خوشه چین

 

 

بیوه های سیاسی

تیر را هرگز نباشد قوتی غیرکمان

همت پیران جوانان را بمنزل میبرد

 

جوانان کمر بسته درمیدان بیایید.

به تعداد خویش یکا یک بیفزایید.

پیران جهان دیده بیرون ازخطا واشتباه اند.

همگرا وهم پذیر چون دریا ها باهمدیگر درغرش بدرایید.

درطبعیت من نیست که ازشخصیت فردی تعریف کنم.

آن شخص خودرا درپروسه چون انار وسیب بهی وخوشه انگور تعریف نماید

بد ترین جنگ جنگ ادیان است.

این جنگ خطرش اضافه تر درشرق میان است.عامل دردادن جنگ را درداستانها وقصه های شفاهی شنیدیم وخواندیم.

حرف گاندی که گفته بود هرگاه دوماهی دربحرباهم بجنگند،عاملش همان شیطان است.

بد ترین بلای چه گریوان یک ملت را بگیرد،این است که فاسد ترین ،اوباش از قشراراذل  واوباش جامعه به حکومت برسند.

کرزی وغنی احمد زی وتیم مافیایی اش بهترین مثال است

نگویید که طالبان عروس نوآورده بادهل وسرنا وتفنگ بی خط وخال است.

درین جای شکی نیست که هرکس دعوا دارد ازمن است بامن است.

درحقیقت چین هم بازی خورده است وروسیه.

ایالات متحده را ازهمان ناگوش فرمانی ربانی پیرامون دخالت درتاجکسنان طالب را قنغال است

(ارتور شوپنهاور)
هر پدیده دربطن خود ضد خود پرورش میدهد.

تضاد تزو انتی تز برای خود سنتز پرورش میدهد.

اندیشۀ تاریک ازموی کرده باریک انسان راه گم

زمان حال معلم تازه نفس شاگردنو پرورش میدهد.

زبان عربی بخاطری مهم است.

که اسیر مغزی اش میبا شی.

زبان انگریزی مهم است که در یاد گیری علم وتخنیک اسیرش میباشی.

سرانجام زیر دهل پنجاب میرقصی.

سکس بدون حجاب میر قصی

کارد بیگانه دردستت.

بخاطرقتل وطندار چون قصاب میرقصی.

زبان تو بخاطرشناحت پدرومادرت مهم است.

تورا درجهان فرهنگ وعلم ومعرفت کمک نکرده ونمیکند.

درجهان سیاست  سیا سیون بی شرف.

همه باد شوم خویش را درگردن همسایه می اندازد.

این تجربه را در حزبی که جهان بینی اش(خلق نیروی عمده وتعین کننده تکامل اجتماعی است.

که من افتخار عضویتش را داشتم.

در رگ وپوست خوذ احساس کرده ام.

ازبالا تابه پایین چون اسلام گرایان خاین به ارمان خود بوده اند.

همین اکنون میباشند.

ادبیات پشتو وفارسی ورد زبان خاینین به مقام انسان وانسانیت گردیده است.

درطبعیت زنده همه چیز درحال مرگ ومیر است.

ازجامد تابه معنی عالم گیراست

چون که خدا قایم بالزات الهام دهنده وهدایت دهنده است.

طبق نیاز زمان طبعیتش ازان مقام پیام گیراست.

ریشه درزمین دارم من

افتان وخیزان چنینم من.

پروای طوفان ورعدوبرق ندارم.

نگویید مراچون بازاری ها آویزان از(خ و؟غ)من. مردان خرد رونده،متحرک ومتغیر.

قصه ازمرغابی  چوچه هایش درپشت

لذت بردن درحالت خاص حاصلش چنین است.

بارمسولیت به دوش کشیدن همین است.

من منحیث مادر(وطن) نمیخواهم خیانت را.

ببینید اتفاق فرزندانم را که فردا پروازشان شرق وغرب وچین است.

سیاسیون ما طعام اندیشه های غرب اند.

عقیده ومذهب واندیشه مرچ مساله عرب اند.

بعد ازهرنوش جان نشه درگیر باهم.

همدیگر خودرا تحت عنوان تاجک وپشتو(درب درب) اند.

چندین سال میشود که میراث خوران تزاروروس.

درروشن نگه داشتن این چراغ ظلمت مجرب اند

خانه ای ما

بدانید که خانه ای ما همیش خانه ای مان است.

مسافرانش تیت وپرک تابه جاپان است.

قلب همه به یاد هرات غمدیه میتپد.

این باردوم چون حمله چنگیز که درآتش سوزان است.

درخانه ای ما افتراق ممنو ع است به هر اسمی که باشد.

آتش موجود شعله ازآمو تااباسین (زبان) است.

ما دعوت میدهیم باحفظ احترام عقیده وایمان برمحور (انسان.

آنانی که بهترینها رادرجای برتر ینهاحساب نکنند

((بی وجدان))اند
بزرگی حق مردم است که بیان میدارند.

خودم هم اظهارعجزمیکنم نزدخلق.

اما!

اظهارعجز نزد ستم پیش گان ابلهی است.

اشک کباب باعث طغیان آتش است.

فراوان بخشیده ام ولی اعتمادکردن گناه کبیره است.

محترم دوستان!

مسیر مبارزه ام خیلی طولانی است وخیلی دورانی انسانهای که باانرژی اند باما همقدم میشوند.

ساحه دید مبارزه ای ما خیلی عرضانی ودورانی است.

درساحه دید ما ضعیفان سرگنگس میشوند.

فرق بین من وشیطان چیست؟

من تلاش دارم که متفق شویم اتموسفیر انسانی رابسازیم.

اما شیطان کوشش مینماید که انگیزه های بیافریند باهم دشمن شویم.

باید که انسان را دوست داشته باشیم واحترام نماییم.
انشتین برای یک آدم شیک پوش گفت.

لباس زیبایت را چه کنم؟

درکله اگرچیزی داری بگو.

دوستان ما درعرصه های مختلف ازگذشته های دور درعرصه های گون صحبت مینمایند.

گذشته ای که هرگز آمدنی نیست.

امروزی که برای فردا ضروراست نباید مفت ازدست داد.
خانه ای ما

بیان میدارد.

مطالعه وآگاهی ایمان ما ست.

آزادی عزت وشرافت وجدان ماست.

آبادی وساخت وساز پیمان ماست.

این را هم غنبمت میشما ریم.

بادست مزدوران بی همت میشماریم.

کوه دره ودشت جنگل و دریا ملکیت مردم اند.

اینگونه خودسری وکج روشان را ملامت میشما ریم.

رنگ زردی ما هوای سردی دارد.

تابه مغزاستخوان دردی دارد.

آنانکه ازدرون روبه تکامل می آیند.

بدان که بهار آفتاب وباران دومردی دارد.

خانه ای ما درجهت تدارک بهترین سلاح(منطق عالی انسانی)است.

هرنوع سلاح جانب مقابل را قبل ازفیرخنثی میسازد.

پیروزی بدست آمده حاصل ازین جنگ (رنسا نس)صنعت انگلیس زن ومرد را باحقوق برابر آماده ساخت.

مادرادیسون(زن شایسته) انگیزه ایجاد کرد که اد یسون درتغیر کلی علم وتخنیک نقش بازی نمود.

وکتور هوگو را تربیت نمود تاحق انسان را در سطح بالایی جوامع بشری ملل متحد واتحادیه اروپا ازان تابعییت مینماید.

دوستان محترم!

ما خانه ای خودرا داریم.

که متعلق به سی وچهار ملیون انسان طن است

هرگز ازاصول وبرنامه عدول نمیکنیم.

چونکه نصیحت گران فراوان میخواهند سرعت حرکت مارا به کندی مواجه بسازند.

جامعه ای انسان محور درخانه ای ما بهترین نیروی پخش کننده محبت با اندیشه نیکو وسخنان وادبیات کلتور بلند ودارای تفکر انجام کارنیکو.

زمینه را برای قناعت دادن قوت های متخاصم بین المللی درحال جنگ آماده میگردانند.

تابتوانیم کشورمن را ازین بحران نجات بدهیم.

غرب بیوه های سیاسی بلوک شرق(سویتستها) را به کنیزی خود میگیرد وگرفته است.

ازشان منحیث چراغ داران سرخ استفاده اعظمی می نماید.

خرافات ،ازسرمین ما (آریانا، خراسان،افغا نستان)چون مار عفیون همه را بلعیده است.

ازدیوبند هند،تابه بازار قصه خوانی،ترددیا رفت وآمد دروازه لاهور کابل.

درهر،هوتل میشنوی،گوره پیشاوری میرا،تانگه لاهوری میرا تانگه لاهوری میرا.

یا.

یاعلی شاه قلندر بگوییم الله واکبر.

شاه مدینه سردارعالم.

غرق گناهم رحمی به حالم.

قلم را ازما گرفته است.

علم را درآتش کبرنخوت خودخودخواهی درداده است.

تااز انسان ما درضرورت زمان منحیث کباب مرغ کنارغوری پلو وقبرغه ویاپشت مغز مزه داراستفاده اعظمی صورت بگیرد.
افسوس صد افسوس که اخلاق،وجدان شرافت درگورشده است.

سیاست مدار وطنم (قابل محاسبه)اکثریت علف خور شده است.

ماجمع میکنیم همه را برمحور خانه ای ما تاکه (شعورانه)آزاد باشیم.

دیدیم که همه مدعییان سیاست برای منافع بیگانه آتش تنور شده است.

زن ومرد(انسان)عالی ترین خلقت بشریت میبا شند

رسیدن به هدف با وسایل شریفانه راحت وجدان است.

چنانی که آب سرسبز میکند سیلانش رو به پایان است.

خانه ای مابه همین بنایا فته است اتفاق را سبز بگردانیم.

سیایی لشکر هنگام خوردن پیدا.

هنخبگان یگان یگان است
درباغ خانه ای ما.

درختهای گل جایگاه خودرا دارند.

ازین خاطراست که گلستان سعدی نام گرفته است.

آدرسش را ازعیاران بپرسید که چرا ازین نام گرفته اند.

تغیر،تحول قانون مند پروسه ای روبه تکامل.

عیاران وافرادباشعور آزادی را ازخدای خود الهام گرفته است

خانه ای ما

تاکه میتواند ازمیان جنگ دو گاوشاخدار گریز کند.

تاکه ازآسمان آبی نور واز ابر آب ریز کند.

طلا طلا است اگر ازعر بستان ویا ازروسیه.

انگشت وپنجه گوش طوق را شمع ریز کند

او جوان به معشوقه ات ازین آویزه بخر.

به آن کته گل نه به همان گل ریزه بخر.

دوران جوانی تحفه خدایی است چون بهار جوان.

یاد همان دوره ای گریه وزاری اشک ریزه بخر.

ببین خداوند انسان(زن ومرد) راچه ظریف ونظیف خلق کرده است.

ازگفته های زردشت یکی آن(گفتار)نیکش را بشنو.

اما ملا وطالب بهترین مخلوق خدارا توهین وتحقیر مینماید.

زن که امروز علم،ساینس وتکنالوژی صلاحیت برا یش داده است.

بامزخرفات دست وپنجه نرم مینمایند.

این دجالان قرن بیست ویک باید بدانند نیم ازپیکرجهان علیه تان قدعلم مینمایند وبه گورستان ابدی روان تان مینماید.
ما کشت کرده ایم توقع روییدن داریم.

صدق وفا را درباغ شرف توقع بوییدن داریم.

عطر حرکت موجی دارد باچرخش مستانه.

درفصل بهارلطف کرم ازهر جهت توقع شنیدن داریم.

صدای مردم نغاره خدا است.

ملا درفکردسترخوان توده تغاره خدا است.

آتش شعله ای جنگ را زیر صندلی برد.

درفکرآن که این ظرف شغاره خداست.
شیرکه درمیدان ازدست صاحب رهاشودشاخ بزمیخورد.

همه امتیاز جنگل را شغال وروباه ودزد میخورد.

درمسلک دزدی وویرانی قهرمانی را ازآن خود.

آسیابان های اصلی صاد قانه حاصل دست مزد میخورند.
هرمعمار،گل پروخاک پر میشود.

پاین وبالا دربلندی وچقر میشود.

چون موجود رشد یابنده درپروسه.

پخته میوه تازه رسیده شیرین آب پرمیشود.

خوشه درتپ وتلاش است که عامل شود.

هرگزنمیخواهد وسیله بلکه هدفش کامل شود.

وسیله بودن وشدن به نفع بیکانه تمام.

پشت فرمان نشسته سیرو سفررا حامل

نسل کهن مبارزان به اشتباهات خود هنوز اقرارنمیکنند.

گویا که درچهارراهی حوادث پیش آماده هنوز چراغ سرخ است.

مجالی برای حرکت ندارند.

دردهل حلقات قومی میکوبند.

سیاست

هی هی در پاده نظر به مال خود مد روز شده اس.

قبل ازصلح هریک ازطرفین کثیف ترین وسیله را برای مغلوب ساختن جانب مقابل تاسرحد فروش ناموس(قبول بردگی)پیش میروند.

هوا که مرطوب باشد توت را نمیتوانی درآ سیاب تلخوان کنی.

میگذاریم که هوا صاف توته ابردرآسمان نباشد.

وشمال هم وزش داشته باشد.

نسان باهمت باهمت است

ازکف آبله دست بی حکمت است.

گرسنه نمی ماند حقیقت گواست.

پذیرفتن حقیقت نوع شرافت است.

آن که درسیاست پابند کلی فکری وکلی کویی است.

تکیه برپرحرفی مینماید.

سیر تحول دگرگونی،معیارها وارزش هارا نادیده گرفته،ازمحاسبه آینده بی خبراند.

نادان بیش نمی پندارم.
درسرزمین خاره همیشه مغیلان می روید.

به جای خردمندان ورسالت مندان طالبان میروید.

نقس اشغالگران عمده است درتربیت مزدور.

کتاب قلم ،کاغذ ومکتب را درمیدهند.

ازین خاطر است درعوض باشعوران، جاهلان میرویند.

کمبودی ما افغانهادرهمین است.

هیچ کس نگفت که ازفهم کمبودی داریم.

همه میگویند که ما فهما تریم.

مگر خوشه همیش گفته است که من عقل کل نیستم.

توهم چیزی میفهمی اوهم چیزی می فهمد آنها هم می فهمند اگرهمه را جمع کنیم مساوی میشود به عقل کل

آنانی که سخنهای خوب گفته اند چه کارخوبی انجام داده اند.

درجای خود دست به الاشه نشسته هررهگذر برای شان سلام داده اند.

این مداحان والبداخوانها گوش توده هارا کر.

دهقانهای زحمت کش (مورچه)برای(چرچرکها) آذوقه ازگدام داده اند

 

به هر رنگی که جامه میپو شی.

بپوش

من ازطرزخرامت میشنا سم.

درشرایط جدید حضور معنوی همان شخصیت های طراز اول جهانی.

امید برباد رفته را زنده میسازد.

کرزی وغنی احمد زی وتیم مافیایی اش بهترین مثال است.

نگویید که طالبان عروس نوآورده بادهل وسرنا وتفنگ بی خط وخال است.

درین جای شکی نیست که هرکس دعوا دارد ازمن است بامن است.

درحقیقت چین هم بازی خورده است وروسیه.

ایالات متحده را ازهمان ناگوش فرمانی ربانی پیرامون دخالت درتاجکستان طالب راقنغال است

زبان عربی بخاطری مهم است.

که اسیر مغزی اش میبا شی.

زبان انگریززی مهم است که در یاد گیری علم وتخنیک اسیرش میباشی.

سرانجام زیر دهل پنجاب میرقصی.

سکس بدون حجاب میر قصی.

کارد بیگانه دردستت.

بخاطرقتل وطندار چون قصاب میرقصی.

زبان تو بخاطرشناحت پدرومادرت مهم است.

تورا درجهان فرهنگ وعلم ومعرفت کمک نکرده ونمیکند
درجهان سیاست همه باد شوم خویش درگردن همسایه می اندازد.

این تجربه را در حزبی که جهان بینی اش(خلق نیروی عمده وتعین کننده تکامل اجتماعی است.

که من افتخار عضویتش را داشتم.

در رگ وپوست خوذ احساس کرده ام.

ازبالا تابه پایین چون اسلام گرایان خاین به ارمان خود بوده اند.

همین اکنون میباشند.

ادبیات پشتو وفارسی ورد زبان خاینین به مقام انسان وانسانیت گردیده است

درطبعیت زنده همه چیز درحال مرگ ومیر است.

ازجامد تابه معنی عالم گیراست

چون که خدا قایم بالزات الهام دهنده وهدایت دهنده است.

طبق نیاز زمان طبعیتش ازان مقام پیام گیراست.

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت