ابتکارعمل های دو یا چندجانبۀ ازبکستان در قبال افغانستان و پیشبرد راهبرد ارتباطات منطقه ای

 

کلکین : ازبکستان و افغانستان از اشتراکات تاریخی و پیوندهای قومی-فرهنگی برخوردارند، زیرا این دو کشور برای مدت قابل توجهی در دل تاریخ، بخشی از یک فضای ژئوپلیتیک یکسان بوده اند. افغانستان علاوه بر همسایگی، مذهب، فرهنگ، گروه های قومی و تاریخ مشترکی نیز با ازبکستان دارد. کشور ازبکستان با داشتن ۱۳۷ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان، همسایه شمالی این کشور می باشد و با بیش از ۳۵ میلیون نفر جمعیت یکی از پرجمعیت ترین کشورهای آسیای مرکزی به شمار می آید. رودخانه آمو (جیحون) به عنوان مرزی طبیعی، افغانستان و ازبکستان را در شهرک حیرتان از یکدیگر جدا کرده‌ است.

اتحاد جماهیر شوروی پس از یورش به افغانستان، پُل دوستی میان افغانستان و ازبکستان را در سال ۱۹۸۲ میلادی ساخت. این پُل که در شهرک بندری «حیرتان» افغانستان (معروف به مسکو کوچک) ایجاد شده، حلقه اتصالی محکم در سراسر آمو دریا بنا کرده، و افغانستان را به کشورهای آسیای میانه، روسیه و چین ارتباط می ‌دهد. شایان ذکر است بندرگاه حیرتان روزگاری از پایگاه‌ های ارتش شوروی در شمال افغانستان بود. اما به طور کلی باید گفت روابط افغانستان و ازبکستان به زمانی باز می گردد که دو کشور منطقه ای واحد و به هم پیوسته، و سمرقند بخشی از امپراتوری احمدشاه ابدالی بود.

 افغانستان و ازبکستان زمانی نیز توسط دولت های کمونیستی اداره می شدند. در آن زمان دو کشور روابط نزدیکی در زمینه های فرهنگی، سیاسی، آموزشی، تجاری و غیره داشتند. پس از سرنگونی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، ازبکستان اعلام استقلال کرد و افغانستان نیز یکی از نخستین کشورهایی بود که استقلال ازبکستان را به رسمیت شناخت. متعاقبا پس از گذشت یک سال، در دوران ریاست جمهوری برهان الدین ربانی، افغانستان سفارت خود را در ازبکستان افتتاح کرد. همچنین در طول جنگ داخلی در افغانستان، کشور ازبکستان ضمن همکاری با برخی گروه های دخیل، روابط خود را با طرف های درگیر در این کشور برقرار کرد.

 آن موقع، ازبکستان از ژنرال دوستم از قوم ازبک حمایت کرد که یکی از طرف های اصلی درگیر در جنگ داخلی افغانستان بود و مناطق وسیعی در شمال افغانستان را تحت کنترل داشت. ازبکستان در آن زمان علاوه بر قاچاق مواد مخدر، در افغانستان سلاح و سایر تجهیزات نظامی نیز می فروخت. اما پس از فروپاشی کابل به دست طالبان، ازبکستان از یک سو مرزهای خود را با افغانستان بست و حکومت طالبان را به رسمیت نشناخت؛ و از سوی دیگر در سال ۱۹۹۷ “گروه شش به علاوه دو پیرامون مسائل افغانستان” را به منظور پایان دادن به جنگ داخلی در افغانستان ایجاد کرد؛ گروهی که گرچه تا حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ فعالیت و اقداماتی را صورت می داد اما نتایج مطلوب و قابل توجهی دربر نداشت.

پس از سرنگونی رژیم طالبان و تشکیل دولت جدید در افغانستان، این دو کشور بار دیگر روابط خود را برقرار نموده و در خاک یکدیگر سفارت هایشان را بازگشایی کردند. دولت افغانستان در زمینه های اقتصادی و تجاری با ازبکستان موافقت نامه هایی امضا کرد و بر اساس این قراردادها، ازبکستان موافقت کرد تا در زمینه های ترانزیت، برق، راه سازی، کشاورزی و غیره با افغانستان همکاری کند. انتقال برق از ازبکستان به افغانستان و ساخت اولین خط آهن در افغانستان که شهر تِرمِذ ازبکستان را به بندر حیرتان افغانستان متصل می کرد، دو پروژه بزرگ میان دو کشور بود.

در سال های ۱۳۹۱، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ بیشتر برق وارداتی افغانستان توسط ازبکستان تامین می شد. با این حال، روابط افغانستان با ازبکستان نسبت به سایر کشورهای آسیای میانه ضعیف ‌تر بوده و تلاش ‌هایی برای بهبود این روابط نیز صورت گرفته است. پس از تشکیل حکومت وحدت ملی در افغانستان، ازبکستان یکی از کشورهایی بود که در حلقه نخستِ سیاست خارجی رئیس جمهور سابق افغانستان، اشرف غنی قرار گرفت و او در جهت ارتقای اقتصاد، ترانزیت و غیره تلاش کرد تا روابط افغانستان با ازبکستان را بهبود بخشد.

غنی معتقد بود که ازبکستان نزدیک ترین راه برای اتصال افغانستان به چین و روسیه است، از این رو در اقدامی بی سابقه با عبور از قزاقستان و ازبکستان، دولت افغانستان موفق شد افغانستان را از طریق راه آهن به چین متصل کند. در سپتامبر ۲۰۱۶، اولین قطار چینی به بندر حیرتان افغانستان رسید و کالاهای صادراتی افغانستان را در مسیر بازگشت خود به چین انتقال داد. حکومت وحدت ملی همچنین با ازبکستان در زمینه های دیگر از جمله توافق افزایش ۱۰ درصدی واردات برق از ازبکستان، خرید گندم، بهبود ترانزیت و تجارت بین دو کشور و غیره، قراردادهایی امضا کرد. (csrskabul, 2017)

در کل گرچه به نظر می رسد ازبکستان طی تاریخ و به ویژه در دوران استقرار نظام جمهوریت در افغانستان از درِ پیشرفت مناسبات تجاری-ترانزیتی و یا در نقش همسایه ای صلح جو ظاهر شده است، لیکن با ظهور مجدد طالبان از اوت ۲۰۲۱ و قدرت یابی این گروه بر افغانستان، تاشکند با رویکردی عملگرایانه و منفعت محور، صرفا به برقراری تعاملات و لزوم زنده ماندن روابط حتی در سایۀ طالبان پیش رفته و گویی در این مسیر، مشروعیت، مقبولیت و جامعیتِ نهاد حاکم را نادیده گرفته، تنها به حفظ ارتباطات فی مابین برای منافع و اهداف آتی خود می اندیشد.

فراز و فرود روابط ازبکستان-افغانستان: از سایه گستریِ شوروی تا صحنه گردانی ایالات متحده

از دیرباز پیوندهای تاریخی، اقتصادی، فرهنگی نزدیکی بین افغانستان (به ویژه مناطق شمالی که عمدتاً ازبک ‌ها و تاجیک ‌ها هستند) و ازبکستان وجود داشته است. برای قرون متمادی، افغانستان بخشی جدایی ناپذیر از آسیای مرکزی بود و چندین ولایت شمالی کنونی زمانی به امارت بخارا تعلق داشتند. یکی از بنیانگذاران ادبیات ازبکی، علیشیر ناوی (۱۴۴۱-۱۵۰۱)، بیشتر عمر خود را در هرات، که اکنون در افغانستان است، گذراند. با این حال، این تاریخ مشترک با دوره ۷۰ سالۀ موجودیت ازبکستان به عنوان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی و بیش از بیست سال بی ثباتی در داخل افغانستان، پست و بلندی هایی از کاهش در روابط فی مابین را پشت سر گذاشت.

