چشم انداز آتی و حرکت ابرهای بحران زا بر سپهر سیاسی کشور پاکستان!؟

 

کلکین : با التهابات انتخاباتی ۲۰۲۴ در پاکستان، شاید بتوان گفت که دموکراسی در این کشور با نوعی شکنندگی، فترت، ناپختگی و سلطه گری پیوند خورده و ثبات سیاسی نیز قربانیِ فضایی بحران زا متاثر از دخالت و نفوذ ارتش، سوء مدیریت، فساد، یا رقابت شدید احزاب گشته است. چنانچه برخی ناظران، انتخابات پاکستان را با عناوینی نظیردموکراسیِ در حال محک و محاکمهمطرح ساخته اند.

پاکستان در تاریخ ۷۶ ساله خود، و در اکثر موارد یک دموکراسی پارلمانی، ۲۹ نخست وزیر داشته است که هیچ یک از آنها یک دوره کامل پنج ساله را به پایان نرسانده اند. چندین دولت در گذشته با مداخله نظامی سرنگون شده اند و در ۲۰ ماه گذشته نیز ارتش پاکستان در سیاست بیشتر و بیشتر دیده شده است. این کتابچۀ بازی سیاسی در پاکستان است که می گوید: یا با ارتش متحد شوید تا به قدرت برسید؛ یا با ارتش درگیر گشته و برکنار شوید.

 بدین ترتیب می توان گفت انتخابات در این کشور گاها بیش از آنکه راه برون رفت از بحران های سیاسی وقت محسوب گردد، خود به معضلی مبهم و نامعلوم از فرو افتادن بیشتر کشور در بحران های گذشته، و مطرح شدن سناریوهای احتمالی از چالش های آتی تبدیل شده است. بنابراین شاید بتوان گفت پاکستان برای دموکراسی به پیش زمینه هایی مستعد و تقویت شده بیش از انتخاباتِ صرف نیاز دارد.

 چنانچه در همین راستا دیدبان حقوق بشر نیز اشاره داشته است که بیش از سه دهه حکومت مستقیم نظامی – و همچنین کنترل غیرمستقیم نظامی–  تجربه پاکستان در مورد دموکراسی را به طور کامل واژگون ساخته است. دهه ‌ها نفوذ و مداخله، نهادهایی را که برای حمایت از این امتیاز و حق دموکراتیک طراحی شده ‌اند از بین برده است؛ چنانکه انتخابات در پاکستان به ندرت «آزاد و منصفانه» برگزار می ‌شود.

انتخابات اخیر پاکستان در تاریخ ۸ فوریه ۲۰۲۴ و با موجِ ۵۱ حمله تروریستی در مناطق مختلف این کشور برگزار شد. آنهم تحت تدابیر امنیتی از استقرار گستردۀ نیروهای پلیس(استقرار ۱۳۷ هزار پرسنل امنیتی و ۷ هزار و ۶۰۰ نفر از نیروهای واکنش سریع در ۶ هزار منطقه از حساس ترین مراکز رأی گیری)، قطع تلفن های همراه و مسدود ساختن سرویس اینترنت به طور موقت در سراسر کشور. در همین راستا پیشتر نیز وزارت خارجه پاکستان اعلام کرده بود که برای تامین امنیت انتخابات سراسری، مرزهای مشترک خود با افغانستان و ایران را می بندد.

با این وجود شاهد گزارشی مبنی بر وقوع ۵۱ حمله تروریستی عمدتاً در ایالات خیبرپختونخوا و بلوچستان بودیم که طی آن ۱۲ نفر از نیروهای امنیتی جان خود را از دست دادند و ۳۹ نفر دیگر زخمی شدند. به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، نیروهای مسلح این کشور برگزاری انتخابات عمومی به صورت مسالمت آمیز و بدون خشونت را به مردم خود تبریک گفتند. اما به واقع آیا می توان این شرایط را عرصه ای از اجرایی سازی دموکراسی بدون خشونت و عادلانه نامید؟ به نظر می رسد چالش هایی از بحران ترویسیم، مشکلات اقتصادی و معضلات مرتبط با فساد و ضعف سیاست گذاری داخلی در کشور پاکستان سایه افکنده و آینده این کشور را مبهم و بلکه تاریک کرده است.

چنانچه در همین راستا برخی در رابطه با انتخابات سال جاری (۲۰۲۴) چنین مطرح ساختند که پاکستان یکی از قطبی ترین انتخابات خود را از زمان جدایی اش از هند در سال ۱۹۴۷ و استقلال از اشغالگری بریتانیا در سال ۱۹۴۶ ، تجربه کرد. با جمعیتی بیش از ۲۴۰ میلیون نفر، بحران اقتصادی پاکستان از تورمی سرسام آور تغذیه و تقویت می شود. علاوه بر این، یک سوم از زمین های کشاورزی این کشور از زمان سیل تابستان سال ۲۰۲۲ به زیر آب رفته یا آسیب دیده است. در همین حال، درگیری های سیاسی به سطوح بی سابقه ای افزایش یافته است.

نگاهی مقایسه ای به جریان انتخابات پاکستان در گذشته و امروز

سحرگاه ۲۱ ژوئیه ۱۹۸۸ را به خاطر آورید. در آن روز، اطلاعیه ای از سوی ستاد کل ارتش پاکستان (GHQ) مستقر در راولپندی منتشر شد. ژنرال محمد ضیاء الحق، کسی که پس از برکناری پدر بی نظیر بوتو، ذوالفقار علی بوتو از نخست وزیری در سال ۱۹۷۷، قدرت را در یک کودتا به دست آورد؛ اعلام نمود که انتخابات برنامه ریزی شده در کشور بدون احزاب برگزار خواهد شد. اما منطق ضیاء چه بود؟ اینکه انتخابات مبتنی بر حزب “برخلاف روح اسلام” است. دستور ضیاء در آن روز به این معنی بود که نامزدهای انتخابات سال ۱۹۸۸ به عنوان کاندیداهای مستقل به رقابت بپردازند. اما اکنون در سال ۲۰۲۴ نیز در بر همان پاشنه می چرخد؟ به باور برخی ناظران، بله.

فرمان ۱۹۸۸ بسیار شبیه فرمانی است که کاندیدهای مورد حمایت حزب پاکستان تحریک انصاف (PTI) نخست وزیر برکنار شدۀ سابق، عمران خان (PTI) اکنون به دوش کشیدند. چنانکه آنها در انتخابات ۸ فوریه بدون نماد انتخاباتی حزب تحریک انصاف شرکت کردند. تنها تفاوت این بود که در سال ۱۹۸۸ – نهمین سال قدرت ضیاء- دیکتاتور اسلام گرای وقت، به هیچ حزب سیاسی رحم نکرد. او قصد داشت که نه تنها یک حزب، بلکه همه احزاب از رقابت انتخاباتی خارج شوند. اما ضیاء زنده نماند تا ببیند بعد از آن چه اتفاقی افتاد.

این اقدام در دادگاه عالی به چالش کشیده شد. پیش از تصمیم دادگاه عالی در مورد انتخاباتی بدون احزاب، ضیاء در سانحه هوایی مرموز به همراه ۳۰ نفر دیگر (شامل رئیس ستاد مشترک ارتش پاکستان، هشت افسر ارشد نیروهای مسلح پاکستان، آرنولد رافل سفیر ایالات متحده در پاکستان و همسرش) در ۱۷ اوت ۱۹۸۸ کشته شد. بدین ترتیب با سقوط آن هواپیما، هستۀ سخت قدرت نیز سقوط کرد.

در ۵ اکتبر ۱۹۸۸، یک هیئت ۱۲ قاضی دادگاه عالی پاکستان حکم داد که همه احزاب سیاسی واجد شرایط شرکت در انتخابات هستند. رشد نهال دمكراسي در پاكستان بعد از مرگ ژنرال ضياء الحق ادامه يافت و بدین ترتیب در دسامبر ۱۹۸۸، بی نظیر بوتو به عنوان نخست وزیر پاکستان سوگند یاد کرد. برخلاف سال ۲۰۲۴، قوه قضاییه پاکستان به عنوان داور نهایی ظاهر شد و تشکیل انتخابات بدون احزاب را رد کرد.

