طالبان و القاعده: زیستی مسالمت آمیز در جغرافیای افغانستان

 کلکین : دوسال است که ایالات متحده از افغانستان خارج شده و قدرت در این کشور به طالبان واگذار شده است. با این حال کنترل طالبان بر کشور همچنان شکننده است و اگر اداره آن تجزیه شود، این خطر وجود دارد که افغانستان به یک کشور شکست خورده از جنگ سالاران خصومت آمیز و به مکانی برای تروریسم تبدیل شود. از طرف دیگر، جامعه بین المللی برای حمایت از مخالفان بالقوه علیه حکومت طالبان کار چندانی انجام نمی دهد، چیزی که اکنون باید به یک اولویت فوری تبدیل شود که به نظر می رسد حمایت نظامی دیگر در دستورکار هیچ یک از اعضای جامعه جهانی در برابر افغانستان نیست و یا هم حداقل حساسیتی برای اتخاذ چنین روشی برانگیخته نشده است. اما  پس از آنچه که از آن به عنوان تسلط سیاسی و تغییر نظام در افغانستان در اوت ۲۰۲۱  یاد می شود، یکی از پیامدهای مهمی که باخود به همراه داشت، تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه امن و آزاد برای گروه های تروریستی به ویژه سرآمد آنان القاعده، دوست و متحد دیرینه امارات اسلامی، بود. واقعیتی که همواره از سوی طالبان رد شده و آنان خود را همچنان متعهد به توافقنامه دوحه که این گروه در سال ۲۰۲۰ با ایالات متحده امضا کرده بودند و براساس آن متعهد شده بودند خاک افغانستان برای هیچگونه اهداف تروریستی مورد استفاده قرار نخواهد گرفت، می دانند. این درحالی است که تقریبا کمتر از یک سال از بازگشت طالبان به قدرت در ۳۱ جولای ۲۰۲۲ ایمن الظواهری رهبر القاعده در کابل توسط هواپیماهای بی سرنشین ایالات متحده کشته شد. از طرف دیگر، از آن زمان تاکنون در گزارش های مختلف بر نزدیکی روابط طالبان و القاعده و گسترش دامنه استفاده از خاک افغانستان توسط القاعده تاکید شده است. چنانچه که در تازه ترین مورد در  سی و دومین گزارش گروه تحلیل و نظارت کمیته تحریم های شورای امنیت سازمان ملل که در ۲۵ جولای منتشر شد، آورده است که امارت اسلامی طالبان همچنان روابط خود را با گروه القاعده قطع نکرده و روابط نزدیکی دارند. در بخشی از گزارش چنین آمده است« رابطه طالبان و گروه القاعده همچنان نزدیک است. این گروه بیشتر فعالیت های خود را به صورت مخفیانه انجام می دهد تا اعتبار  حرف های طالبان را افزایش دهند که ادعا می کنند از خاک افغانستان برای اهداف تروریستی استفاده نمی شود. اما در واقعیت، گروه القاعده با حمایت مقامات بلندپایه طالبان درحال نفوذ به ادارات دولتی و نهادهای مجری قانون هستند و امنیت هسته های القاعده را که در سراسر کشور پراکنده هستند را تامین می کنند. همچنین، این گروه از افغانستان به عنوان یک مرکز ایدئولوژیک و لجستیک برای جذب نیروهای جدید درراستای تقویت قدرت خود برای عملیات های خارجی استفاده می کنند. چنانچه که القاعده درحال حاضر مشغول تنظیم کردن و ساخت مراکز آموزشی در ولایات کنر و نورستان هستند. القاعده ۳۰ تا ۶۰ عامل ارشد در افغانستان و ۴۰۰ جنگجوی دیگر دارد که با اضافه کردن اعضای خانواده و حامیانشان به دو هزار نفر می رسند». اما این گزارش در حالی منتشر شد که جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۳۰ جون مدعی شد که القاعده در افغانستان نیست و ایالات متحده از طالبان برای از بین بردن حضور گروه های تروریستی در این کشور کمک گرفته است. اظهاراتی که با استقبال وزارت خارجه طالبان رو به رو شد. چنانچه که این وزارت این گفته ها را درک حقیقت خواند.اظهاراتی که در تناقض با یافته های تیم تحلیلی و نظارت تحریم های  سازمان ملل متحد است. چنانچه که دکتر شانتی ماریت دسوزا، بنیانگذار و رئیس موسسه تحقیقات راهبرید مانترایای هند از آن به عنوان سیاهچاله اطلاعاتی یاد می کند. به گفته او بایدن معتقد است که ایالات متحده در تعقیب و پیگردهای به جریانی از  حمایت و پشتیبانیِ غیرمستقیم طالبان دست یافته که این جریان به فرار و گریز القاعده در کل افغانستان منجر گردیده است. این ادعا -که با ارزیابی های دیگر در تضاد و تعارض قرار دارد- توجهات را به خلأ اطلاعاتی (درک نادرست و فقدان اعتبار اطلاعاتی) که جریان خروج نیروهای ایالات متحده در اوت ۲۰۲۱ در افغانستان با خود در پی داشت، جلب می کند و این این سیاه چاله اطلاعاتیِ ایجاد شده باید به خاطر امنیت منطقه ای و جهانی هم که شده مورد توجه قرار گرفته، به آن رسیدگی گردد. اما آنچه براساس داده ها و سابقه زیست مشترک طالبان و القاعده وجود دارد، پیوند و رابطه این دو گروه در جغرافیایی که نقطه همکاری آنها برای مدت های طولانی بوده، طبیعتا تقویت شده است. تاجایی که القاعده از خاک افغانستان برای حمایت گروه های اسلام گرای دیگر نیز فعالیت می کند.

درواقع، حضور القاعده در خاک افغانستان به تقویت فعالیت سایر گروه های تروریستی نیز کمک می کند. مجله لانگ وار ژورنال در مقاله ای آورده است که طالبان افغانستانی و القاعده به طالبان پاکستانی کمک می کنند. این مجله می گوید« طالبان افغانستانی با کمک القاعده مستقیما به گروه طالبان پاکستانی پناه داده، حمایت می کند و آموزش می دهند. تیم پشتیبانی تحلیلی و نظارت بر تحریم ها ی سازمان ملل نیز در گزارش ۹ جون خود بر این مسئله تاکید کرده است. چنانچه که نوشته است: ارتباط بین طالبان و القاعده و تحریک طالبان پاکستان همچنان قوی و مسالمت آمیز است. رابطه بین طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان مانند رابطه القاعده و طالبان محکم و بعید است که از بین برود. علاوه بر این طالبان، تحریک طالبان پاکستان را تهدیدی برای افغانستان نمی داند بلکه آن را بخشی از امارت خود می داند. همچنین،  تحریک طالبان پاکستان به طالبان افغانستان در نبرد با ایالات متحده و دولت قبلی افغانستان کمک کرد و به داشتن پناهگاه امن در شرق افغانستان شناخته شده است. در همین راستا القاعده نیز به سهم خود به جنگجویان تحریک طالبان پاکستان در کمپ های آموزشی بمب گذاران انتحاری در ولایت کنر آموزش می دهد. این درحالی است که القاعده نمی تواند بدون رضایت و حمایت صریح طالبان افغان و رهبری آن، اردوگاه های آموزشی متعددی را در افغانستان راه اندازی کند. تیم پشتیبانی تحلیلی و نظارت بر تحریم ها تخمین می زند که تحریک طالبان پاکستان ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ جنگجو دارد. که عمدتاً در ولایات شرقی ننگرهار، کنر، لوگر، پکتیکا و پکتیا و خوست مستقر هستند. گمان می رود که مفتی نور ولی محسود، امیر تحریک طالبان پاکستان، در ولایت پکتیکا، پایگاه شبکه حقانیف مستقر باشد درحالی که قاری امجد علی، معاون وی در کنر پناه گرفته است(Roggio,2023).

بیل روجیو همچنین در یادداشت دیگری در مجله لانگ وار ژورنال در مورد نفوذ القاعده در افغانستان آورده است که« تعدادی از اعضای القاعده به عنوان رهبران و کارمندان کلیدی در دولت طالبان کار می کنند. ازجمله دو استاندار/والی، معاون در ریاست عمومی استخبارات / اطلاعات و یک مدیر آموزشی در وزارت دفاع. جزئیات رهبران القاعده که در دولت طالبان کار می کنند توسط تیم تحلیلی  و نظارت سازمان ملل متحد بر تحریم ها در گزارش خود در ۹ ژوئن فاش کرد. همانطور که آمد این تیم روابط بین دو طرف را یک روابط مسالمت آمیز می داند که القاعده افغانستان تحت مدیریت طالبان را یک پناهگاه امن می داند، درحالی که القاعده از رژیم طالبان حمایت می کند. که این روابط بر اساس گزارشهای مستمر مجله جنگ طولانی بین طالبان و القاعده از زمانی که کنترل افغانستان را به دست گرفته اند، تقویت شد است. اما باید گفت که حضور رهبران القاعده در مناصب دولتی و اداری جای تعجب ندارد. طالبان در اوایل دهه ۲۰۱۰ شروع به ادغام اعضای گروه های تروریستی خارجی در حکومت و ارتش در سایه خود کرد. این افراد اغلب در مناصب اداری و نظامی در سطح شهرستان/ولسوالی منصوب می شدند. با این حال برخی از آنها سمت های سطح بالایی را در داخل طالبان داشتند مانند شیخ فاضل ابومحمد امین الپیشاوری (ملقب به شیخ محمد امین‌الله) که فرمانده نظامی طالبان را در منطقه پیشاور بر عهده داشت و قاری ضیاءالرحمن که فرماندهی نیروهای منطقه ای را در شمال شرق افغانستان برعهده داشت. از طرف دیگر، بسیاری از رهبران شبکه حقانی مانند سراج الدین حقانی رابطه طولانی مدت با القاعده دارند.

در گزارش ۹ جون سازمان ملل قاری احسان الله بریال و حافظ محمد اقا حکیم دو شخصی هستند که از سوی القاعده اکنون در بدنه دولت طالبان فعالیت می کنند. همچنین، تاج میرجواد به عنوان معاون ریاست عمومی استخبارات معرفی شد در این گزارش از این سه رهبر به عنوان «وابسته به القاعده» یاد شده است. بریال درحال حاضر به عنوان والی/استاندار کاپیسا فعالیت می کند یک فرمانده نظامی طالبان است که حملاتی را در پایتخت کابل و اطراف آن سازماندهی کرده بود. ازجمله حملات مرگبار بر سربازان آمریکایی و غیرنظامیان. او یکی از رهبران ارشد شبکه حمله به کابل بود. ارتش ایالات متحده قبلاً بریال را «رهبر طالبان وابسته به القاعده» توصیف کرده بود. در جولای ۲۰۱۳ مرکز اطلاعات زمینی ارتش ایالات متحده بریال را «فرمانده بخش شمال طالبان» توصیف کرد که به عنوان فرمانده بخش شمالی پروان، کاپیسا و پنجشیر حملات را در این ولایت برای حمله به کابل تسهیل می کرد. حکیم که درحال حاضر به عنوان والی طالبان در ولایت نورستان خدمت می کرد، یکی از همکاران کلیدی ملا عبدلقیوم ذاکر، رئیس سابق عملیات انتحاری شبکه حقانی است. این درحالی است که احتمال می رود ذاکر یکی از رهبران القاعده بود که گمان می رود در سپتامبر ۲۰۱۹ در کنار حمزه بن لادن پسر اسامه بن لادن در حمله پهپادی آمریکا به قبیله کُرّم در پاکستان کشته شد. حکیم همچنین یکی ازرهبران کلیدی بود که به تشکیل لشکر ۳۱۳ بدری شاخه نیروهای ویژه ارتش طالبان کمک کرد. این لشکر مسئول برخی از موفقیت های کلیدی طالبان در میدان جنگ در جریان تسلط بر افغانستان بوده و همچنین عملیات انتحاری پیچیده ای را انجام داده است. اعتقاد بر این است که شبکه حقانی و القاعده نقش کلیدی در تشکیل لشکر بدری ۳۱۳ داشته اند. جواد معاون فعلی ریاست عمومی استخبارات/اطلاعات یکی دیگر از رهبران شبکه حمله کابل بود. جواد توسط ارتش آمریکا به عنوان یکی از رهبران شبکه حقانی شناسایی شد و بیش از یک دهه در حملا هدف قرار گرفت. سازمان ملل همچنین، خاطرنشان کرد که اعضای القاعده دیگر انتصابات و نقش های مشورتی در ساختارهای امنیتی و اداری طالبان دریافت کرده اند. در وزارت دفاع آموزش بر اساس دستورات القاعده بود که آشکارا در تاسیسات وزارتخانه استفاده می شد. طالبان همچنین به اعضای القاعده «پرداخت های رفاهی ماهانه» و « گذرنامه ها و شناسنامه های افغانی» می دهند. این درحالی است که وزارت کشور که تحت کنترل سراج الدین حقانی استريال پاسپورت و شناسنامه صادر می کند. در گزارش سازمان ملل آمده است که القاعده افغانستان را به عنوان یک «پناهگاه امن» می داند. باتوجه به ادغام رهبران و اعضای القاعده توسط طالبان در دولت و ارتش خود و حمایت متقابل طالبان، واضح است که این رابطه تنها پس از خروج نیروهای آمریکایی و فروپاشی دولت افغانستان عمیق تر شده است(Riggio,2023).

پس، حضور القاعده در خاک افغانستان به عنوان یک متحد دیرینه و دوست روزهای دشوار طالبان از واقعیت های پس از خروج ایالات متحده و تغییر نظام در افغانستان است. فراموش نکنیم که برای  طالبان اولویت حفظ دوستی و حمایت از دوستانی است که در جریان جهاد بیست ساله به آنها برای تسلط قدرت کمک کرده اند. این درحالی است که این همکاری منجر به ایجاد شبکه هایی از دوستی و روابط بین آنها شده است که تعیین حد و حدود گاهاً دشوار است.به همین دلیل است که این دو در فضایی مسالمت در جغرافیای افغانستان زندگی می کنند. به طوری که القاعده با استفاده از این شرایط پیش آمده درحال تقویت خود است.هرچند اکنون در تلاش است تا محتاطانه تر عمل کند تا طالبان با اتهام تقض توافقنامه دوحه از سوی ایالات متحده رو به رو نشود.

  اما به طور کلی،طالبان از همه گروه های تروریستی در خاک افغانستان استقبال می کند به جز داعش که به طور عجیبی قادر به خنثی کردن آن نیست. داعش تنها گروهی است که کابل علیه آن قد علم کرده است و آن را تهدیدی مستقیم علیه برای حکومت خود می داند. اما به نظر می رسد که اعطای آزادی به گروه های تروریستی در خاک افغانستان توسط طالبان به عنوان مکانیزمی برای تقویت موقعیت خود به بهای امنیت در کشورهای منطقه استفاده می کنند. به طوری که اکنون که نزدیک به دو سال از بازگشت طالبان می گذرد هیچ نشانه روشنی از سوی امارت اسلامی مبنی بر مبارزه با تروریسم وجود ندارد. چراکه حضور گروه های تروریستی در افغانستان به نفع طالبان به عنوان ابزاری برای چانه زنی منطقه ای و جهانی برای این گروه است. درواقع، فعالیت این گروه ها می تواند به برگ برنده ای برای طالبان در راستای مطالباتشان در عرصه منطقه ای و جهانی باشد. چنانچه که القاعده اکنون همین نقش را برای طالبان در برابر ایالات متحده بازی می کند.

منابع

Riggio,Bill(2023), “Al Qaeda leaders are prominently serving in Taliban government”, https://www.longwarjournal.org/archives/2023/06/al-qaeda-leaders-are-prominently-serving-in-taliban-government.php

Roggio,Bill(2023), “Afghan Taliban and Al Qaeda aiding Pakistani Taliban’s insurgency”, https://www.longwarjournal.org/archives/2023/06/afghan-taliban-and-al-qaeda-aiding-pakistani-talibans-insurgency.php



 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت