موانع وحدت نيرو هاي ترقي خواه


به منظور تامين وحدت، نيرو هاي ترقي خواه لازمست ګره ها و موانعي را که در راه وحدت قرار دارند جستجو کنند٠ اين موانع را کشف کرده و انرا از سر راه وحدت دور نمايند ٠ نګارنده به شماري ازين موانع نظر ي ګذرا مي اندازد:

اول- همسايۀ بزرګ شمالي وبرادر بزرګ

بعد از فروپاشي ح د خ ا (حزب وطن) مقامات رهبري اين حزب ،ملامتي را حوالۀ يکديګر مي کنند اما همه اين واقعييت را نيز مي د انندکه بعد از سفر تاريخي هییت مجاهدين از ماسکو و ګرفتن اين قول و وعده از ماسکو که قدرت در افغانستان به مجاهدين انتقال داده خواهد شد ، انتقال قدرت به مجاهدين صورت ګرفت همانګونه که وعده داده شده بود، نه به نيرو هاي ميانه ٠ مقامات رهبري حزب وطن درين امر نقش ثانوي داشتند نه اساسي٠

وطنداران عزيز من از شما سوال مي کنم ٠ اګر بعد از فروپاشي ح د خ ا همسايۀ بزرګ شمالي وبرادر بزرګ مي خواستند اين حزب دوباره ا حيا شود اين امکانات و توانايي را داشتند يا ني ؟

ايا هم اکنون ميل به تا مين مجدد وحدت نيرو هاي ترقي خواه را دارند؟

انها بخاطر منافع خود و تعهداتی که در مقابل غرب دارند نه تنها طرفدار وحدت مجدد نيرو هاي ترقي خواه نيستند بلکه درين راه سنګ اندازی مي کنند٠ بايد با انها کار کرد و انها را متقاعد ساخت که اګر بار ديګر طالبان در افغانستان به قدرت برسند ،بيرق بنياد ګرايي در تاشکند، دوشنبه و عشق اباد نيز بر افراشته خواهد شد٠ هيچ نيرويي جلو انرا ګرفته نخواهد توانست٠ امروز اتحاد شمال وجود ندارد که جلو پيشروي انها را بګيرد٠

دوم - ترس رهبران از عودت دوباره به افغانستان

اکثريت مقامات رهبري سازمانهاييکه در خارج افغانستان ايجاد شده اند هراس دارند ازينکه بعد از تامين وحدت انها تحت فشار قرار ګيرند تا براي پيشبرد موثرانۀ مبا رزه به افغانستان بر ګردند ٠ شرايط نوين فاميلي انها ، فشار اولاد ها و بی امنيتي در داخل افغانستان انها را وادا ر مي سازد اګاهانه يا نا اګاهانه در راه وحدت موانع ايجاد کنند وتبليغ کنند که امر وحدت را يک امر بسيار پيچيده و مغلق است ٠ راه حل اين موانع اينست که بالاي رهبران فشار وارد کرد که رهبري واقعي را به رهبران و کادر هاي داخل افغانستان انتقال دهند٠ قبل از تامين وحدت و بعد از ان٠

سوم- امتيازات ما دي و معنوي مقامات و کادر هاي رهبري

حزب واحد اينده يک رهبرواحد و تعداد محدود کادر رهبر ي خواهد داشت ، صد ها رهبر که اکنون در راس ده ها ګروهک و سازمان ها قرار دارند کار و مقام خودرا از دست خوا هند داد ٠ به همين دليل و تنها به همين دليل انها طر ح جبهۀ واحد را طرح کرده اند تا بتوانند امتيازات ما دي و معنوي مقام رهبري را در داخل جبهه حفظ کنند ٠
چهارم - عادت به روش هاي توتاليتاريستي

در دوران حاکميت ح دخ ا همه عادت
کرده بودند د ربارۀ مسايل مهم رفيق مشاور تصميم بګيرد٠ ورفيق مشاور نيز براي حفظ چو کي خود از ماسکو جوياي هدا يت ميشد که در نتيجه تصاميم بسيار مهم در مورد افغانستان توسط مربيان عادي ،حتي مربيان کم سواد ح ک ا ش اتخاذ مي شد٠

در رده هاي پاياني حزب ابتکار و نو اوری بکلي نابود شده بود ٠ امروز نيز ابتکار و نو اوری در صفوف اين سازمانها وجود ندارد ٠ همه بطرف چشم و ابروي رهبران مي نګرند که براي انها بګويند که شير سفيد است يا سياه ؟ در شرايط کنوني يکي از مو ا نع عمدۀ تامين وحدت اين روحيه در صفو ف است که همه منتظرند رهبري چه تصميم مي ګیرد و رهبري هم که عادت ګرفته بود افرادي مانند ويکتور پتروويچ به جاي انها تصميم بګيرد بکلي استعداد و تو انايي تصميم ګرفتن را از دست داده اند٠

پنجم- امراض مهاجرت

اين امراض در بين احزاب راست و چپ در محيط غربت عرض وجود مي کنند٠

اين مريضي که به مريضي( السايمر) (1)شباهت زياد دارد عبارت است از فرامو ش کردن کامل دشمنان واقعي واشتي نا پذير و در عوض تمرکز تمام توجه و تلا ش به زدن ضربه به دوستان و رفقا و حريف هاييکه با انها اختلا فات ا شتي پذير داريم ٠

دوري از وطن ، عدم تماس روزمره با رنج هاي مردم وعدم تماس با دشمنان واقعي اين مرض (از خود کشی و بيګانه پرستي) را به رفتار روزمرۀ فعالين سياسي تبديل مي کند٠

درين جا امکانات انرا نداريم تا تمام موانع وحدت رابه تفصيل مورد مطالعه قرار دهيم ٠ اګر اين نبشته بتواند توجه دا نشمندان ما را به اين مو ضوع مهم جلب کند هدف ا ين کمترين بر اورده شده است٠

با عرض حرمت بي پايان

داکتر سليم مجاز

(1) Alzheimer's Disease

کرده

 

 


بالا
 
بازگشت