جواد

رفرم يا باالهوسي

 

رفرم يا Reform كه در واژه نامه ها و يا فرهنگ هاي متعدد از آن تذكار بعمل آمده است در اصطلاح دستوري اسم است و هدف يا معني آن اصلاح، تغيير، تصحيح و يا تغير دادن اوضاع اداره يا بنگاهي براي اصلاح آن است. معاني بيشتر هم ميتواند تفسير اين واژه را نمايد و در بسا موارد اين واژه مربوط و منوط مي شود به گروه خاصي كه تجدد پسند اند و با تغيرات بيشتر عقيده ي بيشتر دارند و بيشترينه آنها را رفرميست ها مي نامند و اين امر جهت سياسي موضوع است.

و اما رفرم در افغانستان چه گونه تعاريفي دارد و پنداشت از آن چه است؟

كه همه را دچار سرگيچه گي نموده. به اين معني كه اصطلاح رفرم در افغانستان حالا بيشتر در امور سياست كادري حكومت استفاده و كاربرد دارد تا مفهوم وسيع آن در تمام عرصه هاي ساختاري كشور. شايد به خاطر مأنوس بودن و طنيني كه آهنگ اين اسم دارد برخي اراكين دولتي افغانستان آن را دانسته و ندانسته در موارد مختلف سخن راني ها، مطبوعات، نشرات و يا هم اقدامات مربوط به خود شان استفاده مي كنند. بدون آنكه بدانند اين بيچاره رفرم در اوقات معين و به منظور يك تغير اساسي بنيادين و كار آمد دراز مدت مورد استعمال دارد به صورت اخص در سيستم اداره، منجمنت رهبري و گزينش افراد درين يا آن پست و مقام. نه آنكه زير اين نام، خواست هاي هردم خيالي و باالهوسي در گزينش كادر ها و يا تغير استراتيژي ( اگر وجود داشته باشد) به هر عنواني كه قبول كنيم عملي شود. حالا صاحبان قدرت و مالكان رقاب در كشور ما هميشه در پي رفرم اند از بس شتابزده و هر اسان پي اين كار مي روند. زود به خاطر مي آورند، كه رفرم بيچاره را چه گونه آزرده اند و از معني آن چيزي نميدانند. طي كمتر از يكسال نزديك به سه مراتبه رفرم در وزارت امور داخله صورت گرفته و در هر مرتبه تعدادي بر گزيده شدند و جمعي هم بر كنار گرديدند ندانستم اگر كسي در رفرم اول برگزيده شد حتماً آدم صاحب صلاحيتي بوده است و اگرنه نبايد شامل رفرم مي شد. و اگر چنين نمي بود او حتماً در دور دوم رفرم به جايش باقي مي بود و يا هم تا رفرم سوم  و چهارم مقاومت حضور مي داشت. ولي حالا كه آنها حتي در فاصله ي كمتر از سه ماه دوباره بركنار مي شوند سوال مي شود، كه چرا چنين شد؟ آنها چيزي نميدانستند؟ يا درگزينش شان اشتباه بود؟ و يا هم مصلحت ها در گزينش ها مطرح بود؟ در هر دو صورت سنگيني بار اين اشتباه را بايد اين ملت بيچاره بكشد و بردوش داشته باشد. و در حالت سومي اگر لزوم ديده است پس نتيجه گيري از كار هاي گذشته ي اين رفرم شده چه بوده كه حالا باز شامل رفرم شدند تا جائيكه بر مي آيد در اين رفرم ها اشتباهات و تجدد پسندي ها بيشتر مطرح بوده تا عقلانيت تصميمگيري سازنده. زيرا يكتعداد دوباره راهي خانه هاي شان شدند. مثلاً:

1- معشوق احمد سيلاب - رئيس تخنيك و اسلحه

2- عبدالواحد فضل - رئيس ساحوي مزار شريف

3- سيد شير  آقا روحاني - ق اكادمي پوليس

4- عبدالغني – رئيس مالي  و بودجه

5- نعمت الله جليلي – رئيس اخذ اطلاعات

 و اين امر ميرساند كه برخي آنها باور دولتمردان را در ادامه ي كار شان نيز از دست داده اند و تعدادي هم كه حالا شامل رفرم اند اما راهي زندان شدند. مثلاً عبدالشكور خير خواه كه دوبار منصوب يك سمت رفرمي شد اما هرگز آنجا نرفت و معرفي نگرديد و فعلاً در زندان به سر مي برد. اين غنودن در بستر بيمار ندانم كاري كار گذران دولت بيچاره را در هر جا ميتوان يافت وزارتي خبر ندارد كه كادر شامل رفرم او از جانب دادستاني كل متهم به اختلاس و سؤ استفاده است اما با آنهم يك شب خبر گزينش او به يك پست بلند رفرم شده اعلان ميگردد و روز ديگر تحت نظارت بودن اين رفرم شده را مي شنويم. چقدر بيچاره هستند اولياي امور، چهل نفر جديداً‌ مقرر مي شود  (16) نفر از يك رياست آنهم ترافيك به محبس ميرود واي به اين رفرم اگر از همه بگذريم آيا رفرم تنها تغير و تبديل اشخاص است (كادر به آنها نميتوانيم بگوئيم زيرا اكثريت آنها علاوه از مسلكي نبودن حتي سواد ابتدايي هم ندارند) و يا با رفرم هم تغيري در پهنا و ژرفاي همه امور كاري و كادري رو نما ميگردد؟ سيستم، راهكار، و راهبرد هاي عملي در عملكرد ها اداره هم شامل اين رفرم خواهد بود يا خير؟ ضابط هاي كاري را كه بايد رهبري نه تنها وزارت امور داخله بلكه همه ادارات در نظر داشته باشند مشتمل است بر دوري گزيني از كلي گويي، اجتناب از مقايسه ي نا همگون شرايط كاري كه ديگر كاملاً رنگ باخته است، فراموشي اصطلاح فرسايش كرو نامأنوس (كشور ما سال هاي جنگ را پشت سر گذاشت يا اين اعمال و حملات در همه ممالك اتفاق مي افتد و بيشتر امريكا را جلوه دادن) سعي در عرضه نمودن صادقانه ي خدمات به ملت، سعي عملي در راستاي از ميان برداشتن فساد (كه متأسفانه اين پديده ي نكبت بار كلاً و دايماً كار كرد هاي پليس افغانستان را در واپسين سالهاي حضورش تحت شعاع قرار داشته و از اعتباران در جامعه كاسته است) سعي، در فراگيري فنون مسلكي زير دستان (هيچ آمري به تنهايي هيچكاره يي نيست مگر در وجود پرسونل آگاه) توزيع عادلانه به موقع امتيازات پرسونل توأم با كنترول دقيق از كاركردهاي آنها، از هم گسستن حاكميت روابط بر ضوابط و محترم شمردن ضوابط بر انجام امور و كار هاي وظيفوي، خويشتن داري ارگان رهبري نهاد هاي امنيتي به خصوص پليس كه سروكار روزمره با مردم دارند حين اجراي وظايف (متأسفانه اين فرهنگ از بالا تا پائين پليس وجود ندارد) استثنايي هم وجود دارد نميتواند چشمگير باشد. تربيت عموم پرسونل به روحيه ي وطندوستي و آرمان داشتن به وطن از لازمه هاي ديگري فعاليت نيرو هاي امنيتي ميتواند باشد.

ناكامي و ناتواني ناچاري ديگري كه بيشتر نهاد هاي امنيتي، رهبري آنها و هم نهادهاي ملكي و رهبري آنها را در دو راهي قرار ميدهد مداخله ي خارجي هاي مقيم وطن است كه هر كدام با سليقه يي و خواستي در فرش غم آلود و آميخته با اندوه اين وطن حضور شان را تجلي ميدهند و از ناچاري ملت استفاده مينمايند. آنها به جاي همدردي و همكاري با نهاد ها فرمايش ميدهند (اينجاست كه اراكين دولت هم خود را بري الذمه مي دانند) چون دست مداخله دراز است آنهم مداخله ي آقايانه مثلاً در نخستين ساعات پس از اعلام رفرم وزارت داخله يوناما دفتري از دفاتر ملل متحد به جاي آنكه اين موضوع را به صلاحيت دولت افغانستان بدانند و يا حداقل از آن يك استقبال نمادين و تشريفاتي نمايند بر خلاف نظر كاملاً مانند صاحب خانه ميدهند مثلاً نماينده ي يوناما حليم صديقي در مورد گفت:

واکنش سازمان ملل به تغييرات در پليس افغانستان

سخنگوی سازمان ملل متحد در کابل ابراز اميدواری کرد که تغييرات جديد به بهبود وضعيت امنيتی در افغانستان کمک کند

((مقامات سازمان ملل متحد در افغانستان مي گويند در زمينه انتصاب يازده تن از افرادي که به تازگي در بخشهاي وزارت داخله (کشور) افغانستان به کار گماشته شده اند، تاييد گروه "مشورتي تعيينات" حاصل نشده است.

ايجاد اين گروه مشورتي در اجلاس لندن تصويب شده بود و وظيفه آن مشورت دهي به دولت آقاي کرزي در زمينه تعيين مقامات ارشد دولتي است.

اين گروه وظيفه دارد تا سابقه کاري افرادي را که به تازگي در پست هاي ارشد دولتي مقرر مي شوند بررسي کرده و در مورد تقرر آنان به رييس جمهور کرزي مشورت دهد.

صديق حليم، سخنگوي نمايندگي سازمان ملل متحد در افغانستان در اين مورد که به چه دليلي در زمينه تقرر يازده مقام جديد با اين گروه مشورت نشده، ابراز نظر نکرد.

با اين حال آقاي حليم از تغييرات جديد در وزارت داخله افغانستان استقبال کرد و گفت که بيشتر اين تغييرات براساس شايستگي افراد بوده و اين موضوع به گفته آقاي او خلاف چيزيست که در گذشته انجام شده است.

او گفت: "ما از تعيينات جديد استقبال مي کنيم چون در اين تغييرات بعضي مقامات نظر به سابقه خوب کاري خود ارتقا يافته اند و کساني که خوب کار نکرده بودند از وظايف شان دور شده اند."

برنامه جديد اصلاحات در وزارت داخله برعلاوه کابل، تغيير فرماندهان پليس پانزده ولايت افغانستان را شامل شده است.

در گذشته نيز بارها تغييراتي در وزارت داخله افغانستان صورت گرفته ولي نتوانسته از انتقادهاي که اين وزارت در ناحيه مشکلات امنيتي و آنچه فساد اداري خوانده مي شود، رهايي يابد.

سخنگوي سازمان ملل متحد در کابل ابراز اميدواري کرد که تغييرات جديد به بهبود وضعيت امنيتي در افغانستان کمک کند.

او همچنين تاکيد کرد که پس از اين در گزينيش افراد در پست هاي دولتي به هيچ وجه ملاحظات فرماندهان قدرتمند و احزاب سياسي در نظر گرفته نخواهد شد. ))

ازين جابر مي آيد هر يك مملكتي كه (38) كشور اند ودر افغانستان حضور دارند در هر مورد و هر اداره چنين مداخله يي دارند كه در پهلوي نارسايي هاي دولت مشكل ديگري را آنها نيز بر مشكلات مي افزايند. و شايد با چنين حالت ما، در هر پانزده روز يك رفرم داشته باشيم زيرا 38 مملكت 38 نفر عضوي را ميخواهد مقرر نمايد كه نسبت به او با اعتماد است پس در دولت بايد 38 نفر مقرر شود از خوان نعمت و كرم ولي نعمتان بگذرد اينجاست كه درد ملت را دوايي نيست.

شايد هم كنار گذاشتند بيست تن از (86) نفر رفرم شده ي دور قبلي  تاريخ 14/3/85 كه شامل:

1-     مير امان الله گذر- قوماندان امنيه كابل

2-     محمد عظيم هاشمي – قوماندان امنيه بغلان

3-     عبدالبصير سالنگي – قوماندان امنيه ننگرهار

4-     محمد لقا اندرابي – قوماندان امنيه لغمان

5-     سبحان قل – رئيس و امر امنيت زون مركز

6-     خان محمد – قوماندان امنيه بلخ

7-     فضل الدين عيار – قوماندان امنيه جوزجان

8-     محمد نادر – قوماندان امنيه سرپل

9-     امام الدين – قوماندان امنيه بدخشان

10-عبدالمنان – قوماندان امنيه پكتيا

11-مطيع الله – آمر امنيت ق امنيه پكتيا

12-عبدالباقي – قوماندان امنيه پكتيكا

13-تفسير خان – قوماندان امنيه غزني

14-سيد عزيز احمد – قوماندان امنيه قندهار

15-سيد محبوب – رئيس و آمر امنيت زون هرات

16-شير علي – ق امنيه بادغيس

17-امين الله – قوماندان ميدان هوايي كابل

18-عبدالشكور خير خواه – قوماندان لواي 1 سرحدي ننگرهار

19-محمد عظيم – قوامندان امنيه زابل

20-شمس الدين كاكر- ‌ ق امنيه زابل

مي شوند دوباره از وظيفه سبكدوش گرديدند و يكي دو تن فقط نمايشي بحيث مشاور وزارت پذيرفته شدند مثل فضل الدين عيار خان محمد خان و يا هم عبدالبصير سالنگي كه معاون ولايت پروان شد.

 


بالا
 
بازگشت