یاسین  بیدار

 

عقابان خونین و راز های اندوهگین

مولف: محترم امان الله کبیری

کتاب وزین  تحت عنوان عقابان خونین و راز های اندوهگین چندی قبل به دستم رسید.  پس از دست یاب نمودن کتاب را بلا فاصله مطالعه نمودم. اهمیت تاریخی کتاب، زیبایی بیان وعشق و شور نویسنده در تهیه آن که از هر صفحه و هر سطر آن پیداست مرا به آن واداشت تا تبصره ای در موردش بنویسم و بدینطریق دین خود را در مقابل این زحمت نویسنده ادانمایم. اما بنابر مصروفیت خودم در تهیه کتابی که دو سه ماه قبل از چاپ برآمد ، نوشته، نا تکمیل، بار بار به حافظه کمپیوتر سپرده شد.

با مطالعه کتاب ، خاطرات و اطلاعاتی که بمرور زمان در زیر گرد و غبار سالهای مهاجرت و دوری از وطن داشت از ذهنم زدوده می شد دوباره زنده شدند و در ذهنم جان گرفتند. حقیقت این است که جنگ نیم قرنه وطن ما افزون بر صدمات مادی و معنوی بی شمار دیگر که بر جامعه افغانی از خود بجاگذاشته است یکی هم گسست تاریخی است. با هر کوچ وبا هر موج مهاجرت میان مهاجر شده گان و تنه باقیمانده جامعه گسست واقع شده است . نتیجه این گسست در واقع در خلا قرار گرفتن نسل های نو از واقعیت های دیروز است. در مورد نسل جوان خارج از کشورفقدان شناخت از گذشته تاریخ میهن شان و بی خبری این نسل ازدلایل اصلی مهاجرت والدین شان، کمبود بزرگی است که این نسل با آن بسر می برد.

مهاجرت اجباری روشنفکران ، مورخین و آگاهان وطن که هم نویسنده و هم منبع خبر و اطلاع حوادث گذشته وطن بوده اند سبب شده است که داستان ها، حکایت ها، روایت ها بمرور زمان رنگ ببازند و حتی از بین بروند وبمیرند و این صدمه جبرا ن ناپذیر به فرهنگ و هویت اجتماعی ما است.

محترم امان کبیری با یک کار ابتکاری تحقیقی را در مورد، حوادث و چهره های اثر گذار تاریخ قرن بیست افغانستان در یک مجموعه تحت عنوان « عقابان خونین و راز های اندوهگین» انتشار داده اند و با این کاربزرگ فرهنگی خیلی ها با ارزش شان در واقع میان دیروز و امروز پل بسته اند و گسست ها را پیوند نموده اند.

 با این کار در یک مجموعه ۳۷۲ صفحه ای از وقایعی خبر می شویم که به ندرت کسی به این تفصیل از آن اطلاع داشته است. با مطالعه این رساله نسل جوان ما در داخل و خارج کشور میتوانند پی ببرند که چی حوادثی در قرن گذشته در کابل رخ داده است و چهره های اثر گذار کی ها بودند. روابط و مناسبات اجتماعی ما چگونه بود و ارزش های اجتماعی و فرهنگی ما کدام ها بودند. بخصوص که بسیاری از این وقایع اصلا ثبت هیچ کتاب و یادداشتی نشده است ، و یا به این عمق و پهنا نشده است ، در واقع برای بار اول در این رساله بازتاب می یابد.

مولف به این عقیده است که « طوری که امروز مشاهده میگردد چه در وطن وچه در خارج در زندگی غربت فرهنگ اصیل افغانی ما متاسفانه رو به زوال بوده و به مقایسه پنجاه سال قبل تمام روابط اجتماعی ما تغیر خورده که باعث مایوسیت اکثریت وطنداران گردیده، مسایل قومی، لسانی،مذهبی و نژادی را هر روز دامن زده محیط همزیستی را تنگتر می سازد.»

بخش اول کتاب با نوشته مبسوطی در مورد مکتب حبیبیه آغاز می شود ، جائی که نه تنها نویسنده از آن فارغ شده است بلکه بحیث یک نهاد تعلیمی اثر گذار که بهترین های افغانستان در عرصه های مختلف زندگی اعم از موسیقی،  فرهنگ و هنر و ورزش و سیاست در آن تعلیم دیده اند. مکتب حبیبیه از این نقطه نظر نیز حایز اهمیت و دارای صبغه تاریخی است که تقریبا ۱۶۰ سال بعد از تاسیس حکومت احمدشاه ابدالی این اولین مکتب رسمی در افغانستان است که توسط امیر حبیب الله خان تاسیس گردیده بود. ابتدا تا صنف ششم و بعد ها تا صنف دوازدهم در آن تدریس می شد. نام های ماندگار در موسیقی کشور مانند احمد ظاهر، ناشناس، مسحور جمال، احمد ولی، شادکام ودیگران از فارغ التحصیلان آن در همان دوره اند.

بعد از مکتب حبیبیه ، مولف بحث بسیار جالبی دارد در مورد شهر کهنه کابل که از محلات ، بنا ها و رسم و رواج ها یاد آوری می نماید و به گفته خودش« قسمتی از شهر کابل که شهرت داشت و بخاطرم تداعی کرد تحریر نمودم تا نسل جوان بیاموزند که ما هم فرهنگی داشتیم و داریم آگاه شوند..». سپس به محله سکونت خانواده ونشو و نمای خودش یعنی منطقه ده بوری پرداخته است و آنرا در ده بخش به تفصیل تشریح نموده است.

افزون بر معرفی شهر قدیمی کابل و چهره ها و شخصیت های اثر گذار آن در نیم قرن گذشته، نویسنده از روز های خوش گذشته با حسرت و آه یاد آوری می نماید. وی می نویسد« یاد آن روز های آفتابی و یا سرد زمستان به خیر چه ساده و بی دغدغه در کوچه بازی می کردیم..... و یا برای خرید تار و چرخه و گدی پران پول های خود را جمع می نمودیم...» و در جای دیگر « یادش بخیر، وقتی که طفل بودم چه آرزو هایی که در سر نداشتم یک لحظه شادی و خوشی از دلم دور نبود......... دلم برای آن روز ها تنگ شده که خنده های کودکانه با همبازی های خود میکردیم.......». این بیان ساده و بی پیرایه در واقع تمثیلی است از صفا، صمیمیت و مناسبات بی دغدغه در مناسبات اجتماعی آنروزگار.

بخش دوم کتاب را تحت عنوان نخبگان، مولف به معرفی نخبگان که شامل سیاستمداران،دوکتوران ، شعرا ،عیاران می شود پرداخته است. در این بخش مجموعا با ۴۰ چهره شناخته شده ازاین نخبگان کشور آشنا می شویم.

مولف این بخش را با چهره  هایی چون حیدر علی خان ترجمان، محمد ابراهیم خان مشهور به ساعت ساز، داکتر محمد اسمعیل خان کبیری، خانواده مرزا محمد مهدی خان چنداولی، محمد آصف آهنگ، غلام سرور جویا،  باقی قایل زاده (باقی نابینا) ، انجنیر نصیر احمد صابری، محمد یونس قلندر زاده. در این قسمت با توضیح مختصر در مورد پیشینه  عیاری ، مفهوم و کاربرد آن دو چهره مشهور آن بنامهای کاکه عبدالعزیز لنگر زمین، و کاکه حیدری را معرفی می نماید.

در ادامه ، مولف بر خلاف انتظار دراین بخش داستان چگونگی به قدرت رسیدن خاندان یحی خان را نیز جا داده است و چهره هایی چون نادر خان، هاشم خان،شاه محمود خان، شاه ولی خان ، ظاهر شاه، داود و نعیم خان می پردازد و کار نامه های آنان را بحیث وابسته های انگلیس و دوران استبداد سلطنتی به معرفی میگیرد. وی می نویسد ( عبدالرحمن خان در قرن نزده خون می نوشید و هاشم خان در قرن بیستم) .  مولف این بخش را با بیت جالب آغاز مینماید :  زنامردان علاج درد خود جستن بدان ماند    که خار از پا برون آرد کسی با نیش گژدم ها  و در جای دیگر     ندارم وحشتی از یوز و ببر و حمله شیران    از آن گرگی که می پوشد لباس میش میترسم. 

از نظر این قلم جا دادن این خاندان در قطارآنعده رزمندگان و مبارزان آزاده  که در برابر ظلم و اجحاف همین خاندان ایستادند، سالها را در سلول های مخوف زندان ها سپری نمودند و یا در همان زندان ها چشم از جهان بستند که عنوان کتاب (عقابان خونین و رازهای اندوهگین ) در واقع بیان همین چهره هاست ، دقیق نمی باشد.

پس از معرفی این خاندان ، مولف می پردازد به معرفی چهره هاییکه در طول چهل سال ( ۱۹۳۳ قتل نادر خان الی ۱۹۷۳ سرنگونی سلطنت ظاهر شاه ) در برابر استبداد سلطنتی به پا برخاستند. افزون برآن چهره های غیر سیاسی که سر برآورده های همان دوران بودند به معرفی گرفته شده اند.

مولف این سلسله را با معرفی عبدالملک خان عبدالرحیم زی آغاز می نماید که در اواسط دهه ۱۹۵۰ دوران سلطنت داود خان بنابر توطئه ای زندانی شد و مدت ۲۲ سال را در زندان سپری نمود. در این توطئه عده ای دیگری نیز دستگیر و زندانی شدند که مولف از یکعده نام میگیرد منجمله  میر علی اصغر شعاع، محمد آصف آهنگ، میر علی احمد شامل، حاجی عبدالخالق خان،غلام حیدرپنجشیری، مهدی ظفر، نادر شاه هارونی، خواجه خلیل الله فرقه مشر، خواجه عبدالاحمد جاجی، ملک عبدالغفور، هلال الدین بدری .

هاشم میوند وال، میر علی احمد شامل، غلام نبی خان چرخی، خالد چرخی، میر علی اصغر شعاع، دوکتور حسین بهروز، استاد احمد علی کهزاد، استاد سید الف شاه غضنفر، داکتر عبدالقیوم فضل، داکتر عبدالسمع واحدی، استاد امان نادری، عبدالطیف رستم زاده پیروز، ابراهیم بابری، استاد پرویز نیک آئین، نثار احمد نثار، سردار  محمد رحیم ضیایی، حمیرا نگهت دستگیر زاده، حاجی اسمعیل سیاه، سردار احمد جان رحمانی، خانم ماگه رحمانی، براتعلی تاج، عبدالخالق هزاره، رادهو جان، محمد کریم نزیهی،نورالدین نوری، استاد سر آهنگ، عبدالرحیم سازبان، نیساز، رووف ملکیار، را به معرفی میگیرد و سر گذشت هرکدام را با دقت بیان می نماید که واقعا جالب و خواندنی است.

انتخاب چهره ها البته ذوق مولف است که قابل احترم است. اما اینکه مولف در تصنیف آن چه اساسی را در نظر گرفته است معلوم نیست. ازنظر این قلم اگر تصنیف چهره ها به اساس کرونو لوجی وقایع و حوادث صورت میگرفت شاید بهتر می شد. مثلا عبدالخالق هزاره قاتل نادر خان که مولف در موردش ۲۱ صفحه نوشته است اگر بحیث شخص اول معرفی می شد نسبت به حیدر علی خان ترجمان بهتر بود. اما معرفی خانواده یحی خان نباید با معرفی دیگر چهره ها در یک قطار قرار میگرفت. این کار هدف تهیه کتاب را مغشوش ساخته است. بهر حال، بازهم ذوق مولف قابل احترام است. صلاح مملکت خویش خسروان دانند.

در سراسر کتاب که بدون تردید با زحمات فراوان تهیه شده است چند نکته در خورتوجه وجود دارد که خواننده در هر سطرآن نویسنده را در جلو چشم خود مشاهده میکند:

۱-عشق و علاقه سرشار نویسنده در تهیه متن که در هر مورد اشعار بسیار زیبا و پر معنی و مرتبط با متن را در متن گنجانیده است که متن را خیلی زیبا و دلپذیرساخته که قابل ستایش است.

۲-عمق نظر و دیدگاه نویسنده است که هر مورد را با تفصیل وبا بیان مطالب ریز ریز ولی مرتبط با متن ارائه نموده است که دلالت براحساس مسئولیت نویسنده می کند. نویسنده از کلی گویی اجتناب نموده است.

۳-آنچه در سراسر کتاب از هر سطر وهر صفحه آن  بسیار برجسته توجه را بخود جلب می نماید، احساس وطن پرستی، عشق به میهن ، عشق به داشته ها و ارزش های ملی و  تاریخی مردم کشور ماست که نویسنده نا خود آگاه از خود بروز میدهد و بیان همین عشق است که خواننده به انگیزه اصلی محترم کبیری برای تهیه کتاب پی میبرد.

برای کبیری عزیز این موفقیت بزرگ را از صمیم قلب تبریک گفته برای شان عمر دراز، صحت کامل میخواهم تا قلم شان در تهیه چنین آثاری پیوسته در گردش باشد.

یاسین بیدار

۲ اگست ۲۰۲۳        شهر ماستریخت ،   کشور شاهی هالند

  

 

 


بالا
 
بازگشت