اما به هرروی می توان گفت امروز، تاریخ برای تشکیلات نظامی- اطلاعاتی و احزاب سیاسی ریشه دار در حال تکرار است. در نیمه راه نتایج انتخابات ۲۰۲۴، نامزدهای مورد حمایت عمران خان، که بدون نماد حزب در قالب مستقل به رقابت پرداختند، پیشتاز شدند. شاید حزب تحریک انصاف در این میدان غالب باشد، اما همچنان قادر به تشکیل دولت نخواهد بود، زیرا نمایندگان پارلمان اکنون «مستقل» هستند.

انتخابات عمومی پاکستان به دلیل نفوذ گسترده ارتش بر سیاست این کشور، تحت نظارت و کنترلِ جدی این نهاد قرار دارد. از لحاظ تاریخی، ارتش نقش پادشاه ‌ساز را در انتخابات پاکستان ایفا کرده (شخص یا نهاد با نفوذی که در انتخاب پادشاه یا رئیس موثر است) و چشم ‌انداز سیاسی را به نفع خود شکل می ‌دهد. بنابراین به باور ناظران، همچون بارها و بارها در گذشت، انتظار می رود که نهاد اطلاعاتی- نظامی مجددا در این جریان مداخله کند. همچنین به گفتۀ مایکل کوگلمن، مدیر موسسه جنوب آسیا در مرکز ویلسون: «این انتخابات، در میان دیگر موارد، یک همه پرسی درباره نقش مسلط ارتش در سیاست پاکستان بود».

عمران خان نخست وزیر سابق کشور، ستاره پیشین کریکت و چهره ای مشهور و محبوب در میان توده ها، پس از پیروزی حزبش تحریک انصاف پاکستان (PTI) نخست وزیر شد، اما در آوریل ۲۰۲۲ با رای عدم اعتمادی که توسط ائتلافی از احزاب سنتی سازماندهی شده بود، مواجه گردید؛ که این جریان منجر به برکناری وی از سمت خود شد. شایان ذکر است رویارویی تند و ناخوشایندی بین عمران خان نخست وزیر سابق و رهبری ارتش از سال ۲۰۲۲ ادامه یافت؛ زمانی که خان در یک رای عدم اعتماد جنجالی برکنار شد و قمر جاوید باجوا، فرمانده وقت ارتش را به کمک به سازماندهی این جریان متهم کرد.

او اخیرا طی اتفاقاتی چون مشکلات قانونی، محکومیت به اتهام فساد که به باور بسیاری از حامیانش با انگیزه هایی سیاسی طرح ریزی گشته، از دور رقابت های انتخاباتی کنار زده شد.

 عمران خان اخیراً سه بار محکوم شده است: در یک مورد ۱۰ سال برای افشای اسناد محرمانه، در موردی دیگر به دلیل اتهامات مبنی بر فروش و نگهداری هدایای دولتی، و هفت سال نیز جهت نقض قانون ازدواج. اما عاملی که به باور برخی باعث پیچیده تر شدن فضای انتخابات می شد، محرومیت بسیاری نامزدهای حزب عمران خان، تحریک انصاف پاکستان (PTI) در عرصه سیاسی بود. در کل باید گفت که غالبا رهبران ارشد غیرنظامی روابط نزدیکی با ارتش ایجاد می کنند تا به قدرت رسیدن آنها را تسهیل و تسریع کنند، اما پس از به قدرت رسیدن با رهبری ارتش درگیر می شوند و این اتفاق برای خان نیز افتاد.

شخصیت دیگر، نواز شریف از حزب مسلم لیگ، چهره ای سیاسی و سه بار نخست وزیر سابق بوده است که، از تبعید بازگشته و به عنوان یکی از گزینه های پیشتاز شناخته شد. شریف، که یکی از دوره های خود را با کودتایی نظامی به پایان رساند، از نظر تحلیلگران مورد علاقه دستگاه نظامی کشور است. گرچه ارتش پیشتر، حمایت از شریف را رد کرده بود. پیوند و مصالحۀ او با ارتش و اتهامات فساد، تصویر پیچیده ای از نامزدی او ترسیم می کرد. نواز شریف و برادرش شهباز شریف، جانشین عمران خان، با اتهامات فساد مربوط به پنهان کردن میلیون‌ ها پوند استرلینگ و خرید املاک لوکس در لندن مواجه شدند. اما دادگاه چند هفته پیش آنها را از این اتهامات تبرئه کرد.

و در سوی دیگر بلاول بوتو زرداری، نماینده حزب چپ میانه مردم پاکستان، یکی دیگر از رقبای اصلی بود که میراثی از رهبری سیاسی خانوادۀ خود را به همراه داشته است. بلوال بوتو زرداری، رهبر حزب مردم، و روحانی فضل الرحمن، رئیس انجمن علمای اسلامی پاکستانی تندرو برای تصدی پست دولتی با هم رقابت کردند. (Sharma, 2024)

شایان ذکر است که در ۵۰ سال گذشته، پاکستان با کشاکشی پایدار بین احزاب بوتو و شریف دست و پنجه نرم کرده است و به نظر می رسد که رقابت آنها در همکاری شان جهت خلع ید از عمران خان، یعنی عاملی خارجی از چشم انداز سیاسی سنتی، نقش داشته است. در همین حال، مخالفان خان استدلال می کنند که به قدرت رسیدن او توسط تشکیلات نظامی سازماندهی شده بود، در حالی که حامیان وی مخالفت می کنند که ارتش در برکناری او نقش داشته است. با این حال، ارتش پاکستان از زمان پایان حکومت پرویز مشرف در سال ۲۰۰۹ همواره هرگونه دخالت در سیاست داخلی را رد کرده است.

پیامدهای ژئوپلیتیکی در انتخابات پاکستان

با توجه به موقعیت راهبردی ژئوپلیتیکی پاکستان و نقش آن در تحولات و پویایی های منطقه ای، بدون شک انتخابات این کشور می تواند به نوعی پیامدهای منطقه ای نشات گرفته از بی ثباتی های داخلی بالقوه را نشان دهد. چراکه این پیامدها در چندین حوزه کلیدی از جمله امنیت، مشارکت اقتصادی و روابط دیپلماتیک در منطقه جنوب آسیا و فراتر از آن آشکار می شود. موقعیت استراتژیک پاکستان در جنوب آسیا، نقش آن در ترتیبات و تحرکات امنیت منطقه ای، به ویژه در رابطه با هند، افغانستان و چین، و نفوذ آن در کشورهای با اکثریت مسلمان؛ سبب شده تا ثبات سیاسی و جهت گیری های سیاسی این کشور برای امور منطقه ای و جهانی حائز اهمیت گردد.

به هرروی به نظر می رسید تمهیدات و مانورهای پشت صحنه ارتش و ممانعت از نامزدهای محبوبی مانند خان، ناظران بین المللی را به سمت بررسی سناریوهای احتمالی و تردید در برگزاری عادلانه انتخابات کشاند. به باور ناظران سیاسی، از آنجایی که پاکستان بر لبۀ بحران ها و چالش های متعددی قرار دارد، تأثیر انتخابات بر آینده پاکستان، به ویژه فرآیندهای دموکراتیک و توازن غیرنظامی-نظامی آن قابل توجه بوده و نتیجه رای گیری نه تنها برای حکومت داخلی پاکستان بلکه برای موقعیت این کشور در صحنه منطقه ای و بین المللی حائز اهمیت است.

مناسبات ایران و پاکستان

روابط میان پاکستان و ایران چند وجهی و دربرگیرندۀ ابعادی از همکاری انرژی، امنیت مرزی و صف بندی و سازگاری ژئوپلیتیکی می باشد که تمامی موارد فوق الذکر به ‌طور قابل ‌توجهی تحت تأثیر فضای سیاسی پاکستان، به‌ ویژه پس از انتخابات است. مرز پاکستان و ایران کانونی ملتهب و حساس برای ستیزه جویان فرامرزی بوده و هر دو کشور متحمل حملات گروه های شبه نظامی فعال در مناطق مرزی نیز بوده اند. می توان گفت سطح همکاری و اقدامات امنیتی مشترک پاکستان و ایران برای مقابله با این تهدیدات، از سیاست‌ های امنیتی و دیپلماتیک دولت پاکستان متاثر است. چراکه وجود دولتی متعهد و ملزم به تقویت همکاری های امنیتی، می تواند به کنترل مؤثرتری بر فعالیت های ستیزه جویان منجر شود.

همچنین روابط پاکستان با ایران تحت تأثیر روابط این کشور با سایر کشورهای خاورمیانه، به ویژه کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و همچنین با ایالات متحده نیز هست. این مسیری حساس و شاید پرپیچ و خم باشد که نیازمند برقرای تعادل و توازن خاصی است. چراکه دولت جدید و تازه منتخب پاکستان در آینده بایستی ضمن برقراری تعاملاتی سازنده با تهران، روابط نزدیک خود را با کشورهای عربی خلیج فارس و ایالات متحده که روابط تیره ‌ای با ایران نیز داشته ‌اند را نیز حفظ کند. این اقدام موازنه ساز، امری بسیار مهم در جهتی پیشبردِ راهبرد سیاست خارجی گسترده تر پاکستان و دیپلماسی منطقه ای محسوب می شود.

یکی از شاخص ‌ترین پروژه‌ های میان پاکستان و ایران، خط لوله گاز پیشنهادی برای انتقال گاز طبیعی از ایران به پاکستان است. این پروژه که اغلب به عنوان راه حلی حیاتی برای کمبود انرژی پاکستان تلقی می شود، با تاخیرها و موانعی از جمله تحریم های بین المللی علیه ایران مواجه بوده است. در این راستا می توان گفت که موضع دولت تازه منتخب پاکستان در قبال تعامل با ایران در میان این چالش ها، یا این پروژه را به پیش خواهد برد و یا آن را در حالت تعلیق بیشتر قرار می دهد؛ امری که به طور قابل توجهی بر همکاری های انرژی بین دو کشور تأثیر می گذارد.

 مناسبات هند و پاکستان

درگیری و نزاعی دیرین بر سر کشمیر همچنان جرقه ای آتش افزا بین هند و پاکستان باقی مانده است و بسته به موضع دولت منتخب در پاکستان در قبال هند و تمایل آن برای مشارکت در تلاش های دیپلماتیک، دولت آتی می تواند یا جریان تنش ها را رو به وخامت کشانده یا راه هایی را برای گفتگو و مذاکرات صلح باز کند. همچنین می توان گفت، سیاست های نظامی و امنیتی رهبری جدید پاکستان به طور قابل توجهی بر موقعیت های امنیتی فرامرزی تأثیر خواهد گذاشت. چنانچه می توان گفت، روی کارآمدنِ دولتی با موضعی مصمم و قوی در مورد قدرت نظامی می تواند درگیری ها را در امتداد خط کنترل (LoC) افزایش دهد، در حالی که دولتی که صلح را در اولویت قرار دهد می تواند حوادث آتش افزایی و نفوذ فرامرزی را کاهش دهد.

مناسبات افغانستان و پاکستان

رابطه پاکستان با افغانستان تحت حاکمیت طالبان مسئله ای بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه نقش پاکستان به عنوان واسطه/میانجی، و سیاست های آن در قبال طالبان افغانستان بر صلح و ثبات در منطقه تأثیر خواهد گذاشت. حکومتی که در پاکستان به دنبال پی ریزی و تقویت ثبات در افغانستان باشد، می تواند در جهت اطمینان از عدم استفاده از خاک افغانستان به منظور فعالیت های ضد پاکستانی فعالیت و اقدام کند.

به هرروی باید اشاره کرد که به دلیل برخی چالش ها و مشکلات امنیتی، روابط بین پاکستان و افغانستان به طور فزاینده ای نگران کننده شده است. چراکه پاکستان دولت تحت رهبری طالبان در افغانستان را به عدم اتخاذ اقداماتی کارساز و کافی در ممانعت از حملات گروه های مسلح از جمله دولت اسلامی ولایت خراسان (ISKP یا ISIS-K) و یا تحریک طالبان پاکستان (TTP)، در آن سوی مرز نفوذپذیر بین دو کشور، متهم نموده است. در همین راستا حادثه ای قابل توجه، وقوع یک بمب گذاری انتحاری در منطقه باجور در ژوئیه ۲۰۲۳ بود، که جان بیش از ۵۴ نفر را گرفت و داعش ولایت خراسان نیز مسئولیت آن را بر عهده گرفت. پاکستان نسبت به آنچه به ‌عنوان عدم اقدامی قاطعانه از سوی طالبان افغانستان علیه این گروه‌ ها در نظر می گیرد، و منجر به وخامت اوضاع امنیتی در مناطقی مانند خیبر پختونخوا می شود، ابراز ناامیدی کرده است.

به هرروی، با تداوم بی ثباتی های جاری در افغانستان، رویکرد پاکستان برای مدیریت مرزهای خود و رسیدگی به وضعیت پناهندگان بر مواردی از امنیت منطقه ای و نگرانی های بشردوستانه نیز تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین این مسئله که چه حزب و شخصی رهبری کشور را به دست گیرد و چه اقداماتی در این مسیر اتخاذ کند، می تواند میزان حمایت و همکاری دو کشور در مدیریت این مسائل را مشخص سازد.

این رابطه همچنین تحت تأثیر تصمیم پاکستان برای اخراج بیش از ۱٫۵ میلیون مهاجر و پناهجوی غیرقانونی افغان قرار گرفته است، اقدامی که موجب تنش با کابل گردیده و دولت افغانستان اخراج ها را “یک جانبه” و “تحقیرآمیز” خوانده است. این تلاش گسترده برای بازگرداندن مهاجران افغان به وطن خود پس از پایان ضرب ‌الاجل دولت پاکستان در پایان اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد؛ امری که به بازگشت بیش از ۲۰۰۰۰۰ افغان به افغانستان در بحبوحه آغاز زمستان منجر شد و این امر به چالش ‌های پیش رو برای افغانستان می ‌افزاید.

مناسبات چین و پاکستان

کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) و مشارکت استراتژیک گسترده ‌تر بین چین و پاکستان به شدت به فضای سیاسی پاکستان وابسته است و موضع دولت آتی در مورد این کریدور اقتصادی می تواند در تعیین سرعت و دامنه پروژه ‌های روبه توسعه که برای اتصال منطقه ‌ای و رشد اقتصادی حیاتی هستند، موثر باشد. اقدامات دولت آتی می تواند بر عمق مشارکت استراتژیک بین چین و پاکستان، و همچنین همکاری های دفاعی، انتقال فناوری و سرمایه گذاری تاثیرگذار باشد. روی کارآمدنِ دولتی همسو با چین احتمالاً روابط را عمیق تر و پاکستان را با چین در ژئوپلیتیک منطقه ای همسو می کند. روابط چین و پاکستان به لحاظ تاریخی با نگرانی استراتژیک مشترک دو کشور در مورد هند، با واگذاری خاک پاکستان به چین، و ارائه کمک های اقتصادی و نظامی به پاکستان شکل گرفت.

تعامل چین با پاکستان بخش مهمی از استراتژی گسترده تر این کشور برای گسترش نفوذ در سراسر آسیا است و این روابط برای هر دو کشور اهمیت فزاینده ای دارد. این مشارکت اکنون آشکارا توسط چین استقبال و به رسمیت شناخته شده که نشان دهنده تغییر قابل توجهی در تعاملات چین نسبت به گذشته است، یعنی زمانی که چین در رابطه با وجهه بین المللی و روابط خود محتاط تر بود. بدین ترتیب می توان گفت روابط استراتژیک و اقتصادی بین چین و پاکستان در برگیرندۀ پیامدهایی بر پویایی های منطقه ای، به ویژه در مورد جاه طلبی های هند و چین در نظم بین المللی دارد.

مناسبات ایالات متحده آمریکا و پاکستان

ترتیبات و تحولات اخیر در روابط ایالات متحده و پاکستان تحت تأثیر چندین عامل کلیدی، از جمله پیامدهای خروج ایالات متحده از افغانستان و موازنه قدرت ژئوپلیتیکی در حال تحول، قرار داشته است. دولت بایدن رویکردی دو سویه را در قبال پاکستان اتخاذ کرده که با یک تقسیم کار متمایز مشخص می شود: تعامل قوی از طریق وزارت امور خارجه، روابط مستمر نظامی و دفاعی، اما به طور مشخص، عدم مشارکت مستقیم از سوی خود کاخ سفید. این رویکرد نشان دهنده انحراف از دولت های قبلی ایالات متحده بوده است، زمانی که تعامل با پاکستان اغلب متضمن مداخۀ مستقیم کاخ سفید با رهبران پاکستانی می شد.

با تلاش‌ های هر دو طرف برای تقویت همکاری در زمینه ‌هایی مانند تجارت، سرمایه ‌گذاری و اتصال، تمرکزی فراتر از نگرانی ‌های امنیتی مربوط به افغانستان وجود داشته است. لیکن باید گفت که علی ‌رغم این اقدامات، روابط کلی بین دو کشور، تحت تأثیر نارضایتی ‌های تاریخی، پویایی سیاسی پاکستان، و زمینه گسترده ‌تر رقابت قدرت‌ های بزرگ، شکننده و ناپایدار بوده است.

اکنون روابط پاکستان و ایالات متحده در مقطع حساسی قرار دارد که منعکس کننده تعاملی پیچیده از روابط تاریخی، تغییرات ژئوپلیتیک اخیر و اولویت های در حال تحول در هر دو طرف است. آینده این رابطه احتمالاً بسته به آن است که هر دو کشور چگونه بتوانند با این تغییرات سازگای یافته، در عین حال زمینه های مورد علاقه مشترک فی مابین را پیدا کنند. (von Breithen Thurn, 2024)

به هرروی باید گفت در سال ۲۰۲۳، پاکستان با بحران های اقتصادی، سیاسی و امنیتی مواجه شد که ناشی از شکست طولانی مدت در انجام اصلاحات ساختاری معناداری بوده است. برای دهه ‌ها، برنامه‌ های توسعه پاکستان با موانعی روبرو بوده که به فساد در محافل سیاسی و اجتماعی، درگیری ‌های داخلی، و تشدید تنش ‌ها در شبه قاره هند و جنوب آسیا نسبت داده می ‌شود.

چنانچه بر اساس گزارش ۲۰۲۳ دولت، رشد تولید ناخالص داخلی در ۰٫۳ درصد راکد ماند و بخش ‌های کشاورزی، صنعتی و صادراتی کمتر از حد انتظار عمل کرده اند. ذخایر ارز خارجی به پایین ترین سطح خود در نزدیک به یک دهه گذشته رسید. همچنین این کشور تورم بی سابقه، کاهش شدید درآمد سرانه و تقریباً نزدیک بودن به تاخیر در پرداخت بدهی را تجربه کرد که منجر به وام نجات صندوق بین المللی پول شد.

در ماه ژوئیه پس از نهایی شدن وام صندوق بین‌المللی پول (IMF) از فاجعه جلوگیری شد. اما سختی ها برای عموم مردم ادامه یافت، به ویژه با سیاست های ریاضتی اجباری صندوق بین المللی پول که باعث افزایش بیشتر تورم شد. فشار شدید اقتصادی را از یک سو می توان تا حدی به گردن دولتی انداخت که نتوانست با فوریت کافی پاسخ دهد؛ و از دیگر سو همچنین می ‌توان آن را به عوامل خارجی، مانند شوک ‌های زنجیره تامین جهانی ناشی از بیماری همه‌ گیر و جنگ در اوکراین نسبت داد، که هزینه ‌های جهانی کالا و خدمات را افزایش داد.

باید گفت که کندی اقتصاد جهانی، همراه با افزایش هزینه های انرژی ناشی از جنگ در اوکراین، ضربه شدیدی به بخش نساجی پاکستان وارد کرد که ۶۰ درصد صادرات را تشکیل می دهد و ۲۰ میلیون کارگر را استخدام می کند. در حالی که کارخانه ها با این تاثیر دست و پنجه نرم می کردند، پاکستان شاهد اخراج های گسترده بود. در کنار این چالش‌ها، سیل‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲ تولید پنبه داخلی را مختل کرد و صنعت نساجی به دلیل بحران ارزی با مشکل واردات مواجه شد. درگیری ‌های سیاسی در چند سال گذشته نیز، هم در حمایت و هم علیه خان، سرمایه ‌گذاران را بیش از پیش برای مشارکت در بازار پاکستان دلسرد و منصرف کرد. شرایط فوق الذکر همگی در حالیست که حملات تروریستی بین سال های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ نیز ۷۰ درصد افزایش یافته است.

جمع بندی

 درکل باید گفت هر دولتی که بر سر کار آید چنانچه قادر به مرتفع ساختن بحران های اقتصادی، سرکوب تروریسم و خاموش کردن هیاهوهای سیاسی، سامان دادن به وضع ملتهب داخلی و کنترل شرایط سیاسی نباشد، اوضاع در پاکستان رو به وخامت می گذارد. در همین راستا باید اشاره کرد که از لحاظ تاریخی، محیط دموکراتیک پاکستان نشات گرفته از بی ثباتی و ضعف سیاسی، سیاستمداران و دولت ها را تشویق کرده است تا رفتاری استفاده محور و بهره جویانه داشته باشند؛ بنابراین چرخه ای منفی و در نهایت انحلال خود را ایجاد کرده است. چشم انداز و افق های کوتاه مدت در قدرت نیز تمایل به تشویق نوعی رفتار سیاسی دارد که بر بافت پاکستان مسلط است.

به هرروی باید گفت هم عمران خان و هم نواز شریف توافقنامه سیاسی سال ۲۰۰۶، منشور دموکراسی، تعهدی برای سیاستمداران پاکستانی مبنی بر خودداری از تبانی با نهادهای امنیتی در از بین بردن روندهای دموکراتیک را نادیده گرفته اند. با انجام این کار، آنها -و بسیاری از سیاستمدارانی که پیش از آنها بودند- سربرآوردن و جان گرفتنِ فرهنگ و ساختارهای ضروری برای یک دموکراسی واقعی با احترام به حقوق همگانی را ناکام گذاشتند:

·                فشار بی امان بر رسانه ها ده ها روزنامه نگار را به طور خودسرانه بازداشت یا ناپدیدسازی قهری آنها انجام شد.

·                سرکوب و خفه کردن تدریجی و آهسته گروه های جامعه مدنی باعث شده که منتقدان کمی قدرت را به چالش بکشند.

·                مسدود کردن انتخابات منظم حکومت محلی، مردم را از حق نمایندگی در مورد مسائل محلی محروم کرده است.

·                ممنوعیت اتحادیه های صنفی و دانشجویی رشد رهبری سیاسی مردمی را متوقف کرده است.

·                مداخله معمول قوه قضاییه در منازعات سیاسی، استقلال آن را تخریب کرده و منجر به استفاده از دادگاه ها برای مهندسی سیاسی شده است.

·                اعتبار و استقلال کمیسیون انتخابات پاکستان از طریق انتصابات سیاسی از بین رفته است.

·                اقداماتی که زنان را از دریافت کارت شناسایی کامپیوتری باز می دارد، به طور موثر بیش از ۱۰ میلیون زن رای دهنده را محروم می کند.

·                قوانینی که رای دهندگان گروه مذهبی احمدیه را ملزم می کند که عملاً از ایمان خود برای رأی دادن صرف نظر کنند، جامعه احمدیه را از شرکت در انتخابات محروم می کند.

در نهایت باید گفت این سوء استفاده‌ها -و نه فقط تحولات و چالش های سیاسی آن- مظاهر بحران حقوق بشر پاکستان است؛ مگر آنکه رهبران این کشور مسیر خود را تغییر داده، فرهنگی سیاسی دموکراتیک را پرورش دهند. (Gossman, 2024)

منابع:

– Gossman, Patricia, (2024), “Pakistan Needs More Than Elections to Be a Democracy”, https://www.hrw.org/news/2024/02/06/pakistan-needs-more-elections-be-democracy

– Nouri, Haitham, (2024), Pakistan elections: Polarised terrain”, https://english.ahram.org.eg/NewsContent/50/1203/517293/AlAhram-Weekly/World/Pakistan-elections-Polarised-terrain.aspx

– Sharma, Mukul, (2024), “Cast from The Past: How Pakistan’s bat-less election in 2024 followed Zia-ul-Haq’s dictatorship script”, https://www.wionews.com/south-asia/cast-from-the-past-how-pakistans-bat-less-election-in-2024-followed-zia-ul-haqs-dictatorship-script-688707

– von Breithen Thurn, Leo, (2024), “Geopolitical Consequences Abound in Pakistan’s Elections”, https://www.geopoliticalmonitor.com/the-geopolitical-impact-of-pakistans-elections/

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت