بيله ديگ بيله چغندر

 

جلال دشتيانی

نميدانم ، بيماری است، بيعاری است يا مزدوری، کار آدمی که در اروپا يا امريکا نشسته است وپيوسته به نفع جنايتکاران جنگی، قلم ميزند؛ نشريه علم ميکند ، سايت انترنتی راه مياندازد واز سوسمار های جهادی ،اين دشمنان مردم ما، دفاع می کند. آخر، کارنامه سياه ، حکمتيار، ربانی ، سياف، خليلی و...چه ارتباطی دارد به مقاومت مردم ما در برابر اشغالگران؟

شايع است در داخل کشور نيز بخصوص پس از انتشار گزارش حقوق بشر که صراحته اسامی جانيان جنگی را در بر دارد، ، گماشته گان تنظيم ها و حلقه های وابسته به جناب مارشال صاحب، جوخه های تهديد ودهشت ، ايجاد کرده اند، هرکس درباره جنايتکاران جنگی، گپی بزند يامطلبی درج کند، مورد تهديد وتهاجم فزيکی قرار می گيرد.
در برون مرز، شمه ای از پول های بادآورده ای سران تنظيم ها، گوشه ای از داراييهای به غارت رفته ملی، شايد هم اندکی از هدايا ی گرفته شده از استخبارا ت ارتش پاکستان و اطلاعات سعودی و سپاه رژيم ضدبشری ايران، کم کم پا درآورده، از مخفيگاه بانک ها، به سوی کريدور های به اصطلاح فرهنگی ، سرازير ميشود!
اين پول ها در جهت دهشت افگنی فرهنگی، بر اساس منويات جنگسالاران، به مصرف می رسد. در برون مرز، جمعی از کمسوادترين، بی مسلک ترين و بيمار ترين قلم زن ها در خدمت مافيای جانيان جنگی درآمده اند ودر نشريات آنان ، روسپيگرانه به اشاعه ايدز اخوانی مشغول اند.
يکی از اخوانی های سرشناس نشسته در تکساس ايالات متحده امريکا ( که نکتايی هم ميزند، دريشی لوکس هم می پوشد ( بانماينده سابق طالبان در امريکا اشتباه نشود) ، در وصف قلمزن زبونی به اسم يک ژورناليستی ! ، صفحه سياه ميکند واورا مظلوم تاريخ نشان ميدهد! ، اين همان ژورناليست هست که چند سال قبل در دوره حاکميت حزب ديموکراتيک خلق، در بخش جوانان اتحاديه نويسندگان ، ايفای وظيفه ميکرد. اين آقا معلوم نيست ، چه وقت تغيير راه ورسم داد، و در خدمت يک تنظيم جهادی د رآمد!
امروز ايشان مورد عنايت مرتجعين ، اخوانيها وتنظيم های جهادی است ، به پاداش آنکه ، خانم ملالی جويا را مورد تهاجم قرار داده است وبه نفع تبهکار ان جهادی موضع گرفته است.
برای نويسندگانی که به ساز رژيم های گونه گون متکی به خارج ، رقصيده اند، برای آنانی که همه ساله ( شايد ماهانه) رنگ عوض ميکنند، بر ای اين روسپيان فرهنگی چه نامی ميتوان گذاشت ، جز « نويسندگان انتحاری».
اينان دست به خودکشی فرهنگی واخلاقی ، زده اند. اينان ، مطرود جامعه اند،اينان ، زباله های اند که حتا ارزش دور انداختن هم ندارند!
وقتی آدم وضع اسفبار دولت وملت را می بيند ونويسندگان اين چنينی را مييابد، بيا د همان ضرب المثل تر کی می افتد: بيله ديگ بيله چغندر

 


بالا
 
بازگشت