دوشنبه را تهدید می کند، از افغانستانی با ثبات حمایت کرده است.

چنانچه به گزارش آریانا نیوز تا همین اواخر از استقرار حکومت جمهوری در افغانستان و در جریان سفر هیئتی از کمیته امنیتی دولتی جمهوری تاجیکستان به کابل در سپتامبر ۲۰۲۰، سیمومین یتیم اف، رئیس کمیته، با امرالله صالح معاون اول وقت رئیس جمهور افغانستان، عبدالله عبدالله رئیس سابق شورای عالی مصالحه ملی و سایر وزرا و مشاوران امنیتی رئیس جمهور اشرف غنی دیدار و در مورد ارتقای وضعیت امنیتی در هر دو کشور و منطقه، حفاظت از مرزها، مبارزه با تروریسم و افراط گرایی بین المللی، قاچاق مواد مخدر و سایر چالش ها و تهدیدهای پیش روی هر دو کشور بحث و گفتگو شد.

اما در جریان روند صلح افغانستان، به گزارش روزنامه اطلاعات روز افغانستان در دسامبر ۲۰۲۰، مقام های تاجیکستان طی دیداری با عبدالله عبدالله رئیس سابق شورای عالی مصالحۀ ملی صلح و ثبات در افغانستان را صلح و ثبات در منطقه خوانده و از تلاش های صلح در این راستا اعلام حمایت نمودند.

در مارس ۲۰۲۱ افغانستان و تاجیکستان پنج تفاهم ‌نامه ‌همکاری را در بخش ‌های مختلف سیاسی، امنیتی، تجارتی، ترانزیتی، ترانسپورتی، انرژی و فرهنگی امضا کرده ‌اند. اشرف غنی در مارس ۲۰۲۱ در رأس یک هیأت بلندرتبۀ دولتی در یک سفر رسمی دو روزه به تاجیکستان رفت که هدف وی شرکت و سخنرانی در نهمین نشست وزیران خارجۀ قلب آسیا – روند استانبول گفته شد. رییسان ‌جمهور دو کشور اعلامیۀ مشترک نشست دوجانبه افغانستان و تاجیکستان را نیز امضا کرده ‌اند.

به هرروی علی رغم تمامی این مناسبات، با ورود طالبان به افغانستان و تسخیر کابل، اخباری منتشر شد مبنی بر آنه اشرف غنی در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ با تحویل حکومت به طالبان، کابل را به مقصد تاجیکستان ترک کرد.

تاجیکستان: سرسخت ترین منتقد طالبان؟

تسلط طالبان بر افغانستان و تسخیر فوری این کشور در اوت ۲۰۲۱، با واکنش های متفاوتی در آن زمان مواجه شد. همان گونه که به گزارش رادیو اروپای آزاد، پاکستان -که از دیرباز حامی طالبان بود- به وضوح از موفقیت این گروه در افغانستان استقبال کرد. چین، ایران، ازبکستان و ترکمنستان نیز همگی پذیرفتند که هیچ کاری نمی توانند در مورد سیاست داخلی افغانستان انجام دهند و امیدوار بودند که نوعی همکاری با طالبان ممکن باشد. اما مقامات تاجیکستان موضع دیگری اتخاذ کرده‌اند.

با قدرت یابی مجدد طالبان در افغانستان، امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان، موضع سرسختانه ای را نسبت به این گروه اتخاذ کرد. به طوری که با حضور نمانیدگان طالبان در نشست شانگهای موافقت نکرد. در جریان این نشست و در پیشنهاد ایجاد کمربند امنیتی برای گسترش احتمالی تروریسم در منطقه، اذعان کرد که قدرت یابی گروه طالبان که خود در فهرست گروه های تروریستی است، رسیدگی به تحولات منطقه و روند ژئوپولیتیک را پیچیده تر می کند. وی همچنین در هفتاد و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل نیز تشکیل یک دولت فراگیر در افغانستان را مطرح و همچنین برآمدن هر حکومتی بدون مشارکت همه ی اقوام در افغانستان را با پیامدهای “فلاکت باری” در آینده همراه دانست.

این رویکرد تاجیکستان پرسش ‌هایی را در مورد اینکه چرا امامعلی رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان و دولت او همچنان به مخالفت شدید خود با حکومت طالبان در افغانستان ادامه می ‌دهند، ایجاد کرد. به تحلیل بروس پانیر (Bruce Pannier)، در وهله اول بهتر بود به یادآوریم که اماعلی رحمان بیش از ۲۰ سال پیش، زمانی که طالبان کنترل اکثر مناطق افغانستان را در دست داشت، رهبر تاجیکستان بود و هیچ یک از رهبران کنونی دیگر در کشورهای هم مرز با افغانستان در زمان سرنگونی طالبان توسط تهاجم نظامی به رهبری ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ در قدرت نبودند.

رویکرد رحمان در آن زمان حمایت از گروهی به رهبری تاجیک های قومی در افغانستان بود که در اواخر دهه ۱۹۹۰ با طالبان می جنگیدند. اما دلیل دیگری نیز برای مخالفت سرسختانه نخست تاجیکستان در برابر طالبان وجود داشت. رحمان ۳۰ سال است که در قدرت بوده و نسبت به جنبش ‌های اسلامی در کشورش نرمش و تحمل ندارد. همان طور که اشاره شد، در طول جنگ داخلی ۱۹۹۲-۱۹۹۷ تاجیکستان، حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان (IRPT) گروه اصلی در ائتلاف نیروهایی بود که علیه دولت تاجیکستان می جنگیدند.

 جنگ با توافقنامه صلح پایان یافت که ۳۰ درصد از مناصب دولت را نمایندگان مخالفان زمان جنگ پر می کردند. حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان قانونی شد و دومین حزب بزرگ در تاجیکستان پس از حزب دموکراتیک خلق رحمان تاجیکستان بود. حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان همچنین به طور بالقوه بزرگترین تهدید برای تسلط فزاینده رحمان بر قدرت بود و در سپتامبر ۲۰۱۵ –پس از سال ها فشار بر این حزب و رهبری آن و کاهش جایگاهش در ارگان های دولتی– دولت از یک واقعه عجیب و مبهم مربوط به یک افسر عالی رتبه در وزارت دفاع برای طرح ادعاهای مشکوک مبنی بر تلاش حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان برای انجام کودتا استفاده کرد.

بدین ترتیب این حزب فورا جناحی افراطی اعلام شد و فعالیت آن در تاجیکستان ممنوع شد. این حزب یک حزب سیاسی مبتنی بر اسلام، اما بسیار معتدل تر از طالبان است. بدین ترتیب به سختی می شد ارتباط دولت تاجیکستان با طالبان را متصور شد؛ چه رسد به اینکه به رسمیت شناختن یک دولت طالبان، در حالی که دولت به تعقیب و سرکوب اعضای حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان ادامه دهد.

دولت ‌های روسیه و پاکستان از ادامه تنش‌ ها بین تاجیکستان و افغانستان به رهبری طالبان ناخشنود بوده و پیش از این از هر دو همسایه خواسته اند تا خویشتنداری کنند. امامعلی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان، رژیم طالبان در کابل را به دلیل شکست در تشکیل دولت فراگیر محکوم نمود. همچنین دوشنبه طالبان را به دلیل نقض حقوق بشر در جریان محاصره پنجشیر، ولایتی با اکثریت قومی تاجیک، مورد انتقاد قرار داده و طالبان نیز به نوبه خود مخالفت تاجیکستان با دولت خود را مداخله در امور داخلی افغانستان می داند.

 در واقع، جمهوری شوروی سابق آسیای مرکزی میزبان تعداد زیادی از گروه های ضد طالبان است. در سپتامبر ۲۰۲۱، تاجیکستان بالاترین نشان افتخار غیرنظامی کشور را به دو شخصیت تاجیک افغان اعطا کرد: احمد شاه مسعود و برهان الدین ربانی، رئیس جمهور سابق افغانستان. این ژست‌ های حمایتگر از جبهه مقاومت افغانستان بر عزم تاجیکستان برای مقاومت در برابر برقراری روابط رسمی با دولت طالبان تأکید داشت. (Sadozaï, ۲۰۲۱)

تاجیکستان اغلب با طالبان بر سر بدرفتاری آنها با تاجیک های قومی در افغانستان مخالف بوده است. در کل می توان گفت در جبهه دیپلماتیک، طالبان حملات لفظی دوشنبه را مداخله در امور خود می دانست و به نظر می رسید تاجیکستان با به کاربردن الفاظ تند علیه طالبان، شرط مخاطره آمیزی گذاشته است. اما نگرانی اصلی دولت دوشنبه در رابطه با مرز افغانستان مربوط به امنیت است. نگرانی های امنیتی اولیه دوشنبه از مرز مشترک بیش از ۱۴۰۰ کیلومتر با افغانستان ناشی می شود. تاجیکستان بدون نظارت دقیق این مرز متخلخل قادر به جلوگیری از ورود مواد مخدر و پناهندگان غیرقانونی به این کشور نیست. مقادیر زیادی تریاک و هروئین غیرقانونی از افغانستان به اروپا از طریق تاجیکستان که نرخ بالای سوء مصرف مواد مخدر دارد، عبور می کند.

 به گزارش روزنامه افغانستان ما، در ژانویه ۲۰۰۷، افغانستان و تاجیکستان با کمک مالی ایالات متحده، پلی را بر روی رودخانه پنج افتتاح کردند که این دو کشور را به هم متصل می کند. اگرچه هدف بهبود تجارت بود، اما رئیس جمهور تاجیکستان ابراز نگرانی کرد که با اذعان به تخلخل مرزی، می تواند قاچاق مواد مخدر را نیز افزایش دهد. همچنین در مارس ۲۰۰۸، ایران، افغانستان و تاجیکستان یک بیانیه مشترک برای گسترش روابط اقتصادی و فرهنگی از جمله بهبود امنیت صادر کردند.

 به هرروی ایالات متحده و روسیه به دولت تاجیکستان در تقویت نیروهای امنیتی مرزی خود برای مقابله با تهدیدها کمک کرده اند. در ۱۹ نوامبر، سفارت ایالات متحده در دوشنبه ۱۸ دستگاه جیپ به ارزش ۱٫۳ میلیون دلار در اختیار نیروهای گارد مرزی تاجیکستان قرار داد تا به ایمن سازی مرزهای این کشور کمک کنند، و این علاوه بر بیش از ۲۰ وسیله نقلیه ای بود که یک ماه پیشتر از آن به وزارت دفاع تاجیکستان داده شد. همچنین از سال ۱۹۹۲، ایالات متحده بیش از ۳۳۰ میلیون دلار در بخش امنیتی به تاجیکستان کمک کرده است.

از سوی دیگر تهدیدات گروه های افراطی نیز مطرح است. تهدید فوری برای منافع تاجیکستان در نتیجه تسلط طالبان بر افغانستان، خطر افراط گرایی اسلام گرایان در تاجیکستان است. دوشنبه نگران آن است که تشکیل یک امارت اسلامی تمام عیار، می تواند موج گسترده تری از رادیکالیسم اسلامی را برانگیزد. علیرغم افزایش پیوندهای فرهنگی و مردمی با مردم و ارتباطات فرامرزی، همواره ترس از ناامنی افغانستان در سیاست تاجیکستان در افغانستان وجود داشته است. به گفتۀ دکتر محمد حسن صنعتی، پژوهشگر مسائل تاجیکستان؛ خبرهای مربوط به فعالیت پایگاه های آموزش تروریسم در نوار مرزی با افغانستان که بعضا در بیانات صریح رئیس جمهوری تاجیکستان نیز می آمده ، باعث شده است تا از مدتها پیش امام علی رحمان پیشنهاد کشیده شدن کمربند امنیتی از سوی سازمان پیمان امنیت جمعی به دور افغانستان را مطرح کند.

 این نگرانی ‌ها اغلب واقعی، اما گاهی اوقات نیز بهانه ‌ای مناسب برای پیوند مسائل داخلی تاجیکستان به عاملی خارجی (به عنوان مثال، در مورد رشد افراط گرایی اسلام گرا) بودند. چنانچه در ماه می ۲۰۲۲، گزارش ‌هایی مبنی بر درگیری در مرز تاجیکستان و افغانستان در شیرخان بندر در نزدیکی استان قندوز افغانستان منتشر شد. مهاجمان مظنون دولت اسلامی ولایت خراسان ظاهرا مستقلا راکت هایی را از افغانستان به سمت تاجیکستان پرتاب کردند. چنین درگیری ‌هایی با تاجیکستان غیرمنتظره نیست و نشان دهنده ناتوانی طالبان در استقرار نیروهای مرزی آموزش ‌دیده و حرفه ‌ای – و تامین امنیت مرزها است.

به طور کل باید گفت دولت تاجیکستان از شکل سختگیرانه ای از سکولاریسم پیروی می کند و کنترل سفت و سختی را بر بیان مذهبی در حوزه عمومی اعمال می کند. هرچند این تهدید مستقیما از سوی طالبان سرچشمه نمی گیرد؛ بلکه از سوی اتباع آسیای مرکزی می آید، نیروها و گروه هایی که با طالبان ائتلاف کرده اند و اقداماتشان علیه کشور مادری شان غیرقابل پیش بینی باقی مانده است، به خصوص که میزان کنترل طالبان بر آنها ناشناخته است. به عنوان مثال، جماعت انصارالله، یک گروه وابسته به طالبان که میزبان اتباع تاجیکستانی بوده و یک سازمان تروریستی در تاجیکستان محسوب می شود، از اواخر ماه ژوئیه به عنوان مسئول مناطق مرزی کوف­آب، خوهان، مایمی، نسی، و شکای که همگی در ولایت بدخشان واقع شده اند، شناخته شد.

اما در سطح نگرانی های اقتصادی نیز می توان گفت تاجیکستان از نظر اقتصادی آسیب پذیرترین کشور در آسیای مرکزی است و تهدیدات ناشی از شبکه های تروریستی تنها احساس آسیب پذیری این کشور را تشدید می کند، زیرا به نظر می رسد ارتش تاجیکستان ضعیف ترین کشور در منطقه است. تاجیکستان تنها کشور در اتحاد جماهیر شوروی سابق است که بانک جهانی آن را در زمره اقتصادهای کم درآمد طبقه بندی کرده است. درنتیجه تاجیکستان با علم بر حاکمیتِ طالبان، باید برق خود را از طریق مرز صادر و به توسعه پروژه های بزرگ ادامه دهد.

 پروژه‌ های بزرگی که شامل دو کشور می ‌شود در سال ‌های اخیر شکوفا شده ‌اند (دو طرح اتصال برق فرا مرزی و فرا منطقه ای که توسط بانک جهانی هم پشتیبانی میشود، پروژه های توتاپ و کاسا ۱۰۰۰ هستند.) و می ‌توانند با افزایش تنش ‌های کنونی با بسته ماندن مرزها مهار شوند. به عنوان مثال، پروژه ۱٫۲ میلیارد دلاری کاسا ۱۰۰۰ یا طرح انتقال برق کشورهای قرقیزستان و تاجیکستان به افغانستان و پاکستان موسوم به «CASA-۱۰۰۰»، با هدف توسعه اتصال انرژی بین قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و پاکستان، به طور کامل تکمیل نشده است.

در نهایت، وضعیت پناهندگان افغان مسئله ای کلیدی برای دولت تاجیکستان است. از زمان بازگشت طالبان به افغانستان، هزاران افغان در جستجوی وضعیت پناهندگی در خارج از کشور، کشور را ترک کرده اند. بسیاری همچنان در نظر دارند کشور را ترک کنند و آنگونه که پیشتر اشاره شد، یک روز قبل از اینکه طالبان کنترل ولسوالی های شمال بدخشان شرقی را به دست گیرند، بیش از هزار کارمند افغان از مرز عبور کرده بودند، هرچند مدت کوتاهی پس از آن به افغانستان بازگردانده شدند. امروز تاجیکستان مرزهای خود را بسته است و پناهجویان و پناهجویان افغان را به اجبار باز می گرداند. بدین ترتیب به نظر می رسد در حالی که بحران کنونی پناهندگان افغانستان هنوز نتیجه روشنی ندارد و نقش تاجیکستان همیشه در حال تغییر است. در نهایت علی رغم تمامی چالش ها و تهدیدات احتمالی برای تاجیکستان، با این حال، ژئوپلیتیک منطقه ‌ای می تواند دوشنبه را مجبور کند که لحن خود را تغییر دهد. با این وجود، به نظر نمی رسد تاجیکستان خواهان رویارویی مستقیم با طالبان و دامن زدن به تنش باشد.

جمع بندی

روابط بین تاجیکستان و افغانستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به طرز چشمگیری متحول شد. پیوندهای تجاری به عنوان بخشی از روابط سیاسی و اقتصادی موجود بین اتحاد جماهیر شوروی و افغانستان حفظ گردید. با این حال، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، زمانی که یک همگرایی معمول بین تاجیکستان و افغانستان در همه زمینه ها وجود داشت، وضعیت به طور قابل توجهی تغییر کرد. دولت و مردم افغانستان تاجیکستان را نه تنها به عنوان همسایه ای صلح طلب، بلکه به عنوان عاملی مهم در توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور دانستند.

هر دو کشور در دوره کوتاه پس از فروپاشی شوروی دستخوش تغییرات گسترده ای شده اند. این تغییرات در طول جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲-۱۹۹۷) و جنگ آزادی بخش ائتلاف شمال با رژیم طالبان (۱۹۹۶-۲۰۰۱) مشهود بود. در طول هر دو جریان، هر کشور حمایت مهمی از دیگری ارائه کرد. در طول جنگ داخلی تاجیکستان، افغانستان پناهگاه هزاران شهروند تاجیک شد که از دولت افغانستان و گروه های مختلف جامعه افغانستان حمایت دریافت کردند. دولت وقت افغانستان به ریاست برهان الدین ربانی و وزیر دفاع او احمد شاه مسعود، رهبر ائتلاف شمال، کمک قابل توجهی به برقراری روابط عادی بین تاجیکی کرد. از دیگر سو، در طول سال‌ های درگیری مسلحانه با رژیم طالبان، تاجیکستان به‌ عنوان پایگاه پشتیبانی ائتلاف شمال مورد استفاده قرار گرفت.

در کل باید گفت تاجیکستان یکی از همسایگان بسیار نزدیک، هم زبان و هم فرهنگ افغانستان است و از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. تاجیکستان و افغانستان در یک دهه اخیر روابط خود را درچارچوب سازمان های همکاری های منطقه یی نیز گسترش داده اند. هر دو کشور عضو چندین سازمان منطقه ای از جمله سازمان اقتصادی “اکو” و برنامه همکاری اقتصادی منطقه یی آسیای میانه هستند. در مورد تاجیکستان، مرز بزرگ آن با افغانستان، خویشاوندی آن با تاجیک های افغان، و این واقعیت که میزبان بزرگترین پایگاه نظامی روسیه در خارج از کشور است، همگی اهرم های مهمی برای دوشنبه در این کشور هستند که این مزایا امامعلی رحمان را برانگیخته تا از متحدان بزرگ تر خود فاصله گرفته و در مخالفت با تسلط طالبان موضع رهبری گیرد.

 این در حالیست که دیگر بازیگران خارجی، مانند چین و روسیه، نسبت به طالبان آشتی‌جو بوده اند و حتی به رسمیت شناختن آن اشاره کرده ‌اند. اما خروج ایالات متحده و ناتو به عنوان گشایشی برای چین و روسیه برای افزایش نفوذ خود در آسیای مرکزی تلقی می شود. گرچه تاجیکستان تنها عضو سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) است که با افغانستان مرز دارد  اما در واقع، روسیه که بزرگترین عضو سازمان پیمان امنیت جمعی است، امنیت مرز تاجیکستان با افغانستان را تامین می کند و مقصد اصلی مهاجران کارگری تاجیکستان است. بدین ترتیب احتمال آن میرود که در آینده تاجیکستان در سیاست آشکار ضد طالبانی و بررسی مناسبات آتی خود با طالبان تجدید نظر و یا تامل بیشتری داشته باشد.

منابع:

– göransson, Markus, (2016), “Tajikistan and the Ambiguous Impact the Soviet-Afghan War.” The Political Mobilisation of Former Participants of the Soviet-Afghan War in 1989, Cahiers d’Asie centrale, n° ۲۶, pp. 113-142

– marines, (2020), “Country Studies”, Chapter 3 “Bronze vessel excavated at site of ancient city of Khujand”, Bronze vessel excavated at site of ancient city of Khujand, https://vdocuments.mx/chapter-3-tajikistan-kyrgystan-tajikistan-percent-of-net-material-product-nmpasee.html?page=5

– Matveeva, Anna, (2009), “THE PERILS OF EMERGING STATEHOOD: CIVIL WAR AND STATE RECONSTRUCTION IN TAJIKISTAN” AN ANALYTICAL NARRATIVE ON STATE-MAKING, Crisis States Research Centre, Working Paper no. 46

– Sadozaï, Mélanie, (2021), “TALIBAN AT THE BORDER: A NEW REGIME NEIGHBORING TAJIKISTAN”, CAP Paper No. 267

– Ubaidulloev, Zubaidullo, (2014) Afghanistan-Tajikistan Relations: Past and Present, Asia-Pacific Review, 21:1, 120-136

– understanding war, (2023), “TAJIKISTAN AND AFGHANISTAN”, https://www.understandingwar.org/tajikistan-and-afghanistan

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت