خوشه چین

 

 

قدرت سیاسی

سه بت

جامعۀ بشری را به فاجه رهنمون میسازد.

بت قدرت

بت شهرت

بت ثروت

درمقابلش

آگاهی

آزادی

آبادی

به حمایت

وجدان

شرف

عدالت

مانع میگردد

ما(خانۀ ما)آن نیم که به حمایۀ بیگانه لم زنیم

بعدازان دست به ستم زنیم.

خلاف اصول وبرنامه هموطن خویش را تحقیروکم زنیم.

وطن داران خودرا شاپرزده تیت وپرک کرده محیط را به نفع حلقه گروپ تبار خویش مساعد.

خود درخانۀ خویش مست وخندان به رسوایی حریف دردایره دمدم زنیم دمدم زنیم.

چیـــــــــزی کـــــــه عیـــــــان اســــت

چــــه حاجـــــــــــت به بـــــــیان اســـت

ملا دشمــن علـــــم استـــاده سر به کلــه

حرکت دانشمــــــند روبه آسمـــان است

میان  کلاه مغزسبک دستارپیـچ درپیـچ

ازمغزسنگین سرلچ خردمند،نورتابان است

سیاست خانه ای ما براین است.

با آنکه ویرانگری درطبعیت تان بود.

مگرنتوانستی طفلت را نجات بدهی.

مگر اهل خانه ای ما متعهد اند که اطفال شما آینده این کشوراند مانجات شان مبدهیم.

سخت بر متکبرکه فروتنی را پیشه کند.

سخت است برتاریک اندیش رفتن به روشنی را پیشه کند.

سخت است براره عادل هم برای تو میدهد هم برای خود.

چون تیه تراشیدن را برای خود پیشه کند.

محبت هدیه خداوندی است که ازبدو خلقت برای مخلوقاتش بخشیده است.

اما شیطان درلباس شیخ پیر وملا وطالب (دوستی عشق ومحبت) را میرباید مردم عمده (زن)را ازبرکت نورخرد محروم گشتانده درتاریکی محض مینشاند.

دوستان محترم خانه ای من.

بگذارید که من سیار باشم.

همیش آماده ای یک کار باشم.

جوان مردی روز کم شب پیدا کارمن است.

گرچه که پیرم انسان باوجدان عیارباشم.

ما خانه ای ما را اعمار نکرده ایم که تعدادی راجمع کنیم چون گله دزدان درهمکاری نزدیک با یکی از ابرقدرت های جهان قراداد نماییم داروندار کشوربه فروش برسانیم.

بلکه چون عصر سلطان محمود غزنوی درعصرکنونی یونورستی بخش فلک را باید ساخت.

چرا؟

بخاطری که بیگانگان آمدند قلم وکتاب را ازدستان اطفال وجوانان ما گرفتند تفنگ خویش را تقسیم کردند.

آله دست بازی اطفال تفنگ شد.

به عوض غذای سالم غذایش چرس بنگ شد.

آن دزد را باید جزا داد که داروندار غربارا به تاراج میبرد.

باید بگوید مال دزدان بزرگان کشوررا ازگاراج میبرد.

این دزد گرسنه قابل جزا نیست.
فردا (ازخانه ای ما) اگرنانی درمسجد برده میشود هرکس بپرسد که این نان مزه دار ازخانه از کی آمده است.

این طفلک هوشیارو با سلیقه دست تربیت کدام خانه را دیده است.

بیایید شخصیت تان را ازغرص یک نهال درجهت جنگل شدن ازخانه ما آغاز کنید.

نه با یک فیر گلوله هنگام وضو درشقیقه وصحن پوهنتون برای ایجاد ترس وهراس وجلب جذب وایجاد جنگل وحشی وویرانی کشور.

ازخانه ای بیگانه هزاران انسان را کشتید ووطن را برباد کردید.

بیایید با بیان این کلمه که ما انسان هستیم چراغ انسانی را جهانی بسازم.


یک تعدادی که حضور فزیکی دارند.

سیلنده قف روی صفحه آواند.

ازعمق ارزشهای توده آگاهی ندارند فقط گوساله ای ماده گاواند.

ما معرف حقیقی آن مکتب خویش میباشیم(عیاران).

غر میزنند چون شیرو پلنگ میان جنگل دراصل صدایشان میاواست.

بیداری اغنیابرای سرکوب فقراست.

فقرا نمی دانند اغنیا حق شان است.

فقرا نداسته اند که آغاز جنجال ازکجاست؟

شیطان دشمن انسان در لباس اخوان دشمن خلق پریشان است.

ازخانه ای ما

باید همیش روشنایی پخش گردد.

چونکه نور کرامت خویش را دارد.

یکسان پخش میگردد.

ازخانه ای ما پیام صبگاهی را باعبور ازمیان گلها ی معطر درهردرودروازه یک سان میرساند.

ازخانه ای ما

آب ازمنبع ره به دریا میبرد.

زمانی که ما پیغمبر بت شکن داشتیم وداریم.

ابراهیم خلیل الله.

چرا درپروریدن بت های جدید تعقل ذهن وخردرا مبذول داشته ایم.

ذهن انسان لا یتناهی پوینده است طرف کهکشانها وجوینده وشگافنده است دردرون ذره ها.

محمدی

مرد خرد رفت کتاب ها ماند به جا.

سیاست مدار رفت پف وباد به هوا ماندبه جا.

محمدی)هرکلمه وجمله اش) رویاند مرد نوین

آن(سیاست گر) درمعامله وتعامل ویرانه ماندبه جا

. ازین نوده پیوند کن که شاتوت بگیرد

تقاعد

نسل نو غوره کشد پشت لب بروت بگیرد.

ضعفا وناتوانان به تقاعد سوق بازی طفلانه کنند.

جوانان بالای سن هژده نقش باثبوت گیرند.

ازین نوده پیوند کن که شاتوت بگیرد.

نسل نو غوره کشد پشت لب بروت بگیرد.

ضعفا وناتوانان به تقاعد سوق بازی طفلانه کنند.

جوانان بالای سن هژده نقش باثبوت گیرند.

دینی که انسان را به طر ف مرگ(عذاب وثواب) رهنمایی کند.

آن دین دین نیست.

جهالت است درجهان بینی انسان خجالت است.

دینی که انسان را به شناخت وماهیت انسان معرفی واعمال خوب وپرهیز ازبد معرفی مینماید،دین انسان است.

من زادگاهم را دوست دارم.

به کس تعلق ندارد هندو،ام گبرم ومسلمان.

فقط همین قدرفهمیده ام زاده شده ام مسلمان.

قضاوت گونه ای دیگراست یعنی که جبرواختیار؟

بعد ازسه روز تولد جبرن درگوشم داده اند آزان.

ایکاش بی رحم می بودم وظالم.

خودرا میگفتم فهمیده وهوشیار،ملا وعالم.

معامله میکردم چون رهبران جهادی ازپس.

دشمنی میکردم باخردمند هوشیار انسان عالم.

فرانسه را میتوانیم منبع (قانون)واخلاق انسانی یاد آورشد.

انگلستان را میتوان منبع(انقلاب صنعتی) تساوی حقوق زن ومرد یاد آورگردید.

ـآلمان را میتوان منبع تغیر وحرکت وتکامل ورفتن به فضا یاد آورگردید.

روسیه رامیتوان منبع تعین(مندلیف) ارزشها ومعیارهای اتومی برمدار الکترون یاد آورشد.

اما عربستان ایران وپاکستان را منبع تولید فساد عقب گرایی دشمنی به مقام انسان یاد آوری نمود.

افغانستان را میتوان دروجود چند انگشت شمار(باند) معروف ناموس فروش برشمرد.
به حرفهای ساده ای من گوش کنید.

جمله بندی مغلق را فرا موش کنید.

فهماندن بازبان عامیانه بهتراست.

قصه بگویید راجع به برف وگل وچای دمنوش کنید.

سیاست

پیاده سازی بهترین راه روش جهت بهبود وضع زندگی ومعشیتی نفوس یک کشور ازجانب(حلقات ونظام های سیاسی) میباشد.

اما درافغانستان از تخریب سازی بهترین راه وروش زندگی برای مردم کارگرفته شده است.
آب وهوای اروپا و شرایط جغرافیای اروپا همراه من صحبت داشت.

طبعیت شما با طبعیت سازگارنیست.

بروید باوطن داران تان بسازید مثل اروپایی ها هزاران بغل وبغل مارا سوراخ کرده اند راه طولانی خودرا کوتاه کرده اند نامش را گذاشته اند تونل.

شما هم صرف نظر ازعقیده به نام انسان باهم متحدشوید وطن تان را بسازید.

ازکشورمان دوزخ روی زمین ساخته اند.

این ملاهای مدارس پا کستان چنین ساخته اند.

چپ بی دین افراطی وراست دین دار افراطی.

امروز میدان تاخت برای روسیه تزاری وجمهوری خلق چین ساخته اند.

این مطلب را دقیق مغزکنید.

همراه توت بخوریدش.

هیچ حیوانی به زور اهلی ومسخر نمیشود.

بلکه همان سوطه وچوب است که به تسلیم واطاعت وادارش کرده اند ومیکنند.

هرچه که میباشی باش اما انسان باش.

چونکه انسان زاده شده ای.

هیچ دینی وآیینی بالاتر ازانسان بودن نیست.

تحت عنوان ادیان وعقاید انسانهارا کشتند به نوامیس شان تجاوز صورت کرفته است.

دوستان محترم!

غم نخورید ازبدان می برم.

تشویش نکنید بانیکان می پیوندم.

بدان درآنجا اند ودراینجا میباشند.

نیکان اینجا وآنجا سرشانه میبرندم.
آبی که ازمنبع بیرون آید.

بدون چنین وچون آید.

عشق پاک صفات پاک دارد.

این لیلی است که به مهر مجنون آید.

ازحضرت محمد تابه طا لبان 1402سال فاصله است.

درمیان عقیده موادافیون آید.

شیطان درمیان راه طولانی داخل.

ازین سبب درکشور ما تحت نام اسلام جوی خون آید.

جبهه محبت درمقابل خشونت.

خشونت:

چراغ کشی است

کتا ب سوزی است معارف کشی است.

محبت:

پرتوافروزی است.

کتاب نویسی سرایش شعری است.

معرفی شعبات مختلف علوم است.

خشونت:

خزان است برگ ریزان است.

هوای سرد یخبدان است.

زمان ورود گرگان است.

محبت:

فصل بهاران است.

بارش باران است

روشنایی آفتاب تابان است.

طبعیت همه به خندان است.

درزمستان(خشونت) ازگرسنگی مردم به گریان است.

دربهار(محبت) گرچه بهار غریب است.

چون عیار هوای تازه دارد.

اعتبار بی اندازه دارد.

حاصل شیرین برای تان میدهد.

شیرینی اش مزه دارد
زیباترین منظره لبخند است.

لب خند طفل برای مادر است.

لب خند انواع گلهای بهاری است.

لب خند اعضای خانواده طرف همدیگر.

لب خند حاکمیت طرف مردم نه ریش خند.

لب خند من طرف شما وازشما طرف من.

اما لبخند درکشورما قفل بی کلید است.

ملامحمد جان

بیت ملا محمد جان شنید ش ملیارد مرتبه ارزشش بالاتراست نظر به منع تجلیل ازروز نوروز.

دربیت ملا محمدجان نیاز به دربار خدا تبلور می یابد.

نوع ازعبادت است.

درمنع تجلیل ازنوروز خشونت زنده میگردد.

شادیهارا،ازدل مردم می رباید.

بلی!

کرزی هم میدان هوایی را بنام کرزی اعلان کرده بود.

طالبان هم نه اینکه پاهای شان به لرزان است.

برای ابد گلیم(( اسلام سیاسی))را جمع کردند

مستانه
گل وگنج هردوازویرانه سر میکشند.

حقیقت وراستی هردو از میخانه سرمیکشند.

نازم همان خاک امانت دار را که امانت را به سلامت میدهد.

شخصیت های بذرگشته مستانه برضد گروه دیوانه سر میکشند

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت