إحتمال حملۀ نظامی آمریکا بر ایران

عبدالقدیر علم

در پی شکست نظامی آمریکا در عراق حمله بر دامن ایران یک امر طبیعی به نظر میرسد حملۀ درنده های زخمی به هر طرف یک امرطبیعی وتجربی است وآمریکا یکی از درنده های زخمی عصر حاضر بحساب میآید.و سیر تحولات سیاسی ونظامی در جهان نیز نمایانگر این احتمال است که آمریکا در صورت شکست ویا پیروزی در عراق قصد حمله به ایران را دارد. یعنی در صورت پیروزی به جهان گشائی ادامه میدهد ودر صورت شکست خشم خودرا فرو خواهد ریخت.

چنانچه پالیسی واستراتیژی جدید بوش بیشتر از مسئلۀ عراق به ایران ارتباط دارد ودرین روز ها در شعار وعمل ایران هدف قرار گرفته است. سياست جديد جورج بوش در عراق حاکی از رويکرد خصمانه تر آمريکا در قبال ايران است. جهان منتظر استراتیژی جدید آمریکا در عراق بودند اما در عمل این استراتیژی علیه ایران به نظر میرسد چنانچه نيکلاس برنز معاون کاندوليزا رايس، وزیر امور خارجه آمریکا روز یکشنبه 14 جنوری در گفتگويی با بخش فارسی بی بی سی گفت که آمريکا بدنبال تضعيف ايران در منطقه است.آقای برنز می گوید  "ما در تلاشيم که با تهديد ايران در منطقه مقابله کنيم.

ایالات متحدۀ امریکا بعد ازینکه مؤفق به امضا قطعنامه نامه تحریم شورای امنیت ملل متحد علیه ایران شد تلاش می ورزد تا ناکامی های خود را درعراق با ضربه زدن به جمهوری اسلامی جبران نماید. مقدمه چینی های اداره کاخ سفید ازفتوی محور شرارت تا حمله بر نماینده گی سیاسی جمهوری اسلامی در شهر اربیل عراق دور نمائی تاریک را به خاطره ها میسپارد و احتمال آغاز یک شرارت جدید وخطر ناک را تقویت میبخشد.

هر چند برخی از ناظران اوضاع سیاسی جهان معتقدند که آمريکا به دليل مشکلاتی که در عراق با آن مواجه است خود را درگير جنگ ديگری که به اين مشکلات خواهد افزود نخواهد کرد و حتی اگر حمله ای از سوی آمريکا به ايران صورت بگيرد در قالب حمله هوايی باقی خواهد ماند و به اشغال خاک ايران منجر نخواهد شد.خوب حال حملۀ آمریکا چه اشغال ایران را بدنبال داشته باشد وچه نداشته باشد منطقه وجهان را به  عواقب بسیار خطر ناک مواجه میسازد.

به نظر من ایران هم در موقعیت نیست که آمریکا با پاشیدن آتش وباروت بر دامنش شوخی کند وبگوید من قصد تنبیه رادارم نه اشغال.شاید ایران تنبیه ویا تآدیب آمریکارا تحمل نکند ودست به عکس العمل بزند که عواقب آن از حد یک شوخی خطر ناکتر باشد.چون حمله چه هوائی وچه زمینی به معنی جنگ است وجنگ پیام خوب به ارمغان نمی آورد. اگر چند ماه قبل احتمال حمله نظامی به خاطر عواقب بد آن و نیز عدم موفقیت  آمریکا در نابودی کامل برنامه های هسته ای ایران بسیار کم بود  اما امروز با توجه به لحن بیانیه های دولت مردان آمریکا و مقامات بلند پایه آنکشوراز جمله وزیر خارجه آنکشور به این واقعیت تلخ پی می بریم  که گزینه حمله نظامی علیه ایران به طور تدریجی به بخشی از گفتمان غالب تبدیل شده است.ونمیتوان احتمال حملۀ آمریکا به ایران را منتفی دانست چون اظهارات اخير مقامهای آمريکايی در مورد ايران  مشابه همان اظهاراتی است که اين مقامات پيش از حمله به عراق بيان می کردند.

از طرف دیگر اگر به تاریخ عمل کرد های جنگی آمریکا وسائرین در دوام تاریخ توجه شود دران صورت هم بدرستی فهمیده میشود که حمله آمريکا به ايران کاملاً محتمل است.مثلا  هنگامیکه آمریکا در ويتنام وارد مرحله شکست ورسوائی شده بود، به کامبوج حمله کرد و همچنان آلمان نازی هنگامی که در جنگ جهانی دوم شکست و عقب نشينی را آغاز کرده بود، دست به کشتار يهوديان زد، بنابر اين نمی توان استدلال کرد که آمريکا چون در عراق با مشکل مواجه شده به ايران حمله نخواهد کرد.بوش بخاطر سر پوش گذاشتن به شکست های خود در عراق کوشش میکند توجه جهان را به این نقطه معطوف سازد که قبل از عراق نظام جمهوری اسلامی عامل شکست آن در عراق بوده است وخطر بزرگتر بحساب میآید لذا برای عقده گشائی هم که باشد بم های آتشین را چون شراره های مرگ آفرین بر سرزمین ایران خواهد ریخت.

 شما در جریان هستید که در سال 2002جورج بوش با پیش کشیدن مسئله ایران و کوریای شمالی افکار عمومی را تنها متمرکز بر عراق نمی کرد در حالیکه اجازه وهدایت میداد می داد پلانها وبرنامه های محرمانه برای اقدامات سری و جنگ در عراق ادامه داشته باشد.وتامی فرانک جنرال کار کشته آمریکا  مصروف طرح ریزی جنگ علیه عراق در خاور میانه بود.

برای آمریکا فرق نمیکند این حمله هوائی صورت گیرد ویا زمینی هر چه صورت میگیرد باید نماینده گی از چکیدن زهر آمریکا بر کالبد ایران بحساب آید ویک قسمت از پیکر ایران را لا اقل برای کوتا مدت هم که میشود معلول سازد.، حال فرض کنیم حمله هوای صورت گرفت حمله هوائی هم علاوه بر اينکه تلفات و خسارات هنگفتی برای غيرنظاميان به بار خواهد آورد، عکس العمل تلافی حکومت ايران را از طريق مناطق بحرانزده ای همچون عراق و لبنان به همراه خواهد داشت که منطقه را با خطر جدی مواجه میسازد.آمریکا  بهانه را آغاز کرده است وتا سرحد عمل گام بر میدارد.بهانه های محور شرارت.. رفع محدودیت ازحقوق زنان، آزادی بیان وتحریک خبر نگاران تا ادعای توسعۀ دموکراسی  وسازما ندهی عملیات در حومه های زاهدان که به قتل چندین تن انجامید وارسال اجنت های سری بخاطر دامن زدن به مسائل ملیتی وقومی در ایران همه بهانه های اند که دست بدست هم داده  حملۀ ناگهانی آمریکا بر ایران را توجیح مینکاید..ورنه هر کس میداند که  ايران  کشوری پيشرفته تر از ديگر کشورهای اسلامی است و  زنان ايران بيش از زنان هر کشور اسلامی ديگری در امور کشور خود نقش دارند.اما بوش این وضعیت را برای ایران نا کافی میداند وخواستار تحول جدی درآن کشور است.

آمریکا از بمب اتم نگران نیست بلکه از ایران مقتدر ومستقل نگران است. سیاست گذاران امور جهانی آمریکا میگویند ایران اتمی، فاجعه بزرگی خواهد بود؛ نه به خاطر آنکه این کشور ممکن است از سلاح اتمی استفاده کند، بلکه به این علت که شرایط حاکم بر منطقه خاورمیانه و جهان را تغییر می دهد.؟؟؟

 اگر آمريکا از اين نگران است که ايران با دست يافتن به سلاح هسته ای منطقه را به آتش میکشد، بايد بداند که اين خطر هم اکنون هم در منطقه به وجود آمده است.پاکستان وهند در همسایگی ایران از سلاح اتمی بر خوردار اند خصوصا پاکستان که مسلمانانش بنيادگراتر از مسلمانان ايرانند، رئيس جمهور آن با کودتا و نه از راه انتخابات روی کار آمده و در عين حال بمب اتمی هم دارد.در حالیکه در ایران انتخابات بهتر از آمریکا بر گذار میشود وتا هنوز نشانه وجود ندارد که  بر داشتن سلاح اتمی ایران دلالت داشته باشد..اما فرق ايران و پاکستان اين است که پاکستان دوست و فرمانبردار آمريکاست و ايران نمی خواهد از آمريکا فرمانبرداری کند".

چندی قبل یکی از سیاستمداران:آمریکائی بنام پیلار اظهار داشت  ترس من ازین است که بوش با جنون که دارد طور ناگهانی علیه ایران دست به حمله بزند و چنین عملیاتی بطور ناگهانی و بدون تلاش برای جلب حمایت عمومی انجام شود. یعنی نخست حمله نظامی صورت گیرد و بعد برای توجیه آن کوشش بعمل آید و گفته شود که راهی جز انجام یک عملیات ناگهانی و غافلگیرکننده وجود نداشت.چون تجربه ناخوشایند عراق موجب شده که قانع کردن افکار عمومی برای انجام یک عملیات نظامی دیگر بسیار دشوار باشد.".}

دیدگاه تعداد از سیاستمداران آمریکائی در مورد احتمال حملۀ نظامی آمریکا علیه ایران را با استفاده از سایت ها وآژانسهای خبر رسانی پیشکش حضور تان مینمایم.

شورای امور جهانی آمريکا تحت عنوان "سیاست خارجی آمریکا: نبرد عقاید" در واشنگتن برگزار کرد.

در این جلسه، ریچارد هاس ريیس شورای روابط خارجی آمریکا،- آن ماری اسلاتر ريیس دانشکده سیاستگزاری عمومی دانشگاه پرینستون  و ریچارد پرل ريیس سابق کمیته سیاستگزاری پنتاگون و عضو موسسه راستگرای " آمریکن انترپرایز" شرکت داشتند. راهکارهای آمریکا در برخورد با برنامه های اتمی ایران یکی از موضوعاتی یود که در این جلسه مورد بررسی قرار گرفت.

ریچارد هاس که که در دوره نخست ریاست جمهوری جرج بوش، ریاست بخش برنامه ریزی وزارت امور خارجه آمریکا را بر عهده داشته، در اين نشست گفت آمریکا چهار گزینه پیش روی دارد: تغییر حکومت، ادامه دیپلماسی، پذیرش برنامه های اتمی ایران و حمله نظامی. به گفته آقای هاس، تغییر حکومت ایران ممکن نیست، راه های دیپلماتیک نیز بعید است به نتیجه برسند و دو راه حل آخر، یعنی پذیرش برنامه های اتمی و حمله به تاسیسات هسته ای ایران نیز گزینه های جذابی نیستند.

ریچارد پرل که از نومحافظه کاران مشهور آمریکا و از حامیان اصلی جنگ عراق بود نيز در اين نشست گفت تحریم و دیپلماسی راه حل های موثری نیستند. وی افزود اگر با اقدام نظامی می توان مانع از دستیابی ایران به سلاح اتمی شد، باید دست به حمله نظامی زد.به گفته آقای پرل، بخش های حیا تی تاسیسات اتمی ایران بسیار آسیب پذیر بوده و می توان آنها را با عملیات نظامی نابود کرد. اما آقای هاس گفت باید در نظر داشت چنین عملیاتی تا چه حد برنامه های اتمی ایران را متوقف می کند و هزینه ای که در مقابل آن آمریکا در عراق و افغانستان می دهد چقدر است.

اما خانم اسلاتر تاکید کرد که ایران اتمی، فاجعه بزرگی خواهد بود؛ نه به خاطر آنکه این کشور ممکن است از سلاح اتمی استفاده کند، بلکه به این علت که شرایط حاکم بر منطقه خاورمیانه و جهان را تغییر می دهدخانم اسلاتر نیز با اشاره به محبوبیت بالای آمریکا در بین مردم ایران هشدار داد که چنین حمله ای موجب تنفر ایرانیان از آمریکا می شود.با اين حال وی افزود اگر حمله نظامی تنها راه مقابله با برنامه های اتمی ایران است باید چنین کرد، زیرا وجود یک ایران اتمی بدترین گزینه ممکن است.هم اکنون موسسات تحقیقاتی مختلف آمریکا همراه با دولت و کنگره این کشور مشغول بررسی و پیگیری همه گزینه های موجود در برخورد با ایران هستند.

به گزارش رسانه های خبری جان بایک کار شناس نظامی آمریکا در سایت گلوبل سکیوریتی گفت احتمال اینکه بوش بجای مذاکره علیه ایران دست به حملۀ نظامی بزند زیاد است.وی افزود برنامه حملۀ نظامی به نیرو گاهای اتمی ایران دردست است که در تابستان سال آینده احتمالا عملی شود وهدف اصلی این حمله تجهیزات وپایگاهای کشتار جمعی ایران خواهد بود نه اشغال.این کار شناس نظامی امریکا گفت برای بوش مهم نیست که کنگره این اقدام را تآئید میکند ویا خیروقتی انجام این کار فرارسد بوش منتظر منابع داخلی وخارجی نمی ماند.

استفاده از سایت های خبری:


 


بالا
 
بازگشت