به هرروی افغانستان در ۲۲ دسامبر ۱۹۹۱ استقلال ازبکستان را به رسمیت شناخت و در ۱۳ اکتبر ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار شد. ازبکستان کشوری به مساحت ۱۷۳۳۵۱ مایل مربع، به عنوان یکی از پنج جمهوری شوروی سابق واقع در آسیای مرکزی، استقلال خود را در سال ۱۹۹۱ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دست آورد. ازبکستان کشوری محصور در خشکی و با افغانستان و همچنین سایر جمهوری های آسیای مرکزی -ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان- هم مرز است.

زمانی که در سال ۱۹۲۲ پای قلمرو آسیای مرکزی به حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی کشیده شد، شوروی منطقه را به جمهوری هایی تقسیم کرد. آنها ابتدا مرزهای ازبکستان را ترسیم کردند تا تاجیکستان کنونی را نیز در بر بگیرد. تعدیل و اصلاح مرزها تا پس از جنگ جهانی دوم ادامه یافت و سرانجام تاجیکستان (در سال ۱۹۲۹) از ازبکستان جدا شد. اما مرزهای ترسیم شدۀ ساختگی شامل همه ازبک ‌ها و تاجیک ‌های منطقه نمی ‌شد؛ زیرا بسیاری از آنها نیز در شمال افغانستان زندگی می ‌کردند.

زمانی که شوروی افغانستان را از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۹ و به منظور حمایت از یک دولت مارکسیست اشغال کرد، جنگ سالاران ازبک و تاجیک بیشتر شمال افغانستان را تحت کنترل داشتند. نهایتا اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۹ پس از شکست در جنگی یک دهه ای، نیروهای خود را از این کشور خارج کرد و خلاء قدرت ایجاد شد. بلافاصله نزاع و درگیری هایی داخلی بین گروه های مختلف فرهنگی آغاز شد و جنگ سالاران شمال تلاش کردند تا مناطق خود را در افغانستان تحکیم و گسترش دهند. به زودی طالبان که عمدتاً متشکل از طلاب پشتون از جنوب شرق افغانستان و مجاهدین عرب غیرافغانی تحت حمایت پاکستان بودند؛ راه جنگ و مبارزۀ خود را به سمت شمال باز کردند تا اینکه در نزدیکی کابل با ازبک ها و تاجیک ها مواجه شدند. در آن نقطه، نیروهای ائتلاف شمال عقب رانده شده، اما توانستند گوشه شمال شرقی افغانستان را حفظ کنند.

 ازبکستان و تاجیکستان به طور ضمنی به ازبک‌ ها و تاجیک ‌های افغانستان کمک کردند یا حداقل به آنها اجازه دادند که در امتداد مرزهایشان فعالیت کرده، تا بتواند سد و مانعی برای نفوذ طالبان ایجاد کنند. از آنجایی که هم ازبک‌ ها و هم تاجیک ‌های افغان، همراه با دو گروه فرهنگی دیگر، ترکمن‌ ها و هزاره‌ ها، در سراسر شمال افغانستان با طالبان مخالفت و مبارزه می‌ کردند، به ائتلاف شمال پیوستند که گاهی اوقات جبهه متحد نیز نامیده می‌ شد. شایان ذکر است که هم ازبکستان و هم تاجیکستان از گذشته با بنیادگرایان اسلامی در داخل مرزهای خود مشکل داشتند. در نتیجه، دولت ازبکستان، به ویژه طالبان بنیادگرا را به عنوان تهدیدی منطقه ‌ای می‌ نگریست که برای کنترل به اقدامات شدید و قوی نیاز داشت.

دو روز پیش از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر به ایالات متحده، احمد شاه مسعود، رهبر مشهور تاجیک ائتلاف شمال، توسط گروه تروریستی اسامه بن لادن، القاعده ترور شد. این اتفاق ضربه بزرگی به اتحاد شمال بود، اما به نظر می ‌رسید که عزم و ارادۀ اپوزیسیون را برای ادامه مسیر مبارزه سخت تر کرد و ازبکستان را نیز به سمت همکاری بیشتر با ایالات متحده سوق داد. پس از حملات ماه سپتامبر، ایالات متحده فوراً موقعیت محوری ازبکستان را در هر گونه تلاش برای انجام اقدامات اساسی آشکار یا پنهان در افغانستان به رسمیت شناخت. در این مسیر، موقعیت جغرافیایی ازبکستان در شمال کابل، پایتخت افغانستان، و همچنین تجربه طولانی، تماس ها و تعاملات با ائتلاف شمالی و زیرساخت های آن در پایگاه های نظامی شوروی سابق و فرودگاه ها، ازبکستان را به عنوان یک منطقه قابل نمایش با پتانسیل صحنه گردانی برای ایالات متحده بسیار مفید ساخت. (Lineback, 1995: 1)

نگرانی های مشترک؛ عاملی قوی در نزدیکی ازبکستان و ایالات متحده

به باور برخی ناظران، تصمیم ازبکستان برای همکاری با ایالات متحده در کارزاری علیه طالبان و القاعده؛ بیشتر به آرزوهای اسلام کریم‌اُف (رئیس جمهور این کشور از ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۶) برای تبدیل ازبکستان به قدرت اصلی منطقه ای، حتی در خطر خشم روسیه، مربوط می شد تا اینکه با تمایل به کمک به مبارزه با تروریسم. آمریکا و ازبکستان در ۷ اکتبر، روزی که ایالات متحده و بریتانیا حملات هوایی را علیه اهدافی در افغانستان انجام دادند، یک توافقنامه مهم ضد تروریسم امضا کردند. بر اساس این توافق، نیروها و هواپیماهای جنگی ایالات متحده مجاز به استفاده از حریم هوایی و پایگاه های نظامی ازبکستان می شدند.

همان طور که اشاره شد، این پایگاه‌ ها که در دوران شوروی ساخته شده بودند و در نزدیکی افغانستان قرار داشتند، ازبکستان را به یک منطقه از قدرت نمایی و صحنه گردانی برای نیروهای آمریکایی تبدیل کردند. این همکاری بین ایالات متحده و ازبکستان اتفاق چندان جدیدی نبود. در اواخر دهه ۱۹۹۰، این دو کشور دلیل مشترکی را برای نگرانی در مورد افغانستان پیدا کردند. (افغانستان پس از خروج شوروی در سال ۱۹۸۹، همچنان موردی نگران کننده از تبعات تجارت مواد مخدر و سایر فعالیت های طالبان و القاعده بود.)

 در سال ۱۹۹۸، سربازان آمریکایی به همراه سربازان ازبکستانی به عنوان بخشی از تمرینات آموزشی مشترک ایالات متحده و آسیای مرکزی که توسط فرماندهی مرکزی ایالات متحده سازماندهی شده بود، به دره فرغانه گسیل شدند. فرماندهی مرکزی به برنامه همکاری نظامی در آسیای مرکزی از طریق برنامه های فرماندهی نیروهای مشترک ایالات متحده و مشارکت ناتو برای صلح ادامه داد که در سال ۲۰۰۰ تمرینات مشترکی را با حضور هفت کشور از جمله ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان و روسیه برگزار کرد.  همچنین در آپریل ۲۰۰۰، مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده از ازبکستان بازدید کرد و حدود ۳ میلیون دلار به دولت این کشور برای مبارزه با تروریسم و کمک به امنیت مرزی اعطا کرد.

جاده های منتهی به جنوب از طریق شهر کارشی، که پایگاه هوایی خان آباد در آن قرار داشته، همان راه هایی بوده است که تانک های شوروی در سال ۱۹۷۹ از طریق به اصطلاح پل دوستی به افغانستان حرکت کردند. (ازبکستان در آن زمان یک پایگاه هوایی در کارشی-خان آباد در اختیار ایالات متحده و یک پایگاه نیز برای واحد آلمانی در شهر مرزی ترمذ قرار داده بود. این پایگاه در زمان جنگ آمریکا علیه القاعده و طالبان در افغانستان نقش لجستیکی مهمی را برای ارتش آمریکا ایفا کرد و از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ هزاران سرباز آمریکایی در آنجا مستقر شدند؛ با این حال، پایگاه ایالات متحده در سال ۲۰۰۵ پس از اختلاف ازبکستان و ایالات متحده بر سر حادثه کشتار اندیجان و سرکوب گستردۀ اعتراضات، بسته شد.)

 مقامات ازبکستان در سال ۱۹۹۷ و پس از درگیری شدید در طرف افغانستان این پل را بسته بودند. هرچند پس از بیرون راندن طالبان از شمال افغانستان در ماه نوامبر، دولت ‌های غربی و سازمان های کمک‌ رسانی اسلام کریم‌اُف را تحت فشار قرار دادند که پل را بازگشایی نماید و به بیش از ۳ میلیون نیازمند افغان کمک ‌های کمکی ارسال کند. (Feifer, 2002: 85)

به هرروی با تمامی این تفاسیر، گرچه روابط دیپلماتیک مابین افغانستان و ازبکستان در سال ۱۹۹۲ آغاز شد، همکاری های دوجانبه آنها به طور فعال و پویا از سال ۲۰۱۶ شروع به توسعه کرده است. با استناد به گزارش وب سایت سفارت ازبکستان تاشکند در ژانویه ۲۰۱۷، میزبان اولین دور رایزنی های سیاسی بین وزارتخانه های امور خارجه دو کشور بود. سران کشورها در چارچوب اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در ۷ ژوئن و اجلاس سران علم و فناوری سازمان همکاری اسلامی در ۱۰ سپتامبر سال ۲۰۱۷ و در آستانه نشست هایی برگزار کردند.

در ۲۹ نوامبر اولین پرواز مستقیم بین تاشکند و کابل انجام شد. این رویداد نه تنها اهمیتی نمادین، بلکه کاربردی نیز داشت؛ زیرا ارتباطات هوایی راحتی را برای مقامات، بازرگانان و شهروندان دو کشور ایجاد می کرد. در جریان مذاکرات، طرفین در مورد موضوعات مهم منطقه ای و بین المللی به ویژه مقابله با تروریسم، افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر، تقویت امنیت در آسیای مرکزی تبادل نظر کردند. می توان گفت ازبکستان پیوسته از همه ابتکارات عملی با هدف برقراری صلح و آرامش در افغانستان حمایت کرده است.

از بین کشورهای آسیای مرکزی که در پروژه های شبکه توزیع شمال یا جاده ابریشم جدید مشارکت دارند، ازبکستان قوی ترین نیروهای امنیتی و برخی از قابلیت های پیش بینی قدرت را داشته است. چراکه ازبکستان خود را به عنوان سنگری مصمم در برابر تروریسم و افراط گرایی در میان سایر کشورهای آسیای مرکزی می داند. این کشور زادگاه برخی گروه های افراطی منطقه ای، به ویژه جنبش اسلامی ازبکستان بوده و دولت ازبکستان در گذشته نشان داده است که هرگونه اقدام لازم برای حفاظت از منافع خود در برابر چنین گروه هایی را انجام خواهد داد؛ به خصوص اگر درک کند که یک کشور مرزی در مسیر اتخاذ اقدامات متناسب در این راستا کوتاهی می کند.

در اکتبر ۲۰۰۱، عملیات آزادی پایدار، پویایی امنیتی ازبکستان و افغانستان و به ویژه وضعیت جنبش اسلامی ازبکستان تغییر داد که تمرکز عملیاتی خود را در سال ۲۰۰۱ بر افغانستان و پاکستان معطوف کرده بود (تا حدی به دلیل مرگ جمعه نمنگانی و بعدها طاهر یولداشف، بنیانگذاران این گروه). (جنبش اسلامی ازبکستان برخاسته از جنبشی اسلامی به نام Adolat -کلمه ازبکی به معنای عدالت- می باشد.) در حالی که جنبش اسلامی ازبکستان عمدتاً در منطقه مرزی افغانستان و پاکستان فعالیت کرده، بنا بر گزارش ها حملاتی را در مناطق شمالی افغانستان در نزدیکی مرز ازبکستان نیز انجام داده است. این منطقه مسیر قابل توجه قاچاق مواد مخدر و عاملی دیگر برای خشونت است. اما دیدگاه ازبکستان پیرامون وضعیت امنیتی افغانستان، به جای محکوم کردن یا نادیده گرفتن، دستیابی به بهترین نتیجه ممکن پس از خروج ایالات متحده و ناتو در آینده بوده است.

پیوندها و مناسبات اقتصادی مابین ازبکستان و افغانستان

از تاریخ استقلال ازبکستان (۱۹۹۱) تا سال ۱۹۹۸، جدا از کمک ‌های ازبکستان به ولایات شمالی پیش از اینکه طالبان کنترل منطقه را تثبیت کنند، پیوندهای اقتصادی بین ازبکستان و افغانستان در سطح پایینی باقی ماند. بدین ترتیب در دوره ۱۹۹۸-۲۰۰۱، زمانی که طالبان عملاً تمام خاک افغانستان را تحت کنترل داشتند، پیوندهای اقتصادی بین افغانستان و ازبکستان به واقع از بین رفت. اما همان طور که اشاره شده از آغاز کارزار بین المللی ضد تروریستی در افغانستان، ازبکستان به یکی از عناصر کلیدی در خط مقدم علیه طالبان تبدیل شد.

بدین ترتیب پس از سرنگونی رژیم طالبان، روابط اقتصادی افغانستان و ازبکستان به تدریج بهبود یافت. این بهبود بخشی به دلیل وجود ۱۳۷ کیلومتر مرز مابین دو کشور و بخشی نیز به دلیل توسعه زیرساخت های حمل و نقل در سمت ازبکستان بود. (Paramonov and Strokov, 2006: 1-2) از زمان سرنگونی طالبان، تجارت دوجانبه بین این کشورها عمدتاً شامل صادرات از ازبکستان به افغانستان بود. به طوری که در سال ۲۰۰۲ حجم تجارت بین افغانستان و ازبکستان تقریبا به ۶۲ میلیون دلار آمریکا می رسید، یعنی حدود ۱٫۲ درصد تجارت خارجی ازبکستان و حدود ۲٫۲ درصد تجارت افغانستان. حجم صادرات افغانستان به ازبکستان بسیار ناچیز و کمتر از ۲۰۰۰۰۰ دلار آمریکا بود.

متعاقبا در سال ۲۰۰۳ حجم تجارت بین افغانستان و ازبکستان با رشد ۴۶ درصدی به حدود ۹۰ میلیون دلار آمریکا رسید. حدود ۱٫۳ درصد تجارت خارجی ازبکستان و حدود ۲٫۳ درصد تجارت افغانستان بود که حجم صادرات افغانستان به ازبکستان همانند سال قبل یعنی حدود ۲۰۰ هزار دلار آمریکا باقی ماند. اما در سال ۲۰۰۴ حجم تجارت بین افغانستان و ازبکستان با ۴۵ درصد رشد به سطح بی سابقه ای رسید؛ حدود ۱۳۰ میلیون دلار آمریکا، یعنی حدود ۱٫۵ درصد تجارت خارجی ازبکستان و حدود ۳ درصد تجارت افغانستان. بدین ترتیب حجم صادرات از افغانستان به ازبکستان به طور قابل ملاحظه ای به حدود ۴ میلیون دلار آمریکا افزایش یافت.

 هرچند در سال ۲۰۰۵ حجم تجارت بین افغانستان و ازبکستان به حدود یک هفتم میزان تجارت سال قبل یعنی ۱۹ میلیون دلار آمریکا کاهش یافت، یعنی حدود ۰٫۲ درصد تجارت خارجی ازبکستان و حدود ۰٫۴۶ درصد تجارت افغانستان؛ و اینکه بار دیگر تجارت دوجانبه تقریبا به طور کامل شامل صادرات ازبکستان به افغانستان بود. عمده کالاهای صادراتی ازبکستان به افغانستان شامل سوخت، مصالح ساختمانی و مواد غذایی می شد. این صادرات عمدتا به ولایات شمالی افغانستان محدود و تحت عنوان کمک های بشردوستانه یا کمک های مالی جامعه جهانی به افغانستان انجام می شد. (Paramonov and Strokov, 2006: 2-3)

به هرروی نمی توان منکر شد که مناسبات و پیوندهای اقتصادی فی مابین تدریجا گسترش یافت. چنانچه در سال ۲۰۱۶، گردش تجاری حدود ۵۲۰ میلیون دلار بود. همچنین توافق نامه هایی برای همکاری در زمینه زیرساخت های حمل و نقل، امنیت و مبارزه با قاچاق مواد مخدر امضا شد. همچنین در ژانویه سال ۲۰۱۷ و در جریان سفر رسمی وزیر امور خارجه ازبکستان عبدالعزیز کامل­اُف سفری رسمی به کابل، دو طرف نقشه راه تجاری و اقتصادی دوجانبه برای افزایش مبادلات تجاری دوجانبه تا سقف یک میلیارد دلار امضا کردند. در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۷، گردش تجاری بین ازبکستان و قزاقستان ۳۰ درصد افزایش داشت.

همچنین روسای جمهور ازبکستان و افغانستان در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای (SCO) در ژوئن ۲۰۱۷ و اجلاس سران سازمان کشورهای اسلامی (OIC) در حوزۀ علم و فناوری در سپتامبر ۲۰۱۷ دیدارهای دوجانبه ای در آستانه برگزار کردند. در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۷، پرواز مستقیم بین تاشکند و کابل برای اولین بار توسط شرکت هواپیمایی ملی افغانستان کام ایر (Kam Air) آغاز شد.

سفر اشرف غنی در دسامبر ۲۰۱۷ نیز از ازبکستان گامی رو به جلو در جهت تقویت روابط ازبکستان و افغانستان بود. رؤسای جمهور دو کشور مذاکراتی را در قالب محدود و همچنین گسترده انجام دادند و بیانیه مشترکی را امضا کردند. ۲۰ موافقت نامه بین وزارتی در زمینه های تجارت، ترانزیت، امنیت، برق و آموزش امضا شد. دو کشور متعهد شدند برای مبارزه با چالش ‌های ناشی از تروریسم بین ‌المللی و ستیزه جویان خارجی، افراط‌ گرایی، جنایات سازمان ‌یافته فراملی، مهاجرت غیرقانونی، قاچاق مواد مخدر و مواد روان‌ گردان تلاش‌ های مشترکی انجام دهند.

بدین ترتیب شاهد بودیم در سال ۲۰۱۹، ارزش کل صادرات ازبکستان به افغانستان از نیم میلیارد دلار گذشت. همچنین به گزارش موسسه فرهنگی اکو(the ECO Cultural Institute) به نقل از خبرگزاری فارس، تجارت بین ازبکستان و افغانستان در ۹ ماهه اول سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۵۴۲٫۹ میلیون دلار بود. پروژه هایی مانند همکاری اقتصادی منطقه ای آسیای مرکزی (CAREC) بانک توسعه آسیایی (ADB) یا ابتکار کمربند و جادۀ چین (BRI) ارتباطات موجود بین ازبکستان و افغانستان را بهبود بخشیده است. آنها همچنین مسیرهای ترانزیتی جدیدی ایجاد کرده اند که تا چین و اروپا امتداد دارند. ازاینرو می توان گفت روابط ازبکستان و افغانستان بر اساس همکاری در زمینه های تجارت، ترانسپورت، برق و غیره در چند سال اخیر بهبود مستمری را تجربه نمود. همکاری هایی شامل:

·         خط راه آهن از ترمذ به حیرتان گندم و آرد، سوخت، کود و کالاهای مصرفی را از ازبکستان حمل می کند. این یکی از مهم ترین حامل های ارتباطی کالا و اقلام به افغانستان بوده است. حجم حمل و نقل محموله های افغانستان از طریق خاک ازبکستان در سال ۲۰۱۷ نسبت به سال ۲۰۱۶ به میزان ۷۰ درصد افزایش یافت. همچنین حجم حمل و نقل بین المللی بار به افغانستان و یا از افغانستان، در سال ۲۰۱۹ بالغ بر ۵٫۰ میلیون تن بوده است.

·         در سال ۲۰۱۱، شرکت ملی راه آهن ازبکستان خط آهن حیرتان-مزارشریف را به طول ۷۵ کیلومتر ساخت. هزینه ۱٫۵ میلیارد دلاری توسط بانک توسعه آسیایی (ADB) تمویل شد. در دسامبر ۲۰۲۲ بنابر اطلاعیه اداره راه آهن افغانستان، براساس توافقی مسئولیت ‌های راه آهن حیرتان-مزارشریف که از نزدیک به ۱۱ سال گذشته توسط شرکت ازبکستانی «سوگدیانا ترانس» انجام داده می‌ شد، مطابق یک جدول زمانی منظم به اداره خط آهن افغانستان منتقل می ‌شود.

·         ازبکستان همچنین ۱۱ پل و گذرگاه را در جاده ای که مزارشریف و کابل را به هم وصل می کند، ساخته است.

·         ازبکستان یکی از مهم ترین تامین کنندگان برق به افغانستان بوده است. یک خط انتقال برق در سال ۲۰۰۹ با ظرفیت ۱۵۰ مگاوات (مگاوات) برای تامین برق کابل ساخته شد که پس از آن به ۳۰۰ مگاوات افزایش یافت. (Koparkar, 2018)

پروژه ساخت خط انتقال برق سرخان-پلخمری به طول ۲۶۰ کیلومتر از منطقه سرخان دریا تا پلخمری (ولایت بغلان)، در کنار برنامه های بلند مدت برای توسعه تامین انرژی افغانستان، شرایطی را برای توسعه صنعت مدنظر داشت؛ ضمن آنکه این خط انتقال امکان اتصال بین سیستم شبکه برق خود افغانستان و سیستم انرژی یکپارچه ازبکستان و آسیای مرکزی را فراهم می کند. لازم به ذکر است که ازبکستان از سال ۲۰۰۲ به طور منظم برق را به افغانستان تامین کرده – و ۵۲ درصد از واردات برق افغانستان را پوشش می دهد. حجم برق از ازبکستان به افغانستان از ۶۲ میلیون کیلووات ساعت در سال ۲۰۰۲ به تقریبا ۲٫۶ میلیارد در سال ۲۰۱۹ (یعنی بیش از ۴۰ برابر) افزایش یافت.

در سال ۲۰۱۸ نیز، ۲٫۵ میلیارد کیلووات ساعت برق به افغانستان عرضه شد که بالغ بر ۱۶۶ میلیون دلار بود. قراردادهای تامین برق به صورت سالانه منعقد شده است. با این حال، قرارداد ده ساله در پایان سال ۲۰۱۹ با شرکت های انرژی افغانستان برای تامین برق از ازبکستان با شرایطی برای طرف افغان امضا شد. (در مرحله اولیه، حجم ۴٫۲ میلیارد کیلووات ساعت، با افزایشی متعاقب تا ۶ میلیارد کیلووات در ساعت). شایان ذکر است در پایان ماه اوت ۲۰۲۰، هیئتی افغان به رهبری اتمر وزیر امور خارجه به تاشکند سفر کرد و در جریان آن موضوعات تسریع در ساخت خط انتقال برق سرخان-پلخمری مورد بررسی قرار گرفت.

بانک توسعه آسیایی به ساخت خطوط انتقال برق بین ازبکستان و افغانستان کمک مالی کرد. ازبکستان اکنون ۶۰ درصد از واردات برق افغانستان را به خود اختصاص داده است. اما به هرروی می توان گفت ازبکستان نگران سرریز ناامنی از افغانستان بوده است که پس از خروج ایالات متحده چندین برابر شده است. اما از دیگر سو، مناسبات اقتصادی فی مابین مسئله ای به راحتی قابل اغماض و چشم پوشی نبوده است. بدین ترتیب محرک های اصلی در این راستا نگرانی های امنیتی و منافع اقتصادی بوده اند. (Khakimov, 2020: 5-6)

 

------------

در قسمت نخست از این تحلیل به بررسی روابط ازبکستان و افغانستان در طی تاریخ دو کشور به ویژه از زمان استقلال ازبکستان پرداخته و ذیل آن به مناسبات دیپلماتیک و همچنین روابط تجاری اقتصادی دو سویه فی مابین اشاره داشته و مطرح ساخته ایم که گرچه ازبکستان لزومی از پیشرفت تعاملات دوسویه را مدنظر داشت، لیکن چالش ها و نگرانی های امنیتی نیز همواره بخشی از دغدغۀ این کشور با همسایۀ جنوبی اش را شکل داده است که در ادامه به بررسی آن پرداخته و متعاقبا مناسبات دو و یا چندجانبه ازبکستان با افغانستان حتی در سایۀ حکومت طالبان بر این کشور را نیز مطرح می نماییم.

قاچاق مواد مخدر، تجارت اسلحه و تروریسم: نگرانی های عمده ازبکستان در رابطه با افغانستان

به طور کلی می توان گفت از همان آغاز استقلال، تهدیداتی از جانب افغانستان برای ازبکستان وجود داشته است که از آن جمله می توان به قاچاق مواد مخدر، تجارت اسلحه و تروریسم اشاره کرد. با وجود تمام این تهدیدات، دولت ازبکستان تلاش کرد تا مسئله افغانستان را به صورت مسالمت آمیز حل کند، هرچند با همسایه جنوبی خود با احتیاط و ملاحظاتی رفتار کرد. در کل به نظر می رسد ازبکستان به عنوان یک بستر گفتگو برای حل مشکلات بین الافغانی عمل نمود، در تطبیق پروژه های مختلف اقتصادی یاری رساند، برق رسانی کرد و همچنین شبکه راه های ارتباطی مناطق افغانستان را ساخته است.

اسلام کریم‌اُف، سلف شوکت میرضیایُف، تا حد زیادی خود را از افغانستان دور و منزوی نگه داشت، هرچند در سطح بین المللی ابتکار عمل های متعددی را با هدف تثبیت و برقراری صلح در این کشور مطرح کرد. ابتکاراتی مانند «۶+۲»، «۶+۳»، ایجاد سمینار دائمی امنیت منطقه ای تحت نظارت سازمان ملل متحد و غیره. به عبارتی، برای چندین دهه، ازبکستان روابط سردی با افغانستان داشت. از زمان روی کار آمدن رئیس جمهور شوکت میرضیایف در سال ۲۰۱۶، او با این استدلال که افغانستان سالم یک منطقه سالم را به ارمغان خواهد آورد، سیاست خارجی کشورش را مجددا تنظیم کرده است.

با روی کار آمدن شوکت میرضیایف، رئیس جمهور جدید، در چارچوب استراتژی توسعه ۲۰۱۷-۲۰۲۱ که در مورد ایجاد روابط دوجانبه سودمند و حسن همجواری با جمهوری های همسایه و تقویت ثبات و امنیت در منطقه صحبت می کرد، روابط بین ازبکستان و افغانستان به سطح جدیدی ارتقا یافته و به طور پویاتر روند توسعه را آغاز کرده است. ازبکستان در مفهوم به روز شده سیاست خارجی خود به همین اصل پایبند است؛ به عبارتی تاشکند به سیاست عمل گرایانه و سازنده خود در قبال افغانستان ادامه خواهد داد.

چنین مسائلی به این معنا نیست که رئیس جمهور جدید تهدیدهای احتمالی از جانب افغانستان را انکار کرده، بلکه او تنها از زاویه ای متفاوت، وفادارتر، به کشور همسایه نگاه می کند. شوکت میرضیایف امید زیادی به بازار افغانستان دارد و قرار برآن بود تا پایان سال ۲۰۲۳ حجم تجارت فی مابین به ۲ میلیارد دلار افزایش یابد. ازبکستان شروع به عرضه خودرو، مواد غذایی و محصولات دارویی به کشور همسایه کرد؛ روابط در حوزه انرژی، فرهنگی، بشردوستانه و حمل و نقل نیز به طور محسوسی تقویت گردید. چنانچه از سال ۲۰۱۸، متقاضیان افغان این فرصت را داشته اند که در این کشور تحصیل کرده و متخصصان نیز این فرصت را داشته تا مدارک خود را در یک مرکز آموزشی که ویژه شهروندان افغان زیر نظر وزارت آموزش عالی و متوسطه تخصصی جمهوری ازبکستان در شهر ترمذ باز گردید، بهبود بخشند.

این مرکز بر اساس مصوبه کابینه وزیران جمهوری ازبکستان مورخ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۷ “در مورد سازماندهی فعالیت های یک مرکز آموزشی برای آموزش اتباع افغانستان” افتتاح شد. در سال اول تحصیل ۱۱۰ نفر وارد مرکز ترمذ شده و در سال ۲۰۲۰، تعداد ۱۷۲ دانش آموز در این مرکز مشغول بودند. به تاریخ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰، تفاهم نامه همکاری بین وزارت تحصیلات عالی جمهوری اسلامی افغانستان و وزارت آموزش عالی و متوسطه تخصصی جمهوری ازبکستان به امضا رسید که در چارچوب آن، علاوه بر فرصت تحصیل در دانشگاه های ازبکستان، تبادل مفاد آموزشی و روش شناختی، مشارکت متخصصان هر دو کشور در رویدادهای آموزشی، و تعامل در کار تحقیقاتی و تهیه مشترک نشریات و مقالات علمی مجلات نیز گنجانده شد.

چنین اقداماتی، و همچنین گسترش همکاری ها باعث افزایش سطح تحصیلات و مهارت های شهروندان افغانستان و کاهش بیکاری در خاک افغانستان می شد. علاوه بر این، جوانان تحصیل کرده نسبت به تبلیغات و فعالیت های گروه های افراطی و تروریستی تردید بیشتری یافته که خود به کاهش سطح تروریسم در افغانستان منجر می گردید. از دید ازبکستان وضعیت متشنج در کشور همسایه برای تاشکند بی فایده است؛ زیرا افغانستان می تواند دسترسی به اقیانوس هند و خلیج فارس را باز کند، که این امر توانایی تحویل کالاهای ازبکستانی به بازارهای چین و اروپا را تسهیل ساخته و همچنین وضعیت اقتصادی را در تمام کشورهای آسیای مرکزی بهبود بخشد.

بدین ترتیب در این رابطه، دولت ازبکستان به حل مسالمت آمیز مناقشه در افغانستان مبادرت کرد. بر این اساس به ابتکار رئیس جمهور ازبکستان ۲ کنفرانس بین المللی برگزار شد. یکی از آنها “فرایند صلح، همکاری امنیتی و تعاملات منطقه ای” در بهار ۲۰۱۸ انجام شد. دومین کنفرانس بین المللی بزرگ «آسیای مرکزی و جنوبی: روابط منطقه ای. چالش ها و فرصت ها» در جولای ۲۰۲۱ برگزار شد. در نتیجه این کنفرانس ها، بیانیه تاشکند و توافقنامه مشترک امضا شد. در جریان این کنفرانس، نشستی از پلتفرم C5+1 برگزار شد که در آن کشورهای شرکت کننده از جمله تهدیدات و چالش های پیش آمده در ارتباط با وضعیت ناپایدار افغانستان را مورد بحث و بررسی قرار دادند. با این حال، در ماه اوت ۲۰۲۱، نقطه عطفی در روابط بین افغانستان و ازبکستان و در کل منطقه رخ داد: افغانستان از وضعیت فرصت ها، باری دیگر به منبعی از تهدیدات تبدیل شد. دلیل این امر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و به دست گرفتن قدرت توسط طالبان بود. (Izteleuova, 2021: 1-2)

ازبکستان و تحولات پروسۀ صلح در افغانستان

پس از دودهه مداخله و حضور در افغانستان، دولت ایالات متحده خود را در این درگیری بی پایان با هزینه های انسانی و فزاینده گرفتار یافت. بنابراین، در دولت دونالد ترامپ، سرانجام تصمیم برآن گرفته شد که مذاکرات مستقیم صلح با طالبان آغاز شود. این مذاکرات بین ایالات متحده و طالبان با “توافقنامه ای برای آوردن صلح به افغانستان” در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ نهایی شد. پس از امضای توافقنامه صلح آمریکا و طالبان در دوحه، پایتخت قطر، نمایندگان ایالات متحده و طالبان به طور خاص از تلاش های دولت ازبکستان تشکر کردند.

برای کسانی که ابتکارعمل های مرتبط با صلح برای افغانستان را از نزدیک دنبال می کردند، این امر مسئلۀ ظریف و قابل توجهی بود. از همان ابتدای امر، رهبران ازبکستان به دقت در تحولات امنیتی همسایه جنوبی خود درگیر بوده اند. به عنوان مثال، اسلام کریم‌اُف، رئیس جمهور پیشین ازبکستان، با اشاره به تأثیرات منفی احتمالی درگیری ها در مرز تاجیکستان و افغانستان، خواستار اتخاذ گام های لازم، در درجه اول اقدامات صلح آمیز برای حل مناقشه در مجمع عمومی سازمان ملل شد.

بیست و پنج سال بعد، در سال ۲۰۱۷، شوکت میرضیایف، رئیس جمهور جدید ازبکستان بر اهمیت ثبات در افغانستان برای امنیت منطقه ای و جهانی در همین پلت فرم تاکید کرد. هر دو رئیس جمهور در سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۱۸ میزبان کنفرانس های مهم صلح بین المللی در مورد افغانستان در تاشکند، پایتخت ازبکستان، همراه با جلسات متعدد دوجانبه و چندجانبه بودند. در دومین کنفرانس تاشکند، میرضیایف امنیت افغانستان را با امنیت کشورش برابر دانسته و برای دستیابی به صلح به دیپلمات های کشورهای شرکت کننده نقشه راه پیشنهاد کرد.

به طور کلی موضع ازبکستان در مورد روند صلح افغانستان از کنفرانس گذشته به عنوان “کارگزار”، “میانجی” و “ناظری جایگزین” ارزیابی شده بود. علاقه ازبکستان به تحولات افغانستان و ایفای نقشی فعال در روند صلح به طور علنی با توسعه امنیتی و اقتصادی این کشور مرتبط بوده است. چراکه حضور شبه نظامیان ازبک در افغانستان به عنوان تهدیدی بزرگ برای دولت در تاشکند تلقی شده اند. علاوه بر این، روابط اقتصادی دو کشور به دلیل فعالیت گروه های مخالف مسلح دولت در مناطق مرزی با تهدید مواجه بوده است. در چند سال گذشته، یکی از عوامل انگیزشی که ازبکستان را برای مقابله با بی‌ ثباتی در افغانستان تشویق می ‌کند، تلاش برای افزایش اعتبار بین ‌المللی این کشور و به تصویر کشیدن چهره‌ ای جدید است که رئیس ‌جمهور میرضیایف را از کریم‌اُف در چشم جامعه جهانی متمایز کند.

 ازبکستان از زمان اولین کنفرانس تاشکند در مورد افغانستان در سال ۱۹۹۹ در بسیاری از اقدامات شرکت کرد. این کشور راه‌ حل ‌های خود را در قالب این پلتفرم ‌ها ارائه کرد، اما وضعیت دولت آن و در نتیجه فقدان قابلیت ‌های کافی، مانعی برای جلب حمایت بین ‌المللی و تحقق ابتکار عمل ها بود. با این وجود، رویکرد غیرتهدید آمیز و مسالمت جویانه نه تنها در قبال دولت افغانستان، بلکه همچنین طالبان، اعتبار ازبکستان را به عنوان کشوری کوچک افزایش داد. بنابراین، تاشکند عملاً خود را به‌ عنوان یک میانجی قابل اعتماد در روند صلح افغانستان معرفی، و تلاش ‌های خود را برای گفتگو با همه شرکت ‌کنندگان در مناقشه و آوردن آنها به میز مذاکره قوت بخشید. (ÖZKAN and OMONKULOV, 2020: 45) به طور کلی به نظر می رسد تاشکند تلاش کرده است تا به عنوان میانجی بین طالبان و جهان عمل کند تا افغانستان را در دستور کار جهانی نگه دارد.

ازبکستان و ترجیحی از سیاستِ تعامل، به جای طرد طالبان

از بین پنج کشور آسیای مرکزی، ازبکستان بهترین رابطه را با طالبان دارد. پس از بازگشت طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱ و تعهدی صوری به اینکه خاک افغانستان هرگز برای حمله به یک کشور همسایه استفاده نخواهد شد؛ مقامات ازبکستان و رهبری طالبان به سرعت به توافقی تجاری رسیدند. ازبکستان پیشتر نیز برای احتمال تسلط طالبان بر افغانستان آماده شده بود. در ماه مارس ۲۰۱۹، عبدالعزیز کاملوف، وزیر امور خارجه ازبکستان در دوحه با نمایندگان طالبان گفتگو کرد. اوت سال بعد، یک هیئت طالبان از ازبکستان بازدید کرد.

مقامات ازبکستان و طالبان در ماه ‌ها پیش از پایان خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیز به دیدار خود ادامه دادند. همچنین زمانی که طالبان در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ وارد کابل شدند، سفارت ازبکستان باز ماند. گرچه گذرگاه ها در امتداد مرز ۱۴۴ کیلومتری ازبکستان-افغانستان -از جمله پل کلیدی دوستی- بسته شد، ترددها ظرف چند هفته از سر گرفته شد.

بنابراین باید گفت ازبکستان در یک تغییر چشمگیر نسبت به همین چند سال پیش، زمانی که درها و چشمان خود را به روی همسایه جنوبی اش بسته بود، اکنون مصمم است تا نقشی پیشرو در سیاست جهانی افغانستان ایفا کند. رویکرد ازبکستان گواه این واقعیت است که ازبکستان در جولای ۲۰۲۲ میزبان سومین کنفرانس جهانی خود در مورد افغانستان در چند سال گذشته بود. این مجمع که بر روی توسعه اقتصادی و مسائل امنیتی متمرکز بود، با حضور بیش از ۱۰۰ نماینده از تقریبا ۳۰ کشور جهان برگزار شد. مهم ‌تر از همه، رهبران طالبان را با دیپلمات ‌های آمریکایی به یک اتاق آورد. این کنفرانس مهم بود زیرا نشان داد که دولت ازبکستان بدون توجه به اینکه چه کسی در قدرت است، مایل است با رهبری افغانستان همکاری کند.

بدین ترتیب به طور کلی می توان گفت از زمانی که طالبان در تابستان گذشته قدرت را به دست گرفتند، ازبکستان به جای انزوا، تعامل را ترجیح داد؛ اما از به رسمیت شناختن رژیمی که در صحنۀ جهانی منفور و منزوی است، کوتاهی کرد. میرضیایف بر مخالفت تاشکند با انزوای افغانستان تاکید دارد. او گفت: ما متقاعد شده ‌ایم که جامعه بین ‌المللی می‌تواند و باید از تکرار اشتباهات دهه ۱۹۹۰ اجتناب کند، زمانی که جهان در اولین دوره قدرت طالبان از آنها دوری کرد. جامعه جهانی باید از تلاش ‌های دولت افغانستان برای بهبود وضعیت اجتماعی-اقتصادی کشور و ایجاد روابط دوستانه با کشورهای همسایه و همکاری مفید متقابل با جامعه بین ‌المللی «تشویق و حمایت» کند.

 میرضیایف همچنین از لزوم ادغام افغانستان در فرآیندهای اقتصادی بین منطقه ای و تحقق پروژه های زیربنایی و اجتماعی مهم صحبت کرد. میرضیایف همچنین از نیاز طالبان به تشکیل دولتی نماینده و تضمین حقوق مردم همه گروه ‌های قومی و مذهبی، به ویژه زنان، صحبت کرد. اما مهمتر از آن، ازبکستان از افغانستان همسایه خواسته که روابط خود را با تروریسم قطع کند. وی با اشاره به رودخانه مرزی بین دو کشور معتقد است بدون ثبات در ساحل دیگر آمودریا، دستیابی به امنیت و توسعه پایدار در ازبکستان و کل منطقه آسیای مرکزی غیرممکن است.

 مسئله امنیت نگرانی اصلی تاشکند بوده و هست. چنانچه گروهی به نام دولت اسلامی ولایت خراسان پیشتر مسئولیت حملات موشکی به یک واحد نظامی در نزدیکی ترمز را بر عهده گرفته بود. شاخۀ خراسان داعش در اپریل ۲۰۲۲ دعا کرد که حملۀ راکتی بر ازبکستان از کشور همسایۀ آن افغانستان و از نخستین نوع این گونه موشک پراکنی بر علیه این کشور آسیای مرکزی، کار این گروه بوده است. داعش گفت، این گروه ۱۰ راکت از نوع کاتیوشا را به سوی نیروهای ازبک مستقر در شهر سرحدی ترمذ در جنوب ازبکستان شلیک کرد.

به هرروی گرچه برخی ناظران تمایل ازبکستان برای تعامل با طالبان را صرفاً عملگرایی می دانند؛ اما در پس همه چالش ها و فرصت ها، مسائل امنیتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. شهروندان ازبکستانی در افغانستان هستند که اعضای گروه های مختلف افراطی می باشند، برخی با طالبان متحد بوده، برخی دیگر نه؛ و دولت ازبکستان ترجیح می دهد این افراد هرگز به ازبکستان باز نگردند. در مورد ازبکستان، قطع روابط با افغانستان پرهزینه خواهد بود – مهم نیست چه کسی کنترل را در دست دارد. (Lillis, 2022)

جمع بندی

روابط دیپلماتیکی که پس از استقلال ازبکستان در سال ۱۹۹۱ برقرار شد، پس از تصرف کابل توسط طالبان در این مقطع زمانی از بین رفت. در دهه ۱۹۹۰، ازبکستان با چالش های رادیکالیسم و افراط گرایی خشونت آمیز مواجه بود که به دلیل جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲-۱۹۹۷) و ظهور طالبان، چندین برابر نیز شد. دولت ازبکستان در مورد سرریز و نفوذ گرایشات افراطی از آن سوی مرز نگران بود و بنابراین پل دوستی را در سال ۱۹۹۷ بست- که در سال ۲۰۰۲ بازگشایی شد.

پس از آن حادثۀ ۱۱ سپتامبر و متعاقبا به راه افتادن کارزار جنگ علیه تروریسم، پیشرفت قابل ملاحظه و تاثیر گذاری در پویایی منطقه بود. بدین ترتیب فرصتی برای ازبکستان جهت کنار گذاشتن وابستگی امنیتی خود به روسیه آنهم پس از حوادث ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ رخ داد. نیروهای بین المللی کمک به امنیت (آیساف) عملیات نظامی ضد طالبان را در افغانستان آغاز کرده و تاشکند نیز در همین راستا حمایت خود را به ایالات متحده ارائه کرد.

جدا از تمامی فراز و فرودهای شکل گرفته در مناسبات ازبکستان و افغانستان، امروزه طالبان در افغانستان بار دیگر به قدرت بازگشتند که برخی از دولت‌ های آسیای مرکزی انتظار داشتند این جریان روابط آنها با همسایه جنوبی خود را پیچیده و سردرگم سازد. اما شاید این تصورِ بیمناک برای ازبکستان کمی بعیدتر از دیگر کشورهای همسایه بود. تاشکند از زمانی که طالبان در اوت ۲۰۲۱ به قدرت بازگشتند، در مسیر تعامل آسیای مرکزی با طالبان پیشتاز بوده است. برخی از کشورها هنوز در رابطه با مواضع خود در قبال دولت تحت رهبری طالبان محتاط هستند؛ اما ازبکستان نشان داده است که آماده گفتگو، تعامل و تجارت با طالبان است.

اما می توان گفت، دلیل آنکه ازبکستان فعالانه تلاش می کند تا به صورت دوجانبه و یا چندجانبه با طالبان تعامل داشته باشد مواردی از این قبیل است که: اولاً جغرافیا در تعیین اولویت های سیاست خارجی کشور اهمیت داشته و دارد. ازبکستان که با افغانستان مرز مشترک دارد، معتقد است که افغانستانی صلح آمیز، باثبات و از نظر اقتصادی به روز و پیشرفته برای منافع ملی این کشور و حتی منطقه نیز حیاتی است. برای چندین دهه تاشکند همسایه خود را تهدیدی امنیتی می ‌دانست و تعاملش را با جامعه بین ‌المللی در زمینه حل مناقشه در افغانستان محدود ساخته، و در عوض بر همکاری دوجانبه با کابل تمرکز می‌کرد. با این حال، طی سال های اخیر ازبکستان در رویکرد خود را در قبال افغانستان تجدید نظر کرده و بر همکاری اقتصادی به عنوان کلید ثبات منطقه تاکید کرده است. با ادغام افغانستان در اقتصادهای منطقه، تأثیر مثبتی بر هر دو کشور و منطقه وسیع ‌تر خواهد داشت.

دوم آنکه، پس از خروج نیروهای آمریکایی و ناتو در سال گذشته و فروپاشی جمهوری اسلامی افغانستان، ازبکستان این را می بیند و می فهمد که در غیاب غرب و تمایلش برای ادامه حضور در افغانستان  باید نقشی در این کشور ایفا کند. این کشور معتقد نیست که بتواند همه مشکلات افغانستان را حل کند، اما می تواند برای حفظ این موضوع در راس برنامه های سیاست جهانی تلاش کند. میزبانی از کنفرانس ‌هایی مرتبط یکی از تاکتیک ‌های این استراتژی گسترده‌ تر برای درگیر نگه داشتن جهان در حل و فصل فوری ‌ترین مشکلات افغانستان بوده است.

 سوم آنکه، افغانستان سنگ بنای برنامه های استراتژیک تاشکند برای اتصال آسیای مرکزی و جنوبی است. ازبکستان به طور پویا ساخت ۷۶۰ کیلومتر راه آهن از مزارشریف به پیشاور و ۲۴۵ کیلومتر خط انتقال برق به نام سرخان-پلخمری را تقویت ساخته که ارتباط بین مناطق را بهبود می بخشد. پیش از فروپاشی جمهوری مورد حمایت غرب، هر دو کشور با این پروژه ها موافقت کرده بودند و مرحله اجرا در شرف آغاز بود. این ارتباطات منطقه ای بین آسیای مرکزی و جنوبی اکنون بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. به دلیل تحریم ‌ها علیه روسیه و بلاروس در بحبوحه جنگ جاری اوکراین، کریدورهای حمل ‌و نقل شمالی برای آسیای مرکزی پیچیده و خطرناک شده‌ اند. (Pannier, 2023)

اما دررابطه با ملاحظات موقعیت محور و عملگرایِ ازبکستان برای برقراری تعاملاتی هوشمندانه با طالبان، شاید بتوان گفت تاشکند حتی در پی ظاهر سازی صوری نیز برنیامده و با تاکیدی آشکار بر لزوم تعاملات دیپلماتیک، در پی تضمین منافع منطقه ای خود بوده و شاید در این میان، قدرت طالبان را به مشروعیتِ گروه هایی از جناح اپوزیسیون و یا نیروهای مخالف طالبان ارجحیت بخشیده است.

چنانچه در این راستا و به گزارش بروس پانیر (Bruce Pannier, 2023) پیشتر عبدالرشید دوستم، فرمانده افغان ازبک تبار، کهنه سرباز درگیری های افغانستان که به دوران اشغال شوروی در دهه ۱۹۸۰ بازمی گردد، از تاشکند خواست تا هواپیماهای جنگی و هلیکوپترهای توقیف شده دولت افغانستان را به جبهه مقاومت ملی بدهد. وزیر دفاع طالبان، ملا یعقوب (پسر ملا عمر رهبر سابق طالبان) نیز دو بار از ازبکستان مطالبۀ تحویل این تجهیزات را داشت. ازبکستان در اواخر دهه ۱۹۹۰ از نیروهای دوستم حمایت کرد، زمانی که آنها در مناطق هم مرز با کشور مستقر بودند. اما احتمال کمی وجود دارد که تاشکند این هواپیما را به نیروهای مقاومت ملی افغانستان بدهد که به هر حال پایگاهی برای آنها ندارند. با این حال، درخواست دوستم از ازبکستان وجود دارایی های نظامی را به طالبان یادآوری می کند که آنها ادعا می کنند دارایی افغانستان است.

 همچنین می توان به نشست ۲۰۲۳ سمرقند اشاره کرد. در ادامه نشست های منطقه ای و جهانی پیرامون بحران سیاسی جاری در افغانستان، سمرقند روز پنجشنبه ۱۳ آپریل میزبان چهارمین نشست وزیران خارجه کشورهای همسایه افغانستان با حضور کشورهایی همچون چین، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان بود. این رویداد با نمایندگانی از امارت اسلامی درحالی برگزار شد که «شورای مقاومت برای نجات افغانستان» که از چهره های سیاسی دولت پیشین در خارج تشکیل شده، در نامه ای سرگشاده به شرکت کنندگان گفت که «طالبان تهدیدی علیه کشورهای منطقه و جهان است» و از این کشورها خواست تا بر این گروه فشار وارد کند.

بدین ترتیب شاید چنین برآید که علی رغم تلاش های جناح اپوزیسیون در برجسته ساختن تهدید طالبان و گوشزد کردن اهمیتِ فشار بر این گروه به طرق مختلف، همواره منافع بازیگران منطقه ای چون ازبکستان و یا قدرت های فرامنطقه ای، در شکل دادن به مسیر تحولات داخلی افغانستان دخیل بوده و اگر تا پیش از این تنها گزینۀ فشار و انزوای طالبان بر روی میز قرار داشت، اکنون گزینۀ مدارا و میانه داری نیز مطرح شده و هر بازیگری بر لزوم کاربست تاکتیک هایی موثر در پیاده سازی راهبردی هوشمندانه اما تعاملگرا با طالبان تلاش می کند.

منابع:

– csrskabul, (2017), “The growing ties between Afghanistan and Uzbekistan”, https://csrskabul.com/en/?p=2172

– Feifer, Gregory, (2002), “Uzbekistan’s Eternal Realities: A Report from Tashkent”, Source: World Policy Journal, Vol. 19, No. 1, pp. 81-89, Published by: Duke University Press

–  Izteleuova, Elena, (2021), “The synergy of cooperation between Tashkent and Nur Sultan can increase the likelihood of achieving stability in conflict-generating Afghanistan,” – (Kazakhstan), file:///C:/Users/behesht%20co/Downloads/The%20Afghan%20Issue%20on%20the%20Agendas%20of%20Uzbekistan%20and%20Kazakhstan%20(1).pdf

– Khakimov, Obid, (2020), “Economic cooperation towards peace in Afghanistan”, SADF Comment N.198

– Koparkar, Rashmini, (2018), “Commentary- Uzbekistan and Afghanistan Enhance Cooperation”, https://www.vifindia.org/article/2018/january/02/uzbekistan-and-afghanistan-enhance-cooperation

– Lillis, Joanna, (2022), “Uzbekistan urges neighboring Afghanistan to cut ties to terror”, https://eurasianet.org/uzbekistan-urges-neighboring-afghanistan-to-cut-ties-to-terror

– Lineback, Neal G, (1995), “Geography in the News”, Edition: illustrated, Publisher: Karo Hollow Press, Original from Pennsylvania State University, http://media.maps101.com/SUB/GITN/ARCHIVES/PDF/594_101901afganbw.pdf

– ÖZKAN, Muhammet Fatih & OMONKULOV, Otabek, (2020), “Uzbekistan’s Mediator Role in the Afghan Peace Process as a Neighboring and Small State”, INTERNATIONAL JOURNAL OF POLITICAL STUDIES, Vol. 6 (2) 43-61

– Pannier, Bruce, (2023), “Uzbekistan’s relations with Taliban start to fray”, https://www.intellinews.com/pannier-uzbekistan-s-relations-with-taliban-start-to-fray-270778/

– Paramonov, Vladimir & Strokov, Alexey, (2006), “The Economic Reconstruction of Afghanistan and the Role of Uzbekistan”, Conflict Studies Research Centre, Central Asian Series 06/22 1 (E)

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت