داکتر دستگیر رضایی

 

ضرورت انجام سرشماری واقعی ومکمل جمعیت افغانستان!

 

دراین نبشته نخست اشاره کوتاهی به احصائیه وهدف نموده وبعدآ به موضوع اصلی مورد بحث پرداخته میشود.

احصائیه عبارت ازعلم جمع آوری، سازماندهی، تفسیر وارزیابی ارقام حقیقی که بنام حقایق و زمان یاد میشود، میباشد. انسان ها در زندگی روزمره با حقایق همواره سروکار دارند، واکثرآ مردم احصائیه را صرف به مسایل پراگنده که از طریق اخبار میشنوند مرتبط میدانند. مانند اوسط نمرات در بازی های فتبال، تعداد موتر های بفروش رسیده وارداتی، نتایج نظر سنجی ها در انتخابات،اعلانات حقایق احصائیوی را هنگام تشخیص برتریت غرض نمایش در نظر میگیرد و یا تمام شرکت کنندگان در مباحثات آزاد پیرامون مسایل اقتصادی ، آموزش، مواظبت،خدمات اجتماعی با استفاده از ارقام وحقایق احصائیوی به استدلال می پردازند.

اما احصائیه بمثابه علم نقش و وظیفه فراتراز مثالهای روزمره را بعهده دارد اداره احصائیه مرکزی درکشور های مختلف به ویژه کشور های انکشاف یافته جهان منظمآ ماهوار ارقام حقیقی را در باره سطح بیکاری و انفلاسیون ودیگر شاخص های اقتصاد کلان ( مکروایکونومی ) به نشر میرسانند. و اقتصاد دانان، تحلیلگران امورمالی،پالسی سازان در سطح دولت ومؤسسات خصوصی این حقایق را میآموزند وحین اتخاذ تصامیم بکار میبرند. دوکتوران طب باید منشآ واطمینان بخش بودن وزمان نشرات طبی را دقیق بدانند، تا درتداوی ومراقبت مریضان به شکل مؤثر بپردازند. سیاسیون روی ارقام نظرسنجی ها اتکآ واکتفآ مینمایند. استراتیژست های مؤسسات توجه خود را به ارزیابی وتحقیقات مارکیت در ارتباط به انتخاب مستهلک ومشتری مبذول میدارند.  زارعین معلومات وحقایق را در فارم های تحقیقاتی وتجربوی جستجو میکنند. انجینران معلومات در باره کیفیت مواد ومحصولات را جمع آوری می کنند و  خلاصه اکثرآ دانشمندان از ارقام  و متتد های احصائیوی استفاده میبرند.

هدف احصائیه عبارت از اخذ وارایه معلومات در رابط به حقایق می باشد. در مرحله اول حقایق به وسیله یک گرافیک نمایشی، منعکس میگردد. تا بیننده بتواند با یک نگاه چشم تصویر کلی انرا احساس کند. ومتعاقبآ توجه به جوانب ویژه آن مانند ارزش متوسط متغیریا عوض شونده ها به طرز کوتاه به کمک کد ها.

هر گاه بیننده گرافیک وخلاصه شماره های کد ها را مورد مطالعه قرار دهد بخوبی درک میکند این ارقام وتاریخ از کجا آمده واوچه میخواهد از ان بیاموزد. باید گفت که گرافیک وآرقام  بخودی خود هدف احصائیه نبوده اما وسیله اموزش وادراک می باشد. در احصائیه آموزش تکنیک و اندیشه اساسی در بیان وتعریف حقایق، که با استفاده از ارزیابی حقایق در نتیجه درک یک عده متغیر ها موجود است. مانند بلندی قد انسانها در یک گروپ، ارزش موتر های جدید، تعداد بازدید کنندگان روزانه یک نمایشگاه وغیره بازتابدهند ها.

در شرایط کنونی نمونه های گوناگون گرافیک ها وکد گذاری درجمعبندی نتایج نهایی موجود است ومورد استفاده قرار میگیرد. یک تحلیل دقیق احصائیوی نیازمند آنست که نه تنها بالای گرافیک وکد محاسبه گردد، بلکه ان نوع گرافیک وکد انتخاب واستفاده شود که تا نتایج نهایی را به زبان ساده واسان انعکاس داده تواند. واین شیوه در تمام بخش های احصائیه از جمله احصائیه جمعیت (نفوس) در نظر گرفته میشود. موجودیت و تکمیل احصائیه نفوس پایه واساس خوب را برای طرح پالسی های اقتصادی و اجتماعی یک کشور تشکیل میدهد که هر گونه تغیرات (افزایش وکاهش) در آن چه در سطح ملی وچه در سطح بین المللی از اهمیت برخوردار است که باید دولت ها بطور جدی به ان توجه نمایند. که در عدم موجودیت ان مشکلات متعددی ایجاد میگردد. طوریکه میدانیم  جمعیت هسته اصلی کلیه فعالیتها را تشکیل میدهد، یعنی نفوس وانکشاف باهم پیوند عمیق وناگسستنی دارد. بنآ اکاهی در مورد تعداد، ترکیب، توزیع وغیره مشخصات اجزا ورشد آن نقش عمده در طرح برنامه های انکشافی با خود همراه دارد. از اینرو سرشماری نفوس ومؤثق بودن تعداد آن یکی از نخستین کاری است که دولت ها قبل از طرح برنامه های استرتیژیک انکشاف اقتصادی- اجتماعی باید انرا انجام دهند. حالا ببینیم که در افغانستان با این مهم چگونه برخورد صورت گرفته است.

نفوس(جمعیت) افغانستان

چنانکه میدانیم نفوس افغانستان متشکل از اقوام مختلف اعم ازازبیک، هزاره ، تاجیک،پشتون، ترکمن،نورستانی، بلوچ وغیره است و سرشماری جمعیت در افغانستان تا اکنون بصورت واقعی ومکمل ، مدرن ودر مطابقت به استاندرد رایج بین المللی صورت نگرفته است. وبه علت نبود سرشماری واقعی ومؤثق نفوس به استثنآ موارد محدود ونا مکمل ارقام واحصائیه ها، نمیتوان  راجع به ترکیب دقیق گویندگان زبان ها،اقوام ، جنس، سن، واجدین شرایط بکار وغیره مشخصات آن سخن زد. وموضوع نفوس در این کشور بیک معما تبدیل گردیده است وخیلی بحث برانگیز میباشد که چرا دولت ها در زمینه سهل انگاری وبی مسؤلیتی  نشان داده اند حتی در شرایطی که امکانات آن فراهم بود بصورت جدی به آن نپرداخته اند، وتلاشهای صورت گرفته، به هیچوجه جوابگوی نیاز مندی کشور نبوده است.

سرشماری سال 1973 معیوب بوده ، یگانه سرشماری رسمی درسال 1358خ( 1979) میلادی آغاز شد که بنابر مشکلات جنگ در سه بر چهار(3/4) حصه مملکت عملی گردید ومتباقی سنجشها برویت آن ادامه یافت. و اداره مرکز احصائیه نفوس سرشماری سال 1979 را13،051،358 نفر(6،71 ملیون مرد و6،34 ملیون زن) تخمین زده وبحیث اساس پذیرفته وبا کاربرد اهنگ رشد فرضی سالانه 1،92درصد نفوس مسکون را در سالهای بعدی تخمین کرده است  وارقام رسمی نفوس را در سالهای 1361، 1362، 1363 به ترتیب 15,32ملیون ، 15,59 ملیون ، 15,78ملیون نفر بازتاب داده است. منابع بین المللی از جمله  سازمان ملل متحد نفوس مسکون سال 1979 را بحیث  اساس قرار داده وباکاربرد فیصدی  اهنگ رشد سالانه  فرضی  متفاوت ، نفوس کشور را سنجش وبه نشر رسانیده است.

قرار معلومات منتشره در سالنامه احصائیوی 1383خ (2003) میلادی  اداره احصائیه مرکزی سیر رشد نفوس مسکون (بدون نفوس کوچی) طی سالهای 1358/1979، 1379/2000، 1380/2001، 1381/2002 بالترتیب 13051.4 ، 19532.7 ،19910.9 ،20297.8 ملیون نفر  بوده است. وهچنان گفته شده است که" هیچ نوع سرشماری نفوس از سال 1358 به اینطرف اجرا نگردیده است وطوریکه ادعا گردیده جنگ باعث شهادت 1,5 ملیون وبیجا شدن 8 ملیون گردیده است". ومزیدآ تذکر رفته که بعد ازاینکه در سال 1380 جنگ بپایان رسید فیصله بعمل امد تا یک سرشماری مقدماتی نفوس انجام شود واز نتایج ان برای انتخابات سال 1383 مورد استفاده قرار گیرد وهمچنان پلانهای رویدست است که احصائیه نفوس ازطریق اداره مرکزی احصائیه به کمک مالی تخنیکی صندوق نفوس ملل متحد بعد از انتخابات سال 1384 صورت بپذیرد. و به اساس ارقام موجود، مجموعی نفوس افغانستان به شمول کوچی ها و عودت کنندگان 21،8 ملیون تخمین گردیده که رشد سالانه نفوس 1،9 فیصد میباشد.

بتاسی از فیصله یاد شده اداره مرکزی احصائیه یک سرشماری مقدماتی را در دومرحله رویدست گرفت  وبه تاریخ 2-7-2003 مقامات افغانستان اعلام کردند که مرحله مقدماتی سرشماری این کشور تا پایان دوره حاکمیت اداره انتقالی وبرگذاری انتخابات در سال 2004 میلادی به پایان خواهد رسید . در مرحله اول سرشماری تنها مجموع  نفوس, وتعداد افرادی که حق رای دارند، مشخص خواهد شد. ومرحله دوم سرشماری که در ان مجموع نفوس با تفکیک جنس، درجه تحصیل ، تعداد افراد شاغل ، نوع شغل وتقسیمات  کلیه نفوس به گروه های مختلف سنی تکمیل خواهد شد . سرشماری مقدماتی به دو صورت انجام میشود، یکی از طریق جمع آوری اسناد ومدارک موجود در ادارات دولتی ودیگر از راه شمارش افراد خانه  به خانه، در حال حاضربیشتر از دوصد نفر در گروه های سرشماری مصروف انجام وظیفه اند وافراد دیگر که در این زمینه اموزش دیده اند، در اینده نزدیک به کارشان در این زمینه اغاز خواهند کرد ومتذکر شدند که اجرای برنامه شمارش جمعیت در افغانستان به بیش از 20 ملییون دالر هزینه نیاز دارد که در حال حاضر مبلغ 8 ملیون دالر از سوی کشور های مختلف به صندوق سازمان ملل متحد برای جمعیت، به  منظور مصرف در برنامه شمارش نفوس، کمک شده است. اگر بتوانیم بدون وقفه به کار ادامه بدهیم برنامه سرشماری تا سال 1386 خورشیدی پایان خواهد یافت. وبتاریخ 10-12-2004 میلادی محمد علی وطنیار رئیس اداره مرکزی طی یک کنفرانس مطبوعاتی  در کابل گفت: باپان سرشماری مقدماتی ، نفوس افغانستان در بررسی های اولیه 24 ملیون تخمین شده است وبراساس آن 10 ملیون نفر درسراسر افغانستان واجد شرایط رای دادن  در انتخابات پارلمانی هستند. که این ارقام مورد اعتراض مردم قرار گرفت . بعد از ادغام اداره مرکزی احصائیه بتآسی از مصوبه شماره 6 مورخ 28-10-1383 مجلس وزرا بوزارت اقتصاد نفوس افغانستان از جانب وزیر اقتصاد اقای محمد صدیق فرهنگ حدود 23 ملیون اعلام گردید. واخیرآ گفته میشود که  کار مقدماتی روی نقشه های احصائیوی وامادگی برای  سرشماری در سراسر افغانستان ادامه دارد وتلاش میگردد تا کمیت قریه ها ، ولسوالیها، وخطوط مرزی در ولایات سروی  گردیده وحرکت نفوس مطالعه گردد تا با در نظر داشت تغیرات نفوس طی 25 سال جنگ در قرآ وقصبات وایجاد قریه ها و واحد های اداری جدید مراحل سروی ومطالعه نفوس افغانستان تکمیل گردیده و زمینه برای سرشماری دقیق ونهایی مساعد گردد. وجلسه مورخ 2حوت 1384 وزرا کمیته ملی سرشماری افغانستان را موظف ساخته تا در همکاری با وزارت های اقتصاد، داخله،سرحدات وریاست عمومی جیودیزی وکارتوگرافی این طرح را کامل ونهایی بسازند. واخیرآ گفته شد که کمک های تخنیکی صندوق جمعییت سازمان ملل متحد با نقشه های دیجیتال برای سرشماری سال 2008 در اختیار دولت قرار گرفته است.

تا جاییکه مشاهده میشود  اجرات دولت در این زمینه خیلی باشتاب وعاری ازدقت لازم وتوآم با اشتباهات گذشته  پیش رفته است، در پهلوی نبود پرسونل کافی آموزش دیده  وامنیت در محلات ، عدم اگاهی عامه ، تکرار اشتباه تاریخی در مورد باز هم نگنجانیدن مشخصات قومی درپرسنامه های سروی مقدماتی, وحذف این مهم درتذکره (شناسنامه) جدید میباشد وطبعیست که نتیجه چنین سرشماری غیرواقعی، نامکمل وضیاع وقت وصرف بیمورد پول خواهد بود.

طوریکه دیده میشود تا اکنون سروی ها وسرشماری ها به جز در موارد محدود ونا تکمیل ارقام ، احصائیه واقعی ومؤثق در مورد جمعییت افغانستان بصورت کل ودر زمینه ترکیب قومی (اتنیکی) بطور ویژه وجود ندارد.تا منبع  وپایه مطمئن را درتحلیل ها واتخاذ تصامیم  تشکیل دهد. و پیش ازنخستین سرشماری رسمی نفوس در ماه جون 1979 سرطان 1358 تخمین جمعییت کشور اساسآ بر کار حدس وگمان استوار بود. وروشن است که کیفیت وارقام احصائیه ها در مورد جمعییت بنابر گرایشها وعلاقمندی خاص مقامات بلند پایه در دولت ودست باز انها در تعدیل ، تنظیم ، دستکاری وارایش ارقام عاری از اشتباهات جدی نبوده است. چنانکه در مقاله تحقیقی اقای فتح محمد سامع دانشمند وکارشناس امور احصائیه واز مسؤلین بلند پایه اداره احصائیه مرکزی وقت، در رابط به ترکیب اتنیکی نفوس افغانستان و در رابطه به این اشتباه نابخشیدنی،چنین اشاره شده است:" قابل تذکر است که ژورنالستان طی مصاحبه ای با حفیظالله امین راجع به قوم کوچی سوال کردند، نامبرده بدون سند وغیر مسؤلانه تعداد کوچی را 2,71 ملیون وانمود ساخت، ومتعاقبآ به اداره مرکزی احصائیه هدایت داد تا نفوس کوچی را 2,71 یا 2,9 ملیون نفر در نشرات احصائیوی خود وانمود سازد. درسرشماری سال 1979 نفوس کوچی ها  800000(هشتصد هزار) نفر تخمین شده بود که بچاپ نرسید. مطابق به تخمین های رسمی نفوس کوچی در حدود 1,5 ملیون در سال 1986 نشان داده شده است."

  از اینجا نتیجه میگیریم که چقدردر تخمین جعییت کشور  سلیقه ها ودیدگاه های ناروای افراد قدرتمند اگاهانه بکار رفته وهنوز هم بکارمیرود. در حالیکه تثییت جمعییت یک کشور بر مبنای سرشماری دقیق وکامل ان صورت می پذیرد و هرگونه تغیرات وتحولات مبنی بر افزایش ویا کاهش درسطح جمعییت برحسب میزان رشد سالانه تولدات و وفیات بشکل طبیعی بوجود میآید. خیلی خنده اور وشگفت انگیز است در  افغانستان حتی در اواخر قرن 20 وشروع قرن 21 بر خلاف شیوه های مروج در دنیا افزایش نفوس به شکل مصنوعی یکباره به اساس هدایت وفرمان صورت میگیرد. آنرا پایه واساس تصیمیم گیری های مهم ملی قرار میدهند. چنانکه  تعیین ده  تن نماینده درشورای نمایندگان (ولسی جرگه) برای کوچی ها از جانب اقای کرزی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان مبین این امر است که بدون کدام سروی وسرشماری کوچی ها صورت گرفت.

بنآ موجودیت چنین فضا وبرخورد دولت ها زمینه انرا فراهم ساخته است ، که تا مراجع مختلف داخلی وخارجی هریک در جهت تحقق برنامه ها ونیازمند يهای خویش سروی ها ی خود سرانه را خارج ازحیطه دولت انجام دهند وفیصدی های متنوع رشد سالانه نفوس را انتخاب وبه اساس ان مجموع نفوس را سنجش وبه نشر بسپارند.

قابل ذکر است که با وصف نبود ارقام حقیقی ورسمی احصائیوی در زمینه ترکیب قومی نفوس افغانستان، ارقام متفاوت در مورد از جانب منابع مختلف خارجی وداخلی به نشر رسیده است . وتعدادی از هموطنان نیز در زمینه تآکید ها ، تبصره ها واشاراتی داشته اند. و در اینجا به چند تایی ان اشاره میشود: دراطلس قرن بیست ویکم کشورهای جهان چاپ هالند، صفحه 208، نفوس، مذهب،وترکیب اتنیکی را چنین میخوانیم: مجموع نفوس 20,1ملیون،تسنن 84 فیصد ،تشیع 15 فیصد وغیره 1 فیصد.پشتون 38 فیصد،تاجیک 25 فیصد ،هزاره 19 فیصد ،ازبیک 6 فیصد وغیره 12 فیصد. عین ارقام در اثر ویلیام فوخولزانگ افغانستان شناس هالندی بنام " افغانستان" چاپ سال 2002  در مورد ترکیب اتنیکی ومذهبی تآئید شده ومجموع نفوس را در سال 2001 بالغ به 27,2 ملیون  نفر ذکر نموده است. اقای سمسور افغان در کتاب به اصطلاح سقاوی دوم ترکیب اتنیکی را کاملآ از زاویه معکوس نگاه نموده وقوم پشتون را 65 فیصد ادعا داشته واقای سلیمان لایق نیزیک چنین داوری را در سالهای قدرت اش کرده بود. که هردو مورد نکوهش و واکنش شدید مردم افغانستان قرار گرفت. اقای سید احمدشاه دولتی در مقاله شان تحت عنوان "در افغانستان  از سال 1937 تا حال پنج بار سرشماری تخمینی صورت گرفته است. اکنون یک نفوس شماری دقیق ضرورت است" ، که در سایت جنبش نشر شده  است در مورد ترکیب اتنیکی چنین اشاره نموده: "احصائیه گیری ونفوس شماری دوره پنجم که اخر ترین نفوس شماری در افغانستان تا به حال به شمار میرود، از سال 1919 تا1996 میلادی توسط یک محقق انگلسی به نام انتونی هایمن انجام داده شده است.اگرچه سروی او نیز نسبت ان که ارقام واحصائیه اقوام ساکن در محلات ولایات رابه صورت شفاهی از گفتار افراد عادی بی سواد وباسواد بدست آورده وجمع آوری کرده است، دارای جنبه های تخمینی است اما او با مهارت ژورنالستیک انرا پالش داده و با ارایه فیصدی های اقوام در محلات قرین به باور کرده است. انتونی هایمن نفوس هزاره ها را در افغانستان ده فیصد قلمداد کرده که قوم هزاره نفوس خود را بیشتر از بیست فیصد جمعیت افغانستان میداند .همین گونه اوزبیک ها وترکمن هانیز در ارزیابی انتونی هایمن جمعآ ده فیصد نفوس کشور نوشته شده است. در حالیکه در زمان رژیم شاهی درافغانستان رادیو بی بی سی وبرخی از رسانه های دیگر بعضی اوقات در تبصره های خبری واطلاعاتی خویش نفوس اوزبک ها وترکمن ها را در شمال افغانستان چهارده ملیون وانمود ساختند که در آن وقت نفوس کشور پانزده ملیون اعلام شده بود".  ویا عده از روشنفکران نیز درمباحثات، اظهارات ومصاحبه های خویش  بدون پایه در زمینه حکم مطلق صادر میکند. البته طوریکه در بالایاد آوری شد این نوع نبشته ها واظهارات فراوان نشر گردیده است که ذکر بیشتر آن خواننده را گیچ وسردرگم میسازد از اینرو به همین بسنده میشود.

چرا ضرورت انجام سرشماری واقعی وکامل جمعیت افغانستان مطرح است؟

اول - اینکه افغانستان شاید یگانه کشوری در جهان باشد که در قرن بیست ویک تعداد جعیت آن دقیق  نیست وهرگونه تغیرات وتحولات در این خصوص براساس تخمینات سنجش میشود.

دوم - تا جاییکه دیده میشود نبود احصائیه دقیق نفوس کشور نه تنها طرح برنامه های عادی وانکشافی دولت را به مشکل مواجه ساخته واز اعتبار آن کاسته است، بلکه  زمینه را غرض سوء تعبیر ها واستفاده های سیاسی گروه های حاکم وقضاوت ها وتصامیم غیر واقعی و ناعادلانه مهیا نموده است.

سوم- بازسازی ونوسازی افغانستان بدون داشتن احصائیه واگاهی کامل از حقایق  به ویژه  در مورد جمعیت ناقص میباشد و در نبود احصائیه دقیق نفوس طرح هرگونه پروژه  وبرنامه های بازسازی، توسعه دوامدار وباثبات اقتصادی – اجتماعی فاقد پایه علمی ومنطقی میباشد.

چهارم – موجودیت شرایط مساعد بین المللی مبنی بر حمایت وتمویل این پروژه.

ودر نهایت با وصف نبود شرایط ایدیال ،لازم است که به این معضل پایان داد واین معما را حل کرد . در غیر ان مشکلات وابهامات ادامه یافته وجامعه نمیتواند بیشتر از این در ابهام بسر ببرد وقربانی دهد.

مراعات نکات اتی در اجرای سرشماری جمعیت لازمی میباشد

-  تلاش و انجام اقدامات جدی در جهت عادی سازی وتآمین شرایط مساعد ساحوی ومحیطی از نظر امنیتی وروانی؛

-  راه اندازی کمپاین وسیع تبلیغاتی وتنویری جهت اگاهی کلیه شهروندان کشور از ضرورت واهمیت این پروژه ملی؛

-  دقت لازم  در اجرای سرشماری وپرهیز ازهرگونه شتاب در این زمینه،اصلاح اشتباهات گذشته وتکمیل پرسشنامه های احصائیوی با معیار های علمی- تخنیکی معاصر که کلیه معلومات و مشخصات لازم در مورد جمعیت افغانستان را بازتاب دهد.

- توزیع تذکره (شناسنامه) هویت برای شهروندان اعم از زن ومرد  وبشکل تدریجی جاری نمودن مکلفیت حمل ان، وچاپ  وتوزیع تذکره جدید که هویت دارنده آنرا بشکلی که در ماده چهارم قانون اساسی جهوری اسلامی افغانستان تعریف شده است انعکاس دهد."ملت افغانستان متشکل از اقوام پشتون، تاجیک،هزاره ،ازبک،ترکمن، بلوچ، نورستانی،ایماق،عرب،قرغیز،قزلباش،گجر،براهوی وسایر اقوام میباشد". یعنی علاوه بر کلمه افغان که بصورت عام برای هرفردی از افراد ملت اطلاق میشود، مشخصات قومی فرد نیز باید درج باشد وقطع فوری توزیع تذکره موجود که فاقد این معلومات است وماجراجویانه طرح وتطبیق میگردد.

-  کار در جهت تکمیل سیستم احصائیوی کشور وگسترش شعبات احصائیه تا پاینترین واحد اداری ومروج سازی فرهنگ ثبت واقعیات   تولدات وافیات ،ازدواج ها ، طلاق ها وغیره درمراجع احصائیوی.

درخاتمه باید گفت که هرگونه سرشماری در شرایط کنونی با توجه به وضعیت عمومی در کشورصددرصد کامل وخالی ازنقص نمیباشد ولی باز هم مفاد آن نسبت به ضرر آن کمتر است. اکنون که پروگرام بازسازی ونوسازی افغانستان مطرح است  بنظرم بهتراست تا تهداب این ساختمان بروی ارقام ومعلومات نسبتآ دقیق وقابل اعتبار گذاشته شود تا بتوان از چگونگی پیشرفت ان کنترول و مؤثریت نتایج آن را در معرض ارزیابی بهتر مردم قرار داد.

  داکتر دستگیر رضایی

20-03-2006هالند


بالا
 
بازگشت