داکتر غلام محمد دستگیر

 

 

لیدر شپ یا زور سالاری

 

دوستی تقاضا نمود تا درباره لیدر برایشان چیزی معلومات بدهیم. زیر این عنوان اول در باره ای لیدر که خادم مردم است و زورسالار که قدرت طلب است معلومات مختصر عرض میگردد. 

تعریف دکشنری آیفون برای لیدر به فردی اطلاق میشود که فرمانده یا قومانده ای است که یک گروپ، اورگنایزیشن یا یک کشور را رهنمایی میکند. دهخدا لیدر را قائد، رهبر و پیشوا گفته است.لیدرشپ به کسی اطلاق میگردد که ظرفیت رهبری داشته باشد

 

تیوریسن یک اندیشه، لیدر عقلانی یا فلاسفه اند. لیدران طب و ساینس  خادمین بشریت اند و با دانش طب و تکنالوجی به انسان حیات بخش استند. لیدران اقتصاد و سر مایه گزاری  استثمار گرانی اند که منابع پولی را اول به خود به خروار میدهند و بعد به دیگران به ارزن؛ شاه رگ مردم را زیر تیغ دارند. لیدران سیاسی منافقین و تشنگان قدرت اند که برای نگاهداری آن حتی از نسل کشی و طفل کشی هم دست بردار نبوده پرنسیپ دیموکراسی را بی ارزش ساخته به قانون اساسی پشت دور داده اند. استادان لیدرانی اند که لیدر تربیه نموده لیدران اصیل اند. 

  

و اما سوزان، آر، کومایفز Susan R. Komives، ویندی واگنر Wendy Wagner و همکاران شان در کتاب Leadership for a better World یا "لیدرشپ برای دنیای بهتر" ایدیشن دوم که توسط Bass -Jossey  و کاپی رایت ۲۰۱۷ در ۲۹۳ صفحه نشر یافته است، مودل لیدرشپ را معرفی کرده اند: مؤلفین به این عقیده اند که یک لیدر باید ارزش های فردی، ارزش های اجتماع و ارزش های جامعه یا کمیونیتی را مد نظر داشته باشد که تشریح هر کدام خارج از حوصلۀ این مقاله است ولی فقط با چند کلمه شما را به ارزش های متذکره (از صفحه۲۱) معرفی میسازم: 

 

اول- ارزش های فردی: یک لیدر باید شعور خودی، قدرت مطابقت، و تعهد خالصانه داشته باشد: 

۱-شعور خودی یا Consciousness of self عبارت از داشتن باورهای شخصی، ارزش ها، و احساسات است. خویشتن شناسی، شعور متفکر، بر خود نگاه کردن، شخصیت دلپذیرهمیشگی داشتن: از عناصر اساسی و لازمی در انکشاف و تکامل جریان لیدرشپ نگاشته شده است. 

 

۲-قدرت همسازی داشتن با ارزش های مشخص یا Congruence؛ باور های قوی، روش و احساسات نیکو ضروری پنداشته شده است که مصرانه عملا با آن ارزش ها، باور ها، روش ها و احساسات در جامعه ظاهر شود: فرد ساز گار صادق و راستکار بوده با ارزش های خود حیات بسر میبرد. 

 

۳-برای تعهد یا Commitment، لزوما یک لیدر باید علایق عمیق ضمیری، انرژی و مبارزه 

ای هدفمند برای فعالیت لیدرشپ داشته باشد؛ آنچه تعهد شده تا اخیر دنبال گردد و اراده ای پذیرش تضمین آنچه تعهد شده است موجود باشد تا به تغییرات اجتماعی موفقانه نایل گردد.  

 

دوم- ارزش های اجتماع حاوی همکاری، مقصد مشترک در سایه ادب و نزاکت میباشد. 

 

۴-همکاری یا Collaboration با یک گروه از طریق مشارکت در امورعمومی، سرمایه گذاری در گوناگونی یا diversity، استحکام روابط بین البینی افراد گروه ها در زمینه ای تعهد به تغییر، مؤثریت همکاری را چندین بار بالا میبرد. توقع میرود که همکاری با یک اجتماعی که برای یک هدف مشترک فعالیت دارند، با اهداف مفید و مساعی جدی در پیدا کردن راه حل ابتکارانه از نتیجۀ شرکت اقوام و اقشار مختلف، لزوم شرکت در فعالیت های مختلف، مشارکت در قدرت- مسؤولیت و حسابدهی همراه بوده از عواملی اند که درب موفقیت را باز میدارد. 

 

۵-- داشتن مقصد مشترک یا Common Purpose، با بلند ترین درجه اعتماد ضرورت داشته رضاکارانه همه شرکت کنندگان اجتماع به صورت مسؤولانه به صوب یک هدف مشترک، ارزش ها و دیدگاه ها قدم های متین بر میدارند. 

 

۶-جدال با مدنیت یا Controversy with civility، در داخل یک اجتماع غیر متجانس که دید گاه 

ها کاملا از هم دیگر متفاوت بوده میتواند مخالفت ها ظهور میکند (مثل جوامع افغانستانی ها). برای اینکه اجتماع به صوب تغییر مثبت اجتماعی، شفافیت، نقد گرایی و استدلال مدنی  موفق شود مراودات با ادب و نزاکت  منجر به پیدایش یک راه حل ابتکارانۀ  گردیده این روش متمم پروسۀ لیدرشپ میگردد. چشم انداز (پیشبینی) های متعدد باید درک شود و مکمل ساخته شود، زیرا آنهاست که برای این اجتماع ارزش ها بار میآورد. 

 

سوم- ارزش های جامعه یا کمیونیتی که برای همشهری (شهروندی) بودن خوب کمک میکند، میتواند  سبب تغییر در جامعه باشد 

 

۷-- همشهری یا citizenship خوب زمانی گفته میشود که فرد  مسؤولانه به جامعه و یا کمیونیتی 

خود ارتباط  قایم کرده مسکن گزین باشد. طوریکه فرد با مساعی جدی (گاندهی و ماندیلا) به طرف تغییراتی که از طریق توجه، خدمت، مسؤولیت اجتماعی و حصه گرفتن در امور مردم هدف دارد و برای دیگران هم مفید میباشد در داخل جامعه مبارزه میکند 

 

۸- تغییر یا Change، چون قطب و هدف نهایی مودل، تغییر اجتماعی، تغییر به  موارد هفت گانۀ ای "C" فوق معنی و مقصد میدهد. تغییر به این معنی است که حالت کنونی را بهتر ساخته یک جهان بهتر ایجاد کرده میتواند، در فصل دهم کتاب " تغییر" مفصل بحث شده است.  

 

علاوتاٌ، برای بودن یک لیدر مقتدر باید ۴۸ قانون رساله Power یا تجلی قدرت رابرت گرین یا 

Robert Green و جوست ایلفرس یا Joost Fllfers که در ۱۹۲ صفحه و قطع جیبی چاپ جدید ۲۰۰۲ که در انگلستان طبع شده است مرور شود؛ اینجا فقط عناوین ذکر میشود. اصلا این قوانین برای کسانی است که تشنه قدرت میباشند نه برای خادم مردم ولی خوبست که به ضمیر شان آشنا شد؛ این قسمت قبلاٌ در سایت آریایی نشر شده اما با مطالعات بیشتر معلومات بیشتر حضور تان تقدیم میگردد

 

۱-از آمر بهتر تر تبارز مکن، آنها را محترمانه مافوق خود محسوس ساز، برای مسرور ساختن  و دادن انتباه نیک محتاط باش.  

۲- هیچوقت اعتماد زیاد بر رفقا روا مدار، یاد بگیرکه  چطور دشمن را استعمال کنی، رفقا زود  می رنجند. 

۳-امیال خود را پنهان نگاه دار، مردم را بیموازنه و در تاریکی نگاهدار و مقصد فعالیت های  خود را هیچوقت آشکار نساز.  

۴- همیشه کمتر از ضرورت سخنگو باش، وقتیکه میخواهی مردم را با کلمات تحت تاثیر بیاوری هر قدر زیاد بگویی بهمان اندازه عادی معلوم میشوی و کمتر کنترول میتوانی. 

۵- شهرت و اعتبار مهم است به قیمت حیات از آن محافظت کن. شهرت اساس قدرت است، تنها  با شهرت  میتوانی برنده باشی و بیمناک گردانی؛ به مجردیکه شهرت لغزید آسیب رس  میشوی و از هرسو             مورد حمله قرار میگیری (مثلیکه اکنون ترمپ سابق رئیس جمهور امریکا رو به روست

۶- بهر قیمتی که میشود باید جلب توجه کرد، هر چیز به اساس ظاهر آن قضاوت میشود چیزی که دیده نمیشود هیچ است. هیچوقت نگذار در ازدحام ناپدید شوی و یا در فراموشی  

مدفون گردی. بر ملا باش.  

۷-دیگران را بکار بیانداز تا برایت کار کنند ولی همیش کریدت را بخود منصوب ساز. از عقل، دانش و  پایدوی دیگران جهت پیشبرد مقاصد خود استفاده کن

۸-دیگران را بسوی خود جلب کن، در صورت ضرورت دام بنشان. هنگامیکه توانستی دیگران را مجبور به عمل سازی شما کسی می باشید که کنترول بدست دارید

۹-از طرق عمل برنده باش نه از طریق بحث و جدل. هر بُردی که از طریق مناقشه بدست آید در حقیقت یک پیروزی بیفایده است. 

۱۰-مانع بدبختی و غمگینی مثل اجتناب از مکروب باش. شما میشود که از اندوه کسی دیگر به مرگ مواجهه شوید؛ حالات احساساتی مانند میکروب در ظهور مرض است. ممکن شما  

فکر کنید که یک مغروق را نجات میدهید بیخبر ازینکه شما خود غرق خواهید شد. 

۱۱-یاد بگیر که مردم را محتاج خود بسازی. برای اینکه به استقلال خود دوام دهی باید شما  همیش مورد ضرورت و خواست باشید. به همان اندازه ای که بشما متکی باشند به همان 

اندازه مستقل میباشید

۱۲- در سخاوت و صداقت انتخابی باش، زمانیکه دشمن اعتماد کرد رخنه بی انداز. یک حرکت  صادقانه و مخلصانه بر درجن ها تقلب برتری دارد. ژست های صادقانۀ قلب باز و  

سخاوتی قوی ترین مردمان مشکوک را جذب میکند.  

۱۳- زمانیکه کمک طلب میکنی به دلچسپ های فردی مردم رو آور نه از طریق مروت و تعظیم به آنها (در افغانستانُ انگلیس از طریق دادن موقف و قدرت و امریکا از طریق پول به اهداف خود رسیدند).              اگر به کمک دوستان ضرورت بیفتد از کمک های سابق خود به آنها یاد آور نشو بلکه از چیز های یاد کن که به مفادش باشد. 

۱۴- مثل رفیق روش داشته باش اما مثل یک جاسوس فعالیت کن؛ از طریق سوالات غیر مستقیم جواب بگیر. کسب معلومات در باره ای مخالفین حتمی است.  

۱۵- دشمن را کاملاٌ تباه ساز اگر بقایا داشت انتقام میگبرند (چیزیکه امروز زیونست در حق فلسطین روا میدارد). همه لیدران از حضرت موسی به اینطرف مشغول تباهی کامل دشمن مخوف 

خود بودند (ازینجاست که زیونست ها برای تباهی فلسطینی ها کمر بسته و قرار راپور تا کنون به نسل کشی سی هزار فلسطینی که ۷۰٪ شان خانمها و اطفال اند موفق شده؛ انسان کشی دوام دارد). 

۱۶- دوری بودن آمر از صحنه احترام اورا زیاد میکند؛ قصداٌ برای مدتی از صحنه دور شو، گردش زیاد در میان پیروان، مستخدمین و مامورین احترام را تنزیل میدهد (ملا هیبت الله ازین اصول انگلیسی              استفاده میکند ولی منفوراست. آمرین تعلیم یافته امریکا ازین روش استفاده کرده اند و مقوله در ادبیات انگلیسی خوانده ام که می نگارد: شناخت زیاد بی حرمتی بار میآورد). 

۱۷- دیگران را نگران ساز: فضای غیر قابل  پیشبینی خلق کن؛ قصداٌ نشان بده که تو غیر قابل پیشبینی هستی انسان ها مخلوقاتی استند که عادت سیر ناشدنی به کنج و کاوی امور دگران دارند. قابلیت                               پیش بینی بودن شما قدرت کنترول را به آنها میدهد. 

۱۸- برای محافظت خود استحکامات نظامی بنا نکن، عزلت پسندی خطرناک است. جهان خطر ناک است و دشمن در هر جاستُ هرکس باید مسؤول محافظت خود باشد

۱۹- بدان که با چه کسی در معامله هستی، شخصی را که بتو غرض ندارد خجالت مده؛ انتقام می گیرد. در جهان انواع مختلف مردم وجود دارد، هرگز نباید فکر کنیی که هرکس به 

ستراتیژی تو یک نوع عکس العمل نشان دهد. 

۲۰- با هیچ کس تعهد مکن، قول مده، تنها مردمان ابله اند که زود یک جبهه را تايید میکنند. با دوام استقلال خود ماستر دیگران میشوی؛ مردمان را به ضد یکدیگر انداختن آنها را  

پیرو و مخلص شما می سازد

۲۱- خود راساده نمایان ساز تا ساده را جلب کنی؛ به ٬هدف٬ خود را یک فرد نا فهم نشان بده. هیچکس نمی خواهد نظر به فرد دیگر احمق تر باشد. نیرنگ در این است که نفر مورد هدف را از خود عاقل              تر و داناتر جلوه دهی

۲۲- از تاکتیک تسلیم استفاده کن؛ ضعف را به قوت  وقدرت مبدل ساز. در ضعف با دوام  مقاومت دشمن ترا خوار و ذلیل میسازد. وقتیکه ضعیف هستی برای افتخار مبارزه 

مکن، به عوض تسلیم شو. تسلیمی برای شما وقت میدهد تا دوباره به پا بایستید. وقت میدهد تا فاتح خود را تخریش کنی و سزا دهی. وقت میدهد که قدرتش تضعیف شود. 

۲۳- قدرت خود را متمرکز بساز، نیرومندی بر گسترش پذیری غلبه دارد. انرژی و قوای خود را با تمرکز به قوی ترین استعداد شان نگاهدار. وقتیکه به منبع قدرت برای ارتقای خود مینگری یک  حامی               پیدا کن؛ گاو چاقی که ترا برای مدت مدید شیر دهد (امریکا گاو شیری زیونست و طالبان بود و هست). 

۲۴- همدم و مصاحب باش؛ با اشتباهات قصدی دشمن را فریب ده.  همدم کامل در یک جهانی  که هر چیز به دور قدرت و چیره دستی سیاسی می چرخد رشد و پیشرفت میکند. 

۲۵- خود را دوباره خلق کن، هویت جدید بگیر، خود رامشهور ساز نه دیگران را. رولی را که اجتماع میخواهد بر تو بقبولاند نه پذیر. 

۲۶- دستان خود را پاک نگهدار، به یک ظاهر منزه دوام بده دیگران را چون پیاده های بی خبر و چتر برای دخالت خود استعمال کن. باید نمونه کفایت و تمدن باشی. 

۲۷- با ضرورت مردم طوری بازی کن که باور کنند یک آئین دینی خلق شده است (ملا هیبت  الله -اصلی یا دروغی- که یک اجنت کامنویلت است ازین اصول در حق طالبان جاهل استفاده میکند و شریعت              را بهانه ساخته است؛ مردمان بی خبر از قرآن کریم و رسول الله ﷺ به او بیعت کرده اند). مردم آرزوی عالی برای معتقد شدن به چیزی دارند. نقطه اساسی این آرزو همانا ارائه 

یک دلیل و یک عقیدت است که میخواهند تعقیب کنند. 

۲۸- پلان های خود را با جسارت، بیباکی و گستاخی آغاز کن، اگر اشتباهی رخ دهد تهور و  بی شرمی آنرا مستور میسازد (اشرف غنی درین قسمت خوب تربیه شده است). اگر به 

بر مسیر فعالت خود متیقن نیستی به آن اقدام مکن. شک و مذبذب بودنت اجراآت ترا متاثر میسازد. جُبُن خطرناک است. 

۲۹- پلانَت را تا آخرین مرحله پی ریزی کن، تمام امکانات را مد نظر گیر (انگلیس را ۲۸۵ سال 

گرفت تا پلان خود را تا آخرین قدم با جاگزین ساختن اجنت های کامنویلت خود عملی سازد). انجام کار هر چیز است. پلان انجام  با وقایع و مشکلات روبرو خواهد شد و آنوقت میدانی که چه وقت توقف دهی (متاسفانه پلان انجام زیونست در باره ای غزه در انجام است نه توقف). 

۳۰- موفقیت های خود را طبیعی نشان بده تا آسان معلوم شود. طرح فریب های عقلانی را  پنهان نگهدار، توطئه فریبکاری را با هیچکس نه شریک بساز و نه تدریس کن. 

۳۱- امکانیت ها را تحت کنترول داشته باش: بگزار دیگران با قطعه بازی که تو قطع کرده ای بازی کنند، بهترین طرح فریبکاری آنست که دیگران به مفاد تو کار کنند، امکانیت های 

را که به مفاد فرد باشد برای شان مهیا ساز (اینگونه کرزی و غنی در دام  امریکا و انگلیس افتادند). 

۳۲- با تخیلات مردم بازی کن، هیچوقت آنچه در باره ای اشتباهات تو راست است نه پذیر  (ترمپ رئیس جمهور سابق امریکا و زیونست ها و بعضی طرفداران طالب ماستران این اصول اند). از راستی              همیش جلوگیری میکنند زیرا نزد شان ناگوار و زشت است. 

۳۳- ضعف هر کس را پیدا کن، ممکن اسراری را کشف کنی. هرکس ضعف دارد و ضعف معمولاٌ بی امنیتی فردی و احساسات یا ضرورت غیر قابل کنترول با خود دارد.  

۳۴- بر آئین خود مخلص باش، روش شاهانه داشته باش تا شاهانه استقبال شوی. به روشی که خود را عیار ساخته ای احترام ترا رقم زده است.  

۳۵- آقای صنعت شناخت وقت باش، خود را در عجله نشان مده، عجله کنترول خودت و زمان را تخریب میکند، همیش طوری از حوصله کار گیر که گویی همه طبق مراد تو انجام خواهد یافت، کار آگاه               لحظه مناسب باش، لحظه که زمینه را مساعد حس نکردی به عقب برگرد

۳۶- چیزی را که بدست آورده نمیتوانی فراموش کن، نادیده گرفتن آن بهترین انتقام است، با پذیرفتن اشتباهات کوچک به آن موجودیت و کریدت میدهی، به دشمن توجه زیاد اورا قوی میسازد، اصلاح یک              اشتباه کوچک اکثراٌ آنرا بزرگتر ساخته بر ملا میسازد. 

۳۷- صحنه تماشایی جالب خلق کن، حرکات سمبولیک و  زننده ای خیالی و عصبی نمایانگر  تجلی قدرت است؛ هرکس به آن متوجه میشود (مثل ژست های هتلر و اشرف غنی). 

۳۸- هرچه میخواهی فکر کن اما مثل دیگران روش داشته باش (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش اگر یک هنگامه گری داری که به ضد زمان باشد و جولان دهنده ای نظریات خارج از قیودات               و رسوم بوده غیر متعارف باشد مردم فکر میکنند که برای جلب توجه هدف داری و به آنها به نظر حقارت می نگری.  

۳۹- برای ماهی گرفتن آب را در شور بیانداز، احساسات و خشم از نگاه ستراتیژی موثر نیست، همیش آرام و واقع بین باش، اگر با آرامی خود دشمن را جگر خون ساختی تفوق کسب میکنی. 

۴۰- از تحایف رایگان متنفر باش، آنچه رایگان داده میشود خطر ناک است؛ معمولاٌ حامل دسیسه و یا مسٰولیت مستور میباشد. 

۴۱- بر مسیر مردان بزرگ موانع خلق مکن، بکوش تا دوچند موفقیت والدین موفق شوی، در جریان موفقیت های والدین خود را مفقود نساز. 

۴۲- با از بین بردن چوپان رمه تیت و پراگنده میشود، معمولاٌ مشکلات از یک فرد قویآشوبگر، گستاخ نهفته، مسموم کننده ای اراده های نیک- به میان میآید؛ اگر به چنین افراد موقع فعالیت داده شود              دیگران تحت نفوذ او خواهد آمد، منتظر تزاید مشکلات مباش و از مذاکره با آنها بپرهیز (مذاکره با طالب ضیاع وقت است از پرنسیپ پشتونیزم خود مثل پرنسیپ زیونیزم بر نمیگردند). 

۴۳- بر قلب ودماغ دیگران کار کن، قهر و فشار و تهدید در اخربه نقصانت تمام میشود، دیگران را چنان اغواکن که مفتونت گردند، کسی را که مفتونت ساختی پیاده ای وفادار شطرنجت میگردد؛ طریق              مفتون ساختن، بازی با سایکولوجی وضعف شخص است.  

۴۴- با تاثیر آئینه بی ضرر ساز و خشمگین کن، آئینه حقیقت را منعکس میسازد ولی در عین  زمان یک وسیله فریب هم شده میتواند: وقتیکه در آئینه دشمن می نگری کاری کن که آنها میکنند و در              آنصورت ستراتیژی تو را درک نمی توانند؛ تاثر آئینه آنها را تحقیر و مسخره جلوه داده سبب واکنش بیش از حد شان میگردد. 

۴۵- برای تغییر  وعظ کن ولی دفعتا سبب تغییرات زیاد مشو، هر کس ضرورت تغییر را به  

نوع مبهم در ذهن دارند مگر بسویۀ روزانه، مردم خالق عادات خود هستند، نو آوری های زیاد زخم ها تولید میکند و به اغتشاش منتج خواهد شد (نو آوری های آنی غازی آمان الله خان سبب تباهی وی و مملکت شد). 

۴۶- هیچوقت خود را مکمل و پرفکت جلوه مده، از دیگران بهترظاهر شدن همیشه خطرناک است ولی خطر ناکتر از همه آنست که خود را بدون اشتباه و نداشتن ضعف تبارز داد. 

۴۷- ماورای آنچه رسیدن به هدف بود گذر نکن؛ بعد از رسیدن به هدف توقف کن. لحظه فتح  اکثرا لحظه بزرگترین خطر است.  غرور و از حد زیاد مطمئن بودن ترا به ماورای  

هدفت برده با تجاوز از حد، دشمنان زیاد نسبت به شکست شان پیدا میکنی (تکبر زیونست در جنگ غزه شاهد این ادعاست). 

۴۸- تجسم مکن، با آشکار سازی و پلان واضح خود را معروض حمله میسازی، به عوض نمایان گریی اختیار کن که دشمن را گیرا سازد، خود را قابل توافق نشان بده و  

موافق باش. بپذیر که هیچ چیز یقینی نیست و هیچ قانون ثابت نیست. 

 

   دکتور غلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو 

 

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت