عبدالقدیر علم

 

فرجام یک دیکتاتور

 

سحرگاه روز شنبه 30 ماه دسامبر 2006 صدام حسین دیکتاتور مصنوعی در عراق اعدام شد.دیکتاتوریکه ساخت امپراطور غرب بود وبا بغاوتش عکس العمل خونین وهولناک به نمایش گذاشته شد وتا به کشیدنش به پای چوبۀ دار ادامه یافت. صحنه اعدام صدام در حالی که طناب دار به گردنش انداخته میشد ٬از طریق رسانه ها به نمایش گذاشته شد. واینکه إعدام نمایشی صدام چه پیام را برای جهان ومنطقه بدنبال داشت؟ قضاوت ها درین زمینه با تفاوت درک ها وبر داشت ها  از واقعیت ها متفاوت است. شاید برای بسیاری از انسان‌هایی که امروز به دلیل جنگ طلبی‌های صدام حسین زخمی بر تن شان دارند، خبری شیرین تر از اعدام دیکتاتور عراق وجود نداشته باشد وطبعا برای کسانیکه از وجود صدام صاحب نام ونشان شده بودند خبر بد تر ازین نبود.

عدۀ آنرا صلاح الدین ایوبی وبرخی آنرا فرد مجنون وشیفتۀ قدرت میدانند که بدست آمریکا ساخته شد ومانند آدمک ماشینی به صوب ایران و کویت سوق داده شد ووسیلۀ خوب بود بخاطر کشیدن آمریکا در منطقه، واقعیت هم همین است که شعار های پان عربسم صدام باعث شد تا پایگاه های نظامی آمریکا طور تدریجی به تمام کشور های حوزۀ خلیج فارس مستقر گردد. بناء میتوان گفت حیات صدام کاملا در جهت منافع استراتیژیک آمریکا بود چنانچه نابودی اش نتائج معکوس برای آمریکا خواهد داشت .لذا ساختن صدام یک اشتباه وإعدامش اشتباه دوم خواهد بود.

 آنچه دیکتاتورها از خود بر جای می نهند نفرت ، وحشت ویا محبوبیت است. صدام نیز از این حلقه خارج نبوده است .

 مظاهر این پیام را در کشور های مختلف چون ایران وبرخی کشور های خاور میانه در یک شکل ودر لیبی ،فلسطین نیکاراگوه به شکل دیگری مشاهده نمودیم ، چنانکه دیکتاتورهای زنده و آنان که خوب می شناسیم نیز دارای چنین وضعیتی هستند.  به هر حال غم وشادی را برای رفتن صدام و امثالش کسانی خوب درک میکنند که أعضای وجود وجگرگوشه های خودرا از دست داده اند، همان است که قضاوت ها درین مورد یکسان نیست.  زخمی که امروزه یک پد ر کرد تبا رعراق در بد ن خویش دارد، خس خس سینه‌ای مادریکه بواسطۀ غبارهای آلوده به گازهای شیمیایی، نفسش را در همان سینه به شماره انداخته و در فراق فرزند ش می‌نالد و فرزندی که چشمهایش در قاب عکس روی طاقچه به دنبال پدرش می‌گردد و همسری که با شهادت شوهرش ، داغ سا ل‌ها تنهایی را بر دوش کشیده، چه نفرینی را می‌توانند بر دیکتاتوری نثار کنند که امروزه این سرنوشت را بر آنها رقم زده و این گونه در چنگال عدالت گیر افتاده است؟  .. به هر حال صدام محاکمه و سرانجام اعدام شد امید روزی فرا رسد همه کسانی که در گذشته او را پشتیبانی و حمایت کردند و تجهیزات جنگی و شیمیایی به او دادند به محکمه کشانیده شوند. 

طوریکه خوانندگان محترم میدانند جنایات صدام گسترده تر ووسیعتر از حد یک إعدام بود چنانچه عرصه افتضاح وشرمساری پروسه محاکمه وإعدام آن نیز به وسعت جنایات صدام حسین خواهد بود واین إعدام هیچ ربطی به درد ها رنج ها ومصیبت های مردم  عرب وکرد شیعه وسنی عراق ،ایران وکویت که طعم تلخ خودکامه گی های صدام را چشده اند ندارد.  . اعدام صدام حسین٬  با منافع و اهداف خاصی اجرا شد که میشود طور فشرده بر رسی وپیگیری شود.

* إعدام صدام بجرم قتل شیعان دجیل.

* إعدام صدام در روز عید قربان.

* تسریع شدن پروسه ختم محاکمه صدام حسین.

* نمایش دوگانه از جریان إعدام صدام حسین.

صدام شخصیت است که نامش به ظلم، استبداد، دیکتاتوری وجنایت گره خورده است واین جنایت وإنسا ن ستیزی وی به محیط وقوم ومذهب خاص محدود نبوده هر حرکت مخالف میل صدام محکوم به نابودی بود ودرین امر نه عرب نه عجم نه شیعه ونه سنی مستثنی میشد. اما اینکه در محاکمه اش تنها مسئله قتل شیعان دجیل جاه داده شد قابل دقت وتعمق است ! اگر صدام در دجیل 160 تن بیگناه را به جوخۀ إعدام سپرد، درحلبچه وکردستان با پاشیدن گاز های سمی وبم های خوشه ای هزار ها کرد مظلوم را از زندگی محروم ساخت مادران وپدران بیشمار را داغدار ساخت وجنایات بی شمار را در حمله به ایران و کویت مرتکب شد که ار لحاظ کمیت وکفیت به مراتب از واقعۀ دجیل بزرگتر ووحشت انگیزتر بود.اما آمریکای ها پیوسته به مسئله دجیل آنهم زیر عنوان مخالفین شیعه مذهب صدام دامن زدند تا آتش را که در عراق بر افروخته اند زیر نام مذهب شعله ور تر سازند ورنه همه میدانند آمریکائیها نه عاشق شیعه اند ونه دل خوش از شیعه دارند تنها میخواهند رسوائیهای خودرا زیر پرده مذهب بپوشانند وبس.همان است که از همه جنایات صدام در موارد دیگر طرفه رفته وتنها با بزرگ جلوه دادن عملیات شهر دجیل وقتل شیعان مخالف توجه همگان را به این قضیه متمرکز ساختند مثل اینکه صدام تنها شیعان را قتل عام کرده باشد وبس.

 آمریکا با این کار میخواهد به اهل تشیع عراق نشان دهد که قدم را که بر داشته مطابق بخواست شیعان عراق بوده است.واز طرف د یگر برای عرب های سنی تبار وحامیان صدام این ذهنیت را تلقین نمود که کرد ها که سنی اند و ده هزار انسان را قربانی دادند بازهم درپی محاکمه وإعدام صدام حسین نیستند حتی جلال طالبانی رئیس جمهور کرد نژاد به إعدام صدام علاقه نشان نداد بلکه این شیعان اند که با تعصبات مذهبی واشارۀ ایران خواستار محاکمه صدام اند با إشاعۀ این طرز تفکر میخواهد اختلافات مذهبی را در عراق تشدید وجنگ مذهبی را گسترده تر سازد .إعدام صدام با طرح چنین پرونده ای بخواست آمریکا صورت گرفته نه مردم عراق.

إعدام در روز عید:إعدام صدام در روز عید دارائی چندین انگیزه ودلیل شده میتواند.

* جبن وترس آمریکائیها: آمریکائیها و حامیانش از یافتن محل امن بخاطر به دار آویختن صدام عاجز بوده اند همان است روز را انتخاب کردند که مردم عادی بخصوص مسلمانان که در روز های عید بفکر رهائی أسرای شان اند هرگز بفکر اتفاق این چنینی در روز عید نباشند.ایشان با این کار حامیان صدام ومخالفین خودرا غافلگیر کردند لذا بر خلاف انتظار مردم در روز عید وآنهم در تاریکی شب دریک گوشۀ تاریک وآنهم دور از انظار مردم به چنین اقدام دست زدند...

* توهین واهانت به مقدسات دینی .بوش همیشه به مقدسات اسلامی نیشخند زده است واین با زی را مانند سائر بازی هایش به قصد تمسخر به آئین وارکان اسلام انجام داده است. بدون تردید به اطرافیانش گفته من امروز با مسلمانان در قربانی کردن شریک میشوم وحتی قبل ازادای نماز عید صدام را قچ فکر کرده  قربانی مینمایم .هرچند درین روز در تمام جهان اسلام رخصتی عمومی است وهیچ حکم قابل إجرا نیست خصوصا إعدام وقصاص که قطعا ممنوع است.اما اگر بوش با إحکام دین بازی کند که جلوش را میگیرد.

تسریع پروسۀ إعدام صدام: دولت بوش وحامیانش درین اواخر پروسۀ محاکمۀ صدام را نهایت سرعت بخشیدند که این سرعت عمل بدون ارتباط با طرح تغیر استراتیژی آمریکا در عراق نیست.طرحیکه از طرف هیئت مؤظف به بوش سپرده شد تا بر نامۀ إخراج تدریجی نیروی های آمریکا از عراق را روی دست گیرد.هرچند جورج بوش در ظاهر با این طرح مخالفت کرده اما در نهایت طرح هیئا ت مؤظف عملی میشودچون خروج نیروهای آمریکا از عراق دیگر یک امر منطقی وطبیعی است، هر شخص خود خواهی در ظاهر طرح دیگران نمی پذیرد اما در فرجام آنرا باطرح خود ضمیمه وبنام تصمیم خود عملی مینماید. شاید جورش بوش بر خلاف پیشنهاد هیئت مؤظف تعداد نیروهای خودرا در عراق افزایش دهد اما این اقدام بعد از کوتاه مدت به اساس تصمیم شخص جورج بوش خروج نیروهای آمریکا از عراق را بدنبال دارد .جورج بوش کوشش کرد قبل از طرح خروج از عراق به سرنوشت صدام خاتمه دهدو خودرا ازین رهگذر آسوده خاطر سازد.

پایان.

صدام حسین یک دیکتاتور و یک جنایتکا ر بود باز هم او با این إعدام از ذلت واهانت نجات یافت. در طول سالیان سال حکومت این فرد و حزب بعث در عراق٬ هزاران نفر بدلایل متعدد٬ به جوخه اعدام سپرده شدند. هزاران نفر در زندانها و سیاهچالهای وحشتناک دوران حکومت او زجرکشیدند . در طول حکومت صدام حسین در عراق٬ خفقان و  وحشتی بی سابقۀ در جامعه حاکم بود٬ که تصور آن برای بسیاری مشکل است. صدام دستور بمباران شیمیایی مردم در حلبچه  را داد و باعث و بانی قتل وحشیانه هزاران کودک و زن و مرد بود که دنیا را متحیر کرد.

اما دادگاه فرمایشی که از طرف امریکا و دولت فعلی در عراق سازمان داده شد٬ هیچگاه به مردم امکان اینرا نداد که از همه ابعاد جنایات صدام مطلع شوند و این امکان را از مردم عراق گرفت که با برگزاری یک تریبونال بین المللی٬  همه ابعاد و همه جزییات و همه نیروهای درگیر در اعمال ستم و دیکتاتوری بر علیه مردم را افشا کنند. برگزاری این دادگاه فرمایشی از سوی سازمان عفو بین الملل هم به رسمیت شناخته نشد و این دادگاه از سوی بسیاری از نهادهای بین المللی و مدافع حقوق انسانی بدلیل اعمال نفوذ آمریکا و سیاسی بودن آن و نبود کمترین استاندارد یک تریبونال صالح به رسمیت شناخته نشد.

اعدام صدام حسین هیچ درجه از دادخواهی و رسیدگی به انزجار مردم از این دیکتاتور را نمایندگی نکرد. اعدام صدام حسین فقط به درگیریها و خونریزیها در عراق تداوم بخشید. اعدام صدام حسین یک اقدام انتقام جویانه و با اهداف سیاسی بود. اجرای این حکم هیچ ربطی به عدالتخواهی نداشت و به منظور اجرای عدالت هم نبود. این رفتار فقط به گسترش توحش و خونریزی در عراق تداوم بیشتری خواهد بخشید و مردم در عراق مهمترین قربانیان آن خواهند بود.  اعدام قتل عمد دولتها است و اصولأ  هیچ ربطی به اجرای عدالت ندارد. اجرای این حکم وحشیانه تنها اعلام برتری تعدادی از دیکتاتورها بر یک دیکتاتور ساخته دست خود آنها بود.

 


بالا
 
بازگشت